پرش به محتوا

حقوق همسر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حقوق همسر در قرآن]] - [[حقوق همسر در حدیث]] - [[حقوق همسر در تاریخ اسلامی]] - [[حقوق همسر در کلام اسلامی]] - [[حقوق همسر در جامعه‌شناسی اسلامی]]| پرسش مرتبط  = حقوق همسر (پرسش)}}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[حقوق همسر در قرآن]] - [[حقوق همسر در حدیث]] - [[حقوق همسر در تاریخ اسلامی]] - [[حقوق همسر در کلام اسلامی]] - [[حقوق همسر در جامعه‌شناسی اسلامی]]| پرسش مرتبط  = حقوق همسر (پرسش)}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[زن]] و شوهر [[حقوق]] و تکالیفی دارند که [[شناخت]] آن حقوق و [[تکالیف]] و [[پایبندی]] به آنها [[بهترین]] تکیه‌گاه [[روابط]] [[نیکو]] میان آنان است. برخی از این حقوق و تکالیف [[ثابت]] و همیشگی است و برخی متغیر و متحول است که می‌توان از آنها به حقوق و تکالیف [[انسانی]] و [[شرعی]]، و حقوق و تکالیف عرفی و [[اجتماعی]] تعبیر کرد. از گروه نخست است [[احترام]] و [[تکریم]] متقابل، تأمین متقابل نیاز جنسی، و...؛ و گروه دوم شامل اموری است که به اقتضای [[زمان]] و شرایط اجتماعی پدید می‌آید و مغایرتی با [[حقوق انسانی]] و شرعی ندارد و از امور معروف شمرده می‌شود. در این میان حقوق و تکالیف ویژه‌ای نیز وجود دارد که تابع [[نقش زن]] و مرد در [[خانواده]] و اداره آن است. در [[قرآن کریم]] [[مسئولیت]] اداره خانواده از نظر [[اقتصادی]] بر عهده مرد است و از نظر [[فرهنگی]] مسئولیت مشترک است. ازاین‌رو فرموده است: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>.
[[زن]] و شوهر [[حقوق]] و تکالیفی دارند که [[شناخت]] آن حقوق و [[تکالیف]] و [[پایبندی]] به آنها [[بهترین]] تکیه‌گاه [[روابط]] [[نیکو]] میان آنان است. برخی از این حقوق و تکالیف [[ثابت]] و همیشگی است و برخی متغیر و متحول است که می‌توان از آنها به حقوق و تکالیف [[انسانی]] و [[شرعی]]، و حقوق و تکالیف عرفی و [[اجتماعی]] تعبیر کرد. از گروه نخست است [[احترام]] و [[تکریم]] متقابل، تأمین متقابل نیاز جنسی، و... ؛ و گروه دوم شامل اموری است که به اقتضای [[زمان]] و شرایط اجتماعی پدید می‌آید و مغایرتی با [[حقوق انسانی]] و شرعی ندارد و از امور معروف شمرده می‌شود. در این میان حقوق و تکالیف ویژه‌ای نیز وجود دارد که تابع [[نقش زن]] و مرد در [[خانواده]] و اداره آن است. در [[قرآن کریم]] [[مسئولیت]] اداره خانواده از نظر [[اقتصادی]] بر عهده مرد است و از نظر [[فرهنگی]] مسئولیت مشترک است. ازاین‌رو فرموده است: {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از دارایی‌های خویش می‌بخشند» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref>.


{{متن قرآن|قَوَّامُونَ}} جمع “قوّام” است که “قوّام” صیغه [[مبالغه]] “قائم” است به معنای به‌پاخاسته. راغب اصفهانی یادآور شده است که کاربرد [[قیام]] در قرآن کریم چندگونه است که در [[آیه]] مذکور قیام به معنای به‌پا خاستن اختیاری است<ref>المفردات، ص۴۱۶.</ref>. و به نظر ابن منظور قیام در اینجا به معنای محافظت و [[اصلاح امور]] است<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. و نیز گفته‌اند که {{عربی|قام علی أهله}} یعنی متولی کارهایشان شد و برای تأمین هزینه‌های آنان [[اقدام]] کرد، و قوام کسی است که برای برپایی امور و انجام دادن [[کارها]] به‌پاخاسته است<ref>ابراهیم أنیس، عبدالحلیم منتصر، عطیة الصوالحی، محمد خلف الله احمد، المعجم الوسیط، الطبعة الثانیة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۲، ص۷۶۸.</ref>. همچنین آورده‌اند که {{عربی|قام علیه}} یعنی {{عربی|خرج علیه و راقبه}} بر او بیرون شد و از او [[مراقبت]] کرد<ref>سعید الخوری الشرتونی، اقرب الموارد، افست مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۲، ص۱۰۵۳.</ref>. و {{عربی|قام أهله}} یعنی {{عربی|قام بشأنهم و اعتنی به}} برای انجام دادن شئونات آنان و امور آنان به‌پا خاست<ref>لویس معلوف الیسوعی، المنجد، الطبعة الحادیة و العشرون، دارالشرق، بیروت، ۱۹۷۳ م. ص۶۶۴.</ref>. {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ}} بدین معناست که مردان برپاکنندگان امور [[زنان]] و خدمتگزاران آنان و پاسدار [[حقوق]] ایشان و تدارک‌کنندگان شئونات آنان هستند<ref>نک: السید محمدحسین فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، الطبعة الثانیة، دارالملاک، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۷، ص۲۲۹-۲۳۷.</ref>؛ و از این بیان استفاده نمی‌شود که مردان [[قیم]] زنان هستند و رابطه مردان با زنان رابطه سلطه‌مندانه و [[اداره امور]] محجوران است؛ و با توجه به [[سیاق آیه]] می‌توان گفت [[قرآن کریم]] مردان را سرپرستان امور [[خانواده]] از موضع [[خدمتگزاری]] و [[پاسداری]] و تدارک‌کنندگی معرفی کرده است، نه از موضع [[سلطه‌گری]] و [[استبدادورزی]] و [[خودکامگی]]. دکتر [[محمد]] البهی دراین‌باره می‌نویسد: “یعنی در [[روابط]] [[زناشویی]]، مرد به مثابه تکیه‌گاه [[زن]] است؛ زیرا مردان و زنان در برخی امور مانند ساختمان [[جسمانی]] و نیروی مواجهه با سختی‌های [[زندگی]] و گاه [[جنگ]] و [[نبرد]]، با یکدیگر متفاوت‌اند. [[شک]] نیست که مردان به‌طور طبیعی - از [[جهت]] شکل ساختمان بدنی و روبه‌رویی با [[مشکلات]] متعدد در میدان نبرد زندگی، در دفع [[تجاوز به حقوق]] زنان - بیش از زنان صلاحیت دارند. به دنبال عبارت فوق: [{{متن قرآن|بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ}}] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}} و هم به واسطه آن‌که مردان از [[مال]] خود باید به زنان [[نفقه]] دهند. یعنی آن‌چه در باب مرد و زن و امتیاز جسمانی و طبیعی یکی بر دیگری گفتیم، فقط از آن جهت نیست که مرد باید به عنوان [[حافظ]] و نگاهبان و تکیه‌گاه زن محسوب شود، بلکه به عامل دیگری که همان [[کفالت]] [[زندگی]] [[زناشویی]] و گذران مادی این زندگی است نیز [[ارتباط]] تام دارد. این عامل، فقط از مردان می‌خواهد که متکفل این [[مسئولیت]] شوند، زیرا از این [[جهت]]، صلاحیت بیش‌تری از [[زنان]] دارند و مسائل و [[مشکلات]] زنان از قبیل حاملگی و شیر دادن [[کودک]] و پرورش [[فرزندان]] و امور دیگر از قبیل حیض... در آنان [[راه]] ندارد. خلاصه [[آیه شریفه]] فوق که می‌فرماید {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}} چنین است که مردان در زندگی مشترک از طرف [[خداوند]] [[مکلف]] شده‌اند که مسئولیت این زندگی مشترک را - از جمله نگاهداری [[زن]] - برعهده گیرند. این [[تکلیف]] از آن جهت بر آنان نهاده شده که اولاً از جهت [[جسمانی]] با زن فرق دارند و ثانیاً خصائص طبیعی زنان مانند آن‌چه مربوط به زناشویی از قبیل آبستنی و شیر دادن و دوران قاعدگی است، بر آنها مترتّب نیست و در عوض [[قدرت]] بیش‌تری در مواجهه با مشکلات و فراهم آوردن ملزومات و تسهیلات زندگی مشترک در آنان نهاده شده است تا به این کار [[قیام]] کنند.
{{متن قرآن|قَوَّامُونَ}} جمع “قوّام” است که “قوّام” صیغه [[مبالغه]] “قائم” است به معنای به‌پاخاسته. راغب اصفهانی یادآور شده است که کاربرد [[قیام]] در قرآن کریم چندگونه است که در [[آیه]] مذکور قیام به معنای به‌پا خاستن اختیاری است<ref>المفردات، ص۴۱۶.</ref>. و به نظر ابن منظور قیام در اینجا به معنای محافظت و [[اصلاح امور]] است<ref>لسان العرب، ج۱۱، ص۳۵۵.</ref>. و نیز گفته‌اند که {{عربی|قام علی أهله}} یعنی متولی کارهایشان شد و برای تأمین هزینه‌های آنان [[اقدام]] کرد، و قوام کسی است که برای برپایی امور و انجام دادن [[کارها]] به‌پاخاسته است<ref>ابراهیم أنیس، عبدالحلیم منتصر، عطیة الصوالحی، محمد خلف الله احمد، المعجم الوسیط، الطبعة الثانیة، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۲، ص۷۶۸.</ref>. همچنین آورده‌اند که {{عربی|قام علیه}} یعنی {{عربی|خرج علیه و راقبه}} بر او بیرون شد و از او [[مراقبت]] کرد<ref>سعید الخوری الشرتونی، اقرب الموارد، افست مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۳ ق. ج۲، ص۱۰۵۳.</ref>. و {{عربی|قام أهله}} یعنی {{عربی|قام بشأنهم و اعتنی به}} برای انجام دادن شئونات آنان و امور آنان به‌پا خاست<ref>لویس معلوف الیسوعی، المنجد، الطبعة الحادیة و العشرون، دارالشرق، بیروت، ۱۹۷۳ م. ص۶۶۴.</ref>. {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ}} بدین معناست که مردان برپاکنندگان امور [[زنان]] و خدمتگزاران آنان و پاسدار [[حقوق]] ایشان و تدارک‌کنندگان شئونات آنان هستند<ref>نک: السید محمدحسین فضل الله، تفسیر من وحی القرآن، الطبعة الثانیة، دارالملاک، بیروت، ۱۴۱۹ ق. ج۷، ص۲۲۹-۲۳۷.</ref>؛ و از این بیان استفاده نمی‌شود که مردان [[قیم]] زنان هستند و رابطه مردان با زنان رابطه سلطه‌مندانه و [[اداره امور]] محجوران است؛ و با توجه به [[سیاق آیه]] می‌توان گفت [[قرآن کریم]] مردان را سرپرستان امور [[خانواده]] از موضع [[خدمتگزاری]] و [[پاسداری]] و تدارک‌کنندگی معرفی کرده است، نه از موضع [[سلطه‌گری]] و [[استبدادورزی]] و [[خودکامگی]]. دکتر [[محمد]] البهی دراین‌باره می‌نویسد: “یعنی در [[روابط]] [[زناشویی]]، مرد به مثابه تکیه‌گاه [[زن]] است؛ زیرا مردان و زنان در برخی امور مانند ساختمان [[جسمانی]] و نیروی مواجهه با سختی‌های [[زندگی]] و گاه [[جنگ]] و [[نبرد]]، با یکدیگر متفاوت‌اند. [[شک]] نیست که مردان به‌طور طبیعی - از [[جهت]] شکل ساختمان بدنی و روبه‌رویی با [[مشکلات]] متعدد در میدان نبرد زندگی، در دفع [[تجاوز به حقوق]] زنان - بیش از زنان صلاحیت دارند. به دنبال عبارت فوق: [{{متن قرآن|بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ}}] می‌فرماید: {{متن قرآن|وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}} و هم به واسطه آن‌که مردان از [[مال]] خود باید به زنان [[نفقه]] دهند. یعنی آن‌چه در باب مرد و زن و امتیاز جسمانی و طبیعی یکی بر دیگری گفتیم، فقط از آن جهت نیست که مرد باید به عنوان [[حافظ]] و نگاهبان و تکیه‌گاه زن محسوب شود، بلکه به عامل دیگری که همان [[کفالت]] [[زندگی]] [[زناشویی]] و گذران مادی این زندگی است نیز [[ارتباط]] تام دارد. این عامل، فقط از مردان می‌خواهد که متکفل این [[مسئولیت]] شوند، زیرا از این [[جهت]]، صلاحیت بیش‌تری از [[زنان]] دارند و مسائل و [[مشکلات]] زنان از قبیل حاملگی و شیر دادن [[کودک]] و پرورش [[فرزندان]] و امور دیگر از قبیل حیض... در آنان [[راه]] ندارد. خلاصه [[آیه شریفه]] فوق که می‌فرماید {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوَالِهِمْ}} چنین است که مردان در زندگی مشترک از طرف [[خداوند]] [[مکلف]] شده‌اند که مسئولیت این زندگی مشترک را - از جمله نگاهداری [[زن]] - برعهده گیرند. این [[تکلیف]] از آن جهت بر آنان نهاده شده که اولاً از جهت [[جسمانی]] با زن فرق دارند و ثانیاً خصائص طبیعی زنان مانند آن‌چه مربوط به زناشویی از قبیل آبستنی و شیر دادن و دوران قاعدگی است، بر آنها مترتّب نیست و در عوض [[قدرت]] بیش‌تری در مواجهه با مشکلات و فراهم آوردن ملزومات و تسهیلات زندگی مشترک در آنان نهاده شده است تا به این کار [[قیام]] کنند.
خط ۲۶: خط ۲۶:


تأمین درست و خوب و مناسب زندگی بر عهده مردان است؛ و این از جمله [[حقوق خانواده]] بر ایشان است که بدین سبب نیز هیچ منتی بر [[خانواده]] ندارند. البته گذشته از [[حقوق]] مادی، خانواده را [[حقوقی]] غیر مادی است که مردان متکفل آنند؛ و در مقابل این [[تکالیف]] که بر عهده مردان است، آنان را حقوقی است که بدون رعایت آنها خانواده سامان حقوقی نمی‌یابد.
تأمین درست و خوب و مناسب زندگی بر عهده مردان است؛ و این از جمله [[حقوق خانواده]] بر ایشان است که بدین سبب نیز هیچ منتی بر [[خانواده]] ندارند. البته گذشته از [[حقوق]] مادی، خانواده را [[حقوقی]] غیر مادی است که مردان متکفل آنند؛ و در مقابل این [[تکالیف]] که بر عهده مردان است، آنان را حقوقی است که بدون رعایت آنها خانواده سامان حقوقی نمی‌یابد.
پاسداشت این حقوق است که زمینه مناسب [[روابط]] زندگی مشترک را فراهم می‌کند. در آموزه‌های [[نبوی]] از [[حقوق زن]] بر شوهر، تأمین‌های مادی و غیر مادی، و [[لطافت]] [[رفتاری]] با همسر است، چنان‌که حضرتش فرموده است: {{متن حدیث|حَقُّ الْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا قَالَ يَسُدُّ جَوْعَتَهَا وَ يَسْتُرُ عَوْرَتَهَا وَ لَا يُقَبِّحُ‏ لَهَا وَجْهاً...}}<ref>«[[حق]] زن بر شوهر این است که از نظر [[خوراک]] و [[پوشاک]] او را تأمین کند و برای وی چهره [[درهم]] نکشد.».. عدة الداعی، ص۹۱؛ [[بحارالانوار]]، ج۱۰۳، ص۲۵۴. از قول [[امام صادق]]{{ع}}: [[الکافی]]، ج۵، ص۵۱۱؛ [[تهذیب]] الاحکام، ج۷، ص۴۵۷؛ [[یحیی بن سعید]] الحلی، الجامع للشرایع، الطبعة الاولی، مؤسسة [[سید الشهداء]]، [[قم]]، ۱۴۰۵ ق. ص۴۸۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۲۶؛ [[کشف]] اللثام، ج۲، ص۱۰۸؛ ج۷، ص۵۶۳؛ الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۵۸۸، ج۲۵، ص۱۲۱. بزرگان [[محدثان]] [[اهل سنت]] آورده‌اند که مردی از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} پرسید: [[حق]] [[زن]] بر شوهر چیست؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|أن یطعمها إذا طعم، و یکسوها إذا اکتسی، و لا یضرب الوجه، و لا یقبح، و لا یهجر إلا فی البیت}} این است که از نظر [[خوراک]] و [[پوشاک]] او را تأمین کند و بر چهره او دست نگشاید و برای او چهره [[درهم]] نکشد و از او جز در [[خانه]] دوری نگزیند. [[سنن]] ابن ماجة، ج۱، ص۵۹۳-۵۹۴؛ کتاب العیال، ج۲، ص۶۷۴؛ صحیح [[ابن حبان]]، ج۹، ص۴۸۲؛ المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۴۲۵؛ مستدرک الحاکم، ج۲، ص۱۸۸؛ السنن الکبری، ج۷، ص۲۹۵؛ أبو الفرج [[عبد]] الرحمن بن [[علی]] [[ابن الجوزی]]، زاد المسیر فی [[علم]] التفسیر، تحقیق [[محمد بن عبدالرحمن]] [[عبدالله]]، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ج۱، ص۲۳۳؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۷۸؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۳۷۰.</ref>.
پاسداشت این حقوق است که زمینه مناسب [[روابط]] زندگی مشترک را فراهم می‌کند. در آموزه‌های [[نبوی]] از [[حقوق زن]] بر شوهر، تأمین‌های مادی و غیر مادی، و [[لطافت]] [[رفتاری]] با همسر است، چنان‌که حضرتش فرموده است: {{متن حدیث|حَقُّ الْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا قَالَ يَسُدُّ جَوْعَتَهَا وَ يَسْتُرُ عَوْرَتَهَا وَ لَا يُقَبِّحُ‏ لَهَا وَجْهاً...}}<ref>«[[حق]] زن بر شوهر این است که از نظر [[خوراک]] و [[پوشاک]] او را تأمین کند و برای وی چهره [[درهم]] نکشد.».. عدة الداعی، ص۹۱؛ [[بحارالانوار]]، ج۱۰۳، ص۲۵۴. از قول [[امام صادق]] {{ع}}: [[الکافی]]، ج۵، ص۵۱۱؛ [[تهذیب]] الاحکام، ج۷، ص۴۵۷؛ [[یحیی بن سعید]] الحلی، الجامع للشرایع، الطبعة الاولی، مؤسسة [[سید الشهداء]]، [[قم]]، ۱۴۰۵ ق. ص۴۸۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۵، ص۲۲۶؛ [[کشف]] اللثام، ج۲، ص۱۰۸؛ ج۷، ص۵۶۳؛ الحدائق الناضرة، ج۲۴، ص۵۸۸، ج۲۵، ص۱۲۱. بزرگان [[محدثان]] [[اهل سنت]] آورده‌اند که مردی از [[پیامبر اکرم]] {{صل}} پرسید: [[حق]] [[زن]] بر شوهر چیست؟ [[حضرت]] فرمود: {{متن حدیث|أن یطعمها إذا طعم، و یکسوها إذا اکتسی، و لا یضرب الوجه، و لا یقبح، و لا یهجر إلا فی البیت}} این است که از نظر [[خوراک]] و [[پوشاک]] او را تأمین کند و بر چهره او دست نگشاید و برای او چهره [[درهم]] نکشد و از او جز در [[خانه]] دوری نگزیند. [[سنن]] ابن ماجة، ج۱، ص۵۹۳-۵۹۴؛ کتاب العیال، ج۲، ص۶۷۴؛ صحیح [[ابن حبان]]، ج۹، ص۴۸۲؛ المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۴۲۵؛ مستدرک الحاکم، ج۲، ص۱۸۸؛ السنن الکبری، ج۷، ص۲۹۵؛ أبو الفرج [[عبد]] الرحمن بن [[علی]] [[ابن الجوزی]]، زاد المسیر فی [[علم]] التفسیر، تحقیق [[محمد بن عبدالرحمن]] [[عبدالله]]، دارالفکر، بیروت، ۱۴۰۷ ق. ج۱، ص۲۳۳؛ الجامع الصغیر، ج۱، ص۵۷۸؛ کنز العمال، ج۱۶، ص۳۷۰.</ref>.


در [[رساله حقوق]] [[امام سجاد]]{{ع}} در این‌باره آمده است: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ الزَّوْجَةِ فَأَنْ‏ تَعْلَمَ‏ أَنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا لَكَ سَكَناً وَ أُنْساً فَتَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ فَتُكْرِمَهَا وَ تَرْفُقَ بِهَا... فَإِنَّ لَهَا عَلَيْكَ أَنْ تَرْحَمَهَا... وَ تُطْعِمَهَا وَ تَكْسُوَهَا وَ إِذَا جَهِلَتْ عَفَوْتَ عَنْهَا}}<ref>«اما حق زن بر تو [شوهر] این است که بدانی خدای عز و جل او را مایه آرامش و همدمی تو قرار داده است، و بدانی که همسری او برایت نعمتی الهی است و بر تو واجب است که او را گرامی داری و احترام نمایی و با او با ملایمت و سازگاری رفتار کنی... و بر توست که با وی با مهربانی سلوک نمایی و از نظر خوراک و پوشاک تأمینش کنی و اگر جهالتی کرد از او درگذری». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۲۱؛ الخصال، ج۲، ص۵۶۷؛ مکارم الاخلاق، ص۴۲۰-۴۲۱؛ الجامع للشرایع، ص۶۸۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۱۳۴.</ref>.
در [[رساله حقوق]] [[امام سجاد]] {{ع}} در این‌باره آمده است: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ الزَّوْجَةِ فَأَنْ‏ تَعْلَمَ‏ أَنَ‏ اللَّهَ‏ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا لَكَ سَكَناً وَ أُنْساً فَتَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْكَ فَتُكْرِمَهَا وَ تَرْفُقَ بِهَا... فَإِنَّ لَهَا عَلَيْكَ أَنْ تَرْحَمَهَا... وَ تُطْعِمَهَا وَ تَكْسُوَهَا وَ إِذَا جَهِلَتْ عَفَوْتَ عَنْهَا}}<ref>«اما حق زن بر تو [شوهر] این است که بدانی خدای عز و جل او را مایه آرامش و همدمی تو قرار داده است، و بدانی که همسری او برایت نعمتی الهی است و بر تو واجب است که او را گرامی داری و احترام نمایی و با او با ملایمت و سازگاری رفتار کنی... و بر توست که با وی با مهربانی سلوک نمایی و از نظر خوراک و پوشاک تأمینش کنی و اگر جهالتی کرد از او درگذری». کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۲۱؛ الخصال، ج۲، ص۵۶۷؛ مکارم الاخلاق، ص۴۲۰-۴۲۱؛ الجامع للشرایع، ص۶۸۹؛ وسائل الشیعة، ج۱۱، ص۱۳۴.</ref>.


[[ابن شعبه حرانی]]<ref>ابومحمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی از عالمان برجسته و گرانقدر شیعه در قرن چهارم هجری معاصر شیخ صدوق (در گذشته به سال ۳۸۱ هجری) است، ولی از تاریخ تولد و وفاتش اطلاعی در دست نیست. وی از محدثان بلندپایه و فقیهان گرانمایه بوده است؛ و میزان دانش و تبحر او از تألیف گرانقدرش، کتاب “تحف العقول” هویداست. هرچند روایات این اثر مرسل (رها شده از سند و مستقیم نقل‌شده از معصوم) است اما پیوسته مورد اعتماد و استفاده عالمان و محدثان بوده است، و علامه مجلسی یادآور شده است که این تألیف دلالت بر رفعت شأن مؤلفش دارد و بیش‌ترش در مواعظ و اصول معلومه‌ای است که نیاز به سند ندارد. ر.ک: المیرزا عبد الله افندی الاصبهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق السید احمد الحسینی، الطبعة الاولی، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۱ ق. ج۱، ص۲۴۴-۲۴۶؛ محمد باقر الخوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، الطبعة الاولی، الدار الاسلامیة، بیروت، ۱۴۱۱ ق. ج۲، ص۲۸۲-۲۸۳؛ أعیان الشیعة، ج۵، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> این بند از [[حقوق]] را چنین [[روایت]] کرده است: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ‏ رَعِيَّتِكَ‏ بِمِلْكِ‏ النِّكَاحِ‏ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَهَا سَكَناً وَ مُسْتَرَاحاً وَ أُنْساً وَ وَاقِيَةً وَ كَذَلِكَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْكُمَا يَجِبُ أَنْ يَحْمَدَ اللَّهَ عَلَى صَاحِبِهِ وَ يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنْهُ عَلَيْهِ وَ وَجَبَ أَنْ يُحْسِنَ صُحْبَةَ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ يُكْرِمَهَا وَ يَرْفَقَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ حَقُّكَ عَلَيْهَا أَغْلَظَ وَ طَاعَتُكَ بِهَا أَلْزَمَ فِيمَا أَحْبَبْتَ وَ كَرِهْتَ مَا لَمْ تَكُنْ مَعْصِيَةً فَإِنَّ لَهَا حَقَّ الرَّحْمَةِ وَ الْمُؤَانَسَةِ وَ مَوْضِعُ السُّكُونِ إِلَيْهَا قَضَاءُ اللَّذَّةِ الَّتِي لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ ذَلِكَ عَظِيمٌ}}<ref>تحف العقول، ص۱۸۸؛ أبومحمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، رهاورد خرد (تحف العقول)، ترجمه پرویز اتابکی، چاپ اول، نشر و پژوهش فرزان‌روز، ۱۳۷۶ ش. ص۲۶۵.</ref>.
[[ابن شعبه حرانی]]<ref>ابومحمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی از عالمان برجسته و گرانقدر شیعه در قرن چهارم هجری معاصر شیخ صدوق (در گذشته به سال ۳۸۱ هجری) است، ولی از تاریخ تولد و وفاتش اطلاعی در دست نیست. وی از محدثان بلندپایه و فقیهان گرانمایه بوده است؛ و میزان دانش و تبحر او از تألیف گرانقدرش، کتاب “تحف العقول” هویداست. هرچند روایات این اثر مرسل (رها شده از سند و مستقیم نقل‌شده از معصوم) است اما پیوسته مورد اعتماد و استفاده عالمان و محدثان بوده است، و علامه مجلسی یادآور شده است که این تألیف دلالت بر رفعت شأن مؤلفش دارد و بیش‌ترش در مواعظ و اصول معلومه‌ای است که نیاز به سند ندارد. ر. ک: المیرزا عبد الله افندی الاصبهانی، ریاض العلماء و حیاض الفضلاء، تحقیق السید احمد الحسینی، الطبعة الاولی، مکتبة المرعشی النجفی، قم، ۱۴۰۱ ق. ج۱، ص۲۴۴-۲۴۶؛ محمد باقر الخوانساری، روضات الجنات فی احوال العلماء و السادات، الطبعة الاولی، الدار الاسلامیة، بیروت، ۱۴۱۱ ق. ج۲، ص۲۸۲-۲۸۳؛ أعیان الشیعة، ج۵، ص۱۸۵-۱۸۶.</ref> این بند از [[حقوق]] را چنین [[روایت]] کرده است: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ‏ رَعِيَّتِكَ‏ بِمِلْكِ‏ النِّكَاحِ‏ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ جَعَلَهَا سَكَناً وَ مُسْتَرَاحاً وَ أُنْساً وَ وَاقِيَةً وَ كَذَلِكَ كُلُّ وَاحِدٍ مِنْكُمَا يَجِبُ أَنْ يَحْمَدَ اللَّهَ عَلَى صَاحِبِهِ وَ يَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنْهُ عَلَيْهِ وَ وَجَبَ أَنْ يُحْسِنَ صُحْبَةَ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ يُكْرِمَهَا وَ يَرْفَقَ بِهَا وَ إِنْ كَانَ حَقُّكَ عَلَيْهَا أَغْلَظَ وَ طَاعَتُكَ بِهَا أَلْزَمَ فِيمَا أَحْبَبْتَ وَ كَرِهْتَ مَا لَمْ تَكُنْ مَعْصِيَةً فَإِنَّ لَهَا حَقَّ الرَّحْمَةِ وَ الْمُؤَانَسَةِ وَ مَوْضِعُ السُّكُونِ إِلَيْهَا قَضَاءُ اللَّذَّةِ الَّتِي لَا بُدَّ مِنْ قَضَائِهَا وَ ذَلِكَ عَظِيمٌ}}<ref>تحف العقول، ص۱۸۸؛ أبومحمد حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی، رهاورد خرد (تحف العقول)، ترجمه پرویز اتابکی، چاپ اول، نشر و پژوهش فرزان‌روز، ۱۳۷۶ ش. ص۲۶۵.</ref>.


اما [[حق]] زنی که به [[نکاح]] تو درآمده این است که بدانی [[خداوند]] او را مایه [[آرامش]] و [[آسایش]] و همدم و پرستار تو قرار داده است، و بر هریک از شما [[واجب]] است که خداوند را به وجود همسرش [[سپاس]] گزارد و بداند که [[همسر]] نعمتی است که خداوند به او بخشیده و واجب است که با [[نعمت خدا]] خوشرفتاری کند و او را گرامی دارد و با او [[سازگاری]] کند و هرچند حق تو بر زنت سخت‌تر و [[فرمان‌پذیری]] از تو، در هرچه خوش داری یا نمی‌پسندی، تا جایی که [[گناه]] نباشد، بر او لازم‌تر است، ولی او را حق [[مهربانی]] دیدن و [[همدمی]] است و حق دارد آرامش و آسایشش در برآوردن کامی که برآوردنش ناگزیر است، تأمین شود، و این حقی است بس بزرگ.
اما [[حق]] زنی که به [[نکاح]] تو درآمده این است که بدانی [[خداوند]] او را مایه [[آرامش]] و [[آسایش]] و همدم و پرستار تو قرار داده است، و بر هریک از شما [[واجب]] است که خداوند را به وجود همسرش [[سپاس]] گزارد و بداند که [[همسر]] نعمتی است که خداوند به او بخشیده و واجب است که با [[نعمت خدا]] خوشرفتاری کند و او را گرامی دارد و با او [[سازگاری]] کند و هرچند حق تو بر زنت سخت‌تر و [[فرمان‌پذیری]] از تو، در هرچه خوش داری یا نمی‌پسندی، تا جایی که [[گناه]] نباشد، بر او لازم‌تر است، ولی او را حق [[مهربانی]] دیدن و [[همدمی]] است و حق دارد آرامش و آسایشش در برآوردن کامی که برآوردنش ناگزیر است، تأمین شود، و این حقی است بس بزرگ.


مشخص است که در این آموزه‌ها [[تکالیف]] مرد صرفاً مادی نیست، و [[احترام]] گزاردن و [[کرامت]] نمودن، و [[رحمت]] و مؤانست، و آرامش و آسایش فراهم کردن، و [[مدارا]] و سازگاری نشان دادن، و [[تأمین نیاز]] جنسی از [[حقوق زن]] بر شوهرش است. و در مقابل نیز حق مرد بر [[زن]] این است که او نقش همسری و [[زناشویی]] را به [[درستی]] ایفا کند و در تأمین نیاز جنسی شوهرش و حرمت‌گزاری و [[قدردانی]] و سازگاری کوتاهی نورزد. از [[امام باقر]]{{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ{{صل}} فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا أَنْ‏ تُطِيعَهُ‏ وَ لَا تَعْصِيَهُ‏ وَ لَا تَصَدَّقَ‏ مِنْ‏ بَيْتِهِ‏ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا...}}<ref>«زنی نزد پیامبر{{صل}} آمد و پرسید: ای رسول خدا حق شوهر بر زن چیست؟ فرمود: این است که او را فرمان برد و نافرمانی‌اش نکند و از اموال شوهرش جز با اجازه او بخشش ننماید و جز با هماهنگی با او روزه مستحبی نگیرد و خود را از او منع نکند». الکافی، ج۵، ص۵۰۸؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۳۸؛ مکارم الاخلاق، ص۲۱۴؛ وسائل الشیعة، ج۷، ص۳۹۳، ج۱۴، ص۱۱۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۲۰۵، ج۲۳، ص۱۱۹.</ref>.
مشخص است که در این آموزه‌ها [[تکالیف]] مرد صرفاً مادی نیست، و [[احترام]] گزاردن و [[کرامت]] نمودن، و [[رحمت]] و مؤانست، و آرامش و آسایش فراهم کردن، و [[مدارا]] و سازگاری نشان دادن، و [[تأمین نیاز]] جنسی از [[حقوق زن]] بر شوهرش است. و در مقابل نیز حق مرد بر [[زن]] این است که او نقش همسری و [[زناشویی]] را به [[درستی]] ایفا کند و در تأمین نیاز جنسی شوهرش و حرمت‌گزاری و [[قدردانی]] و سازگاری کوتاهی نورزد. از [[امام باقر]] {{ع}} [[روایت]] شده است که فرمود: {{متن حدیث|جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلَى النَّبِيِّ {{صل}} فَقَالَتْ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ فَقَالَ لَهَا أَنْ‏ تُطِيعَهُ‏ وَ لَا تَعْصِيَهُ‏ وَ لَا تَصَدَّقَ‏ مِنْ‏ بَيْتِهِ‏ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَصُومَ تَطَوُّعاً إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ لَا تَمْنَعَهُ نَفْسَهَا...}}<ref>«زنی نزد پیامبر {{صل}} آمد و پرسید: ای رسول خدا حق شوهر بر زن چیست؟ فرمود: این است که او را فرمان برد و نافرمانی‌اش نکند و از اموال شوهرش جز با اجازه او بخشش ننماید و جز با هماهنگی با او روزه مستحبی نگیرد و خود را از او منع نکند». الکافی، ج۵، ص۵۰۸؛ کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۴۳۸؛ مکارم الاخلاق، ص۲۱۴؛ وسائل الشیعة، ج۷، ص۳۹۳، ج۱۴، ص۱۱۲؛ الحدائق الناضرة، ج۱۳، ص۲۰۵، ج۲۳، ص۱۱۹.</ref>.


از [[امام صادق]]{{ع}} نیز چنین [[روایت]] شده است: {{متن حدیث|جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلى‏ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}}، فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ؟ قَالَ:... عَلَيْهَا أَنْ‏ تَطَيَّبَ‏ بِأَطْيَبِ‏ طِيبِهَا، وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهَا، وَ تَزَيَّنَ بِأَحْسَنِ زِينَتِهَا، وَ تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً}}<ref>«زنی نزد رسول خدا{{صل}} آمد و پرسید: ای رسول خدا حق شوهر بر زن چیست؟ فرمود: این است که خود را به بهترین عطری که در اختیار دارد خوشبو سازد و بهترین لباس خود را برای شوهرش بپوشد و به نیکوترین وجه خود را بیاراید و صبح و شام خود را بر شوهرش عرضه نماید». الکافی، ج۵، ص۵۰۸؛ جواهر الکلام، ج۳۱، ص۱۴۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۲۰.</ref>.
از [[امام صادق]] {{ع}} نیز چنین [[روایت]] شده است: {{متن حدیث|جَاءَتِ امْرَأَةٌ إِلى‏ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}}، فَقَالَتْ: يَا رَسُولَ اللَّهِ، مَا حَقُّ الزَّوْجِ عَلَى الْمَرْأَةِ؟ قَالَ:... عَلَيْهَا أَنْ‏ تَطَيَّبَ‏ بِأَطْيَبِ‏ طِيبِهَا، وَ تَلْبَسَ أَحْسَنَ ثِيَابِهَا، وَ تَزَيَّنَ بِأَحْسَنِ زِينَتِهَا، وَ تَعْرِضَ نَفْسَهَا عَلَيْهِ غُدْوَةً وَ عَشِيَّةً}}<ref>«زنی نزد رسول خدا {{صل}} آمد و پرسید: ای رسول خدا حق شوهر بر زن چیست؟ فرمود: این است که خود را به بهترین عطری که در اختیار دارد خوشبو سازد و بهترین لباس خود را برای شوهرش بپوشد و به نیکوترین وجه خود را بیاراید و صبح و شام خود را بر شوهرش عرضه نماید». الکافی، ج۵، ص۵۰۸؛ جواهر الکلام، ج۳۱، ص۱۴۷؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۲۰، ص۲۲۰.</ref>.


[[زن]] و مرد، [[بهترین]] همدم و [[همنشین]] یکدیگرند، و ازاین‌رو لازم است [[حقوق]] [[همنشینی]] را نیز بشناسند و پاس بدارند. [[امام سجاد]]{{ع}} دراین‌باره فرموده است: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ‏ جَلِيسِكَ‏ فَأَنْ تُلِينَ لَهُ جَانِبَكَ وَ تُنْصِفَهُ فِي مُجَارَاةِ اللَّفْظِ وَ لَا تَقُومَ مِنْ مَجْلِسِكَ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ مَنْ يَجْلِسُ إِلَيْكَ يَجُوزُ لَهُ الْقِيَامُ‏ عَنْكَ بِغَيْرِ إِذْنِكَ وَ تَنْسَى زَلَّاتِهِ وَ تَحْفَظَ خَيْرَاتِهِ وَ لَا تُسْمِعَهُ إِلَّا خَيْراً}}<ref>«و حق همنشین تو آن است که با او نرمخویی و نرم‌رفتاری کنی، و در هنگام گفتگو با او جانب انصاف نگاهداری، و جز با اجازه او از جای خود برنخیزی، و اگر در کنار تو نشست بتواند بدون اجازه تو برخیزد و برود، و لغزش‌هایش را فراموش کنی، و جز خیر و خوبی به او نگویی». امالی الصدوق، ص۳۰۵؛ مکارم الاخلاق، ص۴۲۲؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۴، ص۱۰۵.</ref>.
[[زن]] و مرد، [[بهترین]] همدم و [[همنشین]] یکدیگرند، و ازاین‌رو لازم است [[حقوق]] [[همنشینی]] را نیز بشناسند و پاس بدارند. [[امام سجاد]] {{ع}} دراین‌باره فرموده است: {{متن حدیث|وَ أَمَّا حَقُّ‏ جَلِيسِكَ‏ فَأَنْ تُلِينَ لَهُ جَانِبَكَ وَ تُنْصِفَهُ فِي مُجَارَاةِ اللَّفْظِ وَ لَا تَقُومَ مِنْ مَجْلِسِكَ إِلَّا بِإِذْنِهِ وَ مَنْ يَجْلِسُ إِلَيْكَ يَجُوزُ لَهُ الْقِيَامُ‏ عَنْكَ بِغَيْرِ إِذْنِكَ وَ تَنْسَى زَلَّاتِهِ وَ تَحْفَظَ خَيْرَاتِهِ وَ لَا تُسْمِعَهُ إِلَّا خَيْراً}}<ref>«و حق همنشین تو آن است که با او نرمخویی و نرم‌رفتاری کنی، و در هنگام گفتگو با او جانب انصاف نگاهداری، و جز با اجازه او از جای خود برنخیزی، و اگر در کنار تو نشست بتواند بدون اجازه تو برخیزد و برود، و لغزش‌هایش را فراموش کنی، و جز خیر و خوبی به او نگویی». امالی الصدوق، ص۳۰۵؛ مکارم الاخلاق، ص۴۲۲؛ جامع أحادیث الشیعة، ج۱۴، ص۱۰۵.</ref>.
در پرتو چنین ملاحظات [[حقوقی]] است که [[روابط]] دو [[همسر]] سامانی [[نیک]] می‌یابد و از در کنار هم بودن و باهم زیستن بهترین بهره‌ها را می‌برند.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۳۰-۱۳۹.</ref>
در پرتو چنین ملاحظات [[حقوقی]] است که [[روابط]] دو [[همسر]] سامانی [[نیک]] می‌یابد و از در کنار هم بودن و باهم زیستن بهترین بهره‌ها را می‌برند.<ref>[[م‍ص‍طف‍ی‌ دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌|دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌]]، [[سیره نبوی ج۴ (کتاب)|سیره نبوی]]، ج۴ ص ۱۳۰-۱۳۹.</ref>


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
* [[حقوق همسران دربرابر یکدیگر چیست؟ (پرسش)]]
* [[حقوق همسران دربرابر یکدیگر چیست؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش