پرش به محتوا

محکم و متشابه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۳۹۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ اوت ۲۰۱۸
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{خرد}}
{{نبوت}}
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[قرآن]]''' است. "'''[[محکم و متشابه]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[محکم و متشابه در قرآن]] | [[محکم و متشابه در حدیث]] | [[محکم و متشابه در کلام اسلامی]] | [[محکم و متشابه در عرفان اسلامی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[محکم و متشابه (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
==مقدمه==
*محكم و متشابه یكی از مهم‌ترین و بحث‌انگیزترین مباحث علوم قرآنی است. خداوند متعال در آیه هفتم سوره آل عمران<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}} اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران  در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> به صراحت اعلام كرده است كه [[قرآن كریم]] در كنار آیات محكم، كه اساس این كتاب الهی را تشكیل میدهد، بر آیاتی دیگر مشتمل است که متشابهات نامیده می‌شود. از این آیه استفاده می‌شود كه آیات متشابه به گونه‌ای هستند كه فتنه‌انگیزان می‌توانند با بهره‌گیری نادرست از تأویل آن‌ها، عده‌ای را گمراه سازند. به عقیده برخی مفسران، همه فرقه‌های گمراه در میان مسلمانان، با تمسک به این آیات بر عقاید باطل خود لباس حق پوشانده‌اند. دانشمندان مسلمان، به ویژه تفسیر‌پژوهان، از دیرباز پرسش‌هایی را در باره محكم و متشابه مطرح كرده و پاسخ آن‌ها را از راه‌های مختلف پی‌ گرفته‌اند. مسائلی همچون ویژگی‌های آیات متشابه، حکمت ورود آیات متشابه در قرآن و چگونگی دست‌یابی به معنای حقیقی آیات متشابه از مهم‌ترین مسائلی است که دانشمندان علوم قرآنی به آن توجه کرده‌اند.
*محكم و متشابه یكی از مهم‌ترین و بحث‌انگیزترین مباحث علوم قرآنی است. خداوند متعال در آیه هفتم سوره آل عمران<ref>{{عربی|اندازه=120%|﴿{{متن قرآن|هُوَ الَّذِيَ أَنزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُّحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ فَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا وَمَا يَذَّكَّرُ إِلاَّ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}} اوست که این کتاب را بر تو فرو فرستاد؛ برخی از آن، آیات «محکم» (/ استوار/ یک رویه) اند، که بنیاد این کتاب‌اند و برخی دیگر (آیات) «متشابه» (/ چند رویه) اند؛ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی می‌کنند در حالی که تأویل آن را جز خداوند نمی‌داند و استواران  در دانش، می‌گویند: ما بدان ایمان داریم، تمام آن از نزد پروردگار ماست و جز خردمندان، کسی در یاد نمی‌گیرد؛ سوره آل عمران، آیه:۷.</ref> به صراحت اعلام كرده است كه [[قرآن كریم]] در كنار آیات محكم، كه اساس این كتاب الهی را تشكیل میدهد، بر آیاتی دیگر مشتمل است که متشابهات نامیده می‌شود. از این آیه استفاده می‌شود كه آیات متشابه به گونه‌ای هستند كه فتنه‌انگیزان می‌توانند با بهره‌گیری نادرست از تأویل آن‌ها، عده‌ای را گمراه سازند. به عقیده برخی مفسران، همه فرقه‌های گمراه در میان مسلمانان، با تمسک به این آیات بر عقاید باطل خود لباس حق پوشانده‌اند. دانشمندان مسلمان، به ویژه تفسیر‌پژوهان، از دیرباز پرسش‌هایی را در باره محكم و متشابه مطرح كرده و پاسخ آن‌ها را از راه‌های مختلف پی‌ گرفته‌اند. مسائلی همچون ویژگی‌های آیات متشابه، حکمت ورود آیات متشابه در قرآن و چگونگی دست‌یابی به معنای حقیقی آیات متشابه از مهم‌ترین مسائلی است که دانشمندان علوم قرآنی به آن توجه کرده‌اند.
خط ۲۰۳: خط ۲۱۳:
*در مورد تأویل قرآن از دیرباز این سؤال مطرح بوده است که چه کسانی می‌توانند از تأویل قرآن، به هر معنایی که باشد، به ویژه تأویل آیات متشابه، آگاه شوند. پیش‌تر گفتیم که در مورد ترکیب این آیه اختلاف نظر وجود دارد که آیا راسخان در علم نیز از تأویل آگاهند یا خیر. همچنین گفتیم که روایات نیز در این زمینه مختلف است. اما بیش‌تر روایات [[اهل بیت]] و اقوال مفسّران [[شیعه]]، حکایت از این دارد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} از راسخان در علم، بلکه افضل راسخان در علم هستند و به تأویل قرآن آگاهند. همچنین برخی از روایات منقول از طریق [[اهل سنت]] و اقوال مفسّران ایشان گویای آن است که افراد غیرمعصوم نیز می‌توانند از راسخان در علم بوده و از تأویل قرآن آگاه باشند<ref>تأویل مختلف الحدیث، ابن قتیبه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص ۲۹.</ref>. از دیدگاه برخی مفسّران، حتی اگر فرض بگیریم که ظاهر آیه هفتم سوره آل عمران بر انحصار علم به تأویل در خدای سبحان دلالت دارد، باز هم این امر منافاتی با آن ندارد که خداوند این علم را به بعضی از افراد نیز عطا کرده باشد. چنان‌که آیات مربوط به [[علم غیب]] نیز گویای این امر است؛ از یک سو آیاتی داریم که بر اختصاص [[علم غیب]] به خدا دلالت دارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ}}﴾}}<ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند و درنمی‌یابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد؛ سوره نمل، آیه:۶۵.</ref> و از طرف دیگر آیاتی نیز بیانگر این است که خدا این علم را به غیر خودش نیز داده است؛ مانند آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}﴾}}<ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند.جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا می‌گیرد و شمار هر چیز را دارد؛ سوره جن، آیه: ۲۶-۲۷.</ref> که بعضی از رسولان را از حکم قبلی "اختصاص [[علم غیب]] به خدا" خارج کرده است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۵۲.</ref> مطابق روایات معتبر، خداوند علم تنزیل و تأویل را به پیامبرش عطا کرده است<ref>ر.ک: وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن حسن حر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ﻫ، ج ۱۸، ص ۴۷؛ بصائر الدرجات الکبریٰ فی فضائل آل محمد، محمد بن حسن صفار، تهران، منشورات الأعلمی، ۱۳۶۲ ﻫ . ش، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۳؛ البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی، قم، مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان، ج ۱، ص ۲۷۱؛ تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، ج ۱، ص ۱۷؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۰.</ref>. همچنین [[حضرت علی]]{{ع}}، که در ملازمتی بی‌بدیل، از پیش از نزول نخستین بارقه‌های [[وحی]] تا انقطاع آن، با [[پیامبر]]{{صل}} همراهی و همدلی داشته است، تمام آیات قرآن را با شأن نزول و تفسیر و تأویل آن، از آن حضرت فراگرفته و نگاشته است. او خود در این باره می‌گوید: آیه‌ای بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل نمی‌شد، جز آن‌که بر من قرائت می‌کرد و من با خط خودم می‌نوشتم و تأویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و عام و خاصّ آن را به من می‌آموخت<ref>أصول الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، بیروت، دار صعب و دار التعارف، ۱۴۰۱ ﻫ، ج ۱، ص ۶۴.</ref>.
*در مورد تأویل قرآن از دیرباز این سؤال مطرح بوده است که چه کسانی می‌توانند از تأویل قرآن، به هر معنایی که باشد، به ویژه تأویل آیات متشابه، آگاه شوند. پیش‌تر گفتیم که در مورد ترکیب این آیه اختلاف نظر وجود دارد که آیا راسخان در علم نیز از تأویل آگاهند یا خیر. همچنین گفتیم که روایات نیز در این زمینه مختلف است. اما بیش‌تر روایات [[اهل بیت]] و اقوال مفسّران [[شیعه]]، حکایت از این دارد که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} از راسخان در علم، بلکه افضل راسخان در علم هستند و به تأویل قرآن آگاهند. همچنین برخی از روایات منقول از طریق [[اهل سنت]] و اقوال مفسّران ایشان گویای آن است که افراد غیرمعصوم نیز می‌توانند از راسخان در علم بوده و از تأویل قرآن آگاه باشند<ref>تأویل مختلف الحدیث، ابن قتیبه، بیروت، دار الکتب العلمیه، ص ۲۹.</ref>. از دیدگاه برخی مفسّران، حتی اگر فرض بگیریم که ظاهر آیه هفتم سوره آل عمران بر انحصار علم به تأویل در خدای سبحان دلالت دارد، باز هم این امر منافاتی با آن ندارد که خداوند این علم را به بعضی از افراد نیز عطا کرده باشد. چنان‌که آیات مربوط به [[علم غیب]] نیز گویای این امر است؛ از یک سو آیاتی داریم که بر اختصاص [[علم غیب]] به خدا دلالت دارد: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَعِندَهُ مَفَاتِحُ الْغَيْبِ لاَ يَعْلَمُهَا إِلاَّ هُوَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الْبَرِّ وَالْبَحْرِ وَمَا تَسْقُطُ مِن وَرَقَةٍ إِلاَّ يَعْلَمُهَا وَلاَ حَبَّةٍ فِي ظُلُمَاتِ الأَرْضِ وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ (هیچ کس) جز او آنها را نمی‌داند؛ و او آنچه را در خشکی و دریاست می‌داند و هیچ برگی فرو نمی‌افتد مگر که او آن را می‌داند و هیچ دانه‌ای در تاریکی‌های زمین و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه:۵۹.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ}}﴾}}<ref> بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند و درنمی‌یابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد؛ سوره نمل، آیه:۶۵.</ref> و از طرف دیگر آیاتی نیز بیانگر این است که خدا این علم را به غیر خودش نیز داده است؛ مانند آیات {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا}}﴾}}<ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند.جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد تا معلوم دارد که رسالت‌های پروردگارشان را رسانده‌اند؛ و (خداوند) آنچه را نزد آنهاست، از همه سو فرا می‌گیرد و شمار هر چیز را دارد؛ سوره جن، آیه: ۲۶-۲۷.</ref> که بعضی از رسولان را از حکم قبلی "اختصاص [[علم غیب]] به خدا" خارج کرده است<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، محمد حسین طباطبایی، قم، مؤسسة النشر الإسلامی التابعة لجماعة المدرسین، بی‌تا، ج ۳، ص ۵۲.</ref> مطابق روایات معتبر، خداوند علم تنزیل و تأویل را به پیامبرش عطا کرده است<ref>ر.ک: وسائل الشیعه إلی تحصیل مسائل الشریعه، محمد بن حسن حر عاملی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ﻫ، ج ۱۸، ص ۴۷؛ بصائر الدرجات الکبریٰ فی فضائل آل محمد، محمد بن حسن صفار، تهران، منشورات الأعلمی، ۱۳۶۲ ﻫ . ش، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۳؛ البرهان فی تفسیر القرآن، سید هاشم بحرانی، قم، مؤسسۀ مطبوعاتی اسماعیلیان، ج ۱، ص ۲۷۱؛ تفسیر العیاشی، محمد بن مسعود عیاشی، ج ۱، ص ۱۷؛ محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۳۳۰.</ref>. همچنین [[حضرت علی]]{{ع}}، که در ملازمتی بی‌بدیل، از پیش از نزول نخستین بارقه‌های [[وحی]] تا انقطاع آن، با [[پیامبر]]{{صل}} همراهی و همدلی داشته است، تمام آیات قرآن را با شأن نزول و تفسیر و تأویل آن، از آن حضرت فراگرفته و نگاشته است. او خود در این باره می‌گوید: آیه‌ای بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل نمی‌شد، جز آن‌که بر من قرائت می‌کرد و من با خط خودم می‌نوشتم و تأویل و تفسیر، ناسخ و منسوخ، محکم و متشابه و عام و خاصّ آن را به من می‌آموخت<ref>أصول الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، بیروت، دار صعب و دار التعارف، ۱۴۰۱ ﻫ، ج ۱، ص ۶۴.</ref>.
*روایات دیگری نیز حاکی از آن است که علاوه بر [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}}، [[اهل بیت]] [[پیامبر]] نیز به تأویل همه آیات قرآن آگاهند<ref> ر.ک: بصائر الدرجات الکبریٰ فی فضائل آل محمد، محمد بن حسن صفار، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۳؛ البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ج ۱، ص ۱۹ و ۲۰، ۲۷۰ و ۲۷۱.</ref> لازم به ذکر است که گرچه بر اساس روایات [[شیعه]]، علم به تأویل همه قرآن به [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او اختصاص دارد، ولی هیچ‌گاه به طور کلی از دیگران نفی نشده است. مفهوم این سخن از [[پیامبر]] که فرمود:"تأویل قرآن به تمام و کمال، تنها نزد [[امام علی]]{{ع}} است"<ref>بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۶۹، ص ۱۸۴.</ref> این است که دیگران نیز به بخشی از تأویل قرآن دسترسی دارند. ایشان در سخنی دیگر، خطاب به [[امیر مؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید:"بعد از من مردم را به آن بخش از تأویل قرآن که فهم آن بر آن‌ها مشکل است، آگاه ساز"<ref>بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۲۳، ص ۱۹۵.</ref>. بنا بر این، بخشی از تأویل را خود مردم می‌فهمند و تنها فهم بخشی از آن برای آن‌ها مشکل است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۸۸ - ۱۸۹.</ref>.
*روایات دیگری نیز حاکی از آن است که علاوه بر [[رسول خدا]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}}، [[اهل بیت]] [[پیامبر]] نیز به تأویل همه آیات قرآن آگاهند<ref> ر.ک: بصائر الدرجات الکبریٰ فی فضائل آل محمد، محمد بن حسن صفار، ص ۲۲۴ ـ ۲۲۳؛ البرهان فی علوم القرآن، بدرالدین زرکشی، ج ۱، ص ۱۹ و ۲۰، ۲۷۰ و ۲۷۱.</ref> لازم به ذکر است که گرچه بر اساس روایات [[شیعه]]، علم به تأویل همه قرآن به [[پیامبر]] و [[اهل بیت]] او اختصاص دارد، ولی هیچ‌گاه به طور کلی از دیگران نفی نشده است. مفهوم این سخن از [[پیامبر]] که فرمود:"تأویل قرآن به تمام و کمال، تنها نزد [[امام علی]]{{ع}} است"<ref>بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۶۹، ص ۱۸۴.</ref> این است که دیگران نیز به بخشی از تأویل قرآن دسترسی دارند. ایشان در سخنی دیگر، خطاب به [[امیر مؤمنان]]{{ع}} می‌فرماید:"بعد از من مردم را به آن بخش از تأویل قرآن که فهم آن بر آن‌ها مشکل است، آگاه ساز"<ref>بحار الأنوار، محمد باقر مجلسی، ج ۲۳، ص ۱۹۵.</ref>. بنا بر این، بخشی از تأویل را خود مردم می‌فهمند و تنها فهم بخشی از آن برای آن‌ها مشکل است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص:۱۸۸ - ۱۸۹.</ref>.
==منابع==
*[[پرونده:13790.jpg|22px]] [[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|'''آشنایی با علوم قرآنی''']]؛
==پانویس==
{{پانویس2}}
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش