پرش به محتوا

اهداف آزادی سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اهداف آزادی سیاسی در فقه سیاسی]] - [[اهداف آزادی سیاسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[اهداف آزادی سیاسی در فقه سیاسی]] - [[اهداف آزادی سیاسی در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
یکی از عوامل مهمی که [[قرآن کریم]] بر می‌شمرد که مانع [[شکوفایی انسان]] می‌شود تا به آنچه دارد خو گیرد و [[نوآوری]] نداشته باشد، [[تقلید]] از پیشینیان است، قرآن اساسش بر [[مذمت]] کسانی است که [[اسیر]] تقلید و [[پیروی]] از آبا و گذشتگان هستند و [[تعقل]] و [[فکر]] نمی‌کنند تا خودشان را از این [[اسارت]] [[آزاد]] بکنند. [[هدف]] [[قرآن]] از این مذمت چیست؟ هدف قرآن [[تربیت]] است؛ یعنی در واقع می‌خواهد افراد را بیدار کند که مقیاس و معیار باید تشخیص و [[عقل]] و فکر باشد، نه صرف اینکه [[پدران]] ما چنین کردند، ما همچنین می‌کنیم. هیچ [[پیغمبری]] [[مردم]] را [[دعوت]] نکرد، الا اینکه مواجه شد با همین حرف که {{متن قرآن|إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>؛ که تو چرا می‌خواهی ما را از سنت‌های گذشته پدرانمان منصرف کنی. یک اشکال عمومی در میان همه [[اقوام]] بوده و همه [[پیغمبران]] دچار آن بوده‌اند و آن [[مصیبت]] تقلید از آبا و اجداد و گذشتگان بوده است و پیغمبران بر عکس، عقل مردم را بیدار می‌کردند و می‌گفتند فکر کنید، حال پدرانتان هر طور بودند: {{متن قرآن|أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید می‌گویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافته‌ایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمی‌دانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۴.</ref><ref>مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۴۶.</ref>.
یکی از عوامل مهمی که [[قرآن کریم]] بر می‌شمرد که مانع [[شکوفایی انسان]] می‌شود تا به آنچه دارد خو گیرد و [[نوآوری]] نداشته باشد، [[تقلید]] از پیشینیان است، قرآن اساسش بر [[مذمت]] کسانی است که [[اسیر]] تقلید و [[پیروی]] از آبا و گذشتگان هستند و [[تعقل]] و [[فکر]] نمی‌کنند تا خودشان را از این [[اسارت]] [[آزاد]] بکنند. [[هدف]] [[قرآن]] از این مذمت چیست؟ هدف قرآن [[تربیت]] است؛ یعنی در واقع می‌خواهد افراد را بیدار کند که مقیاس و معیار باید تشخیص و [[عقل]] و فکر باشد، نه صرف اینکه [[پدران]] ما چنین کردند، ما همچنین می‌کنیم. هیچ [[پیغمبری]] [[مردم]] را [[دعوت]] نکرد، الا اینکه مواجه شد با همین حرف که {{متن قرآن|إِنَّا وَجَدْنَا آبَاءَنَا عَلَى أُمَّةٍ وَإِنَّا عَلَى آثَارِهِمْ مُقْتَدُونَ}}<ref>«و بدین‌گونه ما پیش از تو در هیچ شهری بیم‌دهنده‌ای نفرستادیم مگر که کامروایان آن (شهر) گفتند: ما پدران خویش را بر آیینی یافته‌ایم و آثار آنان را پی می‌گیریم» سوره زخرف، آیه ۲۳.</ref>؛ که تو چرا می‌خواهی ما را از سنت‌های گذشته پدرانمان منصرف کنی. یک اشکال عمومی در میان همه [[اقوام]] بوده و همه [[پیغمبران]] دچار آن بوده‌اند و آن [[مصیبت]] تقلید از آبا و اجداد و گذشتگان بوده است و پیغمبران بر عکس، عقل مردم را بیدار می‌کردند و می‌گفتند فکر کنید، حال پدرانتان هر طور بودند: {{متن قرآن|أَوَلَوْ كَانَ آبَاؤُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ شَيْئًا وَلَا يَهْتَدُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که به آنچه خداوند فرو فرستاده است و به پیامبر روی آورید می‌گویند: آنچه نیاکان خود را بر آن یافته‌ایم ما را بسنده است؛ آیا حتی اگر نیاکانشان چیزی نمی‌دانستند و رهنمودی نیافته بودند؟» سوره مائده، آیه ۱۰۴.</ref><ref>مرتضی مطهری، تعلیم و تربیت در اسلام، ص۴۶.</ref>.


خط ۸: خط ۸:
[[رهایی]] از تقلید و رسیدن به تحقیق، و عدم پیروی [[کورکورانه]] از اکثریت، در جوامعی رخ می‌دهد که [[آزادی]] وجود داشته باشد و افراد بتوانند با بهره از [[خرد]] خویش، راهی به سوی بینش‌های [[استوار]] بگشایند و از استعدادها و قابلیت‌های خود بهره گیرند؛ بنابراین یکی از مهم‌ترین [[اهداف]] [[آزادی سیاسی]] آن است تا استعدادهای انسان در مسیر شکوفایی قرار گیرد و افراد بتوانند در جامعه توانمندی‌های خود را به [[ظهور]] برسانند و از همه داشته‌های پیدا و پنهان خود استفاده کنند. [[آزادی]] موقعیتی را در [[اختیار]] [[شهروندان]] قرار می‌دهد که می‌توانند با حضور آن در مسیر شدن و شکفتن قرار گیرند و از آنها در [[راه]] بهتر شدن وضعیت [[سیاسی]] [[جامعه]] خویش بهره گیرند. [[انسان]] دارای استعدادهای بی‌نهایت است و آن استعدادها آن‌گاه به فعلیت می‌رسند که افراد بتوانند آگاهانه و به دور از [[ترس]] و حضور [[خشن]] [[قدرت]]، آنها را ابراز کنند. در [[جوامع]] بسته و اختناق‌آلود و استبدادزده؛ [[قوانین]] دست‌و‌پاگیر، [[روابط]] مبهم، تعاملات چند لایه سیاسی و حضور سنگین قدرت، جلوی بر آمدن [[نخبگان]] و ظرفیت‌های افراد را می‌گیرد. این گونه جوامع نه تنها جلوی بروز استعدادها را می‌گیرند، بلکه گاه نخبه‌کشی نیز می‌کنند و نخبگانی که در برابر [[زیاده‌خواهی]] قدرتمندان می‌ایستند را با دشواری‌های چندگانه رو‌به‌رو می‌سازند. [[رشد]] استعدادها و برآمدن افراد [[زیرک]] در جامعه و [[سیاست]]، هنگامی رخ می‌دهد که آزادی باشد و شهروندان بتوانند به [[آسودگی]] و به دور از چشمان مانع تراش و جست‌وجوگر قدرت، بدون دغدغه و [[نگرانی]] از همه امکانات و فرصت‌های موجود بهره گیرند و مانعی در پیش روی خود نبینند.
[[رهایی]] از تقلید و رسیدن به تحقیق، و عدم پیروی [[کورکورانه]] از اکثریت، در جوامعی رخ می‌دهد که [[آزادی]] وجود داشته باشد و افراد بتوانند با بهره از [[خرد]] خویش، راهی به سوی بینش‌های [[استوار]] بگشایند و از استعدادها و قابلیت‌های خود بهره گیرند؛ بنابراین یکی از مهم‌ترین [[اهداف]] [[آزادی سیاسی]] آن است تا استعدادهای انسان در مسیر شکوفایی قرار گیرد و افراد بتوانند در جامعه توانمندی‌های خود را به [[ظهور]] برسانند و از همه داشته‌های پیدا و پنهان خود استفاده کنند. [[آزادی]] موقعیتی را در [[اختیار]] [[شهروندان]] قرار می‌دهد که می‌توانند با حضور آن در مسیر شدن و شکفتن قرار گیرند و از آنها در [[راه]] بهتر شدن وضعیت [[سیاسی]] [[جامعه]] خویش بهره گیرند. [[انسان]] دارای استعدادهای بی‌نهایت است و آن استعدادها آن‌گاه به فعلیت می‌رسند که افراد بتوانند آگاهانه و به دور از [[ترس]] و حضور [[خشن]] [[قدرت]]، آنها را ابراز کنند. در [[جوامع]] بسته و اختناق‌آلود و استبدادزده؛ [[قوانین]] دست‌و‌پاگیر، [[روابط]] مبهم، تعاملات چند لایه سیاسی و حضور سنگین قدرت، جلوی بر آمدن [[نخبگان]] و ظرفیت‌های افراد را می‌گیرد. این گونه جوامع نه تنها جلوی بروز استعدادها را می‌گیرند، بلکه گاه نخبه‌کشی نیز می‌کنند و نخبگانی که در برابر [[زیاده‌خواهی]] قدرتمندان می‌ایستند را با دشواری‌های چندگانه رو‌به‌رو می‌سازند. [[رشد]] استعدادها و برآمدن افراد [[زیرک]] در جامعه و [[سیاست]]، هنگامی رخ می‌دهد که آزادی باشد و شهروندان بتوانند به [[آسودگی]] و به دور از چشمان مانع تراش و جست‌وجوگر قدرت، بدون دغدغه و [[نگرانی]] از همه امکانات و فرصت‌های موجود بهره گیرند و مانعی در پیش روی خود نبینند.


با آزادی است که روش‌ها، [[اندیشه‌ها]]، تعاملات [[فکری]] و نظریه‌پردازی‌ها رشد می‌کند و می‌بالد و استعدادها شکفته می‌شود. این در حالی است که [[خودکامگی]]، [[مخالف]] [[استعداد]] است، نهایت کاری که در نظام‌های [[استبدادی]] انجام می‌شود، اجازه دادن به استعدادهایی است که ستایشگر قدرت [[حاکم]] باشند یا در راستای اهداف و سلیقه آنان حرکت کنند، کسی که اندکی زاویه داشته باشد یا مخالفتی [[علمی]] و [[عقلی]] با روند آن جامعه داشته باشد، [[خانه‌نشین]] می‌شود و باید در [[خاموشی]] و [[فراموشی]] [[روزگار]] سر کند، سرمایه‌های بزرگ [[انسانی]] که در [[جان]] و [[نهان]] [[انسان‌ها]] به [[امانت]] نهاده شده است، آن‌گاه به [[ظهور]] می‌رسند که جامعه‌ای [[آزاد]] بدون امر و نهی‌های خشن و بالادستی وجود داشته باشند. در [[قرآن کریم]]، انسان موجود با [[کرامت]] معرفی شده است، یکی از راه‌های [[حفظ]] این کرامت و [[عزت انسان]]، زمانی است که [[انسان]]، رها از عوامل محدودگر [[سیاسی]]، آزادانه بیندیشد، دیدگاه خویش را بیان کند و از آن [[دفاع]] کند، بر اساس آنها [[تصمیم]] [[شایسته]] بگیرد. به یاد آوریم که [[اجبار]] و سلطه‌جویی با [[روحیه]] و [[کرامت انسان]]، ناسازگار است، لذا [[خداوند]] به [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} یادآور می‌شود که تو یاد آورنده‌ای و نه [[سلطه‌گر]] بر [[مردم]]: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ}}<ref>«پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌ای * تو بر آنان چیره نیستی» سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۲.</ref>.
با آزادی است که روش‌ها، [[اندیشه‌ها]]، تعاملات [[فکری]] و نظریه‌پردازی‌ها رشد می‌کند و می‌بالد و استعدادها شکفته می‌شود. این در حالی است که [[خودکامگی]]، [[مخالف]] [[استعداد]] است، نهایت کاری که در نظام‌های [[استبدادی]] انجام می‌شود، اجازه دادن به استعدادهایی است که ستایشگر قدرت [[حاکم]] باشند یا در راستای اهداف و سلیقه آنان حرکت کنند، کسی که اندکی زاویه داشته باشد یا مخالفتی [[علمی]] و [[عقلی]] با روند آن جامعه داشته باشد، [[خانه‌نشین]] می‌شود و باید در [[خاموشی]] و [[فراموشی]] [[روزگار]] سر کند، سرمایه‌های بزرگ [[انسانی]] که در [[جان]] و [[نهان]] [[انسان‌ها]] به [[امانت]] نهاده شده است، آن‌گاه به [[ظهور]] می‌رسند که جامعه‌ای [[آزاد]] بدون امر و نهی‌های خشن و بالادستی وجود داشته باشند. در [[قرآن کریم]]، انسان موجود با [[کرامت]] معرفی شده است، یکی از راه‌های [[حفظ]] این کرامت و [[عزت انسان]]، زمانی است که [[انسان]]، رها از عوامل محدودگر [[سیاسی]]، آزادانه بیندیشد، دیدگاه خویش را بیان کند و از آن [[دفاع]] کند، بر اساس آنها [[تصمیم]] [[شایسته]] بگیرد. به یاد آوریم که [[اجبار]] و سلطه‌جویی با [[روحیه]] و [[کرامت انسان]]، ناسازگار است، لذا [[خداوند]] به [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} یادآور می‌شود که تو یاد آورنده‌ای و نه [[سلطه‌گر]] بر [[مردم]]: {{متن قرآن|فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ * لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ}}<ref>«پس پند بده که تنها تو پند دهنده‌ای * تو بر آنان چیره نیستی» سوره غاشیه، آیه ۲۱-۲۲.</ref>.


چنین است که [[آزادی]]، عاملی مهم برای به فعلیت در آمدن قابلیت‌ها و استعدادهای انسان و [[رشد]] و تعالی در همه زمینه‌ها و رسیدن به ساحت‌های نوآورانه می‌گردد؛ همچنان که [[رهایی]] از [[رذایل اخلاقی]] و [[هواهای نفسانی]] او را به سوی کمال راهبری می‌کند، رهایی از زندان‌های خودساخته قدرت‌ها نیز او را [[آزاد]] می‌کند تا در مسیر شکوفا شدن گام بردارد.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۰۱.</ref>
چنین است که [[آزادی]]، عاملی مهم برای به فعلیت در آمدن قابلیت‌ها و استعدادهای انسان و [[رشد]] و تعالی در همه زمینه‌ها و رسیدن به ساحت‌های نوآورانه می‌گردد؛ همچنان که [[رهایی]] از [[رذایل اخلاقی]] و [[هواهای نفسانی]] او را به سوی کمال راهبری می‌کند، رهایی از زندان‌های خودساخته قدرت‌ها نیز او را [[آزاد]] می‌کند تا در مسیر شکوفا شدن گام بردارد.<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۰۱.</ref>
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش