جلوگیری از انحراف امت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[قرآن کریم]] شاهدی بر این مدعاست که حتی در دوران حضور [[پیشوایان]] [[دین]]، انحرافاتی میان [[پیروان]] آنها رخ داده است. [[شیعیان]] نیز از این پدیده مستثنا نبوده و نیستند؛ به ویژه آنکه [[مقامات]] والای [[علمی]] و [[معنوی]] [[ائمه]] اطهار{{عم}} و بروز و نمود [[کرامات]] و آگاهیهای [[غیبی]] ایشان برای برخی [[شیعیان]] سنگین بود و هرگونه [[انحراف]] از مسیر [[حق]] را محتمل میساخت. نتیجه این مقدمات، بروز اندیشههای [[انحرافی]] برای برخی [[شیعیان]] در [[مسائل اعتقادی]] بود که واکنش جدی [[پیشوایان]] [[تشیع]] را به دنبال داشت. | [[قرآن کریم]] شاهدی بر این مدعاست که حتی در دوران حضور [[پیشوایان]] [[دین]]، انحرافاتی میان [[پیروان]] آنها رخ داده است. [[شیعیان]] نیز از این پدیده مستثنا نبوده و نیستند؛ به ویژه آنکه [[مقامات]] والای [[علمی]] و [[معنوی]] [[ائمه]] اطهار {{عم}} و بروز و نمود [[کرامات]] و آگاهیهای [[غیبی]] ایشان برای برخی [[شیعیان]] سنگین بود و هرگونه [[انحراف]] از مسیر [[حق]] را محتمل میساخت. نتیجه این مقدمات، بروز اندیشههای [[انحرافی]] برای برخی [[شیعیان]] در [[مسائل اعتقادی]] بود که واکنش جدی [[پیشوایان]] [[تشیع]] را به دنبال داشت. | ||
[[سیره]] و [[سنت]] [[امامان معصوم]]{{عم}} بیانگر وجود وظیفهای است که ایشان در برابر [[انحرافات]] برای خود [[احساس]] کرده، وارد میدان میشدند. در اینجا تنها به یک نمونه از [[انحرافات]] صورت گرفته در عصر [[معصومان]]{{عم}} و واکنشهای ایشان اشاره میکنیم. | [[سیره]] و [[سنت]] [[امامان معصوم]] {{عم}} بیانگر وجود وظیفهای است که ایشان در برابر [[انحرافات]] برای خود [[احساس]] کرده، وارد میدان میشدند. در اینجا تنها به یک نمونه از [[انحرافات]] صورت گرفته در عصر [[معصومان]] {{عم}} و واکنشهای ایشان اشاره میکنیم. | ||
اندیشههای غالیانه در [[تاریخ]] [[یهود]] و [[نصارا]] پدیدهای است که [[قرآن کریم]] از آن خبر داده است؛ تا آنجا که [[عزیر]]، [[مریم]] و [[عیسی]]{{عم}} را [[خدا]] یا [[پسر خدا]] دانستند<ref>سوره توبه، آیه 30؛ سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>. [[امت اسلامی]] و بهطور خاص، [[جامعه]] [[شیعی]] نیز از لوث وجود چنین اندیشهای در [[امان]] نمانده است. براساس منابع قدیمی [[ملل و نحل]]، [[اندیشه]] [[الوهیت]] دستکم از زمان [[امام علی]]{{ع}} نسبت به ایشان وجود داشته است<ref>ابن عبدالرحمان ملطى، التنبيه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۱۸؛ عبيد الله بن عبدالله سدآبادی، المقنع فی الامامة، ص۷۹.</ref>. | اندیشههای غالیانه در [[تاریخ]] [[یهود]] و [[نصارا]] پدیدهای است که [[قرآن کریم]] از آن خبر داده است؛ تا آنجا که [[عزیر]]، [[مریم]] و [[عیسی]] {{عم}} را [[خدا]] یا [[پسر خدا]] دانستند<ref>سوره توبه، آیه 30؛ سوره مائده، آیه ۱۱۶.</ref>. [[امت اسلامی]] و بهطور خاص، [[جامعه]] [[شیعی]] نیز از لوث وجود چنین اندیشهای در [[امان]] نمانده است. براساس منابع قدیمی [[ملل و نحل]]، [[اندیشه]] [[الوهیت]] دستکم از زمان [[امام علی]] {{ع}} نسبت به ایشان وجود داشته است<ref>ابن عبدالرحمان ملطى، التنبيه و الرد على اهل الاهواء و البدع، ص۱۸؛ عبيد الله بن عبدالله سدآبادی، المقنع فی الامامة، ص۷۹.</ref>. | ||
[[عقاید]] [[غالیان]] در سه محور کلی طرحشدنی است: | [[عقاید]] [[غالیان]] در سه محور کلی طرحشدنی است: | ||
# [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] و خدایی [[امامان]]{{عم}} و [[اثبات]] صفاتی مانند خالقيت و رازقیت برای آنها؛ | # [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] و خدایی [[امامان]] {{عم}} و [[اثبات]] صفاتی مانند خالقيت و رازقیت برای آنها؛ | ||
# [[اعتقاد]] به [[نبوت]] [[امامان]]{{عم}}؛ | # [[اعتقاد]] به [[نبوت]] [[امامان]] {{عم}}؛ | ||
# [[اعتقاد]] به [[علم غیب ذاتی]] و مطلق برای [[ائمه]]{{عم}}<ref>نعمت الله صفری فروشانی، غالیان، ص۱۵۳. در تدوین این بخش و یافتن منابع ارجاعدادهشده از منبع یادشده بسیار بهره بردهام.</ref>. | # [[اعتقاد]] به [[علم غیب ذاتی]] و مطلق برای [[ائمه]] {{عم}}<ref>نعمت الله صفری فروشانی، غالیان، ص۱۵۳. در تدوین این بخش و یافتن منابع ارجاعدادهشده از منبع یادشده بسیار بهره بردهام.</ref>. | ||
[[ائمه اطهار]]{{عم}} گاه قاطعانه [[عقاید]] [[غلات]] را رد کرده، به بیان [[عقاید]] صحیح میپرداختند؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} به یکی از [[یاران]] خود به نام "صالح بن سهل" که به [[ربوبیت]] [[امام صادق]]{{ع}} [[اعتقاد]] داشت، فرمود که ایشان مخلوق خداست و او را [[عبادت]] میکند و اگر [[خدا]] را [[عبادت]] نکند، [[عذاب]] خواهد شد<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الكشی، ص۳۴۱.</ref>. ایشان از کسانی هم که [[تصور]] [[پیامبری]] ایشان را داشتند، [[بیزاری]] میجستند<ref>همان، ص۲۴۶.</ref>. | [[ائمه اطهار]] {{عم}} گاه قاطعانه [[عقاید]] [[غلات]] را رد کرده، به بیان [[عقاید]] صحیح میپرداختند؛ چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} به یکی از [[یاران]] خود به نام "صالح بن سهل" که به [[ربوبیت]] [[امام صادق]] {{ع}} [[اعتقاد]] داشت، فرمود که ایشان مخلوق خداست و او را [[عبادت]] میکند و اگر [[خدا]] را [[عبادت]] نکند، [[عذاب]] خواهد شد<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الكشی، ص۳۴۱.</ref>. ایشان از کسانی هم که [[تصور]] [[پیامبری]] ایشان را داشتند، [[بیزاری]] میجستند<ref>همان، ص۲۴۶.</ref>. | ||
[[امامان]]{{عم}} گاه نیز به بیان علل و نتیجه [[غلو]] میپرداختند؛ چنانکه [[امام صادق]]{{ع}} غاليان را بدترین آفریدههای [[خداوند]] شمردند؛ به این [[دلیل]] که آنها [[عظمت]] [[خداوند]] را کوچک شمرده، برای [[بندگان]] او ادعای [[ربوبیت]] میکنند<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص۶۵۰.</ref>. آنها گاه به صراحت از [[غالیان]] اعلام انزجار و آنها را [[لعنت]] میکردند؛ چنانکه [[امام علی]]{{ع}} ضمن [[اعلان]] [[بیزاری]] از آنها [[دعا]] کرد که [[خداوند]] آنها را [[خوار]] و [[ذلیل]] گرداند<ref>همان.</ref>. | [[امامان]] {{عم}} گاه نیز به بیان علل و نتیجه [[غلو]] میپرداختند؛ چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} غاليان را بدترین آفریدههای [[خداوند]] شمردند؛ به این [[دلیل]] که آنها [[عظمت]] [[خداوند]] را کوچک شمرده، برای [[بندگان]] او ادعای [[ربوبیت]] میکنند<ref>شیخ طوسی، الامالی، ص۶۵۰.</ref>. آنها گاه به صراحت از [[غالیان]] اعلام انزجار و آنها را [[لعنت]] میکردند؛ چنانکه [[امام علی]] {{ع}} ضمن [[اعلان]] [[بیزاری]] از آنها [[دعا]] کرد که [[خداوند]] آنها را [[خوار]] و [[ذلیل]] گرداند<ref>همان.</ref>. | ||
همچنین وقتی یکی از [[دوستان]] [[يونس بن ظبيان]] (از غاليان معروف آن دوران) سخنان [[یونس]] را در حضور [[امام رضا]]{{ع}} [[نقل]] کرد، [[امام]]{{ع}} با [[عصبانیت]]، او را از خود رانده و فرمود: "[[خدا]] تو و کسی که این [[حدیث]] را برای تو گفت و نیز [[یونس]] را هزار بار [[لعنت]] کند که در پی هر لعنتی، هزار [[لعنت]] باشد و هر لعنتی از این لعنتها تو را به قعر [[جهنم]] فرو برد. این را بدان که يونس با پسر خطاب در بدترین عذابها با هماند و [[یاران]] این دو با آن [[شیطانی]] که این [[حدیث]] را به تو گفت، با [[فرعون]] و [[آل فرعون]] در شدیدترین عذابها هستند"<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الكشی، ص۳۶۳؛ نیز، ر.ک: حسن بن علی بن داوود حلی، رجال ابن داوود، ص۵۲۸ و ۵۵۱.</ref>. | همچنین وقتی یکی از [[دوستان]] [[يونس بن ظبيان]] (از غاليان معروف آن دوران) سخنان [[یونس]] را در حضور [[امام رضا]] {{ع}} [[نقل]] کرد، [[امام]] {{ع}} با [[عصبانیت]]، او را از خود رانده و فرمود: "[[خدا]] تو و کسی که این [[حدیث]] را برای تو گفت و نیز [[یونس]] را هزار بار [[لعنت]] کند که در پی هر لعنتی، هزار [[لعنت]] باشد و هر لعنتی از این لعنتها تو را به قعر [[جهنم]] فرو برد. این را بدان که يونس با پسر خطاب در بدترین عذابها با هماند و [[یاران]] این دو با آن [[شیطانی]] که این [[حدیث]] را به تو گفت، با [[فرعون]] و [[آل فرعون]] در شدیدترین عذابها هستند"<ref>محمد بن عمر کشی، رجال الكشی، ص۳۶۳؛ نیز، ر. ک: حسن بن علی بن داوود حلی، رجال ابن داوود، ص۵۲۸ و ۵۵۱.</ref>. | ||
گاه نیز [[امام]]{{ع}} دیگران را از آمد و شد با [[غالیان]] به شدت برحذر میداشت؛ چنانکه [[امام رضا]]{{ع}} [[غالیان]] را مقابل [[اهل بیت]]{{عم}} قرار داد و به صراحت اعلام کرد هرکس آنها را [[دوست]] بدارد، ما را [[دشمن]] داشته و کسی که آنها را [[دشمن]] بدارد، ما را [[دوست]] داشته است. کسی که با آنها وصل کند، با ما [[قطع]] کرده است. کسی که به آنها [[جفا]] کند، به ما [[نیکی]] کرده است. کسی که به آنها [[احترام]] بگذارد، به ما [[اهانت]] کرده است و هر کس که به آنها [[اهانت]] کند، به ما [[احترام]] گذاشته است. کسی که [[شیعه]] ماست، نباید هیچکس از آنان را به عنوان [[دوست]] و [[یاور]] خود برگزیند<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۱۴۲؛ همو، التوحید، ص۳۶۳؛ احمد بن على طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۱۴. نکته جالب توجه در این میان، آنکه اصحاب راستین ائمه{{عم}} نیز به پیروی از ایشان به تصنیف کتاب در رد غالیان میپرداختند. برای نمونه، يونس بن عبدالرحمان از اصحاب [[امام رضا]]{{ع}}، حسین و حسن بن سعيد اهوازی از یاران [[امام رضا]] و [[امام جواد]]{{عم}} و ابو اسحاق کاتب بن ابراهيم بن ابی حفص از باران امام حسن عسکری{{ع}} تصنيفاتی در رد بر غاليان داشتند (احمد بن على نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۹، ۵۸ و ۴۴۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۹۵.</ref> | گاه نیز [[امام]] {{ع}} دیگران را از آمد و شد با [[غالیان]] به شدت برحذر میداشت؛ چنانکه [[امام رضا]] {{ع}} [[غالیان]] را مقابل [[اهل بیت]] {{عم}} قرار داد و به صراحت اعلام کرد هرکس آنها را [[دوست]] بدارد، ما را [[دشمن]] داشته و کسی که آنها را [[دشمن]] بدارد، ما را [[دوست]] داشته است. کسی که با آنها وصل کند، با ما [[قطع]] کرده است. کسی که به آنها [[جفا]] کند، به ما [[نیکی]] کرده است. کسی که به آنها [[احترام]] بگذارد، به ما [[اهانت]] کرده است و هر کس که به آنها [[اهانت]] کند، به ما [[احترام]] گذاشته است. کسی که [[شیعه]] ماست، نباید هیچکس از آنان را به عنوان [[دوست]] و [[یاور]] خود برگزیند<ref>محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۱۴۲؛ همو، التوحید، ص۳۶۳؛ احمد بن على طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۱۴. نکته جالب توجه در این میان، آنکه اصحاب راستین ائمه {{عم}} نیز به پیروی از ایشان به تصنیف کتاب در رد غالیان میپرداختند. برای نمونه، يونس بن عبدالرحمان از اصحاب [[امام رضا]] {{ع}}، حسین و حسن بن سعيد اهوازی از یاران [[امام رضا]] و [[امام جواد]] {{عم}} و ابو اسحاق کاتب بن ابراهيم بن ابی حفص از باران امام حسن عسکری {{ع}} تصنيفاتی در رد بر غاليان داشتند (احمد بن على نجاشی، رجال النجاشی، ص۱۹، ۵۸ و ۴۴۸.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت (کتاب)|بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت]]، ص۲۹۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |