پرش به محتوا

امام باقر در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - ' ه‍ ' به 'ه‍ ')
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}
'''[[امام باقر]]{{ع}}'''، پیشوای پنجم [[مسلمانان]] است. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر ، [[علوی]] و فاطمی است. آن حضرت در [[حادثه عاشورا]] و در برخی از مواضع حساس [[سیاسی]] [[زمان]] [[حیات]] پدر حضور داشت. پس از [[شهادت]] پدر و با روی کار آمدن [[عمر بن عبدالعزیز]] و [[رفع ممنوعیت]] نقل حدیث بستری مناسب جهت نشر معارف دین و [[تربیت شاگردان]] برای امام باقر{{ع}} فراهم گردید. امام باقر{{ع}} به جهت وسعتی که به [[علم]] بخشید، به باقرالعلوم مشهور شده است. آن حضرت سرانجام در حدّ فاصل سال‌های ۱۱۵ تا ۱۱۸ ق، به شهادت رسید.  
'''[[امام باقر]] {{ع}}'''، پیشوای پنجم [[مسلمانان]] است. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر، [[علوی]] و فاطمی است. آن حضرت در [[حادثه عاشورا]] و در برخی از مواضع حساس [[سیاسی]] [[زمان]] [[حیات]] پدر حضور داشت. پس از [[شهادت]] پدر و با روی کار آمدن [[عمر بن عبدالعزیز]] و [[رفع ممنوعیت]] نقل حدیث بستری مناسب جهت نشر معارف دین و [[تربیت شاگردان]] برای امام باقر {{ع}} فراهم گردید. امام باقر {{ع}} به جهت وسعتی که به [[علم]] بخشید، به باقرالعلوم مشهور شده است. آن حضرت سرانجام در حدّ فاصل سال‌های ۱۱۵ تا ۱۱۸ ق، به شهادت رسید.  


==مقدمه==
== مقدمه ==
حضرت [[امام]] [[ابو جعفر]] [[محمد بن علی بن الحسین]]{{ع}}، ملقب به [[باقر العلوم]]، پیشوای پنجم امامیّه است. مادر صاحب [[کرامت]] او<ref>الکافی، ج۱، ص۶۴؛ اثبات الوصیة، ص۶۶؛ عیون المعجزات، ص۷۵.</ref> امّ [[عبدالله]] [[فاطمه]]، دختر [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} است<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۴۱؛ الارشاد، ج۲، ص۱۵۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۱.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} آن بانوی بزرگوار را صدیقه‌ای بی‌نظیر در [[خاندان امام حسن]] خوانده است<ref>الکافی، ج۱، ص۶۴.</ref>. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر، [[علوی]] و فاطمی است<ref>شرح الاخبار، ج۳، ص۲۷۷.</ref>.
حضرت [[امام]] [[ابو جعفر]] [[محمد بن علی بن الحسین]] {{ع}}، ملقب به [[باقر العلوم]]، پیشوای پنجم امامیّه است. مادر صاحب [[کرامت]] او<ref>الکافی، ج۱، ص۶۴؛ اثبات الوصیة، ص۶۶؛ عیون المعجزات، ص۷۵.</ref> امّ [[عبدالله]] [[فاطمه]]، دختر [[امام حسن مجتبی]] {{ع}} است<ref>عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۴۱؛ الارشاد، ج۲، ص۱۵۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} آن بانوی بزرگوار را صدیقه‌ای بی‌نظیر در [[خاندان امام حسن]] خوانده است<ref>الکافی، ج۱، ص۶۴.</ref>. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر، [[علوی]] و فاطمی است<ref>شرح الاخبار، ج۳، ص۲۷۷.</ref>.


حضور امام باقر{{ع}} در اوان [[کودکی]] در جریان [[شهادت]] جدش [[سیدالشهدا]]{{ع}} و به یاد سپردنِ [[مصائب]] [[عاشورا]] و رخ‌دادهای پس از آن<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۰.</ref> در کنار پاسخ قاطعانه به [[یزید]] در جهت [[دفاع]] از [[جان]] پدر<ref>اثبات الوصیة، ص۱۷۱.</ref> از مهم‌ترین رویدادهای [[عهد]] کودکی آن حضرت است. [[تاریخ‌نگاران]] عامّه از حضور امام باقر{{ع}} در برخی از مواضع حساس [[سیاسی]] [[زمان]] [[حیات]] پدر خبر می‌دهند. پیشنهاد ضرب [[دینار]] [[اسلامی]] به جای دیناروس رومی در عهد [[عبدالملک بن مروان]] نمونه‌ای از همین خبرهاست<ref>المحاسن و المساوی، ص۴۷۰.</ref>. دو سال پس از شهادت [[حضرت سجاد]]{{ع}} (۹۶ ق / ۹۷ق) که با روی کار آمدن [[عمر بن عبدالعزیز]] (۹۹ق) منجر به [[رفع ممنوعیت]] [[نقل حدیث]] و [[سست]] شدن پایه‌های [[نظام]] [[اموی]] گردیده بستری مناسب جهت نشر [[معارف دین]] و [[تربیت شاگردان]] برای [[امام باقر]]{{ع}} فراهم گردید. آن حضرت پس از دو دهه [[هدایت‌گری]] و [[مجاهدت]] [[علمی]]، در حدّ فاصل سال‌های ۱۱۵ تا ۱۱۸ ق، به شهادت رسید. وجود فرقه‌ای به نام [[باقریه]]<ref>الفرق بین الفرق، ص۴۵.</ref> ـ که به زنده بودن آن حضرت پس از شهادت او [[باور]] داشتند ـ بنابر تحقیق پذیرفتنی نیست<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref>.
حضور امام باقر {{ع}} در اوان [[کودکی]] در جریان [[شهادت]] جدش [[سیدالشهدا]] {{ع}} و به یاد سپردنِ [[مصائب]] [[عاشورا]] و رخ‌دادهای پس از آن<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۰.</ref> در کنار پاسخ قاطعانه به [[یزید]] در جهت [[دفاع]] از [[جان]] پدر<ref>اثبات الوصیة، ص۱۷۱.</ref> از مهم‌ترین رویدادهای [[عهد]] کودکی آن حضرت است. [[تاریخ‌نگاران]] عامّه از حضور امام باقر {{ع}} در برخی از مواضع حساس [[سیاسی]] [[زمان]] [[حیات]] پدر خبر می‌دهند. پیشنهاد ضرب [[دینار]] [[اسلامی]] به جای دیناروس رومی در عهد [[عبدالملک بن مروان]] نمونه‌ای از همین خبرهاست<ref>المحاسن و المساوی، ص۴۷۰.</ref>. دو سال پس از شهادت [[حضرت سجاد]] {{ع}} (۹۶ ق / ۹۷ق) که با روی کار آمدن [[عمر بن عبدالعزیز]] (۹۹ق) منجر به [[رفع ممنوعیت]] [[نقل حدیث]] و [[سست]] شدن پایه‌های [[نظام]] [[اموی]] گردیده بستری مناسب جهت نشر [[معارف دین]] و [[تربیت شاگردان]] برای [[امام باقر]] {{ع}} فراهم گردید. آن حضرت پس از دو دهه [[هدایت‌گری]] و [[مجاهدت]] [[علمی]]، در حدّ فاصل سال‌های ۱۱۵ تا ۱۱۸ ق، به شهادت رسید. وجود فرقه‌ای به نام [[باقریه]]<ref>الفرق بین الفرق، ص۴۵.</ref> ـ که به زنده بودن آن حضرت پس از شهادت او [[باور]] داشتند ـ بنابر تحقیق پذیرفتنی نیست<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref>.


==سفرهای امام==
== سفرهای امام ==
علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارش‌های [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگرباره ایشان در این سرزمین‌ها خبر می‌دهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]]{{ع}} را به آن دیار گسیل می‌دارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرت‌افکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت می‌کند. سفرهای [[حضرت باقر]]{{ع}} به شام با رخدادهایی رنج‌آور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازه‌های [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنج‌هاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر داده‌اند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref>
علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارش‌های [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگرباره ایشان در این سرزمین‌ها خبر می‌دهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]] {{ع}} را به آن دیار گسیل می‌دارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرت‌افکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت می‌کند. سفرهای [[حضرت باقر]] {{ع}} به شام با رخدادهایی رنج‌آور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازه‌های [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنج‌هاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر داده‌اند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref>


==[[جایگاه علمی امام]]==
== [[جایگاه علمی امام]] ==
جایگاه علمی امام [[باقر]]{{ع}} واضح‌تر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} او را باقر خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین [[وصف]]، [[سلام]] [[پیامبر]] را به آن حضرت رساند<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref>. به تصریح پیامبر، از [[امام باقر]]{{ع}} با همین نام در [[تورات]] یاد شده است<ref>کفایة الأثر، ص۵۴.</ref>. آن‌چنان که [[پیشوایان]] لغت [[عرب]] بیان کرده‌اند<ref>المفردات، ص۱۳۸.</ref>، امام باقر{{ع}} به جهت وسعتی که به علم بخشید و [[نهان]] [[علوم]] را شکافت، به [[باقرالعلوم]] به معنای شکافنده [[دانش‌ها]] مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر<ref>الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref> و نیز از [[ابوخالد کابلی]] از [[امام سجاد]]{{ع}}<ref>کمال‌الدین، ج۱، ص۳۱۹.</ref> و از جابربن [[یزید]] الجعفی<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.</ref> گزارش شده است. کثیری از [[عالمان]] [[عامه]] نیز وجه توصیف آن حضرت به [[باقر]] را، شکافندگی او در [[علم]] بیان کرده‌اند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این [[لقب]] بیان داشته‌اند<ref>Kohlberg, Ibid..</ref>. از گفت‌وگوی ابرش کلبی با [[هشام بن عبدالملک]] و [[منازعه]] [[زید بن علی]] با او چنین برمی‌آید که آن حضرت در [[زمان]] [[حیات]] خود به باقرالعلم مشهور بوده است<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. وسعت و [[شهرت]] [[دانش]] آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون [[حکم بن عتیبه]]، مانند [[کودکان]] نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر می‌شدند<ref>الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.</ref>. [[قتاده بن دعامه]] [[فقیه]]، نسب‌شناس و لغوی [[بصره]] که از نگاه ابن‌حنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است<ref>الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.</ref>، پس از گفت‌وگوی [[علمی]] با [[امام]] به آن حضرت عرض کرد: “به [[خدا]] [[سوگند]] من محضر [[فقها]] و [[ابن‌عباس]] را [[درک]] کرده‌ام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشته‌ام. امام به او فرمود: “آیا می‌دانی [همینک] کجا هستی؟ {{متن حدیث|أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ‏ {{متن قرآن|بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref>}}<ref>الکافی، ج۶، ص۲۵۶.</ref>.
جایگاه علمی امام [[باقر]] {{ع}} واضح‌تر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} او را باقر خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین [[وصف]]، [[سلام]] [[پیامبر]] را به آن حضرت رساند<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref>. به تصریح پیامبر، از [[امام باقر]] {{ع}} با همین نام در [[تورات]] یاد شده است<ref>کفایة الأثر، ص۵۴.</ref>. آن‌چنان که [[پیشوایان]] لغت [[عرب]] بیان کرده‌اند<ref>المفردات، ص۱۳۸.</ref>، امام باقر {{ع}} به جهت وسعتی که به علم بخشید و [[نهان]] [[علوم]] را شکافت، به [[باقرالعلوم]] به معنای شکافنده [[دانش‌ها]] مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر<ref>الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref> و نیز از [[ابوخالد کابلی]] از [[امام سجاد]] {{ع}}<ref>کمال‌الدین، ج۱، ص۳۱۹.</ref> و از جابربن [[یزید]] الجعفی<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.</ref> گزارش شده است. کثیری از [[عالمان]] [[عامه]] نیز وجه توصیف آن حضرت به [[باقر]] را، شکافندگی او در [[علم]] بیان کرده‌اند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این [[لقب]] بیان داشته‌اند<ref>Kohlberg, Ibid..</ref>. از گفت‌وگوی ابرش کلبی با [[هشام بن عبدالملک]] و [[منازعه]] [[زید بن علی]] با او چنین برمی‌آید که آن حضرت در [[زمان]] [[حیات]] خود به باقرالعلم مشهور بوده است<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. وسعت و [[شهرت]] [[دانش]] آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون [[حکم بن عتیبه]]، مانند [[کودکان]] نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر می‌شدند<ref>الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.</ref>. [[قتاده بن دعامه]] [[فقیه]]، نسب‌شناس و لغوی [[بصره]] که از نگاه ابن‌حنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است<ref>الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.</ref>، پس از گفت‌وگوی [[علمی]] با [[امام]] به آن حضرت عرض کرد: “به [[خدا]] [[سوگند]] من محضر [[فقها]] و [[ابن‌عباس]] را [[درک]] کرده‌ام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشته‌ام. امام به او فرمود: “آیا می‌دانی [همینک] کجا هستی؟ {{متن حدیث|أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ‏ {{متن قرآن|بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانه‌هایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی می‌ستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref>}}<ref>الکافی، ج۶، ص۲۵۶.</ref>.


تفوق علمی امام بر عالمان زمان خود، گاهی سبب [[خشم]] [[دشمنان]] او می‌شده است. [[مناظره]] [[نافع]] با آن حضرت در [[مناسک]] [[حج]] که منجر به [[کینه]] هشام بن عبدالملک نسبت به ایشان گردید، نمونه‌ای از این موارد است<ref>الکافی، ج۸، ص۱۲۰.</ref>. سایر مناظرات شگفت آن حضرت با [[دانشمندان]] [[مذاهب]] مختلف و سران [[ملل]] گوناگون و احاطه او بر زبان‌های غیرعربی چون [[سریانی]] و [[عبری]] نیز حکایت‌گر [[جایگاه]] والای علمی آن حضرت است<ref>دایرة‌المعارف تشیع، ج۲، ص۳۵۷.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۵.</ref>
تفوق علمی امام بر عالمان زمان خود، گاهی سبب [[خشم]] [[دشمنان]] او می‌شده است. [[مناظره]] [[نافع]] با آن حضرت در [[مناسک]] [[حج]] که منجر به [[کینه]] هشام بن عبدالملک نسبت به ایشان گردید، نمونه‌ای از این موارد است<ref>الکافی، ج۸، ص۱۲۰.</ref>. سایر مناظرات شگفت آن حضرت با [[دانشمندان]] [[مذاهب]] مختلف و سران [[ملل]] گوناگون و احاطه او بر زبان‌های غیرعربی چون [[سریانی]] و [[عبری]] نیز حکایت‌گر [[جایگاه]] والای علمی آن حضرت است<ref>دایرة‌المعارف تشیع، ج۲، ص۳۵۷.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۵.</ref>


==[[امام باقر]]{{ع}} از نگاه [[عالمان]] عامّه==
== [[امام باقر]] {{ع}} از نگاه [[عالمان]] عامّه ==
قاطبه عالمان [[عامّه]] امام باقر{{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نموده‌اند. مؤلفان کتب شش‌گانه ([[صحاح]] ستّه)، بی‌استثنا از آن حضرت [[روایت]] کرده‌اند. [[جایگاه]] ارجمند آن [[امام]] در میان [[اندیشمندان]] [[سنّی]] چنان است که حتی عالمان متعصبِ آنان نیز از [[ستایش]] امام روی برنتافته‌اند. برای نمونه ابن‌حجر هیتمی (م ۹۷۴ق) در [[وصف]] آن حضرت می‌نویسد: “او از گنج‌های پنهان [[معارف]] و حقایق [[احکام]] به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد [[بی‌بصیرت]] و دل‌های [[ناپاک]] پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع [[دانش]] و نشردهنده و برافرازنده [[علم]] نامیده‌اند... برای وی، از [[استواری]] و [[ثبات]] در مراحل [[سلوک]] [[عرفانی]]، منزلتی است که وصف‌کنندگان از بیان آن عاجزند”<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.</ref>.  
قاطبه عالمان [[عامّه]] امام باقر {{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نموده‌اند. مؤلفان کتب شش‌گانه ([[صحاح]] ستّه)، بی‌استثنا از آن حضرت [[روایت]] کرده‌اند. [[جایگاه]] ارجمند آن [[امام]] در میان [[اندیشمندان]] [[سنّی]] چنان است که حتی عالمان متعصبِ آنان نیز از [[ستایش]] امام روی برنتافته‌اند. برای نمونه ابن‌حجر هیتمی (م ۹۷۴ق) در [[وصف]] آن حضرت می‌نویسد: “او از گنج‌های پنهان [[معارف]] و حقایق [[احکام]] به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد [[بی‌بصیرت]] و دل‌های [[ناپاک]] پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع [[دانش]] و نشردهنده و برافرازنده [[علم]] نامیده‌اند... برای وی، از [[استواری]] و [[ثبات]] در مراحل [[سلوک]] [[عرفانی]]، منزلتی است که وصف‌کنندگان از بیان آن عاجزند”<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.</ref>.  


با این حال به نظر می‌رسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاش‌هایی در جهت کم‌رنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز داده‌اند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” می‌خواند می‌نویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین می‌نویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و [[درجه]] او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمی‌رسد...” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرن‌ها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ‏ أَهْلُ‏ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و عالمان [[اهل‌بیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” می‌داند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref>
با این حال به نظر می‌رسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاش‌هایی در جهت کم‌رنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز داده‌اند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” می‌خواند می‌نویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین می‌نویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و [[درجه]] او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمی‌رسد... ” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرن‌ها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمی‌دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ‏ أَهْلُ‏ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و عالمان [[اهل‌بیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” می‌داند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref>


==آثار و [[نگاشته‌های امام]]==
== آثار و [[نگاشته‌های امام]] ==
افزون بر پنج نگاشته کوتاه از [[امام]] ـ که پاسخ آن حضرت به سؤالات [[فقهی]] [[شاگردان]] خود است<ref>الفقیه، ج۳، ص۳۳۱؛ رساله المتعه، ص۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۶۷؛ ج۵، ص۴۱۲؛ ج۹، ص۳۹۷.</ref> ـ دست‌کم ده نگاشته یا رساله دیگر از آن حضرت برجای مانده است. کتابی از آن حضرت که بخشی از آن را [[امام صادق]]{{ع}} گزارش نموده<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۲.</ref>، در کنار دو رساله به سعد الخیر ـ یکی در باب [[تقوا]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۲.</ref> و دیگری در [[معرفت امام]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۶.</ref> ـ دو متن [[دعا]] یکی برای [[ابوحمزه ثمالی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۸۷.</ref> و دیگری برای [[ابراهیم بن محمد]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۷۲.</ref>، رساله‌ای به خلفای [[بنی‌امیه]] در باب [[جهاد]]<ref>الکافی، ج۵. ص۳.</ref>، کتابی به سُدیر صیرفی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، نامه‌ای به هشام بن [[عبدالملک]] که از آن حضرت درباره [[حکم]] سارق و زانی شخص متوفی پرسیده بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۵.</ref>، نگاشته‌ای برای عبدالعلی بن الحصین در باب [[مهدویت]]<ref>الغیبه، ص۱۷۸.</ref> و متن آزادسازی [[عبدالله]] بن [[مبارک]] که در [[محرم]] سال ۱۱۳ه‍ به خط و خاتم حضرت نگاشته شده<ref>المناقب، ج۴، ص۲۰۸.</ref> از جمله دست‌نوشته‌های موجود آن حضرت است. علاوه بر این، سه نگاشته به جابربن [[یزید]] جُعفی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص۱۹۳؛ بحارالانوار، ج۲، ص۷۰.</ref> ـ که هر سه ظاهراً از [[اسرار]] [[امام باقر]]{{ع}} بوده ـ رساله‌ای به [[اهل بصره]]<ref>الفهرست، ص۱۲۹.</ref> کتابی به [[سعد بن طریف]]<ref>الفهرست، ص۱۷۸.</ref> نامه‌ای به [[عمر بن عبدالعزیز]] پس از [[شهادت امام سجاد]]{{ع}} نگاشته‌ای به [[احمد]] بن حمّاد المروزی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> و کتابی دیگر برای فرزند او ابوعلی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> در کنار دست‌نگاشته‌ای به شخصی نامعلوم جهت دسترسی به [[میراث]] مکتوم خود<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، از جمله آثار مکتوب آن حضرت بوده که متأسفانه باقی نمانده است. لذا در مصادر امامی، پانزده نگاشته موجود و ده اثر غیرموجود به آن حضرت نسبت داده شده است. علاوه بر این، ابن‌ندیم، فهرست‌نگار شهیر [[عامه]]، از دو کتاب به نام “الهدایه” و “التفسیر” در زمره آثار [[علمی]] آن [[امام]] خبر داده است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref>. ظاهراً بخش‌هایی از کتاب التفسیر آن حضرت ـ که منقول از [[ابوالجارود]] است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref> ـ در آثاری چون [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] [[راه]] یافته است. علاوه بر وصیت‌نامه [[محمد]] بن حنفیّه که حضرت آن را نسخه‌برداری نمود، [[صحیفه سجادیه]] اثر [[ارزشمند]] برجای مانده از [[امام سجاد]]{{ع}} نیز به خط آن حضرت و املای [[پدر]] نگاشته شده است<ref>صحیفه، ص۱۶.</ref><ref>الصحیفة السجادیة، [[علی بن الحسین]] [[زین‌العابدین]]{{ع}}؛... الأمالی، محمدبن [[بابویه]]، [[تهران]]، کتابچی، ۱۳۷۶ ش؛ عیون أخبار [[الرضا]]{{ع}}، محمدبن بابویه، تهران، [[جهان]]، ۱۳۷۸ ق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، محمدبن بابویه، تهران، الإسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ [[علل الشرایع]]، محمدبن بابویه، [[قم]]، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ من لایحضره الفقیه، محمدبن بابویه، قم، انتشارات [[اسلامی]]، ۱۴۱۳ ق؛ شرح الاخبار فی [[فضائل]] الائمة الاطهار، نعمان ابن حیون، قم، [[جامعه]] مدرسین، ۱۴۰۹ ق، الطبقات الکبری، محمدبن سعد، بیروت، دارصادر، بی‌تا: المناقب، [[محمد بن شهرآشوب]]، قم، [[علامه]]، ۱۳۷۹ ق، عیون المعجزات، [[حسین بن عبدالوهاب]]، قم، الداوری، بی‌تا، عیون الاخبار، عبدالله‌بن قتیبه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ ق، البدایة و النهایة، اسماعیل‌بن کثیر، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۸ ق، التفسیر، اسماعیل‌بن کثیر، دار [[طیبه]]، ۱۴۲۰ ق؛ الفهرست، محمدبن ندیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۸ ق، المفردات الراغب الاصفهانی، طیعه النور، ۱۴۲۷ ق؛ دلائل الامامة، محمد الاملی، قم، [[بعثت]]، ۱۴۱۳ق؛ الفرق بین الفرق، [[ابن طاهر]] البغدادی، بیروت، دارالآفاق، ۱۹۷۷ م، [[المحاسن]] و المساوی، [[ابراهیم]] البیهقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ ق، کفایه الأثر، [[علی]] الخزاز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ [[سیر]] أعلام النبلاء، محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق، [[الخرائج و الجرائح]]، [[سعید]] الراوندی، قم، [[الإمام المهدی]]، ۱۴۰۹ ق؛ الأعلام، خیرالدین الزرکلی، بیروت، دارالعلم ۱۹۸۰ م، [[دایرة المعارف]] [[تشیع]]، [[عباس]] زریاب خویی، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ [[بصائر الدرجات]]، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی ۱۴۰۴ ق؛ الأمالی، محمد الطوسی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق؛ [[تهذیب]] الاحکام، محمد الطوسی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ التفسیر، محمد العیاشی، [[تهران]]، العلمیة، ۱۳۸۰ ق؛ [[اختیار]] معرفه الرجال، [[محمد]] الکشی، [[مشهد]]، ۱۴۰۹ ق، [[الکافی]]، محمد الکلینی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ [[بحارالانوار]]، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۳ ق؛ [[اثبات]] الوصیة [[علی]] المسعودی، [[قم]]، انصاریان، ۱۳۸۴ ش؛ الاختصاص، محمد المفید، قم، [[کنگره]] [[شیخ مفید]]، ۱۴۱۳ ق؛ [[الارشاد]]، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ رسالة المتعة محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، الفهرست، [[احمد]] النجاشی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ ش؛ [[الغیبة]]، محمد النعمانی، تهران، [[صدوق]]، ۱۳۹۷ ق؛ [[روضة الواعظین]]، فتّال النیسابوری، قم، [[رضی]]، ۱۳۷۵ ش؛ [[الصواعق المحرقه]]، أحمد الهیتمی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۷ ق؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا؛
افزون بر پنج نگاشته کوتاه از [[امام]] ـ که پاسخ آن حضرت به سؤالات [[فقهی]] [[شاگردان]] خود است<ref>الفقیه، ج۳، ص۳۳۱؛ رساله المتعه، ص۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۶۷؛ ج۵، ص۴۱۲؛ ج۹، ص۳۹۷.</ref> ـ دست‌کم ده نگاشته یا رساله دیگر از آن حضرت برجای مانده است. کتابی از آن حضرت که بخشی از آن را [[امام صادق]] {{ع}} گزارش نموده<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۲.</ref>، در کنار دو رساله به سعد الخیر ـ یکی در باب [[تقوا]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۲.</ref> و دیگری در [[معرفت امام]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۶.</ref> ـ دو متن [[دعا]] یکی برای [[ابوحمزه ثمالی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۸۷.</ref> و دیگری برای [[ابراهیم بن محمد]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۷۲.</ref>، رساله‌ای به خلفای [[بنی‌امیه]] در باب [[جهاد]]<ref>الکافی، ج۵. ص۳.</ref>، کتابی به سُدیر صیرفی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، نامه‌ای به هشام بن [[عبدالملک]] که از آن حضرت درباره [[حکم]] سارق و زانی شخص متوفی پرسیده بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۵.</ref>، نگاشته‌ای برای عبدالعلی بن الحصین در باب [[مهدویت]]<ref>الغیبه، ص۱۷۸.</ref> و متن آزادسازی [[عبدالله]] بن [[مبارک]] که در [[محرم]] سال ۱۱۳ه‍ به خط و خاتم حضرت نگاشته شده<ref>المناقب، ج۴، ص۲۰۸.</ref> از جمله دست‌نوشته‌های موجود آن حضرت است. علاوه بر این، سه نگاشته به جابربن [[یزید]] جُعفی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص۱۹۳؛ بحارالانوار، ج۲، ص۷۰.</ref> ـ که هر سه ظاهراً از [[اسرار]] [[امام باقر]] {{ع}} بوده ـ رساله‌ای به [[اهل بصره]]<ref>الفهرست، ص۱۲۹.</ref> کتابی به [[سعد بن طریف]]<ref>الفهرست، ص۱۷۸.</ref> نامه‌ای به [[عمر بن عبدالعزیز]] پس از [[شهادت امام سجاد]] {{ع}} نگاشته‌ای به [[احمد]] بن حمّاد المروزی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> و کتابی دیگر برای فرزند او ابوعلی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> در کنار دست‌نگاشته‌ای به شخصی نامعلوم جهت دسترسی به [[میراث]] مکتوم خود<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، از جمله آثار مکتوب آن حضرت بوده که متأسفانه باقی نمانده است. لذا در مصادر امامی، پانزده نگاشته موجود و ده اثر غیرموجود به آن حضرت نسبت داده شده است. علاوه بر این، ابن‌ندیم، فهرست‌نگار شهیر [[عامه]]، از دو کتاب به نام “الهدایه” و “التفسیر” در زمره آثار [[علمی]] آن [[امام]] خبر داده است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref>. ظاهراً بخش‌هایی از کتاب التفسیر آن حضرت ـ که منقول از [[ابوالجارود]] است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref> ـ در آثاری چون [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] [[راه]] یافته است. علاوه بر وصیت‌نامه [[محمد]] بن حنفیّه که حضرت آن را نسخه‌برداری نمود، [[صحیفه سجادیه]] اثر [[ارزشمند]] برجای مانده از [[امام سجاد]] {{ع}} نیز به خط آن حضرت و املای [[پدر]] نگاشته شده است<ref>صحیفه، ص۱۶.</ref><ref>الصحیفة السجادیة، [[علی بن الحسین]] [[زین‌العابدین]] {{ع}}؛... الأمالی، محمدبن [[بابویه]]، [[تهران]]، کتابچی، ۱۳۷۶ ش؛ عیون أخبار [[الرضا]] {{ع}}، محمدبن بابویه، تهران، [[جهان]]، ۱۳۷۸ ق، کمال‌الدین و تمام‌النعمه، محمدبن بابویه، تهران، الإسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ [[علل الشرایع]]، محمدبن بابویه، [[قم]]، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ من لایحضره الفقیه، محمدبن بابویه، قم، انتشارات [[اسلامی]]، ۱۴۱۳ ق؛ شرح الاخبار فی [[فضائل]] الائمة الاطهار، نعمان ابن حیون، قم، [[جامعه]] مدرسین، ۱۴۰۹ ق، الطبقات الکبری، محمدبن سعد، بیروت، دارصادر، بی‌تا: المناقب، [[محمد بن شهرآشوب]]، قم، [[علامه]]، ۱۳۷۹ ق، عیون المعجزات، [[حسین بن عبدالوهاب]]، قم، الداوری، بی‌تا، عیون الاخبار، عبدالله‌بن قتیبه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ ق، البدایة و النهایة، اسماعیل‌بن کثیر، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۸ ق، التفسیر، اسماعیل‌بن کثیر، دار [[طیبه]]، ۱۴۲۰ ق؛ الفهرست، محمدبن ندیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۸ ق، المفردات الراغب الاصفهانی، طیعه النور، ۱۴۲۷ ق؛ دلائل الامامة، محمد الاملی، قم، [[بعثت]]، ۱۴۱۳ق؛ الفرق بین الفرق، [[ابن طاهر]] البغدادی، بیروت، دارالآفاق، ۱۹۷۷ م، [[المحاسن]] و المساوی، [[ابراهیم]] البیهقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ ق، کفایه الأثر، [[علی]] الخزاز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ [[سیر]] أعلام النبلاء، محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق، [[الخرائج و الجرائح]]، [[سعید]] الراوندی، قم، [[الإمام المهدی]]، ۱۴۰۹ ق؛ الأعلام، خیرالدین الزرکلی، بیروت، دارالعلم ۱۹۸۰ م، [[دایرة المعارف]] [[تشیع]]، [[عباس]] زریاب خویی، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ [[بصائر الدرجات]]، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی ۱۴۰۴ ق؛ الأمالی، محمد الطوسی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق؛ [[تهذیب]] الاحکام، محمد الطوسی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ التفسیر، محمد العیاشی، [[تهران]]، العلمیة، ۱۳۸۰ ق؛ [[اختیار]] معرفه الرجال، [[محمد]] الکشی، [[مشهد]]، ۱۴۰۹ ق، [[الکافی]]، محمد الکلینی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ [[بحارالانوار]]، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۳ ق؛ [[اثبات]] الوصیة [[علی]] المسعودی، [[قم]]، انصاریان، ۱۳۸۴ ش؛ الاختصاص، محمد المفید، قم، [[کنگره]] [[شیخ مفید]]، ۱۴۱۳ ق؛ [[الارشاد]]، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ رسالة المتعة محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، الفهرست، [[احمد]] النجاشی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ ش؛ [[الغیبة]]، محمد النعمانی، تهران، [[صدوق]]، ۱۳۹۷ ق؛ [[روضة الواعظین]]، فتّال النیسابوری، قم، [[رضی]]، ۱۳۷۵ ش؛ [[الصواعق المحرقه]]، أحمد الهیتمی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۷ ق؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بی‌تا؛
AD Muhammad B. Ali, Leiden - New York ۱۹۹۳- Kohlberg. Ethan encyclopaedia of Islam.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref>
AD Muhammad B. Ali, Leiden - New York ۱۹۹۳- Kohlberg. Ethan encyclopaedia of Islam.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref>


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش