پرش به محتوا

ایمان در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = ایمان
| موضوع مرتبط = ایمان
| عنوان مدخل  = [[ایمان]]
| عنوان مدخل  = [[ایمان]]
| مداخل مرتبط = [[ایمان در لغت]] - [[ایمان در قرآن]] - [[ایمان در حدیث]] - [[ایمان در نهج البلاغه]] - [[ایمان در معارف دعا و زیارات]] - [[ایمان در کلام اسلامی]] - [[ایمان در اخلاق اسلامی]] - [[ایمان در عرفان اسلامی]] - [[ایمان در فقه سیاسی]] - [[ایمان از دیدگاه برون‌دینی]] - [[ایمان معصوم]] - [[مقام ایمان]] - [[ایمان ابوطالب]] - [[ایمان نیاکان پیامبر خاتم]] | [[ایمان در معارف و سیره رضوی]]
| مداخل مرتبط = [[ایمان در لغت]] - [[ایمان در قرآن]] - [[ایمان در حدیث]] - [[ایمان در نهج البلاغه]] - [[ایمان در معارف دعا و زیارات]] - [[ایمان در کلام اسلامی]] - [[ایمان در اخلاق اسلامی]] - [[ایمان در عرفان اسلامی]] - [[ایمان در فقه سیاسی]] - [[ایمان از دیدگاه برون‌دینی]] - [[ایمان معصوم]] - [[مقام ایمان]] - [[ایمان ابوطالب]] - [[ایمان نیاکان پیامبر خاتم]] | [[ایمان در معارف و سیره رضوی]]
| پرسش مرتبط  = ایمان (پرسش)
| پرسش مرتبط  = ایمان (پرسش)
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
* در روایت‌های منقول از [[امام رضا]]{{ع}} مطالبی دربارۀ [[حقیقت]] [[ایمان]] و چیستی آن ذکر شده است که با توجه به نظریات مذکور، وجه آنها بهتر دانسته می‌شود. به نحو مکرر و از طرق مختلف از ایشان [[نقل]] شده که [[ایمان]] [[اقرار]] با زبان، [[معرفت]] به [[قلب]] و عمل با اعضا و جوارح است: {{متن حدیث|الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ}}<ref>الأمالی، طوسی، ص۴۴۸، ۴۵۱؛ الأمالی، صدوق، ص۲۶۸؛ عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۶.</ref>. این سخن [[امام رضا]]{{ع}} که در [[منابع روایی]] متعدد از دیگر [[معصومان]] نیز [[نقل]] شده است، ناظر به نظریه‌های مختلفی است  
* در روایت‌های منقول از [[امام رضا]] {{ع}} مطالبی دربارۀ [[حقیقت]] [[ایمان]] و چیستی آن ذکر شده است که با توجه به نظریات مذکور، وجه آنها بهتر دانسته می‌شود. به نحو مکرر و از طرق مختلف از ایشان [[نقل]] شده که [[ایمان]] [[اقرار]] با زبان، [[معرفت]] به [[قلب]] و عمل با اعضا و جوارح است: {{متن حدیث|الْإِيمَانُ مَعْرِفَةٌ بِالْقَلْبِ وَ إِقْرَارٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْأَرْكَانِ}}<ref>الأمالی، طوسی، ص۴۴۸، ۴۵۱؛ الأمالی، صدوق، ص۲۶۸؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۲۶.</ref>. این سخن [[امام رضا]] {{ع}} که در [[منابع روایی]] متعدد از دیگر [[معصومان]] نیز [[نقل]] شده است، ناظر به نظریه‌های مختلفی است  
*اینکه [[روایت]] [[امام رضا]]{{ع}} و نظائر آن از دیگر [[ائمه]]{{عم}} بیانگر [[حقیقت]] [[ایمان]] است و یا کلیت ساختار [[ایمان دینی]] که برخی از آنها از مقومات و برخی دیگر از ملزومات، بحثی است که در میان [[عالمان]] [[شیعی]] از دیرباز محل بحث بوده است. علمایی که بیشتر مشرب [[نقلی]] داشته‌اند [[احادیث]] مذکور را دال بر این دانسته‌اند که [[ایمان]] سه جزء مقوم دارد که عبارت است از [[تصدیق قلبی]]، [[اقرار زبانی]] و عمل به جوارح. شاخص‌ترین قائل این نظریه در میان علمای [[امامیه]] [[شیخ صدوق]] است. وی در آثاری چون الامالی و نیز الهدایة فی الأصول و الفروع از این قول جانبداری می‌کند<ref>الهدایة فی الأصول و الفروع، ص۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۶۴۰.</ref>.
* اینکه [[روایت]] [[امام رضا]] {{ع}} و نظائر آن از دیگر [[ائمه]] {{عم}} بیانگر [[حقیقت]] [[ایمان]] است و یا کلیت ساختار [[ایمان دینی]] که برخی از آنها از مقومات و برخی دیگر از ملزومات، بحثی است که در میان [[عالمان]] [[شیعی]] از دیرباز محل بحث بوده است. علمایی که بیشتر مشرب [[نقلی]] داشته‌اند [[احادیث]] مذکور را دال بر این دانسته‌اند که [[ایمان]] سه جزء مقوم دارد که عبارت است از [[تصدیق قلبی]]، [[اقرار زبانی]] و عمل به جوارح. شاخص‌ترین قائل این نظریه در میان علمای [[امامیه]] [[شیخ صدوق]] است. وی در آثاری چون الامالی و نیز الهدایة فی الأصول و الفروع از این قول جانبداری می‌کند<ref>الهدایة فی الأصول و الفروع، ص۵۴؛ الأمالی، صدوق، ص۶۴۰.</ref>.
*در روایت‌های منقول از [[امام رضا]]{{ع}} نیز می‌بینیم که ایشان با پیروی از اشارات [[قرآن کریم]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ}}<ref> «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> [[جایگاه]] [[ایمان]] را در [[قلب]] [[انسان]] دانسته‌اند <ref>فقه الرضا{{ع}}، ص۳۸۱؛ بحارالأنوار، ج۶۷، ص۱۷۸.</ref> که این خود نشان از ماهیت این امر است. این [[سخن امام]] بیشترین [[تقابل]] را با کسانی دارد که چون [[کرامیه]] [[ایمان]] را صرف [[اقرار زبانی]] می‌دانند و معتقدند شخص به محض اظهار زبانی [[ایمان]]، [[مؤمن]] به شمار می‌آید.
* در روایت‌های منقول از [[امام رضا]] {{ع}} نیز می‌بینیم که ایشان با پیروی از اشارات [[قرآن کریم]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ لَا يَحْزُنْكَ الَّذِينَ يُسَارِعُونَ فِي الْكُفْرِ مِنَ الَّذِينَ قَالُوا آمَنَّا بِأَفْوَاهِهِمْ وَلَمْ تُؤْمِنْ قُلُوبُهُمْ}}<ref> «ای پیامبر! آنان که در کفر شتاب می‌ورزند تو را اندوهگین نکنند، همان کسانی که به زبان می‌گفتند ایمان آورده‌ایم در حالی که دل‌هاشان ایمان نیاورده است» سوره مائده، آیه ۴۱.</ref> [[جایگاه]] [[ایمان]] را در [[قلب]] [[انسان]] دانسته‌اند <ref>فقه الرضا {{ع}}، ص۳۸۱؛ بحارالأنوار، ج۶۷، ص۱۷۸.</ref> که این خود نشان از ماهیت این امر است. این [[سخن امام]] بیشترین [[تقابل]] را با کسانی دارد که چون [[کرامیه]] [[ایمان]] را صرف [[اقرار زبانی]] می‌دانند و معتقدند شخص به محض اظهار زبانی [[ایمان]]، [[مؤمن]] به شمار می‌آید.
*قابل توجه است که در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] کسانی [[قلب]] را [[جایگاه]] [[ایمان]] دانسته‌اند که آن را از سنخ [[تصدیق]] می‌دانند<ref>أصول الإیمان، ص۲۰۰؛ أصول الدین، ص۲۵۰؛ الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.
* قابل توجه است که در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] کسانی [[قلب]] را [[جایگاه]] [[ایمان]] دانسته‌اند که آن را از سنخ [[تصدیق]] می‌دانند<ref>أصول الإیمان، ص۲۰۰؛ أصول الدین، ص۲۵۰؛ الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۱۰۰.</ref>.
*در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} مطالب بسیاری در رابطۀ [[ایمان]] و [[عمل صالح]] و نیز دیگر [[فضائل نفسانی]] وجود دارد و به ویژه مراتب عالی [[ایمان]] رابطه‌ای مستقیم با پاره‌ای از [[فضایل]] و [[اعمال صالح]] دارد. ایشان می‌فرماید: "[[بنده]] به [[حقیقت]] [[ایمان]] نائل نمی‌شود مگر اینکه از سه [[خصلت]] بهره‌مند باشد، یکی [[تفقّه]] در [[دین]] و دیگری اندازه نگاه داشتن در [[معیشت]] و آخر [[صبر]] بر [[بلایا]]"<ref>بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۳۹.</ref>. همچنین از ایشان منقول است "کسی طعم [[ایمان]] را نمی‌چشد مگر اینکه برای [[خدا]] [[دوست]] بدارد و برای او [[دشمنی]] بورزد"<ref>معانی الأخبار، ص۳۷؛ عبون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۹۱.</ref>.
* در [[سخنان امام رضا]] {{ع}} مطالب بسیاری در رابطۀ [[ایمان]] و [[عمل صالح]] و نیز دیگر [[فضائل نفسانی]] وجود دارد و به ویژه مراتب عالی [[ایمان]] رابطه‌ای مستقیم با پاره‌ای از [[فضایل]] و [[اعمال صالح]] دارد. ایشان می‌فرماید: "[[بنده]] به [[حقیقت]] [[ایمان]] نائل نمی‌شود مگر اینکه از سه [[خصلت]] بهره‌مند باشد، یکی [[تفقّه]] در [[دین]] و دیگری اندازه نگاه داشتن در [[معیشت]] و آخر [[صبر]] بر [[بلایا]]"<ref>بحارالأنوار، ج۷۵، ص۳۳۹.</ref>. همچنین از ایشان منقول است "کسی طعم [[ایمان]] را نمی‌چشد مگر اینکه برای [[خدا]] [[دوست]] بدارد و برای او [[دشمنی]] بورزد"<ref>معانی الأخبار، ص۳۷؛ عبون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۹۱.</ref>.
* [[امام]] برخی از [[رذائل]] [[نفسانی]] را مانع از [[ایمان]] ورزیدن [[راستین]] می‌دانند. برای مثال ایشان [[بخل]] ورزیدن و [[امتناع]] از [[سخاوت]] را یکی از امور متضاد با [[ایمان]] می‌دانند و برآنند شخص [[مؤمن]] نمی‌تواند [[بخیل]] باشد<ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۳۲.</ref>. از روایت‌های [[معصومان]]{{عم}} استفاده می‌شود که [[بخل]]، به همراه [[ترس]] و [[حرص]] ریشه در [[سوءظن]] به [[خداوند]] دارند<ref>دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۵۵؛ نهج البلاغة، ص۴۳۰.</ref> و از این روست که گفته شده شخص [[مؤمن]] نمی‌تواند، [[اهل]] [[بخل]] باشد.
* [[امام]] برخی از [[رذائل]] [[نفسانی]] را مانع از [[ایمان]] ورزیدن [[راستین]] می‌دانند. برای مثال ایشان [[بخل]] ورزیدن و [[امتناع]] از [[سخاوت]] را یکی از امور متضاد با [[ایمان]] می‌دانند و برآنند شخص [[مؤمن]] نمی‌تواند [[بخیل]] باشد<ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۷، ص۳۲.</ref>. از روایت‌های [[معصومان]] {{عم}} استفاده می‌شود که [[بخل]]، به همراه [[ترس]] و [[حرص]] ریشه در [[سوءظن]] به [[خداوند]] دارند<ref>دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۵۵؛ نهج البلاغة، ص۴۳۰.</ref> و از این روست که گفته شده شخص [[مؤمن]] نمی‌تواند، [[اهل]] [[بخل]] باشد.
* [[امام رضا]]{{ع}}، [[فضیلت]] [[شکیبایی]] را نیز یکی دیگر از فضائلی می‌دانند که [[ارتباط]] وثیقی با [[ایمان]] دارد. ایشان نسبت [[صبر]] را به [[ایمان]]، نسبت سر به [[بدن]] می‌دانند و [[حیات]] [[ایمان]] را بدان مرتبط می‌دانند<ref>الخصال، ج۱، ص۳۱۵؛ صحیفة الإمام الرضا{{ع}}، ص۸۱.</ref>.
* [[امام رضا]] {{ع}}، [[فضیلت]] [[شکیبایی]] را نیز یکی دیگر از فضائلی می‌دانند که [[ارتباط]] وثیقی با [[ایمان]] دارد. ایشان نسبت [[صبر]] را به [[ایمان]]، نسبت سر به [[بدن]] می‌دانند و [[حیات]] [[ایمان]] را بدان مرتبط می‌دانند<ref>الخصال، ج۱، ص۳۱۵؛ صحیفة الإمام الرضا {{ع}}، ص۸۱.</ref>.
*در روایتی دیگر از ایشان بیان شده که [[ایمان]] چهار رکن دارد و پس از آن چهار [[فضیلت]] [[دینی]] برشمرده شده است. [[فضائل]] مذکور عبارتند از [[توکل بر خدا]]، [[راضی]] بودن به [[قضای الهی]]، [[تسلیم]] بودن به امر [[پروردگار]] و [[تفویض]] امور به [[خداوند]]<ref>قرب الإسناد، ص۳۵۴؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۸.</ref>. [[حیا]]<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۶۵.</ref>، [[ولایت‌پذیری]]<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۸۶؛ الاختصاص، ص۲۲.</ref>، رعایت اصول [[رازداری]] و [[حفظ]] [[اسرار]] [[اهل بیت]]{{عم}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۱؛ جامع الأخبار، ص۹۶.</ref> نیز از جمله اموری است که [[امام]] در [[ارتباط]] با [[ایمان دینی]] از آن سخن گفته‌اند. از این سخنان می‌توان دانست که از نظر [[امام]]، [[ایمان]] هر چند در ذات خود [[تصدیق]] امور فرستاده شده توسط [[پیامبران]] است، اما به هیچ روی منحصر در آن نیست و مراتبی از [[اعتماد]] و توجه عمیق به [[خداوند]] و رعایت در آن وجود دارد و به وسیلۀ این امور نیز [[رشد]] و [[تکامل]] می‌یابد.
* در روایتی دیگر از ایشان بیان شده که [[ایمان]] چهار رکن دارد و پس از آن چهار [[فضیلت]] [[دینی]] برشمرده شده است. [[فضائل]] مذکور عبارتند از [[توکل بر خدا]]، [[راضی]] بودن به [[قضای الهی]]، [[تسلیم]] بودن به امر [[پروردگار]] و [[تفویض]] امور به [[خداوند]]<ref>قرب الإسناد، ص۳۵۴؛ بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۸.</ref>. [[حیا]]<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۶۵.</ref>، [[ولایت‌پذیری]]<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۸۶؛ الاختصاص، ص۲۲.</ref>، رعایت اصول [[رازداری]] و [[حفظ]] [[اسرار]] [[اهل بیت]] {{عم}}<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۳۷۱؛ جامع الأخبار، ص۹۶.</ref> نیز از جمله اموری است که [[امام]] در [[ارتباط]] با [[ایمان دینی]] از آن سخن گفته‌اند. از این سخنان می‌توان دانست که از نظر [[امام]]، [[ایمان]] هر چند در ذات خود [[تصدیق]] امور فرستاده شده توسط [[پیامبران]] است، اما به هیچ روی منحصر در آن نیست و مراتبی از [[اعتماد]] و توجه عمیق به [[خداوند]] و رعایت در آن وجود دارد و به وسیلۀ این امور نیز [[رشد]] و [[تکامل]] می‌یابد.
*در [[قرآن کریم]] [[ایمان به خدا]] همواره با برخی امور ذکر می‌شود که می‌توان آن را لوازم [[ایمان]] و موجب کمال‌بخشی بدان دانست:
* در [[قرآن کریم]] [[ایمان به خدا]] همواره با برخی امور ذکر می‌شود که می‌توان آن را لوازم [[ایمان]] و موجب کمال‌بخشی بدان دانست:
*:'''انجام [[عمل صالح]]:''' {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ}}<ref>«کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>،
*:'''انجام [[عمل صالح]]:''' {{متن قرآن|مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ}}<ref>«کسانی که به خداوند و روز بازپسین باور دارند و کاری شایسته می‌کنند، پاداششان نزد پروردگارشان است» سوره بقره، آیه ۶۲.</ref>،
:*'''داشتن [[تقوای الهی]]:''' {{متن قرآن|إِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>،
:* '''داشتن [[تقوای الهی]]:''' {{متن قرآن|إِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«اگر ایمان آورید و پرهیزگاری ورزید پاداشی سترگ خواهید داشت» سوره آل عمران، آیه ۱۷۹.</ref>،
:*'''[[خشیت]]:''' {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>،
:* '''[[خشیت]]:''' {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ}}<ref>«مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دل‌هاشان بیمناک می‌شود» سوره انفال، آیه ۲.</ref>،
:*'''[[توکل]]:''' {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آورده‌اید، چنانچه گردن نهاده‌اید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.</ref>
:* '''[[توکل]]:''' {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آورده‌اید، چنانچه گردن نهاده‌اید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.</ref>
:*'''و [[دوست داشتن]] شدید [[خداوند]]:''' {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ}}<ref>«مؤمنان، خداوند را دوستدارترند» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref>، از جمله اموری است که در [[قرآن]] ملازم [[ایمان]] ذکر می‌شوند.
:* '''و [[دوست داشتن]] شدید [[خداوند]]:''' {{متن قرآن|وَالَّذِينَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ}}<ref>«مؤمنان، خداوند را دوستدارترند» سوره بقره، آیه ۱۶۵.</ref>، از جمله اموری است که در [[قرآن]] ملازم [[ایمان]] ذکر می‌شوند.
* [[امام رضا]]{{ع}} در بیان رابطۀ [[ایمان]] و [[اعمال]] تنها به تأثیر [[عمل صالح]] بر [[ایمان]] توجه ندارند و به تأثیر [[مراتب ایمان]] در تعمیق عمل و به ویژه [[مناسک دینی]] نیز [[عنایت]] دارند. در روایت‌های منقول از ایشان آمده که [[میزان]] [[درک]] [[حقیقت]] [[نماز]] وابسته به [[مراتب ایمان]] شخص [[مؤمن]] است و هر چه شخص، [[ایمان]] قوی‌تری داشته باشد، بهرۀ افزون‌تری از [[نماز]] و حقایق متعالی آن خواهد برد<ref>بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۹۸.</ref>. از این سخنان اخیر می‌توان دانست که [[ایمان]] امری دارای مراتب است که با همراه شدن [[فضائل]] و انجام [[عمل صالح]] تعالی می‌گیرد. اینکه آیا [[ایمان]] قابل ازدیاد و کاهش است یکی از مباحث دیرین در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] است و پاسخ‌های متعددی یافته است.
* [[امام رضا]] {{ع}} در بیان رابطۀ [[ایمان]] و [[اعمال]] تنها به تأثیر [[عمل صالح]] بر [[ایمان]] توجه ندارند و به تأثیر [[مراتب ایمان]] در تعمیق عمل و به ویژه [[مناسک دینی]] نیز [[عنایت]] دارند. در روایت‌های منقول از ایشان آمده که [[میزان]] [[درک]] [[حقیقت]] [[نماز]] وابسته به [[مراتب ایمان]] شخص [[مؤمن]] است و هر چه شخص، [[ایمان]] قوی‌تری داشته باشد، بهرۀ افزون‌تری از [[نماز]] و حقایق متعالی آن خواهد برد<ref>بحارالأنوار، ج۱۱، ص۲۴۶؛ مستدرک الوسائل، ج۴، ص۹۸.</ref>. از این سخنان اخیر می‌توان دانست که [[ایمان]] امری دارای مراتب است که با همراه شدن [[فضائل]] و انجام [[عمل صالح]] تعالی می‌گیرد. اینکه آیا [[ایمان]] قابل ازدیاد و کاهش است یکی از مباحث دیرین در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] است و پاسخ‌های متعددی یافته است.
*گروهی از مُرجئه به جهت نظریۀ خاصی که دربارۀ ماهیت [[ایمان]] داشتند، منکر زیادت و نقصان در [[ایمان]] بودند<ref>مقالات الإسلامیین، ص۱۳۵-۱۳۶؛ التمهید لقواعد التوحید، ص۱۳۴.</ref>. اما عمده [[اختلاف]]، ناشی از آن بوده که اگر [[ایمان]] بخواهد کاهش و افزایش داشته باشد، در چه جزئی از آن چنین چیزی واقع می‌شود؛ [[تصدیق]] یا عمل؟ و کیفیت این زیادت و نقصان چیست؟ برخی [[معتقد]] بودند که زیادت و نقصان در هیچ نوع [[تصدیقی]] صورت نمی‌پذیرد، از جمله [[تصدیق]] [[یگانگی خداوند]] و [[نبوت]] [[پیامبر]]{{صل}} زیرا موجب آن می‌شود چیزی که مورد [[تصدیق]] قرار گرفته، مورد [[تصدیق]] قرار نگیرد و به چیز دیگری مبدل شود و این تناقض است و از این‌رو [[تغییر]] [[ایمان]] را مرتبط با [[عمل]] [[ایمانی]] می‌دانستند و می‌گفتند چنان‌که در [[احادیث]] ذکر شده که [[زنان]] به جهت [[ناتوانی]] از انجام [[اعمال]] در برخی ازمان، [[ایمانی]] ضعیف‌تر دارند، [[ضعف]] و شدت [[ایمان]] هر مؤمنی [[وابستگی]] تام به عمل وی دارد. اما برخی در پاسخ می‌گفتند که [[ایمان]] از کیفیات [[نفسانی]] است و چون [[شجاعت]] قابل کاهش و افزایش است و دلیلی ندارد که در همۀ افراد یکسان باشد و از این‌رو آن را می‌توان در حوزۀ [[تصدیق]] نیز مطرح کرد<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۱۴.</ref>. برخی نیز معنای دیگری را برای این زیادت و نقصان قائل بودند و آن را در [[ارتباط]] با [[جزا]] و [[ثواب]] و [[مدح]] و ثنا مطرح می‌کردند و آن را از حوزۀ [[تصدیق]] خارج می‌دانستند<ref>الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۵.</ref>.
* گروهی از مُرجئه به جهت نظریۀ خاصی که دربارۀ ماهیت [[ایمان]] داشتند، منکر زیادت و نقصان در [[ایمان]] بودند<ref>مقالات الإسلامیین، ص۱۳۵-۱۳۶؛ التمهید لقواعد التوحید، ص۱۳۴.</ref>. اما عمده [[اختلاف]]، ناشی از آن بوده که اگر [[ایمان]] بخواهد کاهش و افزایش داشته باشد، در چه جزئی از آن چنین چیزی واقع می‌شود؛ [[تصدیق]] یا عمل؟ و کیفیت این زیادت و نقصان چیست؟ برخی [[معتقد]] بودند که زیادت و نقصان در هیچ نوع [[تصدیقی]] صورت نمی‌پذیرد، از جمله [[تصدیق]] [[یگانگی خداوند]] و [[نبوت]] [[پیامبر]] {{صل}} زیرا موجب آن می‌شود چیزی که مورد [[تصدیق]] قرار گرفته، مورد [[تصدیق]] قرار نگیرد و به چیز دیگری مبدل شود و این تناقض است و از این‌رو [[تغییر]] [[ایمان]] را مرتبط با [[عمل]] [[ایمانی]] می‌دانستند و می‌گفتند چنان‌که در [[احادیث]] ذکر شده که [[زنان]] به جهت [[ناتوانی]] از انجام [[اعمال]] در برخی ازمان، [[ایمانی]] ضعیف‌تر دارند، [[ضعف]] و شدت [[ایمان]] هر مؤمنی [[وابستگی]] تام به عمل وی دارد. اما برخی در پاسخ می‌گفتند که [[ایمان]] از کیفیات [[نفسانی]] است و چون [[شجاعت]] قابل کاهش و افزایش است و دلیلی ندارد که در همۀ افراد یکسان باشد و از این‌رو آن را می‌توان در حوزۀ [[تصدیق]] نیز مطرح کرد<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۱۴.</ref>. برخی نیز معنای دیگری را برای این زیادت و نقصان قائل بودند و آن را در [[ارتباط]] با [[جزا]] و [[ثواب]] و [[مدح]] و ثنا مطرح می‌کردند و آن را از حوزۀ [[تصدیق]] خارج می‌دانستند<ref>الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۵.</ref>.
*از روایت‌های [[امام رضا]]{{ع}} و دیگر [[ائمه]]{{عم}} استفاده می‌شود که [[ایمان]]، [[حقیقت]] نوریه‌ای است که به جهت همراه شدن با [[عمل صالح]] و دیگر [[فضائل نفسانی]] - که در گذشته به برخی از آنها اشاره شد - تعالی می‌یابد. از [[امام علی]]{{ع}} منقول است که [[ایمان]] در ابتدا به صورت نقطۀ درخشانی در [[قلب]] [[آدمی]] ظاهر می‌شود و هر چه [[ایمان]] افزوده شود، به درخشندگی آن افزوده می‌شود<ref>نهج البلاغة، ص۵۱۸.</ref>.
* از روایت‌های [[امام رضا]] {{ع}} و دیگر [[ائمه]] {{عم}} استفاده می‌شود که [[ایمان]]، [[حقیقت]] نوریه‌ای است که به جهت همراه شدن با [[عمل صالح]] و دیگر [[فضائل نفسانی]] - که در گذشته به برخی از آنها اشاره شد - تعالی می‌یابد. از [[امام علی]] {{ع}} منقول است که [[ایمان]] در ابتدا به صورت نقطۀ درخشانی در [[قلب]] [[آدمی]] ظاهر می‌شود و هر چه [[ایمان]] افزوده شود، به درخشندگی آن افزوده می‌شود<ref>نهج البلاغة، ص۵۱۸.</ref>.
* [[امام رضا]]{{ع}} برای نشان دادن تفاوت [[مراتب ایمان]] [[خلق]] همچون دیگر [[ائمه]]{{عم}} از تعبیر "[[ایمان]] مستودع" و "[[ایمان]] مستقر" استفاده می‌کنند. [[ایمان]] مستودع به تعبیر ایشان [[ایمانی]] است که شخص پس از مدتی آن را از [[دست]] می‌دهد، اما [[ایمان]] مستقر [[ایمانی]] است که شخص همواره واجد آن خواهد بود <ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۷.</ref>.
* [[امام رضا]] {{ع}} برای نشان دادن تفاوت [[مراتب ایمان]] [[خلق]] همچون دیگر [[ائمه]] {{عم}} از تعبیر "[[ایمان]] مستودع" و "[[ایمان]] مستقر" استفاده می‌کنند. [[ایمان]] مستودع به تعبیر ایشان [[ایمانی]] است که شخص پس از مدتی آن را از [[دست]] می‌دهد، اما [[ایمان]] مستقر [[ایمانی]] است که شخص همواره واجد آن خواهد بود <ref>بحار الأنوار، ج۷۵، ص۳۳۷.</ref>.
*بحث از ذو مراتب بودن [[ایمان]] با بحث دیگری نیز در [[ارتباط]] است و آن نسبت [[اسلام]] و [[ایمان]] است. در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] همواره این [[پرسش]] مطرح بوده که آیا [[اسلام]] همان [[ایمان]] است و یا یکی [[برتر]] از دیگری است<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۴۶؛ الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۶.</ref>. این [[پرسش]] ریشه در [[قرآن کریم]] دارد. در مشهورترین آیه‌ای که بحث مذکور پیرامون آن شکل گرفته، به وضوح [[ایمان]] [[برتر]] از [[اسلام]] دانسته شده است{{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref> «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>، در برخی دیگر از [[آیات]] نیز از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] به تعابیر مستقل یاد شده است{{متن قرآن|إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ}}<ref> «مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن» سوره احزاب، آیه ۳۵.</ref>؛ این [[آیات]] [[پرسش]] مذکور را در میان علمای [[اسلام]] به وجود آورد.
* بحث از ذو مراتب بودن [[ایمان]] با بحث دیگری نیز در [[ارتباط]] است و آن نسبت [[اسلام]] و [[ایمان]] است. در [[تاریخ]] [[کلام اسلامی]] همواره این [[پرسش]] مطرح بوده که آیا [[اسلام]] همان [[ایمان]] است و یا یکی [[برتر]] از دیگری است<ref>الفصل فی الملل و الأهواء و النحل، ج۲، ص۲۴۶؛ الإنصاف فیما یجب اعتقاده، ص۱۲۶.</ref>. این [[پرسش]] ریشه در [[قرآن کریم]] دارد. در مشهورترین آیه‌ای که بحث مذکور پیرامون آن شکل گرفته، به وضوح [[ایمان]] [[برتر]] از [[اسلام]] دانسته شده است{{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ}}<ref> «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>، در برخی دیگر از [[آیات]] نیز از [[مسلمان]] و [[مؤمن]] به تعابیر مستقل یاد شده است{{متن قرآن|إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ}}<ref> «مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن» سوره احزاب، آیه ۳۵.</ref>؛ این [[آیات]] [[پرسش]] مذکور را در میان علمای [[اسلام]] به وجود آورد.
*در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} [[ایمان]] صراحتاً مرتبه‌ای [[برتر]] از [[اسلام]] معرفی شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref>. البته [[امام]] [[تقوا]] را نیز [[برتر]] از [[ایمان]] و [[یقین]] را [[برتر]] از [[تقوا]] دانسته‌اند<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> که نشان از آن دارد که همۀ این امور مراتب [[بندگی]] [[الهی]] است و در هر مرتبه‌ای به نامی مسمّی شده است. البته باید به این مطلب توجه داشت که [[اسلام]] غیر از معنای موجود در [[آیات]] مذکور، معانی دیگری نیز دارد که در برخی موارد آن اعم از [[اسلام]] و حتی گاه [[برتر]] از آن است.
* در [[سخنان امام رضا]] {{ع}} [[ایمان]] صراحتاً مرتبه‌ای [[برتر]] از [[اسلام]] معرفی شده است<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref>. البته [[امام]] [[تقوا]] را نیز [[برتر]] از [[ایمان]] و [[یقین]] را [[برتر]] از [[تقوا]] دانسته‌اند<ref>الکافی، ج۲، ص۵۱-۵۲.</ref> که نشان از آن دارد که همۀ این امور مراتب [[بندگی]] [[الهی]] است و در هر مرتبه‌ای به نامی مسمّی شده است. البته باید به این مطلب توجه داشت که [[اسلام]] غیر از معنای موجود در [[آیات]] مذکور، معانی دیگری نیز دارد که در برخی موارد آن اعم از [[اسلام]] و حتی گاه [[برتر]] از آن است.
*یکی دیگر از مباحثی که به صورت تلویحی در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} دربارۀ [[ایمان]] مطرح شده، [[لزوم]] داشتن [[اختیار]] و [[اراده]] در [[ایمان]]‌ورزی است. [[ایمان]] از منظر متون [[مقدس]]، فعلی است اختیاری؛ چرا که متعلق امر قرار می‌گیرد: {{متن قرآن|آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ}}<ref>«مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>؛ همچنین با [[اکراه]] نمی‌توان هیچ [[انسانی]] را [[مؤمن]] گردانید{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref> «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>.
* یکی دیگر از مباحثی که به صورت تلویحی در [[سخنان امام رضا]] {{ع}} دربارۀ [[ایمان]] مطرح شده، [[لزوم]] داشتن [[اختیار]] و [[اراده]] در [[ایمان]]‌ورزی است. [[ایمان]] از منظر متون [[مقدس]]، فعلی است اختیاری؛ چرا که متعلق امر قرار می‌گیرد: {{متن قرآن|آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ}}<ref>«مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>؛ همچنین با [[اکراه]] نمی‌توان هیچ [[انسانی]] را [[مؤمن]] گردانید{{متن قرآن|لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ}}<ref> «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْيُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْيَكْفُرْ}}<ref>«و بگو که این (قرآن) راستین و از سوی پروردگار شماست، هر که خواهد ایمان آورد و هر که خواهد کفر پیشه کند» سوره کهف، آیه ۲۹.</ref>.
*از [[امام رضا]]{{ع}} منقول است که [[ایمان آوردن]] در موضع [[اضطرار]] و [[عذاب]] مقبول نیست، چنان که دربارۀ [[فرعون]] نیز چنین بود<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۷۷؛ علل الشرایع، ج۱، ص۵۹.</ref> و چنان که آشکار است این عدم قبول ناشی از نبودن امکان [[اختیار]] و [[اراده]] است<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ایمان - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲ ص ۷۱۴.</ref>.
* از [[امام رضا]] {{ع}} منقول است که [[ایمان آوردن]] در موضع [[اضطرار]] و [[عذاب]] مقبول نیست، چنان که دربارۀ [[فرعون]] نیز چنین بود<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۷۷؛ علل الشرایع، ج۱، ص۵۹.</ref> و چنان که آشکار است این عدم قبول ناشی از نبودن امکان [[اختیار]] و [[اراده]] است<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ایمان - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «ایمان»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲ ص ۷۱۴.</ref>.


== جستارهای وابسته ==  
== جستارهای وابسته ==  
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش