پرش به محتوا

جامعیت قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۲٬۷۷۰ بایت حذف‌شده ،  ‏۱۵ اوت ۲۰۱۸
خط ۴۶: خط ۴۶:
برخی از مفسرین در تفسير جملۀ «و تفصيل كل شيء» فرموده اند: «يعني قرآن بيانگر و متمايزكننده هر آن چيزي است كه مردم براي دينشان بدان نياز دارند؛ همان ديني كه پايه سعادت دنيا و آخرتشان بر آن نهاده شده است.»  <ref>المیزان، ج 11، ص 280.</ref> در اينجا نيز تأکيد بر بيانگري و تفصيل بودن قرآن نسبت به نياز‌هاي ديني در راستاي سعادت دنيوي و اخروي مردم است كه هدف نزول قرآن مي‌باشد. <ref>آريان، حمید، جامعيت قرآن در بيان مفسر الميزان، مجله قرآن‌شناخت، س1، ش1، 1387، ص150</ref>
برخی از مفسرین در تفسير جملۀ «و تفصيل كل شيء» فرموده اند: «يعني قرآن بيانگر و متمايزكننده هر آن چيزي است كه مردم براي دينشان بدان نياز دارند؛ همان ديني كه پايه سعادت دنيا و آخرتشان بر آن نهاده شده است.»  <ref>المیزان، ج 11، ص 280.</ref> در اينجا نيز تأکيد بر بيانگري و تفصيل بودن قرآن نسبت به نياز‌هاي ديني در راستاي سعادت دنيوي و اخروي مردم است كه هدف نزول قرآن مي‌باشد. <ref>آريان، حمید، جامعيت قرآن در بيان مفسر الميزان، مجله قرآن‌شناخت، س1، ش1، 1387، ص150</ref>


==جامعيت قرآن و علم معصومين==
ذيل آيه 89 سورۀ نحل، رواياتي از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که در آنها امام خود را عالم به کتاب‌الله معرفي مي‌کند؛ همان کتابي که در آن همه چيز از آغاز تا انجام عالم، خبر آسمان و زمين، بهشت و جهنم، گذشته و حال و آينده وجود دارد. سپس امام مأخذ علم خود را قرآن معرفي نموده، به مضمون آيۀ 89 نحل اشاره مي‌کند و مي‌فرمايد: «تمام علم من از کتاب‌الله است؛ کتابي که خداوند در حق آن فرموده تبيان همه چيز ( کل شيء) است.»
از اين ارتباط وثيق بين علم جامع معصومين و تبيان کل شيء بودن قرآن مي‌توان استفاده کرد كه منشأ و مصدر بودن قرآن براي علم فراگير و شگفت‌انگيز معصومين، دليل بر جامعيت قرآن است. اگر امام کسي است که عالم به جميع حوايج مردم در امور معاش و معاد آنهاست،  و علم او هم مأخوذ از قرآني است كه تبيان كل شيء است، پس قرآن بايد شامل و جامع همۀ نياز‌ها و حوايج انسان‌ها در امور معاش و معاد آنان ‌باشد.
البته از اين مطلب نمي‌توان نتيجه گرفت که جامعيت قرآن به گستردگي علم معصوم (پيامبر و امام) است.  اساساً اين سخن چيزي را دربارۀ قلمرو بيانات قرآن روشن نمي‌کند؛ زيرا سؤال اصلي به گسترۀ علم معصوم منتقل مي‌گردد که حد و مرز آن تا کجاست؟ يا اگر معصومين به جزئيات و تفاصيل مسائل اعتقادي و معاش و معاد مردم علم دارند، پس بايد بتوان تفاصيل اين امور را هم در قرآن جست.
با اينكه معصومين در عالي‌ترين سطح ممكن به حقايق قرآن و اسرار و رموز آن آگاهند، اما منشأ بودن قرآن براي علم معصومين مستلزم تساوي قلمرو مسائل اين کتاب و قلمرو دانش معصوم نيست؛ چه، هم از جهت اجمال و تفصيل بين مطالب قرآن و دانش معصومين تفاوت است و هم اينکه علم معصومين به امور جزئي و عادي و مسائل خارج از نيازهاي هدايتي انسان‌ها را نمي‌توان عيناً در قرآن سراغ گرفت.
==معارف عاليه‌ و قوانين قابل تحقق==
==معارف عاليه‌ و قوانين قابل تحقق==
برخی از بزرگان در ذيل آيه «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ»  مي‌نويسند: «آيه در مقام امتنان بر امت اسلام به خاطر نزول قرآن بر آنهاست و مراد از ذكر در آيه ذكري است که مختص به ايشان و شايسته و زيبنده شأن آنهاست. اين ذكر همان معارف عاليه‌اي است كه در بالاترين درجۀ ظرفيت و حوصله درك انسان‌هاست و نيز قوانين و مقررات راست و درستي است كه در جامعه بشري امكان و قابليت اجرا دارد.  در اين‌جا جامعيت قرآن در محدوده معارف عاليه و قوانين و مقررات درست قابل تحقق براي جامعه بشري مطرح شده است.  
برخی از بزرگان در ذيل آيه «لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ كِتاباً فِيهِ ذِكْرُكُمْ أَفَلا تَعْقِلُونَ»  مي‌نويسند: «آيه در مقام امتنان بر امت اسلام به خاطر نزول قرآن بر آنهاست و مراد از ذكر در آيه ذكري است که مختص به ايشان و شايسته و زيبنده شأن آنهاست. اين ذكر همان معارف عاليه‌اي است كه در بالاترين درجۀ ظرفيت و حوصله درك انسان‌هاست و نيز قوانين و مقررات راست و درستي است كه در جامعه بشري امكان و قابليت اجرا دارد.  در اين‌جا جامعيت قرآن در محدوده معارف عاليه و قوانين و مقررات درست قابل تحقق براي جامعه بشري مطرح شده است.  
۱۱۲٬۵۳۹

ویرایش