اعجاز قرآن در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۲) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
'''اعجاز''' به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته است و واژه معجزه به معنای ناتوان کننده است. [[معجزه]] عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از [[قدرت]] افراد عادی بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکانپذیر است، از طرف مدعی [[نبوت]] و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانهای روشن و دلیلی آشکار است بر [[صدق]] ادعای آورنده آن و [[قرآن]]، [[معجزه]] جاویدان [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است که مؤلفههای [[معجزه]] بودن مانند: [[تحدی]]؛ هماوردطلبی و ... را داراست. | '''اعجاز''' به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته است و واژه معجزه به معنای ناتوان کننده است. [[معجزه]] عمل خارق عادتی را گویند که انجام آن از [[قدرت]] افراد عادی بیرون بوده و تنها به اتکای یک نیروی مافوق طبیعی امکانپذیر است، از طرف مدعی [[نبوت]] و دارای برخی شرایط و خصوصیات و نشانهای روشن و دلیلی آشکار است بر [[صدق]] ادعای آورنده آن و [[قرآن]]، [[معجزه]] جاویدان [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است که مؤلفههای [[معجزه]] بودن مانند: [[تحدی]]؛ هماوردطلبی و ... را داراست. | ||
==معناشناسی لغوی== | == معناشناسی لغوی == | ||
[[اعجاز]] مصدر باب [[افعال]] از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته<ref>مفردات، ص۵۴۷؛ لسان العرب، ج۹، ص۵۸، «عجز».</ref> و در [[قرآن کریم]] به معنای نخست آمده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ}}<ref> و شما به ستوه آورنده خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.</ref><ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص ۵۵۸]؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref> | [[اعجاز]] مصدر باب [[افعال]] از ریشه "ع ـ ج ـ ز" به معنای [[ناتوان]] ساختن یا [[ناتوان]] یافتن کسی یا چیزی بهکار رفته<ref>مفردات، ص۵۴۷؛ لسان العرب، ج۹، ص۵۸، «عجز».</ref> و در [[قرآن کریم]] به معنای نخست آمده است: {{متن قرآن|وَمَا أَنتُم بِمُعْجِزِينَ}}<ref> و شما به ستوه آورنده خداوند نیستید؛ سوره انعام، آیه:۱۳۴.</ref><ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص ۵۵۸]؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[راه و راهنماشناسی (کتاب)|راه و راهنماشناسی]]، ص ۱۸۱.</ref> | ||
[[معجزه]] را به این جهت [[معجزه]] میگویند که [[انسان]] در پایان و انتهای راه به واماندگی و خستگی میرسد و [[ناتوان]] میشود. [[قرآن کریم]] همین معنا را در فرستادن [[عذاب]] و [[درماندگی]] [[مردم]] [[عذاب]] دیده توصیف میکند: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ * تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ}}<ref>«ما بر آنها بادی بسیار سرد در روز شومی دیرپا فرستادیم * که مردم را از جای برمیکند، گویی آنان تنههای خرمابنهایی از ریشه برکندهاند» سوره قمر، آیه ۱۹-۲۰.</ref> تندبادی وحشتناک در یک روز شوم بر مردمی وزد که تنههای نخل ریشهکن شده و [[مردم]] از جا کنده شوند. چون ریشه درخت خرما پایین است. در این [[آیه]] از تنه درخت به: [[اعجاز]] تعبیر شده است. در جایی دیگر میگوید: {{متن قرآن|أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ}}<ref>«خداوند کلاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا بدو نشان دهد چگونه کالبد برادرش را در خاک کند؛ گفت: وای بر من! آیا ناتوان بودم که چون این کلاغ باشم تا کالبد برادرم را در خاک کنم؟ و از پشیمانان شد» سوره مائده، آیه ۳۱.</ref> وای بر من، آیا عاجزم که مثل این زاغ باشم. اما در اصطلاح [[سیوطی]] (م ۹۱۱) میگوید: {{عربی|المعجزةُ فِی لسان الشرع امرٌ خارقالعاده مقرونٌ بالتحدی، سالمٌ عن المعارضة}} ([[سیوطی]]، [[اتقان]]، ج ۱، ص ۱۱۶). زوال [[قدرت]] از آوردن به چیزی که یا عمل است، یا [[رأی]] است یا [[تدبیر]] است یا قول است (فیروزآبادی، بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص ۶۵) از نظر [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶ق)، [[معجزه]] و به ویژه [[معجزه]] [[پیامبر اسلام]]، مقتضای [[حکمت]] و [[مصلحت]] [[الهی]]، عبارت است از: «آنچه که [[خداوند]] به عنوان [[تصدیق]] و [[تأیید]] [[مدعی رسالت]] انجام میدهد». [[سید مرتضی]]، الموضح عن جهة إعجاز القرآن،، ۱۳۸۲ ص: ۱۹۹-۲۰۱). که با دیدگاه وی در صرفه سازگار میآید<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | [[معجزه]] را به این جهت [[معجزه]] میگویند که [[انسان]] در پایان و انتهای راه به واماندگی و خستگی میرسد و [[ناتوان]] میشود. [[قرآن کریم]] همین معنا را در فرستادن [[عذاب]] و [[درماندگی]] [[مردم]] [[عذاب]] دیده توصیف میکند: {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ رِيحًا صَرْصَرًا فِي يَوْمِ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ * تَنْزِعُ النَّاسَ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ مُنْقَعِرٍ}}<ref>«ما بر آنها بادی بسیار سرد در روز شومی دیرپا فرستادیم * که مردم را از جای برمیکند، گویی آنان تنههای خرمابنهایی از ریشه برکندهاند» سوره قمر، آیه ۱۹-۲۰.</ref> تندبادی وحشتناک در یک روز شوم بر مردمی وزد که تنههای نخل ریشهکن شده و [[مردم]] از جا کنده شوند. چون ریشه درخت خرما پایین است. در این [[آیه]] از تنه درخت به: [[اعجاز]] تعبیر شده است. در جایی دیگر میگوید: {{متن قرآن|أَعَجَزْتُ أَنْ أَكُونَ مِثْلَ هَذَا الْغُرَابِ}}<ref>«خداوند کلاغی را برانگیخت که زمین را میکاوید تا بدو نشان دهد چگونه کالبد برادرش را در خاک کند؛ گفت: وای بر من! آیا ناتوان بودم که چون این کلاغ باشم تا کالبد برادرم را در خاک کنم؟ و از پشیمانان شد» سوره مائده، آیه ۳۱.</ref> وای بر من، آیا عاجزم که مثل این زاغ باشم. اما در اصطلاح [[سیوطی]] (م ۹۱۱) میگوید: {{عربی|المعجزةُ فِی لسان الشرع امرٌ خارقالعاده مقرونٌ بالتحدی، سالمٌ عن المعارضة}} ([[سیوطی]]، [[اتقان]]، ج ۱، ص ۱۱۶). زوال [[قدرت]] از آوردن به چیزی که یا عمل است، یا [[رأی]] است یا [[تدبیر]] است یا قول است (فیروزآبادی، بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص ۶۵) از نظر [[سید مرتضی]] (م ۴۳۶ق)، [[معجزه]] و به ویژه [[معجزه]] [[پیامبر اسلام]]، مقتضای [[حکمت]] و [[مصلحت]] [[الهی]]، عبارت است از: «آنچه که [[خداوند]] به عنوان [[تصدیق]] و [[تأیید]] [[مدعی رسالت]] انجام میدهد». [[سید مرتضی]]، الموضح عن جهة إعجاز القرآن،، ۱۳۸۲ ص: ۱۹۹-۲۰۱). که با دیدگاه وی در صرفه سازگار میآید<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | ||
==واژههای مرادف [[اعجاز]]== | == واژههای مرادف [[اعجاز]] == | ||
[[اعجاز]] و [[معجزه]] از اصطلاحات [[کلامی]] و به معنای امری [[خارقالعاده]] همراه با [[تحدی]] و سالم از معارضه است که [[خداوند]] آن را به دست پیامبرش پدید میآورد تا نشان [[راستی]] [[رسالت]] وی باشد<ref>المحصل، ص۴۸۹؛ کشفالفوائد، ص۲۷۱؛ المواقف، ص۳۳۹.</ref>. اصطلاح [[معجزه]] و [[اعجاز]] به این معنا در [[قرآن کریم]] بهکار نرفته؛ اما الفاظ دیگری آمده که بر [[معجزه]] حمل شده است؛ مانند: [[بینه]] و [[آیه]]: {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای | [[اعجاز]] و [[معجزه]] از اصطلاحات [[کلامی]] و به معنای امری [[خارقالعاده]] همراه با [[تحدی]] و سالم از معارضه است که [[خداوند]] آن را به دست پیامبرش پدید میآورد تا نشان [[راستی]] [[رسالت]] وی باشد<ref>المحصل، ص۴۸۹؛ کشفالفوائد، ص۲۷۱؛ المواقف، ص۳۳۹.</ref>. اصطلاح [[معجزه]] و [[اعجاز]] به این معنا در [[قرآن کریم]] بهکار نرفته؛ اما الفاظ دیگری آمده که بر [[معجزه]] حمل شده است؛ مانند: [[بینه]] و [[آیه]]: {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ قَدْ جَاءَتْكُم بَيِّنَةٌ مِّن رَّبِّكُمْ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلاَ تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>و به سوی (قوم) ثمود برادرشان صالح را (فرستادیم)؛ گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید؛ بیگمان برهانی از سوی پروردگارتان نزد شما آمده است، این شتر خداوند است که برای شما نشانهای است؛ او را رها کنید تا بر زمین خداوند بچرد و به او آسیبی نرسانید که عذابی دردناک شما را فرو گیر؛ سوره اعراف، آیه:۷۳.</ref>، [[برهان]]: {{متن قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاء مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِن رَّبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>دست در گریبان خویش فرو بر (و برآور) تا سپید بیآسیب بیرون آید و (در پرهیز) از بیم، بازویت را به خویش بفشر که این دو (معجزه)، دو برهان از پروردگار تو برای فرعون و سرکردگان اوست، بیگمان آنان قومی نافرمانند؛ سوره قصص، آیه:۳۲.</ref>، [[سلطان]]: {{متن قرآن|قَالَتْ لَهُمْ رُسُلُهُمْ إِن نَّحْنُ إِلاَّ بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ يَمُنُّ عَلَى مَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَمَا كَانَ لَنَا أَن نَّأْتِيَكُم بِسُلْطَانٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللَّهِ وَعَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref> پیامبرانشان به آنها گفتند: ما جز بشری مانند شما نیستیم امّا خداوند بر هر کس از بندگانش که بخواهد منّت میگذارد (و به او رسالت میبخشد) و ما را نشاید که جز به اذن خداوند برهانی برای شما بیاوریم و مؤمنان باید تنها بر خداوند توکّل کنند؛ سوره ابراهیم، آیه:۱۱.</ref>، [[بصیرت]]: {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ فَمَنْ أَبْصَرَ فَلِنَفْسِهِ وَمَنْ عَمِيَ فَعَلَيْهَا وَمَا أَنَاْ عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ}}<ref>بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است پس هر کس بینا شد به سود خود اوست و آنکه کور (دل) گشت به زیان وی است و من بر شما نگهبان نیستم؛ سوره انعام، آیه:۱۰۴.</ref> و شئ مبین: {{متن قرآن|قَالَ أَوَلَوْ جِئْتُكَ بِشَيْءٍ مُّبِينٍ}}<ref>موسی گفت: حتّی اگر چیزی روشنگر برایت آورده باشم؟؛ سوره شعراء، آیه:۳۰.</ref>. | ||
اما [[اعجاز قرآن]] ترکیبی اضافی و بدین معناست که [[قرآن کریم]] [[معجزه]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و دلیلی بر [[راستی]] [[رسالت]] وی از سوی خداوند است<ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص ۵۵۸.</ref>. | اما [[اعجاز قرآن]] ترکیبی اضافی و بدین معناست که [[قرآن کریم]] [[معجزه]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و دلیلی بر [[راستی]] [[رسالت]] وی از سوی خداوند است<ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص ۵۵۸.</ref>. | ||
===آیه=== | === آیه === | ||
کلمه [[اعجاز]] در [[قرآن]] معنای اصطلاحی ندارد و برای [[نشانه]] [[نبوت]] بکار نرفته و به جای این کلمه از [[آیه]] و [[بینات]] و واژههای مشابه آن مانند [[برهان]] استفاده شده که باید موارد کاربرد آن را بررسی کرد. | کلمه [[اعجاز]] در [[قرآن]] معنای اصطلاحی ندارد و برای [[نشانه]] [[نبوت]] بکار نرفته و به جای این کلمه از [[آیه]] و [[بینات]] و واژههای مشابه آن مانند [[برهان]] استفاده شده که باید موارد کاربرد آن را بررسی کرد. | ||
# [[قرآن کریم]] بارها از [[معجزات]] [[پیامبران]] با لفظ [[آیه]] یاد کرده است و منظور از آنها، [[آیات]] و نشانههای [[معجزه]] گونه [[حق]]، شامل هر گونه عملی [[خارقالعاده]] را میشده که علامت و نشانه او و گاه صحت ادعای [[پیامبران]] بوده و الزاماً [[دلیل]] برای [[پیامبران]] هم نبوده، اما [[دلیل]] بر [[خارقالعاده]] بودن و الاهیت کار بوده است. به عنوان نمونه: | # [[قرآن کریم]] بارها از [[معجزات]] [[پیامبران]] با لفظ [[آیه]] یاد کرده است و منظور از آنها، [[آیات]] و نشانههای [[معجزه]] گونه [[حق]]، شامل هر گونه عملی [[خارقالعاده]] را میشده که علامت و نشانه او و گاه صحت ادعای [[پیامبران]] بوده و الزاماً [[دلیل]] برای [[پیامبران]] هم نبوده، اما [[دلیل]] بر [[خارقالعاده]] بودن و الاهیت کار بوده است. به عنوان نمونه: | ||
##درباره [[عیسی]] آمده است: {{متن قرآن|وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا}}<ref>«گفت: چنین است؛ پروردگارت میفرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانهای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است» سوره مریم، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً}}<ref>«و پسر مریم و مادرش را نشانهای گرداندیم و آن دو را در پناه پشتهای هموار و دارای آبی روان جای دادیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.</ref>. | ## درباره [[عیسی]] آمده است: {{متن قرآن|وَلِنَجْعَلَهُ آيَةً لِلنَّاسِ وَرَحْمَةً مِنَّا وَكَانَ أَمْرًا مَقْضِيًّا}}<ref>«گفت: چنین است؛ پروردگارت میفرماید که آن (کار) بر من آسان است و (بر آنیم) تا او را نشانهای برای مردم و رحمتی از سوی خویش گردانیم و این کاری انجام شدنی است» سوره مریم، آیه ۲۱.</ref>، {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا ابْنَ مَرْيَمَ وَأُمَّهُ آيَةً}}<ref>«و پسر مریم و مادرش را نشانهای گرداندیم و آن دو را در پناه پشتهای هموار و دارای آبی روان جای دادیم» سوره مؤمنون، آیه ۵۰.</ref>. | ||
##درباره [[داوود]] و [[نشانه]] [[صدق]] او این گونه آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ}}<ref>«نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد» سوره بقره، آیه ۲۴۸.</ref>. | ## درباره [[داوود]] و [[نشانه]] [[صدق]] او این گونه آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ آيَةَ مُلْكِهِ أَنْ يَأْتِيَكُمُ التَّابُوتُ}}<ref>«نشانه پادشاهی او این است که تابوت (عهد) نزدتان خواهد آمد» سوره بقره، آیه ۲۴۸.</ref>. | ||
##در قصه عُزیر آمده است: {{متن قرآن|وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>، میراندن و زنده شدن [[عزیر]] [[معجزه]] و [[آیه]] برای [[مردم]] است. | ## در قصه عُزیر آمده است: {{متن قرآن|وَانْظُرْ إِلَى حِمَارِكَ وَلِنَجْعَلَكَ آيَةً لِلنَّاسِ}}<ref>سوره بقره، آیه ۲۵۹.</ref>، میراندن و زنده شدن [[عزیر]] [[معجزه]] و [[آیه]] برای [[مردم]] است. | ||
##{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا}}<ref>«گفت: پروردگارا! نشانهای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمیتوانی گفت» سوره مریم، آیه ۱۰.</ref>، سه روز نمیتوانی سخن بگویی. سلب [[قدرت]] تکلم از نشانههای فرود [[رحمت]] و دادن [[فرزند]] به [[حضرت]] [[زکریا]] میشود. | ##{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اجْعَلْ لِي آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلَّا تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا}}<ref>«گفت: پروردگارا! نشانهای برای من بگذار! فرمود: نشانه تو آنکه سه شب با داشتن تندرستی با مردم سخن نمیتوانی گفت» سوره مریم، آیه ۱۰.</ref>، سه روز نمیتوانی سخن بگویی. سلب [[قدرت]] تکلم از نشانههای فرود [[رحمت]] و دادن [[فرزند]] به [[حضرت]] [[زکریا]] میشود. | ||
##{{متن قرآن|تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ}}<ref>«عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما | ##{{متن قرآن|تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ}}<ref>«عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانهای از سوی تو باشد» سوره مائده، آیه ۱۱۴.</ref>، از [[عیسی]] آیهای خواستند که برای آنها مائدهای آسمانی و نشانهای از او باشد. | ||
#درخواست [[معجزه]]، [[خداوند]] از آن [[معجزه]] تعبیر بر آیت میکند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو بیگمان خداوند، تواناست که نشانهای فرو فرستد اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره انعام، آیه ۳۷.</ref>. | # درخواست [[معجزه]]، [[خداوند]] از آن [[معجزه]] تعبیر بر آیت میکند: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«بگو بیگمان خداوند، تواناست که نشانهای فرو فرستد اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره انعام، آیه ۳۷.</ref>. | ||
##{{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ}}<ref>«و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>، توقع آوردن نشانههایی از سنخ [[معجزات]] [[پیامبران پیشین]] داشتهاند. | ##{{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ}}<ref>«و هنگامی که نشانهای (از سوی خداوند) نزدشان آید میگویند ما هرگز ایمان نمیآوریم تا به ما نیز همانند آنچه به پیامبران خداوند داده شده است داده شود» سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>، توقع آوردن نشانههایی از سنخ [[معجزات]] [[پیامبران پیشین]] داشتهاند. | ||
##{{متن قرآن|فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً}}<ref>«بنابراین امروز تو را با کالبد بیجانت بر ساحل میافکنیم تا برای آیندگانت نشانهای باشی و بیگمان بسیاری از مردم از نشانههای ما غافلند» سوره یونس، آیه ۹۲.</ref>، سالم نگهداشتن [[بدن]] [[فرعون]] که امری [[خارق عادت]] است، نشانهای و عبرتی برای دیگران. | ##{{متن قرآن|فَالْيَوْمَ نُنَجِّيكَ بِبَدَنِكَ لِتَكُونَ لِمَنْ خَلْفَكَ آيَةً}}<ref>«بنابراین امروز تو را با کالبد بیجانت بر ساحل میافکنیم تا برای آیندگانت نشانهای باشی و بیگمان بسیاری از مردم از نشانههای ما غافلند» سوره یونس، آیه ۹۲.</ref>، سالم نگهداشتن [[بدن]] [[فرعون]] که امری [[خارق عادت]] است، نشانهای و عبرتی برای دیگران. | ||
##{{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ}}<ref>«و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای | ##{{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ}}<ref>«و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد» سوره هود، آیه ۶۴.</ref>، [[ناقه صالح]] آیت [[حق]] و منتسب به [[خداوند]]. | ||
##{{متن قرآن|لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً}}<ref>«و قوم نوح را- چون پیامبران را دروغگو (می) شمردند- غرق کردیم و آنان را نشانهای برای (عبرت) مردم گرداندیم و برای ستمپیشگان عذابی دردناک آماده ساختیم» سوره فرقان، آیه ۳۷.</ref>، [[غرق]] شدن [[فرعون]] و لشکریانش با آن مقدمات نشانۀ [[حقانیت]] [[موسی]] و [[عبرت]] دیگران و در مجموع [[آیه]] است. | ##{{متن قرآن|لَمَّا كَذَّبُوا الرُّسُلَ أَغْرَقْنَاهُمْ وَجَعَلْنَاهُمْ لِلنَّاسِ آيَةً}}<ref>«و قوم نوح را- چون پیامبران را دروغگو (می) شمردند- غرق کردیم و آنان را نشانهای برای (عبرت) مردم گرداندیم و برای ستمپیشگان عذابی دردناک آماده ساختیم» سوره فرقان، آیه ۳۷.</ref>، [[غرق]] شدن [[فرعون]] و لشکریانش با آن مقدمات نشانۀ [[حقانیت]] [[موسی]] و [[عبرت]] دیگران و در مجموع [[آیه]] است. | ||
##اهمیت [[معجزه]] درباره [[بشر]]: {{متن قرآن|مَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«تو جز بشری همانند ما نیستی و اگر راست میگویی نشانه | ## اهمیت [[معجزه]] درباره [[بشر]]: {{متن قرآن|مَا أَنْتَ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا فَأْتِ بِآيَةٍ إِنْ كُنْتَ مِنَ الصَّادِقِينَ}}<ref>«تو جز بشری همانند ما نیستی و اگر راست میگویی نشانه ای بیاور!» سوره شعراء، آیه ۱۵۴.</ref>. | ||
##{{متن قرآن|فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«پس، او و سرنشینان کشتی را رهانیدیم و آن را نشانهای برای جهانیان کردیم» سوره عنکبوت، آیه ۱۵.</ref>، [[کشتی نوح]] و [[نجات]] او و [[اصحاب]] [[سفینه]]، آیتی برای جهانیان. | ##{{متن قرآن|فَأَنْجَيْنَاهُ وَأَصْحَابَ السَّفِينَةِ وَجَعَلْنَاهَا آيَةً لِلْعَالَمِينَ}}<ref>«پس، او و سرنشینان کشتی را رهانیدیم و آن را نشانهای برای جهانیان کردیم» سوره عنکبوت، آیه ۱۵.</ref>، [[کشتی نوح]] و [[نجات]] او و [[اصحاب]] [[سفینه]]، آیتی برای جهانیان. | ||
====نکات==== | ==== نکات ==== | ||
#اینها و [[آیات]] دیگر نمونههای از تعبیراتی بود که در کلمه [[آیه]] برای کارهای خارقالعاده و معجزهگونه [[پیامبران]] با تعبیر آیت بکار گرفته شده است. از این رو، [[قرآن کریم]] در تعبیر دیگری باز بارها از [[معجزات]] [[پیامبران]] با لفظ [[بینات]] یاد کرده است. به عنوان نمونه: | # اینها و [[آیات]] دیگر نمونههای از تعبیراتی بود که در کلمه [[آیه]] برای کارهای خارقالعاده و معجزهگونه [[پیامبران]] با تعبیر آیت بکار گرفته شده است. از این رو، [[قرآن کریم]] در تعبیر دیگری باز بارها از [[معجزات]] [[پیامبران]] با لفظ [[بینات]] یاد کرده است. به عنوان نمونه: | ||
##{{متن قرآن|وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ}}<ref>«و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم.» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>. | ##{{متن قرآن|وَآتَيْنَا عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَاتِ وَأَيَّدْنَاهُ بِرُوحِ الْقُدُسِ}}<ref>«و به عیسی پسر مریم برهانها (ی روشن) دادیم و او را با روح القدس نیرومند کردیم.» سوره بقره، آیه ۸۷.</ref>. | ||
##{{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ}}<ref>«و موسی برهانها (ی روشن) | ##{{متن قرآن|وَلَقَدْ جَاءَكُمْ مُوسَى بِالْبَيِّنَاتِ ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ}}<ref>«و موسی برهانها (ی روشن) نزدتان آورد، امّا شما در نبودن او، ستمگرانه گوساله را (به پرستش) گرفتید» سوره بقره، آیه ۹۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ}}<ref>«و به سوی تو آیاتی روشن فرو فرستادهایم و جز نافرمانان کسی بدان انکار نمیورزد» سوره بقره، آیه ۹۹.</ref>. | ||
===برهان=== | === برهان === | ||
# [[قرآن کریم]] بارها از [[معجزات]] [[پیامبران]] با لفظ [[برهان]] به جای [[معجزه]] یاد کرده است. به عنوان نمونه: | # [[قرآن کریم]] بارها از [[معجزات]] [[پیامبران]] با لفظ [[برهان]] به جای [[معجزه]] یاد کرده است. به عنوان نمونه: | ||
##{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا}}<ref>«ای مردم! به راستی برهانی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و نوری آشکار برای شما فرو فرستادهایم» سوره نساء، آیه ۱۷۴.</ref>. | ##{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا}}<ref>«ای مردم! به راستی برهانی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و نوری آشکار برای شما فرو فرستادهایم» سوره نساء، آیه ۱۷۴.</ref>. | ||
##{{متن قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ}}<ref>«دست در گریبان خویش فرو بر (و برآور) تا سپید بیآسیب بیرون آید و (در پرهیز) از بیم، بازویت را به خویش بفشر که این دو (معجزه)، دو برهان از پروردگار تو برای فرعون و سرکردگان اوست، بیگمان آنان قومی نافرمانند» سوره قصص، آیه ۳۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref> | ##{{متن قرآن|اسْلُكْ يَدَكَ فِي جَيْبِكَ تَخْرُجْ بَيْضَاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ وَاضْمُمْ إِلَيْكَ جَنَاحَكَ مِنَ الرَّهْبِ فَذَانِكَ بُرْهَانَانِ مِنْ رَبِّكَ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ}}<ref>«دست در گریبان خویش فرو بر (و برآور) تا سپید بیآسیب بیرون آید و (در پرهیز) از بیم، بازویت را به خویش بفشر که این دو (معجزه)، دو برهان از پروردگار تو برای فرعون و سرکردگان اوست، بیگمان آنان قومی نافرمانند» سوره قصص، آیه ۳۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref> | ||
==[[قرآن]] [[معجزه]] جاویدان== | == [[قرآن]] [[معجزه]] جاویدان == | ||
بر اساس [[روایات]] و اسناد [[تاریخی]]، از [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]]، [[معجزات]] فراوانی به [[ظهور]] رسیده است، اما مهمترین [[معجزه]] جاودانه [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]]، [[قرآن کریم]] است. | بر اساس [[روایات]] و اسناد [[تاریخی]]، از [[پیامبر خاتم|پیامبر مکرم اسلام]]، [[معجزات]] فراوانی به [[ظهور]] رسیده است، اما مهمترین [[معجزه]] جاودانه [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]]، [[قرآن کریم]] است. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
[[سورههای قرآن]] از آغاز مشتمل بر [[وصف]] [[اعجاز]] و مایه اعجاب سخنوران [[عرب]] بوده؛ اما تحدّی [[قرآن]] در برابر [[مشرکان]] و [[معجزه]] خواندن آن پس از آن صورت گرفت که برخی ناباوران، [[الهی]] بودن این [[کتاب آسمانی]] را به دیده تردید یا [[انکار]] نگریستند و آن را ساختۀ شخص [[پیامبر]] معرفی کردند، بر همین اساس به [[باور]] برخی [[دانشمندان اسلامی]] [[معجزه]] از آن جهت برای [[پیامبر]] [[ضرورت]] دارد که موجب دفع یا رفع [[شبهه]] از [[ذهن]] مخاطب شده و زمینه هرگونه انکاری را از میان ببرد؛ اما برای عرضه [[دین حق]] که با [[فطرت بشری]] هماهنگ است نیازی به آن نیست<ref>التمهید، ج۴، ص۱۶.</ref><ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص۵۵۹ ـ ۵۶۰؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۱.</ref> | [[سورههای قرآن]] از آغاز مشتمل بر [[وصف]] [[اعجاز]] و مایه اعجاب سخنوران [[عرب]] بوده؛ اما تحدّی [[قرآن]] در برابر [[مشرکان]] و [[معجزه]] خواندن آن پس از آن صورت گرفت که برخی ناباوران، [[الهی]] بودن این [[کتاب آسمانی]] را به دیده تردید یا [[انکار]] نگریستند و آن را ساختۀ شخص [[پیامبر]] معرفی کردند، بر همین اساس به [[باور]] برخی [[دانشمندان اسلامی]] [[معجزه]] از آن جهت برای [[پیامبر]] [[ضرورت]] دارد که موجب دفع یا رفع [[شبهه]] از [[ذهن]] مخاطب شده و زمینه هرگونه انکاری را از میان ببرد؛ اما برای عرضه [[دین حق]] که با [[فطرت بشری]] هماهنگ است نیازی به آن نیست<ref>التمهید، ج۴، ص۱۶.</ref><ref>[[سید محمود دشتی]]، [[غلام علی عزیزیکیا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج ۳، ص۵۵۹ ـ ۵۶۰؛ [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۱.</ref> | ||
از سوی دیگر میدانیم [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از نخستین روز اظهار دعوتش، با [[دشمنان]] سرسخت و [[کینهتوزی]] مواجه شد که از هیچگونه تلاش و کوششی برای [[مبارزه]] با این [[آیین الهی]]، کوتاهی نکردند و پس از [[ناامید]] شدن از تأثیر تهدیدات و تطمیعات، کمر به [[قتل]] آن حضرت بستند که با [[تدبیر الهی]]، این [[توطئه]] هم به وسیلۀ [[هجرت]] شبانه و مخفیانه آن بزرگوار به سوی [[مدینه]]، خنثی شد و بعد از [[هجرت]] هم بقیه [[عمر]] شریفش را در جنگهای متعدّد با [[مشرکان]] و همدستان [[یهودی]] آنان سپری کرد و از هنگام [[رحلت]] آن حضرت تا امروز هم همواره [[منافقین]] داخلی و [[دشمنان خارجی]] درصدد خاموش کردن این [[نور الهی]] بوده و هستند و از هیچ کاری در این راه فروگذار نکرده و نمیکنند. اگر آوردن کتابی مانند [[قرآن کریم]]، امکان میداشت هرگز از آن، صرف نظر نمیکردند. | از سوی دیگر میدانیم [[پیامبر اسلام]] {{صل}} از نخستین روز اظهار دعوتش، با [[دشمنان]] سرسخت و [[کینهتوزی]] مواجه شد که از هیچگونه تلاش و کوششی برای [[مبارزه]] با این [[آیین الهی]]، کوتاهی نکردند و پس از [[ناامید]] شدن از تأثیر تهدیدات و تطمیعات، کمر به [[قتل]] آن حضرت بستند که با [[تدبیر الهی]]، این [[توطئه]] هم به وسیلۀ [[هجرت]] شبانه و مخفیانه آن بزرگوار به سوی [[مدینه]]، خنثی شد و بعد از [[هجرت]] هم بقیه [[عمر]] شریفش را در جنگهای متعدّد با [[مشرکان]] و همدستان [[یهودی]] آنان سپری کرد و از هنگام [[رحلت]] آن حضرت تا امروز هم همواره [[منافقین]] داخلی و [[دشمنان خارجی]] درصدد خاموش کردن این [[نور الهی]] بوده و هستند و از هیچ کاری در این راه فروگذار نکرده و نمیکنند. اگر آوردن کتابی مانند [[قرآن کریم]]، امکان میداشت هرگز از آن، صرف نظر نمیکردند. | ||
در این عصر هم که همه دولتهای بزرگ [[دنیا]] [[اسلام]] را بزرگترین [[دشمن]] برای [[سلطه]] ظالمانه خودشان شناخته و کمر [[مبارزه]] جدّی با آن بستهاند و همه گونه امکانات [[مالی]] و [[علمی]] و [[سیاسی]] و [[تبلیغاتی]] را در [[اختیار]] دارند اگر میتوانستند [[اقدام]] به تهیه یک سطر، مشابه یکی از سورههای کوچک [[قرآن]] میکردند و آن را به وسیله رسانههای گروهی و وسایل [[تبلیغات]] [[جهانی]] عرضه میداشتند؛ زیرا این کار، سادهترین و کمهزینهترین و مؤثرترین راه برای [[مبارزه]] با [[اسلام]] و جلوگیری از گسترش آن است. | در این عصر هم که همه دولتهای بزرگ [[دنیا]] [[اسلام]] را بزرگترین [[دشمن]] برای [[سلطه]] ظالمانه خودشان شناخته و کمر [[مبارزه]] جدّی با آن بستهاند و همه گونه امکانات [[مالی]] و [[علمی]] و [[سیاسی]] و [[تبلیغاتی]] را در [[اختیار]] دارند اگر میتوانستند [[اقدام]] به تهیه یک سطر، مشابه یکی از سورههای کوچک [[قرآن]] میکردند و آن را به وسیله رسانههای گروهی و وسایل [[تبلیغات]] [[جهانی]] عرضه میداشتند؛ زیرا این کار، سادهترین و کمهزینهترین و مؤثرترین راه برای [[مبارزه]] با [[اسلام]] و جلوگیری از گسترش آن است. | ||
نتیجه اینکه هر فرد عاقلی که جویای [[حقیقت]] باشد با توجه به این نکات، [[یقین]] خواهد کرد [[قرآن کریم]]، کتابی استثنائی و غیرقابل [[تقلید]] است و هیچ فرد یا گروهی با هیچ [[آموزش]] و تمرینی نمیتواند مانند آن را بیاورد. یعنی همه ویژگیهای یک [[معجزه]] (خارقالعاده بودن، [[الهی]] و غیرقابل [[تقلید]] بودن، و به عنوان دلیلی بر صحّت [[نبوّت]] ارائه شدن) را داراست و از این روی، [[بهترین]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر [[صدق]] [[دعوت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و حقّانیت [[دین مقدس اسلام]] است و از بزرگترین [[نعمتهای الهی]] بر [[جامعه انسانی]] همین است که این کتاب [[شریف]] را به گونهای نازل فرموده که همواره به صورت معجزهای جاویدان باقی بماند و [[دلیل]] [[صدق]] و صحّتش را با خودش داشته باشد. دلیلی که [[درک]] دلالت آن نیازی به تحصیل و تخصص ندارد و برای هر فردی قابل [[فهم]] و [[پذیرش]] است<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۲.</ref>. | نتیجه اینکه هر فرد عاقلی که جویای [[حقیقت]] باشد با توجه به این نکات، [[یقین]] خواهد کرد [[قرآن کریم]]، کتابی استثنائی و غیرقابل [[تقلید]] است و هیچ فرد یا گروهی با هیچ [[آموزش]] و تمرینی نمیتواند مانند آن را بیاورد. یعنی همه ویژگیهای یک [[معجزه]] (خارقالعاده بودن، [[الهی]] و غیرقابل [[تقلید]] بودن، و به عنوان دلیلی بر صحّت [[نبوّت]] ارائه شدن) را داراست و از این روی، [[بهترین]] [[دلیل]] [[قاطع]] بر [[صدق]] [[دعوت]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و حقّانیت [[دین مقدس اسلام]] است و از بزرگترین [[نعمتهای الهی]] بر [[جامعه انسانی]] همین است که این کتاب [[شریف]] را به گونهای نازل فرموده که همواره به صورت معجزهای جاویدان باقی بماند و [[دلیل]] [[صدق]] و صحّتش را با خودش داشته باشد. دلیلی که [[درک]] دلالت آن نیازی به تحصیل و تخصص ندارد و برای هر فردی قابل [[فهم]] و [[پذیرش]] است<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[آموزش عقاید (کتاب)|آموزش عقاید]]، ص۲۶۲.</ref>. | ||
==[[اعجاز قرآن]] در [[قرآن]]== | == [[اعجاز قرآن]] در [[قرآن]] == | ||
منظور آن دسته از آیاتی است که دلالت بر [[الهی]] و قدسی بودن [[قرآن]] به عنوان [[سند]] [[رسالت پیامبر]] دارد؛ زیرا بحث [[معجزه]] با [[اعجاز]] تفاوت دارد، آنچه درباره کلیت [[معجزه]] درباره [[پیامبران]] است، در ذیل مدخل خودش آمده، اما در اینجا سخن از این کتاب و [[معجزه]] بودنش است؛ زیرا آنچه از این کتاب به عنوان امری [[خارقالعاده]] آمده که دیگران را به [[مبارزه]] ([[تحدی]]) [[دعوت]] میکند که اگر این کتاب بشری و با [[علوم]] کسبی به دست آمده، شما میتوانید مانندش را بیاورید. البته بحث [[اعجاز]] یکی از مسائل مهم [[علوم قرآن]] و دارای ابعاد و جوانب بسیار است. این بحث هم در [[علوم قرآن]] پایه و اساس دارد و هم در [[تفسیر]] و به عنوان یکی از مبانی [[تفسیر]] شناخته میشود. از سوی دیگر این بحث، پاسخی است به شبهاتی که برخی از منکرین [[وحیانی]] بودن این کتاب، از دهریون پیشین گرفته، تا مادیون امروز، مطرح نموده و چنین وانمود کردهاند که [[قرآن]] هیچ ویژگی [[الهی]] و قدسی ندارد و کتاب و گفتار [[انسانی]]، حداکثر از سوی مصلحی [[الهی]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | منظور آن دسته از آیاتی است که دلالت بر [[الهی]] و قدسی بودن [[قرآن]] به عنوان [[سند]] [[رسالت پیامبر]] دارد؛ زیرا بحث [[معجزه]] با [[اعجاز]] تفاوت دارد، آنچه درباره کلیت [[معجزه]] درباره [[پیامبران]] است، در ذیل مدخل خودش آمده، اما در اینجا سخن از این کتاب و [[معجزه]] بودنش است؛ زیرا آنچه از این کتاب به عنوان امری [[خارقالعاده]] آمده که دیگران را به [[مبارزه]] ([[تحدی]]) [[دعوت]] میکند که اگر این کتاب بشری و با [[علوم]] کسبی به دست آمده، شما میتوانید مانندش را بیاورید. البته بحث [[اعجاز]] یکی از مسائل مهم [[علوم قرآن]] و دارای ابعاد و جوانب بسیار است. این بحث هم در [[علوم قرآن]] پایه و اساس دارد و هم در [[تفسیر]] و به عنوان یکی از مبانی [[تفسیر]] شناخته میشود. از سوی دیگر این بحث، پاسخی است به شبهاتی که برخی از منکرین [[وحیانی]] بودن این کتاب، از دهریون پیشین گرفته، تا مادیون امروز، مطرح نموده و چنین وانمود کردهاند که [[قرآن]] هیچ ویژگی [[الهی]] و قدسی ندارد و کتاب و گفتار [[انسانی]]، حداکثر از سوی مصلحی [[الهی]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | ||
==معجزه، علامت صدق رسالت== | == معجزه، علامت صدق رسالت == | ||
آنچه در کارهای [[پیامبران]] مطرح شده، به عنوان نشانه و علامت بودن آن برای [[صدق]] [[رسالت]] است و همین هم برای شناسایی آنان و تفاوت آنان با مُتنبیان دارای اهمیت است. به تعبیر دیگر، [[کارهای خارقالعاده]] [[پیامبران]]، [[دلیل]] و [[راهنمایی]] است به [[الهی]] بودن آن، از این رو، تعبیر به آیت شده است. آیت، شامل همه [[انسانها]] اعم از [[مسلمان]] و [[کافر]]، با [[ایمان]] و بیایمان میشود. حتی برای کسی که [[ایمان]] دارد، باز آیت وسیله ازدیادِ [[باور]] میگردد. در صورتی که [[ناتوان]] کردن و [[معجزه]]، یا برای [[منکران]] و [[مخالفان]] و مفتریان است، آنگونه که در [[سوره]] [[هود]]: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ}}<ref>«و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای | آنچه در کارهای [[پیامبران]] مطرح شده، به عنوان نشانه و علامت بودن آن برای [[صدق]] [[رسالت]] است و همین هم برای شناسایی آنان و تفاوت آنان با مُتنبیان دارای اهمیت است. به تعبیر دیگر، [[کارهای خارقالعاده]] [[پیامبران]]، [[دلیل]] و [[راهنمایی]] است به [[الهی]] بودن آن، از این رو، تعبیر به آیت شده است. آیت، شامل همه [[انسانها]] اعم از [[مسلمان]] و [[کافر]]، با [[ایمان]] و بیایمان میشود. حتی برای کسی که [[ایمان]] دارد، باز آیت وسیله ازدیادِ [[باور]] میگردد. در صورتی که [[ناتوان]] کردن و [[معجزه]]، یا برای [[منکران]] و [[مخالفان]] و مفتریان است، آنگونه که در [[سوره]] [[هود]]: {{متن قرآن|وَيَا قَوْمِ هَذِهِ نَاقَةُ اللَّهِ لَكُمْ آيَةً فَذَرُوهَا تَأْكُلْ فِي أَرْضِ اللَّهِ وَلَا تَمَسُّوهَا بِسُوءٍ فَيَأْخُذَكُمْ عَذَابٌ قَرِيبٌ}}<ref>«و ای قوم من! این شتر خداوند است؛ که برای شما نشانهای است؛ او را وانهید تا در زمین خدا بچرد و آزاری به وی نرسانید که عذابی نزدیک، شما را فرا گیرد» سوره هود، آیه ۶۴.</ref> و [[یونس]]: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«و میگویند: چرا نشانهای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.</ref> و [[اسراء]]: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ آيَتَيْنِ فَمَحَوْنَا آيَةَ اللَّيْلِ وَجَعَلْنَا آيَةَ النَّهَارِ مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُوا فَضْلًا مِنْ رَبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَيْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِيلًا}}<ref>«و شب و روز را دو نشانه قرار دادیم آنگاه نشانه شب را زدودیم و نشانه روز را روشنی بخش آوردیم تا بخششی از پروردگارتان بجویید و شمارگان سالها و حساب را بدانید و هر چیز را نیک روشن داشتهایم» سوره اسراء، آیه ۱۲.</ref> آمده است، یا برای کسانی که تردید و به تعبیر [[قرآن]] دارای ریب هستند، آنگونه که در [[سوره بقره]]: {{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref> آمده است. | ||
[[معجزه]] امری سلبی است به این معنا که از [[ناتوان]] شدن در آوردن، مانند آن کاری که [[نبی]] انجام میدهد، آشکار میشود که پس کار او [[خارقالعاده]] و انحصاری و قدسی و [[الهی]] است، اما آیت و نشانه خودش به صورت مستقیم [[دلیل]] بر [[نبوت]] [[نبی]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | [[معجزه]] امری سلبی است به این معنا که از [[ناتوان]] شدن در آوردن، مانند آن کاری که [[نبی]] انجام میدهد، آشکار میشود که پس کار او [[خارقالعاده]] و انحصاری و قدسی و [[الهی]] است، اما آیت و نشانه خودش به صورت مستقیم [[دلیل]] بر [[نبوت]] [[نبی]] است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | ||
==درخواست [[معجزه]] و [[انکار]] آن از سوی [[پیامبر]]== | == درخواست [[معجزه]] و [[انکار]] آن از سوی [[پیامبر]] == | ||
آیا آوردن [[معجزه]] [[حسی]] و آوردن امور شگفت انگیز در هر صورت و در همه اشکال آن برای [[پیامبر]] [[ضرورت]] است و اگر [[ضرورت]] دارد پس چرا [[پیامبر]] به آن تفوه نکرد و سخنی نگفت که این [[قرآن]] [[معجزه]] و [[سند]] [[نبوت]] من است و حتی در برابر [[مخالفان]] که درخواست [[آیه]] و [[بینه]] میکردند، [[امتناع]] میکرد؟ چرا [[پیامبر]] مسئله [[تحدی]] را که از علائم [[معجزه]] بودن است، پس از [[گذشت]] [[رسالت]] و [[دعوت]] خود مطرح کرد؟ | آیا آوردن [[معجزه]] [[حسی]] و آوردن امور شگفت انگیز در هر صورت و در همه اشکال آن برای [[پیامبر]] [[ضرورت]] است و اگر [[ضرورت]] دارد پس چرا [[پیامبر]] به آن تفوه نکرد و سخنی نگفت که این [[قرآن]] [[معجزه]] و [[سند]] [[نبوت]] من است و حتی در برابر [[مخالفان]] که درخواست [[آیه]] و [[بینه]] میکردند، [[امتناع]] میکرد؟ چرا [[پیامبر]] مسئله [[تحدی]] را که از علائم [[معجزه]] بودن است، پس از [[گذشت]] [[رسالت]] و [[دعوت]] خود مطرح کرد؟ | ||
#{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانه | #{{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانه ای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دلهاشان همگون است؛ ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلً * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی * یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روانسازی * یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره | #{{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلً * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی * یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روانسازی * یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری * یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۰-۹۳.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ}}<ref>«و گفتند: چرا بر او فرشتهای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشتهای میفرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمییافتند» سوره انعام، آیه ۸.</ref>. | #{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ}}<ref>«و گفتند: چرا بر او فرشتهای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشتهای میفرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمییافتند» سوره انعام، آیه ۸.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و گفتند چرا نشانهای | #{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و گفتند چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ بگو بیگمان خداوند، تواناست که نشانهای فرو فرستد اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره انعام، آیه ۳۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«و میگویند: چرا نشانهای | #{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«و میگویند: چرا نشانهای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. | #{{متن قرآن|الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: «چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟» تو، تنها بیمدهندهای و خداوند بر هر چیزی مراقب است» سوره هود، آیه ۱۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref> | #{{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: «چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟» تو، تنها بیمدهندهای و خداوند بر هر چیزی مراقب است» سوره هود، آیه ۱۲.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref> | ||
===نکات آیات=== | === نکات آیات === | ||
#تردیدی نیست که گرانیگاه [[مخالفت]] با [[آیه]] و [[معجزه]] آوردن [[پیامبر]]، در دستهای از [[آیات قرآن]] امور [[خارقالعاده]] بوده است؛ زیرا از نکات قابل توجه در دستهای از [[آیات قرآن]] [[اصرار]] [[پیامبر]] در نیاوردن [[معجزات حسی]] بوده است که برخلاف [[انبیای گذشته]] [[خداوند]] به او میگوید: این آوردن [[دستور]] از سوی [[خدا]] نیست، فایدهای ندارد، [[پیامبر]] مبشر و [[منذر]] است. بگو: «[[غیب]] فقط به [[خدا]] اختصاص دارد. تو فقط هشدار دهندهای، آیا [من] جز بشری فرستاده هستم؟: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانه | # تردیدی نیست که گرانیگاه [[مخالفت]] با [[آیه]] و [[معجزه]] آوردن [[پیامبر]]، در دستهای از [[آیات قرآن]] امور [[خارقالعاده]] بوده است؛ زیرا از نکات قابل توجه در دستهای از [[آیات قرآن]] [[اصرار]] [[پیامبر]] در نیاوردن [[معجزات حسی]] بوده است که برخلاف [[انبیای گذشته]] [[خداوند]] به او میگوید: این آوردن [[دستور]] از سوی [[خدا]] نیست، فایدهای ندارد، [[پیامبر]] مبشر و [[منذر]] است. بگو: «[[غیب]] فقط به [[خدا]] اختصاص دارد. تو فقط هشدار دهندهای، آیا [من] جز بشری فرستاده هستم؟: {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ لَوْلَا يُكَلِّمُنَا اللَّهُ أَوْ تَأْتِينَا آيَةٌ كَذَلِكَ قَالَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ مِثْلَ قَوْلِهِمْ تَشَابَهَتْ قُلُوبُهُمْ قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانه ای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دلهاشان همگون است؛ ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.</ref>، افراد [[نادان]] گفتند: «چرا [[خدا]] با ما سخن نمیگوید؟ یا برای ما معجزهای نمیآید؟» کسانی که پیش از اینان بودند [نیز] مثل همین گفته ایشان را میگفتند. دلها [و [[افکار]]]شان به هم میماند. ما [[نشانهها]] [ی خود] را برای گروهی که [[یقین]] دارند، [[نیک]] روشن گردانیدهایم. | ||
#از زبان [[مخالفان]] [[نقل]] میکند که میگویند تا معجزهای بزرگ و به تعبیری چشم پرکن نیاوری به تو [[ایمان]] نمیآوریم: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلً * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی * یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روانسازی * یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره | # از زبان [[مخالفان]] [[نقل]] میکند که میگویند تا معجزهای بزرگ و به تعبیری چشم پرکن نیاوری به تو [[ایمان]] نمیآوریم: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَكَ حَتَّى تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْأَرْضِ يَنْبُوعًا * أَوْ تَكُونَ لَكَ جَنَّةٌ مِنْ نَخِيلٍ وَعِنَبٍ فَتُفَجِّرَ الْأَنْهَارَ خِلَالَهَا تَفْجِيرًا * أَوْ تُسْقِطَ السَّمَاءَ كَمَا زَعَمْتَ عَلَيْنَا كِسَفًا أَوْ تَأْتِيَ بِاللَّهِ وَالْمَلَائِكَةِ قَبِيلً * أَوْ يَكُونَ لَكَ بَيْتٌ مِنْ زُخْرُفٍ أَوْ تَرْقَى فِي السَّمَاءِ وَلَنْ نُؤْمِنَ لِرُقِيِّكَ حَتَّى تُنَزِّلَ عَلَيْنَا كِتَابًا نَقْرَؤُهُ قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«و گفتند: هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد تا برای ما از زمین چشمهای فرا جوشانی * یا باغستانی از نخل و انگور داشته باشی که لابهلای آن جویبارهایی، نیک روانسازی * یا چنان که میپنداری، آسمان را پارهپاره بر سر ما افکنی یا خداوند و فرشتگان را پیش روی آوری * یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۰-۹۳.</ref>. | ||
#نکته دیگر اینکه عدهای در [[مخالفت]] میگفتند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ}}<ref>«و گفتند: چرا بر او فرشتهای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشتهای میفرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمییافتند» سوره انعام، آیه ۸.</ref> و یا میگفتند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و گفتند چرا نشانهای | # نکته دیگر اینکه عدهای در [[مخالفت]] میگفتند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ مَلَكٌ وَلَوْ أَنْزَلْنَا مَلَكًا لَقُضِيَ الْأَمْرُ ثُمَّ لَا يُنْظَرُونَ}}<ref>«و گفتند: چرا بر او فرشتهای فرو فرستاده نشد؟ و اگر فرشتهای میفرستادیم کار تمام بود و دیگر مهلت نمییافتند» سوره انعام، آیه ۸.</ref> و یا میگفتند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا نُزِّلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ قَادِرٌ عَلَى أَنْ يُنَزِّلَ آيَةً وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و گفتند چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ بگو بیگمان خداوند، تواناست که نشانهای فرو فرستد اما بیشتر آنان نمیدانند» سوره انعام، آیه ۳۷.</ref> و گفتند: «چرا معجزهای از جانب پروردگارش بر او نازل نشده است؟» بگو: «بیتردید، [[خدا]] [[قادر]] است که پدیدهای شگرف فرو فرستد، لکن بیشتر آنان نمیدانند». {{متن قرآن|وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و چون برای آنان آیهای (دلخواه آنان) نیاوردهای میگویند: چرا خود آیهای برنگزیدی؟» سوره اعراف، آیه ۲۰۳.</ref>و هر گاه برای آنان آیاتی نیاوری، میگویند: «چرا آن را خود برنگزیدی؟ «بگو: «من فقط آنچه را که از پروردگارم به من [[وحی]] میشود [[پیروی]] میکنم. این [[[قرآن]]] رهنمودی است از جانب [[پروردگار]] شما و برای گروهی که [[ایمان]] میآورند [[هدایت]] و رحمتی است. {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«و میگویند: چرا نشانهای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۲۰.</ref> و میگویند: «چرا معجزهای از جانب پروردگارش بر او نازل نمیشود؟» بگو: «[[غیب]] فقط به [[خدا]] اختصاص دارد. پس [[منتظر]] باشید که من هم با شما از منتظرانم».. | ||
#میتوان از این [[آیات]] چنین نتیجه گرفت که اصولا [[قرآن]] در [[آیات]] فراوانی نشان میدهد که به آوردن [[اعجاز]] [[حسی]]، [[میانه]] [[خوشی]] ندارد و لذا تجربه برخورد [[امتهای پیشین]] به ویژه [[بنی اسرائیل]] را یاد آور میشود: با این که معجزهای چون [[آتش]] گرفتن [[قربانی]] را به عنوان [[نشانه]] [[نبوت]] میآورد، باز قبول نمیکنند. {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. همانان که گفتند: «[[خدا]] با ما [[پیمان]] بسته که به هیچ [[پیامبری]] [[ایمان]] نیاوریم تا برای ما قربانیی بیاورد که [[آتش]] [آسمانی] آن را [به نشانه قبول] بسوزاند».. بگو: «قطعاً پیش از من، پیامبرانی بودند که [[دلایل]] آشکار را با آنچه گفتید، برای شما آوردند. اگر راست میگویید، پس چرا آنان را کشتید؟ جالب اینجا است که [[قرآن]] به جای بیان خواسته آنان با اشاره میگوید: {{متن قرآن|قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. در بیان اصل [[دلیل]] مناقشهای ندارد و میگوید [[پیامبران]] گذشته با [[بینات]] آمدند و حتی با آنچه شما گفتید آمدند، اما آنان چه کردند، آیا آنان را قانع کرد و آوردن امور [[خارقالعاده]]، باعث [[ایمان آوردن]] شد، یا بازهم به [[مخالفت]] برخاستند و با این [[پیامبر]] به [[مقاتله]] برخاستند! بنابراین مشکل شما هم این نیست و معلوم نیست که با آوردن امورخارق عادت، [[مؤمن]] کند، باید برای خود [[فکر]] دیگری بکنید. | # میتوان از این [[آیات]] چنین نتیجه گرفت که اصولا [[قرآن]] در [[آیات]] فراوانی نشان میدهد که به آوردن [[اعجاز]] [[حسی]]، [[میانه]] [[خوشی]] ندارد و لذا تجربه برخورد [[امتهای پیشین]] به ویژه [[بنی اسرائیل]] را یاد آور میشود: با این که معجزهای چون [[آتش]] گرفتن [[قربانی]] را به عنوان [[نشانه]] [[نبوت]] میآورد، باز قبول نمیکنند. {{متن قرآن|الَّذِينَ قَالُوا إِنَّ اللَّهَ عَهِدَ إِلَيْنَا أَلَّا نُؤْمِنَ لِرَسُولٍ حَتَّى يَأْتِيَنَا بِقُرْبَانٍ تَأْكُلُهُ النَّارُ قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ فَلِمَ قَتَلْتُمُوهُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. همانان که گفتند: «[[خدا]] با ما [[پیمان]] بسته که به هیچ [[پیامبری]] [[ایمان]] نیاوریم تا برای ما قربانیی بیاورد که [[آتش]] [آسمانی] آن را [به نشانه قبول] بسوزاند».. بگو: «قطعاً پیش از من، پیامبرانی بودند که [[دلایل]] آشکار را با آنچه گفتید، برای شما آوردند. اگر راست میگویید، پس چرا آنان را کشتید؟ جالب اینجا است که [[قرآن]] به جای بیان خواسته آنان با اشاره میگوید: {{متن قرآن|قُلْ قَدْ جَاءَكُمْ رُسُلٌ مِنْ قَبْلِي بِالْبَيِّنَاتِ وَبِالَّذِي قُلْتُمْ}}<ref>«کسانی که گفتند: خداوند به ما سفارش کرده است که به فرستادهای ایمان نیاوریم مگر آنکه برای ما قربانییی بیاورد که آتش (آسمانی) آن را (به نشان پذیرش) بسوزد؛ بگو:» سوره آل عمران، آیه ۱۸۳.</ref>. در بیان اصل [[دلیل]] مناقشهای ندارد و میگوید [[پیامبران]] گذشته با [[بینات]] آمدند و حتی با آنچه شما گفتید آمدند، اما آنان چه کردند، آیا آنان را قانع کرد و آوردن امور [[خارقالعاده]]، باعث [[ایمان آوردن]] شد، یا بازهم به [[مخالفت]] برخاستند و با این [[پیامبر]] به [[مقاتله]] برخاستند! بنابراین مشکل شما هم این نیست و معلوم نیست که با آوردن امورخارق عادت، [[مؤمن]] کند، باید برای خود [[فکر]] دیگری بکنید. | ||
#باز در [[آیه]] دیگر، [[بینیازی]] [[پیامبر]] را به معجزهای [[حسی]] بیان میکند و از زبان [[مخالفان]] [[نقل]] میکند: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: «چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟» تو، تنها بیمدهندهای و خداوند بر هر چیزی مراقب است» سوره هود، آیه ۱۲.</ref> و مبادا تو برخی از آنچه را که به سویت [[وحی]] میشود، ترک گویی و سینهات بدان تنگ گردد که میگویند: «چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده، یا فرشتهای با او نیامده است؟» «بدان که» تو فقط هشدار دهندهای، و [[خدا]] بر هر چیزی نگهبان است. | # باز در [[آیه]] دیگر، [[بینیازی]] [[پیامبر]] را به معجزهای [[حسی]] بیان میکند و از زبان [[مخالفان]] [[نقل]] میکند: {{متن قرآن|فَلَعَلَّكَ تَارِكٌ بَعْضَ مَا يُوحَى إِلَيْكَ وَضَائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ أَنْ يَقُولُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ كَنْزٌ أَوْ جَاءَ مَعَهُ مَلَكٌ إِنَّمَا أَنْتَ نَذِيرٌ وَاللَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ وَكِيلٌ}}<ref>«و مبادا تو برخی از آنچه را بر تو وحی شده است کنار نهی و دل از آن تنگ داری از آن رو که میگویند: «چرا بر او گنجی فرو فرستاده نمیشود یا فرشتهای همراه وی نمیآید؟» تو، تنها بیمدهندهای و خداوند بر هر چیزی مراقب است» سوره هود، آیه ۱۲.</ref> و مبادا تو برخی از آنچه را که به سویت [[وحی]] میشود، ترک گویی و سینهات بدان تنگ گردد که میگویند: «چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده، یا فرشتهای با او نیامده است؟» «بدان که» تو فقط هشدار دهندهای، و [[خدا]] بر هر چیزی نگهبان است. | ||
#از سوی دیگر از نظر [[مخالفان]] مراد از [[آیه]] آشکار، آوردن [[معجزه]] [[حسی]] است که [[خدا]] میگوید تو [[منذر]] و [[هدایتگری]]: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران میگویند: چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> و آنان که [[کافر]] شدهاند میگویند: «چرا نشانهای آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [ای [[پیامبر]]] تو فقط هشدار دهندهای، و برای هر قومی [[رهبری]] است. {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم» سوره عنکبوت، آیه ۵۰.</ref> و گفتند: «چرا بر او از جانب پروردگارش نشانههایی [[[معجزهآسا]]] نازل نشده است؟» بگو: «آن [[نشانهها]] پیش خداست، و من تنها هشداردهندهای آشکارم». | # از سوی دیگر از نظر [[مخالفان]] مراد از [[آیه]] آشکار، آوردن [[معجزه]] [[حسی]] است که [[خدا]] میگوید تو [[منذر]] و [[هدایتگری]]: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ إِنَّمَا أَنْتَ مُنْذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}}<ref>«و کافران میگویند: چرا نشانهای از پروردگارش بر او فرو فرستاده نشده است؟ تو، تنها بیمدهندهای و هر گروهی رهنمونی دارد» سوره رعد، آیه ۷.</ref> و آنان که [[کافر]] شدهاند میگویند: «چرا نشانهای آشکار از طرف پروردگارش بر او نازل نشده است؟» [ای [[پیامبر]]] تو فقط هشدار دهندهای، و برای هر قومی [[رهبری]] است. {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم» سوره عنکبوت، آیه ۵۰.</ref> و گفتند: «چرا بر او از جانب پروردگارش نشانههایی [[[معجزهآسا]]] نازل نشده است؟» بگو: «آن [[نشانهها]] پیش خداست، و من تنها هشداردهندهای آشکارم». | ||
#در برخی از [[آیات]] آمده برای [[هدایت]] شدن تنها [[معجزه]] کافی نیست، بلکه باید [[آمادگی]] شخص برای قبول [[هدایت]] باشد: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ}}<ref>«و کافران میگویند: چرا بر او از سوی پروردگارش نشانهای | # در برخی از [[آیات]] آمده برای [[هدایت]] شدن تنها [[معجزه]] کافی نیست، بلکه باید [[آمادگی]] شخص برای قبول [[هدایت]] باشد: {{متن قرآن|وَيَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّ اللَّهَ يُضِلُّ مَنْ يَشَاءُ وَيَهْدِي إِلَيْهِ مَنْ أَنَابَ}}<ref>«و کافران میگویند: چرا بر او از سوی پروردگارش نشانهای فرو فرستاده نمیشود؟! بگو: بیگمان خداوند هر که را بخواهد بیراه میدارد و آن کس را که (به سوی او) بازگردد به سوی خویش رهنمون میگردد» سوره رعد، آیه ۲۷.</ref> و کسانی که [[کافر]] شدهاند میگویند: «چرا از جانب پروردگارش معجزهای بر او نازل نشده است؟» بگو: «در [[حقیقت]] خداست که هر کس را بخواهد بیراه میگذارد و هر کس را که [به سوی او] بازگردد، به سوی خود راه مینماید». (منظور از [[مشیت الهی]] وجود [[قوانین]] و [[سنن]] [[ایمان]] است). | ||
#در دستهای از [[آیات]] به این نکته توجه میدهد: با این که در [[امتهای پیشین]] [[معجزات]] فراوانی را آورد، باز [[ایمان]] نیاوردند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«و گفتند: چرا نشانهای از پروردگارش برای ما نمیآورد؛ آیا برهانی که در کتابهای (آسمانی) پیشین است، به آنان نرسیده است؟» سوره طه، آیه ۱۳۳.</ref> و گفتند: «چرا از جانب پروردگارش معجزهای برای ما نمیآورد؟» آیا [[دلیل]] روشن آنچه در صحیفههای پیشین است برای آنان نیامده است؟ {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوًّا كَبِيرًا}}<ref>«و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند میگویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستادهاند یا پروردگارمان را نمیبینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند | # در دستهای از [[آیات]] به این نکته توجه میدهد: با این که در [[امتهای پیشین]] [[معجزات]] فراوانی را آورد، باز [[ایمان]] نیاوردند: {{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«و گفتند: چرا نشانهای از پروردگارش برای ما نمیآورد؛ آیا برهانی که در کتابهای (آسمانی) پیشین است، به آنان نرسیده است؟» سوره طه، آیه ۱۳۳.</ref> و گفتند: «چرا از جانب پروردگارش معجزهای برای ما نمیآورد؟» آیا [[دلیل]] روشن آنچه در صحیفههای پیشین است برای آنان نیامده است؟ {{متن قرآن|وَقَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْنَا الْمَلَائِكَةُ أَوْ نَرَى رَبَّنَا لَقَدِ اسْتَكْبَرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ وَعَتَوْا عُتُوًّا كَبِيرًا}}<ref>«و آنان که به لقای ما امیدوار نیستند میگویند: چرا بر ما فرشتگان را فرو نفرستادهاند یا پروردگارمان را نمیبینیم؟ به راستی خود را بزرگ شمردند و سرکشی بزرگی ورزیدند» سوره فرقان، آیه ۲۱.</ref> و کسانی که به لقای ما [[امید]] ندارند، گفتند: «چرا [[فرشتگان]] بر ما نازل نشدند یا پروردگارمان را نمیبینیم؟» قطعاً در مورد خود [[تکبر]] ورزیدند و سخت [[سرکشی]] کردند. | ||
'''نتیجه''': از مجموع این دسته از [[آیات]] استفاده میشود که [[خداوند]] نمیخواسته برای [[ایمان آوردن]] معجزهای [[حسی]] عرضه کند و نکرده و روش او برخلاف [[پیامبران پیشین]] که به صراحت این [[آیات]] را میآورده و حتی برخی از [[پیامبران]] مانند [[موسی]] به یک [[آیه]] بسنده نشده و ۹ [[معجزه]] آورده شده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ فَسْئَلْ بَنِی إِسْرٰائِیلَ إِذْ جٰاءَهُمْ}}<ref>«و به راستی به موسی نه نشانه آشکار دادیم؛ از بنی اسرائیل بپرس هنگامی را که وی نزد آنان آمد و فرعون به او گفت: ای موسی! من تو را جادوزده میدانم؛» سوره اسراء، آیه ۱۰۱.</ref>، [[دلیل]] این نیاوردن چیست؟ چرا این [[سنت]] قدرتنمایی و تحت تأثیر قرار قرار دادن [[تغییر]] پیدا میکند؟ از عبارتهایی از قبیل: {{متن قرآن|قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۳.</ref> استفاده میشود که به این اصل تأکید میشود که [[وظیفه پیامبر]] تأثیرگذاری در [[عقلانیت]] مخاطبان و روش [[تربیتی]] و [[انسانی]] است و [[پیامبر]] [[انسان]] و [[بشر]] با [[رشد فکری]] آنان، روش [[تبلیغ]] را [[تغییر]] داده است: {{متن قرآن|قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانهای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دلهاشان همگون است؛ ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.</ref> و دیگر کاروان [[بشریت]] به جایی رسیده که [[فکر]] او دگرگون شود، نه این که مرعوب شود: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم» سوره عنکبوت، آیه ۵۰.</ref> حتی به گذشته اشاره میکند، مگر این کار در گذشته انجام نمیشده و [[پیامبران]] دیگر نشانههایی [[غیبی]] نمیآوردهاند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«و گفتند: چرا نشانهای از پروردگارش برای ما نمیآورد؛ آیا برهانی که در کتابهای (آسمانی) پیشین است، به آنان نرسیده است؟» سوره طه، آیه ۱۳۳.</ref> با این همه، میگوید: «فَمٰا آمَنَ لِمُوسیٰ إِلاٰ ذُریةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلیٰ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِمْ: [[یونس]] (۱۰) آِیه: ۸۳» سرانجام، کسی به [[موسی]] [[ایمان]] نیاورد مگر فرزندانی از [[قوم]] وی، در حالی که [[بیم]] داشتند از آنکه مبادا [[فرعون]] و سران آنها ایشان را [[آزار]] رسانند. ظاهرا حتی خود از این وضعیت ناراحت بوده که چرا نباید از این دست از [[معجزات]] بیاورد و دیگر [[توبیخ]] شود و سینهاش تنگ شود که میگویند: «چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده، یا فرشتهای با او نیامده است؟» و [[خدا]] در برابر میگوید: نگران نباش که تو فقط هشدار دهندهای. نکته دیگر آنکه معلوم میشود که [[پیامبر]] هیچ معجزهای از سنخ [[معجزات]] [[پیامبران پیشین]] نیاورده و اگر چنین معجزهای میآورد، دیگر درخواست [[معجزه]] نمیکردند<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | '''نتیجه''': از مجموع این دسته از [[آیات]] استفاده میشود که [[خداوند]] نمیخواسته برای [[ایمان آوردن]] معجزهای [[حسی]] عرضه کند و نکرده و روش او برخلاف [[پیامبران پیشین]] که به صراحت این [[آیات]] را میآورده و حتی برخی از [[پیامبران]] مانند [[موسی]] به یک [[آیه]] بسنده نشده و ۹ [[معجزه]] آورده شده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ فَسْئَلْ بَنِی إِسْرٰائِیلَ إِذْ جٰاءَهُمْ}}<ref>«و به راستی به موسی نه نشانه آشکار دادیم؛ از بنی اسرائیل بپرس هنگامی را که وی نزد آنان آمد و فرعون به او گفت: ای موسی! من تو را جادوزده میدانم؛» سوره اسراء، آیه ۱۰۱.</ref>، [[دلیل]] این نیاوردن چیست؟ چرا این [[سنت]] قدرتنمایی و تحت تأثیر قرار قرار دادن [[تغییر]] پیدا میکند؟ از عبارتهایی از قبیل: {{متن قرآن|قُلْ سُبْحَانَ رَبِّي هَلْ كُنْتُ إِلَّا بَشَرًا رَسُولًا}}<ref>«یا خانهای زرّین داشته باشی یا به آسمان فرا روی و فرا رفتنت را (هم) هرگز باور نخواهیم داشت مگر نوشتهای برای ما فرو فرستی که آن را بخوانیم؛ بگو: پاکا که پروردگار من است، مگر من جز بشری پیام آورم؟» سوره اسراء، آیه ۹۳.</ref> استفاده میشود که به این اصل تأکید میشود که [[وظیفه پیامبر]] تأثیرگذاری در [[عقلانیت]] مخاطبان و روش [[تربیتی]] و [[انسانی]] است و [[پیامبر]] [[انسان]] و [[بشر]] با [[رشد فکری]] آنان، روش [[تبلیغ]] را [[تغییر]] داده است: {{متن قرآن|قَدْ بَيَّنَّا الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«و نادانان گفتند: چرا خداوند با ما سخن نمیگوید یا برای ما نشانهای نمیآید؟ کسانی که پیش از اینان بودند نیز همانند گفتار آنان را گفتند، دلهاشان همگون است؛ ما نشانههای (خود) را برای گروهی که یقین دارند روشن گرداندهایم» سوره بقره، آیه ۱۱۸.</ref> و دیگر کاروان [[بشریت]] به جایی رسیده که [[فکر]] او دگرگون شود، نه این که مرعوب شود: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ}}<ref>«و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم» سوره عنکبوت، آیه ۵۰.</ref> حتی به گذشته اشاره میکند، مگر این کار در گذشته انجام نمیشده و [[پیامبران]] دیگر نشانههایی [[غیبی]] نمیآوردهاند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«و گفتند: چرا نشانهای از پروردگارش برای ما نمیآورد؛ آیا برهانی که در کتابهای (آسمانی) پیشین است، به آنان نرسیده است؟» سوره طه، آیه ۱۳۳.</ref> با این همه، میگوید: «فَمٰا آمَنَ لِمُوسیٰ إِلاٰ ذُریةٌ مِنْ قَوْمِهِ عَلیٰ خَوْفٍ مِنْ فِرْعَوْنَ وَ مَلاَئِهِمْ: [[یونس]] (۱۰) آِیه: ۸۳» سرانجام، کسی به [[موسی]] [[ایمان]] نیاورد مگر فرزندانی از [[قوم]] وی، در حالی که [[بیم]] داشتند از آنکه مبادا [[فرعون]] و سران آنها ایشان را [[آزار]] رسانند. ظاهرا حتی خود از این وضعیت ناراحت بوده که چرا نباید از این دست از [[معجزات]] بیاورد و دیگر [[توبیخ]] شود و سینهاش تنگ شود که میگویند: «چرا گنجی بر او فرو فرستاده نشده، یا فرشتهای با او نیامده است؟» و [[خدا]] در برابر میگوید: نگران نباش که تو فقط هشدار دهندهای. نکته دیگر آنکه معلوم میشود که [[پیامبر]] هیچ معجزهای از سنخ [[معجزات]] [[پیامبران پیشین]] نیاورده و اگر چنین معجزهای میآورد، دیگر درخواست [[معجزه]] نمیکردند<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | ||
==سنجش [[داستانهای قرآنی]] با [[تورات]]== | == سنجش [[داستانهای قرآنی]] با [[تورات]] == | ||
در [[قرآن]] گزارشهای راست و بطلانناپذیر بسیاری هست که در [[تورات]] و [[انجیل]] نشانی از آنها نیست<ref>[[محمد]] ابوزهرة، القرآن، ۳۶۴-۳۶۵؛ [[باقلانی]]، [[اعجاز]] القرآن، ۵۳-۵۴.</ref>، [[اعجاز]] از این بالاتر؟ و این افزون بر پیشگوییهای [[قرآن]] نیز جلوه دیگری از [[اعجاز]] اوست، مثلا پیشگوییهایی چون: [[پیروزی]] [[رومیان]] بر [[ایرانیان]] و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در [[فتح مکه]] است. بدینگونه آشکار میشود که [[قرآن]] کتابی است که [[شک]] و [[شبهه]] را به هیچرو بدان راهی نیست، کتابی است که هم از [[اقوام]] و رویدادهای پیشین برای ما گزارشها میدهد و هم چونان آیینهای روشن، [[زندگی]] [[دینی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[عقلی]] در عصر [[جاهلی]] را پیش چشم ما مینهد. مثلا گروهی از بتهای آنان را یاد میکند، از [[جدال]] آنان با [[پیامبر]] سخن میگوید، گوشههایی از [[اقتصاد]] و [[سیاست]] آنان را باز مینماید، پارهای از [[باورها]] و رفتارهای [[جاهلی]] آنان را باز میگوید، و در اینجاست که برخی از آنها را میپذیرد، و برخی را تعدیل میکند - یعنی با دستکاریها، دگرگونیهایی میپذیرد - مانند [[حج]]، [[ازدواج]]، [[طلاق]]، مهر، [[خلع]] و ایلاء، تا تحولی در آنها پدید آورد، و برخی را یکسره رد میکند و نمیپذیرد، مانند [[پیشگویی]] و... که در [[جاهلیت]] رواج داشته و اینها همه چیزهایی است که [[تاریخنگاران]] را به کار میآید و میتوانند با بررسی آنها بسیاری از [[باورها]]، پندارها و سنتهای [[مردم]] [[جاهلی]] را شناسایی کنند. | در [[قرآن]] گزارشهای راست و بطلانناپذیر بسیاری هست که در [[تورات]] و [[انجیل]] نشانی از آنها نیست<ref>[[محمد]] ابوزهرة، القرآن، ۳۶۴-۳۶۵؛ [[باقلانی]]، [[اعجاز]] القرآن، ۵۳-۵۴.</ref>، [[اعجاز]] از این بالاتر؟ و این افزون بر پیشگوییهای [[قرآن]] نیز جلوه دیگری از [[اعجاز]] اوست، مثلا پیشگوییهایی چون: [[پیروزی]] [[رومیان]] بر [[ایرانیان]] و [[پیروزی]] [[مسلمانان]] در [[فتح مکه]] است. بدینگونه آشکار میشود که [[قرآن]] کتابی است که [[شک]] و [[شبهه]] را به هیچرو بدان راهی نیست، کتابی است که هم از [[اقوام]] و رویدادهای پیشین برای ما گزارشها میدهد و هم چونان آیینهای روشن، [[زندگی]] [[دینی]]، [[اقتصادی]]، [[اجتماعی]] و [[عقلی]] در عصر [[جاهلی]] را پیش چشم ما مینهد. مثلا گروهی از بتهای آنان را یاد میکند، از [[جدال]] آنان با [[پیامبر]] سخن میگوید، گوشههایی از [[اقتصاد]] و [[سیاست]] آنان را باز مینماید، پارهای از [[باورها]] و رفتارهای [[جاهلی]] آنان را باز میگوید، و در اینجاست که برخی از آنها را میپذیرد، و برخی را تعدیل میکند - یعنی با دستکاریها، دگرگونیهایی میپذیرد - مانند [[حج]]، [[ازدواج]]، [[طلاق]]، مهر، [[خلع]] و ایلاء، تا تحولی در آنها پدید آورد، و برخی را یکسره رد میکند و نمیپذیرد، مانند [[پیشگویی]] و... که در [[جاهلیت]] رواج داشته و اینها همه چیزهایی است که [[تاریخنگاران]] را به کار میآید و میتوانند با بررسی آنها بسیاری از [[باورها]]، پندارها و سنتهای [[مردم]] [[جاهلی]] را شناسایی کنند. | ||
با این مقدمات میتوان به سراغ [[قرآن]] رفت و به [[دلایل]] گوناگون [[اثبات]] کرد که این [[کتاب]] [[سند]] و [[حجت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} است و هم در عصر خود [[پیامبر]]{{صل}} و هم در اعصار بعدی، [[مردم]] از آوردن مانندش درماندهاند و تاکنون کسی مانند این کتاب را نیاورده، هرچند [[انسان]] کتابهای بسیاری نوشته و [[ادبیات]] [[زیبا]] و آفرینشهای هنری گوناگونی در زبانهای مختلف پدیدآورده است. اما با این خصوصیت و [[زیبایی]] و تأثیر آفرینی و [[جاذبه]] برانگیز و بهجتآفرینی اندیشهگراست. [[فصاحت]] و [[بلاغت]]، موسیقی [[کلام]]، [[معارف]] بلند، و [[نظم]] و نسق آن اعجاب آفرین و بگونهای است که کسی مانندش را نیاورده است و ضمناً تمام این خصوصیات با جهات برجستگی آن از نظر محتوا در مورد [[قرآن]] که جنبه [[حسی]] ندارد، استدلالپذیر و قابل [[برهان]] است و میتوان در یکایک آنها [[دلیل]] و [[شاهد]] آورد و مقایسه کرد. | با این مقدمات میتوان به سراغ [[قرآن]] رفت و به [[دلایل]] گوناگون [[اثبات]] کرد که این [[کتاب]] [[سند]] و [[حجت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} است و هم در عصر خود [[پیامبر]] {{صل}} و هم در اعصار بعدی، [[مردم]] از آوردن مانندش درماندهاند و تاکنون کسی مانند این کتاب را نیاورده، هرچند [[انسان]] کتابهای بسیاری نوشته و [[ادبیات]] [[زیبا]] و آفرینشهای هنری گوناگونی در زبانهای مختلف پدیدآورده است. اما با این خصوصیت و [[زیبایی]] و تأثیر آفرینی و [[جاذبه]] برانگیز و بهجتآفرینی اندیشهگراست. [[فصاحت]] و [[بلاغت]]، موسیقی [[کلام]]، [[معارف]] بلند، و [[نظم]] و نسق آن اعجاب آفرین و بگونهای است که کسی مانندش را نیاورده است و ضمناً تمام این خصوصیات با جهات برجستگی آن از نظر محتوا در مورد [[قرآن]] که جنبه [[حسی]] ندارد، استدلالپذیر و قابل [[برهان]] است و میتوان در یکایک آنها [[دلیل]] و [[شاهد]] آورد و مقایسه کرد. | ||
#{{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}<ref>«و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است» سوره بقره، آیه ۲۴.</ref>. | #{{متن قرآن|وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و اگر در آنچه بر بنده خود فرو فرستادهایم تردیدی دارید، چنانچه راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و (در این کار) گواهان خود را (نیز) در برابر خداوند، فرا خوانید» سوره بقره، آیه ۲۳.</ref>، {{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِينَ}}<ref>«و اگر چنین نکردید- که هرگز نمیتوانید کرد- پس، از آتشی پروا کنید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست؛ برای کافران آماده شده است» سوره بقره، آیه ۲۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}}<ref>«آیا به قرآن نیک نمیاندیشند | #{{متن قرآن|أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَلَوْ كَانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلَافًا كَثِيرًا}}<ref>«آیا به قرآن نیک نمیاندیشند که اگر از سوی (کسی) جز خداوند میبود در آن اختلاف بسیار مییافتند» سوره نساء، آیه ۸۲.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا}}<ref>«ای مردم! به راستی برهانی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و نوری آشکار برای شما فرو فرستادهایم» سوره نساء، آیه ۱۷۴.</ref>. | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَكُمْ بُرْهَانٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ نُورًا مُبِينًا}}<ref>«ای مردم! به راستی برهانی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و نوری آشکار برای شما فرو فرستادهایم» سوره نساء، آیه ۱۷۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>. | #{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و چون برای آنان آیهای (دلخواه آنان) نیاوردهای میگویند: چرا خود آیهای برنگزیدی؟» سوره اعراف، آیه ۲۰۳.</ref>. | #{{متن قرآن|وَإِذَا لَمْ تَأْتِهِمْ بِآيَةٍ قَالُوا لَوْلَا اجْتَبَيْتَهَا قُلْ إِنَّمَا أَتَّبِعُ مَا يُوحَى إِلَيَّ مِنْ رَبِّي هَذَا بَصَائِرُ مِنْ رَبِّكُمْ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و چون برای آنان آیهای (دلخواه آنان) نیاوردهای میگویند: چرا خود آیهای برنگزیدی؟» سوره اعراف، آیه ۲۰۳.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو اگر خداوند میخواست آن را برای | #{{متن قرآن|قُلْ لَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلَا أَدْرَاكُمْ بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِنْ قَبْلِهِ أَفَلَا تَعْقِلُونَ}}<ref>«بگو اگر خداوند میخواست آن را برای شما نمیخواندم و او شما را از آن آگاه نمیکرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیستهام پس آیا خرد نمیورزید؟» سوره یونس، آیه ۱۶.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ * أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و (چنین) نیست که این قرآن را از سوی کسی بربافته باشند و جز از سوی خداوند باشد؛ بلکه هماهنگ با چیزی است که پیش از آن بوده است و بیان روشن کتاب است، در آن هیچ تردیدی نیست، از سوی پروردگار جهانیان است * یا میگویند (پیامبر) آن را بربافته است، بگو: اگر راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و هر کس جز خداوند را میتوانید فرا خوانید» سوره یونس، آیه ۳۷-۳۸.</ref>. | #{{متن قرآن|وَمَا كَانَ هَذَا الْقُرْآنُ أَنْ يُفْتَرَى مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلَكِنْ تَصْدِيقَ الَّذِي بَيْنَ يَدَيْهِ وَتَفْصِيلَ الْكِتَابِ لَا رَيْبَ فِيهِ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِينَ * أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«و (چنین) نیست که این قرآن را از سوی کسی بربافته باشند و جز از سوی خداوند باشد؛ بلکه هماهنگ با چیزی است که پیش از آن بوده است و بیان روشن کتاب است، در آن هیچ تردیدی نیست، از سوی پروردگار جهانیان است * یا میگویند (پیامبر) آن را بربافته است، بگو: اگر راست میگویید سورهای همگون آن بیاورید و هر کس جز خداوند را میتوانید فرا خوانید» سوره یونس، آیه ۳۷-۳۸.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«یا میگویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم میتوانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید * پس اگر (فراخوان) شما را پاسخ نگویند بدانید که با دانش خداوند فرو فرستاده شده است و اینکه هیچ خدایی جز او نیست، اکنون آیا گردن مینهید؟» سوره هود، آیه ۱۳-۱۴.</ref>. | #{{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref>«یا میگویند که آن (قرآن) را بربافته است (و از خداوند نیست)! بگو اگر راست میگویید ده سورهای بربافته مانند آن بیاورید و هر که را هم میتوانید به جای خداوند، (به یاوری) فرا خوانید * پس اگر (فراخوان) شما را پاسخ نگویند بدانید که با دانش خداوند فرو فرستاده شده است و اینکه هیچ خدایی جز او نیست، اکنون آیا گردن مینهید؟» سوره هود، آیه ۱۳-۱۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref>. | #{{متن قرآن|قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لَا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا}}<ref>«بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد» سوره اسراء، آیه ۸۸.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بگو: اگر راست میگویید (خود) کتابی از سوی خداوند بیاورید که از آن دو رهنمونتر باشد تا من از آن پیروی کنم * پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهشها (ی نفس) شان | #{{متن قرآن|قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بگو: اگر راست میگویید (خود) کتابی از سوی خداوند بیاورید که از آن دو رهنمونتر باشد تا من از آن پیروی کنم * پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهشها (ی نفس) شان پیروی میکنند و گمراهتر از آنکه بیرهنمودی از خداوند، از خواهش (نفس) خویش پیروی کند کیست؟» سوره قصص، آیه ۴۹-۵۰.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم * و آیا همین برای آنان بسنده نیست که ما بر تو کتاب (آسمانی) را فرو فرستادهایم که بر آنان خوانده میشود؟ به راستی در این (کار) بخشایش و یادکردی برای گروه مؤمنان است» سوره عنکبوت، آیه ۵۰-۵۱.</ref>. | #{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَاتٌ مِنْ رَبِّهِ قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَإِنَّمَا أَنَا نَذِيرٌ مُبِينٌ * أَوَلَمْ يَكْفِهِمْ أَنَّا أَنْزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ يُتْلَى عَلَيْهِمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَرَحْمَةً وَذِكْرَى لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ}}<ref>«و گفتند: چرا نشانههایی از سوی پروردگارش بر او فرو فرستاده نمیشود؟ بگو: جز این نیست که نشانهها نزد خداوند است و من تنها بیمدهندهای آشکارم * و آیا همین برای آنان بسنده نیست که ما بر تو کتاب (آسمانی) را فرو فرستادهایم که بر آنان خوانده میشود؟ به راستی در این (کار) بخشایش و یادکردی برای گروه مؤمنان است» سوره عنکبوت، آیه ۵۰-۵۱.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«به یقین آنان که این یادکرد | #{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِالذِّكْرِ لَمَّا جَاءَهُمْ وَإِنَّهُ لَكِتَابٌ عَزِيزٌ * لَا يَأْتِيهِ الْبَاطِلُ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَلَا مِنْ خَلْفِهِ تَنْزِيلٌ مِنْ حَكِيمٍ حَمِيدٍ}}<ref>«به یقین آنان که این یادکرد را چون بر آنان فرود آمد انکار کردند (کیفر خواهند دید) و به راستی آن کتابی است ارجمند * در حال و آینده آن، باطل راه ندارد، فرو فرستاده (خداوند) فرزانه ستودهای است» سوره فصلت، آیه ۴۱-۴۲.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ}}<ref>«پس اگر راست میگویند گفتاری مانند آن بیاورند» سوره طور، آیه ۳۴.</ref>. | #{{متن قرآن|فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ}}<ref>«پس اگر راست میگویند گفتاری مانند آن بیاورند» سوره طور، آیه ۳۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>. | #{{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانهای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ میکردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را | #{{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانهای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ میکردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را دو چندان خود به چشم میدیدند (و میهراسیدند) و خداوند هر کسی را بخواهد با یاوری خویش پش» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ}}<ref>«آن را که بر تو فرا میخوانیم از آیات و (قرآن) یادآور حکمتآموز است» سوره آل عمران، آیه ۵۸.</ref> . | #{{متن قرآن|ذَلِكَ نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ}}<ref>«آن را که بر تو فرا میخوانیم از آیات و (قرآن) یادآور حکمتآموز است» سوره آل عمران، آیه ۵۸.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|ِاقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱.</ref>. | #{{متن قرآن|ِاقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! | #{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی | #{{متن قرآن|لَوْ كَانَ عَرَضًا قَرِيبًا وَسَفَرًا قَاصِدًا لَاتَّبَعُوكَ وَلَكِنْ بَعُدَتْ عَلَيْهِمُ الشُّقَّةُ وَسَيَحْلِفُونَ بِاللَّهِ لَوِ اسْتَطَعْنَا لَخَرَجْنَا مَعَكُمْ يُهْلِكُونَ أَنْفُسَهُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«اگر غنیمتی در دسترس و سفری آسان میبود از تو پیروی میکردند اما راه سخت بر آنان گران است و به زودی به خداوند سوگند میخورند که اگر یارایی میداشتیم با شما روانه میشدیم؛ خود را (با دروغ) نابود میکنند و خداوند میداند که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۴۲.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ}}<ref>«منافقان میهراسند آیهای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دلهای ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن میهراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.</ref>. | #{{متن قرآن|يَحْذَرُ الْمُنَافِقُونَ أَنْ تُنَزَّلَ عَلَيْهِمْ سُورَةٌ تُنَبِّئُهُمْ بِمَا فِي قُلُوبِهِمْ قُلِ اسْتَهْزِئُوا إِنَّ اللَّهَ مُخْرِجٌ مَا تَحْذَرُونَ}}<ref>«منافقان میهراسند آیهای به زیان آنان فرو فرستاده شود که آنان را از آنچه در دلهای ایشان است، آگاه گرداند بگو: ریشخند کنید که خداوند آنچه را که از آن میهراسید آشکار خواهد کرد» سوره توبه، آیه ۶۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>. | #{{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ}}<ref>«بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود» سوره حجر، آیه ۹.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بیگمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی | #{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ مَنْ جَاءَ بِالْهُدَى وَمَنْ هُوَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«بیگمان آن کس که قرآن را بر تو واجب کرده است تو را به بازگشتگاهی باز میگرداند؛ بگو: پروردگار من بهتر میداند چه کسی رهنمود آورده است و چه کسی در گمراهی آشکاری است» سوره قصص، آیه ۸۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«چون برای گرفتن غنیمتهایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک میبرید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.</ref>. | #{{متن قرآن|سَيَقُولُ الْمُخَلَّفُونَ إِذَا انْطَلَقْتُمْ إِلَى مَغَانِمَ لِتَأْخُذُوهَا ذَرُونَا نَتَّبِعْكُمْ يُرِيدُونَ أَنْ يُبَدِّلُوا كَلَامَ اللَّهِ قُلْ لَنْ تَتَّبِعُونَا كَذَلِكُمْ قَالَ اللَّهُ مِنْ قَبْلُ فَسَيَقُولُونَ بَلْ تَحْسُدُونَنَا بَلْ كَانُوا لَا يَفْقَهُونَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«چون برای گرفتن غنیمتهایی رهسپار شوید جهادگریزان خواهند گفت: بگذارید دنبال شما بیاییم، آنان برآنند که گفتار خداوند را دگرگون سازند؛ بگو: هرگز دنبال ما نخواهید آمد، خداوند از پیش چنین فرموده است؛ آنگاه خواهند گفت بلکه به ما رشک میبرید! (چنین نیست) بلکه» سوره فتح، آیه ۱۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ | #{{متن قرآن|لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ مُحَلِّقِينَ رُءُوسَكُمْ وَمُقَصِّرِينَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِنْ دُونِ ذَلِكَ فَتْحًا قَرِيبًا}}<ref>«خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است؛ شما اگر خداوند بخواهد با ایمنی، در حالی که سرهای خود را تراشیده و موها را کوتاه کردهاید، بیآنکه بهراسید به مسجد الحرام وارد میشوید بنابراین او چیزی را میدانست که شما نمیدانید، از این رو پیش از آن پ» سوره فتح، آیه ۲۷.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|غُلِبَتِ الرُّومُ * فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«رومیان شکست خوردند * در نزدیکترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز میگردند * در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد میشوند» سوره روم، آیه ۲-۴.</ref>. | #{{متن قرآن|غُلِبَتِ الرُّومُ * فِي أَدْنَى الْأَرْضِ وَهُمْ مِنْ بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَيَغْلِبُونَ * فِي بِضْعِ سِنِينَ لِلَّهِ الْأَمْرُ مِنْ قَبْلُ وَمِنْ بَعْدُ وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«رومیان شکست خوردند * در نزدیکترین سرزمین و آنان پس از شکستشان به زودی پیروز میگردند * در چند سال؛ کار گذشته و آینده با خداوند است و در آن روز مؤمنان شاد میشوند» سوره روم، آیه ۲-۴.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ * سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ}}<ref>«بلکه میگویند: ما گروهی پیروزیم! * زودا که آن گروه در هم شکنند و واپس بگریزند» سوره قمر، آیه ۴۴-۴۵.</ref>. | #{{متن قرآن|أَمْ يَقُولُونَ نَحْنُ جَمِيعٌ مُنْتَصِرٌ * سَيُهْزَمُ الْجَمْعُ وَيُوَلُّونَ الدُّبُرَ}}<ref>«بلکه میگویند: ما گروهی پیروزیم! * زودا که آن گروه در هم شکنند و واپس بگریزند» سوره قمر، آیه ۴۴-۴۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای | #{{متن قرآن|وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُنَا بَيِّنَاتٍ قَالَ الَّذِينَ لَا يَرْجُونَ لِقَاءَنَا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هَذَا أَوْ بَدِّلْهُ قُلْ مَا يَكُونُ لِي أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقَاءِ نَفْسِي إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى إِلَيَّ إِنِّي أَخَافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّي عَذَابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ}}<ref>«و چون آیات روشن ما برای آنان خوانده شود کسانی که لقای ما را امید نمیبرند میگویند: قرآن دیگری جز این بیاور یا آن را دگرگون کن! بگو: مرا نسزد که از پیش خود آن را دگرگون کنم. من جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ بیگمان من اگر با پروردگارم نافر» سوره یونس، آیه ۱۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«و گفتند: چرا نشانهای از پروردگارش برای ما نمیآورد؛ آیا برهانی که در کتابهای (آسمانی) پیشین است، به آنان نرسیده است؟» سوره طه، آیه ۱۳۳.</ref>. | #{{متن قرآن|وَقَالُوا لَوْلَا يَأْتِينَا بِآيَةٍ مِنْ رَبِّهِ أَوَلَمْ تَأْتِهِمْ بَيِّنَةُ مَا فِي الصُّحُفِ الْأُولَى}}<ref>«و گفتند: چرا نشانهای از پروردگارش برای ما نمیآورد؛ آیا برهانی که در کتابهای (آسمانی) پیشین است، به آنان نرسیده است؟» سوره طه، آیه ۱۳۳.</ref>. | ||
===نکات آیات=== | === نکات آیات === | ||
در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این موضوعات مطرح گردیده است: | ||
# [[قرآن]] [[معجزه]] [[پیامبر اکرم]] و [[دلیل]] [[حقانیت]] [[رسالت]] او: از باب مثال: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref><ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ…}} «بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷. " بینة "به معنای راهنمایی با بیان روشن است، و معنای اصلی این ماده جدایی و کنار رفتن چیزی است از چیز دیگر، به طوری که دیگر اتصال و اختلاطی با هم نداشته باشند، و کلمه" بین "و" بون "و" بینونه "و امثال آن از مشتقات همین ماده است،" بینه "را از این نظر بینه گفتند که به وسیله آن حق از باطل جدا گشته و به خوبی و به آسانی و بدون سختی و مشقتی میتوان بر آن وقوف یافت. و مراد از مرجع ضمیری که در جمله" وَ کذبْتُمْ بِهِ" هست، قرآن است، و از سیاق آیه چنین استفاده میشود که مقصود از تکذیب، تکذیب بینهای باشد که رسول خدا{{صل}} دارای آن است، به شهادت اینکه بعدا میفرماید:" مٰا عِنْدِی مٰا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ... "زیرا با انضمام این جمله معنایی که استفاده میشود: خدای تعالی رسالت مرا به آن تأیید نموده، همانا قرآن است که بینه رسالت من است، و شما آن را تکذیب میکنید و معجزه و بینه دیگری طلب مینمائید که نه من به خودی خود اختیار آن را دارم، و نه پروردگارم امر آن را به من واگذار نموده، بنا بر این، بین من و شما چیزی که بر سر آن توافق کنیم وجود ندارد؛ زیرا آن معجزهای که به من واگذار شده شما قبولش ندارید، و آن چیزی که مورد قبول شما است به من واگذار نشده است: (ترجمه المیزان. ج ۷ ص ۱۶۳)</ref> | # [[قرآن]] [[معجزه]] [[پیامبر اکرم]] و [[دلیل]] [[حقانیت]] [[رسالت]] او: از باب مثال: {{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ مَا عِنْدِي مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ}}<ref>«بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷.</ref><ref>{{متن قرآن|قُلْ إِنِّي عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَكَذَّبْتُمْ بِهِ…}} «بگو: بیگمان من از پروردگارم برهانی (روشن) دارم و شما آن را دروغ شمردهاید؛ آنچه آن را شتابناک میجویید نزد من نیست؛ داوری جز با خداوند نیست (که) حق را پی میگیرد و او بهترین جداکنندگان (حق از باطل) است» سوره انعام، آیه ۵۷. " بینة "به معنای راهنمایی با بیان روشن است، و معنای اصلی این ماده جدایی و کنار رفتن چیزی است از چیز دیگر، به طوری که دیگر اتصال و اختلاطی با هم نداشته باشند، و کلمه" بین "و" بون "و" بینونه "و امثال آن از مشتقات همین ماده است،" بینه "را از این نظر بینه گفتند که به وسیله آن حق از باطل جدا گشته و به خوبی و به آسانی و بدون سختی و مشقتی میتوان بر آن وقوف یافت. و مراد از مرجع ضمیری که در جمله" وَ کذبْتُمْ بِهِ" هست، قرآن است، و از سیاق آیه چنین استفاده میشود که مقصود از تکذیب، تکذیب بینهای باشد که رسول خدا {{صل}} دارای آن است، به شهادت اینکه بعدا میفرماید:" مٰا عِنْدِی مٰا تَسْتَعْجِلُونَ بِهِ... "زیرا با انضمام این جمله معنایی که استفاده میشود: خدای تعالی رسالت مرا به آن تأیید نموده، همانا قرآن است که بینه رسالت من است، و شما آن را تکذیب میکنید و معجزه و بینه دیگری طلب مینمائید که نه من به خودی خود اختیار آن را دارم، و نه پروردگارم امر آن را به من واگذار نموده، بنا بر این، بین من و شما چیزی که بر سر آن توافق کنیم وجود ندارد؛ زیرا آن معجزهای که به من واگذار شده شما قبولش ندارید، و آن چیزی که مورد قبول شما است به من واگذار نشده است: (ترجمه المیزان. ج ۷ ص ۱۶۳)</ref> | ||
#انکار معجزات [[پیامبر]] و دلائل [[رسالت]] او، موجب آزردگی واندوه آن حضرت: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>. | # انکار معجزات [[پیامبر]] و دلائل [[رسالت]] او، موجب آزردگی واندوه آن حضرت: {{متن قرآن|قَدْ نَعْلَمُ إِنَّهُ لَيَحْزُنُكَ الَّذِي يَقُولُونَ فَإِنَّهُمْ لَا يُكَذِّبُونَكَ وَلَكِنَّ الظَّالِمِينَ بِآيَاتِ اللَّهِ يَجْحَدُونَ}}<ref>«ما خوب میدانیم که آنچه میگویند تو را اندوهناک میگرداند؛ (امّا) به راستی آنان تو را دروغزن نمیشمارند بلکه این ستمگران آیات خداوند را انکار میکنند» سوره انعام، آیه ۳۳.</ref>. | ||
#دو برابر دیده شدن افراد [[مسلمانان]] در [[غزوه بدر]]، در نگاه [[مشرکان]]، [[معجزه]] و [[دلیل]] [[صدق]] [[پیامبر]]: {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانهای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ میکردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را | # دو برابر دیده شدن افراد [[مسلمانان]] در [[غزوه بدر]]، در نگاه [[مشرکان]]، [[معجزه]] و [[دلیل]] [[صدق]] [[پیامبر]]: {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«به راستی شما را در کار دو گروهی که (در «بدر») با هم رو به رو شدند، نشانهای (برای پند گیری) بود: گروهی برای خداوند جنگ میکردند و (گروه) دیگری کافر بودند که آنها را دو چندان خود به چشم میدیدند (و میهراسیدند) و خداوند هر کسی را بخواهد با یاوری خویش پش» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>. | ||
#بیان سرگذشت [[حضرت مریم]]، [[زکریا]]، [[یحیی]]، [[عیسی]] از [[معجزات]] و نشانههای [[صدق]] [[پیامبر اکرم]]: {{متن قرآن|َ ذٰلِک نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ}}<ref>«آن را که بر تو فرا میخوانیم از آیات و (قرآن) یادآور حکمتآموز است» سوره آل عمران، آیه ۵۸.</ref><ref>ذلِک: (این) اشاره باخبار از زکریا و یحیی و غیرهم. نَتْلُوهُ عَلَیک: (بر تو میخوانیم). گفتهاند یعنی بجبرئیل امر میکنیم که آن را بر تو بخواند (از جبایی). مِنَ الْآیاتِ: (یعنی از جمله آیات) و حجتهایی است که دلالت بر صدق نبوت تو میکند زیرا بمردم خبر میدهی از چیزهایی که جز خوانندگان کتاب یا معلمان و دانش - پژوهان از آنها خبر ندارند و تو هیچکدام از ایندو نیستی پس از طریق دیگر که وحی الهی است خبردار شدهای. وَ الذکرِ الْحَکیمِ: (و پند حکیمانه) یعنی قرآن محکم و آن را بحکیم توصیف نموده و به (حکم) وصف نیاورده زیرا با حکمتهایی که در بردارد کأنه بهحکمت سخن میگوید چنان که بدلالت، دلیل گویند بواسطه بیانی که در آن است که گویا نطق به بیان و برهان مینماید. گرچه دلیل در حقیقت دال است.: (ترجمه مجمع البیان ج ۴ ص ۹۷)</ref> | # بیان سرگذشت [[حضرت مریم]]، [[زکریا]]، [[یحیی]]، [[عیسی]] از [[معجزات]] و نشانههای [[صدق]] [[پیامبر اکرم]]: {{متن قرآن|َ ذٰلِک نَتْلُوهُ عَلَيْكَ مِنَ الْآيَاتِ وَالذِّكْرِ الْحَكِيمِ}}<ref>«آن را که بر تو فرا میخوانیم از آیات و (قرآن) یادآور حکمتآموز است» سوره آل عمران، آیه ۵۸.</ref><ref>ذلِک: (این) اشاره باخبار از زکریا و یحیی و غیرهم. نَتْلُوهُ عَلَیک: (بر تو میخوانیم). گفتهاند یعنی بجبرئیل امر میکنیم که آن را بر تو بخواند (از جبایی). مِنَ الْآیاتِ: (یعنی از جمله آیات) و حجتهایی است که دلالت بر صدق نبوت تو میکند زیرا بمردم خبر میدهی از چیزهایی که جز خوانندگان کتاب یا معلمان و دانش - پژوهان از آنها خبر ندارند و تو هیچکدام از ایندو نیستی پس از طریق دیگر که وحی الهی است خبردار شدهای. وَ الذکرِ الْحَکیمِ: (و پند حکیمانه) یعنی قرآن محکم و آن را بحکیم توصیف نموده و به (حکم) وصف نیاورده زیرا با حکمتهایی که در بردارد کأنه بهحکمت سخن میگوید چنان که بدلالت، دلیل گویند بواسطه بیانی که در آن است که گویا نطق به بیان و برهان مینماید. گرچه دلیل در حقیقت دال است. : (ترجمه مجمع البیان ج ۴ ص ۹۷)</ref> | ||
#دو نیمه شدن ماه به اشاره [[پیامبر اکرم]] از [[معجزات]] ایشان: {{متن قرآن|ُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱.</ref> که البته [[اثبات]] آن جای مناقشات بسیار دارد و این بحث در مدخل [[شق القمر]] سخن گفته شده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | # دو نیمه شدن ماه به اشاره [[پیامبر اکرم]] از [[معجزات]] ایشان: {{متن قرآن|ُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱.</ref> که البته [[اثبات]] آن جای مناقشات بسیار دارد و این بحث در مدخل [[شق القمر]] سخن گفته شده است<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۳۵-۱۴۷.</ref>. | ||
==برخورداری دین اسلام از معجزه جاوید== | == برخورداری دین اسلام از معجزه جاوید == | ||
[[قرآن]] [[معجزه]] [[اسلام]] است: {{متن قرآن|قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا }}<ref> بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد؛ سوره اسراء، آیه: ۸۸.</ref> و این معجزه جاودانه است: {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }}<ref> بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه: ۹.</ref> قرآن کریم سند شریعت جاودان اسلام است<ref>علوم قرآنی، ص۲۰۴.</ref> که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا نازل شده<ref>علوم قرآنی، ص۲۱۱.</ref>، و همه اصولی را که بشر در زمینه عقاید، اخلاق و احکام به آن نیاز دارد فراروی او قرار داده است<ref>جامع البیان، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۱.</ref>: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان | [[قرآن]] [[معجزه]] [[اسلام]] است: {{متن قرآن|قُل لَّئِنِ اجْتَمَعَتِ الإِنسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَن يَأْتُواْ بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لاَ يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا }}<ref> بگو: اگر آدمیان و پریان فراهم آیند تا مانند این قرآن آورند هر چند یکدیگر را پشتیبانی کنند همانند آن نمیتوانند آورد؛ سوره اسراء، آیه: ۸۸.</ref> و این معجزه جاودانه است: {{متن قرآن|إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ }}<ref> بیگمان ما خود قرآن را فرو فرستادهایم و به یقین ما نگهبان آن خواهیم بود؛ سوره حجر، آیه: ۹.</ref> قرآن کریم سند شریعت جاودان اسلام است<ref>علوم قرآنی، ص۲۰۴.</ref> که با شیواترین سبک و رساترین بیان و استوارترین محتوا نازل شده<ref>علوم قرآنی، ص۲۱۱.</ref>، و همه اصولی را که بشر در زمینه عقاید، اخلاق و احکام به آن نیاز دارد فراروی او قرار داده است<ref>جامع البیان، مج۸، ج۱۴، ص۲۱۱.</ref>: {{متن قرآن|وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ}}<ref> و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> این بلندای شیوه قرآنی ـ چه از لحاظ نظم و چه از لحاظ محتوا ـ همچنان پابرجاست<ref>علوم قرآنی، ص۲۱۱.</ref>. [[علامه طباطبایی]] میگوید: الفاظ قرآن همه آنچه را که به هدایت انسانها مربوط است، بیان کرده است؛ اما با استفاده از روایات میتوان گفت قرآن بیان کننده هر چیزی است و علمِ آنچه بوده و هست و تا روز قیامت خواهد بود در قرآن وجوددارد<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۲۵.</ref><ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۳، ص ۲۳۷ - ۲۶۰.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |