جمیل بن اسد فهری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==آشنایی اجمالی==
== آشنایی اجمالی ==
[[کنیه]] وی «ابومعمر»، از [[بنو حارث بن فهر]] و فرزند «[[اسد فهری|اسد]]»<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۸، ص۳۱۳.</ref> است، اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۴.</ref> نام پدرش را «اسید» ضبط کرده است. بنا بر مشهور، وی در میان [[مردم]] [[مکه]] از دیگران تیزهوش‌تر و دارای معلوماتی بیشتر بود، به گونه‌ای که می‌‌گفت: من دو [[قلب]] دارم که با هر یک بیش از محمد{{صل}} می‌فهمم. از این رو، در میان مردم مکه به دارنده دو قلب و دو [[عقل]] (ذوالقلبین) معروف شد. در [[جنگ بدر]] [[مشرکان]] را [[همراهی]] کرد و در اثر [[هیبت]] و [[شکوه]] [[رسول خدا]]{{صل}}، چنان آشفته شد که وقتی [[ابوسفیان]] [[اخبار]] [[بدر]] را از او پرسید، لنگه کفشی در دست و لنگه کفشی در پا داشت. پرسید: این چه وضع [[کفش]] [[پوشیدن]] است؟ گفت: کفش‌ها در پایم بود، ولی [[عظمت]] محمد{{صل}} [[فهم]] را از من ربوده است. آنگاه [[آیه]] {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ}}<ref>«خداوند در درون هیچ کس دو دل ننهاده است» سوره احزاب، آیه ۴.</ref>. در [[نفی]] این [[پندار]] نازل شد و [[دروغ]] وی آشکار گردید<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۴؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۱۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۹-۵۰.</ref>. درباره مصداق ذوالقلبین و [[شأن نزول آیه]] یاد شده، گفته‌های دیگری نیز وجود دارد: [[طبری]]<ref>جامع البیان، ج۲۱، ص۱۴۲ و ۱۴۳.</ref>، [[ابن عبدالبر]]<ref>التمهید، ج۶، ص۱۷۰-۱۷۱.</ref>، [[ابن جوزی]]<ref>زاد المسیر، ج۶، ص۱۸۰.</ref>، [[قرطبی]]<ref>تفسیر، ج۱۴، ص۱۱۶ و ۱۱۷.</ref> و ابن حجر<ref>الاصابه، ج۶، ص۴۹۲.</ref> هر یک به نقل گفته‌ها و شأن نزول آیه پرداخته‌اند، که در مجموع اقوال زیر به دست می‌آید.
[[کنیه]] وی «ابومعمر»، از [[بنو حارث بن فهر]] و فرزند «[[اسد فهری|اسد]]»<ref>طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۸، ص۳۱۳.</ref> است، اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۴.</ref> نام پدرش را «اسید» ضبط کرده است. بنا بر مشهور، وی در میان [[مردم]] [[مکه]] از دیگران تیزهوش‌تر و دارای معلوماتی بیشتر بود، به گونه‌ای که می‌‌گفت: من دو [[قلب]] دارم که با هر یک بیش از محمد {{صل}} می‌فهمم. از این رو، در میان مردم مکه به دارنده دو قلب و دو [[عقل]] (ذوالقلبین) معروف شد. در [[جنگ بدر]] [[مشرکان]] را [[همراهی]] کرد و در اثر [[هیبت]] و [[شکوه]] [[رسول خدا]] {{صل}}، چنان آشفته شد که وقتی [[ابوسفیان]] [[اخبار]] [[بدر]] را از او پرسید، لنگه کفشی در دست و لنگه کفشی در پا داشت. پرسید: این چه وضع [[کفش]] [[پوشیدن]] است؟ گفت: کفش‌ها در پایم بود، ولی [[عظمت]] محمد {{صل}} [[فهم]] را از من ربوده است. آنگاه [[آیه]] {{متن قرآن|مَا جَعَلَ اللَّهُ لِرَجُلٍ مِنْ قَلْبَيْنِ فِي جَوْفِهِ}}<ref>«خداوند در درون هیچ کس دو دل ننهاده است» سوره احزاب، آیه ۴.</ref>. در [[نفی]] این [[پندار]] نازل شد و [[دروغ]] وی آشکار گردید<ref>ابن حجر، الاصابه ج۱، ص۶۰۴؛ ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۱۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج۲۲، ص۴۹-۵۰.</ref>. درباره مصداق ذوالقلبین و [[شأن نزول آیه]] یاد شده، گفته‌های دیگری نیز وجود دارد: [[طبری]]<ref>جامع البیان، ج۲۱، ص۱۴۲ و ۱۴۳.</ref>، [[ابن عبدالبر]]<ref>التمهید، ج۶، ص۱۷۰-۱۷۱.</ref>، [[ابن جوزی]]<ref>زاد المسیر، ج۶، ص۱۸۰.</ref>، [[قرطبی]]<ref>تفسیر، ج۱۴، ص۱۱۶ و ۱۱۷.</ref> و ابن حجر<ref>الاصابه، ج۶، ص۴۹۲.</ref> هر یک به نقل گفته‌ها و شأن نزول آیه پرداخته‌اند، که در مجموع اقوال زیر به دست می‌آید.
# [[جمیل بن معمر جمحی]]؛
# [[جمیل بن معمر جمحی]]؛
# [[ابومعمر فهری جمیل بن اسد]] (و به نقل ابن حجر، اسید) (روایتی از [[ابن عباس]]؛ [[ابن کلبی]]، [[طوسی]]، [[فرّاه]]، [[زمخشری]]، [[سمعانی]]) در مواردی نیز به [[جمیل بن معمر فهری]] تصحیف شده است<ref>ر.ک: قرطبی و طبرسی، ج۸، ص۱۱۷؛ ابن شهرآشوب، ج۱، ص۱۱۰؛ مجلسی، ج۲۲، ص۴۹ و ۵۰.</ref>؛
# [[ابومعمر فهری جمیل بن اسد]] (و به نقل ابن حجر، اسید) (روایتی از [[ابن عباس]]؛ [[ابن کلبی]]، [[طوسی]]، [[فرّاه]]، [[زمخشری]]، [[سمعانی]]) در مواردی نیز به [[جمیل بن معمر فهری]] تصحیف شده است<ref>ر. ک: قرطبی و طبرسی، ج۸، ص۱۱۷؛ ابن شهرآشوب، ج۱، ص۱۱۰؛ مجلسی، ج۲۲، ص۴۹ و ۵۰.</ref>؛
# [[ابومعمر بن انس فهری]] ([[روایت]] [[مقاتل]])؛
# [[ابومعمر بن انس فهری]] ([[روایت]] [[مقاتل]])؛
# [[منافقان]] [[پیامبر خدا]]{{صل}} او را به دو [[قلب]] [[وصف]] می‌کردند، که با یکی آنان را و با دیگری اصحابش را [[دوست]] می‌دارد (روایتی از [[ابن عباس]])؛
# [[منافقان]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} او را به دو [[قلب]] [[وصف]] می‌کردند، که با یکی آنان را و با دیگری اصحابش را [[دوست]] می‌دارد (روایتی از [[ابن عباس]])؛
# [[عبدالله بن خطل]] (روایت [[سعید بن جبیر]])؛
# [[عبدالله بن خطل]] (روایت [[سعید بن جبیر]])؛
# [[زید بن حارثه]] (زُفُری و [[ابن حبان]]) کنایه از اینکه یک شخص نمی‌تواند فرزند دو تن باشد؛
# [[زید بن حارثه]] (زُفُری و [[ابن حبان]]) کنایه از اینکه یک شخص نمی‌تواند فرزند دو تن باشد؛
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش