حارث بن ابیضرار خزاعی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
نام او به [[اختلاف]]، «حرث»<ref>احمد بن حنبل، ج۱، ص۴۰۸؛ کراجکی، ابوالفتح محمد بن علی، کنز الفوائد، ص۹۸.</ref> و حارث گفته شده است که گونه نخست، شکل دیگر نوشتاری کلمه حارث است. [[کنیه]] پدرش به اختلاف و در بیشتر موارد، «ضرار» و «ابو ضرار» گفته شده و تنها در نسخهای از [[سیره]] [[ابن اسحاق]]<ref>تحقیق محمد حمید الله، ص۲۴۵.</ref> «ابوصفوان» آمده که به [[یقین]] اشتباه است. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۷.</ref> احتمال دو نفر بودن [[حارث بن ضرار]] و [[حارث بن ابیضرار]] را داده است، چنان که [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۱۶.</ref> نیز آنها را در دو مدخل آورده که در یکی به [[نسب]] کامل اشاره دارد، ولی در دیگری تنها به ذکر کنیه و [[حدیث]] وی بسنده شده است. از آنجا که ابن اثیر اطلاعات مشترکی در دو شرح حال نیاورده، و نظر ابن عبدالبر را نیز رد نکرده، به نظر میرسد با وی هم [[عقیده]] است. اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۶۵.</ref> به یکی بودن آن دو تصریح کرده و [[دلایل]] طرفداران دو نفر بودن آنها را کافی نمیداند. به نظر میرسد با توجه به منسوب بودن هر دو به بنو مصطلق و نیز اینکه در هر دو شرح حال به رئیس قبیله بودن وی تصریح شده، نظر ابن حجر درست مینماید. کنیه وی «ابومالک» و ساکن [[حجاز]] بوده<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۸۳.</ref> و با نسبت «مُصطَلِقی» و «خُزاعی» از او یاد شده است<ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۷۷.</ref>، [[بخاری]]<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۶۱.</ref> و [[طوسی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، رجال، ص۳۶.</ref> نام او را در شمار [[صحابه]] آوردهاند. | نام او به [[اختلاف]]، «حرث»<ref>احمد بن حنبل، ج۱، ص۴۰۸؛ کراجکی، ابوالفتح محمد بن علی، کنز الفوائد، ص۹۸.</ref> و حارث گفته شده است که گونه نخست، شکل دیگر نوشتاری کلمه حارث است. [[کنیه]] پدرش به اختلاف و در بیشتر موارد، «ضرار» و «ابو ضرار» گفته شده و تنها در نسخهای از [[سیره]] [[ابن اسحاق]]<ref>تحقیق محمد حمید الله، ص۲۴۵.</ref> «ابوصفوان» آمده که به [[یقین]] اشتباه است. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۵۷.</ref> احتمال دو نفر بودن [[حارث بن ضرار]] و [[حارث بن ابیضرار]] را داده است، چنان که [[ابن اثیر]]<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۱۶.</ref> نیز آنها را در دو مدخل آورده که در یکی به [[نسب]] کامل اشاره دارد، ولی در دیگری تنها به ذکر کنیه و [[حدیث]] وی بسنده شده است. از آنجا که ابن اثیر اطلاعات مشترکی در دو شرح حال نیاورده، و نظر ابن عبدالبر را نیز رد نکرده، به نظر میرسد با وی هم [[عقیده]] است. اما [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۶۵.</ref> به یکی بودن آن دو تصریح کرده و [[دلایل]] طرفداران دو نفر بودن آنها را کافی نمیداند. به نظر میرسد با توجه به منسوب بودن هر دو به بنو مصطلق و نیز اینکه در هر دو شرح حال به رئیس قبیله بودن وی تصریح شده، نظر ابن حجر درست مینماید. کنیه وی «ابومالک» و ساکن [[حجاز]] بوده<ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۸۳.</ref> و با نسبت «مُصطَلِقی» و «خُزاعی» از او یاد شده است<ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. [[ابن ابی حاتم]]<ref>ابن ابی حاتم، الجرح و التعدیل، ج۳، ص۷۷.</ref>، [[بخاری]]<ref>بخاری، التاریخ الکبیر، ج۲، ص۳۶۱.</ref> و [[طوسی]]<ref>طوسی، محمد بن حسن، رجال، ص۳۶.</ref> نام او را در شمار [[صحابه]] آوردهاند. | ||
[[حارث]] پیش از [[قبول اسلام]] در شمار [[دشمنان اسلام]] قرار داشت، به ویژه که برخلاف دیگر تیرههای [[قبیله خزاعه]] که با [[پیامبر]] هم [[پیمان]] بودند، او با [[ابوسفیان]] هم پیمان بود<ref>ر.ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۱۶.</ref>. او در [[شعبان]] [[سال]] ششم سعی کرد با جمع آوری [[سپاه]] به [[مدینه]] [[حمله]] کند، اما [[مسلمانان]] پیش دستی کرده و با حمله به منطقه بنو مصطلق در منطقه [[چاه]] آبی به نام [[مریسیع]]، آنان را [[شکست]] دادند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۲.</ref>. در این [[جنگ]] [[جویریه]]، دختر حارث به همراه دیگر افراد [[قبیله]] به [[اسارت]] مسلمانان درآمد و در سهم [[غنیمت]] [[ثابت بن قیس بن شماس]] قرار گرفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۷.</ref>. با اینکه [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۵۳.</ref> و [[طبرانی]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۶۱.</ref> از کشته شدن [[پدر]] جویریه در این جنگ سخن گفتهاند، اما دیگر منابع<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۳.</ref> از حضور او در مدینه برای پرداخت فدیه [[آزادی]] دخترش خبر میدهند، که بیانگر زنده ماندن او پس از این [[نبرد]] است. البته در اینکه [[فدیه]]جویریه را پیامبر پرداخت یا پدر جویریه، [[اختلاف]] است<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۲.</ref>. | [[حارث]] پیش از [[قبول اسلام]] در شمار [[دشمنان اسلام]] قرار داشت، به ویژه که برخلاف دیگر تیرههای [[قبیله خزاعه]] که با [[پیامبر]] هم [[پیمان]] بودند، او با [[ابوسفیان]] هم پیمان بود<ref>ر. ک: ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۳، ص۱۷۴؛ ابن کثیر، البدایة و النهایه، ج۵، ص۳۱۶.</ref>. او در [[شعبان]] [[سال]] ششم سعی کرد با جمع آوری [[سپاه]] به [[مدینه]] [[حمله]] کند، اما [[مسلمانان]] پیش دستی کرده و با حمله به منطقه بنو مصطلق در منطقه [[چاه]] آبی به نام [[مریسیع]]، آنان را [[شکست]] دادند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۲.</ref>. در این [[جنگ]] [[جویریه]]، دختر حارث به همراه دیگر افراد [[قبیله]] به [[اسارت]] مسلمانان درآمد و در سهم [[غنیمت]] [[ثابت بن قیس بن شماس]] قرار گرفت<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۷.</ref>. با اینکه [[یعقوبی]]<ref>یعقوبی، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۵۳.</ref> و [[طبرانی]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۶۱.</ref> از کشته شدن [[پدر]] جویریه در این جنگ سخن گفتهاند، اما دیگر منابع<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۲؛ ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۹۳.</ref> از حضور او در مدینه برای پرداخت فدیه [[آزادی]] دخترش خبر میدهند، که بیانگر زنده ماندن او پس از این [[نبرد]] است. البته در اینکه [[فدیه]]جویریه را پیامبر پرداخت یا پدر جویریه، [[اختلاف]] است<ref>واقدی، المغازی، ج۱، ص۴۱۲.</ref>. | ||
ظاهراً در این حضور بود که او به همراه دو پسر و گروهی از افراد قبیلهاش [[اسلام]] آورد <ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. دلیل [[اسلام آوردن]] او بنا بر بعضی [[روایات]] آن بود که او پیش از رسیدن به مدینه دو شتر از شتران مخصوص فدیه را در دره ای به نام عقیق در نزدیکی مدینه پنهان کرده بود؛ اما [[رسول خدا]]{{صل}} او را از محل دقیق آن شتران [[آگاه]] کرد، او نیز با ملاحظه این [[خبر غیبی]] بلافاصله اسلام آورد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> و از رسول خدا{{صل}} خواست که برای [[دعوت]] دیگر افراد قبیلهاش و نیز [[گرفتن زکات]] از آنان، او را به میان قبیلهاش بفرستد<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۶۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۶۳، ص۲۲۷.</ref>. [[حضرت]] پس از مدتی [[ولید بن عقبه]] را برای اخذ [[زکات]] به دیار بنو مصطلق فرستاد، اما ولید به دلیل [[دشمنی]] که با آنان از دوره [[جاهلیت]] داشت، بدون رسیدن به بنو مصطلق، به نزد [[رسول خدا]]{{صل}} برگشت و ادعا کرد: [[حارث]] از دادن زکات [[امتناع]] کرده و قصد کشتن من را نیز داشت. اما حارث که از [[توطئه]] ولید باخبر شده بود، به نزد [[پیامبر]] رفته و [[دروغگویی]] ولید را ثابت کرد. در پی این حادثه بود که [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref>. در محکومیت کار ولید نازل شد<ref>طبری، تاریخ، ج۲۶، ص۱۶۲؛ طبرسی، رجال، ج۹، ص۲۲۰.</ref>. [[تاریخ]] این رویداد با توجه به [[مسلمان]] شدن ولید در [[فتح مکه]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۹.</ref>، پس از سال هشتم است. | ظاهراً در این حضور بود که او به همراه دو پسر و گروهی از افراد قبیلهاش [[اسلام]] آورد <ref>ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۰۲.</ref>. دلیل [[اسلام آوردن]] او بنا بر بعضی [[روایات]] آن بود که او پیش از رسیدن به مدینه دو شتر از شتران مخصوص فدیه را در دره ای به نام عقیق در نزدیکی مدینه پنهان کرده بود؛ اما [[رسول خدا]] {{صل}} او را از محل دقیق آن شتران [[آگاه]] کرد، او نیز با ملاحظه این [[خبر غیبی]] بلافاصله اسلام آورد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۳، ص۳۰۸.</ref> و از رسول خدا {{صل}} خواست که برای [[دعوت]] دیگر افراد قبیلهاش و نیز [[گرفتن زکات]] از آنان، او را به میان قبیلهاش بفرستد<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۶۸؛ ابن عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ج۶۳، ص۲۲۷.</ref>. [[حضرت]] پس از مدتی [[ولید بن عقبه]] را برای اخذ [[زکات]] به دیار بنو مصطلق فرستاد، اما ولید به دلیل [[دشمنی]] که با آنان از دوره [[جاهلیت]] داشت، بدون رسیدن به بنو مصطلق، به نزد [[رسول خدا]] {{صل}} برگشت و ادعا کرد: [[حارث]] از دادن زکات [[امتناع]] کرده و قصد کشتن من را نیز داشت. اما حارث که از [[توطئه]] ولید باخبر شده بود، به نزد [[پیامبر]] رفته و [[دروغگویی]] ولید را ثابت کرد. در پی این حادثه بود که [[آیه]]: {{متن قرآن|إِنْ جَاءَكُمْ فَاسِقٌ بِنَبَإٍ فَتَبَيَّنُوا}}<ref>«ای مؤمنان! اگر بزهکاری برایتان خبری آورد بررسی کنید» سوره حجرات، آیه ۶.</ref>. در محکومیت کار ولید نازل شد<ref>طبری، تاریخ، ج۲۶، ص۱۶۲؛ طبرسی، رجال، ج۹، ص۲۲۰.</ref>. [[تاریخ]] این رویداد با توجه به [[مسلمان]] شدن ولید در [[فتح مکه]]<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ج۱، ص۲۳۹.</ref>، پس از سال هشتم است. | ||
[[بغوی]]<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۶۸.</ref> در شرح حال حارث اشاره به سکونت وی در [[کوفه]] کرده، که بر این اساس میتوان گفت او تا دوره جنگهای [[فتوحات]] و ساخت [[شهر کوفه]] زنده بوده است. | [[بغوی]]<ref>بغوی، معجم الصحابه، ج۲، ص۶۸.</ref> در شرح حال حارث اشاره به سکونت وی در [[کوفه]] کرده، که بر این اساس میتوان گفت او تا دوره جنگهای [[فتوحات]] و ساخت [[شهر کوفه]] زنده بوده است. | ||
در منابع برای وی دو پسر و دو دختر نام برده شده که همگی در شمار صحابهاند؛ [[عمرو بن حارث بن ابیضرار خزاعی|عمرو]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۸۰.</ref> و [[عبدالله بن حارث بن ابیضرار خزاعی|عبدالله]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۴۲.</ref>، دو پسر حارث و [[جویریه]]، [[همسر پیامبر]] و [[عمره]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۴۰.</ref> دو دختر اویند. [[طبرانی]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۵، ص۱۷۰.</ref> علاوه بر این دو دختر از شخصی به نام «مفید» یا «امحقیق» نیز به عنوان دختر [[حارث بن ابی ضرار]] و [[خواهر]] [[میمونه]]، دیگر [[همسر رسول خدا]]{{صل}} یاد میکند که [[اشتباه]] بوده و ناشی از هم نامی [[پدر]] میمونه<ref>حارث بن حزن هلالی، ر.ک: ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۳۲۲.</ref> با حارث بن ابیضرار است<ref>[[رسول قلیچ|قلیچ، رسول]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن ابیضرار خزاعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۴۵-۴۴۶.</ref> | در منابع برای وی دو پسر و دو دختر نام برده شده که همگی در شمار صحابهاند؛ [[عمرو بن حارث بن ابیضرار خزاعی|عمرو]]<ref>خلیفة بن خیاط، الطبقات، ص۱۸۰.</ref> و [[عبدالله بن حارث بن ابیضرار خزاعی|عبدالله]]<ref>ابن حجر، الاصابه، ج۴، ص۴۲.</ref>، دو پسر حارث و [[جویریه]]، [[همسر پیامبر]] و [[عمره]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۴، ص۳۴۰.</ref> دو دختر اویند. [[طبرانی]]<ref>طبرانی، المعجم الکبیر، ج۲۵، ص۱۷۰.</ref> علاوه بر این دو دختر از شخصی به نام «مفید» یا «امحقیق» نیز به عنوان دختر [[حارث بن ابی ضرار]] و [[خواهر]] [[میمونه]]، دیگر [[همسر رسول خدا]] {{صل}} یاد میکند که [[اشتباه]] بوده و ناشی از هم نامی [[پدر]] میمونه<ref>حارث بن حزن هلالی، ر. ک: ابن حجر، الاصابه، ج۸، ص۳۲۲.</ref> با حارث بن ابیضرار است<ref>[[رسول قلیچ|قلیچ، رسول]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حارث بن ابیضرار خزاعی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۴۴۵-۴۴۶.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |