حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
<div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در قرآن]] - [[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در حدیث]] - [[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در معارف و سیره نبوی]]</div> | <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در قرآن]] - [[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در حدیث]] - [[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در معارف و سیره نبوی]]</div> | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
مهمترین حقی که لازم است [[اقلیتها]] از آن برخور دار باشند [[حق امنیت]] است. این [[حق]] در سطوح مختلف لازمه [[زندگی]] [[انسان]] است و فقدان آن چیزی جز [[اضطراب]]، [[جنگ]]، [[خون ریزی]] و سلب [[آرامش]] را به دنبال ندارد. [[پیامبر]] در پیمانی که با [[یهود]] و دیگر ساکنان [[مدینه]] بستند تأکید داشتند که داخل مدینه همه در [[امنیت]] کامل هستند و هیچ کس حق تعرض به کسی را ندارد<ref>ر.ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۱۴۸.</ref>، یعنی میتوان گفت که از دیدگاه پیامبر [[اقلیتهای دینی]] نسبت به دیگران از حق امنیت ویژهای برخوردارند؛ زیرا حتی جنگ با آنان در صورتی که [[تمایل]] به همزیستی با [[مسلمانان]] را داشته باشند [[ممنوع]] است. با این توضیح در قاعدهای کلی میتوان گفت در صورت بروز [[جنگ با کفار]] ابتدا تنها [[دعوت]] آنان به [[اسلام]] لازم است، اگر نپذیرفتند جنگ مجاز است، ولی در مورد اقلیتها در صورت عدم پذیرش دعوت، چنانچه حاضر به [[انعقاد پیمان]] همزیستی باشند جنگ با آنها ممنوع است و در صورتی که [[فرمانده لشکر]] اسلام قراردادی منعقد نکرد و به جنگ دست زد لازم است دیه کشتهشدگان به [[خانواده]] شان پرداخت شود. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[خالد بن ولید]] را با لشکری به [[مقابله با دشمنان]] فرستاد. [[خالد]] به گروهی از [[اهل کتاب]] برخورد کرد و پس از عدم [[پذیرش اسلام]] با آنان جنگید و عدهای را کشت. پیامبر از این امر ناراحت شد و [[دستور]] داد که دیه کشتهها از [[بیت المال]] به خانوادههایشان پرداخت شود<ref>محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۱۶۱؛ سیره ابن کثیر، ج۳، ص۵۹۲.</ref>. | مهمترین حقی که لازم است [[اقلیتها]] از آن برخور دار باشند [[حق امنیت]] است. این [[حق]] در سطوح مختلف لازمه [[زندگی]] [[انسان]] است و فقدان آن چیزی جز [[اضطراب]]، [[جنگ]]، [[خون ریزی]] و سلب [[آرامش]] را به دنبال ندارد. [[پیامبر]] در پیمانی که با [[یهود]] و دیگر ساکنان [[مدینه]] بستند تأکید داشتند که داخل مدینه همه در [[امنیت]] کامل هستند و هیچ کس حق تعرض به کسی را ندارد<ref>ر. ک: ابن هشام، السیرة النبویة، ج۲، ص۱۴۸.</ref>، یعنی میتوان گفت که از دیدگاه پیامبر [[اقلیتهای دینی]] نسبت به دیگران از حق امنیت ویژهای برخوردارند؛ زیرا حتی جنگ با آنان در صورتی که [[تمایل]] به همزیستی با [[مسلمانان]] را داشته باشند [[ممنوع]] است. با این توضیح در قاعدهای کلی میتوان گفت در صورت بروز [[جنگ با کفار]] ابتدا تنها [[دعوت]] آنان به [[اسلام]] لازم است، اگر نپذیرفتند جنگ مجاز است، ولی در مورد اقلیتها در صورت عدم پذیرش دعوت، چنانچه حاضر به [[انعقاد پیمان]] همزیستی باشند جنگ با آنها ممنوع است و در صورتی که [[فرمانده لشکر]] اسلام قراردادی منعقد نکرد و به جنگ دست زد لازم است دیه کشتهشدگان به [[خانواده]] شان پرداخت شود. [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[خالد بن ولید]] را با لشکری به [[مقابله با دشمنان]] فرستاد. [[خالد]] به گروهی از [[اهل کتاب]] برخورد کرد و پس از عدم [[پذیرش اسلام]] با آنان جنگید و عدهای را کشت. پیامبر از این امر ناراحت شد و [[دستور]] داد که دیه کشتهها از [[بیت المال]] به خانوادههایشان پرداخت شود<ref>محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۹، ص۱۶۱؛ سیره ابن کثیر، ج۳، ص۵۹۲.</ref>. | ||
نکته دیگر این که هیچ [[مسلمانی]] حق تعرض به [[مال]]، [[جان]] یا [[ناموس]] اقلیتها را ندارد و در صورت تعرض [[مجازات]] میشود؛ زیرا امنیت آنان بر عهده [[حکومت اسلامی]] است و این [[پیمان]] [[امنیتی]] از سوی [[حکومت]] قابل نقض نیست. به همین دلیل [[فقها]] بر اساس [[روایات]] معتقدند [[قرارداد]] همزیستی با اهل کتاب، از طرف آنان با نقض آن یا رفتن به [[کشور]] دیگری قابل نقض است، ولی از سوی [[حکومت]] قابل نقض نیست. این [[حکم]] در مورد اقلیتهایی است که به طور دایم در [[کشور اسلامی]] حضور دارند. | نکته دیگر این که هیچ [[مسلمانی]] حق تعرض به [[مال]]، [[جان]] یا [[ناموس]] اقلیتها را ندارد و در صورت تعرض [[مجازات]] میشود؛ زیرا امنیت آنان بر عهده [[حکومت اسلامی]] است و این [[پیمان]] [[امنیتی]] از سوی [[حکومت]] قابل نقض نیست. به همین دلیل [[فقها]] بر اساس [[روایات]] معتقدند [[قرارداد]] همزیستی با اهل کتاب، از طرف آنان با نقض آن یا رفتن به [[کشور]] دیگری قابل نقض است، ولی از سوی [[حکومت]] قابل نقض نیست. این [[حکم]] در مورد اقلیتهایی است که به طور دایم در [[کشور اسلامی]] حضور دارند. | ||
شایان ذکر است که از دیدگاه [[پیامبر اکرم]]، افرادی نیز که به طور موقت به کشور اسلامی [[پناه]] آوردهاند، گرچه یک فرد معمولی و [[شهروند]] عادی به آنان پناه داده باشد، هیچ کس [[حق]] [[نقض پیمان]] و پناه آنها را ندارد حتی [[حاکم اسلامی]]. فراتر این که پناهدهنده نیز پس از آنکه فرد به [[امید]] [[صداقت]] وی به او پناه آورد نمیتواند پناه خود را صوری خوانده او را بکشد، بلکه باید با [[امنیت]] کامل وی را به مأمن و کشور خویش بازگرداند، همچنان که [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]] این جمله [[پیامبر]] {{متن حدیث|يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ}} فرمودهاند: | شایان ذکر است که از دیدگاه [[پیامبر اکرم]]، افرادی نیز که به طور موقت به کشور اسلامی [[پناه]] آوردهاند، گرچه یک فرد معمولی و [[شهروند]] عادی به آنان پناه داده باشد، هیچ کس [[حق]] [[نقض پیمان]] و پناه آنها را ندارد حتی [[حاکم اسلامی]]. فراتر این که پناهدهنده نیز پس از آنکه فرد به [[امید]] [[صداقت]] وی به او پناه آورد نمیتواند پناه خود را صوری خوانده او را بکشد، بلکه باید با [[امنیت]] کامل وی را به مأمن و کشور خویش بازگرداند، همچنان که [[امام صادق]] {{ع}} در [[تفسیر]] این جمله [[پیامبر]] {{متن حدیث|يَسْعَى بِذِمَّتِهِمْ أَدْنَاهُمْ}} فرمودهاند: | ||
اگر لشکری از [[مسلمانان]] گروهی از [[کفار]] را محاصره کردند، مردی از کفار گفت [[امان]] دهید تا [[فرمانده]] شما را [[ملاقات]] کنم و با او [[مناظره]] کنم، سپس یکی از افراد عادی وی را پناه داد، حتی بر بزرگان [[مسلمان]] [[حفظ]] امان او [[واجب]] است و نمیتوانند متعرض او گردند<ref>محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۹ (باب ۲۰، ابواب الجهاد، حدیث ۲).</ref>. | اگر لشکری از [[مسلمانان]] گروهی از [[کفار]] را محاصره کردند، مردی از کفار گفت [[امان]] دهید تا [[فرمانده]] شما را [[ملاقات]] کنم و با او [[مناظره]] کنم، سپس یکی از افراد عادی وی را پناه داد، حتی بر بزرگان [[مسلمان]] [[حفظ]] امان او [[واجب]] است و نمیتوانند متعرض او گردند<ref>محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۴۹ (باب ۲۰، ابواب الجهاد، حدیث ۲).</ref>. | ||
برای نمونه [[ابوالعاص]] داماد پیامبر که [[مشرک]] بود به [[مدینه]] آمد و به همسرش [[زینب]] پناه برد و زینب قبل از این که ماجرا را به پیامبر اطلاع دهد بین مسلمانان با صدای بلند گفت که ابوالعاص در پناه من است. پیامبر به مسلمانان فرمودند: به خدایی که [[جان]] [[محمد]] در دست اوست اطلاعی از ماجرا نداشتم تا الآن که هر آنچه شما شنیدید من هم شنیدم به [[درستی]] که کمترینِ مسلمانان میتواند کسی را در پناه خود قرار دهد<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۷۱.</ref>. | برای نمونه [[ابوالعاص]] داماد پیامبر که [[مشرک]] بود به [[مدینه]] آمد و به همسرش [[زینب]] پناه برد و زینب قبل از این که ماجرا را به پیامبر اطلاع دهد بین مسلمانان با صدای بلند گفت که ابوالعاص در پناه من است. پیامبر به مسلمانان فرمودند: به خدایی که [[جان]] [[محمد]] در دست اوست اطلاعی از ماجرا نداشتم تا الآن که هر آنچه شما شنیدید من هم شنیدم به [[درستی]] که کمترینِ مسلمانان میتواند کسی را در پناه خود قرار دهد<ref>طبری، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۷۱.</ref>. | ||
از [[حضرت امیر]]{{ع}} نیز نقل شده است که درباره علت وضع [[جزیه]] یا [[مالیات]] [[اقلیتها]] فرمودند: «تا [[اموال]] آنان همچون اموال ما و [[خون]] آنان همچون [[خون]] ما در [[امان]] [[حکومت]] باشد»<ref>عبدالله بن یوسف زیلعی، نصب الرایة، ج۳، ص۳۸۱.</ref>. | از [[حضرت امیر]] {{ع}} نیز نقل شده است که درباره علت وضع [[جزیه]] یا [[مالیات]] [[اقلیتها]] فرمودند: «تا [[اموال]] آنان همچون اموال ما و [[خون]] آنان همچون [[خون]] ما در [[امان]] [[حکومت]] باشد»<ref>عبدالله بن یوسف زیلعی، نصب الرایة، ج۳، ص۳۸۱.</ref>. | ||
به طور کلی تعرض به فردی که در [[پناه]] و [[امنیت]] [[حکومت اسلامی]] یا یکی از [[مسلمانان]] به طور موقت یا دایم قرار میگیرد [[ممنوع]] است و به فرموده [[امیرالمؤمنین]]: «هر کس [[جان]] فردی را در امان خویش قرار داد و سپس [[عهد]] خود را نقض کرد (او را کشت) من از [[قاتل]] بیزارم گرچه مقتول نیز در [[آتش]] باشد»<ref>{{متن حدیث|مَنِ ائْتَمَنَ رَجُلًا عَلَى دَمِهِ ثُمَّ خَاسَ بِهِ فَأَنَا مِنَ الْقَاتِلِ بَرِيءٌ وَ إِنْ كَانَ الْمَقْتُولُ فِي النَّارِ}}؛ محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، حدیث ۶.</ref>.<ref>[[روح الله شریعتی|شریعتی، روح الله]]، [[حقوق اقلیتها در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «حقوق اقلیتها در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۵۲۲.</ref> | به طور کلی تعرض به فردی که در [[پناه]] و [[امنیت]] [[حکومت اسلامی]] یا یکی از [[مسلمانان]] به طور موقت یا دایم قرار میگیرد [[ممنوع]] است و به فرموده [[امیرالمؤمنین]]: «هر کس [[جان]] فردی را در امان خویش قرار داد و سپس [[عهد]] خود را نقض کرد (او را کشت) من از [[قاتل]] بیزارم گرچه مقتول نیز در [[آتش]] باشد»<ref>{{متن حدیث|مَنِ ائْتَمَنَ رَجُلًا عَلَى دَمِهِ ثُمَّ خَاسَ بِهِ فَأَنَا مِنَ الْقَاتِلِ بَرِيءٌ وَ إِنْ كَانَ الْمَقْتُولُ فِي النَّارِ}}؛ محمد بن حسن عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، حدیث ۶.</ref>.<ref>[[روح الله شریعتی|شریعتی، روح الله]]، [[حقوق اقلیتها در حکومت نبوی (مقاله)|مقاله «حقوق اقلیتها در حکومت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۵۲۲.</ref> | ||
==پرسش مستقیم== | == پرسش مستقیم == | ||
[[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی چیست؟ (پرسش)]] | [[حقوق امنیتی اقلیتهای مذهبی در حکومت اسلامی چیست؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} |