پرش به محتوا

برادری امام علی با پیامبر خاتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
'''عقد اخوت''' به معنای انعقاد پیمان برادری میان [[مسلمانان]] در [[مکه]] و [[مدینه]] یکی از مهم‌ترین اقدامات [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، است، اما در هر دو بار حضرت، میان خود و [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[پیمان برادری]] منعقد کرد و فرمود: «تو [[برادر]] من در [[دنیا]] و [[آخرتی]]». هرچند این اعلام [[برادری]] در مواقع دیگری نیز بوده است مانند: [[روز]] [[خیبر]]، روز [[مباهله]] و صحنه‌های گوناگون دیگر.
'''عقد اخوت''' به معنای انعقاد پیمان برادری میان [[مسلمانان]] در [[مکه]] و [[مدینه]] یکی از مهم‌ترین اقدامات [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، است، اما در هر دو بار حضرت، میان خود و [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} [[پیمان برادری]] منعقد کرد و فرمود: «تو [[برادر]] من در [[دنیا]] و [[آخرتی]]». هرچند این اعلام [[برادری]] در مواقع دیگری نیز بوده است مانند: [[روز]] [[خیبر]]، روز [[مباهله]] و صحنه‌های گوناگون دیگر.


== مقدمه ==
== مقدمه ==
انعقاد پیمان برادری میان [[مسلمانان]] ([[مهاجران]] و [[انصار]]) در [[مدینه]]، یکی از مهم‌ترین و نخستین اقدامات [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، پس از [[هجرت به مدینه]] است که اهمیت ویژه‌ای دارد و رمز تشکیل [[امت]] واحده در [[صدر اسلام]] را در خود نهفته است. [[پیامبر]] به [[یاری]] [[انصار]] که یک گروه [[اجتماعی]] خارج از [[مکه]] بودند، توانست پایگاه قدرتمندی برای [[حمایت]] از خود و یارانش در برابر اشراف [[مکه]] فراهم کند. همچنین [[موقعیت]] حساس [[شهر]] یثرب، برای [[رسول اکرم]]{{صل}} اهمیت ویژه‌ای داشت. [[عقد]] و [[پیمان]] [[اخوت]] [[دینی]]، دشمنی‌های دیرینه نسبی و [[اختلافات]] قبیله‌ای را کاهش می‌داد، [[رسوم]] [[جاهلی]] و اسباب [[تفاخر]] را در هم می‌شکست، امتیازات نسبی را از بین می‌برد و [[روحیه]] [[صفا]] و [[برادری]] [[دینی]] [[جانشین]] آن می‌شد<ref>غلامحسین زرگری‌نژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۳۴۹.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} فرمود: "[[پیامبر اکرم]]{{صل}} شکاف‌های [[اجتماعی]] را به [[وحدت]] تبدیل می‌کرد و فاصله‌ها را به هم پیوند می‌داد"<ref>نهج البلاغه (خطبه ذی قار)، ص۳۵۳.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[پیمان برادری (مقاله)|پیمان برادری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۸.</ref>
انعقاد پیمان برادری میان [[مسلمانان]] ([[مهاجران]] و [[انصار]]) در [[مدینه]]، یکی از مهم‌ترین و نخستین اقدامات [[سیاسی]] ـ [[اجتماعی]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، پس از [[هجرت به مدینه]] است که اهمیت ویژه‌ای دارد و رمز تشکیل [[امت]] واحده در [[صدر اسلام]] را در خود نهفته است. [[پیامبر]] به [[یاری]] [[انصار]] که یک گروه [[اجتماعی]] خارج از [[مکه]] بودند، توانست پایگاه قدرتمندی برای [[حمایت]] از خود و یارانش در برابر اشراف [[مکه]] فراهم کند. همچنین [[موقعیت]] حساس [[شهر]] یثرب، برای [[رسول اکرم]] {{صل}} اهمیت ویژه‌ای داشت. [[عقد]] و [[پیمان]] [[اخوت]] [[دینی]]، دشمنی‌های دیرینه نسبی و [[اختلافات]] قبیله‌ای را کاهش می‌داد، [[رسوم]] [[جاهلی]] و اسباب [[تفاخر]] را در هم می‌شکست، امتیازات نسبی را از بین می‌برد و [[روحیه]] [[صفا]] و [[برادری]] [[دینی]] [[جانشین]] آن می‌شد<ref>غلامحسین زرگری‌نژاد، تاریخ صدر اسلام، ص۳۴۹.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} فرمود: "[[پیامبر اکرم]] {{صل}} شکاف‌های [[اجتماعی]] را به [[وحدت]] تبدیل می‌کرد و فاصله‌ها را به هم پیوند می‌داد"<ref>نهج البلاغه (خطبه ذی قار)، ص۳۵۳.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[پیمان برادری (مقاله)|پیمان برادری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۱۸.</ref>


== [[عقد اخوت]] میان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} در [[مکه]] و [[مدینه]] ==
== [[عقد اخوت]] میان [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} در [[مکه]] و [[مدینه]] ==
[[رسول خدا]]{{صل}} برای تحقق [[عینی]] اصل [[اخوت]] دو بار میان [[مسلمانان]] [[پیمان اخوت]] بست، بار نخست پیش از [[هجرت]]؛ میان [[مهاجران]] تا آنان را برای حرکتی بزرگ و سرنوشت‌ساز و سرفصلی جدید در [[تاریخ]] [[بشر]] آماده سازد<ref>ر.ک: الروض الأنف، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۷؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ احمد شلبی، موسوعة التاریخ الاسلامی، الطبعة الثالثة عشرة، مکتبة النهضة المصریة، القاهرة، ۱۹۸۸ م. ج۱، ص۲۸۳؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۲، ص۲۲۸.</ref>، میان [[ابوبکر]] و [[عمر]]، [[حمزه]] و [[زید بن حارثه]]، [[عثمان]] و [[عبد الرحمن بن عوف]]، [[زبیر]] و [[ابن مسعود]]، [[عبادة بن حارثه]] و [[بلال]]، [[مصعب بن عمیر]] و [[سعد بن ابی وقاص]]، [[ابوعبیده جراح]] و [[سالم مولی ابی حذیفه]]، [[سعید بن زید]] و [[طلحة بن عبیدالله]] و میان [[علی]] و خودش و به علی فرمود: «آیا [[راضی]] نیستی که من [[برادر]] تو باشم؟» گفت: «آری، راضی‌ام». فرمود: «تو برادر من در [[دنیا]] و [[آخرتی]]»<ref>مستدرک الحاکم، ج۳، ص۱۴؛ الاستیعاب، ج۳، ص۳۵؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ فتح الباری، ج۷، ص۳۴۴-۳۴۵؛ السیرة الحلبیة، ج۲، ص۲۰؛ سیرة زینی دحلان، ج۱، ص۲۹۹.</ref><ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۵۶۲-۵۶۶.</ref>
[[رسول خدا]] {{صل}} برای تحقق [[عینی]] اصل [[اخوت]] دو بار میان [[مسلمانان]] [[پیمان اخوت]] بست، بار نخست پیش از [[هجرت]]؛ میان [[مهاجران]] تا آنان را برای حرکتی بزرگ و سرنوشت‌ساز و سرفصلی جدید در [[تاریخ]] [[بشر]] آماده سازد<ref>ر. ک: الروض الأنف، ج۴، ص۲۹۶-۲۹۷؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ احمد شلبی، موسوعة التاریخ الاسلامی، الطبعة الثالثة عشرة، مکتبة النهضة المصریة، القاهرة، ۱۹۸۸ م. ج۱، ص۲۸۳؛ الصحیح من سیرة النبی الاعظم، ج۲، ص۲۲۸.</ref>، میان [[ابوبکر]] و [[عمر]]، [[حمزه]] و [[زید بن حارثه]]، [[عثمان]] و [[عبد الرحمن بن عوف]]، [[زبیر]] و [[ابن مسعود]]، [[عبادة بن حارثه]] و [[بلال]]، [[مصعب بن عمیر]] و [[سعد بن ابی وقاص]]، [[ابوعبیده جراح]] و [[سالم مولی ابی حذیفه]]، [[سعید بن زید]] و [[طلحة بن عبیدالله]] و میان [[علی]] و خودش و به علی فرمود: «آیا [[راضی]] نیستی که من [[برادر]] تو باشم؟» گفت: «آری، راضی‌ام». فرمود: «تو برادر من در [[دنیا]] و [[آخرتی]]»<ref>مستدرک الحاکم، ج۳، ص۱۴؛ الاستیعاب، ج۳، ص۳۵؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ فتح الباری، ج۷، ص۳۴۴-۳۴۵؛ السیرة الحلبیة، ج۲، ص۲۰؛ سیرة زینی دحلان، ج۱، ص۲۹۹.</ref><ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۵۶۲-۵۶۶.</ref>


همچنین حضرت چندی پس از ورود به [[مدینه]] [[پیمان اخوت]] میان [[مسلمانان]] ایجاد کرد<ref>در زمان آن اختلاف است. برخی گفته‌اند بلافاصله پس از ورود به مدینه و پیش از بنای مسجد مدینه و یا در زمان بنای مسجد مدینه صورت گرفته است، برخی نیز آن را پنج ماه پس از هجرت یا هشت و نه ماه و مانند آن ذکر کرده‌اند. ر.ک: امتاع الاسماع، ج۱، ص۵۰؛ فتح الباری، ج۷، ص۳۴۵؛ سیرة زینی دحلان، ج۱، ص۳۳۷.</ref>. [[پیامبر]] [[فرمان]] داد هر [[مهاجر]] با یکی از [[انصار]]، [[پیمان برادری]] بندد: {{متن حدیث|تأخوا في الله أخوین}}<ref>سیرة ابن هشام، ج۲، ص۱۲۴؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۵۲؛ البدایة و النهایة، ج۳، ص۲۷۷؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ السیرة الحلبیة، ج۲، ص۹۱؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۸۳؛ و نیز ر.ک: محمدحسین هیکل، حیاة محمد{{صل}}، الطبعة الخامسة، مطبعة مصر، القاهرة، ص۲۳۷.</ref>. تنها استثنایی که در میان بود [[انتخاب]] [[علی]] برای [[برادری]] خویش بود که هر دو مهاجر بودند. پیامبر دست [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} را گرفت و فرمود: {{متن حدیث|هذا أَخِي‏}}<ref>سیرة ابن هشام، ج۲، ص۱۲۴؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۸؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۵۹۵؛ أبو القاسم علی بن الحسن المعروف بابن عساکر، ترجمة الامام علی بن أبی طالب{{عم}} من تاریخ مدینة دمشق، تحقیق محمد باقر المحمودی، الطبعة الثانیة، مؤسسة المحمودی للطباعة و النشر، بیروت، ۱۳۹۸ ق. ج۱، ص۱۱۷-۱۱۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۸۵-۱۸۶؛ الریاض النضرة، ج۲، ص۱۱۱؛ نهایة الارب، ج۱۶، ص۳۴۷؛ البدایة و النهایة، ج۳، ص۲۷۷؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ الاصابة، ج۲، ص۵۰۱؛ فتح الباری، ج۷، ص۳۴۵؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۸۳؛ تاریخ الجنس العربی، ج۶، ص۱۴۰.</ref>.
همچنین حضرت چندی پس از ورود به [[مدینه]] [[پیمان اخوت]] میان [[مسلمانان]] ایجاد کرد<ref>در زمان آن اختلاف است. برخی گفته‌اند بلافاصله پس از ورود به مدینه و پیش از بنای مسجد مدینه و یا در زمان بنای مسجد مدینه صورت گرفته است، برخی نیز آن را پنج ماه پس از هجرت یا هشت و نه ماه و مانند آن ذکر کرده‌اند. ر. ک: امتاع الاسماع، ج۱، ص۵۰؛ فتح الباری، ج۷، ص۳۴۵؛ سیرة زینی دحلان، ج۱، ص۳۳۷.</ref>. [[پیامبر]] [[فرمان]] داد هر [[مهاجر]] با یکی از [[انصار]]، [[پیمان برادری]] بندد: {{متن حدیث|تأخوا في الله أخوین}}<ref>سیرة ابن هشام، ج۲، ص۱۲۴؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۵۲؛ البدایة و النهایة، ج۳، ص۲۷۷؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ السیرة الحلبیة، ج۲، ص۹۱؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۸۳؛ و نیز ر. ک: محمدحسین هیکل، حیاة محمد {{صل}}، الطبعة الخامسة، مطبعة مصر، القاهرة، ص۲۳۷.</ref>. تنها استثنایی که در میان بود [[انتخاب]] [[علی]] برای [[برادری]] خویش بود که هر دو مهاجر بودند. پیامبر دست [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} را گرفت و فرمود: {{متن حدیث|هذا أَخِي‏}}<ref>سیرة ابن هشام، ج۲، ص۱۲۴؛ الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۳۸؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۵۹۵؛ أبو القاسم علی بن الحسن المعروف بابن عساکر، ترجمة الامام علی بن أبی طالب {{عم}} من تاریخ مدینة دمشق، تحقیق محمد باقر المحمودی، الطبعة الثانیة، مؤسسة المحمودی للطباعة و النشر، بیروت، ۱۳۹۸ ق. ج۱، ص۱۱۷-۱۱۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۸۵-۱۸۶؛ الریاض النضرة، ج۲، ص۱۱۱؛ نهایة الارب، ج۱۶، ص۳۴۷؛ البدایة و النهایة، ج۳، ص۲۷۷؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۴۲۳؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷؛ الاصابة، ج۲، ص۵۰۱؛ فتح الباری، ج۷، ص۳۴۵؛ موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۲۸۳؛ تاریخ الجنس العربی، ج۶، ص۱۴۰.</ref>.


همچنین [[روایت]] شده است وقتی [[رسول خدا]]{{صل}} میان اصحابش پیمان برادری منعقد کرد، علی به آن حضرت گفت: شما که میان یارانت پیمان برادری برقرار کردی، میان من و هیچ کس برادری منعقد نکردی؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ‏ مَا أَخَّرْتُكَ‏ إِلَّا لِنَفْسِي‏ فَأَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ أَنْتَ أَخِي وَ وَارِثِي}}<ref>«سوگند به خدایی که مرا به حق برانگیخت، من کار برادری تو را به تأخیر نینداختم مگر به خاطر خودم. تو نسبت به من مانند هارونی نسبت به موسی جز این که پس از پیامبری نخواهد بود و تو برادر و وارث منی». أبوحامد محمد بن حبان بن احمد التمیمی البستی، السیرة النبویة و أخبار الخلفاء، صححه و علق علیه السید عزیز بک و جماعة من العلماء، الطبعة الاولی، مؤسسة الکتب الثقافیة، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ص۱۴۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۸۶؛ العمدة، ص۱۶۷؛ سلیمان القندوزی الحنفی، ینابیع المودة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج۱، ص۵۵؛ و نیز ر.ک: الاستیعاب، ج۳، ص۳۵؛ تذکرة الخواص، ص۲۹-۳۱؛ تاریخ الخلفاء، ص۱۸۹؛ السیرة الحلبیة، ج۲، ص۹۱.</ref><ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۵۶۲-۵۶۶.</ref>
همچنین [[روایت]] شده است وقتی [[رسول خدا]] {{صل}} میان اصحابش پیمان برادری منعقد کرد، علی به آن حضرت گفت: شما که میان یارانت پیمان برادری برقرار کردی، میان من و هیچ کس برادری منعقد نکردی؟ حضرت فرمود: {{متن حدیث|وَ الَّذِي بَعَثَنِي بِالْحَقِّ‏ مَا أَخَّرْتُكَ‏ إِلَّا لِنَفْسِي‏ فَأَنْتَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ بَعْدِي وَ أَنْتَ أَخِي وَ وَارِثِي}}<ref>«سوگند به خدایی که مرا به حق برانگیخت، من کار برادری تو را به تأخیر نینداختم مگر به خاطر خودم. تو نسبت به من مانند هارونی نسبت به موسی جز این که پس از پیامبری نخواهد بود و تو برادر و وارث منی». أبوحامد محمد بن حبان بن احمد التمیمی البستی، السیرة النبویة و أخبار الخلفاء، صححه و علق علیه السید عزیز بک و جماعة من العلماء، الطبعة الاولی، مؤسسة الکتب الثقافیة، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ص۱۴۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۸۶؛ العمدة، ص۱۶۷؛ سلیمان القندوزی الحنفی، ینابیع المودة، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، ج۱، ص۵۵؛ و نیز ر. ک: الاستیعاب، ج۳، ص۳۵؛ تذکرة الخواص، ص۲۹-۳۱؛ تاریخ الخلفاء، ص۱۸۹؛ السیرة الحلبیة، ج۲، ص۹۱.</ref><ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۲ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۲، ص ۵۶۲-۵۶۶.</ref>


[[سلیمان قندوزی]] می‌گوید: "[[امام علی]]{{ع}}، پس از همه با [[پیامبر]]{{صل}}[[پیمان]] [[اخوت]] بست. آن حضرت به [[پیامبر]] عرض کرد: چرا [[اصحاب]] خود را با یکدیگر [[برادر]] کردی؛ ولی [[عقد اخوت]] میان من و دیگری برقرار نکردی؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: به خدایی که مرا برای [[هدایت]] [[مبعوث]] کرد [[سوگند]]! بدین سبب، کار [[برادری]] تو را عقب انداختم که می‌خواستم در پایان با تو [[برادر]] شوم. تو برای من، مانند هارونی برای [[موسی]]؛ جز اینکه پس از من [[پیامبری]] نیست. تو [[برادر]] و [[وارث]] [[منی]]"<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۱۷؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۲۱.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[پیمان برادری (مقاله)|پیمان برادری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۲۰-۲۲۱.</ref>
