پرش به محتوا

بصیرت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==چیستی بصیرت==
== چیستی بصیرت ==
* بصیرت در لغت به‌معنای [[بینش]]، [[بینایی]]، [[روشن‌بینی]] و [[آگاهی]] و [[دانایی]] است و در کتاب‌های لغت [[عرب]] در معنای [[دلیل]]، [[حجت]]، [[برهان]]، [[بینایی دل]]<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۸- ۱۶۹؛ [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>، [[هوشیاری]] و [[زیرکی]]، [[روشندلی]] و [[چشم خِرَد]] <ref>ر.ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>معنا شده است. به طور کلی بصیرت و اِبصار به معنای [[بینایی]] است که گاه با چشم ظاهر، صورت می‌گیرد و جنبه [[حسی]] دارد و گاه با چشم درون و [[عقل]] و به معنای [[ادراکات عقلی]] و [[قلبی]] است<ref>ر.ک: پیام قرآن، ج‌۱، ص‌۱۵۵.</ref><ref>ر.ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>  
* بصیرت در لغت به‌معنای [[بینش]]، [[بینایی]]، [[روشن‌بینی]] و [[آگاهی]] و [[دانایی]] است و در کتاب‌های لغت [[عرب]] در معنای [[دلیل]]، [[حجت]]، [[برهان]]، [[بینایی دل]]<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۸- ۱۶۹؛ [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>، [[هوشیاری]] و [[زیرکی]]، [[روشندلی]] و [[چشم خِرَد]] <ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>معنا شده است. به طور کلی بصیرت و اِبصار به معنای [[بینایی]] است که گاه با چشم ظاهر، صورت می‌گیرد و جنبه [[حسی]] دارد و گاه با چشم درون و [[عقل]] و به معنای [[ادراکات عقلی]] و [[قلبی]] است<ref>ر. ک: پیام قرآن، ج‌۱، ص‌۱۵۵.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>  
*و در اصطلاح، بصیرت، [[شناخت]] درست و جامع از حقایق هستی و تشخیص [[حق]] از [[باطل]] و [[درک]] مرزبندی‌هاست. بصیرت با [[معرفت]] آغاز می‌گردد و با [[عمل]]کمال پیدا می‌کند<ref>ر.ک: [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ص ۲۳۰.</ref>.
* و در اصطلاح، بصیرت، [[شناخت]] درست و جامع از حقایق هستی و تشخیص [[حق]] از [[باطل]] و [[درک]] مرزبندی‌هاست. بصیرت با [[معرفت]] آغاز می‌گردد و با [[عمل]]کمال پیدا می‌کند<ref>ر. ک: [[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ص ۲۳۰.</ref>.
==کاربردهای بصیرت==
== کاربردهای بصیرت ==
*برای تبیین مفهوم بصیرت، کلمات [[دانشمندان]] و تبیین رابطه و نسبت آن با سایر مفاهیم راهگشاست؛ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] معتقدند در [[قلب]] [[انسان]]، نیرویی برای دریافت [[نور الهی]] وجود دارد که [[عقل نظری]]، بصیرت [[باطنی]]، [[نور]] [[ایمان]] و [[یقین]] نامیده می‌شود و در [[شناخت]] مفاهیم [[عقلی]] همچون [[شناخت خداوند]] و [[نیازمندی]] عالم به مدبری [[حکیم]]، کاربرد دارد<ref>احیاء علوم‌الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌ـ‌۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲.</ref>. [[حکما]] از بصیرت به [[عقل]] تعبیر کرده‌اند. در [[حقیقت]] بصیرت درجه‌ای از [[حکمت]] و بالاترین مرحله آن است<ref>مقامات معنوی، ص ۱۶ ـ ‌۲۰.</ref><ref>ر.ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>
* برای تبیین مفهوم بصیرت، کلمات [[دانشمندان]] و تبیین رابطه و نسبت آن با سایر مفاهیم راهگشاست؛ [[دانشمندان]] [[مسلمان]] معتقدند در [[قلب]] [[انسان]]، نیرویی برای دریافت [[نور الهی]] وجود دارد که [[عقل نظری]]، بصیرت [[باطنی]]، [[نور]] [[ایمان]] و [[یقین]] نامیده می‌شود و در [[شناخت]] مفاهیم [[عقلی]] همچون [[شناخت خداوند]] و [[نیازمندی]] عالم به مدبری [[حکیم]]، کاربرد دارد<ref>احیاء علوم‌الدین، ج‌۱۴، ص‌۶۲‌ـ‌۶۳‌؛ تفسیر صدرالمتالهین، ج‌۲، ص‌۳۳۲.</ref>. [[حکما]] از بصیرت به [[عقل]] تعبیر کرده‌اند. در [[حقیقت]] بصیرت درجه‌ای از [[حکمت]] و بالاترین مرحله آن است<ref>مقامات معنوی، ص ۱۶ ـ ‌۲۰.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱</ref>
==[[بصیرت در قرآن]]==
== [[بصیرت در قرآن]] ==
* [[مفسران]] سه کاربرد معنایی برای واژه [[بصیرت در قرآن]] شمرده‌اند:
* [[مفسران]] سه کاربرد معنایی برای واژه [[بصیرت در قرآن]] شمرده‌اند:
# '''[[یقین]] و [[اطمینان]]:''' {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref>، [[پیامبر اکرم]] با [[یقین]] و [[اطمینان]] و از روی بصیرت کامل و [[معرفتی]] که [[حق و باطل]] را از هم جدا می‌سازد، به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند<ref>کشف الاسرار، ج‌۵‌، ص‌۱۴۸؛ مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۴۱۱.</ref>.
# '''[[یقین]] و [[اطمینان]]:''' {{متن قرآن|قُلْ هَذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللَّهِ وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«بگو: این راه من است که با بینش به سوی خداوند فرا می‌خوانم، من و (نیز) هر کس که پیرو من است؛ و پاکاکه خداوند است و من از مشرکان نیستم» سوره یوسف، آیه ۱۰۸.</ref>، [[پیامبر اکرم]] با [[یقین]] و [[اطمینان]] و از روی بصیرت کامل و [[معرفتی]] که [[حق و باطل]] را از هم جدا می‌سازد، به سوی [[خدا]] [[دعوت]] می‌کند<ref>کشف الاسرار، ج‌۵‌، ص‌۱۴۸؛ مجمع البیان، ج‌۵‌، ص‌۴۱۱.</ref>.
# '''[[شاهد]]:''' {{متن قرآن|بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ}}<ref>«آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست» سوره قیامه، آیه ۱۴.</ref> دو احتمال در [[تفسیر آیه]] وجود دارد؛ یکی اینکه [[انسان]] خود [[شاهد]] [[اعمال]] خویش است و دیگر آنکه شاهدانی از [[انسان]] مانند اعضا و جوارحش بر [[اعمال]] او [[نظارت]] دارند<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۹، ص‌۲۲۹‌ـ‌۲۳۰؛ کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۰۳.</ref>.
# '''[[شاهد]]:''' {{متن قرآن|بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِيرَةٌ}}<ref>«آری، (آن روز) آدمی بر خویشتن گواهی بیناست» سوره قیامه، آیه ۱۴.</ref> دو احتمال در [[تفسیر آیه]] وجود دارد؛ یکی اینکه [[انسان]] خود [[شاهد]] [[اعمال]] خویش است و دیگر آنکه شاهدانی از [[انسان]] مانند اعضا و جوارحش بر [[اعمال]] او [[نظارت]] دارند<ref>جامع‌البیان، مج‌۱۴، ج‌۲۹، ص‌۲۲۹‌ـ‌۲۳۰؛ کشف الاسرار، ج‌۱۰، ص‌۳۰۳.</ref>.
# '''[[دلایل روشن]]:''' بیشتر [[مفسران]]، بصائر را به معنای حجج و [[بینات]] دانسته‌اند که باعث [[شناخت]] [[هدایت]] از [[ضلالت]] و [[ایمان]] از [[کفر]]<ref>جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۳۹۶؛ شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۳‌ـ‌۲۹۴.</ref> یا موجب [[علم]] و [[آگاهی]] می‌شود: {{متن قرآن|هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«این روشنگری‌هایی برای مردم و رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که یقین دارند» سوره جاثیه، آیه ۲۰.</ref><ref>ر.ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
# '''[[دلایل روشن]]:''' بیشتر [[مفسران]]، بصائر را به معنای حجج و [[بینات]] دانسته‌اند که باعث [[شناخت]] [[هدایت]] از [[ضلالت]] و [[ایمان]] از [[کفر]]<ref>جامع البیان، مج‌۵‌، ج‌۷، ص‌۳۹۶؛ شرح توحید الصدوق، ج‌۲، ص‌۲۹۳‌ـ‌۲۹۴.</ref> یا موجب [[علم]] و [[آگاهی]] می‌شود: {{متن قرآن|هَذَا بَصَائِرُ لِلنَّاسِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِقَوْمٍ يُوقِنُونَ}}<ref>«این روشنگری‌هایی برای مردم و رهنمود و بخشایشی است برای گروهی که یقین دارند» سوره جاثیه، آیه ۲۰.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>


==بصیرت در بیان [[امیرالمؤمنین]]==
== بصیرت در بیان [[امیرالمؤمنین]] ==
*در بیان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بصیرت، نعمتی است که به [[انسان]] اعطا شده است و [[آدمی]] خود باید در جهت به‌کارگیری آن بکوشد<ref>{{متن حدیث|فَانْفُذُوا عَلَی بَصَائِرِکُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ١٩٧</ref>. از این رو آن [[حضرت]] بر داشتن بصیرت در موضع‌گیری‌ها تأکید دارد و می‌فرماید: «کسی را یافتم که پیرو [[حاملان علم]] بود، ولی در [[شناخت]] رمز و [[راز]] [[علم]] بصیرتش نبود؛ در اولین [[شبهه]] که بر او عارض می‌شد، [[شک و تردید]] در دلش شراره می‌افروخت»<ref>{{متن حدیث|أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ، لَا بَصِیرَةَ لَهُ فِی أَحْنَائِهِ، یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِی قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ١٤٧</ref>. حضور عنصر بصیرت در [[جامعه اسلامی]] و میان [[مسلمانان]]، عاملی است که جمعیّت آنان را [[حفظ]] می‌کند،از این‌رو [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} کسانی را می‌ستاید که در کشاکش [[فتنه‌ها]] بصیرت خویش را با [[پناه]] بردن به [[قرآن]] و [[اهل بیت]]، چنان [[صیقل]] می‌دهند که آهنگر تیغه [[شمشیر]] را صاف و صیقلی می‌کند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۹. </ref> همچنین حضرت می‌فرماید: «[[بصیر]] کسی است که بشنود و بیندیشد، و بنگرد و ببیند و [[عبرت]] بیاموزد و آن‌گاه راه‌های روشن را بپیماید و از لغزیدن به پرتگاه‌ها مصون ماند»<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي‏ الْمَغَاوِي‏}}؛ نهج البلاغه‌، خ ۱۵۳.</ref>. دستاورد این گونه [[بینش]]، بازگشت به [[فطرت]] و بهره‌مندی از [[ایمان]] و [[محبت]] و [[امید]] به [[خدا]] و [[پرهیزگاری]] است. [[جایگاه]] این گونه [[بینش]] بسی والا است و [[حقیقت]] را مستقیم و بی‌واسطه به [[انسان]] بازمی‌شناساند<ref>جهان‌بینی در فلسفه ما، ۱۰- ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۶۹.</ref>.
* در بیان [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بصیرت، نعمتی است که به [[انسان]] اعطا شده است و [[آدمی]] خود باید در جهت به‌کارگیری آن بکوشد<ref>{{متن حدیث|فَانْفُذُوا عَلَی بَصَائِرِکُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ١٩٧</ref>. از این رو آن [[حضرت]] بر داشتن بصیرت در موضع‌گیری‌ها تأکید دارد و می‌فرماید: «کسی را یافتم که پیرو [[حاملان علم]] بود، ولی در [[شناخت]] رمز و [[راز]] [[علم]] بصیرتش نبود؛ در اولین [[شبهه]] که بر او عارض می‌شد، [[شک و تردید]] در دلش شراره می‌افروخت»<ref>{{متن حدیث|أَوْ مُنْقَاداً لِحَمَلَةِ الْحَقِّ، لَا بَصِیرَةَ لَهُ فِی أَحْنَائِهِ، یَنْقَدِحُ الشَّکُّ فِی قَلْبِهِ لِأَوَّلِ عَارِضٍ مِنْ شُبْهَةٍ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ١٤٧</ref>. حضور عنصر بصیرت در [[جامعه اسلامی]] و میان [[مسلمانان]]، عاملی است که جمعیّت آنان را [[حفظ]] می‌کند، از این‌رو [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} کسانی را می‌ستاید که در کشاکش [[فتنه‌ها]] بصیرت خویش را با [[پناه]] بردن به [[قرآن]] و [[اهل بیت]]، چنان [[صیقل]] می‌دهند که آهنگر تیغه [[شمشیر]] را صاف و صیقلی می‌کند<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ لَیُشْحَذَنَّ فِیهَا قَوْمٌ شَحْذَ الْقَیْنِ النَّصْلَ تُجْلَی بِالتَّنْزِیلِ أَبْصَارُهُمْ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۰</ref>.<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۹. </ref> همچنین حضرت می‌فرماید: «[[بصیر]] کسی است که بشنود و بیندیشد، و بنگرد و ببیند و [[عبرت]] بیاموزد و آن‌گاه راه‌های روشن را بپیماید و از لغزیدن به پرتگاه‌ها مصون ماند»<ref>{{متن حدیث|فَإِنَّمَا الْبَصِيرُ مَنْ سَمِعَ فَتَفَكَّرَ وَ نَظَرَ فَأَبْصَرَ وَ انْتَفَعَ بِالْعِبَرِ ثُمَّ سَلَكَ جَدَداً وَاضِحاً يَتَجَنَّبُ فِيهِ الصَّرْعَةَ فِي الْمَهَاوِي وَ الضَّلَالَ فِي‏ الْمَغَاوِي‏}}؛ نهج البلاغه‌، خ ۱۵۳.</ref>. دستاورد این گونه [[بینش]]، بازگشت به [[فطرت]] و بهره‌مندی از [[ایمان]] و [[محبت]] و [[امید]] به [[خدا]] و [[پرهیزگاری]] است. [[جایگاه]] این گونه [[بینش]] بسی والا است و [[حقیقت]] را مستقیم و بی‌واسطه به [[انسان]] بازمی‌شناساند<ref>جهان‌بینی در فلسفه ما، ۱۰- ۱۵.</ref><ref>[[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۱۶۹.</ref>.


==عوامل ایجاد بصیرت==
== عوامل ایجاد بصیرت ==
*از جمله عوامل ایجاد بصیرت، [[تمسک به قرآن کریم]]، [[عبرت]] از روزگار و ذکر [[حق]] است. چنانچه [[امام علی]]{{ع}} می‌فرماید: «[[دنیا]] منتهای دیده نابیناست که نگاهش از آن درنمی‌گذرد و آنچه را که در آن سوی آن است، نمی‌بیند. آنکه [[اهل]] بصیرت است، دیدگان می‌گشاید و می‌داند که در آن‌سوی، سرای [[آخرت]] است. [[اهل]] بصیرت از [[دنیا]] [[دل]] برمی‌کند و آنکه دیدۀ باطنش نابیناست از آن [[دل]] برنمی‌کند. [[بینا]] برای [[آخرت]] توشه برمی‌گیرد و [[نابینا]] برای [[زندگی دنیا]]»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الْأَعْمَی، لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئاً، وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا، فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَی إِلَیْهَا شَاخِصٌ، وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳</ref>.<ref>ر.ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۸- ۱۶۹.</ref>  
* از جمله عوامل ایجاد بصیرت، [[تمسک به قرآن کریم]]، [[عبرت]] از روزگار و ذکر [[حق]] است. چنانچه [[امام علی]] {{ع}} می‌فرماید: «[[دنیا]] منتهای دیده نابیناست که نگاهش از آن درنمی‌گذرد و آنچه را که در آن سوی آن است، نمی‌بیند. آنکه [[اهل]] بصیرت است، دیدگان می‌گشاید و می‌داند که در آن‌سوی، سرای [[آخرت]] است. [[اهل]] بصیرت از [[دنیا]] [[دل]] برمی‌کند و آنکه دیدۀ باطنش نابیناست از آن [[دل]] برنمی‌کند. [[بینا]] برای [[آخرت]] توشه برمی‌گیرد و [[نابینا]] برای [[زندگی دنیا]]»<ref>{{متن حدیث|وَ إِنَّمَا الدُّنْیَا مُنْتَهَی بَصَرِ الْأَعْمَی، لَا یُبْصِرُ مِمَّا وَرَاءَهَا شَیْئاً، وَ الْبَصِیرُ یَنْفُذُهَا بَصَرُهُ وَ یَعْلَمُ أَنَّ الدَّارَ وَرَاءَهَا، فَالْبَصِیرُ مِنْهَا شَاخِصٌ وَ الْأَعْمَی إِلَیْهَا شَاخِصٌ، وَ الْبَصِیرُ مِنْهَا مُتَزَوِّدٌ وَ الْأَعْمَی لَهَا مُتَزَوِّدٌ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۳۳</ref>.<ref>ر. ک: [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ص ۱۶۸- ۱۶۹.</ref>  
* [[قرآن]] صاحبان بصیرت را به [[تفکر]] و [[عبرت]] فرا می‌خواند. گاه آنان را به [[بینش]] و دقت در وجود خود: «وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ»<ref>سوره ذاریات، آیه: ۲۱.</ref> و پدیده‌های محیط اطراف سفارش می‌کند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما آب (باران) را به سرزمین بی‌گیاه می‌رانیم آنگاه با آن، کشتی پدید می‌آوریم که چارپایان آنان و خودشان از آن می‌خورند؛ پس آیا نمی‌نگرند؟» سوره سجده، آیه ۲۷.</ref> و گاه آنان را از [[سرنوشت]] گذشتگان هشدار می‌‌دهد و به [[عبرت‌گیری]] از آنها فرا می‌خواند: {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى ‏جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى ‏ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحبنظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>. آنان که از چشم [[عبرت]] و بصیرت بهره برده‌اند؛ توجهی به [[دنیا]] و لذات فانی آن ندارند و آن را با [[آخرت]] و [[قرب]] [[خداوند]] معاوضه می‌کنند<ref>شرح مصباح الشریعه، ص‌۲۰۴.</ref><ref>ر.ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
* [[قرآن]] صاحبان بصیرت را به [[تفکر]] و [[عبرت]] فرا می‌خواند. گاه آنان را به [[بینش]] و دقت در وجود خود: «وَفِی أَنفُسِکُمْ أَفَلا تُبْصِرُونَ»<ref>سوره ذاریات، آیه: ۲۱.</ref> و پدیده‌های محیط اطراف سفارش می‌کند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَسُوقُ الْمَاءَ إِلَى الْأَرْضِ الْجُرُزِ فَنُخْرِجُ بِهِ زَرْعًا تَأْكُلُ مِنْهُ أَنْعَامُهُمْ وَأَنْفُسُهُمْ أَفَلَا يُبْصِرُونَ}}<ref>«آیا ندیده‌اند که ما آب (باران) را به سرزمین بی‌گیاه می‌رانیم آنگاه با آن، کشتی پدید می‌آوریم که چارپایان آنان و خودشان از آن می‌خورند؛ پس آیا نمی‌نگرند؟» سوره سجده، آیه ۲۷.</ref> و گاه آنان را از [[سرنوشت]] گذشتگان هشدار می‌‌دهد و به [[عبرت‌گیری]] از آنها فرا می‌خواند: {{متن قرآن|قَدْ كَانَ لَكُمْ آيَةٌ فِي فِئَتَيْنِ الْتَقَتَا فِئَةٌ تُقَاتِلُ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَأُخْرَى كَافِرَةٌ يَرَوْنَهُمْ مِثْلَيْهِمْ رَأْيَ الْعَيْنِ وَاللَّهُ يُؤَيِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ يَشَاءُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِأُولِي الْأَبْصَارِ}}<ref>«در آن دو گروه كه به هم رسيدند، براى شما عبرتى بود: گروهى در راه خدا مى ‏جنگيدند و گروهى ديگر كافر بودند. آنان را به چشم خود دو چندان خويش مى ‏ديدند. خدا هر كس را كه بخواهد يارى دهد. و صاحبنظران را در اين عبرتى است.» سوره آل عمران، آیه ۱۳.</ref>. آنان که از چشم [[عبرت]] و بصیرت بهره برده‌اند؛ توجهی به [[دنیا]] و لذات فانی آن ندارند و آن را با [[آخرت]] و [[قرب]] [[خداوند]] معاوضه می‌کنند<ref>شرح مصباح الشریعه، ص‌۲۰۴.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>


==موانع ایجاد بصیرت==
== موانع ایجاد بصیرت ==
*برخی از موانع ایجاد [[بصیرت در قرآن]] عبارت‌اند از:
* برخی از موانع ایجاد [[بصیرت در قرآن]] عبارت‌اند از:
#'''کفرورزی و [[گناه]]:''' این دو باعث خاموش شدن [[نور الهی]] در [[قلب]] [[انسان]] و کور شدن چشم بصیرت می‌شود. تعبیرهایی گوناگون در [[قرآن]] حاکی از بستن [[دل]] [[کافران]] و [[هدایت]] ناپذیری آنهاست<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۲۷.</ref>؛
# '''کفرورزی و [[گناه]]:''' این دو باعث خاموش شدن [[نور الهی]] در [[قلب]] [[انسان]] و کور شدن چشم بصیرت می‌شود. تعبیرهایی گوناگون در [[قرآن]] حاکی از بستن [[دل]] [[کافران]] و [[هدایت]] ناپذیری آنهاست<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۲۷.</ref>؛
#'''[[ترجیح دنیا بر آخرت]]:''' {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند» سوره نحل، آیه ۱۰۷ ـ ۱۰۸</ref>؛
# '''[[ترجیح دنیا بر آخرت]]:''' {{متن قرآن|ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّوا الْحَيَاةَ الدُّنْيَا عَلَى الْآخِرَةِ وَأَنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ}}<ref>«آن (عذاب) از این روست که آنها زندگانی دنیا را از جهان واپسین دوست‌تر دارند و اینکه خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند. آنان کسانی هستند که خداوند بر دل‌ها و گوش و دیدگانشان مهر نهاده است و همانانند که غافلند» سوره نحل، آیه ۱۰۷ ـ ۱۰۸</ref>؛
# '''[[نفاق]] و [[دورویی]]:''' {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند. کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۷ ـ ۱۸</ref>؛  
# '''[[نفاق]] و [[دورویی]]:''' {{متن قرآن|مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُونَ}}<ref>«داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشنایی‌شان را ببرد و آنان را در تاریکی‌ها که چیزی نمی‌بینند رها کند. کرند، لالند، نابینایند پس (به سوی حق) باز نمی‌گردند» سوره بقره، آیه ۱۷ ـ ۱۸</ref>؛  
# '''[[هواپرستی]]:''' {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref>؛  
# '''[[هواپرستی]]:''' {{متن قرآن|أَفَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلَهَهُ هَوَاهُ وَأَضَلَّهُ اللَّهُ عَلَى عِلْمٍ وَخَتَمَ عَلَى سَمْعِهِ وَقَلْبِهِ وَجَعَلَ عَلَى بَصَرِهِ غِشَاوَةً فَمَنْ يَهْدِيهِ مِنْ بَعْدِ اللَّهِ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«آیا آن کس را دیدی که هوای (نفس) خود را، خدای خویش گرفته است و خداوند او را از روی آگاهی به حال وی در گمراهی واگذاشته و بر گوش و دل او مهر نهاده و بر چشم او پرده‌ای کشیده است؟ پس چه کسی پس از خداوند او را رهنمون خواهد شد؟ آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره جاثیه، آیه ۲۳.</ref>؛  
#'''[[رویگردانی از آیات الهی]]:''' {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«كيست ستمكارتر از آن كه آيات پروردگارش را برايش بخوانند و او اعراض كند و كارهايى را كه از پيش مرتكب شده فراموش كند؟ بر دل ايشان پرده افكنديم تا آيات را درنيابند و گوش هايشان را كر ساختيم كه اگر به راه هدايتشان فراخوانى، هرگز راه نيابند.» سوره کهف، آیه ۵۷.</ref>؛  
# '''[[رویگردانی از آیات الهی]]:''' {{متن قرآن|وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا وَنَسِيَ مَا قَدَّمَتْ يَدَاهُ إِنَّا جَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ تَدْعُهُمْ إِلَى الْهُدَى فَلَنْ يَهْتَدُوا إِذًا أَبَدًا}}<ref>«كيست ستمكارتر از آن كه آيات پروردگارش را برايش بخوانند و او اعراض كند و كارهايى را كه از پيش مرتكب شده فراموش كند؟ بر دل ايشان پرده افكنديم تا آيات را درنيابند و گوش هايشان را كر ساختيم كه اگر به راه هدايتشان فراخوانى، هرگز راه نيابند.» سوره کهف، آیه ۵۷.</ref>؛  
#'''[[سرسختی در پذیرش ایمان]]:''' {{متن قرآن|وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«و دل‌ها و دیدگان آنان را دگرگون می‌گردانیم- چنان که بار نخست (هم) به آن ایمان نیاوردند- و آنان را در سرکشی‌شان سرگردان وا می‌نهیم» سوره انعام، آیه ۱۱۰.</ref>. کسی که از [[فطرت الهی]] بهره نبرده و گوش و چشم و [[قلب]] خود را در مسیر [[شهوت‌ها]] و [[غرایز]] [[نفسانی]] قرار بدهد، در واقع جایی برای تابش [[نور هدایت]] باقی نگذاشته است<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۳۰‌ـ‌۲۳۱.</ref><ref>ر.ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>
# '''[[سرسختی در پذیرش ایمان]]:''' {{متن قرآن|وَنُقَلِّبُ أَفْئِدَتَهُمْ وَأَبْصَارَهُمْ كَمَا لَمْ يُؤْمِنُوا بِهِ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَنَذَرُهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ}}<ref>«و دل‌ها و دیدگان آنان را دگرگون می‌گردانیم- چنان که بار نخست (هم) به آن ایمان نیاوردند- و آنان را در سرکشی‌شان سرگردان وا می‌نهیم» سوره انعام، آیه ۱۱۰.</ref>. کسی که از [[فطرت الهی]] بهره نبرده و گوش و چشم و [[قلب]] خود را در مسیر [[شهوت‌ها]] و [[غرایز]] [[نفسانی]] قرار بدهد، در واقع جایی برای تابش [[نور هدایت]] باقی نگذاشته است<ref>تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۳۰‌ـ‌۲۳۱.</ref><ref>ر. ک: [[الهه هادیان رسنانی|هادیان رسنانی، الهه]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ص۵۷۳- ۵۸۱.</ref>


==بصیرت در [[اصحاب ائمه]]==
== بصیرت در [[اصحاب ائمه]] ==
*در [[فرهنگ دینی]]، صاحبان بصیرت با [[آگاهی]] گام در مسیر می‌گذارند و عملکرد و موضع‌گیری آنها، ریشۀ [[اعتقادی]] و مبنای مکتبی و [[دینی]] دارد. [[اهل]] بصیرت، راه خود را روشن و بی ابهام و به [[حق]] می‌بینند و به [[باطل]] بودن [[دشمن]] [[یقین]] دارند و با [[تطمیع]] و [[تهدید]]، خود را نمی‌فروشند و دست از [[عقیده]] و [[جهاد]] بر نمی‌دارند. اینگونه مدافعان بینادل و [[پیروان]] [[دل]] [[آگاه]]، در رکاب [[علی]]{{ع}} با [[معاویه]] می‌جنگیدند، در همه حال [[امام مجتبی]]{{ع}} را [[حمایت]] می‌کردند و در [[عاشورا]] [[جان]] خویش را فدای [[امام]] خویش و [[نصرت]] [[قرآن]] می‌کردند. از ویژگی‌های [[فکری]] و عملی [[یاران سید الشهدا]]{{ع}} در [[نهضت]] [[عاشورا]]، بصیرت و [[بینش]] بود. [[امام صادق]]{{ع}} درباره [[حضرت عباس]]{{ع}}، تعبیر {{متن حدیث|نافذ البصیرة}} دارد، که گویای عمق [[بینش]] و [[استواری]] [[ایمان]] او در [[حمایت]] از [[سید]] الشهداست: {{متن حدیث|کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ}}<ref>اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۴۳۰.</ref><ref>ر.ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۸۰.</ref>
* در [[فرهنگ دینی]]، صاحبان بصیرت با [[آگاهی]] گام در مسیر می‌گذارند و عملکرد و موضع‌گیری آنها، ریشۀ [[اعتقادی]] و مبنای مکتبی و [[دینی]] دارد. [[اهل]] بصیرت، راه خود را روشن و بی ابهام و به [[حق]] می‌بینند و به [[باطل]] بودن [[دشمن]] [[یقین]] دارند و با [[تطمیع]] و [[تهدید]]، خود را نمی‌فروشند و دست از [[عقیده]] و [[جهاد]] بر نمی‌دارند. اینگونه مدافعان بینادل و [[پیروان]] [[دل]] [[آگاه]]، در رکاب [[علی]] {{ع}} با [[معاویه]] می‌جنگیدند، در همه حال [[امام مجتبی]] {{ع}} را [[حمایت]] می‌کردند و در [[عاشورا]] [[جان]] خویش را فدای [[امام]] خویش و [[نصرت]] [[قرآن]] می‌کردند. از ویژگی‌های [[فکری]] و عملی [[یاران سید الشهدا]] {{ع}} در [[نهضت]] [[عاشورا]]، بصیرت و [[بینش]] بود. [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[حضرت عباس]] {{ع}}، تعبیر {{متن حدیث|نافذ البصیرة}} دارد، که گویای عمق [[بینش]] و [[استواری]] [[ایمان]] او در [[حمایت]] از [[سید]] الشهداست: {{متن حدیث|کانَ عَمُّنَا العَبّاسُ بنُ عَلِیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الإیمانِ}}<ref>اعیان الشیعه، ج ۷، ص ۴۳۰.</ref><ref>ر. ک: [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص۸۰.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش