بکیر بن حر ریاحی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بکیر بن حر ریاحی در تاریخ اسلامی]] - [[بکیر بن حر ریاحی در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بکیر بن حر ریاحی در تاریخ اسلامی]] - [[بکیر بن حر ریاحی در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
بکیر فرزند [[حر بن یزید ریاحی]] در منابع کهن نام و نشانی ندارد؛ ولی برخی وی را جزء [[شهدای کربلا]] قلمداد نموده، کیفیّت [[شهادت]] او را این گونه بیان میکنند: حر بن یزید ریاحی [[روز عاشورا]] پس از آنکه [[سپاه عمر سعد]] را [[پند]] و [[اندرز]] داد به فرزند خود بکیر [[دستور]] داد که بر [[سپاه]] [[دشمن]] [[حمله]] کند، بکیر پس از عرض [[ادب]] [[خدمت]] [[امام حسین]]{{ع}} و [[وداع]] با آن بزرگوار رهسپار میدان [[مبارزه]] گشت و پس از به [[هلاکت]] رساندن هفتاد تن از نیروهای دشمن به نزد [[پدر]] بازگشت. از وی مقداری آب جهت رفع [[تشنگی]] [[طلب]] نمود، تا نیرو بگیرد و بر دشمن حمله کند. | بکیر فرزند [[حر بن یزید ریاحی]] در منابع کهن نام و نشانی ندارد؛ ولی برخی وی را جزء [[شهدای کربلا]] قلمداد نموده، کیفیّت [[شهادت]] او را این گونه بیان میکنند: حر بن یزید ریاحی [[روز عاشورا]] پس از آنکه [[سپاه عمر سعد]] را [[پند]] و [[اندرز]] داد به فرزند خود بکیر [[دستور]] داد که بر [[سپاه]] [[دشمن]] [[حمله]] کند، بکیر پس از عرض [[ادب]] [[خدمت]] [[امام حسین]] {{ع}} و [[وداع]] با آن بزرگوار رهسپار میدان [[مبارزه]] گشت و پس از به [[هلاکت]] رساندن هفتاد تن از نیروهای دشمن به نزد [[پدر]] بازگشت. از وی مقداری آب جهت رفع [[تشنگی]] [[طلب]] نمود، تا نیرو بگیرد و بر دشمن حمله کند. | ||
حرّ گفت: اندکی [[بردباری]] کن و به میدان [[نبرد]] باز گرد؛ بکیر به میدان نبرد بازگشت و با کشتن شمار زیادی به درجۀ رفیع شهادت نایل آمد (؛) هنگامی که حرّ بر بالین فرزندش بکیر آمد و وی را آغشته به [[خون]] دید گفت: [[سپاس]] خدایی را که بر تو [[منت]] نهاد تا در راه [[امام]] خود به شهادت برسی<ref>وقایع الایام، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. | حرّ گفت: اندکی [[بردباری]] کن و به میدان [[نبرد]] باز گرد؛ بکیر به میدان نبرد بازگشت و با کشتن شمار زیادی به درجۀ رفیع شهادت نایل آمد (؛) هنگامی که حرّ بر بالین فرزندش بکیر آمد و وی را آغشته به [[خون]] دید گفت: [[سپاس]] خدایی را که بر تو [[منت]] نهاد تا در راه [[امام]] خود به شهادت برسی<ref>وقایع الایام، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. | ||
برخی دیگر شهادت او را این گونه نقل میکنند: روز عاشورا هنگامی که بکیر به دستور پدرش حرّ، میخواست با [[امام حسین]]{{ع}} وداع بنماید، به آن [[حضرت]] عرض کرد: [[درود]] بر تو ای [[فرزند پیامبر]] من هم اکنون همراه تو هستم، از خدای خود میخواهم که در [[بهشت]] برین نیز ما را با تو جمع بگرداند، آنگاه از آن حضرت درخواست کرد برای او و پدرش دعایی بکند، امام حسین{{ع}} در حالی که دستهای خود را به طرف [[آسمان]] بلند کرده بود، گفت: «خدایا من از ایشان [[راضی]] هستم تو نیز از آنان راضی باش»؛ آنگاه بکیر با پدرش، حر، رهسپار میدان [[جنگ]] شدند و پس از برهم زدن صفوف دشمن و کشتن دویست تن به خدمت امام بازگشتند. | برخی دیگر شهادت او را این گونه نقل میکنند: روز عاشورا هنگامی که بکیر به دستور پدرش حرّ، میخواست با [[امام حسین]] {{ع}} وداع بنماید، به آن [[حضرت]] عرض کرد: [[درود]] بر تو ای [[فرزند پیامبر]] من هم اکنون همراه تو هستم، از خدای خود میخواهم که در [[بهشت]] برین نیز ما را با تو جمع بگرداند، آنگاه از آن حضرت درخواست کرد برای او و پدرش دعایی بکند، امام حسین {{ع}} در حالی که دستهای خود را به طرف [[آسمان]] بلند کرده بود، گفت: «خدایا من از ایشان [[راضی]] هستم تو نیز از آنان راضی باش»؛ آنگاه بکیر با پدرش، حر، رهسپار میدان [[جنگ]] شدند و پس از برهم زدن صفوف دشمن و کشتن دویست تن به خدمت امام بازگشتند. | ||
بار دیگر بکیر با [[تشویق]] پدر به سوی دشمن حملهور شد و در حالی که چنین [[رجز]] میخواند: | بار دیگر بکیر با [[تشویق]] پدر به سوی دشمن حملهور شد و در حالی که چنین [[رجز]] میخواند: | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
او سپس به [[دشمن]] [[حمله]] کرد و پس از کشتن پنجاه تن از آنان، [[تصمیم]] به بازگشت گرفت. حر به وی رسید و با خواندن این [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون با انبوه کافران رویاروی شدید از آنان واپس مگریزید!» سوره انفال، آیه ۱۵.</ref> از بازگشتن او را منصرف کرد. | او سپس به [[دشمن]] [[حمله]] کرد و پس از کشتن پنجاه تن از آنان، [[تصمیم]] به بازگشت گرفت. حر به وی رسید و با خواندن این [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا لَقِيتُمُ الَّذِينَ كَفَرُوا زَحْفًا فَلَا تُوَلُّوهُمُ الْأَدْبَارَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون با انبوه کافران رویاروی شدید از آنان واپس مگریزید!» سوره انفال، آیه ۱۵.</ref> از بازگشتن او را منصرف کرد. | ||
بکیر برای بار سوم به دشمن حمله کرد و شمار زیادی از آنان را به [[قتل]] رساند، در این هنگام [[عمر بن سعد]] [[دستور]] داد دسته جمعی به وی حمله کنند. بکیر با [[مشاهده]] آنان، گریزان سوی [[پدر]] بازگشت، حر و شماری از [[یاران امام]] به مدد او شتافتند ولی دشمن مانع از رسیدن آنان به بکیر شد و در حالی که غبار [[سختی]] فضا را گرفته بود، با ضرب [[شمشیر]] و نیزۀ دشمن، با گفتن [[شهادتین]] در دم آخر به درجۀ رفیع [[شهادت]] نایل آمد. هنگامی که [[حرّ]] فرزندش را به [[خون]] آغشته دید بسیار [[خرسند]] گشت و گفت: [[سپاس]] خدایی را که شهادت در راه [[امام حسین]]{{ع}} را نصیب تو گرداند و [[جاهل]] نمردی. آنگاه پیکر بیجان او را [[خدمت]] امام حسین{{ع}} آورد<ref>اسرار الشهادة، ج۲، ص۲۷۸؛ جواهر الایقان، ص۸۳؛ عنصر شجاعت، ج۳، ص۱۳۸؛ وسیلة الدارین، ص۱۱۱، تذکرة الشهداء، ص۱۷۸؛ فرسان الهیجاء، ج۱، ص۵۱.</ref><ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۱۱۴-۱۱۵.</ref> | بکیر برای بار سوم به دشمن حمله کرد و شمار زیادی از آنان را به [[قتل]] رساند، در این هنگام [[عمر بن سعد]] [[دستور]] داد دسته جمعی به وی حمله کنند. بکیر با [[مشاهده]] آنان، گریزان سوی [[پدر]] بازگشت، حر و شماری از [[یاران امام]] به مدد او شتافتند ولی دشمن مانع از رسیدن آنان به بکیر شد و در حالی که غبار [[سختی]] فضا را گرفته بود، با ضرب [[شمشیر]] و نیزۀ دشمن، با گفتن [[شهادتین]] در دم آخر به درجۀ رفیع [[شهادت]] نایل آمد. هنگامی که [[حرّ]] فرزندش را به [[خون]] آغشته دید بسیار [[خرسند]] گشت و گفت: [[سپاس]] خدایی را که شهادت در راه [[امام حسین]] {{ع}} را نصیب تو گرداند و [[جاهل]] نمردی. آنگاه پیکر بیجان او را [[خدمت]] امام حسین {{ع}} آورد<ref>اسرار الشهادة، ج۲، ص۲۷۸؛ جواهر الایقان، ص۸۳؛ عنصر شجاعت، ج۳، ص۱۳۸؛ وسیلة الدارین، ص۱۱۱، تذکرة الشهداء، ص۱۷۸؛ فرسان الهیجاء، ج۱، ص۵۱.</ref><ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۱۱۴-۱۱۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |