شقاوت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شقاوت در قرآن]] - [[شقاوت در حدیث]] - [[شقاوت در کلام اسلامی]] - [[شقاوت در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = شقاوت (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شقاوت در قرآن]] - [[شقاوت در حدیث]] - [[شقاوت در کلام اسلامی]] - [[شقاوت در فقه سیاسی]]| پرسش مرتبط = شقاوت (پرسش)}} | ||
==واژهشناسی لغوی== | == واژهشناسی لغوی == | ||
*شَقاوت واژهای [[عربی]] از ماده "ش - ق – ی"<ref>المحیط فی اللغه، ج۵، ص۴۶۰، «شقی».</ref> یا "ش - ق – و"<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۰۲، «شقو».</ref> و در لغت به معنای [[سختی]]<ref>القاموس المحیط، ج۴، ص۳۸۹؛ تاج العروس، ج۱۹، ص ۵۸۰، «شقو».</ref>، نکبت، [[خواری]]، [[بدبختی]] و [[سختی]]<ref>لغتنامه، ج۹، ص۱۲۶۴۴، «شقاوت».</ref> و در برابر [[سعادت]] است<ref>الصحاح، ج۶، ص۲۳۹۴، «شقا».</ref> که به معنای [[شادی]]، [[خیر]]<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۷۵، «سعد». </ref> و حالت مقتضی [[صلاح]]<ref> التحقیق، ج۵، ص۱۵۴، «سعد».</ref> است. | * شَقاوت واژهای [[عربی]] از ماده "ش - ق – ی"<ref>المحیط فی اللغه، ج۵، ص۴۶۰، «شقی».</ref> یا "ش - ق – و"<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۲۰۲، «شقو».</ref> و در لغت به معنای [[سختی]]<ref>القاموس المحیط، ج۴، ص۳۸۹؛ تاج العروس، ج۱۹، ص ۵۸۰، «شقو».</ref>، نکبت، [[خواری]]، [[بدبختی]] و [[سختی]]<ref>لغتنامه، ج۹، ص۱۲۶۴۴، «شقاوت».</ref> و در برابر [[سعادت]] است<ref>الصحاح، ج۶، ص۲۳۹۴، «شقا».</ref> که به معنای [[شادی]]، [[خیر]]<ref>معجم مقاییس اللغه، ج۳، ص۷۵، «سعد». </ref> و حالت مقتضی [[صلاح]]<ref> التحقیق، ج۵، ص۱۵۴، «سعد».</ref> است. | ||
*در اصطلاح نیز مفهومی مقابل [[سعادت]] است و از آنجا که سعادتِ | * در اصطلاح نیز مفهومی مقابل [[سعادت]] است و از آنجا که سعادتِ [[انسان]]، رسیدن به کمالاتی است که [[شایستگی]] آنها را دارد <ref>السیاسة المدنیه، فارابی، ص۸۱؛ رسائل ابن سینا، ص۲۶۰ - ۲۶۳؛ گوهر مراد، ص۱۶۳.</ref>، شقاوت وی ماندن در حالت [[نقص]] و [[کاستی]] و بازماندن از [[کمالات]] و [[محرومیت]] از [[خیرات]]<ref>الالهیات، ج۲، ص۳۷۵؛ المیزان، ج۱۵، ص۷۰؛ نیز: ج ۱۴، ص۸.</ref> و خسارتی است مرتبط با فرجام [[انسان]] ([[سوء]] [[عاقبت]]).<ref> التبیان، ج۷، ص۳۹۸؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۰۵.</ref>. | ||
* شقاوت حالتی ناشی از [[کفر]] است که در [[آخرت]] بر اثر [[اهانت]] و [[عذاب]] شدن برای [[آدمی]] پدید میآید<ref>التحریر و التنویر، ج۳۰، ص۲۵۳.</ref>؛ در برابرِ [[سعادت]] که منفعتی است مربوط به [[عاقبت]] [[انسان]] ([[حسن عاقبت]])<ref> التبیان، ج۷، ص۳۹۸؛ نیز نک: بحار الانوار، ج۶۹، ص ۱۰۷؛ ج۷۰، ص۴۲.</ref> و به گفته برخی واژهپژوهان، شقاوت، [[رنج]] و سختیای است که [[مانع]] [[سلوک]] [[انسان]] در جهت خیر و [[صلاح]] و کمال مادی یا [[معنوی]] باشد<ref>التحقیق، ج۶، ص۱۱۶، «شقی».</ref>. به گفته برخی [[مفسران]]، [[سعادت]] و شقاوت درباره [[هدف]] و پایان راهاند؛ بر خلاف [[هدایت]] و [[ضلالت]] که نسبت به [[راه]] سنجیده میشوند<ref>اسلام و محیط زیست، جوادی آملی، ص۱۴۷.</ref>. | * شقاوت حالتی ناشی از [[کفر]] است که در [[آخرت]] بر اثر [[اهانت]] و [[عذاب]] شدن برای [[آدمی]] پدید میآید<ref>التحریر و التنویر، ج۳۰، ص۲۵۳.</ref>؛ در برابرِ [[سعادت]] که منفعتی است مربوط به [[عاقبت]] [[انسان]] ([[حسن عاقبت]])<ref> التبیان، ج۷، ص۳۹۸؛ نیز نک: بحار الانوار، ج۶۹، ص ۱۰۷؛ ج۷۰، ص۴۲.</ref> و به گفته برخی واژهپژوهان، شقاوت، [[رنج]] و سختیای است که [[مانع]] [[سلوک]] [[انسان]] در جهت خیر و [[صلاح]] و کمال مادی یا [[معنوی]] باشد<ref>التحقیق، ج۶، ص۱۱۶، «شقی».</ref>. به گفته برخی [[مفسران]]، [[سعادت]] و شقاوت درباره [[هدف]] و پایان راهاند؛ بر خلاف [[هدایت]] و [[ضلالت]] که نسبت به [[راه]] سنجیده میشوند<ref>اسلام و محیط زیست، جوادی آملی، ص۱۴۷.</ref>. | ||
*مفهوم شقاوت مانند بسیاری از دیگر مفاهیم، به لحاظ اکتسابی درجات و مراتب گوناگونی دارد<ref> نک: تفسیر المراغی، ج۱۲، ص۸۵؛ التحریر و التنویر، ج۱۱، ص۳۳۱؛ التحقیق، ج۶، ص۱۱۸، «شقی».</ref> و ممکن است از جهت [[اعتقادی]]<ref>مفاتیح الغیب، ص۵۸۸؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۵۶.</ref>، عملی <ref>مفاتیح الغیب، ص۵۸۸.</ref> یا [[اخلاقی]]<ref>مفاتیح الغیب، ص۵۸۸؛ جامع السعادات، ج۱، ص۴۱؛ ج ۳، ص۴، ۱۰۷، ۲۴۰.</ref> باشد. | * مفهوم شقاوت مانند بسیاری از دیگر مفاهیم، به لحاظ اکتسابی درجات و مراتب گوناگونی دارد<ref> نک: تفسیر المراغی، ج۱۲، ص۸۵؛ التحریر و التنویر، ج۱۱، ص۳۳۱؛ التحقیق، ج۶، ص۱۱۸، «شقی».</ref> و ممکن است از جهت [[اعتقادی]]<ref>مفاتیح الغیب، ص۵۸۸؛ المیزان، ج۲۰، ص۳۵۶.</ref>، عملی <ref>مفاتیح الغیب، ص۵۸۸.</ref> یا [[اخلاقی]]<ref>مفاتیح الغیب، ص۵۸۸؛ جامع السعادات، ج۱، ص۴۱؛ ج ۳، ص۴، ۱۰۷، ۲۴۰.</ref> باشد. | ||
*نخستین مرتبه شقاوت آن است که جهتگیری [[انسان]] به سمت شقاوت غالب باشد، چنانکه نخستین مرتبه [[سعادت]] آن است که جهتگیری [[انسان]] بر [[سعادت]] غالب باشد و مرتبه نهایی هر یک آن است که مقابل آن به کلی از بین رفته و بیمزاحمت باشد. ممکن است شخص در شقاوت اکتسابی به جایی برسد که مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref> شود<ref> التحقیق، ج۶، ص۹۸، «شقی».</ref>. در [[منطق]] [[قرآن]]، معیار [[سعادت]] و شقاوت [[حقیقی]]، مرتبط با [[روح انسان]] است نه [[جسم]] او و معیارهای مادی<ref>نک: تفسیر صدرالمتألهین، ج۶، ص۲۹۴؛ نک: المیزان، ج۳، ص۱۱ - ۱۲.</ref>. چه بسا فردی از لذات مادی بهرهمند باشد؛ ولی به سبب [[ستمگری]]، [[سعادتمند]] نباشد و بر عکس ممکن است هرگونه [[بلا]] به او روی آورده باشد؛ ولی به سبب برخورداری از [[کمالات انسانی]] و [[نور]] [[عبودیت]]، [[سعادتمند]] باشد<ref> المیزان، ج۷، ص۷۳.</ref>. در این [[منطق]]، بهرهمندی از [[نعمت]] فراوان در [[دنیا]] نشانه [[کرامت]] و تنگی [[معیشت]] نشانه [[اهانت]] نیست {{متن قرآن|فَأَمَّا الإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ كَلاَّ بَل لّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ}}<ref>«اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد، میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشت، و چون پروردگارش او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ گیرد میگوید پروردگارم مرا خوار داشت، نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمیدارید» سوره فجر، آیه ۱۵-۱۷.</ref>، زیرا بهرهمندی [[دنیوی]] در مقایسه با [[آخرت]] ناچیز است<ref> التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۱۵۵.</ref>. نسبت مفهوم عرفی شقاوت با مفهوم [[شرعی]] آن، "عموم و خصوص من وجه" است و از اینرو ممکن است عرف اموری را شقاوت بداند؛ ولی [[شرع]] آن را شقاوت نداند<ref> تسنیم، ج۱۳، ص۷۹.</ref>. مراد از شقاوت در این نوشتار، مفهوم اصطلاحی آن، یعنی بازماندن از خیر و [[صلاح]] و بدعاقبتی است. | * نخستین مرتبه شقاوت آن است که جهتگیری [[انسان]] به سمت شقاوت غالب باشد، چنانکه نخستین مرتبه [[سعادت]] آن است که جهتگیری [[انسان]] بر [[سعادت]] غالب باشد و مرتبه نهایی هر یک آن است که مقابل آن به کلی از بین رفته و بیمزاحمت باشد. ممکن است شخص در شقاوت اکتسابی به جایی برسد که مصداق [[آیه]] {{متن قرآن|خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ}}<ref>«خداوند بر دلها و بر شنوایی آنان مهر نهاده و بر بیناییهای آنها پردهای است و عذابی سترگ خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۷.</ref> شود<ref> التحقیق، ج۶، ص۹۸، «شقی».</ref>. در [[منطق]] [[قرآن]]، معیار [[سعادت]] و شقاوت [[حقیقی]]، مرتبط با [[روح انسان]] است نه [[جسم]] او و معیارهای مادی<ref>نک: تفسیر صدرالمتألهین، ج۶، ص۲۹۴؛ نک: المیزان، ج۳، ص۱۱ - ۱۲.</ref>. چه بسا فردی از لذات مادی بهرهمند باشد؛ ولی به سبب [[ستمگری]]، [[سعادتمند]] نباشد و بر عکس ممکن است هرگونه [[بلا]] به او روی آورده باشد؛ ولی به سبب برخورداری از [[کمالات انسانی]] و [[نور]] [[عبودیت]]، [[سعادتمند]] باشد<ref> المیزان، ج۷، ص۷۳.</ref>. در این [[منطق]]، بهرهمندی از [[نعمت]] فراوان در [[دنیا]] نشانه [[کرامت]] و تنگی [[معیشت]] نشانه [[اهانت]] نیست {{متن قرآن|فَأَمَّا الإِنسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهَانَنِ كَلاَّ بَل لّا تُكْرِمُونَ الْيَتِيمَ}}<ref>«اما انسان، چون پروردگارش او را بیازماید و گرامی دارد و نعمت دهد، میگوید: پروردگارم مرا گرامی داشت، و چون پروردگارش او را بیازماید و روزیاش را بر او تنگ گیرد میگوید پروردگارم مرا خوار داشت، نه چنین است، بلکه شما یتیم را گرامی نمیدارید» سوره فجر، آیه ۱۵-۱۷.</ref>، زیرا بهرهمندی [[دنیوی]] در مقایسه با [[آخرت]] ناچیز است<ref> التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۱۵۵.</ref>. نسبت مفهوم عرفی شقاوت با مفهوم [[شرعی]] آن، "عموم و خصوص من وجه" است و از اینرو ممکن است عرف اموری را شقاوت بداند؛ ولی [[شرع]] آن را شقاوت نداند<ref> تسنیم، ج۱۳، ص۷۹.</ref>. مراد از شقاوت در این نوشتار، مفهوم اصطلاحی آن، یعنی بازماندن از خیر و [[صلاح]] و بدعاقبتی است. | ||
*شقاوت نیز همانند [[سعادت]] در اصل به دو [[قسم]] [[دنیوی]] ([[رنج]] و [[سختی]] در [[دنیا]]) {{متن قرآن|فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى}}<ref>«گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی» سوره طه، آیه ۱۱۷.</ref> و [[اخروی]] (بدعاقبتی) {{متن قرآن|قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ}}<ref>«میگویند: پروردگارا! سنگدلی ما بر ما چیره بود و ما گروهی گمراه بودیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۶.</ref> قسمت میشود<ref>مفردات، ص۴۶۰، «شقی».</ref>. به طور کلی [[مردم]] از نظر فرجام و پایان [[راه]] از یک منظر سه دستهاند: سعادتمندان یا همان [[اصحاب یمین]]، شقاوتمندان یا همان [[اصحاب]] شمال و [[مقربان]] {{متن قرآن|وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً}}<ref>«و شما گونههای سهگانه خواهید بود» سوره واقعه، آیه ۷.</ref><ref> تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۳۱۰؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج۱، ص۳۷۸.</ref> و از منظری دیگر به دو دسته کلی [[سعادتمند]] و شقاوتمند قسمت میشوند {{متن قرآن|يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ}}<ref>«روزی که (چون) فرا رسد، هیچ کس جز به اذن خداوند | * شقاوت نیز همانند [[سعادت]] در اصل به دو [[قسم]] [[دنیوی]] ([[رنج]] و [[سختی]] در [[دنیا]]) {{متن قرآن|فَقُلْنَا يَا آدَمُ إِنَّ هَذَا عَدُوٌّ لَكَ وَلِزَوْجِكَ فَلَا يُخْرِجَنَّكُمَا مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقَى}}<ref>«گفتیم: ای آدم! این (ابلیس) دشمن تو و دشمن همسر توست، مبادا شما را از بهشت بیرون براند که در سختی افتی» سوره طه، آیه ۱۱۷.</ref> و [[اخروی]] (بدعاقبتی) {{متن قرآن|قَالُوا رَبَّنَا غَلَبَتْ عَلَيْنَا شِقْوَتُنَا وَكُنَّا قَوْمًا ضَالِّينَ}}<ref>«میگویند: پروردگارا! سنگدلی ما بر ما چیره بود و ما گروهی گمراه بودیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۶.</ref> قسمت میشود<ref>مفردات، ص۴۶۰، «شقی».</ref>. به طور کلی [[مردم]] از نظر فرجام و پایان [[راه]] از یک منظر سه دستهاند: سعادتمندان یا همان [[اصحاب یمین]]، شقاوتمندان یا همان [[اصحاب]] شمال و [[مقربان]] {{متن قرآن|وَكُنْتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً}}<ref>«و شما گونههای سهگانه خواهید بود» سوره واقعه، آیه ۷.</ref><ref> تفسیر ابن عربی، ج۲، ص۳۱۰؛ تفسیر صدرالمتألهین، ج۱، ص۳۷۸.</ref> و از منظری دیگر به دو دسته کلی [[سعادتمند]] و شقاوتمند قسمت میشوند {{متن قرآن|يَوْمَ يَأْتِ لَا تَكَلَّمُ نَفْسٌ إِلَّا بِإِذْنِهِ فَمِنْهُمْ شَقِيٌّ وَسَعِيدٌ}}<ref>«روزی که (چون) فرا رسد، هیچ کس جز به اذن خداوند سخن نمیگوید؛ برخی نگونبخت و برخی نیکبختاند» سوره هود، آیه ۱۰۵.</ref>.<ref>[[مهدی احمدپور|احمدپور]] و [[علیجان کریمی|کریمی]]، [[شقاوت (مقاله)|مقاله «شقاوت»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۶ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۶.</ref> | ||
==شقاوت در [[قرآن]]== | == شقاوت در [[قرآن]] == | ||
==اختیاری بودن شقاوت== | == اختیاری بودن شقاوت == | ||
==اسباب شقاوت== | == اسباب شقاوت == | ||
===[[کفر]] و [[ارتداد]]=== | === [[کفر]] و [[ارتداد]] === | ||
=== [[اعراض]] از [[هدایت الهی]]=== | === [[اعراض]] از [[هدایت الهی]] === | ||
===[[تکذیب]] و رویگردانی از [[مواعظ]] [[رسول خدا]]{{صل}}=== | === [[تکذیب]] و رویگردانی از [[مواعظ]] [[رسول خدا]] {{صل}} === | ||
===بیتقوایی=== | === بیتقوایی === | ||
===[[بت پرستی]]=== | === [[بت پرستی]] === | ||
==رد شقاوت== | == رد شقاوت == | ||
===[[زکریا]]{{ع}}=== | === [[زکریا]] {{ع}} === | ||
===[[حضرت مسیح|عیسای مسیح]]=== | === [[حضرت مسیح|عیسای مسیح]] === | ||
===[[ابراهیم]]{{ع}}=== | === [[ابراهیم]] {{ع}} === | ||
==شقیترین افراد== | == شقیترین افراد == | ||
===[[کافران]] و مکذبان [[آیات]] [[خدا]]=== | === [[کافران]] و مکذبان [[آیات]] [[خدا]] === | ||
===[[نصیحت]] ناپذیران از تذکرات [[پیامبر]]{{صل}}=== | === [[نصیحت]] ناپذیران از تذکرات [[پیامبر]] {{صل}} === | ||
===پی کننده [[ناقه صالح]]=== | === پی کننده [[ناقه صالح]] === | ||
==[[کیفر]] شقاوتمندان== | == [[کیفر]] شقاوتمندان == | ||
==شقاوت و [[سعادت]] حیوانات== | == شقاوت و [[سعادت]] حیوانات == | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |