پرش به محتوا

علم حضوری معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۲: خط ۲۲:
*'''کامل‌تر بودن لطف در علم حضوری:''' فرستادن پیامبران و قرار دادن حجت‌ها و اقامۀ معجزات، همگی لطفی است از جانب خداوند سبحان. حال آیا کاملتر بودن لطف به آن نیست که این امور بر زیباترین شکل و برترین نحوه و کاملترین ترکیب صورت گیرد؟ یا آنکه اگر بر این وجه اعلی و برتر هم نباشد محذوری ندارد؟ عقل تردیدی ندارد در اینکه خداوند که لطفش بر بندگان فراوان است، نعمت‌ها و الطاف و حجت‌ها و آیاتش را بر تمام‌ترین و بالاترین و زیباترین وجه جاری می‌گرداند. اگر چه عقل راهی به سوی ادراک همۀ مصالح و حکمت‌هایی که خداوند کارها و افعالش را بر آنها مبتنی نموده است، ندارد، امّا به خاطر حسن ظن به خداوند سبحان، یقین دارد که او همۀ اعمالش را بر حکمت و صلاح مبتنی کرده است. از طرفی آنچه با حکمت او مناسب‌تر است، با توجه به گسترۀ قدرت او، آن است که مخلوقات و افعالش، بر کامل‌ترین وجه و آیات و معجزاتش به نحوه اتمّ باشد و ساختمان خلقش بر متین‌ترین و محکم‌ترین صورت ایجاد شده باشد.
*'''کامل‌تر بودن لطف در علم حضوری:''' فرستادن پیامبران و قرار دادن حجت‌ها و اقامۀ معجزات، همگی لطفی است از جانب خداوند سبحان. حال آیا کاملتر بودن لطف به آن نیست که این امور بر زیباترین شکل و برترین نحوه و کاملترین ترکیب صورت گیرد؟ یا آنکه اگر بر این وجه اعلی و برتر هم نباشد محذوری ندارد؟ عقل تردیدی ندارد در اینکه خداوند که لطفش بر بندگان فراوان است، نعمت‌ها و الطاف و حجت‌ها و آیاتش را بر تمام‌ترین و بالاترین و زیباترین وجه جاری می‌گرداند. اگر چه عقل راهی به سوی ادراک همۀ مصالح و حکمت‌هایی که خداوند کارها و افعالش را بر آنها مبتنی نموده است، ندارد، امّا به خاطر حسن ظن به خداوند سبحان، یقین دارد که او همۀ اعمالش را بر حکمت و صلاح مبتنی کرده است. از طرفی آنچه با حکمت او مناسب‌تر است، با توجه به گسترۀ قدرت او، آن است که مخلوقات و افعالش، بر کامل‌ترین وجه و آیات و معجزاتش به نحوه اتمّ باشد و ساختمان خلقش بر متین‌ترین و محکم‌ترین صورت ایجاد شده باشد.
*'''سزاوارتر بودن انتخاب افضل برای [[امام]]:''' نفس –به ویژه نفس درک‌کننده- که پاک از آلودگی‌ها و آراسته به فضائل است و می‌تواند با آن ملکۀ قدسی، هر فضیلتی را کسب کند، بی‌شک به بهترین خوبی‌ها و شریفترین خصلت‌ها نظر می‌افکند و چرا آن مقام والا و خصلت برتر را اختیار نکند با آنکه انتخاب با اوست و مانعی نیز سد راه نیست و اگر آن منزلت بلند را نمی‌گزید گمان می‌بردیم در ادراک و تشخیص، ضعفی هست و آن نفس، دارای آن برتری و تجرد و قدرت و اختیاری که دربارۀ او گمان رفته است، نمی‌باشد و شکی نیست که علم حضوری برتر از علم ارادی است و چون انتخاب علم حضوری با خود رسول یا امام است، چرا آن را انتخاب نکند و کامل‌تر را برنگزیند و کدامین نفس قدسی و ملکۀ بهشتی، مقام بالاتر و درجۀ برتر را بر نمی‌گزیند؟!
*'''سزاوارتر بودن انتخاب افضل برای [[امام]]:''' نفس –به ویژه نفس درک‌کننده- که پاک از آلودگی‌ها و آراسته به فضائل است و می‌تواند با آن ملکۀ قدسی، هر فضیلتی را کسب کند، بی‌شک به بهترین خوبی‌ها و شریفترین خصلت‌ها نظر می‌افکند و چرا آن مقام والا و خصلت برتر را اختیار نکند با آنکه انتخاب با اوست و مانعی نیز سد راه نیست و اگر آن منزلت بلند را نمی‌گزید گمان می‌بردیم در ادراک و تشخیص، ضعفی هست و آن نفس، دارای آن برتری و تجرد و قدرت و اختیاری که دربارۀ او گمان رفته است، نمی‌باشد و شکی نیست که علم حضوری برتر از علم ارادی است و چون انتخاب علم حضوری با خود رسول یا امام است، چرا آن را انتخاب نکند و کامل‌تر را برنگزیند و کدامین نفس قدسی و ملکۀ بهشتی، مقام بالاتر و درجۀ برتر را بر نمی‌گزیند؟!
:::::#'''رساتر بودن علم حضوری در شباهت:'''صفات رسول و اوصیای او مثال و نمونه ایست از صفات خداوند سبحان، و بی هیچ شبهه‌ای اگر صفات آنها کاملت‌رین صفات و خوی ایشان بهترین خوی باشد، مثالِ رساتر و نمونۀ کامل‌تری خواهند بود، پس علم حضوری سزاوارتر است زیرا نمونۀ کامل‌تری است.(...)
#'''رساتر بودن علم حضوری در شباهت:'''صفات رسول و اوصیای او مثال و نمونه ایست از صفات خداوند سبحان، و بی هیچ شبهه‌ای اگر صفات آنها کاملت‌رین صفات و خوی ایشان بهترین خوی باشد، مثالِ رساتر و نمونۀ کامل‌تری خواهند بود، پس علم حضوری سزاوارتر است زیرا نمونۀ کامل‌تری است.(...)
:::::#'''رساتر بودن علم حضوری در دلالت:'''[[پیامبر]] امین و جانشینان امانت دارش، دلیل بر به وجود آورندۀ هستی‌اند که با نعمت‌های تام و بی شمارش بر مخلوقات تفضّل نموده است. به حکم عقل، دلیل باید برای انجام به عهده دارد، صلاحیت داشته باشد. حال آیا اگر دلیل بر نیکوترین وجه و برترین صفت باشد، دلالت رساتر و اشارت گویاتر نخواهد بود؟ و آیا این مقدار که دلیل آراسته به خصال نیکو باشد کافی است گر چه اتصاف به بالاتر و برتر از آن هم ممکن باشد؟ بی‌شک عقل، درجایی که دلیل دلالت بر ذاتی دارد که هیچ وصفی محیط بر او نمی‌گردد و هیچ درکی به عمقش نمی‌رسد، آن را سزاوار بالاترین منزلت می‌داند تا اشارتش در معرّفی او نزدیک‌تر و بیانش در وصف او تواناتر باشد.
#'''رساتر بودن علم حضوری در دلالت:'''[[پیامبر]] امین و جانشینان امانت دارش، دلیل بر به وجود آورندۀ هستی‌اند که با نعمت‌های تام و بی شمارش بر مخلوقات تفضّل نموده است. به حکم عقل، دلیل باید برای انجام به عهده دارد، صلاحیت داشته باشد. حال آیا اگر دلیل بر نیکوترین وجه و برترین صفت باشد، دلالت رساتر و اشارت گویاتر نخواهد بود؟ و آیا این مقدار که دلیل آراسته به خصال نیکو باشد کافی است گر چه اتصاف به بالاتر و برتر از آن هم ممکن باشد؟ بی‌شک عقل، درجایی که دلیل دلالت بر ذاتی دارد که هیچ وصفی محیط بر او نمی‌گردد و هیچ درکی به عمقش نمی‌رسد، آن را سزاوار بالاترین منزلت می‌داند تا اشارتش در معرّفی او نزدیک‌تر و بیانش در وصف او تواناتر باشد.
:::::#'''محفوظ‌تر بودن صاحب علم حضوری از فریب خوردن:'''اگر درون مردم برای امام آشکار نباشد و پنهانی‌ها را نداند، ممکن است مؤمن ر ازا منافق و سالم را از بیمار تمییز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود شوق و رغبت به انجام کارهای بزرگ نشان می‌دهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن می‌شود که امام فریب آن حسن ظاهر را نخورد و به خاطر اعتماد بر آن زیبائی فریبنده خود را در خطر و دیگران را در مهلکه نیندازد؛ اما اگر علم او حضوری باشد آنچه درون دل‌ها و در گوشه‌ها پنهان است، بر او مخفی نخواهد بود و در این حال چگونه فریب ظاهر آراسته را خورده یا شیدای بیان سحرآمیز می‌گردد؟ پس صاحب علم حضوری از فریب، مصون‌تر و از فریفتگی، دورتر خواهد بود.
#'''محفوظ‌تر بودن صاحب علم حضوری از فریب خوردن:'''اگر درون مردم برای امام آشکار نباشد و پنهانی‌ها را نداند، ممکن است مؤمن ر ازا منافق و سالم را از بیمار تمییز ندهد، چرا که همه ظاهری آراسته داشته و از خود شوق و رغبت به انجام کارهای بزرگ نشان می‌دهند. در چنین حالی چه چیز مانع از آن می‌شود که امام فریب آن حسن ظاهر را نخورد و به خاطر اعتماد بر آن زیبائی فریبنده خود را در خطر و دیگران را در مهلکه نیندازد؛ اما اگر علم او حضوری باشد آنچه درون دل‌ها و در گوشه‌ها پنهان است، بر او مخفی نخواهد بود و در این حال چگونه فریب ظاهر آراسته را خورده یا شیدای بیان سحرآمیز می‌گردد؟ پس صاحب علم حضوری از فریب، مصون‌تر و از فریفتگی، دورتر خواهد بود.
:::::#'''ضروت حضوری بودن علم سفیر و شهید:'''[[پیامبر]] و [[امامانِ]] جانشین او، سفیران خداوند و امانتداران او در میان و شهدای بر ایشانند. حال می‌پرسم: چگونه کسی که چیزی از احوال مردم نمی‌داند و نسبت به اعمال آنها و آنچه در درونشان می‌گذرد، معرفتی ندارد، گواه مردم و سفیر در میان ایشان و امین برایشان باشد؟اما اگر علمش حضوری باشد به حق گواه بر امت و شاهد بر اعمال ایشان خواهد بود و نیز به حق امین بر همه عالم و خیر خواه و سفیر در میان آنها و واسطۀ بین خداوند و آنها خواهد بود که احکام الهی را به مردم برساند و طاعت و عصیان آنها را به محضر عرضه بدارد. این بود بخشی از آنچه برای نزدیک کردن عقل به علم حضوری و مقدم داشتن آن بر علم ارادی به ذهنم رسیده است و اگر در صدد بسط بحث باشیم ادلۀ بیشتری وجود دارد، اما در آنچه گذشت کفایت است»<ref>[[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص۴۷ - ۵۷.</ref>
#'''ضروت حضوری بودن علم سفیر و شهید:'''[[پیامبر]] و [[امامانِ]] جانشین او، سفیران خداوند و امانتداران او در میان و شهدای بر ایشانند. حال می‌پرسم: چگونه کسی که چیزی از احوال مردم نمی‌داند و نسبت به اعمال آنها و آنچه در درونشان می‌گذرد، معرفتی ندارد، گواه مردم و سفیر در میان ایشان و امین برایشان باشد؟اما اگر علمش حضوری باشد به حق گواه بر امت و شاهد بر اعمال ایشان خواهد بود و نیز به حق امین بر همه عالم و خیر خواه و سفیر در میان آنها و واسطۀ بین خداوند و آنها خواهد بود که احکام الهی را به مردم برساند و طاعت و عصیان آنها را به محضر عرضه بدارد. این بود بخشی از آنچه برای نزدیک کردن عقل به علم حضوری و مقدم داشتن آن بر علم ارادی به ذهنم رسیده است و اگر در صدد بسط بحث باشیم ادلۀ بیشتری وجود دارد، اما در آنچه گذشت کفایت است»<ref>[[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص۴۷ - ۵۷.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۵۳٬۳۷۰

ویرایش