پرش به محتوا

بصیر (اسم الهی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۱: خط ۱۱:


== بصیر در قرآن کریم ==
== بصیر در قرآن کریم ==
واژه بصیر به عنوان یکی از [[اسمای حسنای الهی]]، ۴۲ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است. در این میان ۱۰ بار به همراه صفت «[[سمیع]]» {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«هر کس پاداش این جهان را بجوید (بداند که) پاداش این جهان و جهان واپسین نزد خداوند است و خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۱۳۴.</ref>، {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«این بدان روست که خداوند از شب می‌کاهد و بر روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و بر شب می‌افزاید و اینکه خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«خداوند از فرشتگان و از مردم فرستادگانی برمی‌گزیند؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«آفرینش و برانگیختن شما (همگی) جز همانند (آفرینش) یک تن نیست؛ بی‌گمان خداوند شنوایی بیناست» سوره لقمان، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«و خداوند به درستی حکم می‌راند و کسانی که جز او را (به پرستش) می‌خوانند هیچ حکمی نمی‌رانند؛ بی‌گمان خداوند شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش می‌ورزند؛ در درونشان جز خویش‌بینی نیست که به آن (هم) نمی‌رسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref> و ۵ بار با صفت [[خبیر]] {{متن قرآن|وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«و چه بسیار از اقوام بعد از نوح را که نابود کردیم و (همین) بس، که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«بی‌گمان پروردگارت روزی را برای هر که بخواهد می‌گسترد و (یا) تنگ می‌دارد که او به (حال) بندگانش آگاه بیناست» سوره اسراء، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«بگو: میان من و شما خداوند گواه بس؛ که او به بندگان خویش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست» سوره فاطر، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ می‌داشت در زمین سرکشی می‌ورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازه‌ای فرو می‌فرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.</ref> و ۲۷ بار به [[تنهایی]] به کار رفته است.
واژه بصیر به عنوان یکی از [[اسمای حسنای الهی]]، ۴۲ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته است. در این میان ۱۰ بار به همراه صفت «[[سمیع]]» {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>، {{متن قرآن|مَنْ كَانَ يُرِيدُ ثَوَابَ الدُّنْيَا فَعِنْدَ اللَّهِ ثَوَابُ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَكَانَ اللَّهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«هر کس پاداش این جهان را بجوید (بداند که) پاداش این جهان و جهان واپسین نزد خداوند است و خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۱۳۴.</ref>، {{متن قرآن|سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پاکا آن (خداوند) که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی - که پیرامون آن را خجسته گردانده‌ایم- برد تا از نشانه‌هایمان بدو نشان دهیم، بی‌گمان اوست که شنوای بیناست» سوره اسراء، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّ اللَّهَ يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهَارِ وَيُولِجُ النَّهَارَ فِي اللَّيْلِ وَأَنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«این بدان روست که خداوند از شب می‌کاهد و بر روز می‌افزاید و از روز می‌کاهد و بر شب می‌افزاید و اینکه خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۶۱.</ref>، {{متن قرآن|اللَّهُ يَصْطَفِي مِنَ الْمَلَائِكَةِ رُسُلًا وَمِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«خداوند از فرشتگان و از مردم فرستادگانی برمی‌گزیند؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره حج، آیه ۷۵.</ref>، {{متن قرآن|مَا خَلْقُكُمْ وَلَا بَعْثُكُمْ إِلَّا كَنَفْسٍ وَاحِدَةٍ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«آفرینش و برانگیختن شما (همگی) جز همانند (آفرینش) یک تن نیست؛ بی‌گمان خداوند شنوایی بیناست» سوره لقمان، آیه ۲۸.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ يَقْضِي بِالْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَقْضُونَ بِشَيْءٍ إِنَّ اللَّهَ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«و خداوند به درستی حکم می‌راند و کسانی که جز او را (به پرستش) می‌خوانند هیچ حکمی نمی‌رانند؛ بی‌گمان خداوند شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۲۰.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش می‌ورزند؛ در درونشان جز خویش‌بینی نیست که به آن (هم) نمی‌رسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|فَاطِرُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَمِنَ الْأَنْعَامِ أَزْوَاجًا يَذْرَؤُكُمْ فِيهِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«پدیدآورنده آسمان‌ها و زمین است، برای شما از خودتان همسرانی آفرید و (نیز) از چارپایان جفت‌هایی (پدید آورد)، شما را با آن (آفریدن جفت) افزون می‌گرداند، چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتِي تُجَادِلُكَ فِي زَوْجِهَا وَتَشْتَكِي إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ يَسْمَعُ تَحَاوُرَكُمَا إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ بَصِيرٌ}}<ref>«خداوند، سخن زنی را که با تو درباره همسرش چالش داشت و به خداوند شکوه می‌کرد شنیده است و خداوند گفت و گوی شما را می‌شنود که خداوند، شنوایی بیناست» سوره مجادله، آیه ۱.</ref> و ۵ بار با صفت [[خبیر]] {{متن قرآن|وَكَمْ أَهْلَكْنَا مِنَ الْقُرُونِ مِنْ بَعْدِ نُوحٍ وَكَفَى بِرَبِّكَ بِذُنُوبِ عِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«و چه بسیار از اقوام بعد از نوح را که نابود کردیم و (همین) بس، که پروردگارت به گناهان بندگانش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَقْدِرُ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«بی‌گمان پروردگارت روزی را برای هر که بخواهد می‌گسترد و (یا) تنگ می‌دارد که او به (حال) بندگانش آگاه بیناست» سوره اسراء، آیه ۳۰.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ إِنَّهُ كَانَ بِعِبَادِهِ خَبِيرًا بَصِيرًا}}<ref>«بگو: میان من و شما خداوند گواه بس؛ که او به بندگان خویش آگاهی بیناست» سوره اسراء، آیه ۹۶.</ref>، {{متن قرآن|وَالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ هُوَ الْحَقُّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ إِنَّ اللَّهَ بِعِبَادِهِ لَخَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و آنچه از کتاب (آسمانی قرآن) به تو وحی کردیم راستین است و چیزی را که پیش از آن بوده است راست می‌شمارد، بی‌گمان خداوند به بندگان خویش، آگاهی بیناست» سوره فاطر، آیه ۳۱.</ref>، {{متن قرآن|وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ می‌داشت در زمین سرکشی می‌ورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازه‌ای فرو می‌فرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.</ref> و ۲۷ بار به [[تنهایی]] به کار رفته است.


هرچند در برخی [[آیات]] به فراگیر بودن متعلق بصیر تصریح گردیده: {{متن قرآن| إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ}}<ref>«بی‌گمان او به هر چیزی بیناست» سوره ملک، آیه ۱۹.</ref>) یا متعلق آن به صورت مطلق بیان شده و شامل همه چیز می‌گردد: {{متن قرآن|كَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا}}<ref>«و پروردگار تو بیناست» سوره فرقان، آیه ۲۰.</ref>؛ امّا در اغلب موارد [[انسان‌ها]] و کارهای آنان به عنوان متعلق این صفت [[الهی]] واقع شده است: {{متن قرآن|وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و خداوند به (کار) بندگان، بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>
هرچند در برخی [[آیات]] به فراگیر بودن متعلق بصیر تصریح گردیده: {{متن قرآن| إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ}}<ref>«بی‌گمان او به هر چیزی بیناست» سوره ملک، آیه ۱۹.</ref>) یا متعلق آن به صورت مطلق بیان شده و شامل همه چیز می‌گردد: {{متن قرآن|كَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا}}<ref>«و پروردگار تو بیناست» سوره فرقان، آیه ۲۰.</ref>؛ امّا در اغلب موارد [[انسان‌ها]] و کارهای آنان به عنوان متعلق این صفت [[الهی]] واقع شده است: {{متن قرآن|وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و خداوند به (کار) بندگان، بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref>


در آیاتی چند مواردی از [[کارهای نیک]] و بد انسان‌ها مطرح و در پایان، بصیر بودن [[خداوند]] یادآوری شده است؛ همچون: [[ادای امانت]] و [[داوری]] به [[حق]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>، [[اعمال]] خیری که انسان‌ها پیش می‌فرستند {{متن قرآن| وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ }}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>، [[انفاق]] {{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref>، [[پیکار]] [[مؤمنان]] با [[کافران]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.</ref> و [[جهاد]] و [[هجرت]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیده‌اند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کرده‌اند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رسانده‌اند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده‌اند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref> در بخش [[اعمال نیک]]، و مجادله کافران با آیات خداوند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش می‌ورزند؛ در درونشان جز خویش‌بینی نیست که به آن (هم) نمی‌رسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.</ref>، [[آرزوهای دور و دراز]] [[یهودیان]] {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref> و [[طلاق]] دادن [[زنان]] {{متن قرآن|وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر آنان را پیش از آمیزش و پس از آنکه کابین بریده‌اید طلاق دهید پرداخت نیمی از کابین بر عهده شماست مگر آنان خود از آن بگذرند یا آن کس که رشته ازدواج در کف اوست در گذرد و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و بخشش را میان خود فراموش مکنید که خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۷.</ref> در بخش کارهای [[ناشایست]] و مرجوح و نیز [[ایمان]] به عنوان [[کار نیک]] و [[کفر]] به عنوان فعل [[ناپسند]] که هر دو در [[آیه]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«اوست که شما را آفرید، برخی از شما کافر و برخی مؤمنید و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره تغابن، آیه ۲.</ref> یکجا متعلق [[بصیر]] قرار گرفته است.
در آیاتی چند مواردی از [[کارهای نیک]] و بد انسان‌ها مطرح و در پایان، بصیر بودن [[خداوند]] یادآوری شده است؛ همچون: [[ادای امانت]] و [[داوری]] به [[حق]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری می‌کنید با دادگری داوری کنید؛ بی‌گمان خداوند به کاری نیک اندرزتان می‌دهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>، [[اعمال]] خیری که انسان‌ها پیش می‌فرستند {{متن قرآن| وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ وَمَا تُقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُم مِّنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِندَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ }}<ref>«و نماز را برپا دارید و زکات را بپردازید و هر خیری که از پیش برای خویش فرستید (پاداش آن را) نزد خداوند خواهید یافت. بی‌گمان خداوند به آنچه انجام می‌دهید، بیناست» سوره بقره، آیه ۱۱۰.</ref>، [[انفاق]] {{متن قرآن|وَمَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَتَثْبِيتًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَثَلِ جَنَّةٍ بِرَبْوَةٍ أَصَابَهَا وَابِلٌ فَآتَتْ أُكُلَهَا ضِعْفَيْنِ فَإِنْ لَمْ يُصِبْهَا وَابِلٌ فَطَلٌّ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و داستان (بخشش) کسانی که دارایی‌های خود را در جست و جوی خشنودی خداوند و برای استواری (نیّت خالصانه) خودشان می‌بخشند، همچون باغساری بر پشته‌واره‌ای است که بارانی تند- و اگر نه بارانی تند، بارانی نرمریز- بدان برسد و میوه‌هایش را دوچندان کند و خداوند به آن» سوره بقره، آیه ۲۶۵.</ref>، [[پیکار]] [[مؤمنان]] با [[کافران]] {{متن قرآن|وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و با آنان نبرد کنید تا آشوبی بر جا نماند و دین، یکجا از آن خداوند باشد پس اگر (از کفر و شرک) باز ایستند بی‌گمان خداوند از آنچه می‌کنند آگاه است» سوره انفال، آیه ۳۹.</ref> و [[جهاد]] و [[هجرت]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يُهَاجِرُوا مَا لَكُمْ مِنْ وَلَايَتِهِمْ مِنْ شَيْءٍ حَتَّى يُهَاجِرُوا وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ إِلَّا عَلَى قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُمْ مِيثَاقٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«کسانی که ایمان آورده و هجرت گزیده‌اند و در راه خداوند با مال و جانشان جهاد کرده‌اند و کسانی که (به آنان) پناه داده و یاری رسانده‌اند دوستان یکدیگرند و کسانی که ایمان آورده و هجرت نکرده‌اند شما را با آنان هیچ پیوندی نیست تا آنکه هجرت گزینند و اگر از شما در دین یاری بجویند باید یاری کنید مگر در برابر گروهی که میان شما و آنان پیمانی است و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره انفال، آیه ۷۲.</ref> در بخش [[اعمال نیک]]، و مجادله کافران با آیات خداوند {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ إِنْ فِي صُدُورِهِمْ إِلَّا كِبْرٌ مَا هُمْ بِبَالِغِيهِ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«آنان که در آیات خداوند بی‌آنکه برهانی نزد آنان آمده باشد چالش می‌ورزند؛ در درونشان جز خویش‌بینی نیست که به آن (هم) نمی‌رسند؛ از این روی به خداوند پناه جو که اوست که شنوای بیناست» سوره غافر، آیه ۵۶.</ref>، [[آرزوهای دور و دراز]] [[یهودیان]] {{متن قرآن|وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَيَاةٍ وَمِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَمَا هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذَابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و آنان (- قوم یهود) را به زندگی آزمندترین مردم و آزمندتر از مشرکان خواهی یافت، هر یک از آنها دوست می‌دارد هزار سال او را سالمندی دهند با آنکه این سالمندی هم او را از عذاب دور نمی‌کند و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref> و [[طلاق]] دادن [[زنان]] {{متن قرآن|وَإِنْ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِنْ قَبْلِ أَنْ تَمَسُّوهُنَّ وَقَدْ فَرَضْتُمْ لَهُنَّ فَرِيضَةً فَنِصْفُ مَا فَرَضْتُمْ إِلَّا أَنْ يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَ الَّذِي بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكَاحِ وَأَنْ تَعْفُوا أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَلَا تَنْسَوُا الْفَضْلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«و اگر آنان را پیش از آمیزش و پس از آنکه کابین بریده‌اید طلاق دهید پرداخت نیمی از کابین بر عهده شماست مگر آنان خود از آن بگذرند یا آن کس که رشته ازدواج در کف اوست در گذرد و گذشت کردنتان به پرهیزگاری نزدیک‌تر است و بخشش را میان خود فراموش مکنید که خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره بقره، آیه ۲۳۷.</ref> در بخش کارهای [[ناشایست]] و مرجوح و نیز [[ایمان]] به عنوان [[کار نیک]] و [[کفر]] به عنوان فعل [[ناپسند]] که هر دو در [[آیه]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ فَمِنْكُمْ كَافِرٌ وَمِنْكُمْ مُؤْمِنٌ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«اوست که شما را آفرید، برخی از شما کافر و برخی مؤمنید و خداوند به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره تغابن، آیه ۲.</ref> یکجا متعلق [[بصیر]] قرار گرفته است.


به طور کلی از کاربرد بصیر در [[آیات]] مورد بحث می‌توان نوعی [[تشویق]] و [[ترغیب]] [[بندگان]] به نیکیها و [[نهی]] و تحذیر [[انسان‌ها]] از بدیها و زشتیها را استفاده کرد، چنان که لحن تهدیدآمیز بعضی از آیات در این زمینه به روشنی قابل [[فهم]] است: {{متن قرآن|اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«هر چه می‌خواهید انجام دهید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره فصلت، آیه ۴۰.</ref>، ازاین‌رو برخی، فایده [[شناخت]] صفت بصیر در [[خداوند]] را اهتمام بیشتر [[آدمی]] به [[مراقبت]] و [[حسابرسی]] [[اعمال]] خویش دانسته‌اند.<ref> المقصد الاسنی، ج ۸۱ ـ ۸۲.</ref> بصیر به معنای [[بینا]] <ref>کلمه علیا، ص۴۲.</ref> از [[اسما]] و صفات ایجابی،<ref>شرح فصوص الحکم، ص۴۳ ـ ۴۴.</ref> ذاتی و [[ازلی]] خداست.<ref>الکافی، ج ۱، ص۱۵۹.</ref> [[بینایی]] در موجودات مادی گرچه به واسطه و کمک ابزار و آلت خاص مادی (چشم) صورت می‌پذیرد؛ اما خداوند به سبب مبرا بودن از احتیاج به اسباب و مواد، بدون ابزار و آلات می‌بیند. مؤید این مطلب، روایاتی از [[معصوم]]{{ع}} در تبیین [[سمیع]] و بصیر با این مضمون است که خداوند می‌بیند؛ نه با ابزار چشم و مانند دیدن [[مخلوقات]]، و می‌شنود؛ نه به وسیله گوش و مانند شنیدن آنان.<ref>بحارالانوار، ج ۴، ص۱۷۶، ۲۹۲.</ref> برخی به این نکته توجه کرده‌اند که [[بصر]] و [[سمع]] [مبدأ [[وصف]] بصیر و سمیع] در کنار سایر قوای [[حسی]] (لامسه، ذائقه، شامه) که در مرتبه [[بدن]] هستند، قرار نگرفته و همسنخ آنها به شمار نمی‌آید تا [[اثبات]] آن مستلزم [[نقص]] در [[ذات خداوند]] باشد. آنچه در شمار قوای [[حسّی]] یاد شده قرار دارد و مادی بوده، از مراتب بدن به شمار می‌آید، [[چشم]] (عین) و [[گوش]] ([[اذن]]) است، در حالی که [[بصیر]] و [[سمیع]] به معنای [[بینا]] و شنواست؛ نه به معنای دارنده چشم و گوش. البته اطلاق تنها دو [[وصف]] سمیع و بصیر ازاین‌رو نیز می‌تواند باشد که آنچه در [[حفظ نظام]] از اهمیت بیشتری برخوردار است سمیع و بصیر بودن است؛ نه [[آگاهی]] بر ملموسات، چشیدنی‌ها و بوییدنی‌ها.<ref>کلمه علیا، ص۴۲.</ref> به‌کارگیری مفهوم [[علم]] و آگاهی در تبیین «بصیر»، [[دانشمندان]] اعم از [[فیلسوفان]]، [[متکلمان]] و [[مفسران]] را بر آن داشته تا رابطه میان این صفت را با صفت [[علم الهی]] روشن ساخته، درباره [[استقلال]] این دو یا ارجاع هریک به دیگری آرایی متفاوت ابراز کنند:
به طور کلی از کاربرد بصیر در [[آیات]] مورد بحث می‌توان نوعی [[تشویق]] و [[ترغیب]] [[بندگان]] به نیکیها و [[نهی]] و تحذیر [[انسان‌ها]] از بدیها و زشتیها را استفاده کرد، چنان که لحن تهدیدآمیز بعضی از آیات در این زمینه به روشنی قابل [[فهم]] است: {{متن قرآن|اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ إِنَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}}<ref>«هر چه می‌خواهید انجام دهید که او به آنچه انجام می‌دهید بیناست» سوره فصلت، آیه ۴۰.</ref>، ازاین‌رو برخی، فایده [[شناخت]] صفت بصیر در [[خداوند]] را اهتمام بیشتر [[آدمی]] به [[مراقبت]] و [[حسابرسی]] [[اعمال]] خویش دانسته‌اند.<ref> المقصد الاسنی، ج ۸۱ ـ ۸۲.</ref> بصیر به معنای [[بینا]] <ref>کلمه علیا، ص۴۲.</ref> از [[اسما]] و صفات ایجابی،<ref>شرح فصوص الحکم، ص۴۳ ـ ۴۴.</ref> ذاتی و [[ازلی]] خداست.<ref>الکافی، ج ۱، ص۱۵۹.</ref> [[بینایی]] در موجودات مادی گرچه به واسطه و کمک ابزار و آلت خاص مادی (چشم) صورت می‌پذیرد؛ اما خداوند به سبب مبرا بودن از احتیاج به اسباب و مواد، بدون ابزار و آلات می‌بیند. مؤید این مطلب، روایاتی از [[معصوم]] {{ع}} در تبیین [[سمیع]] و بصیر با این مضمون است که خداوند می‌بیند؛ نه با ابزار چشم و مانند دیدن [[مخلوقات]]، و می‌شنود؛ نه به وسیله گوش و مانند شنیدن آنان.<ref>بحارالانوار، ج ۴، ص۱۷۶، ۲۹۲.</ref> برخی به این نکته توجه کرده‌اند که [[بصر]] و [[سمع]] [مبدأ [[وصف]] بصیر و سمیع] در کنار سایر قوای [[حسی]] (لامسه، ذائقه، شامه) که در مرتبه [[بدن]] هستند، قرار نگرفته و همسنخ آنها به شمار نمی‌آید تا [[اثبات]] آن مستلزم [[نقص]] در [[ذات خداوند]] باشد. آنچه در شمار قوای [[حسّی]] یاد شده قرار دارد و مادی بوده، از مراتب بدن به شمار می‌آید، [[چشم]] (عین) و [[گوش]] ([[اذن]]) است، در حالی که [[بصیر]] و [[سمیع]] به معنای [[بینا]] و شنواست؛ نه به معنای دارنده چشم و گوش. البته اطلاق تنها دو [[وصف]] سمیع و بصیر ازاین‌رو نیز می‌تواند باشد که آنچه در [[حفظ نظام]] از اهمیت بیشتری برخوردار است سمیع و بصیر بودن است؛ نه [[آگاهی]] بر ملموسات، چشیدنی‌ها و بوییدنی‌ها.<ref>کلمه علیا، ص۴۲.</ref> به‌کارگیری مفهوم [[علم]] و آگاهی در تبیین «بصیر»، [[دانشمندان]] اعم از [[فیلسوفان]]، [[متکلمان]] و [[مفسران]] را بر آن داشته تا رابطه میان این صفت را با صفت [[علم الهی]] روشن ساخته، درباره [[استقلال]] این دو یا ارجاع هریک به دیگری آرایی متفاوت ابراز کنند:
#به [[اعتقاد]] برخی از محققان، [[اثبات]] بصیر بودن که از [[کمالات]] مطلق وجود است، برای [[خدا]] که مبدأ اصل وجود و سرچشمه کمال هستی است لازم است. از نظر ایشان بصیر وصفی زاید بر علم و مغایر با [[حقیقت علم]] بوده، همان آگاهی خدا به [[حقایق]] از راه [[شهود]] است، <ref>اسفار، ج ۶، ص۴۲۲؛ شرح فصوص الحکم، ص۴۵؛ چهل حدیث، ص۶۱۲ ـ ۶۱۳.</ref> ازاین‌رو ارجاع بصیر به [[علیم]] از [[اهمال]] حیثیات ناشی شده و صحیح نیست. به گفته ایشان بر فرض پذیرفته شدن اصل ارجاع اوصاف به یکدیگر، عکس آن یعنی ارجاع علیم به بصیر که [[شیخ اشراق]] به آن [[معتقد]] است به [[حق]] نزدیک‌تر است تا ارجاع بصیر به علیم،<ref>اسفار، ج ۶، ص۴۲۳.</ref> زیرا بر اساس [[عقیده]] وی [[علم خدا]] به اشیا حضوری است و در [[علم حضوری]] وجود خارجی معلوم در پیشگاه عالم حضور داشته، برای وی مشهود است. برخی نیز [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى}}<ref>«نهراسید، من با شمایم، می‌شنوم و می‌نگرم» سوره طه، آیه ۴۶.</ref> را دلیل بر مغایرت بصیر و علیم با یکدیگر دانسته‌اند؛ زیرا به گفته وی بخش اول آیه: {{متن قرآن|إِنَّنِي مَعَكُمَا}} به علیم بودن [[خداوند]] اشاره دارد و اگر بخش دوم: {{متن قرآن|أَسْمَعُ وَأَرَى}} نیز به همان وصف ناظر باشد تکرار لازم می‌آید که خلاف اصل است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۶۱.</ref> برخی از محققان، استناد به [[آیه]] فوق برای [[اثبات]] مغایرت [[بصیر]] با [[علیم]] را ناتمام دانسته‌اند؛ زیرا اولاً بخش نخست آیه: {{متن قرآن|إِنَّنِي مَعَكُمَا}} به حضور و [[شهادت]] اشاره دارد؛ نه [[علم]] و ثانیاً [[براهین عقلی]] [[یقینی]] بر عینیت صفات ذاتیه با یکدیگر و نیز با [[ذات الهی]] دلالت دارند و ثالثا نمی‌توان در مسائلی که مربوط به [[معارف الهی]] است و اثبات آنها راهی جز [[پیروی]] از اصول [[علمی]] ندارد، به اصول ادبی همچون عدم تکرار [[تمسک]] جست.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۱۵۶.</ref>
# به [[اعتقاد]] برخی از محققان، [[اثبات]] بصیر بودن که از [[کمالات]] مطلق وجود است، برای [[خدا]] که مبدأ اصل وجود و سرچشمه کمال هستی است لازم است. از نظر ایشان بصیر وصفی زاید بر علم و مغایر با [[حقیقت علم]] بوده، همان آگاهی خدا به [[حقایق]] از راه [[شهود]] است، <ref>اسفار، ج ۶، ص۴۲۲؛ شرح فصوص الحکم، ص۴۵؛ چهل حدیث، ص۶۱۲ ـ ۶۱۳.</ref> ازاین‌رو ارجاع بصیر به [[علیم]] از [[اهمال]] حیثیات ناشی شده و صحیح نیست. به گفته ایشان بر فرض پذیرفته شدن اصل ارجاع اوصاف به یکدیگر، عکس آن یعنی ارجاع علیم به بصیر که [[شیخ اشراق]] به آن [[معتقد]] است به [[حق]] نزدیک‌تر است تا ارجاع بصیر به علیم،<ref>اسفار، ج ۶، ص۴۲۳.</ref> زیرا بر اساس [[عقیده]] وی [[علم خدا]] به اشیا حضوری است و در [[علم حضوری]] وجود خارجی معلوم در پیشگاه عالم حضور داشته، برای وی مشهود است. برخی نیز [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّنِي مَعَكُمَا أَسْمَعُ وَأَرَى}}<ref>«نهراسید، من با شمایم، می‌شنوم و می‌نگرم» سوره طه، آیه ۴۶.</ref> را دلیل بر مغایرت بصیر و علیم با یکدیگر دانسته‌اند؛ زیرا به گفته وی بخش اول آیه: {{متن قرآن|إِنَّنِي مَعَكُمَا}} به علیم بودن [[خداوند]] اشاره دارد و اگر بخش دوم: {{متن قرآن|أَسْمَعُ وَأَرَى}} نیز به همان وصف ناظر باشد تکرار لازم می‌آید که خلاف اصل است.<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۲، ص۶۱.</ref> برخی از محققان، استناد به [[آیه]] فوق برای [[اثبات]] مغایرت [[بصیر]] با [[علیم]] را ناتمام دانسته‌اند؛ زیرا اولاً بخش نخست آیه: {{متن قرآن|إِنَّنِي مَعَكُمَا}} به حضور و [[شهادت]] اشاره دارد؛ نه [[علم]] و ثانیاً [[براهین عقلی]] [[یقینی]] بر عینیت صفات ذاتیه با یکدیگر و نیز با [[ذات الهی]] دلالت دارند و ثالثا نمی‌توان در مسائلی که مربوط به [[معارف الهی]] است و اثبات آنها راهی جز [[پیروی]] از اصول [[علمی]] ندارد، به اصول ادبی همچون عدم تکرار [[تمسک]] جست.<ref>المیزان، ج ۱۴، ص۱۵۶.</ref>
# [[اشاعره]] و برخی از [[متکلمان امامیه]] و نیز [[جمهور]] [[فیلسوفان]] که [[علم خدا]] به جزئیات را به صورت جزئی نمی‌پذیرند، چون مبصرات از جزئیات به شمار می‌آیند [[سمع]] و [[بصر]] را به مطلق علم ارجاع داده و سمع را به علم به مسموعات و بصر را به علم به مبصَرات [[تأویل]] کرده‌اند.<ref> اسفار، ج ۶، ص۴۲۲؛ چهل حدیث، ص۶۱۲.</ref> برخی [[مفسران]] نیز همین معنا را پذیرفته و ذیل آیه {{متن قرآن|وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref> به آن تصریح کرده‌اند.<ref>التبیان، ج۱، ص۳۶۰؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۳۲۳؛ المیزان، ج ۱، ص۲۲۹.</ref> ناگفته نماند این نظر با فراگیر بودن و اطلاق متعلق بصیر در آیاتی مانند {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ}}<ref>«آیا به پرندگان فراز سرشان ننگریسته‌اند که بال گشوده و بال بسته پرواز می‌کنند، جز (خداوند) بخشنده آنها را کسی نگه نمی‌دارد، بی‌گمان او به هر چیزی بیناست» سوره ملک، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا}}<ref>«و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست» سوره فرقان، آیه ۲۰.</ref> منافات دارد.
# [[اشاعره]] و برخی از [[متکلمان امامیه]] و نیز [[جمهور]] [[فیلسوفان]] که [[علم خدا]] به جزئیات را به صورت جزئی نمی‌پذیرند، چون مبصرات از جزئیات به شمار می‌آیند [[سمع]] و [[بصر]] را به مطلق علم ارجاع داده و سمع را به علم به مسموعات و بصر را به علم به مبصَرات [[تأویل]] کرده‌اند.<ref> اسفار، ج ۶، ص۴۲۲؛ چهل حدیث، ص۶۱۲.</ref> برخی [[مفسران]] نیز همین معنا را پذیرفته و ذیل آیه {{متن قرآن|وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا يَعْمَلُونَ}}<ref>«و خداوند به آنچه می‌کنند بیناست» سوره بقره، آیه ۹۶.</ref> به آن تصریح کرده‌اند.<ref>التبیان، ج۱، ص۳۶۰؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۳۲۳؛ المیزان، ج ۱، ص۲۲۹.</ref> ناگفته نماند این نظر با فراگیر بودن و اطلاق متعلق بصیر در آیاتی مانند {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا إِلَى الطَّيْرِ فَوْقَهُمْ صَافَّاتٍ وَيَقْبِضْنَ مَا يُمْسِكُهُنَّ إِلَّا الرَّحْمَنُ إِنَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ بَصِيرٌ}}<ref>«آیا به پرندگان فراز سرشان ننگریسته‌اند که بال گشوده و بال بسته پرواز می‌کنند، جز (خداوند) بخشنده آنها را کسی نگه نمی‌دارد، بی‌گمان او به هر چیزی بیناست» سوره ملک، آیه ۱۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا قَبْلَكَ مِنَ الْمُرْسَلِينَ إِلَّا إِنَّهُمْ لَيَأْكُلُونَ الطَّعَامَ وَيَمْشُونَ فِي الْأَسْوَاقِ وَجَعَلْنَا بَعْضَكُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَةً أَتَصْبِرُونَ وَكَانَ رَبُّكَ بَصِيرًا}}<ref>«و پیش از تو پیامبران را نفرستادیم مگر آنکه بی‌گمان آنان خوراک می‌خورند و در بازارها راه می‌رفتند و شما را مایه آزمون یکدیگر کردیم (تا ببینیم) آیا شکیب می‌ورزید؟ و پروردگار تو بیناست» سوره فرقان، آیه ۲۰.</ref> منافات دارد.
#گروهی دیگر بصیر بودن [[خدا]] را نوعی [[ادراک حسی]] دانسته‌اند. عده‌ای از این گروه بر اساس [[اعتقاد]] به تجسم و مباشرت با اجسام در [[حق تعالی]]، به [[باور]] [[باطل]] خود بصیر بودن خدا را [[جسمانی]] پنداشته‌اند؛ امّا برخی برآن‌اند که [[احساس]] در خدا، بر اثر [[منزه]] بودن از [[قصور]] و مبرا بودن از احتیاج به ابزار، بدون آلت حاصل می‌شود. به گفته برخی، [[رأی]] اخیر متفرع بر احساس است و احساس به خودی خود نوعی قصور هم در مُدرِک و هم مُدرَک است و تنها در صورتی می‌تواند وجه صحیحی داشته باشد که از دانشمندی [[راسخ]] در [[حکمت]] صادر شود،<ref> اسفار، ج ۶، ص۴۲۲.</ref> چنان که برخی از [[اهل معرفت]]، [[بصیر]] و [[سمیع]] را در [[آیه]] {{متن قرآن|ِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> هم از اوصاف تشبیهی و هم از اوصاف تنزیهی دانسته‌اند. تشبیهی بودن آن دو به این دلیل است که بر [[خداوند]] و بر غیر وی اطلاق می‌شوند و تنزیهی بودن آن دو از این جهت است که [[سمع]] و [[بصر]] در [[حقیقت]] اختصاص به [[خدا]] دارد، چنان که این اختصاص از تقدیم [[ضمیر]] «هو» بر خبر معرّف به «ال» در آیه یاد شده استفاده می‌شود<ref>شرح فصوص الحکم، ص۵۱۲ ـ ۵۱۷.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[بصیر (مقاله)|مقاله بصیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۵۷۰-۵۷۳.</ref>
# گروهی دیگر بصیر بودن [[خدا]] را نوعی [[ادراک حسی]] دانسته‌اند. عده‌ای از این گروه بر اساس [[اعتقاد]] به تجسم و مباشرت با اجسام در [[حق تعالی]]، به [[باور]] [[باطل]] خود بصیر بودن خدا را [[جسمانی]] پنداشته‌اند؛ امّا برخی برآن‌اند که [[احساس]] در خدا، بر اثر [[منزه]] بودن از [[قصور]] و مبرا بودن از احتیاج به ابزار، بدون آلت حاصل می‌شود. به گفته برخی، [[رأی]] اخیر متفرع بر احساس است و احساس به خودی خود نوعی قصور هم در مُدرِک و هم مُدرَک است و تنها در صورتی می‌تواند وجه صحیحی داشته باشد که از دانشمندی [[راسخ]] در [[حکمت]] صادر شود،<ref> اسفار، ج ۶، ص۴۲۲.</ref> چنان که برخی از [[اهل معرفت]]، [[بصیر]] و [[سمیع]] را در [[آیه]] {{متن قرآن|ِ لَيْسَ كَمِثْلِهِ شَيْءٌ وَهُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ}}<ref>«چیزی مانند او نیست و او شنوای بیناست» سوره شوری، آیه ۱۱.</ref> هم از اوصاف تشبیهی و هم از اوصاف تنزیهی دانسته‌اند. تشبیهی بودن آن دو به این دلیل است که بر [[خداوند]] و بر غیر وی اطلاق می‌شوند و تنزیهی بودن آن دو از این جهت است که [[سمع]] و [[بصر]] در [[حقیقت]] اختصاص به [[خدا]] دارد، چنان که این اختصاص از تقدیم [[ضمیر]] «هو» بر خبر معرّف به «ال» در آیه یاد شده استفاده می‌شود<ref>شرح فصوص الحکم، ص۵۱۲ ـ ۵۱۷.</ref><ref>[[محمد هادی ذبیح‌زاده|ذبیح‌زاده، محمد هادی]]، [[بصیر (مقاله)|مقاله بصیر»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۵، ص۵۷۰-۵۷۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش