اعور بن بشامة بن نضله عنبری: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[اعور بن بشامة بن نضله عنبری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
نام او «ناشب» و «اعور» لقبش، از [[قبیله بنو عنبر]] تیرهای از [[بنوتمیم]] است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۶.</ref>. خبری از او در [[یوم]] وقیط از ایام [[دوره جاهلی]] گزارش شده که نشان از [[هوشمندی]] اعور است. در این حادثه، او که در قبیله [[قیس بن ثعلبه]] [[اسیر]] بود، توانست با [[تدابیر حکیمانه]] خود و با ارسال کلماتی رمزگونه برای قبیلهاش، آنان را از [[نیت]] [[هجوم]] [[دشمن]] [[آگاه]] کند و از این هجوم در [[امان]] نگه دارد<ref>ابوعبیده، ص۱۴۸؛ بلاذری، ج۱۲، ص۱۳۳ و ج۱۳، ص۹؛ ابن اثیر، کامل، ج۱، ص۶۲۸.</ref>. | نام او «ناشب» و «اعور» لقبش، از [[قبیله بنو عنبر]] تیرهای از [[بنوتمیم]] است<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۶.</ref>. خبری از او در [[یوم]] وقیط از ایام [[دوره جاهلی]] گزارش شده که نشان از [[هوشمندی]] اعور است. در این حادثه، او که در قبیله [[قیس بن ثعلبه]] [[اسیر]] بود، توانست با [[تدابیر حکیمانه]] خود و با ارسال کلماتی رمزگونه برای قبیلهاش، آنان را از [[نیت]] [[هجوم]] [[دشمن]] [[آگاه]] کند و از این هجوم در [[امان]] نگه دارد<ref>ابوعبیده، ص۱۴۸؛ بلاذری، ج۱۲، ص۱۳۳ و ج۱۳، ص۹؛ ابن اثیر، کامل، ج۱، ص۶۲۸.</ref>. | ||
مهمترین گزارشی که از اعور در کتب [[سیره]] آمده، مربوط به حضور او در [[وفد]] بنوعنبر است. هنگامی که [[پیامبر]] مأموری برای جمعآوری [[صدقات]] نزد قبیله [[خزاعه]] فرستاد، قبیله بنو عنبر که به تازگی در کنار آنان [[مسکن]] گزیده بودند، پس از گردآوری صدقات، مانع دست یافتن [[نماینده]] [[رسول خدا]]{{صل}} بدان شدند. پیامبر [[عیینة بن حصن فزاری]] را با تعدادی نیرو به سوی آنان گسیل داشت که شماری از آنان را به [[اسارت]] گرفت و به [[مدینه]] آورد <ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۶۹؛ واقدی، ج۳، ص۹۷۴؛ بخاری، ج۶، ص۲۸۹.</ref>. [[صفیه]]، [[خواهر]] اعور بن بشامه نیز میان [[اسیران]] بود<ref>ابن سعد، ج۸، ص۱۲۲؛ ابن حبیب، ص۹۶؛ مقریزی، ج۲، ص۴۲.</ref>. | مهمترین گزارشی که از اعور در کتب [[سیره]] آمده، مربوط به حضور او در [[وفد]] بنوعنبر است. هنگامی که [[پیامبر]] مأموری برای جمعآوری [[صدقات]] نزد قبیله [[خزاعه]] فرستاد، قبیله بنو عنبر که به تازگی در کنار آنان [[مسکن]] گزیده بودند، پس از گردآوری صدقات، مانع دست یافتن [[نماینده]] [[رسول خدا]] {{صل}} بدان شدند. پیامبر [[عیینة بن حصن فزاری]] را با تعدادی نیرو به سوی آنان گسیل داشت که شماری از آنان را به [[اسارت]] گرفت و به [[مدینه]] آورد <ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۶۹؛ واقدی، ج۳، ص۹۷۴؛ بخاری، ج۶، ص۲۸۹.</ref>. [[صفیه]]، [[خواهر]] اعور بن بشامه نیز میان [[اسیران]] بود<ref>ابن سعد، ج۸، ص۱۲۲؛ ابن حبیب، ص۹۶؛ مقریزی، ج۲، ص۴۲.</ref>. | ||
قبیله بنوعنبر، هفتاد نفر را که از جمله آنان اعور بن بشامه بود، به مدینه فرستاد. آنان در حالی که رسول خدا{{صل}} در استراحت بود، فریاد میزدند و سبب اسارت اعضای قبیله خود را که ادعا میکردند در [[طاعت پیامبر]] بودهاند، جویا شدند. رسول خدا{{صل}} برای حل قضیه، [[سمرة بن عمرو]] را که [[سید]] آنان بود برای [[حکمیت]] معرفی کرد، اما آنان بر حکمیت اعور بن بشامه تأکید کردند که [[حضرت]] پذیرفت. اعور درباره اسیران چنین [[حکم]] کرد که نیمی از اسیران بدون فدیه و نیم دیگر با فدیه [[آزاد]] شوند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۶.</ref>. [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۷۴، در آنجا بسامة بن أعور به جای اعوربن بشامه.</ref> و [[مقریزی]]<ref>مقریزی، ج۲، ص۴۱.</ref> پذیرش [[حکمیت]] سمرة بن عمرو را گزارش کردهاند. | قبیله بنوعنبر، هفتاد نفر را که از جمله آنان اعور بن بشامه بود، به مدینه فرستاد. آنان در حالی که رسول خدا {{صل}} در استراحت بود، فریاد میزدند و سبب اسارت اعضای قبیله خود را که ادعا میکردند در [[طاعت پیامبر]] بودهاند، جویا شدند. رسول خدا {{صل}} برای حل قضیه، [[سمرة بن عمرو]] را که [[سید]] آنان بود برای [[حکمیت]] معرفی کرد، اما آنان بر حکمیت اعور بن بشامه تأکید کردند که [[حضرت]] پذیرفت. اعور درباره اسیران چنین [[حکم]] کرد که نیمی از اسیران بدون فدیه و نیم دیگر با فدیه [[آزاد]] شوند<ref>ابن حجر، ج۱، ص۲۴۶.</ref>. [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، ج۲، ص۷۴، در آنجا بسامة بن أعور به جای اعوربن بشامه.</ref> و [[مقریزی]]<ref>مقریزی، ج۲، ص۴۱.</ref> پذیرش [[حکمیت]] سمرة بن عمرو را گزارش کردهاند. | ||
گزارش [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۸.</ref> در این زمینه متفاوت از [[ابن حجر]] است. از گزارش او برمیآید که اعور بن بشامه به همراه دو تن دیگر از [[قبیله]] برای [[دیدار]] با [[رسول خدا]]{{صل}} به [[مدینه]] آمدند. آنان [[منتظر]] دیدار آن [[حضرت]] بودند که ناگهان [[عیینة بن حصن]]، [[اسیران]] بنوعنبر را آورد. آن سه تن گرویدن قبیله را به [[اسلام]] پیش از [[حمله]] عینه ادعا کردند و چون [[پیامبر]] از آنان خواست قسم یاد کنند، [[اعور]] و یکی دیگر از آنان از قسم خوردن [[امتناع]] کردند که نشان میدهد در ادعای خود صادق نبودهاند و تنها نفر سومی که با آنان بود قسم خورد و پیامبر آن اسیران را بخشید. | گزارش [[ابن اثیر]]<ref>اسد الغابه، ج۱، ص۲۴۸.</ref> در این زمینه متفاوت از [[ابن حجر]] است. از گزارش او برمیآید که اعور بن بشامه به همراه دو تن دیگر از [[قبیله]] برای [[دیدار]] با [[رسول خدا]] {{صل}} به [[مدینه]] آمدند. آنان [[منتظر]] دیدار آن [[حضرت]] بودند که ناگهان [[عیینة بن حصن]]، [[اسیران]] بنوعنبر را آورد. آن سه تن گرویدن قبیله را به [[اسلام]] پیش از [[حمله]] عینه ادعا کردند و چون [[پیامبر]] از آنان خواست قسم یاد کنند، [[اعور]] و یکی دیگر از آنان از قسم خوردن [[امتناع]] کردند که نشان میدهد در ادعای خود صادق نبودهاند و تنها نفر سومی که با آنان بود قسم خورد و پیامبر آن اسیران را بخشید. | ||
مقریزی<ref>مقریزی، ج۲، ص۳۸ و ۴۲.</ref> تصریح میکند که در این ماجرا، اعور بن بشامه [[ریاست]] [[وفد]] را عهدهدار بوده است، چنان که از او با عنوان {{عربی|"كان شريفاً ورئيساً"}} یاد شده که گویای موقعیت وی در قبیله است<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. | مقریزی<ref>مقریزی، ج۲، ص۳۸ و ۴۲.</ref> تصریح میکند که در این ماجرا، اعور بن بشامه [[ریاست]] [[وفد]] را عهدهدار بوده است، چنان که از او با عنوان {{عربی|"كان شريفاً ورئيساً"}} یاد شده که گویای موقعیت وی در قبیله است<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۹؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۲۵۸.</ref>. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
دستهای دیگر از گزارشها که به [[سریه]]عیینة بن حصن و وفد [[بنو تمیم]] - که بنوعنبر تیرهای از آن است. اختصاص یافته، از اعور بن بشامه یاد نکردهاند و نقش اصلی را در این حادثه برای افراد دیگری ثبت کردهاند<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۶۹؛ واقدی، ج۳، ص۹۷۴؛ ابن سعد، ج۱، ص۲۲۴.</ref>. | دستهای دیگر از گزارشها که به [[سریه]]عیینة بن حصن و وفد [[بنو تمیم]] - که بنوعنبر تیرهای از آن است. اختصاص یافته، از اعور بن بشامه یاد نکردهاند و نقش اصلی را در این حادثه برای افراد دیگری ثبت کردهاند<ref>ابن هشام، ج۴، ص۲۶۹؛ واقدی، ج۳، ص۹۷۴؛ ابن سعد، ج۱، ص۲۲۴.</ref>. | ||
[[طبری]]<ref>طبری، ج۳، ص۵۰۲.</ref> در [[فتوحات]] دوره عمر از وی در حوادث سال چهاردهم یاد کرده که در نبردی پیش از [[جنگ قادسیه]]، به همراه سردارانی از [[بنی تمیم]] - که هر یک [[فرماندهی]] بخشی از نیروها را عهدهدار بودند. در مقابل حمله انوشجان [[مقاومت]] کرده و [[لشکر]] وی را پراکندهاند. خبر دیگر مربوط به زمانی است که چون [[زیاد بن ابیه]]، [[ابوبرده]] را به [[سرپرستی]] [[صدقات]] [[اسد]] و [[غطفان]] گماشت، پس از سفارشهایی که حکایت از [[مدارا با مردم]] داشت بد و گفت: همچون اعور بن بشامه مباش که خواهرش را به [[حبس]] کشید تا موهایش سپید شد<ref>بلاذری، ج۵، ص۲۴۸.</ref> که مشخص نیست به چه حادثهای اشاره دارد. [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۲۵.</ref> برخورد میان اعور و [[نمیله نمیری]]، [[والی]] [[بنو عمرو بن تمیم]] را نقل میکند که به فرار اعور میانجامد، تا اینکه برای وی از [[عبید الله بن زیاد]] [[امان]] گرفته میشود. گزارش این حادثه، نشان از زنده بودن اعور در [[زمان]] [[امارت]] [[عبیدالله بن زیاد]]<ref>حکومت در کوفه و بصره، ص۶۵-۵۵.</ref> دارد.[[قدامه]]، یکی از [[فرزندان]] اعور بود که پدرش بدو [[وصیت]] کرد<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۹.</ref><ref>[[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اعور بن بشامة بن نضله عنبری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۰۹-۱۱۰.</ref> | [[طبری]]<ref>طبری، ج۳، ص۵۰۲.</ref> در [[فتوحات]] دوره عمر از وی در حوادث سال چهاردهم یاد کرده که در نبردی پیش از [[جنگ قادسیه]]، به همراه سردارانی از [[بنی تمیم]] - که هر یک [[فرماندهی]] بخشی از نیروها را عهدهدار بودند. در مقابل حمله انوشجان [[مقاومت]] کرده و [[لشکر]] وی را پراکندهاند. خبر دیگر مربوط به زمانی است که چون [[زیاد بن ابیه]]، [[ابوبرده]] را به [[سرپرستی]] [[صدقات]] [[اسد]] و [[غطفان]] گماشت، پس از سفارشهایی که حکایت از [[مدارا با مردم]] داشت بد و گفت: همچون اعور بن بشامه مباش که خواهرش را به [[حبس]] کشید تا موهایش سپید شد<ref>بلاذری، ج۵، ص۲۴۸.</ref> که مشخص نیست به چه حادثهای اشاره دارد. [[بلاذری]]<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۲۵.</ref> برخورد میان اعور و [[نمیله نمیری]]، [[والی]] [[بنو عمرو بن تمیم]] را نقل میکند که به فرار اعور میانجامد، تا اینکه برای وی از [[عبید الله بن زیاد]] [[امان]] گرفته میشود. گزارش این حادثه، نشان از زنده بودن اعور در [[زمان]] [[امارت]] [[عبیدالله بن زیاد]]<ref>حکومت در کوفه و بصره، ص۶۵-۵۵.</ref> دارد. [[قدامه]]، یکی از [[فرزندان]] اعور بود که پدرش بدو [[وصیت]] کرد<ref>بلاذری، ج۱۳، ص۹.</ref><ref>[[منصور داداشنژاد|داداشنژاد، منصور]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «اعور بن بشامة بن نضله عنبری»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۱۰۹-۱۱۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |