جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
'''[[سیره پیامبر خاتم]]{{صل}}''' در امر [[تبلیغ]] بر سهلگیری بود و [[بشارت]] دادن نه سختگیری و [[ترس]] و [[تهدید]]. | '''[[سیره پیامبر خاتم]] {{صل}}''' در امر [[تبلیغ]] بر سهلگیری بود و [[بشارت]] دادن نه سختگیری و [[ترس]] و [[تهدید]]. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در [[تبلیغ اسلام]] سهلگیر بود نه سختگیر. بیشتر بر [[بشارت]] و [[امید]] تکیه میکرد تا بر [[ترس]] و [[تهدید]]. به یکی از اصحابش که برای تبلیغ اسلام به [[یمن]] فرستاد دستور داد: آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میلها را تحریک کن) و [[مردم]] را متنفر نساز<ref>صحیح بخاری، ج ۵، ص۲۶۴.</ref>. در کار تبلیغ اسلام تحرک داشت، به [[طائف]] [[سفر]] کرد. در ایام [[حج]] در میان [[قبایل]] میگشت و [[تبلیغ]] میکرد. یک بار [[امام علی|علی]]{{ع}} و بار دیگر [[معاذ بن جبل]] را برای تبلیغ به یمن فرستاد. [[مصعب بن عمیر]] را پیش از آمدن خودش برای تبلیغ به [[مدینه]] فرستاد. گروه فراوانی از یارانش را به [[حبشه]] فرستاد. آنها ضمن [[نجات]] از [[آزار]] مکیان، [[اسلام]] را تبلیغ کردند و زمینه اسلام [[نجاشی]]، [[پادشاه]] حبشه و نیمی از مردم حبشه را فراهم کردند. در [[سال ششم هجری]] به سران کشورهای [[جهان]] [[نامه]] نوشت و [[نبوت]] و [[رسالت]] خویش را به آنها اعلام کرد. در حدود صد نامه از او باقی است که به شخصیتهای مختلف نوشته است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۶۳.</ref>. کشیشهای [[مسیحی]]، اسلام را [[دین]] [[شمشیر]] میدانند. بیشک اسلام دین شمشیر هم هست و این کمالی است در اسلام، نه [[نقص]]. ولی آنها که میگویند "اسلام دین شمشیر است" میخواهند بگویند اسلام در [[دعوت]] خودش تنها ابزاری که به کار میبرد شمشیر است. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref> با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوهای که نیکوتر است مجادله نمای؛ سوره نحل، آیه۱۲۵.</ref> آنها میخواهند این [[جور]] وانمود کنند که دستور [[پیامبر اسلام]] این بوده است: اذغ بالسیف "با شمشیر دعوت کن"؛ در حالی که [[سیره پیامبر]] خلاف این ادعا بوده است<ref>مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۸۰.</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref> | در [[تبلیغ اسلام]] سهلگیر بود نه سختگیر. بیشتر بر [[بشارت]] و [[امید]] تکیه میکرد تا بر [[ترس]] و [[تهدید]]. به یکی از اصحابش که برای تبلیغ اسلام به [[یمن]] فرستاد دستور داد: آسان بگیر و سخت نگیر، نوید بده (میلها را تحریک کن) و [[مردم]] را متنفر نساز<ref>صحیح بخاری، ج ۵، ص۲۶۴.</ref>. در کار تبلیغ اسلام تحرک داشت، به [[طائف]] [[سفر]] کرد. در ایام [[حج]] در میان [[قبایل]] میگشت و [[تبلیغ]] میکرد. یک بار [[امام علی|علی]] {{ع}} و بار دیگر [[معاذ بن جبل]] را برای تبلیغ به یمن فرستاد. [[مصعب بن عمیر]] را پیش از آمدن خودش برای تبلیغ به [[مدینه]] فرستاد. گروه فراوانی از یارانش را به [[حبشه]] فرستاد. آنها ضمن [[نجات]] از [[آزار]] مکیان، [[اسلام]] را تبلیغ کردند و زمینه اسلام [[نجاشی]]، [[پادشاه]] حبشه و نیمی از مردم حبشه را فراهم کردند. در [[سال ششم هجری]] به سران کشورهای [[جهان]] [[نامه]] نوشت و [[نبوت]] و [[رسالت]] خویش را به آنها اعلام کرد. در حدود صد نامه از او باقی است که به شخصیتهای مختلف نوشته است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، [[وحی و نبوت ۲(کتاب)|وحی و نبوت]]، مجموعه آثار، ج ۲، ص۲۶۳.</ref>. کشیشهای [[مسیحی]]، اسلام را [[دین]] [[شمشیر]] میدانند. بیشک اسلام دین شمشیر هم هست و این کمالی است در اسلام، نه [[نقص]]. ولی آنها که میگویند "اسلام دین شمشیر است" میخواهند بگویند اسلام در [[دعوت]] خودش تنها ابزاری که به کار میبرد شمشیر است. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ}}<ref> با حکمت و اندرز نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به شیوهای که نیکوتر است مجادله نمای؛ سوره نحل، آیه۱۲۵.</ref> آنها میخواهند این [[جور]] وانمود کنند که دستور [[پیامبر اسلام]] این بوده است: اذغ بالسیف "با شمشیر دعوت کن"؛ در حالی که [[سیره پیامبر]] خلاف این ادعا بوده است<ref>مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی، [[سیری در سیره نبوی (کتاب)|سیری در سیره نبوی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص۱۸۰.</ref>.<ref>[[محمد باقر پورامینی|پورامینی، محمد باقر]]، [[پیامبر اسلام (کتاب)|پیامبر اسلام؛ چلچراغ حکمت]]، صفحه ۴۵ تا ۷۳.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |