شریف بن حارث: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شریف بن حارث در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در میان منابع کهن نامی از او دیده نمیشود. تنها برخی از متأخرین وی را از [[یاران امام حسین]]{{ع}} قلمداد کرده و نوشتهاند: در [[روز عاشورا]] پس از [[عبدالله بن عروه غفاری]] و [[عبدالرحمن بن عروه غفاری]]، شریف بن حارث همراه برادرش، مالک، با دلی محزون و چشمی گریان به [[خدمت]] [[امام حسین]]{{ع}} رسید. [[امام]]{{ع}} به آنها فرمود: با این که شما از [[شجاعان]] [[روزگار]] هستید چرا [[گریه]] میکنید؟ در پاسخ گفتند: چگونه نگرییم در حالی که [[دشمن]] شما را محاصره کرده و ما نیز [[قدرت]] [[دفاع]] نداریم. امام حسین{{ع}} فرمود: [[خدا]] به شما جزای خیر دهد که ما را [[یاری]] میکنید؛ آن دو به میدان شتافتند و در چند [[حمله]]، هفتصد سواره؟ از دشمن را به [[هلاکت]] رسانده و خود نیز به [[فیض]] [[شهادت]] نائل گشتند<ref>اسرار الشهادات، ج۲، ص۲۹۵؛ جواهرالایقان، ص۹۵؛ تذکرة الشهدا، ص۱۳۹.</ref>. | در میان منابع کهن نامی از او دیده نمیشود. تنها برخی از متأخرین وی را از [[یاران امام حسین]] {{ع}} قلمداد کرده و نوشتهاند: در [[روز عاشورا]] پس از [[عبدالله بن عروه غفاری]] و [[عبدالرحمن بن عروه غفاری]]، شریف بن حارث همراه برادرش، مالک، با دلی محزون و چشمی گریان به [[خدمت]] [[امام حسین]] {{ع}} رسید. [[امام]] {{ع}} به آنها فرمود: با این که شما از [[شجاعان]] [[روزگار]] هستید چرا [[گریه]] میکنید؟ در پاسخ گفتند: چگونه نگرییم در حالی که [[دشمن]] شما را محاصره کرده و ما نیز [[قدرت]] [[دفاع]] نداریم. امام حسین {{ع}} فرمود: [[خدا]] به شما جزای خیر دهد که ما را [[یاری]] میکنید؛ آن دو به میدان شتافتند و در چند [[حمله]]، هفتصد سواره؟ از دشمن را به [[هلاکت]] رسانده و خود نیز به [[فیض]] [[شهادت]] نائل گشتند<ref>اسرار الشهادات، ج۲، ص۲۹۵؛ جواهرالایقان، ص۹۵؛ تذکرة الشهدا، ص۱۳۹.</ref>. | ||
در گزارشی آمده است: پس از شهادتشان، دستهای آنان را در میدان، قطعه قطعه و روی هم یافتند <ref>اسرار الشهادات، ج۲، ص۲۹۵؛ جواهرالایقان، ص۹۵.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۱۹۹.</ref> | در گزارشی آمده است: پس از شهادتشان، دستهای آنان را در میدان، قطعه قطعه و روی هم یافتند <ref>اسرار الشهادات، ج۲، ص۲۹۵؛ جواهرالایقان، ص۹۵.</ref>.<ref>جمعی از نویسندگان، [[پژوهشی پیرامون شهدای کربلا (کتاب)|پژوهشی پیرامون شهدای کربلا]]، ص:۱۹۹.</ref> |