پرش به محتوا

ثعلبة بن حاطب انصاری در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[ثعلبة بن حاطب بن عمرو انصاری]] از [[قبیله اوس]] <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳.</ref> و از تیره [[امیة بن زید]] است. <ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref> مادرش أمامه دختر [[صامت بن خالد]] از [[بنی عمرو بن عوف]] بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref> از زندگانی او اطلاع دقیقی در دست نیست. پس از [[مهاجرت]] [[مسلمانان]] [[مکّه]] به [[مدینه]] [[پیامبر]] او را به [[برادری]] [[معتب بن عوف انصاری|مُعَتَّب بن عوف انصاری]] یا [[معتب بن حمراء خزاعی]] درآورد.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱؛ المحبر، ص ۷۳؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> وی در [[جنگ بدر]] <ref> المغازی، ج ۱، ص ۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۲۲.</ref> و [[اُحد]]<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref> حضور داشت.
[[ثعلبة بن حاطب بن عمرو انصاری]] از [[قبیله اوس]] <ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳.</ref> و از تیره [[امیة بن زید]] است. <ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref> مادرش أمامه دختر [[صامت بن خالد]] از [[بنی عمرو بن عوف]] بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref> از زندگانی او اطلاع دقیقی در دست نیست. پس از [[مهاجرت]] [[مسلمانان]] [[مکّه]] به [[مدینه]] [[پیامبر]] او را به [[برادری]] [[معتب بن عوف انصاری|مُعَتَّب بن عوف انصاری]] یا [[معتب بن حمراء خزاعی]] درآورد.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱؛ المحبر، ص ۷۳؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> وی در [[جنگ بدر]] <ref> المغازی، ج ۱، ص ۱۵۹؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۲۲.</ref> و [[اُحد]]<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref> حضور داشت.


او از شدّت [[تنگدستی]] به پیامبر{{صل}} [[شکایت]] برد و از ایشان خواست برایش [[دعا]] کند و [[سوگند]] یاد کرد که در صورت [[اجابت دعا]]، [[حق]] صاحبان حق را می‌‌پردازم، پیامبر{{صل}} فرمود: [[ثروت]] اندکی که شکرش را ادا کنی بهتر از فراوانی است که توان آن را نداشته باشی؛ امّا با [[اصرار]] [[ثعلبه]] آن [[حضرت]] برایش دعا کرد، به گونه‌ای که در اندک زمانی بر شمار گوسفندانش افزوده شد.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳.</ref> [[واقدی]] [[ثروتمندی]] وی را بر اثر دریافت دیه‌ای به [[میزان]] ۱۲۰۰۰ [[درهم]] دانسته است.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۶۹.</ref> [[دارایی]] وی مانع حضور او در [[نمازهای جمعه]] و [[جماعت]] شد<ref>[[جامع البیان]]، ج ۱۰، ص ۲۴۱؛ [[مجمع البیان]]، ج ۵، ص ۸۲؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳.</ref> و پس از [[نزول آیه]] [[زکات]]، ثعلبه آن را "[[جزیه]]" نامید <ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳؛ [[اسباب النزول]]، ص ۲۰۹.</ref> و از دادن حق [[شرعی]] مالش خودداری کرد و بدین جهت "مانع الصدقه" نامیده شد. او سپس حاضر به پرداخت زکات شد؛ ولی پیامبر{{صل}} نپذیرفت و خلفای بعدی نیز از وی نپذیرفتند.<ref> اسباب النزول، ص ۲۰۹ - ۲۱۰؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳؛ سبل الهدی، ج ۱۰، ص ۲۱۲.</ref> ثعلبه را [[منافق]] <ref> المحبر، ص ۴۶۸.</ref> و به [[همکاری]] با [[یهود]] و بنای [[مسجد ضرار]] <ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۵؛ [[تاریخ]] [[طبری]]، ج ۲، ص ۱۸۶.</ref> و تلاش برای [[ترور]] پیامبر در [[جنگ تبوک]] <ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۰۳.</ref> متهم کرده‌اند. برخی با رویکردی [[کلامی]] که مستند به [[نقلی]] از پیامبر{{صل}} است، [[بدری]] بودن او را مایه تردید در [[نفاق]] او دانسته‌اند؛ امّا در این زمینه قرینه دیگری ارائه نکرده‌اند و در نتیجه [[ثعلبه بن حاطب]] منافق را فرد دیگری دانسته‌اند.<ref> الاصابه، ج ۱، ص ۵۱۷.</ref> ثعلبه در [[عهد]] [[عمر]] <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> یا دوران [[عثمان]] <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> درگذشت و به روایتی در [[جنگ اُحد]] [[شهید]] شد.<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۴.</ref> در نیمه [[قرن سوم هجری]] بازماندگان او در [[بغداد]] و [[مدینه]] می‌‌زیسته‌اند<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن الهی‌زاده|الهی‌زاده، محمد حسن]]، [[ثعلبة بن حاطب انصاری (مقاله)|مقاله «ثعلبة بن حاطب انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
او از شدّت [[تنگدستی]] به پیامبر {{صل}} [[شکایت]] برد و از ایشان خواست برایش [[دعا]] کند و [[سوگند]] یاد کرد که در صورت [[اجابت دعا]]، [[حق]] صاحبان حق را می‌‌پردازم، پیامبر {{صل}} فرمود: [[ثروت]] اندکی که شکرش را ادا کنی بهتر از فراوانی است که توان آن را نداشته باشی؛ امّا با [[اصرار]] [[ثعلبه]] آن [[حضرت]] برایش دعا کرد، به گونه‌ای که در اندک زمانی بر شمار گوسفندانش افزوده شد.<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳.</ref> [[واقدی]] [[ثروتمندی]] وی را بر اثر دریافت دیه‌ای به [[میزان]] ۱۲۰۰۰ [[درهم]] دانسته است.<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۶۹.</ref> [[دارایی]] وی مانع حضور او در [[نمازهای جمعه]] و [[جماعت]] شد<ref>[[جامع البیان]]، ج ۱۰، ص ۲۴۱؛ [[مجمع البیان]]، ج ۵، ص ۸۲؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳.</ref> و پس از [[نزول آیه]] [[زکات]]، ثعلبه آن را "[[جزیه]]" نامید <ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳؛ [[اسباب النزول]]، ص ۲۰۹.</ref> و از دادن حق [[شرعی]] مالش خودداری کرد و بدین جهت "مانع الصدقه" نامیده شد. او سپس حاضر به پرداخت زکات شد؛ ولی پیامبر {{صل}} نپذیرفت و خلفای بعدی نیز از وی نپذیرفتند.<ref> اسباب النزول، ص ۲۰۹ - ۲۱۰؛ اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۳؛ سبل الهدی، ج ۱۰، ص ۲۱۲.</ref> ثعلبه را [[منافق]] <ref> المحبر، ص ۴۶۸.</ref> و به [[همکاری]] با [[یهود]] و بنای [[مسجد ضرار]] <ref> المغازی، ج ۳، ص ۱۰۴۵؛ [[تاریخ]] [[طبری]]، ج ۲، ص ۱۸۶.</ref> و تلاش برای [[ترور]] پیامبر در [[جنگ تبوک]] <ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۰۳.</ref> متهم کرده‌اند. برخی با رویکردی [[کلامی]] که مستند به [[نقلی]] از پیامبر {{صل}} است، [[بدری]] بودن او را مایه تردید در [[نفاق]] او دانسته‌اند؛ امّا در این زمینه قرینه دیگری ارائه نکرده‌اند و در نتیجه [[ثعلبه بن حاطب]] منافق را فرد دیگری دانسته‌اند.<ref> الاصابه، ج ۱، ص ۵۱۷.</ref> ثعلبه در [[عهد]] [[عمر]] <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> یا دوران [[عثمان]] <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۲۸۴.</ref> درگذشت و به روایتی در [[جنگ اُحد]] [[شهید]] شد.<ref>اسدالغابه، ج ۱، ص ۴۶۴.</ref> در نیمه [[قرن سوم هجری]] بازماندگان او در [[بغداد]] و [[مدینه]] می‌‌زیسته‌اند<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۳۵۱.</ref>.<ref>[[محمد حسن الهی‌زاده|الهی‌زاده، محمد حسن]]، [[ثعلبة بن حاطب انصاری (مقاله)|مقاله «ثعلبة بن حاطب انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>


==[[ثعلبه]] در [[شأن نزول]]==
== [[ثعلبه]] در [[شأن نزول]] ==
#به روایتی ثعلبه در توزیع [[صدقات]]، بر [[پیامبر]] خرده گرفت و آن را [[تبعیض]] آمیز دانست که [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref> نازل شد و او را [[مذمت]] کرد که تنها وقتی سهمی به آنها داده شود [[راضی]] شوند و اگر داده نشود [[خشم]] گیرند<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۶۴.</ref>.
# به روایتی ثعلبه در توزیع [[صدقات]]، بر [[پیامبر]] خرده گرفت و آن را [[تبعیض]] آمیز دانست که [[آیه]] {{متن قرآن|وَمِنْهُمْ مَنْ يَلْمِزُكَ فِي الصَّدَقَاتِ فَإِنْ أُعْطُوا مِنْهَا رَضُوا وَإِنْ لَمْ يُعْطَوْا مِنْهَا إِذَا هُمْ يَسْخَطُونَ}}<ref>«و برخی از ایشان درباره زکات‌ها بر تو خرده می‌گیرند؛ اگر از آن به آنان داده شود خرسند می‌شوند و اگر داده نشود ناگهان به خشم می‌آیند» سوره توبه، آیه ۵۸.</ref> نازل شد و او را [[مذمت]] کرد که تنها وقتی سهمی به آنها داده شود [[راضی]] شوند و اگر داده نشود [[خشم]] گیرند<ref>المغازی، ج ۳، ص ۱۰۶۴.</ref>.
#بنا به [[نقل]] برخی [[مفسران]] ثعلبه از پیامبر{{صل}} برای رفع فقرش درخواست [[دعا]] کرد و با [[خدا]] [[عهد]] بست تا [[حق]] مالش را بپردازد؛ ولی چون [[دعای پیامبر]]{{صل}} [[مستجاب]] شد [[بخل]] ورزید و به عهد [[وفا]] نکرد و به سبب تخلّف از [[پیمان]] و [[دروغ]] گفتن، آثار و [[پیامدهای نفاق]] در [[دل]] او ماند <ref> جامع البیان، ج ۱۰، ص ۲۴۳؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۸۲.</ref> که [[آیات]] {{متن قرآن|وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّوْا وَّهُم مُّعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكْذِبُونَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود. و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند. آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۷.</ref> نازل گردید. نظیر چنین روایتی از [[ابن عباس]] و [[ابوامامه]] نیز [[نقل]] شده است. [[خداوند]] در این [[آیات]] ضمن اشاره به این ماجرا، به سبب تخلّف از [[وعده]] و [[بخل]]، او را [[منافق]] خوانده است. از [[امام باقر]]{{ع}} نیز ذیل [[آیه]] نقل شده که مقصود از مردی که بخل ورزیده و [[دروغ]] گفته [[ثعلبه]] است.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۲۹ - ۳۳۰.</ref>
# بنا به [[نقل]] برخی [[مفسران]] ثعلبه از پیامبر {{صل}} برای رفع فقرش درخواست [[دعا]] کرد و با [[خدا]] [[عهد]] بست تا [[حق]] مالش را بپردازد؛ ولی چون [[دعای پیامبر]] {{صل}} [[مستجاب]] شد [[بخل]] ورزید و به عهد [[وفا]] نکرد و به سبب تخلّف از [[پیمان]] و [[دروغ]] گفتن، آثار و [[پیامدهای نفاق]] در [[دل]] او ماند <ref> جامع البیان، ج ۱۰، ص ۲۴۳؛ مجمع البیان، ج ۵، ص ۸۲.</ref> که [[آیات]] {{متن قرآن|وَمِنْهُم مَّنْ عَاهَدَ اللَّهَ لَئِنْ آتَانَا مِن فَضْلِهِ لَنَصَّدَّقَنَّ وَلَنَكُونَنَّ مِنَ الصَّالِحِينَ فَلَمَّا آتَاهُم مِّن فَضْلِهِ بَخِلُواْ بِهِ وَتَوَلَّوْا وَّهُم مُّعْرِضُونَ فَأَعْقَبَهُمْ نِفَاقًا فِي قُلُوبِهِمْ إِلَى يَوْمِ يَلْقَوْنَهُ بِمَا أَخْلَفُواْ اللَّهَ مَا وَعَدُوهُ وَبِمَا كَانُواْ يَكْذِبُونَ}}<ref>«و از ایشان کسانی هستند که با خداوند پیمان بستند که اگر از بخشش خود به ما ارزانی دارد ما بی‌چون و چرا زکات خواهیم داد و بی‌گمان از شایستگان خواهیم بود. و چون (خداوند) از بخشش خود به آنان ارزانی داشت تنگ‌چشمی ورزیدند و با رویگردانی بازگشتند. آنگاه به کیفر شکستن پیمانی که با خداوند بسته بودند و دروغی که می‌گفتند (خداوند) تا روزی که به لقای او برسند دورویی را در دل‌هایشان بر جای نهاد» سوره توبه، آیه ۷۵-۷۷.</ref> نازل گردید. نظیر چنین روایتی از [[ابن عباس]] و [[ابوامامه]] نیز [[نقل]] شده است. [[خداوند]] در این [[آیات]] ضمن اشاره به این ماجرا، به سبب تخلّف از [[وعده]] و [[بخل]]، او را [[منافق]] خوانده است. از [[امام باقر]] {{ع}} نیز ذیل [[آیه]] نقل شده که مقصود از مردی که بخل ورزیده و [[دروغ]] گفته [[ثعلبه]] است.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۳۲۹ - ۳۳۰.</ref>
#به روایتی آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> در [[شأن]] ۱۲ تن از [[انصار]]، از جمله ثعلبه نازل شده است.<ref> جامع البیان، ج ۱۱، ص ۳۲.</ref> در این آیه خداوند ضمن بیان [[نیت]] شوم آنها در ساختن [[مسجد ضرار]]، سازندگان آن را که بر [[پاکی]] [[نیّت]] خود [[سوگند]] یاد می‌‌کردند [[دروغگو]] می‌‌خواند.  
# به روایتی آیه {{متن قرآن|وَالَّذِينَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَكُفْرًا وَتَفْرِيقًا بَيْنَ الْمُؤْمِنِينَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَلَيَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَى وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَكَاذِبُونَ}}<ref>«و کسانی هستند که مسجدی را برگزیده‌اند برای زیان رساندن (به مردم) و کفر و اختلاف افکندن میان مؤمنان و (ساختن) کمینگاه برای آن کس که از پیش با خداوند و پیامبر وی به جنگ برخاسته بود؛ و سوگند می‌خورند که ما جز سر نیکی نداریم و خداوند گواهی می‌دهد که آنان دروغگویند» سوره توبه، آیه ۱۰۷.</ref> در [[شأن]] ۱۲ تن از [[انصار]]، از جمله ثعلبه نازل شده است.<ref> جامع البیان، ج ۱۱، ص ۳۲.</ref> در این آیه خداوند ضمن بیان [[نیت]] شوم آنها در ساختن [[مسجد ضرار]]، سازندگان آن را که بر [[پاکی]] [[نیّت]] خود [[سوگند]] یاد می‌‌کردند [[دروغگو]] می‌‌خواند.  
# [[قرطبی]] [[شأن نزول]] آیه {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> را با اختلافی مرتبط می‌‌داند که میان [[زبیر]] و یکی از انصار بر سر آبیاری پیش آمد و به [[پیامبر]] مراجعه کردند. بنابر یکی از [[روایات]]، آن فرد [[انصاری]] [[ثعلبة بن حاطب]] بود<ref> تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۱۷۲.</ref>.<ref>[[محمد حسن الهی‌زاده|الهی‌زاده، محمد حسن]]، [[ثعلبة بن حاطب انصاری (مقاله)|مقاله «ثعلبة بن حاطب انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>
# [[قرطبی]] [[شأن نزول]] آیه {{متن قرآن|فَلَا وَرَبِّكَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لَا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا}}<ref>«پس نه، به پروردگارت سوگند که ایمان نمی‌آورند تا در آنچه میانشان ستیز رخ داده است تو را داور کنند سپس از آن داوری که کرده‌ای در خود دلتنگی نیابند و یکسره (بدان) تن در دهند» سوره نساء، آیه ۶۵.</ref> را با اختلافی مرتبط می‌‌داند که میان [[زبیر]] و یکی از انصار بر سر آبیاری پیش آمد و به [[پیامبر]] مراجعه کردند. بنابر یکی از [[روایات]]، آن فرد [[انصاری]] [[ثعلبة بن حاطب]] بود<ref> تفسیر قرطبی، ج ۵، ص ۱۷۲.</ref>.<ref>[[محمد حسن الهی‌زاده|الهی‌زاده، محمد حسن]]، [[ثعلبة بن حاطب انصاری (مقاله)|مقاله «ثعلبة بن حاطب انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۹ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۹.</ref>


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش