پرش به محتوا

خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم)
خط ۱: خط ۱:
{{نهج البلاغه/بالا}}==مقدمه==
{{نهج البلاغه/بالا}} == مقدمه ==
* [[خطبه]] ۱۸۲ شامل مفاهیمی چند از [[معارف الهی]] است. [[امام]] {{ع}} در فرازی از این [[خطبه]] با اشاره به ثبت و ضبط [[کردار]] [[مردمان]] نزد [[خداوند]] و احاطه کامل [[پروردگار]] بر عمل [[بندگان]]، [[مردمان]] را به‌سوی [[مرگ‌آگاهی]] [[هدایت]] می‌کند تا پیش از فرارسیدن [[مرگ]]، فرصت [[توبه]] را از دست ندهند. [[امام]] [[مردمان]] را مانند کسی به تصویر می‌کشد که بار سفر بسته و در آستانه ترک مسافرخانه‌ای است که البته خانه او نیست. او باید برای سفر خویش زاد و توشه‌ای فراهم آورد و خود را برای کوچیدن آماده سازد. [[امام]] بر [[آرزوهای دراز]] و دامن‌گیر [[انسان‌ها]] اشاره دارد که موجب تأخیر در استفاده از فرصت [[توبه]] می‌شود و ممکن است در این حین [[مرگ]] گریبان [[انسان]] را بگیرد و تمام فرصت‌های [[انسان]] تمام شود.
* [[خطبه]] ۱۸۲ شامل مفاهیمی چند از [[معارف الهی]] است. [[امام]] {{ع}} در فرازی از این [[خطبه]] با اشاره به ثبت و ضبط [[کردار]] [[مردمان]] نزد [[خداوند]] و احاطه کامل [[پروردگار]] بر عمل [[بندگان]]، [[مردمان]] را به‌سوی [[مرگ‌آگاهی]] [[هدایت]] می‌کند تا پیش از فرارسیدن [[مرگ]]، فرصت [[توبه]] را از دست ندهند. [[امام]] [[مردمان]] را مانند کسی به تصویر می‌کشد که بار سفر بسته و در آستانه ترک مسافرخانه‌ای است که البته خانه او نیست. او باید برای سفر خویش زاد و توشه‌ای فراهم آورد و خود را برای کوچیدن آماده سازد. [[امام]] بر [[آرزوهای دراز]] و دامن‌گیر [[انسان‌ها]] اشاره دارد که موجب تأخیر در استفاده از فرصت [[توبه]] می‌شود و ممکن است در این حین [[مرگ]] گریبان [[انسان]] را بگیرد و تمام فرصت‌های [[انسان]] تمام شود.
==منابع [[خطبه]]==
== منابع [[خطبه]] ==
*پیش از رضی، متن [[خطبه]] در نسخه‌ای یافت نشده است، اما مفاهیم والای [[خطبه]] و [[هم‌بستگی]] سبک عبارات [[خطبه]] با [[کلام امام]] و نیز [[موثق]] بودن [[شریف رضی]] در [[نقل]] [[روایت]]، جای شبهه‌ای در انتساب این [[خطبه]] به [[امام]] باقی نمی‌گذارد.
* پیش از رضی، متن [[خطبه]] در نسخه‌ای یافت نشده است، اما مفاهیم والای [[خطبه]] و [[هم‌بستگی]] سبک عبارات [[خطبه]] با [[کلام امام]] و نیز [[موثق]] بودن [[شریف رضی]] در [[نقل]] [[روایت]]، جای شبهه‌ای در انتساب این [[خطبه]] به [[امام]] باقی نمی‌گذارد.
==مطالب مهم [[خطبه]]==
== مطالب مهم [[خطبه]] ==
# [[ستایش]] و توصیف [[خداوند]]؛
# [[ستایش]] و توصیف [[خداوند]]؛
#بیان [[توحید]]؛
# بیان [[توحید]]؛
#توصیف [[قرآن]]؛
# توصیف [[قرآن]]؛
#سفارش به رعایت [[حدود الهی]] و تقواپیشگی؛
# سفارش به رعایت [[حدود الهی]] و تقواپیشگی؛
#تأکید بر [[مرگ‌آگاهی]] و آماده شدن برای [[سفر آخرت]]؛
# تأکید بر [[مرگ‌آگاهی]] و آماده شدن برای [[سفر آخرت]]؛
#تأکید بر [[عمل‌گرایی]] و [[آزمایش الهی]]؛
# تأکید بر [[عمل‌گرایی]] و [[آزمایش الهی]]؛
# [[انذار]] [[مردمان]] از [[عذاب الهی]].
# [[انذار]] [[مردمان]] از [[عذاب الهی]].
==فرازی از [[خطبه]]==
== فرازی از [[خطبه]] ==
*و بدانید که با این پوست نازک، [[شکیبایی]] بر [[آتش]] نیست، پس بر خویشتن [[رحمت]] آورید. همانا که [[نفوس]] خویش را در مصیبت‌های [[دنیا]] آزموده‌اید. آیا بی‌تابی یکی از خودتان را دیده‌اید، وقتی خاری بر او می‌خلد و از لغزیدنی که بدنش را خون‌آلود سازد و ریگی داغ که او را بسوزاند. پس حال چگونه است وقتی کسی میان دو تاوه [[آتش]] باشد و هم‌خوابه سنگ سوزان و هم‌نشین دیو [[سرکش]]. آیا می‌آنید مالک [[دوزخ]] که موکل بر [[آتش]] است وقتی از [[آتش]] [[خشم]] گیرد، از [[خشم]] او قسمتی از [[آتش]] قسمت دیگر را فرو می‌کوبد و هنگامی‌که [[آتش]] را زجر دهد شراره آن بین درهای [[دوزخ]] به نالش درآید و برجهد.
* و بدانید که با این پوست نازک، [[شکیبایی]] بر [[آتش]] نیست، پس بر خویشتن [[رحمت]] آورید. همانا که [[نفوس]] خویش را در مصیبت‌های [[دنیا]] آزموده‌اید. آیا بی‌تابی یکی از خودتان را دیده‌اید، وقتی خاری بر او می‌خلد و از لغزیدنی که بدنش را خون‌آلود سازد و ریگی داغ که او را بسوزاند. پس حال چگونه است وقتی کسی میان دو تاوه [[آتش]] باشد و هم‌خوابه سنگ سوزان و هم‌نشین دیو [[سرکش]]. آیا می‌آنید مالک [[دوزخ]] که موکل بر [[آتش]] است وقتی از [[آتش]] [[خشم]] گیرد، از [[خشم]] او قسمتی از [[آتش]] قسمت دیگر را فرو می‌کوبد و هنگامی‌که [[آتش]] را زجر دهد شراره آن بین درهای [[دوزخ]] به نالش درآید و برجهد.
*ای پیر [[کهن‌سال]] که [[پیری]] و [[سستی]] در دامنت آویخته است، چونی، وقتی که طوقه‌های [[آتش]] به استخوان‌های گردنت پیوست و غل و زنجیر که دو دست را به گردن می‌پیوندد در گوشت بدنت فرو رفت چندان که گوشت بازوها را بخورد. پس ای گروه [[بندگان]]، [[خدا]] [و باز هم] [[خدا]] [را در نظر داشته باشید] حالی که سلامتید در تندرستی پیش از رنجوری و در فراخی پیش از تنگی. بکوشید تا پیش از آن‌که گروگان‌ها بسته شوند، گردن‌های خود را آزاد کنید. [[خواب]] را از چشم برانید، شکم‌ها را لاغر سازید، قدم‌های خود را به کار گیرید، [[مال]] خود را [[انفاق]] کنید و از [[آسایش]] کالبدهای خود برای [[آخرت]] مایه بگذارید تا با آن به [[نفس]] خود [[بخشندگی]] داشته باشید و با این [[بخشندگی]] از آن [[بخل]] مورزید. همانا که [[خدای سبحان]] در [[کلام]] بزرگوار خود فرماید: "اگر [[خدا]] را [[یاری]] دهید، شما را [[یاری]] دهد و قدم‌های شما را [[استوار]] گرداند." نیز فرماید: "کیست که [[خدا]] را قرض [[نیکو]] دهد، پس [[ثواب]] آن را برای او زیاده گرداند و مر او را مزدی با [[کرامت]] باشد." پس [[حضرت]] باری از روی [[خواری]] از شما [[یاری]] نخواست، چه، لشکرهای آسمان‌ها و [[زمین]] او را راست و از سر کمی و دشواری از شما قرض نطلبید. از شما [[یاری]] خواست، حالی‌که [[سپاهیان]] آسمان‌ها و [[زمین]] مر اوراست و اوست چیره و توانا و کاراستوار. از شما قرض طلبید، حالی‌که گنجینه‌های آسمان‌ها و [[زمین]] مر اوراست و اوست بی‌نیاز و ستوده. همانا [[اراده]] فرمود تا [[آزمایش]] کند که [[کردار]] کدام‌یک از شما نیکوتر است. پس به عمل‌های [[شایسته]] خود شتاب کنید تا در سرای [[خدا]] با [[همسایگان]] [[خدا]] باشید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 356-357.</ref>.
* ای پیر [[کهن‌سال]] که [[پیری]] و [[سستی]] در دامنت آویخته است، چونی، وقتی که طوقه‌های [[آتش]] به استخوان‌های گردنت پیوست و غل و زنجیر که دو دست را به گردن می‌پیوندد در گوشت بدنت فرو رفت چندان که گوشت بازوها را بخورد. پس ای گروه [[بندگان]]، [[خدا]] [و باز هم] [[خدا]] [را در نظر داشته باشید] حالی که سلامتید در تندرستی پیش از رنجوری و در فراخی پیش از تنگی. بکوشید تا پیش از آن‌که گروگان‌ها بسته شوند، گردن‌های خود را آزاد کنید. [[خواب]] را از چشم برانید، شکم‌ها را لاغر سازید، قدم‌های خود را به کار گیرید، [[مال]] خود را [[انفاق]] کنید و از [[آسایش]] کالبدهای خود برای [[آخرت]] مایه بگذارید تا با آن به [[نفس]] خود [[بخشندگی]] داشته باشید و با این [[بخشندگی]] از آن [[بخل]] مورزید. همانا که [[خدای سبحان]] در [[کلام]] بزرگوار خود فرماید: "اگر [[خدا]] را [[یاری]] دهید، شما را [[یاری]] دهد و قدم‌های شما را [[استوار]] گرداند." نیز فرماید: "کیست که [[خدا]] را قرض [[نیکو]] دهد، پس [[ثواب]] آن را برای او زیاده گرداند و مر او را مزدی با [[کرامت]] باشد." پس [[حضرت]] باری از روی [[خواری]] از شما [[یاری]] نخواست، چه، لشکرهای آسمان‌ها و [[زمین]] او را راست و از سر کمی و دشواری از شما قرض نطلبید. از شما [[یاری]] خواست، حالی‌که [[سپاهیان]] آسمان‌ها و [[زمین]] مر اوراست و اوست چیره و توانا و کاراستوار. از شما قرض طلبید، حالی‌که گنجینه‌های آسمان‌ها و [[زمین]] مر اوراست و اوست بی‌نیاز و ستوده. همانا [[اراده]] فرمود تا [[آزمایش]] کند که [[کردار]] کدام‌یک از شما نیکوتر است. پس به عمل‌های [[شایسته]] خود شتاب کنید تا در سرای [[خدا]] با [[همسایگان]] [[خدا]] باشید<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص 356-357.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش