حبیب بن ربیعه سلمی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | | موضوع مرتبط = اصحاب پیامبر | ||
| عنوان مدخل = حبیب بن ربیعه سلمی | | عنوان مدخل = حبیب بن ربیعه سلمی | ||
| مداخل مرتبط = | | مداخل مرتبط = | ||
| پرسش مرتبط = }} | | پرسش مرتبط = }} | ||
== آشنایی اجمالی == | == آشنایی اجمالی == | ||
[[ابوعبدالرحمن عبد الله]] ([[تابعی]] معروف) از [[فرزندان]] اوست، از این رو [[کنیه]] وی [[ابو عبدالله سلمی]] است، به او [[حبیب سلمی]] نیز گفتهاند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۷۹.</ref>. [[ابن حبان]] و [[ابن منده]]<ref>به نقل ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۷.</ref> و [[مزنی]]<ref>به نقل ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۱۷.</ref> وی را از [[صحابه]] دانستهاند، [[ابو عبدالرحمان سلمی]] فرزند حارث نیز گوید: پدرم از صحابه بود و در [[غزوات]] [[رسول خدا]]{{صل}} شرکت داشت، او به من [[قرآن]] میآموخت <ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۳۰.</ref>. [[عطاء بن سائب]] به نقل از [[ابوعبدالرحمان سلمی]] گوید: پدرم و [[حذیفه]] در [[مدائن]] بودند، حذیفه [[آیه]]: {{متن قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱.</ref>. را خواند، سپس گفت: ماه در [[زمان رسول خدا]]{{صل}} شکافته شد و اما [[قیامت]] نزدیک است، امروز [[روز]] آماده شدن و فردا روز مسابقه است. از پدرم پرسیدم: آیا فردا با [[مردم]] مسابقه میدهی!؟ گفت: مسابقه در [[اعمال]] و رفتن به [[بهشت]] است<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۷.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حبیب بن ربیعه سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۵۲۸.</ref> | [[ابوعبدالرحمن عبد الله]] ([[تابعی]] معروف) از [[فرزندان]] اوست، از این رو [[کنیه]] وی [[ابو عبدالله سلمی]] است، به او [[حبیب سلمی]] نیز گفتهاند<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۱، ص۳۸۳؛ ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۷۹.</ref>. [[ابن حبان]] و [[ابن منده]]<ref>به نقل ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۷.</ref> و [[مزنی]]<ref>به نقل ذهبی، تجرید أسماء الصحابه، ج۱، ص۱۱۷.</ref> وی را از [[صحابه]] دانستهاند، [[ابو عبدالرحمان سلمی]] فرزند حارث نیز گوید: پدرم از صحابه بود و در [[غزوات]] [[رسول خدا]] {{صل}} شرکت داشت، او به من [[قرآن]] میآموخت <ref>ابونعیم، معرفة الصحابه، ج۲، ص۸۳۰.</ref>. [[عطاء بن سائب]] به نقل از [[ابوعبدالرحمان سلمی]] گوید: پدرم و [[حذیفه]] در [[مدائن]] بودند، حذیفه [[آیه]]: {{متن قرآن|اقْتَرَبَتِ السَّاعَةُ وَانْشَقَّ الْقَمَرُ}}<ref>«رستخیز بسی نزدیک شد و ماه از میان شکافت» سوره قمر، آیه ۱.</ref>. را خواند، سپس گفت: ماه در [[زمان رسول خدا]] {{صل}} شکافته شد و اما [[قیامت]] نزدیک است، امروز [[روز]] آماده شدن و فردا روز مسابقه است. از پدرم پرسیدم: آیا فردا با [[مردم]] مسابقه میدهی!؟ گفت: مسابقه در [[اعمال]] و رفتن به [[بهشت]] است<ref>خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ج۱، ص۲۱۶؛ ابن حجر، الاصابه، ج۲، ص۱۷.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «حبیب بن ربیعه سلمی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص ۵۲۸.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |