حجیت الهام: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''الهام''' در لغت به معنای در دل افتادن، در دل افکندن، در دل افکندن نیکی، در دل افکندن چیزی، در دل افکندن چیزی است در اصطلاح علوم اسلامی به معنای القای معنا و معرفتی از سوی عالم بالا بر [[قلب]] آدمی به طریق [[فیض]]، و بدون طلب و اکتساب و استفاضه است. | '''الهام''' در لغت به معنای در دل افتادن، در دل افکندن، در دل افکندن نیکی، در دل افکندن چیزی، در دل افکندن چیزی است در اصطلاح علوم اسلامی به معنای القای معنا و معرفتی از سوی عالم بالا بر [[قلب]] آدمی به طریق [[فیض]]، و بدون طلب و اکتساب و استفاضه است. | ||
==کلیاتی از بحث== | == کلیاتی از بحث == | ||
*از ظاهر برخی عبارات برمیآید که الهام به هیچ وجه حجّت نیست.هُجویری میگوید: معرفت، شرعی و نبوی و هدایتی بود نه الهامی، و حکم الهاماندر معرفت به همه وجوه، باطل است <ref>کشف المحجوب، ص ۳۹۷.</ref>، برخی دیگر الهام را فقط نزد صوفیه معتبر میدانند <ref>التعریفات، ص ۱۵؛ النبراس، ص ۱۰۵.</ref>، عده ای نیز حجّیت آن برای دیگران را منکر شدهاند <ref>شرح عقاید نسفیه، ص ۴۵ـ ۴۶؛ النبراس، ص ۱۰۶.</ref> و سرخسی از عدم پذیرش شهادت کسی سخن میگوید که قائل به حجیت الهام و علم آور بودن آن باشد<ref>المبسوط، ص ۱۳۳.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | * از ظاهر برخی عبارات برمیآید که الهام به هیچ وجه حجّت نیست. هُجویری میگوید: معرفت، شرعی و نبوی و هدایتی بود نه الهامی، و حکم الهاماندر معرفت به همه وجوه، باطل است <ref>کشف المحجوب، ص ۳۹۷.</ref>، برخی دیگر الهام را فقط نزد صوفیه معتبر میدانند <ref>التعریفات، ص ۱۵؛ النبراس، ص ۱۰۵.</ref>، عده ای نیز حجّیت آن برای دیگران را منکر شدهاند <ref>شرح عقاید نسفیه، ص ۴۵ـ ۴۶؛ النبراس، ص ۱۰۶.</ref> و سرخسی از عدم پذیرش شهادت کسی سخن میگوید که قائل به حجیت الهام و علم آور بودن آن باشد<ref>المبسوط، ص ۱۳۳.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | ||
*در مقابل این دیدگاه، متصوّفه کسب معرفت از طریق الهام را ارجح میدانند و به آن توجه بیشتری دارند <ref>احیاء علوم الدین، ج۳، ص ۲۵ـ ۲۶.</ref> و بعضی از آنها که به الهامیه معروفند طریق معرفت را منحصر در الهام دانستهاند <ref>شرح الاصول الخمسه، ص ۳۶.</ref>. اما صرف نظر از این دو دیدگاه افراطی و تفریطی، از کلام غالب عارفان و عالمانی که درباره الهام سخن گفتهاند و همچنین احادیثی که در این موضوع وارد شده است، میتوان دلایل و قرائنی بر حجیت و اعتبار الهام اصطیاد کرد. برخی از این دلایل و قرائن عبارتند از: شمرده شدن الهام در زمره اقسام وحی به انبیاء <ref>فتح الباری، ج۱، ص ۹ و ۱۹؛ ج۱۲، ص ۳۸۸؛ ارشاد الساری، ج۱، ص ۴۸ و ۵۹؛ حاشیه کستلی بر شرح عقاید نسفیه، ص ۳۶؛ مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص ۲۶۹.</ref>؛ انتساب الهام به خدا <ref>مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص ۲۷۱؛ مقاصد السالکین، ص ۳۶۸؛ شرح مقدمه قیصری، ص ۵۸۶؛ فتح الباری، ج۱۲، ص ۳۸۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص ۵۲؛ ج۵۱، ص ۳۱۵.</ref> و فرشتگان و عالم مفارقات <ref>الرسالة القشیریة، ص ۱۴۹و تفسیر قرآن کریم، سوره یس:۲۲۹.</ref>؛ قرار داشتن در زمره اسباب و جهات علوم امامان معصوم <ref>بحارالانوار، ج۸، ص ۲۸؛ ج۲۶، ص ۱۸ و ۱۹ و ۶۰ و ۵۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | * در مقابل این دیدگاه، متصوّفه کسب معرفت از طریق الهام را ارجح میدانند و به آن توجه بیشتری دارند <ref>احیاء علوم الدین، ج۳، ص ۲۵ـ ۲۶.</ref> و بعضی از آنها که به الهامیه معروفند طریق معرفت را منحصر در الهام دانستهاند <ref>شرح الاصول الخمسه، ص ۳۶.</ref>. اما صرف نظر از این دو دیدگاه افراطی و تفریطی، از کلام غالب عارفان و عالمانی که درباره الهام سخن گفتهاند و همچنین احادیثی که در این موضوع وارد شده است، میتوان دلایل و قرائنی بر حجیت و اعتبار الهام اصطیاد کرد. برخی از این دلایل و قرائن عبارتند از: شمرده شدن الهام در زمره اقسام وحی به انبیاء <ref>فتح الباری، ج۱، ص ۹ و ۱۹؛ ج۱۲، ص ۳۸۸؛ ارشاد الساری، ج۱، ص ۴۸ و ۵۹؛ حاشیه کستلی بر شرح عقاید نسفیه، ص ۳۶؛ مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص ۲۶۹.</ref>؛ انتساب الهام به خدا <ref>مرتع الصالحین و زاد السالکین، ص ۲۷۱؛ مقاصد السالکین، ص ۳۶۸؛ شرح مقدمه قیصری، ص ۵۸۶؛ فتح الباری، ج۱۲، ص ۳۸۸؛ بحارالانوار، ج۱۳، ص ۵۲؛ ج۵۱، ص ۳۱۵.</ref> و فرشتگان و عالم مفارقات <ref>الرسالة القشیریة، ص ۱۴۹و تفسیر قرآن کریم، سوره یس:۲۲۹.</ref>؛ قرار داشتن در زمره اسباب و جهات علوم امامان معصوم <ref>بحارالانوار، ج۸، ص ۲۸؛ ج۲۶، ص ۱۸ و ۱۹ و ۶۰ و ۵۸.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | ||
*تفکیک مقام ثبوت از مقام اثبات، میتواند روزنه ای باشد برای جمع میان مثبتین و منکرین حجّیت الهام، و فرو کاستن این اختلاف تا حدّ یک نزاع لفظی؛ آنان که در حجّیت الهام تشکیک و تردید کرده و یا منکر آن شدهاند نظر به مقام اثبات دارند که الهام را چگونه میتوان از وسوسه شیطانی باز شناساند، اما اگر در موردی یقین حاصل شود که الهام خالص و غیر مشوب به تخیلات و وسوسههای شیطانی است، در حجیت آن نزاعی نیست. توضیح این که: قلب و روح از پلیدیهای بدنی و از تاریکیهای جسمانی، پاک و منزه است، و آنچه بر آنها وارد میشود از کشف و شهودات همه با واقع و حقیقت مطابق است. بنابراین همه ربانی است. از این رو گفته شده است که خاطرههای نخستین، همه در حقیقت، ربانی است، جز این که دست بافتهای نفسانی و تصرفات آن، به حریم خاطرههای بی شائبه نخستین راه مییابد و آنها را از راه صحیح منحرف میکند و به دروغ و دغل، دست بافتههای احادیث نفسانی و وسوسههای شیطانی را جای گزین آنها میکند <ref>شرح فصوص الحکم، فصّ نوحی، ص ۵۳۷.</ref>. بنابراین هر چند مدرکات سالک و عارف در مقام عقل و قلب، همه ربانی است و لهو و لغو و باطل و تدلیس در آن راه ندارد، اما وقتی این خواطر به مراتب پایین تر و قوای زیرین راه مییابد همچون رسیدن به قوّه متخیّله، مورد دستبرد واقع میشود، زیرا در مرحلههای متخیّله و خیال و توهم، راه برای شیطان باز است <ref>وحی و نبوّت در قرآن، ص ۹۸ـ ۹۹.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | * تفکیک مقام ثبوت از مقام اثبات، میتواند روزنه ای باشد برای جمع میان مثبتین و منکرین حجّیت الهام، و فرو کاستن این اختلاف تا حدّ یک نزاع لفظی؛ آنان که در حجّیت الهام تشکیک و تردید کرده و یا منکر آن شدهاند نظر به مقام اثبات دارند که الهام را چگونه میتوان از وسوسه شیطانی باز شناساند، اما اگر در موردی یقین حاصل شود که الهام خالص و غیر مشوب به تخیلات و وسوسههای شیطانی است، در حجیت آن نزاعی نیست. توضیح این که: قلب و روح از پلیدیهای بدنی و از تاریکیهای جسمانی، پاک و منزه است، و آنچه بر آنها وارد میشود از کشف و شهودات همه با واقع و حقیقت مطابق است. بنابراین همه ربانی است. از این رو گفته شده است که خاطرههای نخستین، همه در حقیقت، ربانی است، جز این که دست بافتهای نفسانی و تصرفات آن، به حریم خاطرههای بی شائبه نخستین راه مییابد و آنها را از راه صحیح منحرف میکند و به دروغ و دغل، دست بافتههای احادیث نفسانی و وسوسههای شیطانی را جای گزین آنها میکند <ref>شرح فصوص الحکم، فصّ نوحی، ص ۵۳۷.</ref>. بنابراین هر چند مدرکات سالک و عارف در مقام عقل و قلب، همه ربانی است و لهو و لغو و باطل و تدلیس در آن راه ندارد، اما وقتی این خواطر به مراتب پایین تر و قوای زیرین راه مییابد همچون رسیدن به قوّه متخیّله، مورد دستبرد واقع میشود، زیرا در مرحلههای متخیّله و خیال و توهم، راه برای شیطان باز است <ref>وحی و نبوّت در قرآن، ص ۹۸ـ ۹۹.</ref><ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | ||
*از این رو برای تشخیص الهام و تفکیک آن از هواجس نفسانی و وسوسههای شیطانی، نشانهها و معیارهایی ارائه کردهاند: نشانه الهام آن است که همراه با آرامش خاطر و هماهنگ با آموزههای الهی است و آدمیرا به سوی خیر و نیکی فرا میخواند <ref>مجمع البیان، ج۴، ص ۵۰۲؛ المیزان، ج۳، ص ۲۲۱؛ اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریه، ص ۴۳؛ الحدود والحقائق، ص ۱۸۰؛ مرتع الصالحین وزاد السالکین، ص ۲۷۱؛ جامع الأسرار، ص ۴۵۶ـ ۴۵۷.</ref>. و معیار برای تفکیک الهام از وسوسه شیطانی، مطابقت با نبی مرسل و امام معصوم و دستورهای شرع است <ref>جامع الاسرار، ص ۴۵۵؛ اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص ۴۳؛ شرح منازل السائرین، ص ۱۲۴؛ فتح الباری، ج۱۲، ص ۳۸۹؛ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۳ و تلبیس ابلیس، ج۱، ص ۳۱۱.</ref> <ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | * از این رو برای تشخیص الهام و تفکیک آن از هواجس نفسانی و وسوسههای شیطانی، نشانهها و معیارهایی ارائه کردهاند: نشانه الهام آن است که همراه با آرامش خاطر و هماهنگ با آموزههای الهی است و آدمیرا به سوی خیر و نیکی فرا میخواند <ref>مجمع البیان، ج۴، ص ۵۰۲؛ المیزان، ج۳، ص ۲۲۱؛ اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریه، ص ۴۳؛ الحدود والحقائق، ص ۱۸۰؛ مرتع الصالحین وزاد السالکین، ص ۲۷۱؛ جامع الأسرار، ص ۴۵۶ـ ۴۵۷.</ref>. و معیار برای تفکیک الهام از وسوسه شیطانی، مطابقت با نبی مرسل و امام معصوم و دستورهای شرع است <ref>جامع الاسرار، ص ۴۵۵؛ اصطلاحات الصوفیه، ص ۱۵۸؛ الرسالة القشیریة، ص ۴۳؛ شرح منازل السائرین، ص ۱۲۴؛ فتح الباری، ج۱۲، ص ۳۸۹؛ احیاء علوم الدین، ج۳، ص۳۳ و تلبیس ابلیس، ج۱، ص ۳۱۱.</ref> <ref>[http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.]</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == | ||
* [http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.] | * [http://lib.eshia.ir/23021/1/68 دانشنامه کلام اسلام؛ ج۱، ص ۶۸.] | ||
==جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
# [[الهام به امام]]؛ {{ع}} | # [[الهام به امام]]؛ {{ع}} | ||
# [[الهام به پیامبر]]؛{{صل}} | # [[الهام به پیامبر]]؛{{صل}} |