اقتصاد در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==وضعیت [[اقتصادی]] به هنگام [[خلافت علی]]{{ع}}== | == وضعیت [[اقتصادی]] به هنگام [[خلافت علی]] {{ع}} == | ||
پیش از آنکه [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} زمام امور را به دست گیرد، تحولات اقتصادی عظیمی به تدریج در [[جامعه]] و [[حکومت]] روی داد و مناسبات [[متعادل]] اقتصادی [[عصر پیامبر]] به شدت دگرگون شد و [[عدالت اقتصادی]] رخ برتافت و [[استکبار]] اقتصادی جلوه یافت. این [[تحول]] در دوران [[خلیفه سوم]] به صورت [[چپاول]] اقتصادی و [[مسکنت]] [[مالی]]، جامعه را به [[بحران]] کشاند. [[ثروتها]] و داراییهای عمومی در [[اختیار]] یک طبقه خاص قرار گرفت؛ به طوری که جامعه به شدت گرفتار [[فزونخواهی]] از یکسو و [[نیازمندی]] و [[ناداری]] از دیگر سو شده بود. نگاه مالکمدارانه [[حاکمان]] و [[زمامداران]] به [[مردمان]] و [[اموال]] و [[داراییها]] سبب میشد که هرگونه که خود میخواستند با مردمان و [[حرمت]] ایشان و نیز اموال و امانتهایی که در اختیار آنان بود، [[رفتار]] کنند. | پیش از آنکه [[امیرمؤمنان علی]] {{ع}} زمام امور را به دست گیرد، تحولات اقتصادی عظیمی به تدریج در [[جامعه]] و [[حکومت]] روی داد و مناسبات [[متعادل]] اقتصادی [[عصر پیامبر]] به شدت دگرگون شد و [[عدالت اقتصادی]] رخ برتافت و [[استکبار]] اقتصادی جلوه یافت. این [[تحول]] در دوران [[خلیفه سوم]] به صورت [[چپاول]] اقتصادی و [[مسکنت]] [[مالی]]، جامعه را به [[بحران]] کشاند. [[ثروتها]] و داراییهای عمومی در [[اختیار]] یک طبقه خاص قرار گرفت؛ به طوری که جامعه به شدت گرفتار [[فزونخواهی]] از یکسو و [[نیازمندی]] و [[ناداری]] از دیگر سو شده بود. نگاه مالکمدارانه [[حاکمان]] و [[زمامداران]] به [[مردمان]] و [[اموال]] و [[داراییها]] سبب میشد که هرگونه که خود میخواستند با مردمان و [[حرمت]] ایشان و نیز اموال و امانتهایی که در اختیار آنان بود، [[رفتار]] کنند. | ||
علی{{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] [[عثمان]] را اینسان میشناساند: | علی {{ع}} در [[خطبه شقشقیه]] [[عثمان]] را اینسان میشناساند: | ||
... تا سومین به مقصود رسید و همچون چارپا بتاخت، و خود را در کشتزار [[مسلمانان]] انداخت، و پیاپی دوپهلو را آکنده کرد و تهی ساخت. خویشاوندانش با او ایستادند، و [[بیت المال]] را خوردند و بر باد دادند، چون شتر که مهار برد، و [[گیاه]] بهاران چرد؛...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. | ... تا سومین به مقصود رسید و همچون چارپا بتاخت، و خود را در کشتزار [[مسلمانان]] انداخت، و پیاپی دوپهلو را آکنده کرد و تهی ساخت. خویشاوندانش با او ایستادند، و [[بیت المال]] را خوردند و بر باد دادند، چون شتر که مهار برد، و [[گیاه]] بهاران چرد؛...<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. | ||
[[مسعودی]] دوره [[زمامداری]] عثمان را چنین بیان میکند: در ایام عثمان بسیاری از [[صحابه]]، ملکها و [[خانهها]] فراهم کردند؛ از جمله [[زبیر بن عوام]] خانهای در [[بصره]] ساخت که تاکنون یعنی به سال ۳۳۲ معروف است... در [[مصر]] و [[کوفه]] و اسکندریه نیز خانههایی بساخت... موجودی [[زبیر]] پس از [[مرگ]] پنجاه هزار دینار بود و هزار اسب و هزار [[غلام]] و [[کنیز]] داشت...<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۲.</ref> [[عبدالرحمان بن عوف زهری]] [[خانه]] وسیعی ساخت. در طویله او یک صد اسب بود. هزار شتر و ده هزار گوسفند داشت و پس از وفاتش یک چهارم از یک هشتم یک سی و دوم مالش ۸۴ هزار دینار بود<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۳.</ref>. که در مجموع ۲۶۸۸ هزار دینار میشود. | [[مسعودی]] دوره [[زمامداری]] عثمان را چنین بیان میکند: در ایام عثمان بسیاری از [[صحابه]]، ملکها و [[خانهها]] فراهم کردند؛ از جمله [[زبیر بن عوام]] خانهای در [[بصره]] ساخت که تاکنون یعنی به سال ۳۳۲ معروف است... در [[مصر]] و [[کوفه]] و اسکندریه نیز خانههایی بساخت... موجودی [[زبیر]] پس از [[مرگ]] پنجاه هزار دینار بود و هزار اسب و هزار [[غلام]] و [[کنیز]] داشت...<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۲.</ref> [[عبدالرحمان بن عوف زهری]] [[خانه]] وسیعی ساخت. در طویله او یک صد اسب بود. هزار شتر و ده هزار گوسفند داشت و پس از وفاتش یک چهارم از یک هشتم یک سی و دوم مالش ۸۴ هزار دینار بود<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۳.</ref>. که در مجموع ۲۶۸۸ هزار دینار میشود. | ||
[[ابن ابی الحدید معتزلی]] در شرح بیانات پیشگفته علی{{ع}} به [[بخشش]] [[عثمان]] از [[بیت المال]] به [[اقوام]] خود تصریح میکند: | [[ابن ابی الحدید معتزلی]] در شرح بیانات پیشگفته علی {{ع}} به [[بخشش]] [[عثمان]] از [[بیت المال]] به [[اقوام]] خود تصریح میکند: | ||
عثمان چراگاههای اطراف [[مدینه]] را به [[بنی امیه]] اختصاص داد و [[فدک]] را به [[مروان]] بخشید و دستور داد تا از بیت المال صد هزار درهم به او بدهند. [[زید بن ارقم]]، [[مسئول بیت المال]]، نزد عثمان آمد و در حالی که میگریست کلیدها را جلوی او نهاد. عثمان گفت: آیا از این که دخترم را عروس کردم میگریی؟ زید گفت: نه، بلکه من [[گمان]] کردم که تو این [[مال]] را عوض اموالی که در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} [[انفاق]] کردی، دریافت نمودی. به [[خدا]] قسم اگر به مروان صد درهم داده شود، بسیار زیاد است. سپس عثمان گفت: پسر ارقم، کلیدها را بگذار تا غیر تو را [[انتخاب]] کنیم<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>. | عثمان چراگاههای اطراف [[مدینه]] را به [[بنی امیه]] اختصاص داد و [[فدک]] را به [[مروان]] بخشید و دستور داد تا از بیت المال صد هزار درهم به او بدهند. [[زید بن ارقم]]، [[مسئول بیت المال]]، نزد عثمان آمد و در حالی که میگریست کلیدها را جلوی او نهاد. عثمان گفت: آیا از این که دخترم را عروس کردم میگریی؟ زید گفت: نه، بلکه من [[گمان]] کردم که تو این [[مال]] را عوض اموالی که در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} [[انفاق]] کردی، دریافت نمودی. به [[خدا]] قسم اگر به مروان صد درهم داده شود، بسیار زیاد است. سپس عثمان گفت: پسر ارقم، کلیدها را بگذار تا غیر تو را [[انتخاب]] کنیم<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>. | ||
در این دوره بخشش قطائع و صرافی و [[زمین]] موات بسیار فزاینده شده بود، و با وجود این که عمربن خطاب در [[کوفه]] [[اقدام]] به [[اقطاع]] نمود، به [[طلحه]] و [[جریر بن عبدالله]] و [[اربیل بن عمرو]] بخشید<ref>طبری، تاریخ الامم والرسل والملوک، ج۳، ص۵۸۹.</ref>. اما عثمان در بخشش قطائع فردی سخاوتمند و [[اهل]] [[مسامحه]] بود. بنابراین بسیاری از بزرگان [[صحابه]]، زمینهایی را بخشید که گاه به مساحت یک روستا بود. [[عثمان بن عفان]]... و به [[خباب]] [[صنعا]] را بخشید. همچنین قریه هرمزان را به [[سعد بن مالک]] اعطا نمود<ref>ابویوسف، ابن آدم و ابن رجب، کتاب الخراج، ص۶۲؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲ – ۲۷۳.</ref>. | در این دوره بخشش قطائع و صرافی و [[زمین]] موات بسیار فزاینده شده بود، و با وجود این که عمربن خطاب در [[کوفه]] [[اقدام]] به [[اقطاع]] نمود، به [[طلحه]] و [[جریر بن عبدالله]] و [[اربیل بن عمرو]] بخشید<ref>طبری، تاریخ الامم والرسل والملوک، ج۳، ص۵۸۹.</ref>. اما عثمان در بخشش قطائع فردی سخاوتمند و [[اهل]] [[مسامحه]] بود. بنابراین بسیاری از بزرگان [[صحابه]]، زمینهایی را بخشید که گاه به مساحت یک روستا بود. [[عثمان بن عفان]]... و به [[خباب]] [[صنعا]] را بخشید. همچنین قریه هرمزان را به [[سعد بن مالک]] اعطا نمود<ref>ابویوسف، ابن آدم و ابن رجب، کتاب الخراج، ص۶۲؛ بلاذری، فتوح البلدان، ص۲۷۲ – ۲۷۳.</ref>. | ||
نویسندگان کتاب الخراج نقل میکند که نه [[رسول خدا]]{{صل}} و نه [[ابوبکر]] و نه [[عمر]] زمینی را نبخشیدند و اول فردی که زمین را بخشید و آن را فروخت، عثمان بود<ref>کتاب الخراج، ص۷۹.</ref>. این نقل با سایر نقلهای [[تاریخی]] درباره [[اقطاعات]] [[پیامبر]]، ابوبکر و عمر سازگاری ندارد؛ ولی [[تأیید]] میکند که اولین فروشنده زمینهای عمومی عثمان بود. | نویسندگان کتاب الخراج نقل میکند که نه [[رسول خدا]] {{صل}} و نه [[ابوبکر]] و نه [[عمر]] زمینی را نبخشیدند و اول فردی که زمین را بخشید و آن را فروخت، عثمان بود<ref>کتاب الخراج، ص۷۹.</ref>. این نقل با سایر نقلهای [[تاریخی]] درباره [[اقطاعات]] [[پیامبر]]، ابوبکر و عمر سازگاری ندارد؛ ولی [[تأیید]] میکند که اولین فروشنده زمینهای عمومی عثمان بود. | ||
[[مسعودی]] درباره [[ثروت]] شخص عثمان مینویسد: | [[مسعودی]] درباره [[ثروت]] شخص عثمان مینویسد: | ||
[[عبدالله بن عقبه]] گفت که [[دارایی]] [[عثمان]] در نزد خزانهدارش در روزی که کشته شد، ۱۵۰ هزار دینار و یک میلیون درهم بود و [[ارزش]] [[زمین]] او در وادیالقری و حنین و غیر آن به صد هزار دینار میرسید و اسبان و شتران بسیاری بر جای گذاشت<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۲.</ref>. | [[عبدالله بن عقبه]] گفت که [[دارایی]] [[عثمان]] در نزد خزانهدارش در روزی که کشته شد، ۱۵۰ هزار دینار و یک میلیون درهم بود و [[ارزش]] [[زمین]] او در وادیالقری و حنین و غیر آن به صد هزار دینار میرسید و اسبان و شتران بسیاری بر جای گذاشت<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۲.</ref>. | ||
بنابراین طبیعی بود که [[مردم]] در [[زمان عثمان]] از فزونی [[خراج]] بر او [[شکایت]] برند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۷.</ref>. تبعیضات ناروا و سیاستهای غلط عثمان، موجب شد تا تعلیمات [[اسلامی]] [[پیامبر]] که [[تحول]] مهمی در مناسبات [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] ایجاد نمود، کمرنگ شود. [[امام علی]]{{ع}} در خطبهای نتیجه دوری [[جامعه]] از [[سنت]] [[محمدی]] را چنین بیان میفرماید: | بنابراین طبیعی بود که [[مردم]] در [[زمان عثمان]] از فزونی [[خراج]] بر او [[شکایت]] برند<ref>مسعودی، مروج الذهب، ص۳۳۷.</ref>. تبعیضات ناروا و سیاستهای غلط عثمان، موجب شد تا تعلیمات [[اسلامی]] [[پیامبر]] که [[تحول]] مهمی در مناسبات [[اجتماعی]] و [[اقتصادی]] ایجاد نمود، کمرنگ شود. [[امام علی]] {{ع}} در خطبهای نتیجه دوری [[جامعه]] از [[سنت]] [[محمدی]] را چنین بیان میفرماید: | ||
شما در زمانی [[زندگی]] میکنید که یکی از آن رخت بربسته و پیوسته دورتر میرود و [[بدی]] بدان روی نهاده است و پیوسته پیشتر میآید. [[شیطان]] [[طمع]] در [[هلاکت]] مردم بسته و اکنون زمانی است که اسباب کارش [[نیک]] مهیا شده و [[مکر]] و فریبش به همه جا راه یافته است. شکارش در چنگال او است. به هر کجا که خواهی چشم بگردان و مردم را بنگر؛ آیا جز درویشی که از درویشیاش [[رنج]] میبرد یا توانگری که [[نعمت خدا]] را [[کفران]] میکند یا بخیلی که در [[ادای حق]] [[خدا]] [[بخل]] میورزد تا بر ثروتش بیفزاید یا متمردی که گوشش برای شنیدن [[اندرزها]] گران شده است، چیز دیگری خواهی دید؟ [[اخیار]] و [[صالحان]] کجایند؟ آزادگان و [[بخشندگان]] چه شدهاند؟ کجایند آنان که در دادوستد [[پارسایی]] میکردند و راه و روش [[پاکیزه]] داشتند. آیا نه چنین است که همگی از این [[جهان]] [[پست]] و زودگذر و آمیخته به تیرگی و رنج، رخت به جهان دیگر بردهاند؟ و شما به جای آنها ماندهاید. در میان گروهی [[فرومایگان]] که لبها از به هم خوردن و بردن نامشان و [[نکوهش]] اعمالشان [[ننگ]] دارد. در این حال باید گفت: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref><ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۹.</ref><ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۴۹.</ref> | شما در زمانی [[زندگی]] میکنید که یکی از آن رخت بربسته و پیوسته دورتر میرود و [[بدی]] بدان روی نهاده است و پیوسته پیشتر میآید. [[شیطان]] [[طمع]] در [[هلاکت]] مردم بسته و اکنون زمانی است که اسباب کارش [[نیک]] مهیا شده و [[مکر]] و فریبش به همه جا راه یافته است. شکارش در چنگال او است. به هر کجا که خواهی چشم بگردان و مردم را بنگر؛ آیا جز درویشی که از درویشیاش [[رنج]] میبرد یا توانگری که [[نعمت خدا]] را [[کفران]] میکند یا بخیلی که در [[ادای حق]] [[خدا]] [[بخل]] میورزد تا بر ثروتش بیفزاید یا متمردی که گوشش برای شنیدن [[اندرزها]] گران شده است، چیز دیگری خواهی دید؟ [[اخیار]] و [[صالحان]] کجایند؟ آزادگان و [[بخشندگان]] چه شدهاند؟ کجایند آنان که در دادوستد [[پارسایی]] میکردند و راه و روش [[پاکیزه]] داشتند. آیا نه چنین است که همگی از این [[جهان]] [[پست]] و زودگذر و آمیخته به تیرگی و رنج، رخت به جهان دیگر بردهاند؟ و شما به جای آنها ماندهاید. در میان گروهی [[فرومایگان]] که لبها از به هم خوردن و بردن نامشان و [[نکوهش]] اعمالشان [[ننگ]] دارد. در این حال باید گفت: {{متن قرآن|إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ}}<ref>«ما از آن خداوندیم و به سوی او باز میگردیم» سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref><ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۲۹.</ref><ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۴۹.</ref> | ||
==هدفهای [[سیاستهای اقتصادی]] [[دولت علوی]]== | == هدفهای [[سیاستهای اقتصادی]] [[دولت علوی]] == | ||
[[اهداف]] [[اقتصادی]] دولت علوی را میتوان با توجه به تعریف [[دولت]] و مبانی تشکیل آن و [[وظایف دولت]]، استخراج کرد و برشمرد. سیاستهای اقتصادی نیز تدابیری هستند که برای رسیدن به این اهداف اتخاذ میشوند. این اهداف شامل اهداف غایی و میانی است که مهمترین آنها بدین قرارند: | [[اهداف]] [[اقتصادی]] دولت علوی را میتوان با توجه به تعریف [[دولت]] و مبانی تشکیل آن و [[وظایف دولت]]، استخراج کرد و برشمرد. سیاستهای اقتصادی نیز تدابیری هستند که برای رسیدن به این اهداف اتخاذ میشوند. این اهداف شامل اهداف غایی و میانی است که مهمترین آنها بدین قرارند: | ||
[[هدف غایی]] [[دولت اسلامی]] [[اصلاح]] و تعالی افراد [[جامعه]] است، و اصولاً [[هدف]] [[تشکیل حکومت اسلامی]] برقراری [[حاکمیت]] [[ارزشها]] و [[حدود الهی]] و نزدیکتر نمودن [[مردم]] به سوی [[خداوند]] است. [[امام علی]]{{ع}} در این باره میفرماید: | [[هدف غایی]] [[دولت اسلامی]] [[اصلاح]] و تعالی افراد [[جامعه]] است، و اصولاً [[هدف]] [[تشکیل حکومت اسلامی]] برقراری [[حاکمیت]] [[ارزشها]] و [[حدود الهی]] و نزدیکتر نمودن [[مردم]] به سوی [[خداوند]] است. [[امام علی]] {{ع}} در این باره میفرماید: | ||
پروردگارا، تو میدانی که آنچه ما کردیم نه برای این بود که [[ملک]] و سلطنتی به چنگ آوریم و نه برای اینکه از متاع [[پست]] [[دنیا]] چیزی بیندوزیم؛ بلکه میخواستیم نشانههای از بین رفته دینت را بازگردانیم و اصلاح را در شهرهایت آشکار سازیم؛ تا [[بندگان]] ستمدیدهات، [[امان]] یابند و [[قوانین]] و مقرراتی که به دست [[فراموشی]] سپرده شده بود، بار دیگر عملی گردد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.</ref>. | پروردگارا، تو میدانی که آنچه ما کردیم نه برای این بود که [[ملک]] و سلطنتی به چنگ آوریم و نه برای اینکه از متاع [[پست]] [[دنیا]] چیزی بیندوزیم؛ بلکه میخواستیم نشانههای از بین رفته دینت را بازگردانیم و اصلاح را در شهرهایت آشکار سازیم؛ تا [[بندگان]] ستمدیدهات، [[امان]] یابند و [[قوانین]] و مقرراتی که به دست [[فراموشی]] سپرده شده بود، بار دیگر عملی گردد<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۳۱.</ref>. | ||
[[امام]] در طول [[حکومت]] خود بیش از هر چیزی مردم را به [[تقوای الهی]] میخواند و آنان را از افتادن در دام دنیا و مادیگری [[نهی]] میفرمود. وی برای نیل به این هدف عالی، اهداف میانی را در حوزههای [[فرهنگی]]، [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و اقتصادی پیگیری کرد، که مهمترین اهداف اقتصادی او، بسط [[عدالت اجتماعی]] - اقتصادی، [[عمران]] و آبادی (توسعه و [[رشد اقتصادی]]) و [[ثبات]] قیمتها بود. | [[امام]] در طول [[حکومت]] خود بیش از هر چیزی مردم را به [[تقوای الهی]] میخواند و آنان را از افتادن در دام دنیا و مادیگری [[نهی]] میفرمود. وی برای نیل به این هدف عالی، اهداف میانی را در حوزههای [[فرهنگی]]، [[سیاسی]]، [[اجتماعی]] و اقتصادی پیگیری کرد، که مهمترین اهداف اقتصادی او، بسط [[عدالت اجتماعی]] - اقتصادی، [[عمران]] و آبادی (توسعه و [[رشد اقتصادی]]) و [[ثبات]] قیمتها بود. | ||
===بسط عدالت اجتماعی – اقتصادی=== | === بسط عدالت اجتماعی – اقتصادی === | ||
هنگامی که امام علی{{ع}} زمام حکومت را به دست گرفت، جامعه دچار [[فقر]] شدیدی بود، و این امر شکاف عمیقی میان دو طبقه [[ثروتمند]] و [[تهیدست]] به وجود آورد. از این رو امام نهایت تلاش خود را صرف کرد تا چهره [[جامعه اسلامی]] را از این [[ظلم]] مهلک [[پاک]] نماید و مناسبات عادلانهای را که [[پیامبر]] آورده بود، از نو [[حیات]] تازهای بخشد. [[مبارزه]] همهجانبه و مستمر امام در راه [[عدالت]]، موجب شد تا نویسندگان، ایشان را صدای عدالت و [[شهید]] راه عدالت، بنامند و در [[وصف]] دادگستریهای [[حضرت]]، [[دوست]] و [[دشمن]] سخن برانند. | هنگامی که امام علی {{ع}} زمام حکومت را به دست گرفت، جامعه دچار [[فقر]] شدیدی بود، و این امر شکاف عمیقی میان دو طبقه [[ثروتمند]] و [[تهیدست]] به وجود آورد. از این رو امام نهایت تلاش خود را صرف کرد تا چهره [[جامعه اسلامی]] را از این [[ظلم]] مهلک [[پاک]] نماید و مناسبات عادلانهای را که [[پیامبر]] آورده بود، از نو [[حیات]] تازهای بخشد. [[مبارزه]] همهجانبه و مستمر امام در راه [[عدالت]]، موجب شد تا نویسندگان، ایشان را صدای عدالت و [[شهید]] راه عدالت، بنامند و در [[وصف]] دادگستریهای [[حضرت]]، [[دوست]] و [[دشمن]] سخن برانند. | ||
آنچه عدالت را به عنوان [[هدف]] برنامهها و [[سیاستهای اقتصادی]] [[دولت علوی]] شاخص کرد، جایگاه عدالت در [[اندیشه]] [[ناب]] و حکیمانه [[امام]] است حضرت در [[خطبه شقشقیه]] چنین میفرماید: | آنچه عدالت را به عنوان [[هدف]] برنامهها و [[سیاستهای اقتصادی]] [[دولت علوی]] شاخص کرد، جایگاه عدالت در [[اندیشه]] [[ناب]] و حکیمانه [[امام]] است حضرت در [[خطبه شقشقیه]] چنین میفرماید: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[احقاق حق]] [[ستمدیدگان]] و جلوگیری از هر گونه [[ظلم و جور]]، معیار [[مشروعیت حکومت]] است و تمام دلخوشی و [[انگیزه]] علی در قبول [[زمامداری]]، از کلامش خطاب به [[ابن عباس]] آشکار میشود. | [[احقاق حق]] [[ستمدیدگان]] و جلوگیری از هر گونه [[ظلم و جور]]، معیار [[مشروعیت حکومت]] است و تمام دلخوشی و [[انگیزه]] علی در قبول [[زمامداری]]، از کلامش خطاب به [[ابن عباس]] آشکار میشود. | ||
[[عبدالله بن عباس]] میگوید: هنگامی که علی{{ع}} عازم [[جنگ]] با [[اهل بصره]] ([[جنگ جمل]]) بود، در «[[ذی قار]]» بر او وارد شدم، در حالی که [[کفش]] پاره خود را میدوخت. پس به من گفت: «قیمت این کفش چند است؟» عرض کردم ارزشی ندارد. فرمود: «[[سوگند]] به خدا این کفش نزد من از [[امارت]] و حکومت بر شما محبوبتر است؛ مگر آنکه حقی را ثابت گردانم یا باطلی را براندازم.»..<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۳.</ref>. | [[عبدالله بن عباس]] میگوید: هنگامی که علی {{ع}} عازم [[جنگ]] با [[اهل بصره]] ([[جنگ جمل]]) بود، در «[[ذی قار]]» بر او وارد شدم، در حالی که [[کفش]] پاره خود را میدوخت. پس به من گفت: «قیمت این کفش چند است؟» عرض کردم ارزشی ندارد. فرمود: «[[سوگند]] به خدا این کفش نزد من از [[امارت]] و حکومت بر شما محبوبتر است؛ مگر آنکه حقی را ثابت گردانم یا باطلی را براندازم.»..<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۳.</ref>. | ||
در دیدگاه [[امام علی]]{{ع}} وجود [[فقر]] در [[جامعه]]، بر اثر عدم پرداخت [[حقوق]] [[واجب]] از سوی توانمندان است: | در دیدگاه [[امام علی]] {{ع}} وجود [[فقر]] در [[جامعه]]، بر اثر عدم پرداخت [[حقوق]] [[واجب]] از سوی توانمندان است: | ||
[[خداوند سبحان]] روزی [[فقرا]] را در [[اموال]] توانگران مقرر داشته؛ پس هیچ [[فقیری]] گرسنه نماند، مگر آنکه توانگری [[حق]] او را بازداشته است و [[خدای تعالی]] توانگران را بدین سبب بازخواست کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲۰.</ref><ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۵۳.</ref> | [[خداوند سبحان]] روزی [[فقرا]] را در [[اموال]] توانگران مقرر داشته؛ پس هیچ [[فقیری]] گرسنه نماند، مگر آنکه توانگری [[حق]] او را بازداشته است و [[خدای تعالی]] توانگران را بدین سبب بازخواست کند<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۲۰.</ref><ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۵۳.</ref> | ||
===[[عمران]] و [[آبادانی]] (توسعه و [[رشد اقتصادی]])=== | === [[عمران]] و [[آبادانی]] (توسعه و [[رشد اقتصادی]]) === | ||
[[رشد]] و [[شکوفایی]] [[اقتصاد جامعه]]، دیگر [[هدف]] مهم [[سیاستهای اقتصادی امام علی]]{{ع}} بود. عمران و آبادی [[زمین]] و تأمین نیازهای مادی [[انسان]] از تعلیمات [[قرآن]] است که [[مردم]] را به آباد کردن زمین فراخوانده و میفرماید: | [[رشد]] و [[شکوفایی]] [[اقتصاد جامعه]]، دیگر [[هدف]] مهم [[سیاستهای اقتصادی امام علی]] {{ع}} بود. عمران و آبادی [[زمین]] و تأمین نیازهای مادی [[انسان]] از تعلیمات [[قرآن]] است که [[مردم]] را به آباد کردن زمین فراخوانده و میفرماید: | ||
{{متن قرآن|هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا}}<ref>«او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد» سوره هود، آیه ۶۱.</ref>. | {{متن قرآن|هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا}}<ref>«او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد» سوره هود، آیه ۶۱.</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
هدف سیاستهای امام از [[حمایت]] صنعتگران، [[تجار]] و اصلاح بازار، رشد [[تولید]] و رونق [[اشتغال]] و [[رفاه عمومی]] بوده است. | هدف سیاستهای امام از [[حمایت]] صنعتگران، [[تجار]] و اصلاح بازار، رشد [[تولید]] و رونق [[اشتغال]] و [[رفاه عمومی]] بوده است. | ||
علی{{ع}} افزون بر [[برپایی عدالت]] برای محو [[فقر]] و تأمین نیازهای اساسی فقرا، افزایش [[رفاه]] و [[درآمدهای عمومی]] را نیز وجهه [[همت]] خود ساخت. [[تشویق]] مردم به کار و تحصیل معاش<ref>ر.ک: محمدی ریشهری، موسوعة الامام علی بن ابی طالب{{ع}}، ص۱۶۵ - ۱۶۹.</ref> و حمایت از بخش خصوصی و [[وقف]] کردن قناتها و نخلستانهایی که شخصاً [[احداث]] کردند، به هدف افزایش اشتغال و بهرهمندی بیشتر مردم از [[مواهب الهی]] صورت میگرفت.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۵۴.</ref> | علی {{ع}} افزون بر [[برپایی عدالت]] برای محو [[فقر]] و تأمین نیازهای اساسی فقرا، افزایش [[رفاه]] و [[درآمدهای عمومی]] را نیز وجهه [[همت]] خود ساخت. [[تشویق]] مردم به کار و تحصیل معاش<ref>ر. ک: محمدی ریشهری، موسوعة الامام علی بن ابی طالب {{ع}}، ص۱۶۵ - ۱۶۹.</ref> و حمایت از بخش خصوصی و [[وقف]] کردن قناتها و نخلستانهایی که شخصاً [[احداث]] کردند، به هدف افزایش اشتغال و بهرهمندی بیشتر مردم از [[مواهب الهی]] صورت میگرفت.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۵۴.</ref> | ||
===[[ثبات]] قیمتها=== | === [[ثبات]] قیمتها === | ||
از مهمترین [[وظایف]] و سیاستهای [[حکومت امیرالمؤمنین علی]]{{ع}}، [[نظارت]] دقیق بر بازار و تنظیم عادلانه آن بود. سیاستهای تشویقی آن [[حضرت]] برای پایین نگه داشتن قیمتها و [[مدارا]] نمودن با [[مصرف]] کنندگان، در کنار [[تدابیر]] [[حقوقی]] و عملی ایشان برای [[حمایت]] از قیمتهای عادلانه و [[مبارزه]] با [[گرانفروشی]] و [[احتکار]] و انحصارات، به [[هدف]] مهار قیمتها و در نتیجه [[رفاه عمومی]] و رونق بازار صورت میپذیرفت. حاصل این که در دوره [[خلافت امام]]، قیمتها در بازار ثابت ماند و به [[مصرف]] کننده [[ستم]] نمیشد. | از مهمترین [[وظایف]] و سیاستهای [[حکومت امیرالمؤمنین علی]] {{ع}}، [[نظارت]] دقیق بر بازار و تنظیم عادلانه آن بود. سیاستهای تشویقی آن [[حضرت]] برای پایین نگه داشتن قیمتها و [[مدارا]] نمودن با [[مصرف]] کنندگان، در کنار [[تدابیر]] [[حقوقی]] و عملی ایشان برای [[حمایت]] از قیمتهای عادلانه و [[مبارزه]] با [[گرانفروشی]] و [[احتکار]] و انحصارات، به [[هدف]] مهار قیمتها و در نتیجه [[رفاه عمومی]] و رونق بازار صورت میپذیرفت. حاصل این که در دوره [[خلافت امام]]، قیمتها در بازار ثابت ماند و به [[مصرف]] کننده [[ستم]] نمیشد. | ||
[[روابط]] میان [[هدفها]]: [[اهداف]] [[سیاستهای اقتصادی]] به دو قسم عالی و میانی تقسیم شد؛ [[بدیهی]] است که اهداف میانی در طول [[هدف غایی]] قرار میگیرند. [[پیامبر]] و [[پیروان]] او برای اعتلای [[توحید]] و [[ارزشهای الهی]] مرارتهای فراوانی را [[تحمل]] کردند و [[محاصره اقتصادی]] و [[تحمیل]] [[جنگها]] را به [[جان]] خریدند. البته اهداف میانی وقتی میتواند سیاستهای اقتصادی [[دولت اسلامی]] را [[هدایت]] نماید که در مسیر [[حاکمیت الهی]] و ارزشهای والای [[انسانی]] باشد. وجه اصلی تمایز دولت اسلامی با دولتهای رقیب، تقدم [[امور دینی]] و [[معنوی]] [[مردم]] بر [[مصالح]] مادی و [[دنیوی]] آنها است. [[امیر]] سخن در این باره میفرماید: | [[روابط]] میان [[هدفها]]: [[اهداف]] [[سیاستهای اقتصادی]] به دو قسم عالی و میانی تقسیم شد؛ [[بدیهی]] است که اهداف میانی در طول [[هدف غایی]] قرار میگیرند. [[پیامبر]] و [[پیروان]] او برای اعتلای [[توحید]] و [[ارزشهای الهی]] مرارتهای فراوانی را [[تحمل]] کردند و [[محاصره اقتصادی]] و [[تحمیل]] [[جنگها]] را به [[جان]] خریدند. البته اهداف میانی وقتی میتواند سیاستهای اقتصادی [[دولت اسلامی]] را [[هدایت]] نماید که در مسیر [[حاکمیت الهی]] و ارزشهای والای [[انسانی]] باشد. وجه اصلی تمایز دولت اسلامی با دولتهای رقیب، تقدم [[امور دینی]] و [[معنوی]] [[مردم]] بر [[مصالح]] مادی و [[دنیوی]] آنها است. [[امیر]] سخن در این باره میفرماید: | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
مردم هیچ یک از امور دینی را برای بهبود [[امور دنیوی]] خویش ترک نکنند، جز آنکه [[خداوند سبحان]] برای آنان وضعی پیش آورد که زیان آن بیش از سودش باشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۳.</ref>. | مردم هیچ یک از امور دینی را برای بهبود [[امور دنیوی]] خویش ترک نکنند، جز آنکه [[خداوند سبحان]] برای آنان وضعی پیش آورد که زیان آن بیش از سودش باشد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۰۳.</ref>. | ||
دو [[هدف]] بسط [[عدالت اجتماعی]] - [[اقتصادی]] و [[رشد]] و توسعه، میتوانند مکمل هم باشند. سیاستهایی که در جهت بهبود وضع [[فقرا]] اتخاذ میشود، با افزایش بهرهوری، بر [[عمران]] و [[آبادانی]] تأثیر مثبت دارد و همچنین تدابیری که منجر به رونق [[تولید]] میشوند، [[بیکاری]] را کاهش داده، سطح [[زندگی]] بیکاران را به سایر [[مردم]] نزدیک میسازند؛ اما ممکن است پیگیری دو هدف پیشگفته با توجه به ظرفیتها و شرایط [[کشور]]، به [[تزاحم]] انجامد. در این صورت، جانب [[عدالت]] [[برتری]] دارد؛ زیرا در [[اندیشه]] [[علوی]] [[تحمل فقر]] و [[احساس]] [[اختلافات]] فاحش طبقاتی، مفاسدی به بار میآورد که [[جامعه]] را از هدف اصلی [[منحرف]] میسازد و برگرداندن جامعه به مسیر اصلی - اگر غیرممکن نباشد - تاوان بسیار سنگینی خواهد داشت. [[مشکلات]] [[حکومت علوی]] و کوتاه بودن دوران آن، پارهای از هزینه سنگین [[اصلاح جامعه]] و برگرداندن آن به مسیر اصلی بود که علی{{ع}} پرداخت.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۵۵.</ref> | دو [[هدف]] بسط [[عدالت اجتماعی]] - [[اقتصادی]] و [[رشد]] و توسعه، میتوانند مکمل هم باشند. سیاستهایی که در جهت بهبود وضع [[فقرا]] اتخاذ میشود، با افزایش بهرهوری، بر [[عمران]] و [[آبادانی]] تأثیر مثبت دارد و همچنین تدابیری که منجر به رونق [[تولید]] میشوند، [[بیکاری]] را کاهش داده، سطح [[زندگی]] بیکاران را به سایر [[مردم]] نزدیک میسازند؛ اما ممکن است پیگیری دو هدف پیشگفته با توجه به ظرفیتها و شرایط [[کشور]]، به [[تزاحم]] انجامد. در این صورت، جانب [[عدالت]] [[برتری]] دارد؛ زیرا در [[اندیشه]] [[علوی]] [[تحمل فقر]] و [[احساس]] [[اختلافات]] فاحش طبقاتی، مفاسدی به بار میآورد که [[جامعه]] را از هدف اصلی [[منحرف]] میسازد و برگرداندن جامعه به مسیر اصلی - اگر غیرممکن نباشد - تاوان بسیار سنگینی خواهد داشت. [[مشکلات]] [[حکومت علوی]] و کوتاه بودن دوران آن، پارهای از هزینه سنگین [[اصلاح جامعه]] و برگرداندن آن به مسیر اصلی بود که علی {{ع}} پرداخت.<ref>[[محمد تقی حکیم آبادی گیلک|حکیم آبادی گیلک، محمد تقی]]، [[دولت و سیاستهای اقتصادی (مقاله)| مقاله «دولت و سیاستهای اقتصادی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۷ (کتاب)|دانشنامه امام علی]]، ج۷، ص ۳۵۵.</ref> | ||
==راهبردهای [[اقتصادی]]== | == راهبردهای [[اقتصادی]] == | ||
راهبردهای [[جامعه آرمانی]] [[علوی]] در عرصه [[اقتصاد]]، «[[صرفهجویی]] در هزینههای [[اداری]] [[حکومت]]» و «[[توزیع]] عادلانه درآمد»های عمومی در میان [[آحاد جامعه]] و به ویژه [[فقیران]] است. در آرا و [[سیره امام]]، تأکید بر مؤلفههای اقتصادی، نظیر تأکید بر کار، [[عمران]] و [[آبادانی]]، [[رشد]] [[تولید]] و کسب و [[تجارت]] عادلانه، فراوان به چشم میخورد<ref>موسوعة الامام علی{{ع}}، ج۴، ص۱۶۹-۲۰۰.</ref>، ولی [[ادله]] بسیاری بر توجه و تأکید ویژه [[امام]] بر مسئله صرفهجویی و توزیع عادلانه درآمد عمومی دلالت دارد؛ توزیعی منسجم، پیاپی و عادلانه که به سرعت فرصتهای از دست رفته فقیران را به آنان باز گرداند و امکان خروج آنان را از مدار [[فقر]] و [[استضعاف]] فراهم آورد، و از انباشت [[ثروت]] نزد [[ثروتمندان]] جلوگیری کند. این ادله بدین قرارند: | راهبردهای [[جامعه آرمانی]] [[علوی]] در عرصه [[اقتصاد]]، «[[صرفهجویی]] در هزینههای [[اداری]] [[حکومت]]» و «[[توزیع]] عادلانه درآمد»های عمومی در میان [[آحاد جامعه]] و به ویژه [[فقیران]] است. در آرا و [[سیره امام]]، تأکید بر مؤلفههای اقتصادی، نظیر تأکید بر کار، [[عمران]] و [[آبادانی]]، [[رشد]] [[تولید]] و کسب و [[تجارت]] عادلانه، فراوان به چشم میخورد<ref>موسوعة الامام علی {{ع}}، ج۴، ص۱۶۹-۲۰۰.</ref>، ولی [[ادله]] بسیاری بر توجه و تأکید ویژه [[امام]] بر مسئله صرفهجویی و توزیع عادلانه درآمد عمومی دلالت دارد؛ توزیعی منسجم، پیاپی و عادلانه که به سرعت فرصتهای از دست رفته فقیران را به آنان باز گرداند و امکان خروج آنان را از مدار [[فقر]] و [[استضعاف]] فراهم آورد، و از انباشت [[ثروت]] نزد [[ثروتمندان]] جلوگیری کند. این ادله بدین قرارند: | ||
نخست آنکه امام بر [[لزوم]] موازنه مستمر میان «فقر» و «[[غنا]]» تأکید فراوان کرده، میفرماید: «[[خداوند]] روزی فقیران را در [[اموال]] ثروتمندان نهاده است. پس هیچ [[فقیری]] گرسنه نمیماند مگر آنکه [[ثروتمندی]] از [[حق]] وی بهرهمند گردیده است؛ در حالی که [[پروردگار متعال]] حق آن [[فقیر]] را از آن [[ثروتمند]] مطالبه کرده است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۴.</ref>. | نخست آنکه امام بر [[لزوم]] موازنه مستمر میان «فقر» و «[[غنا]]» تأکید فراوان کرده، میفرماید: «[[خداوند]] روزی فقیران را در [[اموال]] ثروتمندان نهاده است. پس هیچ [[فقیری]] گرسنه نمیماند مگر آنکه [[ثروتمندی]] از [[حق]] وی بهرهمند گردیده است؛ در حالی که [[پروردگار متعال]] حق آن [[فقیر]] را از آن [[ثروتمند]] مطالبه کرده است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ}}؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۹، ص۲۴.</ref>. | ||
دوم آنکه [[امام علی]]{{ع}} [[عنایت]] [[استانداران]] خود را به ثروتمندان [[تحمل]] نکرده، [[عثمان بن حنیف]] را به سبب حضور بر سر سفره ثروتمندان شدیداً [[توبیخ]] میکند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۰۵.</ref> و به شُریح [[قاضی]] - که خانهای مجلل خریده بود- هشدار میدهد که [[رفتار]] اقتصادی وی موجب [[عقوبت الهی]] برای او است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۷.</ref>. [[سیره امام علی]]{{ع}} گویای آن است که وی نزدیک شدن [[سازمان]] اداری حکومتش را به ثروتمندان بر نمیتافت و بر عدم [[آلودگی]] [[حاکمیت]] علوی با [[سیره]] و [[منش]] ثروتمندان تأکید میورزید. | دوم آنکه [[امام علی]] {{ع}} [[عنایت]] [[استانداران]] خود را به ثروتمندان [[تحمل]] نکرده، [[عثمان بن حنیف]] را به سبب حضور بر سر سفره ثروتمندان شدیداً [[توبیخ]] میکند<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۶، ص۲۰۵.</ref> و به شُریح [[قاضی]] - که خانهای مجلل خریده بود- هشدار میدهد که [[رفتار]] اقتصادی وی موجب [[عقوبت الهی]] برای او است<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۴، ص۲۷.</ref>. [[سیره امام علی]] {{ع}} گویای آن است که وی نزدیک شدن [[سازمان]] اداری حکومتش را به ثروتمندان بر نمیتافت و بر عدم [[آلودگی]] [[حاکمیت]] علوی با [[سیره]] و [[منش]] ثروتمندان تأکید میورزید. | ||
سوم آنکه امام علی{{ع}} در توزیع درآمد عمومی [[تعجیل]] کرده، اجازه نمیدهد که جمعهای بگذرد و درآمد عمومی در [[خزانه]] [[بیت المال]] باقی بماند. او در شامگاه هر [[پنجشنبه]] و پس از [[توزیع]] عادلانه بیت المال، [[وضو]] میگرفت و دو رکعت [[نماز]] به جا میآورد<ref>{{متن حدیث|أَنَّهُ كَانَ يَقْسِمُ مَا فِي بَيْتِ الْمَالِ فَلَا تَأْتِي الْجُمُعَةُ وَ فِي بَيْتِ الْمَالِ شَيْءٌ وَ يَأْمُرُ بِبَيْتِ الْمَالِ فِي كُلِّ عَشِيَّةِ خَمِيسٍ- فَيُنْضَحُ بِالْمَاءِ ثُمَّ يُصَلِّي فِيهِ رَكْعَتَيْنِ}}؛ موسوعة الامام علی{{ع}}، ج۴، ص۱۹۰.</ref>. | سوم آنکه امام علی {{ع}} در توزیع درآمد عمومی [[تعجیل]] کرده، اجازه نمیدهد که جمعهای بگذرد و درآمد عمومی در [[خزانه]] [[بیت المال]] باقی بماند. او در شامگاه هر [[پنجشنبه]] و پس از [[توزیع]] عادلانه بیت المال، [[وضو]] میگرفت و دو رکعت [[نماز]] به جا میآورد<ref>{{متن حدیث|أَنَّهُ كَانَ يَقْسِمُ مَا فِي بَيْتِ الْمَالِ فَلَا تَأْتِي الْجُمُعَةُ وَ فِي بَيْتِ الْمَالِ شَيْءٌ وَ يَأْمُرُ بِبَيْتِ الْمَالِ فِي كُلِّ عَشِيَّةِ خَمِيسٍ- فَيُنْضَحُ بِالْمَاءِ ثُمَّ يُصَلِّي فِيهِ رَكْعَتَيْنِ}}؛ موسوعة الامام علی {{ع}}، ج۴، ص۱۹۰.</ref>. | ||
چهارم آنکه رسیدگی به [[فقیران]] و [[یتیمان]] را مورد توجه خاص قرار میدهد<ref>موسوعة الامام علی{{ع}}، ج۴، ص۲۰۴-۲۰۹.</ref>؛ به گونهای که رسیدگی به فقیران و یتیمان از شاخصههای [[سیره علوی]] است، و موارد فراوانی از رسیدگی شخصی و مستقیم آن [[حضرت]] به [[محرومان]] ثبت شده است. | چهارم آنکه رسیدگی به [[فقیران]] و [[یتیمان]] را مورد توجه خاص قرار میدهد<ref>موسوعة الامام علی {{ع}}، ج۴، ص۲۰۴-۲۰۹.</ref>؛ به گونهای که رسیدگی به فقیران و یتیمان از شاخصههای [[سیره علوی]] است، و موارد فراوانی از رسیدگی شخصی و مستقیم آن [[حضرت]] به [[محرومان]] ثبت شده است. | ||
پنجم آنکه [[امام علی]]{{ع}} بر [[صرفهجویی]] در هزینههای [[اداری]] بیت المال تأکید میورزد و به [[کارگزاران]] خود توصیه میکند که حتی در استفاده از قلم و [[کاغذ]] صرفهجویی کنند و از زیادهنویسی بپرهیزند؛ زیرا بیت المال [[مسلمین]] [[تحمل]] ضرر را ندارد<ref>{{متن حدیث|كَتَبَ إِلَى عُمَّالِهِ أَدِقُّوا أَقْلَامَكُمْ وَ قَارِبُوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ وَ احْذِفُوا عَنِّي فُضُولَكُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِي وَ إِيَّاكُمْ وَ الْإِكْثَارَ فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِينَ لَا تَحْتَمِلُ الْإِضْرَارَ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۷۵.</ref>. افزون بر این، [[التزام]] آن حضرت به صرفهجویی در هزینههای [[حکومتی]] به حدی بود که حتی از چراغ بیت المال هنگام [[گفتوگو]] درباره [[منافع شخصی]] افراد دیگر استفاده نمیکرد. چنین روشی دقیقاً برای سبک کردن بار بیت المال و امکان توزیع هر چه بیشتر آن در میان [[نیازمندان]] بود. | پنجم آنکه [[امام علی]] {{ع}} بر [[صرفهجویی]] در هزینههای [[اداری]] بیت المال تأکید میورزد و به [[کارگزاران]] خود توصیه میکند که حتی در استفاده از قلم و [[کاغذ]] صرفهجویی کنند و از زیادهنویسی بپرهیزند؛ زیرا بیت المال [[مسلمین]] [[تحمل]] ضرر را ندارد<ref>{{متن حدیث|كَتَبَ إِلَى عُمَّالِهِ أَدِقُّوا أَقْلَامَكُمْ وَ قَارِبُوا بَيْنَ سُطُورِكُمْ وَ احْذِفُوا عَنِّي فُضُولَكُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعَانِي وَ إِيَّاكُمْ وَ الْإِكْثَارَ فَإِنَّ أَمْوَالَ الْمُسْلِمِينَ لَا تَحْتَمِلُ الْإِضْرَارَ}}؛ بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۲۷۵.</ref>. افزون بر این، [[التزام]] آن حضرت به صرفهجویی در هزینههای [[حکومتی]] به حدی بود که حتی از چراغ بیت المال هنگام [[گفتوگو]] درباره [[منافع شخصی]] افراد دیگر استفاده نمیکرد. چنین روشی دقیقاً برای سبک کردن بار بیت المال و امکان توزیع هر چه بیشتر آن در میان [[نیازمندان]] بود. | ||
همه ادلههای یادشده، دو [[راهبرد]] «توزیع عادلانه درآمد عمومی» و «صرفهجویی در هزینههای اداری [[حکومت]]» را در جایگاه مهمترین و بنیادیترین آموزه [[اقتصادی]] [[جامعه آرمانی]] [[علوی]] قرار میدهد و تمام [[سیاستها]] و برنامههای اقتصادی دیگر را به صورت [[تابعی]] از راهبرد مزبور در میآورد. [[بدیهی]] است بر پایه این راهبرد، ضریب [[همدلی]] و [[برادری]] در میان [[مسلمانان]] افزایش مییابد و مسیر گردش [[اجتماعی]] تلاش اقتصادی نه بر مبنای [[سود]] و [[رفاه]] شخصی، که بر پایه سود و رفاه جمعی و کسب [[رضایت الهی]] [[استوار]] میگردد و [[فقر]] و [[محرومیت]]، حتی اگر کاملاً محو نشود، مهار و محدود خواهد شد.<ref>[[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۱۸۲.</ref> | همه ادلههای یادشده، دو [[راهبرد]] «توزیع عادلانه درآمد عمومی» و «صرفهجویی در هزینههای اداری [[حکومت]]» را در جایگاه مهمترین و بنیادیترین آموزه [[اقتصادی]] [[جامعه آرمانی]] [[علوی]] قرار میدهد و تمام [[سیاستها]] و برنامههای اقتصادی دیگر را به صورت [[تابعی]] از راهبرد مزبور در میآورد. [[بدیهی]] است بر پایه این راهبرد، ضریب [[همدلی]] و [[برادری]] در میان [[مسلمانان]] افزایش مییابد و مسیر گردش [[اجتماعی]] تلاش اقتصادی نه بر مبنای [[سود]] و [[رفاه]] شخصی، که بر پایه سود و رفاه جمعی و کسب [[رضایت الهی]] [[استوار]] میگردد و [[فقر]] و [[محرومیت]]، حتی اگر کاملاً محو نشود، مهار و محدود خواهد شد.<ref>[[سید عباس نبوی|نبوی، سید عباس]]، [[جامعه آرمانی (مقاله)| مقاله «جامعه آرمانی»]]، [[دانشنامه امام علی ج۶ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۶]]، ص ۱۸۲.</ref> | ||
==[[سیاستهای کلی اقتصادی]] از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}}== | == [[سیاستهای کلی اقتصادی]] از دیدگاه [[امام علی]] {{ع}} == | ||
در [[نهج البلاغه]] و دیگر مجموعههای [[حدیثی]] مطالب بسیاری از امام علی{{ع}} در خصوص سیاستهای کلی اقتصادی به چشم میخورد که اگر هر فرد و یا [[حکومتی]] در آنها [[تأمل]] و سپس عمل نماید، دستاوردهای درخشانی در جهت رونق [[اقتصادی]] به دست خواهد آورد که در این جا به بعضی از آنها اشاره میکنیم: | در [[نهج البلاغه]] و دیگر مجموعههای [[حدیثی]] مطالب بسیاری از امام علی {{ع}} در خصوص سیاستهای کلی اقتصادی به چشم میخورد که اگر هر فرد و یا [[حکومتی]] در آنها [[تأمل]] و سپس عمل نماید، دستاوردهای درخشانی در جهت رونق [[اقتصادی]] به دست خواهد آورد که در این جا به بعضی از آنها اشاره میکنیم: | ||
===جهتگیری کلی در [[برنامهریزی]] اقتصادی=== | === جهتگیری کلی در [[برنامهریزی]] اقتصادی === | ||
آن [[حضرت]] در قسمتی از نامهاش به [[مالک اشتر]] میفرماید: | آن [[حضرت]] در قسمتی از نامهاش به [[مالک اشتر]] میفرماید: | ||
{{متن حدیث| وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّعِيَّةَ طَبَقَاتٌ لَا يَصْلُحُ بَعْضُهَا إِلَّا بِبَعْضٍ وَ لَا غِنَى بِبَعْضِهَا عَنْ بَعْضٍ فَمِنْهَا جُنُودُ اللَّهِ وَ مِنْهَا كُتَّابُ الْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّةِ وَ مِنْهَا قُضَاةُ الْعَدْلِ وَ مِنْهَا عُمَّالُ الْإِنْصَافِ وَ الرِّفْقِ وَ مِنْهَا أَهْلُ الْجِزْيَةِ وَ الْخَرَاجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ مُسْلِمَةِ النَّاسِ وَ مِنْهَا التُّجَّارُ وَ أَهْلُ الصِّنَاعَاتِ وَ مِنْهَا الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ ذَوِي الْحَاجَاتِ وَ الْمَسْكَنَةِ وَ كُلٌّ قَدْ سَمَّى اللَّهُ لَهُ سَهْمَهُ وَ وَضَعَ عَلَى حَدِّهِ [وَ فَرِيضَتِهِ] فَرِيضَةً فِي كِتَابِهِ أَوْ سُنَّةِ نَبِيِّهِ{{صل}} عَهْداً مِنْهُ عِنْدَنَا مَحْفُوظاً...}}؛ | {{متن حدیث| وَ اعْلَمْ أَنَّ الرَّعِيَّةَ طَبَقَاتٌ لَا يَصْلُحُ بَعْضُهَا إِلَّا بِبَعْضٍ وَ لَا غِنَى بِبَعْضِهَا عَنْ بَعْضٍ فَمِنْهَا جُنُودُ اللَّهِ وَ مِنْهَا كُتَّابُ الْعَامَّةِ وَ الْخَاصَّةِ وَ مِنْهَا قُضَاةُ الْعَدْلِ وَ مِنْهَا عُمَّالُ الْإِنْصَافِ وَ الرِّفْقِ وَ مِنْهَا أَهْلُ الْجِزْيَةِ وَ الْخَرَاجِ مِنْ أَهْلِ الذِّمَّةِ وَ مُسْلِمَةِ النَّاسِ وَ مِنْهَا التُّجَّارُ وَ أَهْلُ الصِّنَاعَاتِ وَ مِنْهَا الطَّبَقَةُ السُّفْلَى مِنْ ذَوِي الْحَاجَاتِ وَ الْمَسْكَنَةِ وَ كُلٌّ قَدْ سَمَّى اللَّهُ لَهُ سَهْمَهُ وَ وَضَعَ عَلَى حَدِّهِ [وَ فَرِيضَتِهِ] فَرِيضَةً فِي كِتَابِهِ أَوْ سُنَّةِ نَبِيِّهِ {{صل}} عَهْداً مِنْهُ عِنْدَنَا مَحْفُوظاً...}}؛ | ||
و بدان که [[ملت]] آمیزهای است از قشرهای گوناگون که هر جزء آن جز در پیوند با جزء دیگر سامان نمییابد و بخشی [[بینیاز]] از بخش دیگر نیست. بخشی [[لشکریان]] خدایند و گروهی دبیران دیوانی و مردمی، برخی بر پای دارندگان دادند و جمعی [[کارگزاران]] [[انصاف]] و ارفاق بعضی [[اهل]] ذمهاند و جزیهپرداز و شماری [[مسلمان]] و [[خراج]] گذار، بعضی تاجرند و برخی دیگر پیشهوران و صنعتگران و سرانجام، گروهی از قشرهای پایین جامعهاند که نیازمند و زمینگیرند. و [[خداوند]] سهم خاص هر یک را در کتاب خود و [[سنت پیامبر]] -که [[درود خدا]] بر او خاندانش باد - مشخص کرده و در جایگاه بایستهشان نشانده است که به عنوان پیمانی از او در نزد ما محفوظ است. | و بدان که [[ملت]] آمیزهای است از قشرهای گوناگون که هر جزء آن جز در پیوند با جزء دیگر سامان نمییابد و بخشی [[بینیاز]] از بخش دیگر نیست. بخشی [[لشکریان]] خدایند و گروهی دبیران دیوانی و مردمی، برخی بر پای دارندگان دادند و جمعی [[کارگزاران]] [[انصاف]] و ارفاق بعضی [[اهل]] ذمهاند و جزیهپرداز و شماری [[مسلمان]] و [[خراج]] گذار، بعضی تاجرند و برخی دیگر پیشهوران و صنعتگران و سرانجام، گروهی از قشرهای پایین جامعهاند که نیازمند و زمینگیرند. و [[خداوند]] سهم خاص هر یک را در کتاب خود و [[سنت پیامبر]] -که [[درود خدا]] بر او خاندانش باد - مشخص کرده و در جایگاه بایستهشان نشانده است که به عنوان پیمانی از او در نزد ما محفوظ است. | ||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
در [[نظام]] خدایی، همگان در راحت و گشایشند و هر یک را بر [[زمامدار]] حقی است برابر آنچه وضع او را سامان دهد و زمامدار [[مسلمانان]] نمیتواند از زیر بار وظیفهای که در این خصوص خداوند بر دوش او نهاده است به [[شایستگی]] بیرون آید جز با تلاش و کمک گرفتن از [[خدا]] و آماده کردن خود بر [[پایبندی]] به حق و صیر در تمامی موارد، چه سبک باشد و چه سنگین»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۷۶.</ref> | در [[نظام]] خدایی، همگان در راحت و گشایشند و هر یک را بر [[زمامدار]] حقی است برابر آنچه وضع او را سامان دهد و زمامدار [[مسلمانان]] نمیتواند از زیر بار وظیفهای که در این خصوص خداوند بر دوش او نهاده است به [[شایستگی]] بیرون آید جز با تلاش و کمک گرفتن از [[خدا]] و آماده کردن خود بر [[پایبندی]] به حق و صیر در تمامی موارد، چه سبک باشد و چه سنگین»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۷۶.</ref> | ||
===[[عمران]] و [[آبادانی]] [[کشور]]=== | === [[عمران]] و [[آبادانی]] [[کشور]] === | ||
یکی دیگر از اصول کلی در [[برنامهریزی]] [[اقتصادی]] [[امام علی]]{{ع}} توجه به آبادانی کشور و رونق دادن به کسب و [[تجارت]] است، چنان که میفرماید: | یکی دیگر از اصول کلی در [[برنامهریزی]] [[اقتصادی]] [[امام علی]] {{ع}} توجه به آبادانی کشور و رونق دادن به کسب و [[تجارت]] است، چنان که میفرماید: | ||
{{متن حدیث|وَ لْيَكُنْ نَظَرُكَ فِي عِمَارَةِ الْأَرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِكَ فِي اسْتِجْلَابِ الْخَرَاجِ لِأَنَّ ذَلِكَ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِالْعِمَارَةِ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَةٍ أَخْرَبَ الْبِلَادَ وَ أَهْلَكَ الْعِبَادَ وَ لَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلَّا قَلِيلًا}}؛ | {{متن حدیث|وَ لْيَكُنْ نَظَرُكَ فِي عِمَارَةِ الْأَرْضِ أَبْلَغَ مِنْ نَظَرِكَ فِي اسْتِجْلَابِ الْخَرَاجِ لِأَنَّ ذَلِكَ لَا يُدْرَكُ إِلَّا بِالْعِمَارَةِ وَ مَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَةٍ أَخْرَبَ الْبِلَادَ وَ أَهْلَكَ الْعِبَادَ وَ لَمْ يَسْتَقِمْ أَمْرُهُ إِلَّا قَلِيلًا}}؛ | ||
«و سزاوار است که بیشتر از گردآوری خراج و [[مالیات]] به عمران [[زمین]] بیندیشی؛ زیرا خراج جز از راه [[عمران]] به دست نمیآید و هر کس بدون عمران، [[خراج]] بگیرد، [[کشور]] را ویران و [[ملت]] را نابود میکند و فرمانرواییاش، چندان نمیپاید»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | «و سزاوار است که بیشتر از گردآوری خراج و [[مالیات]] به عمران [[زمین]] بیندیشی؛ زیرا خراج جز از راه [[عمران]] به دست نمیآید و هر کس بدون عمران، [[خراج]] بگیرد، [[کشور]] را ویران و [[ملت]] را نابود میکند و فرمانرواییاش، چندان نمیپاید»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | ||
خط ۱۱۰: | خط ۱۱۰: | ||
«تا بخواهی [[آبادانی زمین]] توسعه پذیر است و تنها زمینهساز ویرانیاش ورشکستگی زمینیان است که یگانه رمز آن در [[آزمندی]] [[نفسانی]] [[زمامداران]] به خواسته اندوزی و بدگمانیشان به پاییدن و بهرهگیری ناچیزشان از عبرتها خلاصه میشود»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۷۷.</ref> | «تا بخواهی [[آبادانی زمین]] توسعه پذیر است و تنها زمینهساز ویرانیاش ورشکستگی زمینیان است که یگانه رمز آن در [[آزمندی]] [[نفسانی]] [[زمامداران]] به خواسته اندوزی و بدگمانیشان به پاییدن و بهرهگیری ناچیزشان از عبرتها خلاصه میشود»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۷۷.</ref> | ||
===جلوگیری از [[رشد]] انگلهای [[اقتصادی]]=== | === جلوگیری از [[رشد]] انگلهای [[اقتصادی]] === | ||
[[مسؤولان]] و [[کارگزاران]] هر [[حکومت]] برای خود، [[خواص]] و نزدیکانی دارند که برخی از آنها چشم به استفاده از امکانات و بهرهجویی و [[لذت]] بردن از [[اموال]] [[مردم]] را دارند و اینان انگلهایی هستند که رشد و ازدیاد آنان باعث اضمحلال یک [[نظام]] خواهد شد. [[امام علی]]{{ع}} به کارگزاران خود اکیداً توصیه میکند که از چنین عناصر خطرناکی بپرهیزید، آنجا که میفرماید: | [[مسؤولان]] و [[کارگزاران]] هر [[حکومت]] برای خود، [[خواص]] و نزدیکانی دارند که برخی از آنها چشم به استفاده از امکانات و بهرهجویی و [[لذت]] بردن از [[اموال]] [[مردم]] را دارند و اینان انگلهایی هستند که رشد و ازدیاد آنان باعث اضمحلال یک [[نظام]] خواهد شد. [[امام علی]] {{ع}} به کارگزاران خود اکیداً توصیه میکند که از چنین عناصر خطرناکی بپرهیزید، آنجا که میفرماید: | ||
{{متن حدیث|ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِي خَاصَّةً وَ بِطَانَةً فِيهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَ تَطَاوُلٌ وَ قِلَّةُ إِنْصَافٍ فِي مُعَامَلَةٍ فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولَئِكَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْكَ الْأَحْوَالِ وَ لَا تُقْطِعَنَّ لِأَحَدٍ مِنْ حَاشِيَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ قَطِيعَةً وَ لَا يَطْمَعَنَّ مِنْكَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ فِي شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَكٍ يَحْمِلُونَ مَئُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِمْ فَيَكُونَ مَهْنَأُ ذَلِكَ لَهُمْ دُونَكَ وَ عَيْبُهُ عَلَيْكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ | {{متن حدیث|ثُمَّ إِنَّ لِلْوَالِي خَاصَّةً وَ بِطَانَةً فِيهِمُ اسْتِئْثَارٌ وَ تَطَاوُلٌ وَ قِلَّةُ إِنْصَافٍ فِي مُعَامَلَةٍ فَاحْسِمْ مَادَّةَ أُولَئِكَ بِقَطْعِ أَسْبَابِ تِلْكَ الْأَحْوَالِ وَ لَا تُقْطِعَنَّ لِأَحَدٍ مِنْ حَاشِيَتِكَ وَ خَاصَّتِكَ قَطِيعَةً وَ لَا يَطْمَعَنَّ مِنْكَ فِي اعْتِقَادِ عُقْدَةٍ تَضُرُّ بِمَنْ يَلِيهَا مِنَ النَّاسِ فِي شِرْبٍ أَوْ عَمَلٍ مُشْتَرَكٍ يَحْمِلُونَ مَئُونَتَهُ عَلَى غَيْرِهِمْ فَيَكُونَ مَهْنَأُ ذَلِكَ لَهُمْ دُونَكَ وَ عَيْبُهُ عَلَيْكَ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ}}؛ | ||
«وانگهی، زمامداران را خواص و نزدیکانی است که در وجودشان خصلتهایی چون [[خودکامگی]]، [[چپاولگری]] و [[نامردی]] در [[روابط اقتصادی]] با دیگران وجود دارد. پس بر تو است که اسباب چنین خصلتهایی را ریشهکن نمایی. هیچ گاه به هیچ یک از حاشیه نشینان و خواصت زمینی مبخش و هرگز اجازه مده که بر تو در [[احداث]] کشتزاری [[طمع]] کنند که کشاورزان مجاورش در سهم آب یا کاری که همگان به [[یاری]] یکدیگر انجام دادهاند زیان ببینند یا این که هزینه کشتزار اینان بر آنان [[تحمیل]] شود که در این صورت در عیش و نوششان بهرهای نخواهی داشت، اما [[ننگ]] [[کردار]] بدشان در [[دنیا]] و [[آخرت]] بر شخص تو خواهد بود»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۷۸.</ref> | «وانگهی، زمامداران را خواص و نزدیکانی است که در وجودشان خصلتهایی چون [[خودکامگی]]، [[چپاولگری]] و [[نامردی]] در [[روابط اقتصادی]] با دیگران وجود دارد. پس بر تو است که اسباب چنین خصلتهایی را ریشهکن نمایی. هیچ گاه به هیچ یک از حاشیه نشینان و خواصت زمینی مبخش و هرگز اجازه مده که بر تو در [[احداث]] کشتزاری [[طمع]] کنند که کشاورزان مجاورش در سهم آب یا کاری که همگان به [[یاری]] یکدیگر انجام دادهاند زیان ببینند یا این که هزینه کشتزار اینان بر آنان [[تحمیل]] شود که در این صورت در عیش و نوششان بهرهای نخواهی داشت، اما [[ننگ]] [[کردار]] بدشان در [[دنیا]] و [[آخرت]] بر شخص تو خواهد بود»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۷۸.</ref> | ||
===[[امنیت اقتصادی]]=== | === [[امنیت اقتصادی]] === | ||
[[امنیت]] در برنامهریزیهای [[اقتصادی]]، عامل مهمی است که بدون آن، رونق و [[شکوفایی]] اقتصادی امکانپذیر نیست. منظور از چنین [[امنیتی]]، [[شیوه]] برخورد [[دولت]] با [[تجار]] و کسبه و تولیدکنندگان و [[کارگران]] و [[برنامهریزی]] دولتی در جهت امنیت شغلی آنان است. آن [[حضرت]] در این باره میفرماید: | [[امنیت]] در برنامهریزیهای [[اقتصادی]]، عامل مهمی است که بدون آن، رونق و [[شکوفایی]] اقتصادی امکانپذیر نیست. منظور از چنین [[امنیتی]]، [[شیوه]] برخورد [[دولت]] با [[تجار]] و کسبه و تولیدکنندگان و [[کارگران]] و [[برنامهریزی]] دولتی در جهت امنیت شغلی آنان است. آن [[حضرت]] در این باره میفرماید: | ||
{{متن حدیث|... وَ لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ وَ لَا تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ وَ لَا تَبِيعُنَّ لِلنَّاسِ فِي الْخَرَاجِ كِسْوَةَ شِتَاءٍ وَ لَا صَيْفٍ وَ لَا دَابَّةً يَعْتَمِلُونَ عَلَيْهَا وَ لَا عَبْداً وَ لَا تَضْرِبُنَّ أَحَداً سَوْطاً لِمَكَانِ دِرْهَمٍ وَ لَا تَمَسُّنَّ مَالَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلٍّ وَ لَا مُعَاهَدٍ إِلَّا أَنْ تَجِدُوا فَرَساً أَوْ سِلَاحاً يُعْدَى بِهِ عَلَى أَهْلِ الْإِسْلَامِ فَإِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَدَعَ ذَلِكَ فِي أَيْدِي أَعْدَاءِ الْإِسْلَامِ فَيَكُونَ شَوْكَةً عَلَيْهِ}}؛ | {{متن حدیث|... وَ لَا تُحْشِمُوا أَحَداً عَنْ حَاجَتِهِ وَ لَا تَحْبِسُوهُ عَنْ طَلِبَتِهِ وَ لَا تَبِيعُنَّ لِلنَّاسِ فِي الْخَرَاجِ كِسْوَةَ شِتَاءٍ وَ لَا صَيْفٍ وَ لَا دَابَّةً يَعْتَمِلُونَ عَلَيْهَا وَ لَا عَبْداً وَ لَا تَضْرِبُنَّ أَحَداً سَوْطاً لِمَكَانِ دِرْهَمٍ وَ لَا تَمَسُّنَّ مَالَ أَحَدٍ مِنَ النَّاسِ مُصَلٍّ وَ لَا مُعَاهَدٍ إِلَّا أَنْ تَجِدُوا فَرَساً أَوْ سِلَاحاً يُعْدَى بِهِ عَلَى أَهْلِ الْإِسْلَامِ فَإِنَّهُ لَا يَنْبَغِي لِلْمُسْلِمِ أَنْ يَدَعَ ذَلِكَ فِي أَيْدِي أَعْدَاءِ الْإِسْلَامِ فَيَكُونَ شَوْكَةً عَلَيْهِ}}؛ | ||
«... هرگز مبادا کسی را از ما یحتاجش باز دارید و از رسیدن به خواستهاش بیبهره نمایید، هرگز مبادا از برای گردآوری [[خراج]]، [[پوشاک]] زمستانی یا تابستانی کسی را یا [[حیوان]] سواری را که با آن کار میکند یا برده خدمتکارش را بفروشید، هرگز مبادا احدی از [[مردم]] را برای درهمی بیارزش تازیانه بزنید، و هرگز مبادا به [[مال]] خواسته احدی از مردم - [[مسلمان]] [[نمازگزار]] یا اقلیتهای در گرو [[پیمان]] -دست بیازید، مگر اسب و [[جنگ]] افزاری بیابید که در [[تجاوز]] به [[مسلمانان]] به کار گرفته شده است. در چنین صورتی سزاوار نیست که مسلمان، آنان را در [[اختیار]] [[دشمن]] باقی بگذارد تا بر [[ضد]] مسلمان شوکتی بیابد»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱.</ref>. | «... هرگز مبادا کسی را از ما یحتاجش باز دارید و از رسیدن به خواستهاش بیبهره نمایید، هرگز مبادا از برای گردآوری [[خراج]]، [[پوشاک]] زمستانی یا تابستانی کسی را یا [[حیوان]] سواری را که با آن کار میکند یا برده خدمتکارش را بفروشید، هرگز مبادا احدی از [[مردم]] را برای درهمی بیارزش تازیانه بزنید، و هرگز مبادا به [[مال]] خواسته احدی از مردم - [[مسلمان]] [[نمازگزار]] یا اقلیتهای در گرو [[پیمان]] -دست بیازید، مگر اسب و [[جنگ]] افزاری بیابید که در [[تجاوز]] به [[مسلمانان]] به کار گرفته شده است. در چنین صورتی سزاوار نیست که مسلمان، آنان را در [[اختیار]] [[دشمن]] باقی بگذارد تا بر [[ضد]] مسلمان شوکتی بیابد»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۱.</ref>. | ||
آن حضرت{{ع}} در جای دیگر در همین باره میفرماید: | آن حضرت {{ع}} در جای دیگر در همین باره میفرماید: | ||
{{متن حدیث|انْطَلِقْ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ}}؛ | {{متن حدیث|انْطَلِقْ عَلَى تَقْوَى اللَّهِ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ لَا تُرَوِّعَنَّ مُسْلِماً وَ لَا تَجْتَازَنَّ عَلَيْهِ كَارِهاً وَ لَا تَأْخُذَنَّ مِنْهُ أَكْثَرَ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِي مَالِهِ}}؛ | ||
بر مبنای تقوای خدایی که یگانه است و برای او شریکی نیست به پیش رو! هرگز مبادا [[مسلمانی]] را بیمناکسازی یا بر ([[زمین]] و باغ) او به غیر دلخواهش و به [[زور]] وارد شوی و گذر کنی یا از او چیزی بیشتر از آنچه [[حق خدا]] در [[مال]] اوست بگیری»<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>. | بر مبنای تقوای خدایی که یگانه است و برای او شریکی نیست به پیش رو! هرگز مبادا [[مسلمانی]] را بیمناکسازی یا بر ([[زمین]] و باغ) او به غیر دلخواهش و به [[زور]] وارد شوی و گذر کنی یا از او چیزی بیشتر از آنچه [[حق خدا]] در [[مال]] اوست بگیری»<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref>. | ||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
در این هنگام اگر گویندهای جواب منفی داد، دیگر سخن خود را تکرار مکن، ولی اگر [[توانگری]] جواب مثبت داد همراهش روان شو با [[پرهیز]] از هر گونه [[هراس]] افکنی، [[تهدید]]، [[سختگیری]] و [[تحمیل]]. پس هر آنچه از زر و سیم (نقدینه) به تو داد بستان. اگر (اموالی از نوع) گاو و گوسفند و شتر داشت، بیاجازه و سرزده بر آن داخل مشو؛ زیرا که (هر چند تو را به عنوان [[نماینده]] [[ولی امر]]، سهمی در آن هست اما) بیشتر آن، [[ملک]] اوست. بنابر این به هنگام آمدن بدان جا نباید با آهنگ زور و [[سلطه]] بر آن دامها وارد شوی، به هیچ روی دامی را رم مده و هراسانش مکن که این، رنجش دامدار را در پی خواهد داشت»<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۶.</ref>۳۷۹ | در این هنگام اگر گویندهای جواب منفی داد، دیگر سخن خود را تکرار مکن، ولی اگر [[توانگری]] جواب مثبت داد همراهش روان شو با [[پرهیز]] از هر گونه [[هراس]] افکنی، [[تهدید]]، [[سختگیری]] و [[تحمیل]]. پس هر آنچه از زر و سیم (نقدینه) به تو داد بستان. اگر (اموالی از نوع) گاو و گوسفند و شتر داشت، بیاجازه و سرزده بر آن داخل مشو؛ زیرا که (هر چند تو را به عنوان [[نماینده]] [[ولی امر]]، سهمی در آن هست اما) بیشتر آن، [[ملک]] اوست. بنابر این به هنگام آمدن بدان جا نباید با آهنگ زور و [[سلطه]] بر آن دامها وارد شوی، به هیچ روی دامی را رم مده و هراسانش مکن که این، رنجش دامدار را در پی خواهد داشت»<ref>نهج البلاغه، نامه ۲۵.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۶.</ref>۳۷۹ | ||
===رعایت [[حقوق محرومان]] در [[تعیین بودجه اقتصادی]]=== | === رعایت [[حقوق محرومان]] در [[تعیین بودجه اقتصادی]] === | ||
[[محرومان]] و [[مستضعفان]] همواره مورد توصیه [[حضرت امیر]]{{ع}} بودهاند. آن بزرگوار لحظهای از رسیدگی به حال آنان [[غافل]] نبود. نه تنها خود چنین بود، بلکه این امر را به کارگزارانش هم توصیه میکرد. در این جا یک نمونه از سفارشهای آن [[حضرت]] را در این باره میآوریم: | [[محرومان]] و [[مستضعفان]] همواره مورد توصیه [[حضرت امیر]] {{ع}} بودهاند. آن بزرگوار لحظهای از رسیدگی به حال آنان [[غافل]] نبود. نه تنها خود چنین بود، بلکه این امر را به کارگزارانش هم توصیه میکرد. در این جا یک نمونه از سفارشهای آن [[حضرت]] را در این باره میآوریم: | ||
{{متن حدیث|ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى فَإِنَّ فِي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً وَ احْفَظِ لِلَّهِ مَا اسْتَحْفَظَكَ مِنْ حَقِّهِ فِيهِمْ وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَيْتِ مَالِكِ وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِي الْإِسْلَامِ فِي كُلِّ بَلَدٍ فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِي لِلْأَدْنَى وَ كُلٌّ قَدِ اسْتُرْعِيتَ حَقَّهُ وَ لَا يَشْغَلَنَّكَ عَنْهُمْ بَطَرٌ فَإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ [بِتَضْيِيعِ التَّافِهِ] بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِمَّ فَلَا تُشْخِصْ هَمَّكَ عَنْهُمْ وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لَهُمْ وَ تَفَقَّدْ أُمُورَ مَنْ لَا يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْهُمْ مِمَّنْ تَقْتَحِمُهُ الْعُيُونُ وَ تَحْقِرُهُ الرِّجَالُ فَفَرِّغْ لِأُولَئِكَ ثِقَتَكَ مِنْ أَهْلِ الْخَشْيَةِ وَ التَّوَاضُعِ فَلْيَرْفَعْ إِلَيْكَ أُمُورَهُمْ | {{متن حدیث|ثُمَّ اللَّهَ اللَّهَ فِي الطَّبَقَةِ السُّفْلَى مِنَ الَّذِينَ لَا حِيلَةَ لَهُمْ مِنَ الْمَسَاكِينِ وَ الْمُحْتَاجِينَ وَ أَهْلِ الْبُؤْسَى وَ الزَّمْنَى فَإِنَّ فِي هَذِهِ الطَّبَقَةِ قَانِعاً وَ مُعْتَرّاً وَ احْفَظِ لِلَّهِ مَا اسْتَحْفَظَكَ مِنْ حَقِّهِ فِيهِمْ وَ اجْعَلْ لَهُمْ قِسْماً مِنْ بَيْتِ مَالِكِ وَ قِسْماً مِنْ غَلَّاتِ صَوَافِي الْإِسْلَامِ فِي كُلِّ بَلَدٍ فَإِنَّ لِلْأَقْصَى مِنْهُمْ مِثْلَ الَّذِي لِلْأَدْنَى وَ كُلٌّ قَدِ اسْتُرْعِيتَ حَقَّهُ وَ لَا يَشْغَلَنَّكَ عَنْهُمْ بَطَرٌ فَإِنَّكَ لَا تُعْذَرُ [بِتَضْيِيعِ التَّافِهِ] بِتَضْيِيعِكَ التَّافِهَ لِإِحْكَامِكَ الْكَثِيرَ الْمُهِمَّ فَلَا تُشْخِصْ هَمَّكَ عَنْهُمْ وَ لَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لَهُمْ وَ تَفَقَّدْ أُمُورَ مَنْ لَا يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْهُمْ مِمَّنْ تَقْتَحِمُهُ الْعُيُونُ وَ تَحْقِرُهُ الرِّجَالُ فَفَرِّغْ لِأُولَئِكَ ثِقَتَكَ مِنْ أَهْلِ الْخَشْيَةِ وَ التَّوَاضُعِ فَلْيَرْفَعْ إِلَيْكَ أُمُورَهُمْ | ||
ثُمَّ اعْمَلْ فِيهِمْ بِالْإِعْذَارِ إِلَى اللَّهِ [سُبْحَانَهُ] يَوْمَ تَلْقَاهُ فَإِنَّ هَؤُلَاءِ مِنْ بَيْنِ الرَّعِيَّةِ أَحْوَجُ إِلَى الْإِنْصَافِ مِنْ غَيْرِهِمْ وَ كُلٌّ فَأَعْذِرْ إِلَى اللَّهِ فِي تَأْدِيَةِ حَقِّهِ إِلَيْهِ وَ تَعَهَّدْ أَهْلَ الْيُتْمِ وَ ذَوِي الرِّقَّةِ فِي السِّنِّ مِمَّنْ لَا حِيلَةَ لَهُ وَ لَا يَنْصِبُ لِلْمَسْأَلَةِ نَفْسَهُ وَ ذَلِكَ عَلَى الْوُلَاةِ ثَقِيلٌ وَ الْحَقُّ كُلُّهُ ثَقِيلٌ وَ قَدْ يُخَفِّفُهُ اللَّهُ عَلَى أَقْوَامٍ طَلَبُوا الْعَاقِبَةَ فَصَبَّرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ وَثِقُوا بِصِدْقِ مَوْعُودِ اللَّهِ لَهُمْ}}؛ | ثُمَّ اعْمَلْ فِيهِمْ بِالْإِعْذَارِ إِلَى اللَّهِ [سُبْحَانَهُ] يَوْمَ تَلْقَاهُ فَإِنَّ هَؤُلَاءِ مِنْ بَيْنِ الرَّعِيَّةِ أَحْوَجُ إِلَى الْإِنْصَافِ مِنْ غَيْرِهِمْ وَ كُلٌّ فَأَعْذِرْ إِلَى اللَّهِ فِي تَأْدِيَةِ حَقِّهِ إِلَيْهِ وَ تَعَهَّدْ أَهْلَ الْيُتْمِ وَ ذَوِي الرِّقَّةِ فِي السِّنِّ مِمَّنْ لَا حِيلَةَ لَهُ وَ لَا يَنْصِبُ لِلْمَسْأَلَةِ نَفْسَهُ وَ ذَلِكَ عَلَى الْوُلَاةِ ثَقِيلٌ وَ الْحَقُّ كُلُّهُ ثَقِيلٌ وَ قَدْ يُخَفِّفُهُ اللَّهُ عَلَى أَقْوَامٍ طَلَبُوا الْعَاقِبَةَ فَصَبَّرُوا أَنْفُسَهُمْ وَ وَثِقُوا بِصِدْقِ مَوْعُودِ اللَّهِ لَهُمْ}}؛ | ||
خط ۱۳۸: | خط ۱۳۸: | ||
پس هرگز مبادا سرمستی [[ریاست]] تو را از آنان باز دارد که انجام گرفتن کارهای فراوان و مهم، [[زمین]] ماندن مسؤولیتهای پیش پا افتاده را پوزشی نتواند بود. پس [[اندیشه]] از آنان بر مدار و روی برمگردان و به ویژه امور کسانی از این قشر را بیشتر پرس و جو کن که چندان کوچک و بیشمارند که به چشم نمیآیند و نمیتوانند به تو دست یابند. بدین منظور برای این گروه از [[نیازمندان]]، بخشی از نیروهای مورد اعتمادت را - که [[خداترس]] و افتادهاند - [[آزاد]] بگذار تا گزارش امورشان را نزد تو آورند، سپس در موردشان به گونهای [[اقدام]] کن که در [[روز]] [[دیدار]] با خدایت پوزشی باشد که این قشر را به [[انصاف]] تو بیش از دیگران نیاز است هر چند عملکرد تو باید به گونهای باشد که در پیشگاه خداوندت در [[ارتباط]] با [[حقوق]] همگان پوزشی پذیرفته باشد. از [[یتیمان]] خردسال و [[پیران]] سالخورده که چارهشان نیست و خود را در موضع درخواست نمینشانند، پیوسته [[دلجویی]] کن و این مسؤولیتی است بس گران بر دوش [[زمامداران]] و حق در هر شکل و مصداق گران است، ولی بسا که [[خداوند]] آن را برای مردمی که [[آخرت]] خواهند و با تکیه زدن بر [[راستی]] [[وعده خداوند]] [[شکیبایی]] میورزند، سبک سازد»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۱.</ref> | پس هرگز مبادا سرمستی [[ریاست]] تو را از آنان باز دارد که انجام گرفتن کارهای فراوان و مهم، [[زمین]] ماندن مسؤولیتهای پیش پا افتاده را پوزشی نتواند بود. پس [[اندیشه]] از آنان بر مدار و روی برمگردان و به ویژه امور کسانی از این قشر را بیشتر پرس و جو کن که چندان کوچک و بیشمارند که به چشم نمیآیند و نمیتوانند به تو دست یابند. بدین منظور برای این گروه از [[نیازمندان]]، بخشی از نیروهای مورد اعتمادت را - که [[خداترس]] و افتادهاند - [[آزاد]] بگذار تا گزارش امورشان را نزد تو آورند، سپس در موردشان به گونهای [[اقدام]] کن که در [[روز]] [[دیدار]] با خدایت پوزشی باشد که این قشر را به [[انصاف]] تو بیش از دیگران نیاز است هر چند عملکرد تو باید به گونهای باشد که در پیشگاه خداوندت در [[ارتباط]] با [[حقوق]] همگان پوزشی پذیرفته باشد. از [[یتیمان]] خردسال و [[پیران]] سالخورده که چارهشان نیست و خود را در موضع درخواست نمینشانند، پیوسته [[دلجویی]] کن و این مسؤولیتی است بس گران بر دوش [[زمامداران]] و حق در هر شکل و مصداق گران است، ولی بسا که [[خداوند]] آن را برای مردمی که [[آخرت]] خواهند و با تکیه زدن بر [[راستی]] [[وعده خداوند]] [[شکیبایی]] میورزند، سبک سازد»<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۱.</ref> | ||
===ریشهیابی علل تنگناهای [[اقتصادی]]=== | === ریشهیابی علل تنگناهای [[اقتصادی]] === | ||
کارشناسان [[علم]] [[اقتصاد]]، هنگامی که در خصوص عوامل رکود اقتصاد یک [[کشور]] بحث میکنند معمولاً به علتهای مادی توجه میکنند، اما در یک [[نظام الهی]]، غیر از اینها به عوامل غیر مادی و [[معنوی]] هم توجه میشود و با ریشهیابی آنها اقتصاد کشوری رونق و [[شکوفایی]] میگیرد، چنان که علی{{ع}} در ریشهیابی تنگناهای اقتصادی میفرماید: | کارشناسان [[علم]] [[اقتصاد]]، هنگامی که در خصوص عوامل رکود اقتصاد یک [[کشور]] بحث میکنند معمولاً به علتهای مادی توجه میکنند، اما در یک [[نظام الهی]]، غیر از اینها به عوامل غیر مادی و [[معنوی]] هم توجه میشود و با ریشهیابی آنها اقتصاد کشوری رونق و [[شکوفایی]] میگیرد، چنان که علی {{ع}} در ریشهیابی تنگناهای اقتصادی میفرماید: | ||
{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يَبْتَلِي عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ لِيَتُوبَ تَائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ {{متن قرآن|اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ}}<ref>«و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است * از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد * و شما را با داراییها و پسران، یاوری کند و برایتان بوستانها پدید آورد و جویبارها پدیدار گرداند» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۲.</ref> فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ وَ اسْتَقَالَ خَطِيئَتَهُ وَ بَادَرَ مَنِيَّتَهُ}}؛ | {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ يَبْتَلِي عِبَادَهُ عِنْدَ الْأَعْمَالِ السَّيِّئَةِ بِنَقْصِ الثَّمَرَاتِ وَ حَبْسِ الْبَرَكَاتِ وَ إِغْلَاقِ خَزَائِنِ الْخَيْرَاتِ لِيَتُوبَ تَائِبٌ وَ يُقْلِعَ مُقْلِعٌ وَ يَتَذَكَّرَ مُتَذَكِّرٌ وَ يَزْدَجِرَ مُزْدَجِرٌ وَ قَدْ جَعَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ الِاسْتِغْفَارَ سَبَباً لِدُرُورِ الرِّزْقِ وَ رَحْمَةِ الْخَلْقِ فَقَالَ سُبْحَانَهُ {{متن قرآن|اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ}}<ref>«و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است * از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد * و شما را با داراییها و پسران، یاوری کند و برایتان بوستانها پدید آورد و جویبارها پدیدار گرداند» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۲.</ref> فَرَحِمَ اللَّهُ امْرَأً اسْتَقْبَلَ تَوْبَتَهُ وَ اسْتَقَالَ خَطِيئَتَهُ وَ بَادَرَ مَنِيَّتَهُ}}؛ | ||
آری، هنگامی که [[بندگان خدا]] کارنامهای [[زشت]] ارائه کنند، [[خداوند]] به کاهش میوهها و دریغ داشتن برکتها و فرو بستن درهای [[خزائن]] [[خیرات]]، مبتلاشان میکنند تا شاید که [[توبه]] کاری توبه کند و خودداری، عنان نفس درکشد و مهار سازد. آری، چنین است که خداوند [[استغفار]] را سببی ساخته است برای روزی رسانی و گسترش [[رحمت]] و فرموده است، و از پروردگارتان [[آمرزش]] جویید که بسی [[آمرزنده]] است [[آسمان]] پرباران را به سویتان گسیل میدارد و با [[داراییها]] و [[فرزندان]] به یاریتان میشتابد. [[رحمت خدا]] بر آن کس که از توبه استقبال کند و از خطاها [[پوزش]] طلبد و بر [[مرگ]] پیشی گیرد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۲.</ref> | آری، هنگامی که [[بندگان خدا]] کارنامهای [[زشت]] ارائه کنند، [[خداوند]] به کاهش میوهها و دریغ داشتن برکتها و فرو بستن درهای [[خزائن]] [[خیرات]]، مبتلاشان میکنند تا شاید که [[توبه]] کاری توبه کند و خودداری، عنان نفس درکشد و مهار سازد. آری، چنین است که خداوند [[استغفار]] را سببی ساخته است برای روزی رسانی و گسترش [[رحمت]] و فرموده است، و از پروردگارتان [[آمرزش]] جویید که بسی [[آمرزنده]] است [[آسمان]] پرباران را به سویتان گسیل میدارد و با [[داراییها]] و [[فرزندان]] به یاریتان میشتابد. [[رحمت خدا]] بر آن کس که از توبه استقبال کند و از خطاها [[پوزش]] طلبد و بر [[مرگ]] پیشی گیرد»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۴۳.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۲.</ref> | ||
===فرد و [[اقتصاد]]=== | === فرد و [[اقتصاد]] === | ||
[[امام علی]]{{ع}} هنگامی که [[زندگی فردی]] یک [[مؤمن]] را زمانبندی میکند، برای اقتصاد، همطراز [[عبادت]]، نقش ویژهای قائل است، چنان که میفرماید: | [[امام علی]] {{ع}} هنگامی که [[زندگی فردی]] یک [[مؤمن]] را زمانبندی میکند، برای اقتصاد، همطراز [[عبادت]]، نقش ویژهای قائل است، چنان که میفرماید: | ||
{{متن حدیث|لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ [فِيهَا مَعَايِشَهُ] مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي [فِيهَا] بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ}}؛ | {{متن حدیث|لِلْمُؤْمِنِ ثَلَاثُ سَاعَاتٍ فَسَاعَةٌ يُنَاجِي فِيهَا رَبَّهُ وَ سَاعَةٌ يَرُمُّ [فِيهَا مَعَايِشَهُ] مَعَاشَهُ وَ سَاعَةٌ يُخَلِّي [فِيهَا] بَيْنَ نَفْسِهِ وَ بَيْنَ لَذَّتِهَا فِيمَا يَحِلُّ وَ يَجْمُلُ وَ لَيْسَ لِلْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ شَاخِصاً إِلَّا فِي ثَلَاثٍ مَرَمَّةٍ لِمَعَاشٍ أَوْ خُطْوَةٍ فِي مَعَادٍ أَوْ لَذَّةٍ فِي غَيْرِ مُحَرَّمٍ}}؛ | ||
«در برنامه [[زندگی]] مؤمن، سه [[زمان]] مشخص است: زمانی که در [[نیایش]] با پروردگارش میگذرد؛ زمانی را که در ترمیم گذران خویش به سر میبرد و در تأمین هزینه زندگیاش میکوشد؛ و زمانی که نفس را با [[لذات]] آن در قلمروی که [[مشروع]] و زیباست، تنها و [[آزاد]] میگذارد. [[خردمند]] را نیز نسزد که جز در یکی از این سه مورد به صحنه در آید: سامان دادن به [[زندگی]] و تلاش [[اقتصادی]]؛ برداشت گامی در راه [[معاد]] و [[لذت]] بردن بدون [[ارتکاب گناه]]»<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۹۰.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۳.</ref> | «در برنامه [[زندگی]] مؤمن، سه [[زمان]] مشخص است: زمانی که در [[نیایش]] با پروردگارش میگذرد؛ زمانی را که در ترمیم گذران خویش به سر میبرد و در تأمین هزینه زندگیاش میکوشد؛ و زمانی که نفس را با [[لذات]] آن در قلمروی که [[مشروع]] و زیباست، تنها و [[آزاد]] میگذارد. [[خردمند]] را نیز نسزد که جز در یکی از این سه مورد به صحنه در آید: سامان دادن به [[زندگی]] و تلاش [[اقتصادی]]؛ برداشت گامی در راه [[معاد]] و [[لذت]] بردن بدون [[ارتکاب گناه]]»<ref>نهج البلاغه، کلمات قصار ۳۹۰.</ref><ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۳۸۳.</ref> |