پرش به محتوا

جابر بن اسامه جهنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۶: خط ۶:
}}
}}
== آشنایی اجمالی ==
== آشنایی اجمالی ==
با توجه به نسبت وی، باید او را از قبیله [[جهینه]]، از [[قضاعه]] دانست<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۴۴ و ۴۸۶.</ref>. برخی منابع، بدون ارائه اطلاعاتی از وی، او را در شمار [[صحابه]] آورده و تنها گفته‌اند: [[معاذ بن عبدالله بن خبیب]] از وی [[روایت]] نقل کرده است<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۹۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۱.</ref>. کنیه‌اش «ابوسعاد»<ref>ابن یونس، تاریخ المصریین، ج۱، ص۸۲؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۴۳؛ ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم أهل الأثر، ص۱۷۲.</ref> و او را «حجازی»<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۴۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۸۵.</ref> و در شمار اصحابی آورده‌اند که در [[مصر]] سکونت گزید و همان جا درگذشت<ref>ابن یونس، تاریخ المصریین، ج۱، ص۸۲؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۴۳.</ref>. وی در خبری مشهور می‌گوید: [[رسول خدا]]{{صل}} را به همراه یارانش در بازار دیدم. پرسیدم: رسول خدا{{صل}} کجا می‌روند؟ گفتند: می‌خواهد حدود مسجدی را برای [[قبیله]] تو مشخص کند. وقتی بازگشتم، دیدم رسول خدا{{صل}} حدود مسجدی را برای ما تعیین کرده و چوبی در سمت [[قبله]] آن گذاشته است<ref> ابن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۳؛ ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۵، ص۲۷؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۵۸؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. بیشتر منابع، این خبر را از جابر بن اسامه جهنی نقل کرده‌اند، ولی برخی آن را به نقل از «[[اسامه حنفی]]» آورده‌اند، به نظر می‌رسد این خبر مربوط به جابر بن اسامه باشد که به دلیل افتادگی «جابر بن» و تصحیف «جهنی» به «حنفی»، سبب شده است نام جدیدی ساخته شود و در شمار صحابه درآید. چنان که برخی، میان جابر بن اسامه و [[ابوسعاد حمصی]] خلط کرده، خبری که مربوط به ابوسعاد حمصی است، به جابر بن اسامه نسبت داده‌اند<ref>ر.ک: ماکولا، الإکمال، ج۴، ص۳۰۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۳؛ ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص۱۷۲.</ref> که سبب آن، مشابهت در [[کنیه]] آن دو است
با توجه به نسبت وی، باید او را از قبیله [[جهینه]]، از [[قضاعه]] دانست<ref>ابن حزم، جمهرة انساب العرب، ص۴۴۴ و ۴۸۶.</ref>. برخی منابع، بدون ارائه اطلاعاتی از وی، او را در شمار [[صحابه]] آورده و تنها گفته‌اند: [[معاذ بن عبدالله بن خبیب]] از وی [[روایت]] نقل کرده است<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۲، ص۴۹۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۲۹۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۵۴۱.</ref>. کنیه‌اش «ابوسعاد»<ref>ابن یونس، تاریخ المصریین، ج۱، ص۸۲؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۴۳؛ ابن جوزی، ابوالفرج، تلقیح فهوم أهل الأثر، ص۱۷۲.</ref> و او را «حجازی»<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۴۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۴۸۵.</ref> و در شمار اصحابی آورده‌اند که در [[مصر]] سکونت گزید و همان جا درگذشت<ref>ابن یونس، تاریخ المصریین، ج۱، ص۸۲؛ ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۵۴۳.</ref>. وی در خبری مشهور می‌گوید: [[رسول خدا]] {{صل}} را به همراه یارانش در بازار دیدم. پرسیدم: رسول خدا {{صل}} کجا می‌روند؟ گفتند: می‌خواهد حدود مسجدی را برای [[قبیله]] تو مشخص کند. وقتی بازگشتم، دیدم رسول خدا {{صل}} حدود مسجدی را برای ما تعیین کرده و چوبی در سمت [[قبله]] آن گذاشته است<ref> ابن شبه، تاریخ المدینة المنوره، ج۱، ص۶۳؛ ابن ابی عاصم، الآحاد و المثانی، ج۵، ص۲۷؛ بغوی، معجم الصحابه، ج۱، ص۴۵۸؛ ابن قانع، معجم الصحابه، ج۱، ص۱۳۹.</ref>. بیشتر منابع، این خبر را از جابر بن اسامه جهنی نقل کرده‌اند، ولی برخی آن را به نقل از «[[اسامه حنفی]]» آورده‌اند، به نظر می‌رسد این خبر مربوط به جابر بن اسامه باشد که به دلیل افتادگی «جابر بن» و تصحیف «جهنی» به «حنفی»، سبب شده است نام جدیدی ساخته شود و در شمار صحابه درآید. چنان که برخی، میان جابر بن اسامه و [[ابوسعاد حمصی]] خلط کرده، خبری که مربوط به ابوسعاد حمصی است، به جابر بن اسامه نسبت داده‌اند<ref>ر. ک: ماکولا، الإکمال، ج۴، ص۳۰۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۶، ص۱۳۳؛ ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۲، ص۱۷۲.</ref> که سبب آن، مشابهت در [[کنیه]] آن دو است
.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جابر بن اسامه جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۳۲.</ref>
.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جابر بن اسامه جهنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۳۳۲.</ref>


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش