تفسیر ترتیبی در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
شیوه رایج در [[تفسیر قرآن]] از [[عهد]] تدوین [[تفسیر]] تاکنون تفسیر قرآن به ترتیب [[مصحف]] و [[تدوین قرآن]]، یعنی از [[سوره فاتحه]] تا [[سوره ناس]]، [[آیه]] به آیه و [[سوره]] به سوره، بوده است. به این شیوه از تفسیر [[تفسیر ترتیبی]] گویند. نزدیک به همه [[تفاسیر]] پیشین، به جز پارهای [[احکام]] القرآنهای [[شیعی]]، به همین شیوه به تفسیر پرداختهاند. | شیوه رایج در [[تفسیر قرآن]] از [[عهد]] تدوین [[تفسیر]] تاکنون تفسیر قرآن به ترتیب [[مصحف]] و [[تدوین قرآن]]، یعنی از [[سوره فاتحه]] تا [[سوره ناس]]، [[آیه]] به آیه و [[سوره]] به سوره، بوده است. به این شیوه از تفسیر [[تفسیر ترتیبی]] گویند. نزدیک به همه [[تفاسیر]] پیشین، به جز پارهای [[احکام]] القرآنهای [[شیعی]]، به همین شیوه به تفسیر پرداختهاند. | ||
از تفسیر ترتیبی با عناوین دیگری نیز یاد شده است؛ [[شهید صدر]] از آن با عنوان «تفسیر تجزیئی» یاد کرده است. در مقابل آن نیز بر [[تفسیر موضوعی]] عنوان «[[تفسیر توحیدی]]» اطلاق کرده است. مراد از تفسیر تجزیئی آن است که [[مفسر]] [[آیات قرآن]] را با همان ترتیب پیوسته ای که در [[مصحف شریف]] آمدهاند تفسیر کند. در تفسیر تجزیئی مفسر با تجزیه آیه به چند جمله به تفسیر کلمه به کلمه و جمله به جمله آن میپردازد؛ اما در مقابل، در تفسیر توحیدی (موضوعی) مفسر همه [[آیات]] مربوط به موضوعی [[اعتقادی]]، [[اجتماعی]]، [[معرفتی]] یا... را گردآوری کرده، آنها را به عنوان یک واحد و یک کل در نظر گرفته، [[حقایق]] و اشارات موجود در آنها درباره موضوع خاص را استخراج میکند. <ref>المدرسة القرآنیه، ص۲۰ - ۲۵، نیز نک: التفسیر الموضوعی، ص۴۱.</ref> بعضی دیگر عنوان «[[تفسیر تحلیلی]]» را به جای تفسیر ترتیبی به کار بردهاند؛ چراکه مفسر در تفسیر هر آیهای درنگ کرده، به تحلیل مبسوط و گسترده آن میپردازد و در ضمن آن درباره موضوعات و مباحث مختلف در حوزههای اعتقادی، لغوی، ادبی، بلاغی، [[اخلاقی]]، [[احکام]] و... بحث میکند. <ref>التفسیر الموضوعی، ص۲۷ - ۲۸.</ref> عنوان دیگری که گاه در معنای تفسیر ترتیبی به کار رفته «تفسیر موضعی» است، در برابر تفسیر موضوعی. [[راز]] این نامگذاری نیز آن است که مفسر در کنار آیه یا سورهای و در موضعی خاص درنگ میکند و پیش از کامل شدن تفسیر آن بخش به [[تفسیر آیات]] دیگر نمیپردازد، برخلاف تفسیر موضوعی که موضوعی خاص را در نظر میگیرد و برای دستیابی به دیدگاه [[قرآن]] درباره آن موضوع همه [[آیات]] مرتبط را در سراسر قرآن بررسی میکند، بدون آنکه در موضعی خاص از قرآن توقف کند. <ref> التفسیر الموضوعی، ص۴۰ - ۴۱.</ref> نخستین [[تفسیر ترتیبی]] پیوسته قرآن به گفته [[معرفت]]، معانی القرآن فراء بوده است، در حالی که [[تفاسیر]] پیش از آن ناپیوسته بوده و تنها به [[تفسیر آیات]] مبهم و مشکل میپرداختهاند،<ref> تفسیر و مفسران، ج ۲، ص۱۱.</ref> با این حال اطلاق عنوان تفسیر ترتیبی بر شیوه رایج در [[تفسیر قرآن]] همزمان با طرح [[ضرورت]] [[تفسیر موضوعی]] در دوره معاصر برای [[پاسخگویی]] قرآن به نیازهای عصر بوده است، بنابراین تفسیر ترتیبی هنگامی که در برابر تفسیر موضوعی به کار میرود مفهومی فراتر از [[تفسیر آیه]] به [[آیه]] و [[سوره]] به سوره قرآن از [[فاتحة الکتاب]] تا آخرین سوره دارد، و دارای اقسامی است<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>: | از تفسیر ترتیبی با عناوین دیگری نیز یاد شده است؛ [[شهید صدر]] از آن با عنوان «تفسیر تجزیئی» یاد کرده است. در مقابل آن نیز بر [[تفسیر موضوعی]] عنوان «[[تفسیر توحیدی]]» اطلاق کرده است. مراد از تفسیر تجزیئی آن است که [[مفسر]] [[آیات قرآن]] را با همان ترتیب پیوسته ای که در [[مصحف شریف]] آمدهاند تفسیر کند. در تفسیر تجزیئی مفسر با تجزیه آیه به چند جمله به تفسیر کلمه به کلمه و جمله به جمله آن میپردازد؛ اما در مقابل، در تفسیر توحیدی (موضوعی) مفسر همه [[آیات]] مربوط به موضوعی [[اعتقادی]]، [[اجتماعی]]، [[معرفتی]] یا... را گردآوری کرده، آنها را به عنوان یک واحد و یک کل در نظر گرفته، [[حقایق]] و اشارات موجود در آنها درباره موضوع خاص را استخراج میکند. <ref>المدرسة القرآنیه، ص۲۰ - ۲۵، نیز نک: التفسیر الموضوعی، ص۴۱.</ref> بعضی دیگر عنوان «[[تفسیر تحلیلی]]» را به جای تفسیر ترتیبی به کار بردهاند؛ چراکه مفسر در تفسیر هر آیهای درنگ کرده، به تحلیل مبسوط و گسترده آن میپردازد و در ضمن آن درباره موضوعات و مباحث مختلف در حوزههای اعتقادی، لغوی، ادبی، بلاغی، [[اخلاقی]]، [[احکام]] و... بحث میکند. <ref>التفسیر الموضوعی، ص۲۷ - ۲۸.</ref> عنوان دیگری که گاه در معنای تفسیر ترتیبی به کار رفته «تفسیر موضعی» است، در برابر تفسیر موضوعی. [[راز]] این نامگذاری نیز آن است که مفسر در کنار آیه یا سورهای و در موضعی خاص درنگ میکند و پیش از کامل شدن تفسیر آن بخش به [[تفسیر آیات]] دیگر نمیپردازد، برخلاف تفسیر موضوعی که موضوعی خاص را در نظر میگیرد و برای دستیابی به دیدگاه [[قرآن]] درباره آن موضوع همه [[آیات]] مرتبط را در سراسر قرآن بررسی میکند، بدون آنکه در موضعی خاص از قرآن توقف کند. <ref> التفسیر الموضوعی، ص۴۰ - ۴۱.</ref> نخستین [[تفسیر ترتیبی]] پیوسته قرآن به گفته [[معرفت]]، معانی القرآن فراء بوده است، در حالی که [[تفاسیر]] پیش از آن ناپیوسته بوده و تنها به [[تفسیر آیات]] مبهم و مشکل میپرداختهاند،<ref> تفسیر و مفسران، ج ۲، ص۱۱.</ref> با این حال اطلاق عنوان تفسیر ترتیبی بر شیوه رایج در [[تفسیر قرآن]] همزمان با طرح [[ضرورت]] [[تفسیر موضوعی]] در دوره معاصر برای [[پاسخگویی]] قرآن به نیازهای عصر بوده است، بنابراین تفسیر ترتیبی هنگامی که در برابر تفسیر موضوعی به کار میرود مفهومی فراتر از [[تفسیر آیه]] به [[آیه]] و [[سوره]] به سوره قرآن از [[فاتحة الکتاب]] تا آخرین سوره دارد، و دارای اقسامی است<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref>: | ||
==اقسام تفسیر ترتیبی== | == اقسام تفسیر ترتیبی == | ||
=== [[تفسیر]] کامل و پیوسته قرآن=== | === [[تفسیر]] کامل و پیوسته قرآن === | ||
این قسم تفسیر ترتیبی که از اقسام دیگر آن رایجتر است مشتمل بر تفسیر همه آیات و [[سورهها]] به ترتیب [[مصحف]] است و از نظر حجم و کمیّت به ۴ دسته قسمت میشود: | این قسم تفسیر ترتیبی که از اقسام دیگر آن رایجتر است مشتمل بر تفسیر همه آیات و [[سورهها]] به ترتیب [[مصحف]] است و از نظر حجم و کمیّت به ۴ دسته قسمت میشود: | ||
#تفاسیر مختصر؛ مانند [[تفسیر جلالین (کتاب)|تفسیر جلالین]] و [[تفسیر القرآن الکریم (کتاب)|تفسیر القرآن الکریم]] [[سید عبدالله شبر]]؛ | # تفاسیر مختصر؛ مانند [[تفسیر جلالین (کتاب)|تفسیر جلالین]] و [[تفسیر القرآن الکریم (کتاب)|تفسیر القرآن الکریم]] [[سید عبدالله شبر]]؛ | ||
#تفاسیر متوسط؛ مانند: [[الکشاف]] [[زمخشری]]، [[جوامع الجامع (کتاب)|جوامع الجامع]] [[طبرسی]] و [[تفسیر انوار التنزیل و اسرار التاویل (کتاب)|تفسیر انوار التنزیل و اسرار التاویل]] [[عبدالله بن عمر بيضاوى]]؛ | # تفاسیر متوسط؛ مانند: [[الکشاف]] [[زمخشری]]، [[جوامع الجامع (کتاب)|جوامع الجامع]] [[طبرسی]] و [[تفسیر انوار التنزیل و اسرار التاویل (کتاب)|تفسیر انوار التنزیل و اسرار التاویل]] [[عبدالله بن عمر بيضاوى]]؛ | ||
#تفاسیر مبسوط، مانند [[المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (کتاب)|المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز]] [[ابن عطیه اندلسی]] و [[تفسیر القرآن العظیم (کتاب)| تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن کثیر]]؛ | # تفاسیر مبسوط، مانند [[المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز (کتاب)|المحرر الوجیز فی تفسیر الکتاب العزیز]] [[ابن عطیه اندلسی]] و [[تفسیر القرآن العظیم (کتاب)| تفسیر القرآن العظیم]] [[ابن کثیر]]؛ | ||
#تفاسیر بسیار مبسوط، مانند [[جامع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|جامع البیان فی تفسیر القرآن]] [[طبری]]، [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان فی تفسیر القرآن]] [[فضل بن حسن طبرسی]] و [[التفسیر الکبیر]] ([[مفاتیح الغیب]]) [[فخر رازی]]<ref>نک: التفسیر الموضوعی، ص۲۷.</ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | # تفاسیر بسیار مبسوط، مانند [[جامع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|جامع البیان فی تفسیر القرآن]] [[طبری]]، [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان فی تفسیر القرآن]] [[فضل بن حسن طبرسی]] و [[التفسیر الکبیر]] ([[مفاتیح الغیب]]) [[فخر رازی]]<ref>نک: التفسیر الموضوعی، ص۲۷.</ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
=== تفسیر ترتیبی ناپیوسته=== | === تفسیر ترتیبی ناپیوسته === | ||
در این نوع، آیاتی [[برگزیده]] از [[قرآن کریم]] به ترتیب ذکر آنها در هر سوره و نیز به ترتیب سورهها تفسیر میشوند. نمونهای از این نوع تفسیر ترتیبی [[احکام]] القرآنهای فقهای [[اهل]] تسنناند که [[آیات فقهی قرآن]] را به ترتیب سورهها تفسیر کردهاند؛ نیز برخی معانی القرآنها مانند [[معانی القرآن (کتاب)|معانی القرآن]] [[اخفش]] و [[اعراب]] القرآنها همچون [[اعراب القرآن (کتاب)|اعراب القرآن]] [[ابن خالویه]]، [[ابوالبقاء عکبری]] و [[مکی بن ابی طالب قیسی]] در این دسته جای میگیرند.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | در این نوع، آیاتی [[برگزیده]] از [[قرآن کریم]] به ترتیب ذکر آنها در هر سوره و نیز به ترتیب سورهها تفسیر میشوند. نمونهای از این نوع تفسیر ترتیبی [[احکام]] القرآنهای فقهای [[اهل]] تسنناند که [[آیات فقهی قرآن]] را به ترتیب سورهها تفسیر کردهاند؛ نیز برخی معانی القرآنها مانند [[معانی القرآن (کتاب)|معانی القرآن]] [[اخفش]] و [[اعراب]] القرآنها همچون [[اعراب القرآن (کتاب)|اعراب القرآن]] [[ابن خالویه]]، [[ابوالبقاء عکبری]] و [[مکی بن ابی طالب قیسی]] در این دسته جای میگیرند.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
=== [[تفسیر]] غیر کامل=== | === [[تفسیر]] غیر کامل === | ||
در این [[تفاسیر]] که مشتمل بر چند جزء یا چند سورهاند، [[مفسر]] به [[تفسیر ترتیبی]] [[قرآن]] از آغاز [[مصحف]] دست زده و به علل گوناگون آن را به پایان نرسانده است. نمونهای مشهور از این دسته [[تفسیر المنار]] است که از آغاز آن تا [[آیه]] ۱۲۶ [[سوره نساء]] درسهای [[تفسیری]] [[محمد عبده]] و به قلم شاگردش [[محمد رشید رضا]] است <ref>نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۴ - ۱۵.</ref> و ادامه آن را تا آیه ۵۳ [[سوره یوسف]] به همان سبک عبده، رشید رضا تفسیر کرده است. [[پرتوی از قرآن (کتاب)|پرتوی از قرآن]] [[سید محمود طالقانی]] مشتمل بر تفسیر آغاز قرآن تا آیه ۲۸ [[سوره نساء]] و تفسیر جزء ۳۰ قرآن مجموعاً در ۶ جلد <ref>نک: المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص۱۹۲ - ۱۹۳.</ref> و نیز [[تفسیر نوین (کتاب)|تفسیر نوین]] [[محمد تقی شریعتی]] مشتمل بر جزء آخر قرآن، دیگر نمونههای مشهور این دستهاند<ref>نک: تفسیر و تفاسیر جدید، ص۱۵۱ - ۱۶۱.</ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | در این [[تفاسیر]] که مشتمل بر چند جزء یا چند سورهاند، [[مفسر]] به [[تفسیر ترتیبی]] [[قرآن]] از آغاز [[مصحف]] دست زده و به علل گوناگون آن را به پایان نرسانده است. نمونهای مشهور از این دسته [[تفسیر المنار]] است که از آغاز آن تا [[آیه]] ۱۲۶ [[سوره نساء]] درسهای [[تفسیری]] [[محمد عبده]] و به قلم شاگردش [[محمد رشید رضا]] است <ref>نک: تفسیر المنار، ج ۱، ص۱۴ - ۱۵.</ref> و ادامه آن را تا آیه ۵۳ [[سوره یوسف]] به همان سبک عبده، رشید رضا تفسیر کرده است. [[پرتوی از قرآن (کتاب)|پرتوی از قرآن]] [[سید محمود طالقانی]] مشتمل بر تفسیر آغاز قرآن تا آیه ۲۸ [[سوره نساء]] و تفسیر جزء ۳۰ قرآن مجموعاً در ۶ جلد <ref>نک: المفسرون حیاتهم و منهجهم، ص۱۹۲ - ۱۹۳.</ref> و نیز [[تفسیر نوین (کتاب)|تفسیر نوین]] [[محمد تقی شریعتی]] مشتمل بر جزء آخر قرآن، دیگر نمونههای مشهور این دستهاند<ref>نک: تفسیر و تفاسیر جدید، ص۱۵۱ - ۱۶۱.</ref>.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
===تفسیر یک [[سوره]] از قرآن=== | === تفسیر یک [[سوره]] از قرآن === | ||
گاه مفسر یک سوره از قرآن را به دلیل اشتمال آن سوره بر موضوعی [[اخلاقی]]، [[اعتقادی]]، [[اجتماعی]] و... [[انتخاب]] کرده، به تفسیر آن میپردازد. این گونه تفسیر در دوره معاصر، با [[هدف]] خاص [[تربیتی]] ـ [[هدایتی]] و با توجه به نیازهای [[فرهنگی]] [[جامعه اسلامی]] رواج فراوانی یافته و با استقبال فراوانی روبه رو شده است.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | گاه مفسر یک سوره از قرآن را به دلیل اشتمال آن سوره بر موضوعی [[اخلاقی]]، [[اعتقادی]]، [[اجتماعی]] و... [[انتخاب]] کرده، به تفسیر آن میپردازد. این گونه تفسیر در دوره معاصر، با [[هدف]] خاص [[تربیتی]] ـ [[هدایتی]] و با توجه به نیازهای [[فرهنگی]] [[جامعه اسلامی]] رواج فراوانی یافته و با استقبال فراوانی روبه رو شده است.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
===[[تفسیر قرآن]] به [[ترتیب نزول]]=== | === [[تفسیر قرآن]] به [[ترتیب نزول]] === | ||
تفسیر به ترتیب نزول یکی از قابل توجهترین گونههای تفسیر ترتیبی مطرح در دوره معاصر است. [[مفسران]] درباره روا بودن چنین تفسیری [[اختلاف]] نظر دارند. بیشتر مفسران آن را جایز دانسته و بعضی بر [[ضرورت]] و اهمیت آن تأکید کردهاند <ref>ن. ک: تفسیر و مفسران، ص۵۱۹.</ref> و تا حدودی با استقبال هم روبه رو شده است. تفسیر قرآن به ترتیب نزول ممکن است به دو شیوه انجام گیرد: | تفسیر به ترتیب نزول یکی از قابل توجهترین گونههای تفسیر ترتیبی مطرح در دوره معاصر است. [[مفسران]] درباره روا بودن چنین تفسیری [[اختلاف]] نظر دارند. بیشتر مفسران آن را جایز دانسته و بعضی بر [[ضرورت]] و اهمیت آن تأکید کردهاند <ref>ن. ک: تفسیر و مفسران، ص۵۱۹.</ref> و تا حدودی با استقبال هم روبه رو شده است. تفسیر قرآن به ترتیب نزول ممکن است به دو شیوه انجام گیرد: | ||
# [[شیوه]] ای که با [[تفسیر موضوعی]] قابل جمع است و در حوزه آن قرار میگیرد؛ به این صورت که مفسری که در پی بررسی یکی از موضوعات [[قرآنی]] است، ابتدا [[آیات]] مشتمل بر آن موضوع را که غالباً کلیدواژه ای مشترک دارند، از [[قرآن]] استخراج کرده، به [[ترتیب نزول]] مرتب میکند و سپس به [[تفسیر]] آنها میپردازد. در [[مکتب]] [[تفسیر ادبی]] معاصر بر این شیوه از [[تفسیر موضوعی]] بر اساس ترتیب نزول تأکید شده است؛<ref>نک: مناهج تجدید، ص۳۰۵ - ۳۰۷؛ التفسیر نشأته، ص۸۰ - ۸۴.</ref> برای نمونه [[محمد احمد خلف الله]] در [[الفن القصصی فی القرآن الکریم (کتاب)|الفن القصصی فی القرآن الکریم]] بعضی از قصههای قرآن را بر اساس ترتیب نزول تحلیل کرده است؛<ref>نک: الفن القصصی، ص۳۲.</ref> نیز [[سید قطب]] در کتاب [[مشاهد القیامه فی القرآن]] آیاتی را که صحنههای [[قیامت]] را به تصویر کشیدهاند به ترتیب نزول تنظیم و تحلیل کرده است. <ref>نک: مشاهد القیامه، ص۵۸ - ۲۶۵.</ref> | # [[شیوه]] ای که با [[تفسیر موضوعی]] قابل جمع است و در حوزه آن قرار میگیرد؛ به این صورت که مفسری که در پی بررسی یکی از موضوعات [[قرآنی]] است، ابتدا [[آیات]] مشتمل بر آن موضوع را که غالباً کلیدواژه ای مشترک دارند، از [[قرآن]] استخراج کرده، به [[ترتیب نزول]] مرتب میکند و سپس به [[تفسیر]] آنها میپردازد. در [[مکتب]] [[تفسیر ادبی]] معاصر بر این شیوه از [[تفسیر موضوعی]] بر اساس ترتیب نزول تأکید شده است؛<ref>نک: مناهج تجدید، ص۳۰۵ - ۳۰۷؛ التفسیر نشأته، ص۸۰ - ۸۴.</ref> برای نمونه [[محمد احمد خلف الله]] در [[الفن القصصی فی القرآن الکریم (کتاب)|الفن القصصی فی القرآن الکریم]] بعضی از قصههای قرآن را بر اساس ترتیب نزول تحلیل کرده است؛<ref>نک: الفن القصصی، ص۳۲.</ref> نیز [[سید قطب]] در کتاب [[مشاهد القیامه فی القرآن]] آیاتی را که صحنههای [[قیامت]] را به تصویر کشیدهاند به ترتیب نزول تنظیم و تحلیل کرده است. <ref>نک: مشاهد القیامه، ص۵۸ - ۲۶۵.</ref> | ||
# [[تفسیری]] کامل از قرآن به ترتیب نزول سورهها؛ مانند تفسیر [[بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول (کتاب)|بیان المعانی علی حَسَبِ ترتیبِ النزول]] از [[عبدالقادر ملاحویش آل غازی]]. وی با پرثمر شمردن تفسیر بر اساس ترتیب نزول، این روش را به [[امیرمؤمنان]]، علی{{ع}} نسبت داده است. <ref>نک: بیان المعانی، ج ۱، ص۴.</ref> نمونه دیگر [[التفسیر الحدیث (کتاب)|التفسیر الحدیث]] از [[محمد عزت دروزه]] است که تفسیر خود را از [[سوره حمد]] آغاز کرده و با تفسیر [[سوره نصر]] به پایان برده است. پا به پای [[وحی]] از [[مهدی]] بازرگان نمونه دیگر از این نوع تفسیر است. <ref>برای نقد این تفسیر نک: تفسیر و مفسران، ج ۲، ص۵۲۱ - ۵۲۵.</ref> در این قسم تفسیر، [[مفسر]] با استناد به [[روایات]] ترتیب نزول <ref>نک: الاتقان، ج ۱، ص۲۱ - ۳۵.</ref> و با تلفیقی از [[اجتهاد]] خودش (مانند تفسیر دروزه) [[سورهها]] را مرتب کرده، به تفسیر آنها میپردازد. این گونه تفسیر بر اساس این [[باور]] است که ترتیب کنونی سور و آیات برخلاف ترتیب نزول آنهاست و بدین سبب بسیاری از [[مفاهیم قرآنی]] همچنان در پرده ابهام مانده است، در حالی که اگر [[ترتیب نزول]] در [[تفسیر]] رعایت میشد، احتمالا برخی نارساییها در [[فهم]] مفاهیم [[قرآن]] وجود نمیداشت. با وجود تأکیدهای فراوان طرفداران تفسیر به [[ترتیب نزول]]، [[معرفت]] [[معتقد]] است رعایت ترتیب نزول در تفسیر هیچ گونه پیوندی با فهم معانی [[آیات قرآن]] ندارد و تنها [[آگاهی]] به مکی یا [[مدنی]] بودن [[سوره]] و به [[نزول]] آن در اوایل یا اواخر [[بعثت]] و مکان نزول آن در فهم [[آیات]] هر سوره مؤثر است نه بیش از آن. وی همچنین این روش تفسیر را تکلفی بیحاصل دانسته، معتقد است تفسیرهای ترتیب نزولی دستاورد نوی ندارند. <ref>تفسیر و مفسران، ج ۲، ص۵۲۱ - ۵۲۵.</ref> در مقابل، طرفداران تفسیر به ترتیب نزول از [[ضرورت]] این سبک تفسیر و فواید بسیار آن [[دفاع]] کردهاند. <ref>بیان المعانی، ج ۱، ص۴؛ درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، ص۲ - ۸.</ref> [[تفسیر قرآن]] به ترتیب نزول متوقف بر آگاهی از ترتیب نزول آیات و سورههاست. این آگاهی معمولا از طریق [[روایات]] به ویژه روایات ترتیب نزول و [[اسباب نزول]] حاصل میشود. [[سیوطی]] ۵ [[روایت]] ترتیب نزول [[سورهها]] را نقل کرده <ref>ر. ک: الاتقان، ج ۱، ص۱۷ - ۲۱.</ref> و بعضی تعداد این روایات را ۱۸ روایت دانستهاند که در بعضی از آنها تنها به اولین و آخرین سوره قرآن اشاره شده است. <ref>ر. ک: بررسی ترتیب نزول قرآن، ص۲۵۱ ـ ۲۶۲.</ref> در دوره معاصر بعضی خاورشناسان و به تبع آنها بعضی [[دانشمندان]] [[مسلمان]] چون [[اعتماد السلطنه]] و [[مهدی بازرگان]] با کنار نهادن روایات به نوعی [[اجتهاد]] در [[زمانشناسی]] نزول [[سورههای قرآن]] روی آورده و با در نظر گرفتن معیاری لفظی و معنایی به [[تعیین زمان]] نزول هر سوره پرداختهاند. <ref> ر. ک: بررسی ترتیب نزول قرآن، ص۱۰۰ - ۱۰۵.</ref> این ترتیب نزول [[اجتهادی]] که با ترتیب نزول مستفاد از روایات [[اختلاف]] فاحشی دارد، به دلیل [[اعمال]] ذوق نوعاً فاقد اعتبار است؛ اما بعضی دیگر از [[مفسران]] معاصر همچون دروزه در التفسیر الحدیث با تلفیق دو منبع [[اجتهاد]] و [[روایات]] راه میانه ای پیموده است. وی با بهرهگیری از روایات [[ترتیب نزول]]، [[اسباب نزول]] و [[سیره نبوی]] مضمون [[آیات شریفه]] را نیز محور قرار داده و با تکیه بر اجتهاد شخصی به [[زمانشناسی]] [[نزول]] [[سورهها]] پرداخته است. نتیجه شیوه وی در ترتیب [[سورههای مدنی]] اثر آشکاری داشته و به ترتیبی متفاوت با ترتیب روایات[[دست]] یافته است؛ اما در مورد سورههای مکی بر اثر عدم ثبت دقیق حوادث [[رسالت پیامبر]] در دوره [[قبل از هجرت]]، نتیجه اجتهاد وی با ترتیب روایات تفاوتی ندارد.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | # [[تفسیری]] کامل از قرآن به ترتیب نزول سورهها؛ مانند تفسیر [[بیان المعانی علی حسب ترتیب النزول (کتاب)|بیان المعانی علی حَسَبِ ترتیبِ النزول]] از [[عبدالقادر ملاحویش آل غازی]]. وی با پرثمر شمردن تفسیر بر اساس ترتیب نزول، این روش را به [[امیرمؤمنان]]، علی {{ع}} نسبت داده است. <ref>نک: بیان المعانی، ج ۱، ص۴.</ref> نمونه دیگر [[التفسیر الحدیث (کتاب)|التفسیر الحدیث]] از [[محمد عزت دروزه]] است که تفسیر خود را از [[سوره حمد]] آغاز کرده و با تفسیر [[سوره نصر]] به پایان برده است. پا به پای [[وحی]] از [[مهدی]] بازرگان نمونه دیگر از این نوع تفسیر است. <ref>برای نقد این تفسیر نک: تفسیر و مفسران، ج ۲، ص۵۲۱ - ۵۲۵.</ref> در این قسم تفسیر، [[مفسر]] با استناد به [[روایات]] ترتیب نزول <ref>نک: الاتقان، ج ۱، ص۲۱ - ۳۵.</ref> و با تلفیقی از [[اجتهاد]] خودش (مانند تفسیر دروزه) [[سورهها]] را مرتب کرده، به تفسیر آنها میپردازد. این گونه تفسیر بر اساس این [[باور]] است که ترتیب کنونی سور و آیات برخلاف ترتیب نزول آنهاست و بدین سبب بسیاری از [[مفاهیم قرآنی]] همچنان در پرده ابهام مانده است، در حالی که اگر [[ترتیب نزول]] در [[تفسیر]] رعایت میشد، احتمالا برخی نارساییها در [[فهم]] مفاهیم [[قرآن]] وجود نمیداشت. با وجود تأکیدهای فراوان طرفداران تفسیر به [[ترتیب نزول]]، [[معرفت]] [[معتقد]] است رعایت ترتیب نزول در تفسیر هیچ گونه پیوندی با فهم معانی [[آیات قرآن]] ندارد و تنها [[آگاهی]] به مکی یا [[مدنی]] بودن [[سوره]] و به [[نزول]] آن در اوایل یا اواخر [[بعثت]] و مکان نزول آن در فهم [[آیات]] هر سوره مؤثر است نه بیش از آن. وی همچنین این روش تفسیر را تکلفی بیحاصل دانسته، معتقد است تفسیرهای ترتیب نزولی دستاورد نوی ندارند. <ref>تفسیر و مفسران، ج ۲، ص۵۲۱ - ۵۲۵.</ref> در مقابل، طرفداران تفسیر به ترتیب نزول از [[ضرورت]] این سبک تفسیر و فواید بسیار آن [[دفاع]] کردهاند. <ref>بیان المعانی، ج ۱، ص۴؛ درآمدی بر تاریخگذاری قرآن، ص۲ - ۸.</ref> [[تفسیر قرآن]] به ترتیب نزول متوقف بر آگاهی از ترتیب نزول آیات و سورههاست. این آگاهی معمولا از طریق [[روایات]] به ویژه روایات ترتیب نزول و [[اسباب نزول]] حاصل میشود. [[سیوطی]] ۵ [[روایت]] ترتیب نزول [[سورهها]] را نقل کرده <ref>ر. ک: الاتقان، ج ۱، ص۱۷ - ۲۱.</ref> و بعضی تعداد این روایات را ۱۸ روایت دانستهاند که در بعضی از آنها تنها به اولین و آخرین سوره قرآن اشاره شده است. <ref>ر. ک: بررسی ترتیب نزول قرآن، ص۲۵۱ ـ ۲۶۲.</ref> در دوره معاصر بعضی خاورشناسان و به تبع آنها بعضی [[دانشمندان]] [[مسلمان]] چون [[اعتماد السلطنه]] و [[مهدی بازرگان]] با کنار نهادن روایات به نوعی [[اجتهاد]] در [[زمانشناسی]] نزول [[سورههای قرآن]] روی آورده و با در نظر گرفتن معیاری لفظی و معنایی به [[تعیین زمان]] نزول هر سوره پرداختهاند. <ref> ر. ک: بررسی ترتیب نزول قرآن، ص۱۰۰ - ۱۰۵.</ref> این ترتیب نزول [[اجتهادی]] که با ترتیب نزول مستفاد از روایات [[اختلاف]] فاحشی دارد، به دلیل [[اعمال]] ذوق نوعاً فاقد اعتبار است؛ اما بعضی دیگر از [[مفسران]] معاصر همچون دروزه در التفسیر الحدیث با تلفیق دو منبع [[اجتهاد]] و [[روایات]] راه میانه ای پیموده است. وی با بهرهگیری از روایات [[ترتیب نزول]]، [[اسباب نزول]] و [[سیره نبوی]] مضمون [[آیات شریفه]] را نیز محور قرار داده و با تکیه بر اجتهاد شخصی به [[زمانشناسی]] [[نزول]] [[سورهها]] پرداخته است. نتیجه شیوه وی در ترتیب [[سورههای مدنی]] اثر آشکاری داشته و به ترتیبی متفاوت با ترتیب روایات[[دست]] یافته است؛ اما در مورد سورههای مکی بر اثر عدم ثبت دقیق حوادث [[رسالت پیامبر]] در دوره [[قبل از هجرت]]، نتیجه اجتهاد وی با ترتیب روایات تفاوتی ندارد.<ref>[[سید حبیب دشتی|دشتی، سید حبیب]]، [[تفسیر ترتیبی (مقاله)|مقاله «تفسیر ترتیبی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |