شجاعت در لغت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==تعریف لغوی== | == تعریف لغوی == | ||
معنای شجاعت (courage) در لغتنامه دهخدا چنین آمده است: | معنای شجاعت (courage) در لغتنامه دهخدا چنین آمده است: | ||
«دلیر شدن در [[کارزار]]، صفتی است از صفات اربعه جملیه که [[حد وسط]] است بین [[تهور]] و [[جبن]]. [[دلاوری]]، [[دل]] داری، [[دلیری]]. [[ملاصدرا]] در تعریف شجاعت گوید: «شجاعت خلقی است که [[افعال]] میان تهور و جبن دو طرف [[افراط]] و [[تفریط]] آنند و از رذائلند. خواجه [[طوسی]] گوید: شجاعت آن است که نفس غضبی، نفس ناطقه را [[انقیاد]] نماید تا در امور هولناک مضطرب نشود و [[اقدام]] بر حسب [[رأی]] او کند تا هم فعلی که کند [[جمیل]] شود و هم صبری که نماید [[محمود]] باشد و بالاخره حد [[اعتدال]] [[غضب]] را شجاعت گویند و طرف [[افراط]] را تهور و طرف نقصان را جبن گویند». | «دلیر شدن در [[کارزار]]، صفتی است از صفات اربعه جملیه که [[حد وسط]] است بین [[تهور]] و [[جبن]]. [[دلاوری]]، [[دل]] داری، [[دلیری]]. [[ملاصدرا]] در تعریف شجاعت گوید: «شجاعت خلقی است که [[افعال]] میان تهور و جبن دو طرف [[افراط]] و [[تفریط]] آنند و از رذائلند. خواجه [[طوسی]] گوید: شجاعت آن است که نفس غضبی، نفس ناطقه را [[انقیاد]] نماید تا در امور هولناک مضطرب نشود و [[اقدام]] بر حسب [[رأی]] او کند تا هم فعلی که کند [[جمیل]] شود و هم صبری که نماید [[محمود]] باشد و بالاخره حد [[اعتدال]] [[غضب]] را شجاعت گویند و طرف [[افراط]] را تهور و طرف نقصان را جبن گویند». | ||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در [[اخلاق ناصری]] آمده است: «حکمای قدیم از قبیل فیثاغورس و سقراط و [[افلاطون]] برای [[سعادت]] و برای فضلیت چهار مرحله مقرر داشتهاند که یکی از آنها شجاعت است»<ref>علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۲۴۹۲.</ref>. | در [[اخلاق ناصری]] آمده است: «حکمای قدیم از قبیل فیثاغورس و سقراط و [[افلاطون]] برای [[سعادت]] و برای فضلیت چهار مرحله مقرر داشتهاند که یکی از آنها شجاعت است»<ref>علیاکبر دهخدا، لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۲۴۹۲.</ref>. | ||
در تعریف اصطلاحی شجاعت گفتهاند: «شجاعت از معانی [[قائم]] به نفس است، و به [[رجال]] و ابطال و قهرمانانی که در معرکههای جنگ و تحولات خطیر [[زندگی]] توانستهاند خود را در شکم حوادث برند، و با همه [[مشکلات]] دست به گریبان شوند و بر آن فائق گردند، [[شجاع]] گفتهاند»<ref>عماد الدین حسین اصفهانی، تاریخ زندگانی امام حسین{{ع}}، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. | در تعریف اصطلاحی شجاعت گفتهاند: «شجاعت از معانی [[قائم]] به نفس است، و به [[رجال]] و ابطال و قهرمانانی که در معرکههای جنگ و تحولات خطیر [[زندگی]] توانستهاند خود را در شکم حوادث برند، و با همه [[مشکلات]] دست به گریبان شوند و بر آن فائق گردند، [[شجاع]] گفتهاند»<ref>عماد الدین حسین اصفهانی، تاریخ زندگانی امام حسین {{ع}}، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. | ||
معنای شهامت (bravary) در لغتنامه دهخدا چنین آمده است: «شیردلی، شجاعت، دلیری، جرئت، [[توانایی]]، نوع هفتم از انواع تحت جنس شجاعت، شهامت است و آن عبارت است از [[حریص]] بودن بر افتنای امور عظام از جهت توقع ذکر [[جمیل]]»<ref>لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۲۸۶۶.</ref>. | معنای شهامت (bravary) در لغتنامه دهخدا چنین آمده است: «شیردلی، شجاعت، دلیری، جرئت، [[توانایی]]، نوع هفتم از انواع تحت جنس شجاعت، شهامت است و آن عبارت است از [[حریص]] بودن بر افتنای امور عظام از جهت توقع ذکر [[جمیل]]»<ref>لغتنامه دهخدا، ج۹، ص۱۲۸۶۶.</ref>. | ||
در تعریف اصطلاحی [[شهامت]] گفتهاند: «شهامت از معانی [[قائم]] به [[فکر]] است که [[انسان]] بتواند [[حقایق]] و اداراکات را بدون [[ترس]] و جین بیان کند، از هیچ [[مقام]] و هیچ موقعیت و هیچ [[تهدید]] و [[وعده]] و وعیدی نهراسد و گفتنیها را بگوید»<ref>تاریخ زندگی امام حسین{{ع}}، ج۱، ص۱۶۷.</ref>.<ref>[[محمد علی کلهر|کلهر، محمد علی]]، [[شجاعت و شهامت امام حسین (مقاله)|مقاله «شجاعت و شهامت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۶۳.</ref> | در تعریف اصطلاحی [[شهامت]] گفتهاند: «شهامت از معانی [[قائم]] به [[فکر]] است که [[انسان]] بتواند [[حقایق]] و اداراکات را بدون [[ترس]] و جین بیان کند، از هیچ [[مقام]] و هیچ موقعیت و هیچ [[تهدید]] و [[وعده]] و وعیدی نهراسد و گفتنیها را بگوید»<ref>تاریخ زندگی امام حسین {{ع}}، ج۱، ص۱۶۷.</ref>.<ref>[[محمد علی کلهر|کلهر، محمد علی]]، [[شجاعت و شهامت امام حسین (مقاله)|مقاله «شجاعت و شهامت امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۶۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |