تفسیر مأثور: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تفسیر مأثور در علوم قرآنی]] - [[تفسیر مأثور در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[تفسیر مأثور در علوم قرآنی]] - [[تفسیر مأثور در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
این اصطلاح در [[علوم قرآنی]]، اعم از مراجعه به [[معصوم]] است و آثار منقول از [[صحابه]]، [[تابعین]] و تابعانِ تابعین را شامل میگردد، و اگر گفته میشود فلان [[تفسیر]]، اثری و ماثور است، یعنی به نقل گفتههای [[مفسران عصر رسالت]] بسنده کرده به دیدگاههای آنان ملتزم است. برخی همچون [[ذهبی]] در [[التفسیر و المفسرون]] [[تفسیر آیات]] به کمک [[آیات]] را نیز تفسیر مأثور دانستهاند. [[آیه شریفه]]{{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref> بر [[حجیت]] [[کلام پیامبر]]{{صل}} دلالت دارد؛ زیرا [[وظیفه پیامبر]]{{صل}} را بیان مطالب و تفسیر و توضیح معانی [[وحی]] میداند. حجیت قول [[اهلبیت]]{{ع}} هم به کمک [[حدیث متواتر ثقلین]] و [[حدیث]] {{متن حدیث|أَنَا مَدِينَةُ اَلْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا}} و [[آیه تطهیر]] ([[اثبات]] کننده [[طهارت]] [[اهل بیت]]) و امثال آن استفاده میشود. | این اصطلاح در [[علوم قرآنی]]، اعم از مراجعه به [[معصوم]] است و آثار منقول از [[صحابه]]، [[تابعین]] و تابعانِ تابعین را شامل میگردد، و اگر گفته میشود فلان [[تفسیر]]، اثری و ماثور است، یعنی به نقل گفتههای [[مفسران عصر رسالت]] بسنده کرده به دیدگاههای آنان ملتزم است. برخی همچون [[ذهبی]] در [[التفسیر و المفسرون]] [[تفسیر آیات]] به کمک [[آیات]] را نیز تفسیر مأثور دانستهاند. [[آیه شریفه]]{{متن قرآن|وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ}}<ref>«(آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند» سوره نحل، آیه ۴۴.</ref> بر [[حجیت]] [[کلام پیامبر]] {{صل}} دلالت دارد؛ زیرا [[وظیفه پیامبر]] {{صل}} را بیان مطالب و تفسیر و توضیح معانی [[وحی]] میداند. حجیت قول [[اهلبیت]] {{ع}} هم به کمک [[حدیث متواتر ثقلین]] و [[حدیث]] {{متن حدیث|أَنَا مَدِينَةُ اَلْعِلْمِ وَ عَلِيٌّ بَابُهَا}} و [[آیه تطهیر]] ([[اثبات]] کننده [[طهارت]] [[اهل بیت]]) و امثال آن استفاده میشود. | ||
اما درباره حجیت منقولات از صحابه، این نقلها بر دو قسماند: مرفوع و موقوف. مأثورات مرفوعی که به [[پیامبر]]{{صل}} اسناد داده شده است و سلسله روات آن به پیامبر میرسد، در [[حکم]] [[روایت]] پیامبر{{صل}} و تفسیر [[حضرت]] شمرده میشوند؛ اما اگر خبر موقوف باشد و تنها نقل از صحابه باشد، حجیت آن مورد [[اختلاف]] است. | اما درباره حجیت منقولات از صحابه، این نقلها بر دو قسماند: مرفوع و موقوف. مأثورات مرفوعی که به [[پیامبر]] {{صل}} اسناد داده شده است و سلسله روات آن به پیامبر میرسد، در [[حکم]] [[روایت]] پیامبر {{صل}} و تفسیر [[حضرت]] شمرده میشوند؛ اما اگر خبر موقوف باشد و تنها نقل از صحابه باشد، حجیت آن مورد [[اختلاف]] است. | ||
از [[ابوحنیفه]] نقل شده که گفته است: آنچه از پیامبر{{صل}} نقل شده است، بر روی چشم، و آنچه از صحابه نقل شده است، ما مخیریم که بگیریم یا نگیریم، و آنچه ازتابعین آمده است، آنها کسی هستند و ما برای خودمان کسی. | از [[ابوحنیفه]] نقل شده که گفته است: آنچه از پیامبر {{صل}} نقل شده است، بر روی چشم، و آنچه از صحابه نقل شده است، ما مخیریم که بگیریم یا نگیریم، و آنچه ازتابعین آمده است، آنها کسی هستند و ما برای خودمان کسی. | ||
[[حاکم نیشابوری]] در کتاب المستدرک سخنی درباره صحابه دارد که بعدها این [[کلام]] مستندی برای بحث یا احیاناً حجیت قول صحابه شده است وی میگوید: {{عربی|"لیعلم طالب هذا العلم أنّ تفسیر الصحابی الذی شهد الوحی و التنزیل عند الشیخین حدیثٌ مستند"}} اما او در جای دیگر این قید را اضافه میکند که منقولات از [[صحابه]] تنها در [[اسباب نزول]] به منزله [[حدیث مرفوع]] است. | [[حاکم نیشابوری]] در کتاب المستدرک سخنی درباره صحابه دارد که بعدها این [[کلام]] مستندی برای بحث یا احیاناً حجیت قول صحابه شده است وی میگوید: {{عربی|"لیعلم طالب هذا العلم أنّ تفسیر الصحابی الذی شهد الوحی و التنزیل عند الشیخین حدیثٌ مستند"}} اما او در جای دیگر این قید را اضافه میکند که منقولات از [[صحابه]] تنها در [[اسباب نزول]] به منزله [[حدیث مرفوع]] است. | ||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
[[مفسران شیعه]] از اقوال صحابه و [[تابعین]] در [[تفسیر]] بهره میبردند؛ اما آنها را بهطور مستقل [[حجت]] نمیدانستند. | [[مفسران شیعه]] از اقوال صحابه و [[تابعین]] در [[تفسیر]] بهره میبردند؛ اما آنها را بهطور مستقل [[حجت]] نمیدانستند. | ||
'''حاصل سخن:''' پس از [[قرآنکریم]] دومین منبع مهم و یکی از گستردهترین روشهای تفسیر تفسیر مأثور است و نمونه این دسته از [[تفاسیر]] در [[تفاسیر شیعی]]، [[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] از [[علی بن ابراهیم قمی]]، [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]]، [[نورالثقلین]] [[عبد علی حویزی]] و [[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر البرهان]] [[سید هاشم بحرانی]] و [[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافی]]؛ و در [[تفاسیر اهل سنت]]، [[تفسیر طبری (کتاب)|تفسیر طبری]] و [[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدر المنثور]] است.<ref>خرمشاهی، بهاء الدین، دانش نامه قرآن وقرآن پژوهی، جلد۱، صفحه (۶۴۵-۶۴۶)؛ خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن، صفحه ۳۹۷؛ بلاغی، محمد جواد، آلاءالرحمن فی تفسیرالقرآن، جلد۱، صفحه ۴۵؛ کفافی، محمد عبد السلام، فی علوم القرآن دراسات ومحاضرات، صفحه (۱۵۶-۱۶۲)؛ بغا، مصطفی دیب، الواضح فی علوم القرآن، صفحه ۲۳۶؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۱، صفحه (۱۵۲-۱۵۷)؛ جمعی از محققان، مجله پژوهشهای قرآنی، جلد۳، صفحه ۲۴۹؛ | '''حاصل سخن:''' پس از [[قرآنکریم]] دومین منبع مهم و یکی از گستردهترین روشهای تفسیر تفسیر مأثور است و نمونه این دسته از [[تفاسیر]] در [[تفاسیر شیعی]]، [[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] از [[علی بن ابراهیم قمی]]، [[تفسیر عیاشی (کتاب)|تفسیر عیاشی]]، [[نورالثقلین]] [[عبد علی حویزی]] و [[البرهان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر البرهان]] [[سید هاشم بحرانی]] و [[تفسیر صافی (کتاب)|تفسیر صافی]]؛ و در [[تفاسیر اهل سنت]]، [[تفسیر طبری (کتاب)|تفسیر طبری]] و [[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدر المنثور]] است.<ref>خرمشاهی، بهاء الدین، دانش نامه قرآن وقرآن پژوهی، جلد۱، صفحه (۶۴۵-۶۴۶)؛ خویی، ابوالقاسم، البیان فی تفسیرالقرآن، صفحه ۳۹۷؛ بلاغی، محمد جواد، آلاءالرحمن فی تفسیرالقرآن، جلد۱، صفحه ۴۵؛ کفافی، محمد عبد السلام، فی علوم القرآن دراسات ومحاضرات، صفحه (۱۵۶-۱۶۲)؛ بغا، مصطفی دیب، الواضح فی علوم القرآن، صفحه ۲۳۶؛ ذهبی، محمد حسین، التفسیروالمفسرون، جلد۱، صفحه (۱۵۲-۱۵۷)؛ جمعی از محققان، مجله پژوهشهای قرآنی، جلد۳، صفحه ۲۴۹؛ جلالیان، حبیب الله، تاریخ تفسیرقرآن کریم، صفحه (۱۳۰-۱۳۱)و۱۰۵</ref>.<ref>[[فرهنگنامه علوم قرآنی (کتاب)|فرهنگ نامه علوم قرآنی]]، ج۱، ص۱۸۲۸.</ref> | ||
==[[تفسیر قرآن به قرآن]]== | == [[تفسیر قرآن به قرآن]] == | ||
==[[تفسیر روایی]]== | == [[تفسیر روایی]] == | ||
==[[تفسیر مأثور از اهل بیت]]== | == [[تفسیر مأثور از اهل بیت]] == | ||
==[[تفسیر صحابه]]== | == [[تفسیر صحابه]] == | ||
==[[تفسیر تابعین]]== | == [[تفسیر تابعین]] == | ||
==[[تفاسیر مأثور]]== | == [[تفاسیر مأثور]] == | ||
[[تفاسیر روایی]] که به آن تفاسیر مأثور یا [[نقلی]] هم میگویند، تفسیرهایی هستند که با استفاده از [[روایات]] [[نگارش]] یافتهاند. | [[تفاسیر روایی]] که به آن تفاسیر مأثور یا [[نقلی]] هم میگویند، تفسیرهایی هستند که با استفاده از [[روایات]] [[نگارش]] یافتهاند. | ||
===مشهورترین تفاسیر مأثور [[اهلسنّت]]=== | === مشهورترین تفاسیر مأثور [[اهلسنّت]] === | ||
# [[تفسیر طبری (کتاب)|جامع البیان فی تفسیر القرآن]] تألیف [[طبری|محمد ابن جریر طبری]]؛ | # [[تفسیر طبری (کتاب)|جامع البیان فی تفسیر القرآن]] تألیف [[طبری|محمد ابن جریر طبری]]؛ | ||
# [[تفسیر سمرقندی (کتاب)|تفسیر سمرقندی]] اثر [[نصر بن محمد سمرقندی]]؛ | # [[تفسیر سمرقندی (کتاب)|تفسیر سمرقندی]] اثر [[نصر بن محمد سمرقندی]]؛ | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
# [[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور]] تألیف [[جلال الدین سیوطی]]. | # [[الدر المنثور فی التفسیر بالمأثور (کتاب)|الدرّ المنثور فی التفسیر بالمأثور]] تألیف [[جلال الدین سیوطی]]. | ||
===مهمترین [[تفاسیر مأثور]] [[شیعه امامیه]]=== | === مهمترین [[تفاسیر مأثور]] [[شیعه امامیه]] === | ||
# [[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] تألیف [[علی بن ابراهیم قمی]]؛ | # [[تفسیر قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] تألیف [[علی بن ابراهیم قمی]]؛ | ||
# [[تفسیر نورالثقلین (کتاب)|تفسیر نورالثقلین]] اثر شیخ [[عبد علی بن جمعه عروسی حویزی]]؛ | # [[تفسیر نورالثقلین (کتاب)|تفسیر نورالثقلین]] اثر شیخ [[عبد علی بن جمعه عروسی حویزی]]؛ |