جهم بن قثم عبدی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==آشنایی اجمالی== | == آشنایی اجمالی == | ||
وی منسوب به [[عبد القیس]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۸.</ref> از [[ربیعة بن نزار]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۶۹.</ref> است. او همراه [[زارع عبدی]] در [[وفد]] عبد القیس (به سال هشتم) [[خدمت]] [[رسول خدا]]{{صل}} آمد<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۳.</ref>. البته برخی با عبارت {{عربی|"إِن صَحّ"}}، در [[درستی]] این خبر تردید کردهاند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ص۶۳۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۷.</ref>. گفتهاند هنگامی که [[عبدالقیس]] درباره نوشیدنیها از رسول خدا{{صل}} پرسیدند، ایشان برخی نوشیدنیها را [[حرام]] دانست و فرمود: این [[حکم]] چنان است که یکی از شما پسر عموی خود را میزند و در میان شما کسی است که در این مورد مجروح شده است؛ گفتهاند این مرد مجروح [[جهم بن قشم]] بود<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۵؛ نیز با اندکی تغییر، ر.ک: هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۹۰.</ref>. بنا بر [[نقلی]]، رسول خدا{{صل}} یکی از دخترانی را که [[مقوقس]] به ایشان بخشیده بود، به [[جهم بن قثم]] [[هدیه]] کرد که [[خواهر]] [[ماریه]] - [[همسر رسول خدا]]{{صل}}- و [[مادر]] [[زکریا بن جهم]]، [[جانشین]] [[عمرو بن عاص]] ([[حاکم مصر]]) بود<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۳۳.</ref>. هرچند مشهور آن است که [[حضرت]]، آن دختر را به [[حسان بن ثابت]] بخشید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۳.</ref>. البته در پارهای از منابع آمده است که آن [[دختران]] سه تن بودند که رسول خدا{{صل}} را به یکی از آنان را به [[ابوجهم بن حذیفه]] بخشید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۴.</ref>. بنا بر این احتمال تصحیف «ابوجهم» به «جهم» با افتادگی برخی اجزای نام اصلی و تبدیل شدن آن به «جهم بن قثم» وجود دارد.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جهم بن قثم عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۳۶-۴۳۷.</ref> | وی منسوب به [[عبد القیس]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۸.</ref> از [[ربیعة بن نزار]]<ref>ابن حزم، جمهرة أنساب العرب، ص۴۶۹.</ref> است. او همراه [[زارع عبدی]] در [[وفد]] عبد القیس (به سال هشتم) [[خدمت]] [[رسول خدا]] {{صل}} آمد<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۳.</ref>. البته برخی با عبارت {{عربی|"إِن صَحّ"}}، در [[درستی]] این خبر تردید کردهاند<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ص۶۳۶؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۷.</ref>. گفتهاند هنگامی که [[عبدالقیس]] درباره نوشیدنیها از رسول خدا {{صل}} پرسیدند، ایشان برخی نوشیدنیها را [[حرام]] دانست و فرمود: این [[حکم]] چنان است که یکی از شما پسر عموی خود را میزند و در میان شما کسی است که در این مورد مجروح شده است؛ گفتهاند این مرد مجروح [[جهم بن قشم]] بود<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۵۷۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۵؛ نیز با اندکی تغییر، ر. ک: هیثمی، مجمع الزوائد، ج۹، ص۳۹۰.</ref>. بنا بر [[نقلی]]، رسول خدا {{صل}} یکی از دخترانی را که [[مقوقس]] به ایشان بخشیده بود، به [[جهم بن قثم]] [[هدیه]] کرد که [[خواهر]] [[ماریه]] - [[همسر رسول خدا]] {{صل}}- و [[مادر]] [[زکریا بن جهم]]، [[جانشین]] [[عمرو بن عاص]] ([[حاکم مصر]]) بود<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۳۳.</ref>. هرچند مشهور آن است که [[حضرت]]، آن دختر را به [[حسان بن ثابت]] بخشید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۳.</ref>. البته در پارهای از منابع آمده است که آن [[دختران]] سه تن بودند که رسول خدا {{صل}} را به یکی از آنان را به [[ابوجهم بن حذیفه]] بخشید<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۶۲۴.</ref>. بنا بر این احتمال تصحیف «ابوجهم» به «جهم» با افتادگی برخی اجزای نام اصلی و تبدیل شدن آن به «جهم بن قثم» وجود دارد.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «جهم بن قثم عبدی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۳۶-۴۳۷.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |