ذوالطول (اسم الهی): تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
== تبیین اسم ذوالطول == | == تبیین اسم ذوالطول == | ||
سه معنا برای ذوالطول ذکر شده است: | سه معنا برای ذوالطول ذکر شده است: | ||
#مُنعم و [[بخشنده]] [[نعمت]] به [[بندگان]].<ref> فتح القدیر، ج ۴، ص۴۸۱؛ المیزان، ج ۱۷، ص۳۰۴.</ref> ذوالطول، اخص از مُنعم است،<ref> المیزان، ج ۱۷، ص۳۰۴.</ref> زیرا شامل نعمتهای کوتاه مدّت <ref> المیزان، ج ۱۷، ص۳۰۴.</ref> یا ضروری نمیشود،<ref>شرح الاسماء، درودآبادی، ص۱۲۸.</ref> از اینرو برخی آن را به خدای افزونکننده نعمت،<ref>لغت نامه، ج ۸، ص۱۱۵۳۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۶۹.</ref> صاحب [[نعمتها]]، رحمتها و بخششهای طولانی و فراوان <ref>التبیان، ج ۹، ص۵۴؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۸۰۰؛ شرح اصول کافی، ج ۴، ص۷۱.</ref> معنا کردهاند؛ و چون اصل [[بخشش]] نعمت از روی [[تفضّل]] و احسانی است که نسبت به آن استحقاقی نیست،<ref>فتح القدیر، ج ۴، ص۴۸۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۷۹۹.</ref> ذوالطوْل را به صاحب تفضّل <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۲۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۷۶؛ النهج الاسمی، ص۳۴۸ ـ ۳۴۹.</ref> بر بندگان به نعمتهایی که [[شکر]] یکی از آنها از ایشان ساخته نیست،<ref>البیان لاسماء اللّه الحسنی، ص۲۹۱؛ الجامع لاسماء اللّه الحسنی.</ref> نیز به صاحبِ نعمتِ [[واسع]] ممتدّ بر [[بندگان]] از روی فضل و [[احسان]] [[تفسیر]] کرده <ref> منهج الصادقین، ج ۸، ص۱۲۵.</ref> و جودِ ذاتی [[خدا]] را سبب انتشار [[عطایا]] و فضل کثیر بر موجودات، بیمنّت گذاشتن بر آنها دانستهاند، <ref>مرموزات اسماء، ص۵۰.</ref> چنان که ذوالطول را به بخشیدن کمالاتی افزون بر استعدادات اصلی تفسیر کردهاند: {{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار | # مُنعم و [[بخشنده]] [[نعمت]] به [[بندگان]].<ref> فتح القدیر، ج ۴، ص۴۸۱؛ المیزان، ج ۱۷، ص۳۰۴.</ref> ذوالطول، اخص از مُنعم است،<ref> المیزان، ج ۱۷، ص۳۰۴.</ref> زیرا شامل نعمتهای کوتاه مدّت <ref> المیزان، ج ۱۷، ص۳۰۴.</ref> یا ضروری نمیشود،<ref>شرح الاسماء، درودآبادی، ص۱۲۸.</ref> از اینرو برخی آن را به خدای افزونکننده نعمت،<ref>لغت نامه، ج ۸، ص۱۱۵۳۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۵، ص۳۰۶۹.</ref> صاحب [[نعمتها]]، رحمتها و بخششهای طولانی و فراوان <ref>التبیان، ج ۹، ص۵۴؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۸۰۰؛ شرح اصول کافی، ج ۴، ص۷۱.</ref> معنا کردهاند؛ و چون اصل [[بخشش]] نعمت از روی [[تفضّل]] و احسانی است که نسبت به آن استحقاقی نیست،<ref>فتح القدیر، ج ۴، ص۴۸۱؛ مجمع البیان، ج ۷، ص۷۹۹.</ref> ذوالطوْل را به صاحب تفضّل <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص۲۸؛ تفسیر ابن کثیر، ج ۴، ص۷۶؛ النهج الاسمی، ص۳۴۸ ـ ۳۴۹.</ref> بر بندگان به نعمتهایی که [[شکر]] یکی از آنها از ایشان ساخته نیست،<ref>البیان لاسماء اللّه الحسنی، ص۲۹۱؛ الجامع لاسماء اللّه الحسنی.</ref> نیز به صاحبِ نعمتِ [[واسع]] ممتدّ بر [[بندگان]] از روی فضل و [[احسان]] [[تفسیر]] کرده <ref> منهج الصادقین، ج ۸، ص۱۲۵.</ref> و جودِ ذاتی [[خدا]] را سبب انتشار [[عطایا]] و فضل کثیر بر موجودات، بیمنّت گذاشتن بر آنها دانستهاند، <ref>مرموزات اسماء، ص۵۰.</ref> چنان که ذوالطول را به بخشیدن کمالاتی افزون بر استعدادات اصلی تفسیر کردهاند: {{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد؛ بیگمان انسان ستمکارهای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>.<ref>تفسیر ابن عربی، ج ۲، ص۳۹۲.</ref> برخی اسم مذکور را به فضل و [[بخشش خدا]] درباره عقابی معنا کرده که [[بنده]] سزاوارش است؛<ref>روح البیان، ج ۸، ص۲۰۸؛ الصافی، ج ۴، ص۳۳۴.</ref> چه در [[دنیا]] یا در [[آخرت]].<ref> المقام الاسنی، ص۶۳.</ref> بعضی نیز آن را به عموم نعمتهایی تفسیر کردهاند که در تنظیم امور [[زندگی]] [[دنیایی]] و [[آخرتی]] [[انسان]] بایستهاند.<ref>من وحی القرآن، ج ۲۰، ص۱۱.</ref> | ||
#دارای وسعت و [[بینیازی]]،<ref>جامعالبیان، ج ۲۲، ص۵۳؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص۲۷۱؛ فتح القدیر، ج ۴، ص۴۸۱؛ شرح الاسماء، سبزواری، ص۲۶۱.</ref> چنانکه طول در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> به معنای [[غنا]] و وسعت <ref>روح البیان، ج ۸، ص۲۰۸.</ref> و مراد از {{متن قرآن|مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا}} کسی است که [[مال]] بسیاری برای [[ازدواج]] با غیر [[کنیزان]] ندارد. بر اساس آیه یاد شده، وی چارهای جز ازدواج با [[کنیزکان]] ندارد که هزینه کمتری دارد<ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص۱۱۲۵.</ref>. در برخی [[روایات]]، نخست به بینیازی خدا از اشیا و [[نیازمندی]] همهچیز به وی اشاره و سپس ذوالطول خوانده شده است،<ref>الکافی، ج ۱، ص۱۲۵؛ التوحید، ص۱۷۸؛ شرح اصول کافی، ج ۴، ص۷۱.</ref> چنانکه برخی معنای ذوالطول را خدایی دانستهاند که هرگونه خیری را که بخواهد به کسی بدهد، خود داراست، از این رو هیچ گونه کمبودی ندارد؛ برخلاف بندگان که ممکن است بخواهند چیزی را به کسی ببخشند؛ ولی آن را نداشته باشند.<ref> الاسماء و الصفات، ج ۱، ص۸۶.</ref> برخی دیگر به استناد اینکه معنای طوْل، امتدادی است که در حال حاضر موجود است برای آن مراتبی [[معتقد]] گشتهاند که بالاترین آن، امتداد فعلیِ بینهایت در وجود نامتناهی است و آن را مقصود از طوْل در [[خدا]] دانسته و افزودهاند مرتبه [[ضعیف]] طوْل، مُکنت [[ازدواج]] با زنهای [[آزاد]] است.<ref>التحقیق، ج ۷، ص۱۴۸، «طول».</ref> | # دارای وسعت و [[بینیازی]]،<ref>جامعالبیان، ج ۲۲، ص۵۳؛ الدرالمنثور، ج ۷، ص۲۷۱؛ فتح القدیر، ج ۴، ص۴۸۱؛ شرح الاسماء، سبزواری، ص۲۶۱.</ref> چنانکه طول در [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا أَنْ يَنْكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ فَمِنْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ مِنْ فَتَيَاتِكُمُ الْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِإِيمَانِكُمْ بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَانْكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَيْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَيْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَيْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِيَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَنْ تَصْبِرُوا خَيْرٌ لَكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و هر یک از شما که یارایی مالی نداشته باشد تا زنان آزاد مؤمن را به همسری گیرد، در میان کنیزان، از دختران جوان مؤمن، همسر گزیند و خداوند به ایمانتان داناتر است؛ همه چون یکدیگرید پس با اجازه کسان آنها با آنان ازدواج کنید و کابینهایشان را در حالی که پاکدامنند و نه پلیدکار و گزیننده دوستهای پنهان، به گونه شایسته به (کسان) آنها بپردازید. آنگاه چون شوی کنند، اگر به کاری زشت دست یازیدند بر آنان نیمی از کیفر زنان آزاد خواهد بود. این (ازدواج با کنیزکان) برای کسی است که از (آلایش) گناه بهراسد و شکیبایی ورزیدن، برای شما بهتر است و خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۵.</ref> به معنای [[غنا]] و وسعت <ref>روح البیان، ج ۸، ص۲۰۸.</ref> و مراد از {{متن قرآن|مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ مِنْكُمْ طَوْلًا}} کسی است که [[مال]] بسیاری برای [[ازدواج]] با غیر [[کنیزان]] ندارد. بر اساس آیه یاد شده، وی چارهای جز ازدواج با [[کنیزکان]] ندارد که هزینه کمتری دارد<ref>مجمع البحرین، ج ۲، ص۱۱۲۵.</ref>. در برخی [[روایات]]، نخست به بینیازی خدا از اشیا و [[نیازمندی]] همهچیز به وی اشاره و سپس ذوالطول خوانده شده است،<ref>الکافی، ج ۱، ص۱۲۵؛ التوحید، ص۱۷۸؛ شرح اصول کافی، ج ۴، ص۷۱.</ref> چنانکه برخی معنای ذوالطول را خدایی دانستهاند که هرگونه خیری را که بخواهد به کسی بدهد، خود داراست، از این رو هیچ گونه کمبودی ندارد؛ برخلاف بندگان که ممکن است بخواهند چیزی را به کسی ببخشند؛ ولی آن را نداشته باشند.<ref> الاسماء و الصفات، ج ۱، ص۸۶.</ref> برخی دیگر به استناد اینکه معنای طوْل، امتدادی است که در حال حاضر موجود است برای آن مراتبی [[معتقد]] گشتهاند که بالاترین آن، امتداد فعلیِ بینهایت در وجود نامتناهی است و آن را مقصود از طوْل در [[خدا]] دانسته و افزودهاند مرتبه [[ضعیف]] طوْل، مُکنت [[ازدواج]] با زنهای [[آزاد]] است.<ref>التحقیق، ج ۷، ص۱۴۸، «طول».</ref> | ||
#برخی طوْل را به معنای [[قدرت]] <ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص۵۳؛ شرح الاسماء، سبزواری، ص۲۶۱.</ref> و ذوالطول را در [[آیه]] {{متن قرآن|غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«آمرزنده گناه و پذیرای توبه، سخت کیفر فراخدست (که) هیچ خدایی جز او نیست بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره غافر، آیه ۳.</ref> درباره قدرت فراگیر [[الهی]] دانستهاند که [[منکران]] و [[کافران]] را احاطه و گرفتار [[عقاب]] میسازد، بنابراین شدّت عقاب وی برخاسته از قدرت یاد شده است: {{متن قرآن|شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ<ref> تجلیات فی اسماء اللّه، ص۱۶۵؛ التحقیق، ج ۷، ص۱۴۸.</ref>. بر اساس این دیدگاه، تفاوت طوْل با قدرت، در آن است که طوْل خصوصیّت بسط و امتداد در قدرت است و بدین لحاظ قدرت، اصل و اساس آن شمرده میگردد<ref>التحقیق، ج ۷، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[ذوالطول / اسماء و صفات (مقاله)|مقاله «ذوالطول»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۳۶۷- ۳۶۸</ref> | # برخی طوْل را به معنای [[قدرت]] <ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص۵۳؛ شرح الاسماء، سبزواری، ص۲۶۱.</ref> و ذوالطول را در [[آیه]] {{متن قرآن|غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«آمرزنده گناه و پذیرای توبه، سخت کیفر فراخدست (که) هیچ خدایی جز او نیست بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره غافر، آیه ۳.</ref> درباره قدرت فراگیر [[الهی]] دانستهاند که [[منکران]] و [[کافران]] را احاطه و گرفتار [[عقاب]] میسازد، بنابراین شدّت عقاب وی برخاسته از قدرت یاد شده است: {{متن قرآن|شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ<ref> تجلیات فی اسماء اللّه، ص۱۶۵؛ التحقیق، ج ۷، ص۱۴۸.</ref>. بر اساس این دیدگاه، تفاوت طوْل با قدرت، در آن است که طوْل خصوصیّت بسط و امتداد در قدرت است و بدین لحاظ قدرت، اصل و اساس آن شمرده میگردد<ref>التحقیق، ج ۷، ص۱۴۸.</ref>.<ref>[[سید رضا اسحاقنیا تربتی|اسحاقنیا تربتی، سید رضا]]، [[ذوالطول / اسماء و صفات (مقاله)|مقاله «ذوالطول»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۳۶۷- ۳۶۸</ref> | ||
==[[راز]] [[همراهی]] ذوالطول با برخی اسمای دیگر == | == [[راز]] [[همراهی]] ذوالطول با برخی اسمای دیگر == | ||
در آیه {{متن قرآن|غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«آمرزنده گناه و پذیرای توبه، سخت کیفر فراخدست (که) هیچ خدایی جز او نیست بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره غافر، آیه ۳.</ref> پس از اشاره به [[تنزیل قرآن]] از جانب خدا ۴ اسم غافرالذنب، [[قابل التوب]]، [[شدید العقاب]] و ذوالطوْل پس از اسم [[علیم]] یاد شده که اشاره دارد تنزیل قرآن که بر پایه [[علم الهی]] است، بر مقتضای اسمهای چهارگانه مذکور [[استوار]] است؛ زیرا همه [[انسانها]] در اصل برخورداری از طوْل الهی و نعمتهای پیوسته و در پی همِ خدا در [[زندگی]] [[دنیایی]] خود یکساناند؛ ولی به لحاظ [[حیات]] [[آخرتی]] به دو گروه سعید و [[شقی]] قسمت میگردند و خدا چون [[آفریدگار]] انسانهاست، به جزئیات [[مخلوقات]] خویش [[آگاه]] است و به اقتضای غافرالذنب و قابل التوب بودن خود، [[توبه]] آنها را پذیرفته و ایشان را میبخشد و به اقتضای شدید العقاب بودنش، سزاواران [[عقوبت]] را عقاب میکند. بر این اساس، [[انسانها]] نیازمند [[هدایت]] الهیاند، تا عدّهای در پرتو پذیرش آن، مشمول [[مغفرت]] [[خدا]] شوند. در مقابل، گروهی نیز بر اثر ماندن در [[گمراهی]] سزاوار [[عقوبت]] وی گردند. | در آیه {{متن قرآن|غَافِرِ الذَّنْبِ وَقَابِلِ التَّوْبِ شَدِيدِ الْعِقَابِ ذِي الطَّوْلِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ إِلَيْهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«آمرزنده گناه و پذیرای توبه، سخت کیفر فراخدست (که) هیچ خدایی جز او نیست بازگشت (هر چیز) به سوی اوست» سوره غافر، آیه ۳.</ref> پس از اشاره به [[تنزیل قرآن]] از جانب خدا ۴ اسم غافرالذنب، [[قابل التوب]]، [[شدید العقاب]] و ذوالطوْل پس از اسم [[علیم]] یاد شده که اشاره دارد تنزیل قرآن که بر پایه [[علم الهی]] است، بر مقتضای اسمهای چهارگانه مذکور [[استوار]] است؛ زیرا همه [[انسانها]] در اصل برخورداری از طوْل الهی و نعمتهای پیوسته و در پی همِ خدا در [[زندگی]] [[دنیایی]] خود یکساناند؛ ولی به لحاظ [[حیات]] [[آخرتی]] به دو گروه سعید و [[شقی]] قسمت میگردند و خدا چون [[آفریدگار]] انسانهاست، به جزئیات [[مخلوقات]] خویش [[آگاه]] است و به اقتضای غافرالذنب و قابل التوب بودن خود، [[توبه]] آنها را پذیرفته و ایشان را میبخشد و به اقتضای شدید العقاب بودنش، سزاواران [[عقوبت]] را عقاب میکند. بر این اساس، [[انسانها]] نیازمند [[هدایت]] الهیاند، تا عدّهای در پرتو پذیرش آن، مشمول [[مغفرت]] [[خدا]] شوند. در مقابل، گروهی نیز بر اثر ماندن در [[گمراهی]] سزاوار [[عقوبت]] وی گردند. | ||