جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تفسیر ادبی در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تفسیر ادبی در علوم قرآنی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[تفسیر ادبی]] یعنی [[تفسیر قرآن]] به کمک [[علوم]] ادبی مانند صرف، نحو، لغت و [[بلاغت]]. | [[تفسیر ادبی]] یعنی [[تفسیر قرآن]] به کمک [[علوم]] ادبی مانند صرف، نحو، لغت و [[بلاغت]]. | ||
تفسیر ادبی [[قرآن]] در [[حقیقت]] در دو حوزه فعالیت دارد: | تفسیر ادبی [[قرآن]] در [[حقیقت]] در دو حوزه فعالیت دارد: | ||
# [[شناخت]] وضعیت [[ادبیات عرب]] در [[جامعه]] [[زمان]] [[نزول]]، جمع و [[تدوین قرآن]]؛ | # [[شناخت]] وضعیت [[ادبیات عرب]] در [[جامعه]] [[زمان]] [[نزول]]، جمع و [[تدوین قرآن]]؛ | ||
#دقت در معنای لفظی و لغوی مفردات [[آیات]]، و پس از آن، دقت در معنای استعمالی کلمات در قرآن و سپس استفاده از علوم ادبی برای [[فهم]] و بیان معانی آیات. | # دقت در معنای لفظی و لغوی مفردات [[آیات]]، و پس از آن، دقت در معنای استعمالی کلمات در قرآن و سپس استفاده از علوم ادبی برای [[فهم]] و بیان معانی آیات. | ||
در حقیقت، تفسیر ادبی [[تفسیری]] عام و شامل [[تفسیر]] لغوی، بلاغی و بیانی است؛ ولی برخی [[مفسران]] تفسیر خود را به یکی از این سه وجه (لغت، بیان و بلاغت) اختصاص دادهاند؛ برای مثال، کتاب مفردات الفاظ القرآن (مفردات راغب) فقط به لغت، آن هم به شکلی خاص از آن اختصاص دارد. این روش تفسیری را باید از کهنترین [[روشهای تفسیری]] قرآن دانست؛ زیرا از همان [[صدر اسلام]] برای بیان مقاصد [[آیات قرآن]] به لغات و اشعار [[عرب]] استناد میکردند. | در حقیقت، تفسیر ادبی [[تفسیری]] عام و شامل [[تفسیر]] لغوی، بلاغی و بیانی است؛ ولی برخی [[مفسران]] تفسیر خود را به یکی از این سه وجه (لغت، بیان و بلاغت) اختصاص دادهاند؛ برای مثال، کتاب مفردات الفاظ القرآن (مفردات راغب) فقط به لغت، آن هم به شکلی خاص از آن اختصاص دارد. این روش تفسیری را باید از کهنترین [[روشهای تفسیری]] قرآن دانست؛ زیرا از همان [[صدر اسلام]] برای بیان مقاصد [[آیات قرآن]] به لغات و اشعار [[عرب]] استناد میکردند. | ||
مهمترین مبنا و دلیل در تفسیر ادبی قرآن را میتوان چنین ذکر کرد: | مهمترین مبنا و دلیل در تفسیر ادبی قرآن را میتوان چنین ذکر کرد: | ||
#قرآن به زبان [[قوم]] [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است. | # قرآن به زبان [[قوم]] [[پیامبر]] {{صل}} نازل شده است. | ||
#قرآن به زبان فصحای آنان فرو فرستاده شده است. | # قرآن به زبان فصحای آنان فرو فرستاده شده است. | ||
# [[زبان]] آنان اغلب [[شعر]] و صنایع ادبی بوده است و قوم آن [[حضرت]] خطابات قرآن را درمییافتند<ref>ایازی، محمد علی، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، صفحه ۴۲؛ معرفت، محمد هادی، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، جلد۲،صفحه ۴۸۰؛ نکونام، جعفر، روشهای تفسیری(جزوه درسی)، صفحه (۵۲-۹۰)</ref>.<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۷۵۴.</ref> | # [[زبان]] آنان اغلب [[شعر]] و صنایع ادبی بوده است و قوم آن [[حضرت]] خطابات قرآن را درمییافتند<ref>ایازی، محمد علی، المفسرون حیاتهم ومنهجهم، صفحه ۴۲؛ معرفت، محمد هادی، التفسیر والمفسرون فی ثوبه القشیب، جلد۲،صفحه ۴۸۰؛ نکونام، جعفر، روشهای تفسیری(جزوه درسی)، صفحه (۵۲-۹۰)</ref>.<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۷۵۴.</ref> | ||