اعراض در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[اعراض]]: رویگردانی، دست برداشتن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۱.</ref>، انصراف<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۹۳.</ref> و پشت کردن آشکار<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۵۹.</ref>. | * [[اعراض]]: رویگردانی، دست برداشتن<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۱.</ref>، انصراف<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۸، ص۹۳.</ref> و پشت کردن آشکار<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۵۹.</ref>. | ||
*{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>. | *{{متن قرآن|خُذِ الْعَفْوَ وَأْمُرْ بِالْعُرْفِ وَأَعْرِضْ عَنِ الْجَاهِلِينَ}}<ref>«گذشت را در پیش گیر و به نیکی فرمان ده و از نادانان روی بگردان!» سوره اعراف، آیه ۱۹۹.</ref>. | ||
*از سیاستهای مبارزاتی [[پیامبر]]{{صل}} در مقابله با [[مشرکان]] و [[منافقان]]، رویگردانی و [[اعراض]] به معنای [[بیاعتنایی]] و هیچانگاشتن آنها در [[جامعه]] بوده است. در مواردی که [[موعظه]] و [[تبلیغ]] ثمری نداشت، [[وحی الهی]] به [[پیامبر]]{{صل}} [[امر]] به [[اعراض]] و دست برداشتن از برخی افراد یا جریانات میکرد<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۴۱.</ref>: {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده، روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۱۱.</ref>. | * از سیاستهای مبارزاتی [[پیامبر]] {{صل}} در مقابله با [[مشرکان]] و [[منافقان]]، رویگردانی و [[اعراض]] به معنای [[بیاعتنایی]] و هیچانگاشتن آنها در [[جامعه]] بوده است. در مواردی که [[موعظه]] و [[تبلیغ]] ثمری نداشت، [[وحی الهی]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[امر]] به [[اعراض]] و دست برداشتن از برخی افراد یا جریانات میکرد<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان، ج۱۹، ص۴۱.</ref>: {{متن قرآن|فَأَعْرِضْ عَنْ مَنْ تَوَلَّى عَنْ ذِكْرِنَا}}<ref>«پس، از آن کس که از یاد ما دل گردانده، روی بگردان» سوره نجم، آیه ۲۹.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۱۱۱.</ref>. | ||
== اعراض در | == اعراض در واژهنامه فقه سیاسی == | ||
[[اعراض]] -روی گردانیدن از چیزی-<ref>لغتنامه دهخدا، ج۱، ص۲۹۴۱؛ {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا}} «و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند» سوره کهف، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ}} «که نویدبخش است و بیمدهنده اما بیشتر آنان روی گرداندند از این رو نمیشنوند» سوره فصلت، آیه ۴.</ref> آن است که مالک، [[زمین]] را طوری رها کند که از [[مالکیت]] وی خارج گردد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۹.</ref>. در این صورت، [[زمین]] جزو مباحات بوده و دیگران میتوانند آن را آباد کرده و در نتیجه مالک شوند<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۲۲۹؛ التهذیب، ج۱، ص۳۹۲؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۰-۴۰۷. </ref>. [[اعراض]] در بخش زمینهای بایر [[بلا]] مالک، در [[اختیار]] [[حکومت اسلامی]] قرار دارد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۷؛ اقتصادنا، ج۲، ص۴۲۵؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۷۶.</ref> و امروزه، به [[دلیل]] گستردگی [[زندگی اجتماعی]] و وجود فنآوری متنوع، جهت جلوگیری از [[حیف]] و میل در مباحات و تضییع [[حقوق مردم]]، هرگونه بهرهبرداری از تمامی مباحات، منوط به [[اذن]] [[حکومت اسلامی]] میباشد<ref>قانون واگذاری زمینهای بایر و دایر به کشاورزان، مصوب مجمع تشخیص مصلحت، سال ۱۳۶۹؛ قانون مدنی ایران، موادّ ۹۲ و ۲۷.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۶.</ref>. | [[اعراض]] -روی گردانیدن از چیزی-<ref>لغتنامه دهخدا، ج۱، ص۲۹۴۱؛ {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا}} «و ستمگرتر از آن کس که آیات پروردگارش را فرایاد او آورند اما از آنها روی گرداند» سوره کهف، آیه ۵۷؛ {{متن قرآن|بَشِيرًا وَنَذِيرًا فَأَعْرَضَ أَكْثَرُهُمْ فَهُمْ لَا يَسْمَعُونَ}} «که نویدبخش است و بیمدهنده اما بیشتر آنان روی گرداندند از این رو نمیشنوند» سوره فصلت، آیه ۴.</ref> آن است که مالک، [[زمین]] را طوری رها کند که از [[مالکیت]] وی خارج گردد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۹.</ref>. در این صورت، [[زمین]] جزو مباحات بوده و دیگران میتوانند آن را آباد کرده و در نتیجه مالک شوند<ref>جامع المدارک، ج۵، ص۲۲۹؛ التهذیب، ج۱، ص۳۹۲؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۰-۴۰۷. </ref>. [[اعراض]] در بخش زمینهای بایر [[بلا]] مالک، در [[اختیار]] [[حکومت اسلامی]] قرار دارد<ref>تحریرالوسیله، ج۲، کتاب احیاء الموات، ص۱۹۶؛ شرح لمعه، ج۷، ص۱۳۷؛ اقتصادنا، ج۲، ص۴۲۵؛ جواهرالکلام، ج۲۱، ص۱۷۶.</ref> و امروزه، به [[دلیل]] گستردگی [[زندگی اجتماعی]] و وجود فنآوری متنوع، جهت جلوگیری از [[حیف]] و میل در مباحات و تضییع [[حقوق مردم]]، هرگونه بهرهبرداری از تمامی مباحات، منوط به [[اذن]] [[حکومت اسلامی]] میباشد<ref>قانون واگذاری زمینهای بایر و دایر به کشاورزان، مصوب مجمع تشخیص مصلحت، سال ۱۳۶۹؛ قانون مدنی ایران، موادّ ۹۲ و ۲۷.</ref><ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژهنامه فقه سیاسی (کتاب)|واژهنامه فقه سیاسی]]، ص ۳۶.</ref>. | ||