پرش به محتوا

زندقه در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
 
خط ۸: خط ۸:
[[زندیق]] به کافری گفته می‌شود که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] تظاهر می‌کند، همچنین به معنای کسی است که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است. درباره عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است.
[[زندیق]] به کافری گفته می‌شود که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] تظاهر می‌کند، همچنین به معنای کسی است که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است. درباره عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است.


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[زندیق]]، کافری را گویند که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] [[تظاهر]] می‌کند و نیز به معنای کسی که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است، آمده است؛ چنان که به برخی اصناف [[کفّار]] ـ همچون: [[ثنویه]] ـ اطلاق شده است<ref>تحریر الأحکام، ج۵، ص۵۶؛ کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ مجمع البحرین، واژه «زندق».</ref>.
[[زندیق]]، کافری را گویند که [[کفر]] خود را پنهان و به [[اسلام]] [[تظاهر]] می‌کند و نیز به معنای کسی که به شریعتی [[معتقد]] نیست و قائل به قدیم بودن عالم است، آمده است؛ چنان که به برخی اصناف [[کفّار]] ـ همچون: [[ثنویه]] ـ اطلاق شده است<ref>تحریر الأحکام، ج۵، ص۵۶؛ کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۲ ـ ۵۲۳؛ مجمع البحرین، واژه «زندق».</ref>.


از آن در "باب حدود" سخن گفته‏‌اند. مخاطب قرار دادن کسی با لفظی که در عرف یا به حسب وضع لغوی در [[قذف]] به کار نمی‌‏رود، لکن موجب [[اذیت]] و [[آزار]] مخاطب می‏‌گردد ـ مانند: زندیق ـ موجب ثبوت [[تعزیر]] بر گوینده است<ref>کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۰ ـ ۵۲۲.</ref>.
از آن در "باب حدود" سخن گفته‏‌اند. مخاطب قرار دادن کسی با لفظی که در عرف یا به حسب وضع لغوی در [[قذف]] به کار نمی‌‏رود، لکن موجب [[اذیت]] و [[آزار]] مخاطب می‏‌گردد ـ مانند: زندیق ـ موجب ثبوت [[تعزیر]] بر گوینده است<ref>کشف اللثام، ج۱۰، ص۵۲۰ ـ ۵۲۲.</ref>.


در عدم [[پذیرش توبه]] و [[وجوب]] کشتن زندیق ـ به معنای نخست ـ [[اختلاف]] است<ref>المبسوط، ج۷، ص۲۸۲؛ قواعد الأحکام، ج۳، ص۵۷۶.</ref>. بر عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است<ref>الخلاف، ج۵، ص۳۵۲ ـ ۳۵۳؛ کتاب السرائر، ج۲، ص۷۰۷.</ref>. برخی گفته‌‏اند: زندیق محکوم به [[حکم]] [[مرتد]] است. بنابراین، اگر مرد و [[مرتد فطری]] باشد، به قول مشهور، توبه‏‌‌اش پذیرفته نیست و کشته می‏‌شود و اگر مرتد ملّی باشد، پس از [[استتابه]] و خودداری از [[توبه]] به قتل می‏‌رسد؛ اما اگر [[زن]] باشد در هر دو صورت ـ [[فطری]] و ملّی ـ کشته نمی‏‌شود<ref>الجامع للشرائع، ص۵۶۸.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>
در عدم [[پذیرش توبه]] و [[وجوب]] کشتن زندیق ـ به معنای نخست ـ [[اختلاف]] است<ref>المبسوط، ج۷، ص۲۸۲؛ قواعد الأحکام، ج۳، ص۵۷۶.</ref>. بر عدم پذیرش توبه و وجوب [[قتل]] وی ادعای [[اجماع]] شده است<ref>الخلاف، ج۵، ص۳۵۲ ـ ۳۵۳؛ کتاب السرائر، ج۲، ص۷۰۷.</ref>. برخی گفته‌‏اند: زندیق محکوم به [[حکم]] [[مرتد]] است. بنابراین، اگر مرد و [[مرتد فطری]] باشد، به قول مشهور، توبه‏‌‌اش پذیرفته نیست و کشته می‏‌شود و اگر مرتد ملّی باشد، پس از [[استتابه]] و خودداری از [[توبه]] به قتل می‏‌رسد؛ اما اگر [[زن]] باشد در هر دو صورت ـ [[فطری]] و ملّی ـ کشته نمی‏‌شود<ref>الجامع للشرائع، ص۵۶۸.</ref>.<ref>ر. ک: [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۴، ص۳۰۳-۳۰۴.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش