شکرگزاری در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
'''شکر''' عبارت است از [[شناخت]] و [[درک]] [[نعمت]] و شکرگزاری از نعمتدهنده. [[شکرگزاری]] به سه قسم [[قلبی]]، [[زبانی]] و [[عملی]] تقسیم میشود و تاکید فراوانی در آیات و روایات بر آن صورت گرفته است و عبارت: {{متن قرآن|لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} بیانگر آن است که سپاسگذاری از اهداف نهایی نعمتهایی است که [[خداوند]] به [[بندگان]] خود عطا فرموده است. | '''شکر''' عبارت است از [[شناخت]] و [[درک]] [[نعمت]] و شکرگزاری از نعمتدهنده. [[شکرگزاری]] به سه قسم [[قلبی]]، [[زبانی]] و [[عملی]] تقسیم میشود و تاکید فراوانی در آیات و روایات بر آن صورت گرفته است و عبارت: {{متن قرآن|لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}} بیانگر آن است که سپاسگذاری از اهداف نهایی نعمتهایی است که [[خداوند]] به [[بندگان]] خود عطا فرموده است. | ||
==معناشناسی [[شکر]]== | == معناشناسی [[شکر]] == | ||
شکر در لغت یعنی [[تصور]] [[نعمت]] (دانستن اینکه: آنچه داری [[نعمت]] است و از [[ناحیه]] دیگری) و آشکار و ظاهر کردن آن<ref>{{عربی|الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها}}؛ المفردات، ص۴۶۱.</ref> و در مقابل آن [[کفر]] قرار دارد بهمعنای پوشاندن [[نعمت]]<ref>{{عربی|و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها}}؛ العین، ج۵، ص۳۵۶.</ref> و در اصطلاح دینی [[شکر نعمت]] عبارت از [[شناخت]] آن است، [[شناخت]] اینکه آنچه در دست اوست [[نعمت]] است. [[امام صادق]]{{ع}} در این زمینه [[شکر نعمت]] را به [[شناخت]] آن معرفی نموده است: "هر که [[خدا]] به او نعمتی دهد و او آن را از [[دل]] بفهمد، شکرش را ادا کرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا}}؛ الکافی، ج۲، ص۹۶؛ تحف العقول، ص۳۶۹.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref> | شکر در لغت یعنی [[تصور]] [[نعمت]] (دانستن اینکه: آنچه داری [[نعمت]] است و از [[ناحیه]] دیگری) و آشکار و ظاهر کردن آن<ref>{{عربی|الشُّكْرُ: تصوّر النّعمة و إظهارها... و يضادّه الْكُفْرُ، و هو: نسيان النّعمة و سترها}}؛ المفردات، ص۴۶۱.</ref> و در مقابل آن [[کفر]] قرار دارد بهمعنای پوشاندن [[نعمت]]<ref>{{عربی|و الكُفْرُ: نقيض الشكر. كَفَرَ النعمةَ، أي: لم يشكرها}}؛ العین، ج۵، ص۳۵۶.</ref> و در اصطلاح دینی [[شکر نعمت]] عبارت از [[شناخت]] آن است، [[شناخت]] اینکه آنچه در دست اوست [[نعمت]] است. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه [[شکر نعمت]] را به [[شناخت]] آن معرفی نموده است: "هر که [[خدا]] به او نعمتی دهد و او آن را از [[دل]] بفهمد، شکرش را ادا کرده است"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِ بِنِعْمَةٍ فَعَرَفَهَا بِقَلْبِهِ فَقَدْ أَدَّى شُكْرَهَا}}؛ الکافی، ج۲، ص۹۶؛ تحف العقول، ص۳۶۹.</ref>.<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref> | ||
[[شکر]] بهمعنای [[شناخت]] و [[درک]] [[نعمت]] و شکرگزاری از نعمتدهنده، از [[فضیلتهای اخلاقی]] است. سپاسگزاری، قدردانی از [[نعمت]] و [[احسان]] دیگری است. [[شکر]] در برابر [[نعمت]] و [[نیکی]] انجام میگیرد. هر کس به ما خوبی کند یا چیزی ببخشد، از [[کار نیک]] او قدردانی و تشکر میکنیم و این یک نکته [[فطری]] در [[انسان]] است. همه [[نعمتها]] و احسانها از خداست، بالاترین [[سپاس]] هم نسبت به او باید انجام بگیرد و [[بهترین]] و [[جامعترین]] واژه [[سپاس]] در برابر [[نعمتهای الهی]] عبارت است از: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>. معنای [[شکر]] کردن [[خداوند]] این است که اولاً [[احساس]] شکر و [[امتنان]] در [[قلب]] پیدا شود و ثانیاً باید توجه داشته باشیم کسی که میخواهیم شکر او را به جا آوریم [[خداوند]] است که از [[مخلوقات]] [[بینیاز]] است؛ نه [[شکر زبانی]] و نه امتنان [[قلبی]]، هیچ کدام نمیتواند سودی برای [[خداوند متعال]] داشته باشد<ref>حکمتها و اندرزها، ص۲۱۹.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۹۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref> | [[شکر]] بهمعنای [[شناخت]] و [[درک]] [[نعمت]] و شکرگزاری از نعمتدهنده، از [[فضیلتهای اخلاقی]] است. سپاسگزاری، قدردانی از [[نعمت]] و [[احسان]] دیگری است. [[شکر]] در برابر [[نعمت]] و [[نیکی]] انجام میگیرد. هر کس به ما خوبی کند یا چیزی ببخشد، از [[کار نیک]] او قدردانی و تشکر میکنیم و این یک نکته [[فطری]] در [[انسان]] است. همه [[نعمتها]] و احسانها از خداست، بالاترین [[سپاس]] هم نسبت به او باید انجام بگیرد و [[بهترین]] و [[جامعترین]] واژه [[سپاس]] در برابر [[نعمتهای الهی]] عبارت است از: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>. معنای [[شکر]] کردن [[خداوند]] این است که اولاً [[احساس]] شکر و [[امتنان]] در [[قلب]] پیدا شود و ثانیاً باید توجه داشته باشیم کسی که میخواهیم شکر او را به جا آوریم [[خداوند]] است که از [[مخلوقات]] [[بینیاز]] است؛ نه [[شکر زبانی]] و نه امتنان [[قلبی]]، هیچ کدام نمیتواند سودی برای [[خداوند متعال]] داشته باشد<ref>حکمتها و اندرزها، ص۲۱۹.</ref>.<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۴۹۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref> | ||
==رابطه [[حمد]] و [[شکر]]== | == رابطه [[حمد]] و [[شکر]] == | ||
از [[شکر]]، با واژههای [[مدح]]، [[حمد]] و ثنا هم تعبیر میشود. دو واژه [[حمد]] و [[شکر]] [[ارتباط]] تنگاتنگی با هم دارند. حمد به معنای [[تعظیم]] و [[خضوع]] نسبت به خوبیهای [[فرد]] و شکر به معنای [[سپاسگزاری]] و نوعی جبران [[نعمت]] یا خدمتی است که به [[انسان]] میشود<ref>مجمع البحرین.</ref>. حمد و شکر از واژههای پراستعمال در [[قرآن]] و [[روایات]] است. قرآن حمد را مطلقاً مخصوص [[خدا]] میداند<ref>{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> و حامدان<ref>سپاسگزاران خدا.</ref> را [[ستایش]] مینماید<ref>{{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}} «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref> و [[دستور]] میدهد او را بپرستیم و [[شکرگزار]] نعمتهایش باشیم: {{متن قرآن|بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.</ref>. اما [[شکر]] هم در مقابل [[خدا]] آمده و هم در برابر [[مردم]] و [[روایت]] شده است: هر کس از [[مردم]] تشکر نکند، از [[خدا]] هم تشکر نمیکند<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شکر و حمد»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>. | از [[شکر]]، با واژههای [[مدح]]، [[حمد]] و ثنا هم تعبیر میشود. دو واژه [[حمد]] و [[شکر]] [[ارتباط]] تنگاتنگی با هم دارند. حمد به معنای [[تعظیم]] و [[خضوع]] نسبت به خوبیهای [[فرد]] و شکر به معنای [[سپاسگزاری]] و نوعی جبران [[نعمت]] یا خدمتی است که به [[انسان]] میشود<ref>مجمع البحرین.</ref>. حمد و شکر از واژههای پراستعمال در [[قرآن]] و [[روایات]] است. قرآن حمد را مطلقاً مخصوص [[خدا]] میداند<ref>{{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}} «سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref> و حامدان<ref>سپاسگزاران خدا.</ref> را [[ستایش]] مینماید<ref>{{متن قرآن|التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ}} «آنان توبهکنندگان، پرستشگران، ستایشگران، رهپویان، نمازگزاران، سجدهکنندگان فرمان دهندگان به کار شایسته و بازدارندگان از کار ناشایست و پاسداران حدود خداوندند و به (چنین) مؤمنان نوید ده» سوره توبه، آیه ۱۱۲.</ref> و [[دستور]] میدهد او را بپرستیم و [[شکرگزار]] نعمتهایش باشیم: {{متن قرآن|بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.</ref>. اما [[شکر]] هم در مقابل [[خدا]] آمده و هم در برابر [[مردم]] و [[روایت]] شده است: هر کس از [[مردم]] تشکر نکند، از [[خدا]] هم تشکر نمیکند<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شکر و حمد»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۲۹۹؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 505.</ref>. | ||
==اولین مرحله [[شکرگزاری]]== | == اولین مرحله [[شکرگزاری]] == | ||
[[انسان]] [[شکرگزار]] در مرحله اول باید هم نسبت به [[صاحب]] [[نعمت]] و هم نسبت به [[نعمت]] [[کسب معرفت]] کند. اهمیت این موضوع برای [[انسان]] موحد آنگاه آشکار میشود که بداند اصل [[نعمت]] از [[خداوند]] است و دیگران اگر [[نعمت]] و خیری برسانند، تنها وسیلهای برای انتقال [[نعمت]] خواهند بود که البته شکرگزاری از آنها نیز امری [[واجب]] است. [[امام علی]]{{ع}} در فرمایشی به [[حق]] [[نعمت]] اشاره میکند و میفرماید: [[خدا]] را در هر نعمتی، حقی است. پس آنکه [[حق]] [[نعمت]] به جای آرد نعمتش افزون شود و آنکه کوتاهی کند، در خطر [[زوال نعمت]] گیرد<ref>{{متن حدیث|يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ اَلنِّعْمَةِ}}؛ حکمت ۲۳۶</ref>. | [[انسان]] [[شکرگزار]] در مرحله اول باید هم نسبت به [[صاحب]] [[نعمت]] و هم نسبت به [[نعمت]] [[کسب معرفت]] کند. اهمیت این موضوع برای [[انسان]] موحد آنگاه آشکار میشود که بداند اصل [[نعمت]] از [[خداوند]] است و دیگران اگر [[نعمت]] و خیری برسانند، تنها وسیلهای برای انتقال [[نعمت]] خواهند بود که البته شکرگزاری از آنها نیز امری [[واجب]] است. [[امام علی]] {{ع}} در فرمایشی به [[حق]] [[نعمت]] اشاره میکند و میفرماید: [[خدا]] را در هر نعمتی، حقی است. پس آنکه [[حق]] [[نعمت]] به جای آرد نعمتش افزون شود و آنکه کوتاهی کند، در خطر [[زوال نعمت]] گیرد<ref>{{متن حدیث|يَا أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ لِلَّهِ فِي كُلِّ نِعْمَةٍ حَقّاً فَمَنْ أَدَّاهُ زَادَهُ وَ مَنْ قَصَّرَ عَنْهُ خَاطَرَ بِزَوَالِ اَلنِّعْمَةِ}}؛ حکمت ۲۳۶</ref>. | ||
در اثر [[شناخت]] [[نعمت]] و نعمتدهنده، حالت [[خضوع]] و [[فروتنی]] و [[رضایت]] از [[نعمت]] به شخص دست میدهد. [[نعمتهای الهی]] هدیهای از جانب منعماند و بیانگر [[لطف]] و [[عنایت خداوند]] نسبت به [[بنده]]. از اینرو [[انسان]] با [[قلب]] و زبان و عمل به جوارح نسبت به [[منعم]] خویش شکرگزاری میکند. اما بیشتر [[مردم]] [[شکر]] [[نعمتهای الهی]] را بهجا نمیآورند و [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این موضوع اشاره کرده است: [[خدا]] [[فضل]] خود را به [[مردمان]] ارزانی میدارد، ولی بیشترشان [[شکر]] نمیگویند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ }}؛ سوره یونس، آیه ۶۰.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۰۵.</ref> | در اثر [[شناخت]] [[نعمت]] و نعمتدهنده، حالت [[خضوع]] و [[فروتنی]] و [[رضایت]] از [[نعمت]] به شخص دست میدهد. [[نعمتهای الهی]] هدیهای از جانب منعماند و بیانگر [[لطف]] و [[عنایت خداوند]] نسبت به [[بنده]]. از اینرو [[انسان]] با [[قلب]] و زبان و عمل به جوارح نسبت به [[منعم]] خویش شکرگزاری میکند. اما بیشتر [[مردم]] [[شکر]] [[نعمتهای الهی]] را بهجا نمیآورند و [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] به این موضوع اشاره کرده است: [[خدا]] [[فضل]] خود را به [[مردمان]] ارزانی میدارد، ولی بیشترشان [[شکر]] نمیگویند<ref>{{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لاَ يَشْكُرُونَ }}؛ سوره یونس، آیه ۶۰.</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۰۵.</ref> | ||
==اقسام [[شکرگزاری]]== | == اقسام [[شکرگزاری]] == | ||
[[شکرگزاری]] از [[خداوند]]، به چند قسم تقسیم میشود: | [[شکرگزاری]] از [[خداوند]]، به چند قسم تقسیم میشود: | ||
#'''[[شکر قلبی]] یا [[شکر]] [[اعتقادی]]:'''[[شکر قلبی]]، توجّه به [[نعمت]] و [[صاحب]] [[نعمت]] است، منظور این است که [[انسان]] بنا بر [[اعتقاد]] خود به [[سپاس]] از معبود بپردازد. این نوع از [[شکر]]، ویژه کسی است که میفهمد وفاء نسبت به [[خداوند]] با [[شکر]] نعمتهای او تلازم داشته، نه تنها بدون این [[سپاس]] نمیتوان به [[وفاداری]] نسبت به او پرداخت که اگر کسی او را [[سپاس]] نگوید در [[حقیقت]] به کفران نعمتهای او پرداخته است. این، "[[شکر]] [[عقلی]]" است که مرتبهای از مراتب [[شکر]] را نمایش میدهد. اگر کسی از این مرتبه عبور کند و به آن [[ایمان]] و یقین پیدا کند، به "[[شکر قلبی]]" میرسد. آشکار است که رسیدن به مرتبۀ نخستین آسان و نائل شدن به مرتبه دوم دشوار است و تنها با انجام [[عبادات]] خاصّی ممکن میشود. | # '''[[شکر قلبی]] یا [[شکر]] [[اعتقادی]]:'''[[شکر قلبی]]، توجّه به [[نعمت]] و [[صاحب]] [[نعمت]] است، منظور این است که [[انسان]] بنا بر [[اعتقاد]] خود به [[سپاس]] از معبود بپردازد. این نوع از [[شکر]]، ویژه کسی است که میفهمد وفاء نسبت به [[خداوند]] با [[شکر]] نعمتهای او تلازم داشته، نه تنها بدون این [[سپاس]] نمیتوان به [[وفاداری]] نسبت به او پرداخت که اگر کسی او را [[سپاس]] نگوید در [[حقیقت]] به کفران نعمتهای او پرداخته است. این، "[[شکر]] [[عقلی]]" است که مرتبهای از مراتب [[شکر]] را نمایش میدهد. اگر کسی از این مرتبه عبور کند و به آن [[ایمان]] و یقین پیدا کند، به "[[شکر قلبی]]" میرسد. آشکار است که رسیدن به مرتبۀ نخستین آسان و نائل شدن به مرتبه دوم دشوار است و تنها با انجام [[عبادات]] خاصّی ممکن میشود. | ||
#'''[[شکر زبانی]]:''' شکر زبانی، آن است که [[انسان]] [[خداوند]] را در حالی [[شکر]] گوید که [[اعتقاد]] کامل بدان داشته باشد که او نعمتهایی آشکار و پنهان به او بخشیده است. [[شکر]] زبانی همان شکری است که ثوابهای بسیاری در [[قرآن]] و [[حدیث]] بر آن مترتّب شده و دستکم از مصادیق بارز آن است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} درباره [[شکر زبانی]] میفرماید: "کسی که معروفی به سوی او آید، باید آن را [[پاداش]] دهد و اگر از این کار فرو ماند، باید تا صاحب معروف را ثنا گوید، پس اگر چنین نکند [[نعمت]] را [[کفران]] کرده است"<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷.</ref>. | # '''[[شکر زبانی]]:''' شکر زبانی، آن است که [[انسان]] [[خداوند]] را در حالی [[شکر]] گوید که [[اعتقاد]] کامل بدان داشته باشد که او نعمتهایی آشکار و پنهان به او بخشیده است. [[شکر]] زبانی همان شکری است که ثوابهای بسیاری در [[قرآن]] و [[حدیث]] بر آن مترتّب شده و دستکم از مصادیق بارز آن است. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} درباره [[شکر زبانی]] میفرماید: "کسی که معروفی به سوی او آید، باید آن را [[پاداش]] دهد و اگر از این کار فرو ماند، باید تا صاحب معروف را ثنا گوید، پس اگر چنین نکند [[نعمت]] را [[کفران]] کرده است"<ref>الکافی، ج۴، ص۳۳؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۵۷.</ref>. | ||
#'''[[شکر عملی]]:''' [[شکر]] عملی آن است که [[انسان]] نعمتهای [[خداوند]] را در آنچه موجب رضای اوست به کار گیرد. این نوع از [[شکرگزاری]]، همان [[شکر]] [[حقیقی]] بوده، رسیدن به آن در نهایت [[سختی]] است؛ به ویژه آنکه مراتب این نوع از [[شکرگزاری]] بسیار است و رسیدن به برخی از این مراتب، به عمری [[مجاهده]] و تلاش [[نیازمند]] است. به همین دلیل هرکس اعضای بدنش را در بهدست آوردن کمال آن به کار گیرد، [[ثروت]] خود را در به دست آوردن [[رضایت]] او صرف نماید و... نه در شمار منکران [[نعمت]] او که در شمار سپاسگذاران و شاکران خواهد بود. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درباره [[شکر عملی]] میفرمایند: "[[شکر]] [[مؤمن]] در عملش ظاهر میشود"<ref>{{متن حدیث|شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ فِي عَمَلِهِ}}؛ غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۰۶.</ref> "و [[شکر]] [[منافق]] فقط در زبانش است"<ref>{{متن حدیث|شُكْرُ الْمُنَافِقِ لَا يَتَجَاوَزُ لِسَانَه}}؛ غررالحکم و دررالکلم، ص۴۰۶.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۰-۳۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref>. | # '''[[شکر عملی]]:''' [[شکر]] عملی آن است که [[انسان]] نعمتهای [[خداوند]] را در آنچه موجب رضای اوست به کار گیرد. این نوع از [[شکرگزاری]]، همان [[شکر]] [[حقیقی]] بوده، رسیدن به آن در نهایت [[سختی]] است؛ به ویژه آنکه مراتب این نوع از [[شکرگزاری]] بسیار است و رسیدن به برخی از این مراتب، به عمری [[مجاهده]] و تلاش [[نیازمند]] است. به همین دلیل هرکس اعضای بدنش را در بهدست آوردن کمال آن به کار گیرد، [[ثروت]] خود را در به دست آوردن [[رضایت]] او صرف نماید و... نه در شمار منکران [[نعمت]] او که در شمار سپاسگذاران و شاکران خواهد بود. [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} درباره [[شکر عملی]] میفرمایند: "[[شکر]] [[مؤمن]] در عملش ظاهر میشود"<ref>{{متن حدیث|شُكْرُ الْمُؤْمِنِ يَظْهَرُ فِي عَمَلِهِ}}؛ غررالحکم و دررالکلم، ص ۴۰۶.</ref> "و [[شکر]] [[منافق]] فقط در زبانش است"<ref>{{متن حدیث|شُكْرُ الْمُنَافِقِ لَا يَتَجَاوَزُ لِسَانَه}}؛ غررالحکم و دررالکلم، ص۴۰۶.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۰-۳۱؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۱۲۶؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref>. | ||
==[[شکرگزاری]] در [[قرآن]]== | == [[شکرگزاری]] در [[قرآن]] == | ||
[[شکرگزاری]]، از فضائلی است که در [[قرآن کریم]] به شدّت بر آن تأکید شده است؛ چه اینکه در بسیاری از [[آیات]] عبارت {{متن قرآن|لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۲.</ref> تکرار شده، تا نشان دهد سپاسگذاری از اهداف نهایی نعمتهایی است که [[خداوند]] بر [[بندگان]] خود اعطا فرموده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۹.</ref>. | [[شکرگزاری]]، از فضائلی است که در [[قرآن کریم]] به شدّت بر آن تأکید شده است؛ چه اینکه در بسیاری از [[آیات]] عبارت {{متن قرآن|لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«باشد که سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۵۲.</ref> تکرار شده، تا نشان دهد سپاسگذاری از اهداف نهایی نعمتهایی است که [[خداوند]] بر [[بندگان]] خود اعطا فرموده است<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۱۹.</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
برخی دیگر از [[آیات الهی]]، شکرگزاری را وسیله "[[آزمایش]]" یاد میکند تا [[مردمان]] در بوته [[آزمایش]]، جوهر وجودیشان آشکار شود که شکرگزارند یا ناسپاس. برای نمونه [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در بیان ماجرای [[بلقیس]] و [[اعجاز]] حضور او با تخت و بارگاهش از مسافتی دور، [[سلیمان]] [[نبی]] در یک چشم بر هم زدن، میفرماید: "و آنکس که از [[علم کتاب]] بهرهای داشت، گفت: من بیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو میآورم. چون آن را نزد خود دید، گفت: این [[بخشش]] [[پروردگار]] من است تا مرا بیازماید که سپاسگزارم یا [[کافر]] [[نعمت]]. پس هر که [[سپاس]] گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد [[پروردگار]] من بینیاز و کریم است<ref>{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}</ref>؛ | برخی دیگر از [[آیات الهی]]، شکرگزاری را وسیله "[[آزمایش]]" یاد میکند تا [[مردمان]] در بوته [[آزمایش]]، جوهر وجودیشان آشکار شود که شکرگزارند یا ناسپاس. برای نمونه [[خداوند]] در [[قرآن کریم]] در بیان ماجرای [[بلقیس]] و [[اعجاز]] حضور او با تخت و بارگاهش از مسافتی دور، [[سلیمان]] [[نبی]] در یک چشم بر هم زدن، میفرماید: "و آنکس که از [[علم کتاب]] بهرهای داشت، گفت: من بیش از آنکه چشم بر هم زنی، آن را نزد تو میآورم. چون آن را نزد خود دید، گفت: این [[بخشش]] [[پروردگار]] من است تا مرا بیازماید که سپاسگزارم یا [[کافر]] [[نعمت]]. پس هر که [[سپاس]] گوید برای خود گفته است و هر که کفران ورزد [[پروردگار]] من بینیاز و کریم است<ref>{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِي أَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَمَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيٌّ كَرِيمٌ}}</ref>؛ | ||
برخی از [[آیات]] نیز بر [[ضرورت]] شکرگزاری و نقش آن در بقا و ازیاد [[نعمت]] تأکید دارد، مانند: "برای وی هرچه میخواست از بناهای بلند و تندیسها و کاسههایی چون [[حوض]] و دیگهای محکم بر جای، میساختند. ای [[خاندان]] [[داوود]]، برای سپاسگزاری کاری کنید و اندکی از [[بندگان]] من سپاسگزارند"<ref>{{متن قرآن| يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاء مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ }}؛ سوره سبأ، آیه ۱۳</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز در فرازی چنین میفرماید: "از [[خدا]] [[یاری]] خواهید تا بتوانید [[حق]] [[واجب]] را ادا کنید و [[شکر]] [[نعمتها]] و احسانهای بیحسابش را بهجای آورید"<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ}}؛ خطبه ۹۸</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۰۵.</ref> | برخی از [[آیات]] نیز بر [[ضرورت]] شکرگزاری و نقش آن در بقا و ازیاد [[نعمت]] تأکید دارد، مانند: "برای وی هرچه میخواست از بناهای بلند و تندیسها و کاسههایی چون [[حوض]] و دیگهای محکم بر جای، میساختند. ای [[خاندان]] [[داوود]]، برای سپاسگزاری کاری کنید و اندکی از [[بندگان]] من سپاسگزارند"<ref>{{متن قرآن| يَعْمَلُونَ لَهُ مَا يَشَاء مِن مَّحَارِيبَ وَتَمَاثِيلَ وَجِفَانٍ كَالْجَوَابِ وَقُدُورٍ رَّاسِيَاتٍ اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا وَقَلِيلٌ مِّنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ }}؛ سوره سبأ، آیه ۱۳</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز در فرازی چنین میفرماید: "از [[خدا]] [[یاری]] خواهید تا بتوانید [[حق]] [[واجب]] را ادا کنید و [[شکر]] [[نعمتها]] و احسانهای بیحسابش را بهجای آورید"<ref>{{متن حدیث|وَ اسْتَعِينُوا اللَّهَ عَلَى أَدَاءِ وَاجِبِ حَقِّهِ وَ مَا لَا يُحْصَى مِنْ أَعْدَادِ نِعَمِهِ وَ إِحْسَانِهِ}}؛ خطبه ۹۸</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص ۵۰۵.</ref> | ||
در [[آیات]] بسیار دیگری نیز، به اشاره و یا به تصریح آمده است که [[شکر نعمت]] موجب خیر [[دنیا]] و [[آخرت]]، و زیاد شدن [[نعمتها]] خواهد بود؛ برخی از این [[آیات]] عبارتاند از: {{متن قرآن|وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ}}<ref>«و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>؛{{متن قرآن|مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید خداوند را با عذاب شما چه کار؟» سوره نساء، آیه ۱۴۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما میافزایم» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ}}<ref>«و اگر سپاسگزار باشید سپاسگزاری را برای شما میپسندد» سوره زمر، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ}}<ref>«هان ای مؤمنان! از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و خداوند را سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا}}<ref>«ای خاندان داوود! سپاس گزارید!» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰.</ref>. | در [[آیات]] بسیار دیگری نیز، به اشاره و یا به تصریح آمده است که [[شکر نعمت]] موجب خیر [[دنیا]] و [[آخرت]]، و زیاد شدن [[نعمتها]] خواهد بود؛ برخی از این [[آیات]] عبارتاند از: {{متن قرآن|وَمَنْ شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ}}<ref>«و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است» سوره نمل، آیه ۴۰.</ref>؛{{متن قرآن|مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید و ایمان آورید خداوند را با عذاب شما چه کار؟» سوره نساء، آیه ۱۴۷.</ref>؛ {{متن قرآن|لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ}}<ref>«اگر سپاسگزار باشید به یقین بر (نعمت) شما میافزایم» سوره ابراهیم، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِنْ تَشْكُرُوا يَرْضَهُ لَكُمْ}}<ref>«و اگر سپاسگزار باشید سپاسگزاری را برای شما میپسندد» سوره زمر، آیه ۷.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُلُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُوا لِلَّهِ}}<ref>«هان ای مؤمنان! از چیزهای پاکیزهای که روزیتان کردهایم بخورید و خداوند را سپاس بگزارید» سوره بقره، آیه ۱۷۲.</ref>؛ {{متن قرآن|بَلِ اللَّهَ فَاعْبُدْ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ}}<ref>«بلکه تنها خداوند را پرستش کن و از سپاسگزاران باش!» سوره زمر، آیه ۶۶.</ref>؛ {{متن قرآن|اعْمَلُوا آلَ دَاوُودَ شُكْرًا}}<ref>«ای خاندان داوود! سپاس گزارید!» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰.</ref>. | ||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
منتها بیشتر [[مردم]] به [[رذیلت]] [[ناسپاسی]] [[مبتلا]] هستند؛ این مطلب نیز در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] ذکر شده است: {{متن قرآن|وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref>«و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت» سوره اعراف، آیه ۱۷.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰.</ref> | منتها بیشتر [[مردم]] به [[رذیلت]] [[ناسپاسی]] [[مبتلا]] هستند؛ این مطلب نیز در بسیاری از [[آیات قرآن کریم]] ذکر شده است: {{متن قرآن|وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ}}<ref>«اما بیشتر مردم سپاس نمیگزارند» سوره بقره، آیه ۲۴۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَلِيلٌ مِنْ عِبَادِيَ الشَّكُورُ}}<ref>«و اندکی از بندگان من سپاسگزارند» سوره سبأ، آیه ۱۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَا تَجِدُ أَكْثَرَهُمْ شَاكِرِينَ}}<ref>«و بیشتر آنان را سپاسگزار نخواهی یافت» سوره اعراف، آیه ۱۷.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۰.</ref> | ||
==[[شکرگزاری]] در [[روایات]]== | == [[شکرگزاری]] در [[روایات]] == | ||
برخی از روایات درباره شکرگزاری عبارت است از: | برخی از روایات درباره شکرگزاری عبارت است از: | ||
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "در [[تورات]] نوشته شده است: کسی که به تو نعمتی داده است را سپاسگذار و بر کسی که تو را [[سپاس]] گوید [[نعمت]] بخش؛ زیرا وقتی [[شکر]] گویی [[نعمت]] از بین نمیرود و چون آن را کفران کنی پایدار نمیماند. [[شکر]] موجب زیادی [[نعمت]] و مایه آن است که نعمتت تغییر نکند"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِيَرِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۴.</ref>؛ | # [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "در [[تورات]] نوشته شده است: کسی که به تو نعمتی داده است را سپاسگذار و بر کسی که تو را [[سپاس]] گوید [[نعمت]] بخش؛ زیرا وقتی [[شکر]] گویی [[نعمت]] از بین نمیرود و چون آن را کفران کنی پایدار نمیماند. [[شکر]] موجب زیادی [[نعمت]] و مایه آن است که نعمتت تغییر نکند"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: مَكْتُوبٌ فِي التَّوْرَاةِ اشْكُرْ مَنْ أَنْعَمَ عَلَيْكَ وَ أَنْعِمْ عَلَى مَنْ شَكَرَكَ فَإِنَّهُ لَا زَوَالَ لِلنَّعْمَاءِ إِذَا شُكِرَتْ وَ لَا بَقَاءَ لَهَا إِذَا كُفِرَتْ الشُّكْرُ زِيَادَةٌ فِي النِّعَمِ وَ أَمَانٌ مِنَ الْغِيَرِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۴.</ref>؛ | ||
#همچنین فرمودند: "سه چیز است که هیچ چیزی با آنها ضرر نمیرساند: [[دعا]] به هنگام [[سختی]] و [[استغفار]] به هنگام [[گناه]] و [[شکر]] به هنگام [[نعمت]]"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} يَقُولُ ثَلَاثٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.</ref>؛ | # همچنین فرمودند: "سه چیز است که هیچ چیزی با آنها ضرر نمیرساند: [[دعا]] به هنگام [[سختی]] و [[استغفار]] به هنگام [[گناه]] و [[شکر]] به هنگام [[نعمت]]"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} يَقُولُ ثَلَاثٌ لَا يَضُرُّ مَعَهُنَّ شَيْءٌ الدُّعَاءُ عِنْدَ الْكَرْبِ وَ الِاسْتِغْفَارُ عِنْدَ الذَّنْبِ وَ الشُّكْرُ عِنْدَ النِّعْمَةِ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.</ref>؛ | ||
#و نیز فرمودند: "[[شکر نعمت]] دوری کردن از محرّمات است، و کامل کردن [[شکر]] آن است که [[بنده]] بگوید: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref><ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۱-۳۶.</ref> | # و نیز فرمودند: "[[شکر نعمت]] دوری کردن از محرّمات است، و کامل کردن [[شکر]] آن است که [[بنده]] بگوید: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref><ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: شُكْرُ النِّعْمَةِ اجْتِنَابُ الْمَحَارِمِ وَ تَمَامُ الشُّكْرِ قَوْلُ الرَّجُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۹۵.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۳۱-۳۶.</ref> | ||
==دلیل [[عقلی]] بر [[شکرگزاری]]== | == دلیل [[عقلی]] بر [[شکرگزاری]] == | ||
تفکر [[انسانها]] درباره خود او را به این نتیجه خواهد رساند که تمام [[نعمتها]] و کمالات او از سوی [[خداوند]] است و او [[منعم]] [[حقیقی]] است و همه [[نعمتها]] را بدون هیچ استحقاقی به آفریدههایش داده است. [[پذیرش]] [[قلبی]] این [[حقیقت]] اولین و مهمترین [[درجه]] [[شکر منعم]] است که [[عقل]] به خوبی آن را [[درک]] میکند، [[عقل]] پس از آن به [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از چنین منعمی [[حکم]] میکند؛ لذا [[لزوم]] [[شکر منعم]]، یک [[حکم عقلی]] است؛ حتی اگر [[خداوند]] به آن [[فرمان]] ندهد<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref>. | تفکر [[انسانها]] درباره خود او را به این نتیجه خواهد رساند که تمام [[نعمتها]] و کمالات او از سوی [[خداوند]] است و او [[منعم]] [[حقیقی]] است و همه [[نعمتها]] را بدون هیچ استحقاقی به آفریدههایش داده است. [[پذیرش]] [[قلبی]] این [[حقیقت]] اولین و مهمترین [[درجه]] [[شکر منعم]] است که [[عقل]] به خوبی آن را [[درک]] میکند، [[عقل]] پس از آن به [[لزوم]] تشکر و [[قدردانی]] از چنین منعمی [[حکم]] میکند؛ لذا [[لزوم]] [[شکر منعم]]، یک [[حکم عقلی]] است؛ حتی اگر [[خداوند]] به آن [[فرمان]] ندهد<ref>[[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۳۳- ۱۳۴.</ref>. | ||
==مراتب [[شکرگزاری]]== | == مراتب [[شکرگزاری]] == | ||
شکرگزاری از نعمتهای [[خداوند]] دارای مراتب و درجاتی است که به مهمترین آنها اشاره میشود: | شکرگزاری از نعمتهای [[خداوند]] دارای مراتب و درجاتی است که به مهمترین آنها اشاره میشود: | ||
===مرتبه نخست=== | === مرتبه نخست === | ||
این مرتبه که ضعیفترین مراتب این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] است، آن است که [[آدمی]] نعمتهای [[خداوند]] را [[سپاس]] کرده و بر آن [[شکر]] گذارد. این [[نعمتها]] شامل نعمتهای آشکار و مخفی خواهد بود: {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>«و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref>. واضح است هیچکس نمیتواند آنگونه که سزاوار نعمتهای اوست، به [[شکر]] [[نعمتها]] بپردازد؛ زیرا شمارش این [[نعمتها]] مقدور هیچکس نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>«و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>. | این مرتبه که ضعیفترین مراتب این [[فضیلت]] [[اخلاقی]] است، آن است که [[آدمی]] نعمتهای [[خداوند]] را [[سپاس]] کرده و بر آن [[شکر]] گذارد. این [[نعمتها]] شامل نعمتهای آشکار و مخفی خواهد بود: {{متن قرآن|وَأَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَبَاطِنَةً}}<ref>«و نعمتهای آشکار و پنهان خود را بر شما تمام کرد؟» سوره لقمان، آیه ۲۰.</ref>. واضح است هیچکس نمیتواند آنگونه که سزاوار نعمتهای اوست، به [[شکر]] [[نعمتها]] بپردازد؛ زیرا شمارش این [[نعمتها]] مقدور هیچکس نیست: {{متن قرآن|وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا}}<ref>«و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمیتوانید شمار کرد» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>. | ||
یکی از مهمترین این [[نعمتها]]، [[نعمت]] [[ولایت]] و [[هدایت]] به واسطه [[قرآن کریم]] است که در برخی از [[آیات]] به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راههای بیگزند، راهنمایی میکند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون میآورد و آنها را به راهی راست رهنمون میگردد» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.</ref>. | یکی از مهمترین این [[نعمتها]]، [[نعمت]] [[ولایت]] و [[هدایت]] به واسطه [[قرآن کریم]] است که در برخی از [[آیات]] به آن اشاره شده است: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref>«امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref>، {{متن قرآن|قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ يَهْدِي بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ وَيُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَيَهْدِيهِمْ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ}}<ref>«به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است خداوند با آن (روشنایی) هر کسی را که پی خشنودی وی باشد به راههای بیگزند، راهنمایی میکند و آنان را به اراده خویش از تیرگی ها به سوی روشنایی بیرون میآورد و آنها را به راهی راست رهنمون میگردد» سوره مائده، آیه ۱۵-۱۶.</ref>. | ||
===مرتبه دوّم=== | === مرتبه دوّم === | ||
این مرتبه که مرتبه میانه این [[فضیلت]] است، [[شکرگزاری]] بر [[بلاها]] و سختیهایی است که در مسیر [[زندگی]] برای [[انسان]] پدید میآید. تحصیل این مرتبه به شدّت دشوار است، و تنها [[خواص]] هستند که [[توان]] آن را به دست میآورند؛ زیرا [[درک]] این مطلب که تمامی [[بلاها]] و [[مصیبتها]] نیز در شمار [[الطاف]] پنهان [[خداوند]] است، مشکل بوده، کمتر کسی میتواند به [[درک]] آن نائل شود. پس از درک این مطلب سپاسگذاری بر آن؛ سختتر و دشوارتر است و تنها انگشتشماری از [[مردمان]] میتوانند به آن بپردازند. | این مرتبه که مرتبه میانه این [[فضیلت]] است، [[شکرگزاری]] بر [[بلاها]] و سختیهایی است که در مسیر [[زندگی]] برای [[انسان]] پدید میآید. تحصیل این مرتبه به شدّت دشوار است، و تنها [[خواص]] هستند که [[توان]] آن را به دست میآورند؛ زیرا [[درک]] این مطلب که تمامی [[بلاها]] و [[مصیبتها]] نیز در شمار [[الطاف]] پنهان [[خداوند]] است، مشکل بوده، کمتر کسی میتواند به [[درک]] آن نائل شود. پس از درک این مطلب سپاسگذاری بر آن؛ سختتر و دشوارتر است و تنها انگشتشماری از [[مردمان]] میتوانند به آن بپردازند. | ||
توضیح آنکه [[ایمان]] عموم [[مردمان]]، تنها در حدّ کلماتی است که از زبان آنان شنیده میشود؛ از این رو اینان به خودی خود از دایره این گفتار و حیطه آن خارجند. [[خداوند]] اینان و ایمانشان را اینگونه یاد فرموده است: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از مردم کسی است که خداوند را با دو دلی میپرستد، اگر خیری به او رسد بدان دل استوار میدارد و اگر بلایی بدو رسد دگرگون | توضیح آنکه [[ایمان]] عموم [[مردمان]]، تنها در حدّ کلماتی است که از زبان آنان شنیده میشود؛ از این رو اینان به خودی خود از دایره این گفتار و حیطه آن خارجند. [[خداوند]] اینان و ایمانشان را اینگونه یاد فرموده است: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَيْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَةٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ}}<ref>«و از مردم کسی است که خداوند را با دو دلی میپرستد، اگر خیری به او رسد بدان دل استوار میدارد و اگر بلایی بدو رسد دگرگون میشود؛ در این جهان و در جهان واپسین زیان دیده است؛ این همان زیان آشکار است» سوره حج، آیه ۱۱.</ref>. [[خواصّ]] از آنان کسانی هستند که [[پروردگار]] عالم را با [[عقل]] و [[ایمان]] خود دریافتهاند؛ از این رو [[ایمان]] در [[قلب]] آنان [[رسوخ]] کرده زوایای آن را فراگرفته است. اینان به سبب همین [[ایمان]] در مییابند که [[بلاها]] و مشکلات تنها به سبب آنچه خود [[مردم]] به انجام میرسانند، پدید میآید: {{متن قرآن|وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ}}<ref>«و هر گزندی به شما برسد از کردار خود شماست و او از بسیاری (از گناهان شما نیز) در میگذرد» سوره شوری، آیه ۳۰.</ref>. | ||
===مرتبه سوّم=== | === مرتبه سوّم === | ||
مرتبه سوم این [[فضیلت]] که شدیدترین مراتب آن است، سپاسگذاری از [[حضرت حق]] است تنها به آن [[دلیل]] که او [[شایسته]] این [[سپاس]] است. در این حال شاکر نه نظری به نعمتهای آشکار او دارد و نه نظری به نعمتهای پنهان او، نه به [[الطاف]] خفیِ او مینگرد و نه به [[الطاف]] جلیِ او، بلکه تنها و تنها به خود نعمتگذار [[حقیقی]] [[علی]] الإطلاق مینگرد و بس. این [[شکر]] "[[حمد]]" خوانده میشود. این مرتبه از [[شکرگزاری]]، در شمار [[برترین]] عبادتها قرار دارد و نیز از بالاترین مراتب [[بندگی]] است. [[اهل دل]] هیچ چیزی را [[برتر]] و بالاتر از [[حمد]] [[حضرت حق]] نمیدانند؛ دلیل آنان بر این مطلب آن است که خود [[خداوند]]، [[نامه]] آسمانیاش را بعد از یادکرد از نام [[مبارک]] خود، با [[حمد]] و ثنای خویش آغاز کرده است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۸.</ref>. | مرتبه سوم این [[فضیلت]] که شدیدترین مراتب آن است، سپاسگذاری از [[حضرت حق]] است تنها به آن [[دلیل]] که او [[شایسته]] این [[سپاس]] است. در این حال شاکر نه نظری به نعمتهای آشکار او دارد و نه نظری به نعمتهای پنهان او، نه به [[الطاف]] خفیِ او مینگرد و نه به [[الطاف]] جلیِ او، بلکه تنها و تنها به خود نعمتگذار [[حقیقی]] [[علی]] الإطلاق مینگرد و بس. این [[شکر]] "[[حمد]]" خوانده میشود. این مرتبه از [[شکرگزاری]]، در شمار [[برترین]] عبادتها قرار دارد و نیز از بالاترین مراتب [[بندگی]] است. [[اهل دل]] هیچ چیزی را [[برتر]] و بالاتر از [[حمد]] [[حضرت حق]] نمیدانند؛ دلیل آنان بر این مطلب آن است که خود [[خداوند]]، [[نامه]] آسمانیاش را بعد از یادکرد از نام [[مبارک]] خود، با [[حمد]] و ثنای خویش آغاز کرده است: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را» سوره فاتحه، آیه ۲.</ref>.<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۴، ص ۲۸.</ref>. | ||