خارجة بن زید انصاری: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خارجة بن زید انصاری در قرآن]] - [[خارجة بن زید انصاری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[خارجة بن زید انصاری در قرآن]] - [[خارجة بن زید انصاری در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[ابوزید]] <ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> [[خارجة بن زید بن ابی زهیر]] [[خزرجی]] از بزرگان <ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> [[طایفه]] [[بنی حارث]]<ref>الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۳۶۴.</ref> و مادرش [[سیده]] دختر [[عامر بن عبید]] و از اوسیان بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> همسرش [[انسیه]] دختر [[خبیب]] نیز از بنی حارث بود و سه فرزند به نامهای [[عبدالله]]، [[محمد]] و [[امکلثوم]] به [[دنیا]] آورد.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref> [[خارجه]] در پی [[تبلیغات]] [[مصعب بن عمیر]] در یثرب، در [[مناسک]] [[حج]] سال ۱۳ [[بعثت]] و در رخداد [[پیمان]] هفتاد و اندی از ساکنان یثرب با [[پیامبر]]{{صل}} برای [[پناه دادن]] به وی و دیگر [[مسلمانان]] حضور یافت و با ایشان [[بیعت]] کرد و جزو ۱۲ نقیبی بود که آن [[حضرت]] از میان آن [[جماعت]] برگزید، تا در یثرب به [[نیابت]] از [[رسول خدا]]{{صل}} در میان طایفه خود فعالیت کنند.<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۱۴؛ المحبر، ص ۲۶۹.</ref> با توجه به کهن سالی خارجه به هنگام [[پیروی از پیامبر]]{{صل}} وی را از کبار [[صحابه]] شمردهاند.<ref>اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> در داستان ورود [[رسول اکرم]]{{صل}} به یثرب، خارجه و دیگر بزرگان بنی حارث در مسیر حرکت پیامبر{{صل}} قرار گرفتند و ایشان را برای اقامت در میان بنی حارث [[دعوت]] کردند؛ ولی آن حضرت به جهت گذشتن شترش از مکان سکونت بنی حارث این پیشنهاد را نپذیرفت.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۴. البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۴.</ref> | [[ابوزید]] <ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> [[خارجة بن زید بن ابی زهیر]] [[خزرجی]] از بزرگان <ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> [[طایفه]] [[بنی حارث]]<ref>الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲؛ جمهرة انساب العرب، ص ۳۶۴.</ref> و مادرش [[سیده]] دختر [[عامر بن عبید]] و از اوسیان بود.<ref>الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۴.</ref> همسرش [[انسیه]] دختر [[خبیب]] نیز از بنی حارث بود و سه فرزند به نامهای [[عبدالله]]، [[محمد]] و [[امکلثوم]] به [[دنیا]] آورد.<ref>الطبقات، ج ۸، ص ۳۶۴.</ref> [[خارجه]] در پی [[تبلیغات]] [[مصعب بن عمیر]] در یثرب، در [[مناسک]] [[حج]] سال ۱۳ [[بعثت]] و در رخداد [[پیمان]] هفتاد و اندی از ساکنان یثرب با [[پیامبر]] {{صل}} برای [[پناه دادن]] به وی و دیگر [[مسلمانان]] حضور یافت و با ایشان [[بیعت]] کرد و جزو ۱۲ نقیبی بود که آن [[حضرت]] از میان آن [[جماعت]] برگزید، تا در یثرب به [[نیابت]] از [[رسول خدا]] {{صل}} در میان طایفه خود فعالیت کنند.<ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۱۴؛ المحبر، ص ۲۶۹.</ref> با توجه به کهن سالی خارجه به هنگام [[پیروی از پیامبر]] {{صل}} وی را از کبار [[صحابه]] شمردهاند.<ref>اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> در داستان ورود [[رسول اکرم]] {{صل}} به یثرب، خارجه و دیگر بزرگان بنی حارث در مسیر حرکت پیامبر {{صل}} قرار گرفتند و ایشان را برای اقامت در میان بنی حارث [[دعوت]] کردند؛ ولی آن حضرت به جهت گذشتن شترش از مکان سکونت بنی حارث این پیشنهاد را نپذیرفت.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۴. البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۴۲ ـ ۲۴۴.</ref> | ||
[[ابوبکر]] یکی از مکّیانی بود که پس از [[هجرت]] نزد خارجه آمد و در [[منزل]] او مقیم شد <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref> و پس از مدتی با دختر او حبیبه [[ازدواج]] <ref> الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> و تا پایان دوره پیامبر{{صل}} در همان منطقه [[زندگی]] کرد، از این رو در رخداد [[عقد اخوت]] میان [[انصار]] و [[مهاجران]] [[پیامبر]]{{صل}} میان [[خارجه]] و [[ابوبکر]] [[عقد اخوت]] را [[اجرا]] کردند.<ref> ا لمحبر، ص ۷۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> از آنجا که در آن دوره دو طرف عقد اخوت از یکدیگر [[ارث]] میبردند، [[آیه]] | [[ابوبکر]] یکی از مکّیانی بود که پس از [[هجرت]] نزد خارجه آمد و در [[منزل]] او مقیم شد <ref>السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۴۲؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref> و پس از مدتی با دختر او حبیبه [[ازدواج]] <ref> الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> و تا پایان دوره پیامبر {{صل}} در همان منطقه [[زندگی]] کرد، از این رو در رخداد [[عقد اخوت]] میان [[انصار]] و [[مهاجران]] [[پیامبر]] {{صل}} میان [[خارجه]] و [[ابوبکر]] [[عقد اخوت]] را [[اجرا]] کردند.<ref> ا لمحبر، ص ۷۳؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷.</ref> از آنجا که در آن دوره دو طرف عقد اخوت از یکدیگر [[ارث]] میبردند، [[آیه]] {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ وَأُوْلُوا الأَرْحَامِ بَعْضُهُمْ أَوْلَى بِبَعْضٍ فِي كِتَابِ اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُهَاجِرِينَ إِلاَّ أَن تَفْعَلُوا إِلَى أَوْلِيَائِكُم مَّعْرُوفًا كَانَ ذَلِكَ فِي الْكِتَابِ مَسْطُورًا }}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او، مادران ایشانند و خویشاوندان نسبت به یکدیگر در کتاب خداوند از مؤمنان و مهاجران (به ارث) سزاوارترند مگر آنکه بخواهید به وابستگان خود، نیکی ورزید، این (حکم) در کتاب (خداوند) نگاشته است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref> نازل شد تا [[ارثبری]] میان طرفین عقد اخوت را [[لغو]] کند. [[مفسران]] [[اخوت]] ابوبکر و خارجه را از اخوتهای آن دوره بر شمردهاند.<ref> تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۱۲۴.</ref> | ||
خارجه در [[مراسم]] [[ازدواج حضرت علی]] و [[فاطمه]]{{س}} یک شتر، یک گاو و ۴ گوسفند به پیامبر{{صل}} [[هدیه]] کرد که ایشان آن را پذیرفتند.<ref>روضالجنان، ج ۱۴، ص ۲۶۱.</ref> به گزارش [[ابنعباس]]، خارجه همراه تنی چند از [[انصار]] نزد [[یهودیان]] رفته و نظر [[تورات]] را درباره موضوعی (به روایتی [[رجم]])<ref>اسباب النزول، ص ۲۹.</ref> جویا شدند؛ ولی آنان دیدگاه تورات را پیرامون آن موضوع [[کتمان]] کردند و به همین مناسبت آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref> نازل شد و یهودیان را نکوهید<ref>جامعالبیان، ج ۲، ص ۷۲ ـ ۷۳؛ تفسیر ابنابیحاتم، ج ۱، ص ۲۶۸؛ لباب النقول، ص ۳۱ ـ ۳۲.</ref> | خارجه در [[مراسم]] [[ازدواج حضرت علی]] و [[فاطمه]] {{س}} یک شتر، یک گاو و ۴ گوسفند به پیامبر {{صل}} [[هدیه]] کرد که ایشان آن را پذیرفتند.<ref>روضالجنان، ج ۱۴، ص ۲۶۱.</ref> به گزارش [[ابنعباس]]، خارجه همراه تنی چند از [[انصار]] نزد [[یهودیان]] رفته و نظر [[تورات]] را درباره موضوعی (به روایتی [[رجم]])<ref>اسباب النزول، ص ۲۹.</ref> جویا شدند؛ ولی آنان دیدگاه تورات را پیرامون آن موضوع [[کتمان]] کردند و به همین مناسبت آیه {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلْنَا مِنَ الْبَيِّنَاتِ وَالْهُدَى مِنْ بَعْدِ مَا بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِي الْكِتَابِ أُولَئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّهُ وَيَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ}}<ref>«خداوند و لعنتکنندگان، کسانی را لعنت میکنند که برهانها و رهنمودی را که فرو فرستادیم، پس از آنکه در کتاب (تورات) برای مردم روشن کردیم، پنهان میدارند» سوره بقره، آیه ۱۵۹.</ref> نازل شد و یهودیان را نکوهید<ref>جامعالبیان، ج ۲، ص ۷۲ ـ ۷۳؛ تفسیر ابنابیحاتم، ج ۱، ص ۲۶۸؛ لباب النقول، ص ۳۱ ـ ۳۲.</ref> | ||
خارجه و گروهی از انصار و مهاجران در [[سال دوم هجرت]] با پیامبر{{صل}} همراه شدند که برای [[تصرف]] کاروان [[قریش]] از [[مکه]] خارج شده بود و پس از آنکه کاروان قریش مسیر خود را [[تغییر]] داد و از دسترس [[مسلمانان]] خارج شد و سپاهی از مکه برای مقابله با پیامبر{{صل}} به [[راه]] افتاد، ضمن [[پیروی]] از نظر [[سعد بن معاذ اوسی]] در کنار آن [[حضرت]] ماند، تا از او در این رویارویی [[حمایت]] کند. ([[بدر]]) وی یکی از ۴ بنیحارثیِ این [[نبرد]] بود <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref> و توانست با کمک دو تن دیگر، [[امیة بن خلف جُمَحی]] از سران قریش را بکشد.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۲۵.</ref> او در سال سوم پس از [[لشکرکشی]] [[قریش]] به [[مدینه]] در [[نبرد]] [[احد]] شرکت کرد و به رغم فرار بسیاری از [[مسلمانان]] به ویژه [[مهاجران]] [[ایستادگی]] کرد و از آنها میخواست از [[فرمان پیامبر]]{{صل}} [[سرپیچی]] نکنند، زیرا [[نافرمانی]] مسلمانان را سبب پیش آمدن چنین شرایطی در احد میدانست و چون شایعه [[شهادت پیامبر]]{{صل}} در این [[زمان]] [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] را دلسرد و [[ناامید]] کرده بود، آنان را با این گفتار که "اگر [[محمد]] کشته شده، خدای محمد همواره زنده است" و اینکه "اگر محمد کشته شود و ما زنده بمانیم، هیچ عذری در درگاه [[خدا]] پذیرفته نخواهد شد" به ادامه [[جنگ]] [[ترغیب]] کرد و خود نیز به [[قلب]] [[دشمن]] زد؛ ولی در محاصره نیزهداران قریش بیش از ۱۰ زخم برداشت و بر [[زمین]] افتاد. [[صفوان بن امیه]] که پدرش یک سال پیش در نبرد [[بدر]] به دست [[خارجه]] کشته شده بود، به [[انتقام]] [[خون]] وی خارجه را به [[شهادت]] رساند و بدنش را برای [[آرامش]] خود مثله کرد. وی یکی از سه [[شهید]] [[طایفه]] [[بنیحارث]] در نبرد احد بود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۶۳۷؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۰۲؛ الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۵.</ref> کشتگان احد، دو تا دو تا در یک [[قبر]] [[دفن]] میشدند و [[بدن]] خارجه را نیز با بدن پسر عمویش [[سعد بن ربیع]] دفن کردند.<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۴؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> | خارجه و گروهی از انصار و مهاجران در [[سال دوم هجرت]] با پیامبر {{صل}} همراه شدند که برای [[تصرف]] کاروان [[قریش]] از [[مکه]] خارج شده بود و پس از آنکه کاروان قریش مسیر خود را [[تغییر]] داد و از دسترس [[مسلمانان]] خارج شد و سپاهی از مکه برای مقابله با پیامبر {{صل}} به [[راه]] افتاد، ضمن [[پیروی]] از نظر [[سعد بن معاذ اوسی]] در کنار آن [[حضرت]] ماند، تا از او در این رویارویی [[حمایت]] کند. ([[بدر]]) وی یکی از ۴ بنیحارثیِ این [[نبرد]] بود <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۱۲.</ref> و توانست با کمک دو تن دیگر، [[امیة بن خلف جُمَحی]] از سران قریش را بکشد.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۲۵.</ref> او در سال سوم پس از [[لشکرکشی]] [[قریش]] به [[مدینه]] در [[نبرد]] [[احد]] شرکت کرد و به رغم فرار بسیاری از [[مسلمانان]] به ویژه [[مهاجران]] [[ایستادگی]] کرد و از آنها میخواست از [[فرمان پیامبر]] {{صل}} [[سرپیچی]] نکنند، زیرا [[نافرمانی]] مسلمانان را سبب پیش آمدن چنین شرایطی در احد میدانست و چون شایعه [[شهادت پیامبر]] {{صل}} در این [[زمان]] [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] را دلسرد و [[ناامید]] کرده بود، آنان را با این گفتار که "اگر [[محمد]] کشته شده، خدای محمد همواره زنده است" و اینکه "اگر محمد کشته شود و ما زنده بمانیم، هیچ عذری در درگاه [[خدا]] پذیرفته نخواهد شد" به ادامه [[جنگ]] [[ترغیب]] کرد و خود نیز به [[قلب]] [[دشمن]] زد؛ ولی در محاصره نیزهداران قریش بیش از ۱۰ زخم برداشت و بر [[زمین]] افتاد. [[صفوان بن امیه]] که پدرش یک سال پیش در نبرد [[بدر]] به دست [[خارجه]] کشته شده بود، به [[انتقام]] [[خون]] وی خارجه را به [[شهادت]] رساند و بدنش را برای [[آرامش]] خود مثله کرد. وی یکی از سه [[شهید]] [[طایفه]] [[بنیحارث]] در نبرد احد بود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۶۳۷؛ المغازی، ج ۱، ص ۳۰۲؛ الطبقات، ج ۳، ص ۵۲۵.</ref> کشتگان احد، دو تا دو تا در یک [[قبر]] [[دفن]] میشدند و [[بدن]] خارجه را نیز با بدن پسر عمویش [[سعد بن ربیع]] دفن کردند.<ref>الطبقات، ج ۲، ص ۴۴؛ الاستیعاب، ج ۲، ص ۴۱۷؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۷۲.</ref> | ||
در برخی [[روایات تفسیری]] در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه | در برخی [[روایات تفسیری]] در [[شأن نزول]] [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ تَوَلَّوْا مِنْكُمْ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ إِنَّمَا اسْتَزَلَّهُمُ الشَّيْطَانُ بِبَعْضِ مَا كَسَبُوا وَلَقَدْ عَفَا اللَّهُ عَنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«بیگمان شیطان آنان را که در روز برخورد آن دو گروه (به دشمن) پشت کردند با برخی کارها که کرده بودند از راه به در برد و البته خداوند از آنان در گذشت؛ به راستی خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره آل عمران، آیه ۱۵۵.</ref> که به فراریان نبرد احد میپردازد و آنان را [[نکوهش]] میکند، [[خارجه بن زید]] یکی از ۴ فراری [[پیکار]] احد یاد شده است<ref>تفسیر مقاتل، ج ۱، ص ۱۹۸؛ الدرالمنثور، ج ۲، ص ۸۹؛ مفهمات الاقران، ص ۶۵.</ref>. لکن این شأن نزول پذیرفتنی نیست، زیرا فرد دیگری به نام [[خارجة بن زید]] در منابع [[صحابه]] شناسانه [[ثبت]] نشده است، تا شباهت اسمی سبب این [[خطا]] شده باشد؛ دیگر اینکه بیشتر [[سپاهیان]] [[مسلمان]] در [[جنگ احد]] فرار کرده و شماری کنار [[پیامبر]] {{صل}} مانده بودند که بیشترشان [[شهید]] شدند یا زخمهای فراوانی برداشتند، بنا بر این محدود ساختن فراریان [[نبرد]] [[احد]] به ۴ نفر از ریشه [[نادرست]] است. | ||
در حادثه سیلی که در دوره [[معاویه]] در وادی قنات به [[راه]] افتاد، برخی [[قبور]] شهدای احد باز شدند، از این رو از [[مردم]] خواسته شد محل [[قبر]] بستگانشان را [[تغییر]] دهند تا دیگر در [[معرض]] [[تهدید]] سیلاب قرار نگیرد؛ ولی قبر [[خارجه]] به جهت آنکه از تهدید سیلاب به دور بود، همانجا ماند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref> از خارجه روایتی درباره اهمیت احیای شبهای ۱۹ و ۲۳ [[رمضان]] گزارش شده است.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۳۰.</ref>.<ref>[[محسن ثابتی|ثابتی، محسن]]، [[خارجه بن زید انصاری (مقاله)|مقاله «خارجه بن زید انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>. | در حادثه سیلی که در دوره [[معاویه]] در وادی قنات به [[راه]] افتاد، برخی [[قبور]] شهدای احد باز شدند، از این رو از [[مردم]] خواسته شد محل [[قبر]] بستگانشان را [[تغییر]] دهند تا دیگر در [[معرض]] [[تهدید]] سیلاب قرار نگیرد؛ ولی قبر [[خارجه]] به جهت آنکه از تهدید سیلاب به دور بود، همانجا ماند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۶۸.</ref> از خارجه روایتی درباره اهمیت احیای شبهای ۱۹ و ۲۳ [[رمضان]] گزارش شده است.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۱۳۰.</ref>.<ref>[[محسن ثابتی|ثابتی، محسن]]، [[خارجه بن زید انصاری (مقاله)|مقاله «خارجه بن زید انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref>. |