[[سلیمان قندوزی]] می‌گوید: "[[امام علی]] {{ع}}، پس از همه با [[پیامبر]] {{صل}}[[پیمان]] [[اخوت]] بست. آن حضرت به [[پیامبر]] عرض کرد: چرا [[اصحاب]] خود را با یکدیگر [[برادر]] کردی؛ ولی [[عقد اخوت]] میان من و دیگری برقرار نکردی؟ [[پیامبر]] در پاسخ فرمود: به خدایی که مرا برای [[هدایت]] [[مبعوث]] کرد [[سوگند]]! بدین سبب، کار [[برادری]] تو را عقب انداختم که می‌خواستم در پایان با تو [[برادر]] شوم. تو برای من، مانند هارونی برای [[موسی]]؛ جز اینکه پس از من [[پیامبری]] نیست. تو [[برادر]] و [[وارث]] [[منی]]"<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص۲۱۷؛ الطبرانی، المعجم الکبیر، ج۵، ص۲۲۱.</ref><ref>[[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[پیمان برادری (مقاله)|پیمان برادری]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۱، ص۲۲۰-۲۲۱.</ref>


== اعلام [[برادری]] میان [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} در مواقع مختلف ==
== اعلام [[برادری]] میان [[پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} در مواقع مختلف ==
در [[احادیث]] فراوانی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} دربارۀ [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} {{متن حدیث|أَنْتَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي وَ خَلِيفَتِي...}} استفاده کرده است<ref>ر. ک: «بحار الأنوار»، ج ۳۸ ص ۳۳۰ تا ۳۴۸ «باب الأخوّة» و کتاب «حدیث برادری در سیرۀ نبوی» محمّد رضا هدایت پناه.</ref>. خود آن حضرت هم بارها از خویش با عنوان {{متن حدیث|أَنَا عَبْدُ اَللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ}} یاد کرده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۸، ص ۳۳۲.</ref>. برادری علی با پیامبر{{صل}} از ازل بوده است، نه آنکه از روز [[عقد]] [[اخوّت]] ایجاد شده باشد. از قول [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[روایت]] شده که در [[معراج]] دید بر در [[بهشت]] نوشته است: {{متن حدیث|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ وَ عَلِيٌّ أَخُو رَسُولِ اَللَّهِ}} و این دوهزار سال قبل از خلقت آسمان‌ها بوده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۸، ص ۳۳۰.</ref>. به [[نقل]] [[روایات]]، غیر از روز مؤاخات، در مواقع دیگر نیز، همچون روز [[خیبر]]، روز [[مباهله]] و صحنه‌های گوناگون، [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} آن حضرت] را برادر خویش خوانده است. حدیث مؤاخات، یکی از بزرگترین افتخارات [[امام علی|علی]]{{ع}} و از برجسته‌ترین [[فضایل امام علی|فضایل آن حضرت]] است<ref>در این مورد، ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۹ ص ۳۸۷، «احقاق الحق»، ج ۷ ص ۴۴۱، «دائرة المعارف تشیّع»، مدخل «حدیث مؤاخات»، «فضائل الخمسه من الصحاح السته» ج ۱ ص ۳۳۳.</ref>. مسئله برادر خواندگی یا [[عقد اخوت]]، الآن هم مطرح است<ref>آشنایی با قرآن، جلد سوم، ص۱۹۷.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۵؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۶۰.</ref>
در [[احادیث]] فراوانی [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} دربارۀ [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} {{متن حدیث|أَنْتَ أَخِي وَ وَصِيِّي وَ وَارِثِي وَ خَلِيفَتِي...}} استفاده کرده است<ref>ر. ک: «بحار الأنوار»، ج ۳۸ ص ۳۳۰ تا ۳۴۸ «باب الأخوّة» و کتاب «حدیث برادری در سیرۀ نبوی» محمّد رضا هدایت پناه.</ref>. خود آن حضرت هم بارها از خویش با عنوان {{متن حدیث|أَنَا عَبْدُ اَللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ}} یاد کرده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۸، ص ۳۳۲.</ref>. برادری علی با پیامبر {{صل}} از ازل بوده است، نه آنکه از روز [[عقد]] [[اخوّت]] ایجاد شده باشد. از قول [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] [[روایت]] شده که در [[معراج]] دید بر در [[بهشت]] نوشته است: {{متن حدیث|مُحَمَّدٌ رَسُولُ اَللَّهِ وَ عَلِيٌّ أَخُو رَسُولِ اَللَّهِ}} و این دوهزار سال قبل از خلقت آسمان‌ها بوده است<ref>بحار الأنوار، ج ۳۸، ص ۳۳۰.</ref>. به [[نقل]] [[روایات]]، غیر از روز مؤاخات، در مواقع دیگر نیز، همچون روز [[خیبر]]، روز [[مباهله]] و صحنه‌های گوناگون، [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} آن حضرت] را برادر خویش خوانده است. حدیث مؤاخات، یکی از بزرگترین افتخارات [[امام علی|علی]] {{ع}} و از برجسته‌ترین [[فضایل امام علی|فضایل آن حضرت]] است<ref>در این مورد، ر. ک: «موسوعة الامام علی بن ابی طالب»، ج ۹ ص ۳۸۷، «احقاق الحق»، ج ۷ ص ۴۴۱، «دائرة المعارف تشیّع»، مدخل «حدیث مؤاخات»، «فضائل الخمسه من الصحاح السته» ج ۱ ص ۳۳۳.</ref>. مسئله برادر خواندگی یا [[عقد اخوت]]، الآن هم مطرح است<ref>آشنایی با قرآن، جلد سوم، ص۱۹۷.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۵۲۵؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۵۶۰.</ref>


== پاسخ به شبهه ==
== پاسخ به شبهه ==
[[احمد بن حنبل]] روایت کرده که رسول خدا{{صل}} مسلمانان را با هم برادر کرد و علی{{ع}} را با کسی برادر نساخت. چنان که برای او برادری دیده نمی‌شد. علی گفت: یا [[رسول الله]]؛ یارانت را با هم [[برادر]] قرار دادی ولی مرا رها کردی؟ [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: ترا برای خودم گذاشتم، تو برادر [[منی]] و من برادر تو. هرگاه کسی ترا پرسید، بگو: من [[بنده]] [[خدا]] و [[برادر رسول خدا]] هستم. احدی پس از تو چنین ادّعایی نخواهد کرد مگر دروغ‌گویان. [[سوگند]] به خدایی که مرا به [[حق]] [[مبعوث]] کرده است، ترا به تأخیر نینداختم مگر برای خودم. تو برای من همانند هارونی نسبت به موسی جز این که پس از من [[پیامبری]] نیست، تو برادر و [[وارث]] من هستی<ref>بنگرید: دلائل الصدق، ج۲، ص۲۶۷؛ ینابیع الموده، ص۵۶؛ تذکرة الخواص، ص۲۳؛ الریاض النضره، ج۲، ص۲۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۲۱؛ الثقات، ص۱۴۱- ۱۴۳.</ref>.
[[احمد بن حنبل]] روایت کرده که رسول خدا {{صل}} مسلمانان را با هم برادر کرد و علی {{ع}} را با کسی برادر نساخت. چنان که برای او برادری دیده نمی‌شد. علی گفت: یا [[رسول الله]]؛ یارانت را با هم [[برادر]] قرار دادی ولی مرا رها کردی؟ [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: ترا برای خودم گذاشتم، تو برادر [[منی]] و من برادر تو. هرگاه کسی ترا پرسید، بگو: من [[بنده]] [[خدا]] و [[برادر رسول خدا]] هستم. احدی پس از تو چنین ادّعایی نخواهد کرد مگر دروغ‌گویان. [[سوگند]] به خدایی که مرا به [[حق]] [[مبعوث]] کرده است، ترا به تأخیر نینداختم مگر برای خودم. تو برای من همانند هارونی نسبت به موسی جز این که پس از من [[پیامبری]] نیست، تو برادر و [[وارث]] من هستی<ref>بنگرید: دلائل الصدق، ج۲، ص۲۶۷؛ ینابیع الموده، ص۵۶؛ تذکرة الخواص، ص۲۳؛ الریاض النضره، ج۲، ص۲۹؛ تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۲۱؛ الثقات، ص۱۴۱- ۱۴۳.</ref>.


شگفتا؛ علی{{ع}} پس از [[رحلت]] جان‌گداز [[رسول خدا]]{{صل}} در میانه حوادث‌ [[غصب خلافت]] فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا هستم. آنان او را [[تکذیب]] کردند و گفتند: بنده خدا آری، امّا برادر رسول خدا نه!<ref>الامامه و السیاسة، ج۱، ص۱۳؛ اعلام النساء، ج۴، ص۱۱۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۹۳.</ref>. [[حدیث برادری]] خصوصا [[برادری]] رسول خدا{{صل}} و علی{{ع}}، خواه در برادری نخست در [[مکّه]] و خواه در برادری دوم در [[مدینه]]، چنان [[متواتر]] است که قابل [[انکار]]، و بلکه قابل [[شک و تردید]] نیست.
شگفتا؛ علی {{ع}} پس از [[رحلت]] جان‌گداز [[رسول خدا]] {{صل}} در میانه حوادث‌ [[غصب خلافت]] فرمود: من بنده خدا و برادر رسول خدا هستم. آنان او را [[تکذیب]] کردند و گفتند: بنده خدا آری، امّا برادر رسول خدا نه!<ref>الامامه و السیاسة، ج۱، ص۱۳؛ اعلام النساء، ج۴، ص۱۱۵؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۹۳.</ref>. [[حدیث برادری]] خصوصا [[برادری]] رسول خدا {{صل}} و علی {{ع}}، خواه در برادری نخست در [[مکّه]] و خواه در برادری دوم در [[مدینه]]، چنان [[متواتر]] است که قابل [[انکار]]، و بلکه قابل [[شک و تردید]] نیست.


این داستان از ده‌ها تن از [[صحابه]] و [[تابعین]] [[روایت]] شده است<ref>بنگرید: تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۵۳؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷- ۲۶۸؛ ینابیع الموده، ص۵۶- ۵۷؛ تذکرة الخواص، ص۲۲- ۲۴؛ سیره حلبی، ج۲، ص۲۰، ۹۰؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۴؛ الثقات، ج۱، ص۱۳۸؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۲۰؛ الفصول المهمه، ص۲۲، ۲۹؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۲۶؛ ج۵، ۳۵؛ تاریخ الخلفاء، ص۱۷؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۲۶۸- ۲۷۰؛ سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۵۰؛ الغدیر، ج۳، ص۱۱۲- ۱۲۵؛ جامع الصحیح، ج۲، ص۱۳؛ الاستیعاب، ج۲، ص۴۶۰؛ تیسیر الوصول، ج۳، ص۲۷۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۲؛ کنز العمّال، ج۶، ص۲۹۴- ۳۰۰.</ref>.
این داستان از ده‌ها تن از [[صحابه]] و [[تابعین]] [[روایت]] شده است<ref>بنگرید: تاریخ الخمیس، ج۱، ص۳۵۳؛ وفاء الوفاء، ج۱، ص۲۶۷- ۲۶۸؛ ینابیع الموده، ص۵۶- ۵۷؛ تذکرة الخواص، ص۲۲- ۲۴؛ سیره حلبی، ج۲، ص۲۰، ۹۰؛ مستدرک حاکم، ج۳، ص۱۴؛ الثقات، ج۱، ص۱۳۸؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۲۰؛ الفصول المهمه، ص۲۲، ۲۹؛ البدایة و النهایه، ج۳، ص۲۲۶؛ ج۵، ۳۵؛ تاریخ الخلفاء، ص۱۷؛ دلائل الصدق، ج۲، ص۲۶۸- ۲۷۰؛ سیره ابن هشام، ج۲، ص۱۵۰؛ الغدیر، ج۳، ص۱۱۲- ۱۲۵؛ جامع الصحیح، ج۲، ص۱۳؛ الاستیعاب، ج۲، ص۴۶۰؛ تیسیر الوصول، ج۳، ص۲۷۱؛ شرح نهج البلاغه، ج۲، ص۶۲؛ کنز العمّال، ج۶، ص۲۹۴- ۳۰۰.</ref>.


پیامبر{{صل}} به علی{{ع}} فرمود: [[روز قیامت]] از میانه‌های [[عرش]] فریاد زنند: [[بهترین]] پدر، پدر تو ابراهیم است و [[بهترین]] [[برادر]]، برادر تو [[علی بن ابی طالب]]{{ع}}<ref>ربیع الابرار، ج۱، ص۷۰۷- ۷۰۸.</ref>.
پیامبر {{صل}} به علی {{ع}} فرمود: [[روز قیامت]] از میانه‌های [[عرش]] فریاد زنند: [[بهترین]] پدر، پدر تو ابراهیم است و [[بهترین]] [[برادر]]، برادر تو [[علی بن ابی طالب]] {{ع}}<ref>ربیع الابرار، ج۱، ص۷۰۷- ۷۰۸.</ref>.


بی‌تردید ادعای [[برادری]] علی و [[عثمان]] یا برادری [[پیامبر]]{{صل}} و عثمان، [[باطل]] است<ref>الغدیر، ج۹، ص۹۴- ۹۵؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۵؛ الریاض النضره، ج۱، ص۱۷.</ref>. قطعاً [[هدف]] از طرح چنین [[کذب]] آشکاری بالا بردن مرتبه عثمان و [[تکذیب]] [[فضیلت]] علی بن ابی طالب{{ع}} و بلکه همطراز قرار دادن علی{{ع}} و عثمان است!
بی‌تردید ادعای [[برادری]] علی و [[عثمان]] یا برادری [[پیامبر]] {{صل}} و عثمان، [[باطل]] است<ref>الغدیر، ج۹، ص۹۴- ۹۵؛ شرح نهج البلاغه، ج۱، ص۱۶۵؛ الریاض النضره، ج۱، ص۱۷.</ref>. قطعاً [[هدف]] از طرح چنین [[کذب]] آشکاری بالا بردن مرتبه عثمان و [[تکذیب]] [[فضیلت]] علی بن ابی طالب {{ع}} و بلکه همطراز قرار دادن علی {{ع}} و عثمان است!


ابوتراب‌ گفته می‌شود که علی{{ع}} وقتی دید، پیامبر{{صل}} او را با کسی از اصحاب‌ برادر نکرده، [[اندوهگین]] به [[مسجد]] رفت و روی [[زمین]] خوابید. پیامبر{{صل}} به سراغ علی{{ع}} آمد و در حالی که خاک‌ها را از پشت او می‌تکاند، فرمود: برخیز یا [[ابوتراب]]؛ سپس او را با خود برادر کرد<ref>الفصول المهمّة، ص۲۲؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۱؛ مناقب خوارزمی، ص۷؛ کفایة الطالب، ص۱۹۳.</ref>. ظاهراً این نام‌گذاری در مناسبت دیگری بوده است<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۵۳۵.</ref>.
ابوتراب‌ گفته می‌شود که علی {{ع}} وقتی دید، پیامبر {{صل}} او را با کسی از اصحاب‌ برادر نکرده، [[اندوهگین]] به [[مسجد]] رفت و روی [[زمین]] خوابید. پیامبر {{صل}} به سراغ علی {{ع}} آمد و در حالی که خاک‌ها را از پشت او می‌تکاند، فرمود: برخیز یا [[ابوتراب]]؛ سپس او را با خود برادر کرد<ref>الفصول المهمّة، ص۲۲؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۱۱؛ مناقب خوارزمی، ص۷؛ کفایة الطالب، ص۱۹۳.</ref>. ظاهراً این نام‌گذاری در مناسبت دیگری بوده است<ref>[[سید جعفر مرتضی عاملی|عاملی، سید جعفر مرتضی]]، [[سیرت جاودانه ج۱ (کتاب)|سیرت جاودانه ج۱]]، ص ۵۳۵.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش