پرش به محتوا

عدالت اقتصادی در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
در [[نظام اسلامی]]، وضع [[قوانین]] بر توسعه، [[عمران]] و [[آبادانی]] متمرکز است، به طوری که [[شهروندان]] [[مسلمان]] حتی در قبال زمین‌های بایر و [[چارپایان]] نیز مسئولند<ref>{{متن حدیث|إِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}.</ref>. چنان‌که [[پیامبر]]{{صل}} اگر کسی زمینی را [[احیا]] می‌کرد، [[مالکیت]] آن [[زمین]] را به او می‌بخشید<ref>در عین حال باید توجه داشت که آنچه مورد توجه پیامبر بوده، تشویق و گسترش مالکیت مولد بوده است و با اشکال مغایر برخورد می‌کرده است. برای نمونه «حمی» که اصطلاحاً به این معنا بوده است که یک بخشی از زمین یا مرتع را بدون آنکه احیائش کنند و یا سایر شرایط ملکیت را دارا باشند، در قرق خود قرار دهند که پیامبر اکرم{{صل}} از اختصاص انفال به گروه خاصی همانند زورمداران جلوگیری کرد و آن را در اختیار همه مردم قرار داد.</ref>. بر این مبنا، مالکیت به عنوان یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های فعالیت [[اقتصادی]] در [[دولت نبوی]] محترم شمرده شده است. اما در کنار توجه به این اصل مهم، که همانا تقویت [[قدرت]] اقتصادی از طریق [[تولید]] است، قوانین مختلفی با [[هدف]] ترمیم وضع زیان‌دیدگان اقتصادی و جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی، وضع گردیده است. در زمینه ترمیم وضعیت آسیب‌دیدگان و [[محرومان]] [[جامعه]]، یکی از اقدامات اساسی پیامبر{{صل}} در [[عدالت اقتصادی]]، [[مبارزه با فقر]] است؛ زیرا [[فقر]] زمینه و بستر مساعدی برای [[چشم‌پوشی]] از [[آرمان‌های اسلامی]] است<ref>{{متن حدیث|كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً}} و نیز فرمود: {{متن حدیث|أُذَكِّرُ اللَّهَ الْوَالِيَ مِنْ بَعْدِي عَلَى أُمَّتِي... وَ لَمْ يُفْقِرْهُمْ فَيُكْفِرَهُمْ}} «به هر کس پس از من کار این امت را به دست می‌گیرد، می‌گویم... [امت من را] به فقر گرفتارشان نکند تا از دین بیرونشان برد». محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۶، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰) ص۶۵۵.</ref>، برای نمونه، آن [[حضرت]] قسمتی از [[اموال]] به دست آمده از [[قبیله بنی نضیر]] را در جهت [[تجهیز]] [[رزمندگان]] به اسب و [[سلاح]] [[جنگی]]، [[مصرف]] می‌کرد و قسمت دیگری از آن را در جهت [[فقرزدایی]] بین [[مهاجران]] تهیدست تقسیم می‌کرد<ref>«سیره پیامبر اکرم در بیت المال»، برگرفته از سایت شارح: www.shareh.com.</ref>.
در [[نظام اسلامی]]، وضع [[قوانین]] بر توسعه، [[عمران]] و [[آبادانی]] متمرکز است، به طوری که [[شهروندان]] [[مسلمان]] حتی در قبال زمین‌های بایر و [[چارپایان]] نیز مسئولند<ref>{{متن حدیث|إِنَّكُمْ مَسْئُولُونَ حَتَّى عَنِ الْبِقَاعِ وَ الْبَهَائِمِ}}.</ref>. چنان‌که [[پیامبر]] {{صل}} اگر کسی زمینی را [[احیا]] می‌کرد، [[مالکیت]] آن [[زمین]] را به او می‌بخشید<ref>در عین حال باید توجه داشت که آنچه مورد توجه پیامبر بوده، تشویق و گسترش مالکیت مولد بوده است و با اشکال مغایر برخورد می‌کرده است. برای نمونه «حمی» که اصطلاحاً به این معنا بوده است که یک بخشی از زمین یا مرتع را بدون آنکه احیائش کنند و یا سایر شرایط ملکیت را دارا باشند، در قرق خود قرار دهند که پیامبر اکرم {{صل}} از اختصاص انفال به گروه خاصی همانند زورمداران جلوگیری کرد و آن را در اختیار همه مردم قرار داد.</ref>. بر این مبنا، مالکیت به عنوان یکی از مهم‌ترین انگیزه‌های فعالیت [[اقتصادی]] در [[دولت نبوی]] محترم شمرده شده است. اما در کنار توجه به این اصل مهم، که همانا تقویت [[قدرت]] اقتصادی از طریق [[تولید]] است، قوانین مختلفی با [[هدف]] ترمیم وضع زیان‌دیدگان اقتصادی و جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی، وضع گردیده است. در زمینه ترمیم وضعیت آسیب‌دیدگان و [[محرومان]] [[جامعه]]، یکی از اقدامات اساسی پیامبر {{صل}} در [[عدالت اقتصادی]]، [[مبارزه با فقر]] است؛ زیرا [[فقر]] زمینه و بستر مساعدی برای [[چشم‌پوشی]] از [[آرمان‌های اسلامی]] است<ref>{{متن حدیث|كَادَ الْفَقْرُ أَنْ يَكُونَ كُفْراً}} و نیز فرمود: {{متن حدیث|أُذَكِّرُ اللَّهَ الْوَالِيَ مِنْ بَعْدِي عَلَى أُمَّتِي... وَ لَمْ يُفْقِرْهُمْ فَيُكْفِرَهُمْ}} «به هر کس پس از من کار این امت را به دست می‌گیرد، می‌گویم... [امت من را] به فقر گرفتارشان نکند تا از دین بیرونشان برد». محمدرضا حکیمی، الحیاه، ج۶، (تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۰) ص۶۵۵.</ref>، برای نمونه، آن [[حضرت]] قسمتی از [[اموال]] به دست آمده از [[قبیله بنی نضیر]] را در جهت [[تجهیز]] [[رزمندگان]] به اسب و [[سلاح]] [[جنگی]]، [[مصرف]] می‌کرد و قسمت دیگری از آن را در جهت [[فقرزدایی]] بین [[مهاجران]] تهیدست تقسیم می‌کرد<ref>«سیره پیامبر اکرم در بیت المال»، برگرفته از سایت شارح: www.shareh.com.</ref>.


در [[نظام اقتصادی اسلام]]، مالیات‌هایی وضع شده است که علاوه بر جلوگیری از [[طغیان]]، تراکم و تمرکز [[ثروت]]، [[فقر]] و [[ناداری]] و [[بینوایی]] را ریشه‌کن و زمینه [[عدالت اجتماعی]] را فراهم می‌سازد و هزینه‌های مختلف [[دولت اسلامی]] مانند هزینه‌های نظامی را نیز تأمین می‌کند که شامل [[خمس]]، [[زکات]]، [[جزیه]] و [[خراج]] می‌شود. فارغ از [[تدابیر]] آن [[حضرت]] برای جمع‌آوری این [[مالیات‌ها]]<ref>پیامبر اکرم{{صل}} با تدابیر خاص و مدیریت شایسته خود، از راه‌های مختلف به جمع‌آوری و استحصال اموال بیت‌المال از منابع آن اقدام می‌کرد که از جمله این راه‌ها، تشویق مردم به رعایت حقوق بیت‌المال و ادای حقوق آن و نصب استانداران و مسئولان لایق و کارآمد بوده است و علاوه بر آن، عاملان فراوانی از انصار و مهاجران برای جمع‌آوری زکات، خمس، خراج و جزیه بلاد مختلف گسیل می‌داشت.</ref>، [[مساوات]] را در تقسیم آن مراعات می‌کردند. در عین حال مواردی مثل خمس که بنا به تشخیص [[پیامبر]] هزینه می‌شد، مصارف مختلفی داشت، مانند هزینه برای امور زیربنایی، [[کمک به نیازمندان]] [[جامعه]] و تأمین اقشار [[بی‌بضاعت]]. فرمود: «هر کس کشتزاری بر جای نهد، محافظت از آن به عهده من است و هر کس مدیون بمیرد، ادای دینش [[وظیفه]] من است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ تَرَكَ‏ ضَيَاعاً فَعَلَيَّ‏ ضَيَاعُهُ‏ وَ مَنْ تَرَكَ دَيْناً فَعَلَيَّ دَيْنُهُ}}</ref>.
در [[نظام اقتصادی اسلام]]، مالیات‌هایی وضع شده است که علاوه بر جلوگیری از [[طغیان]]، تراکم و تمرکز [[ثروت]]، [[فقر]] و [[ناداری]] و [[بینوایی]] را ریشه‌کن و زمینه [[عدالت اجتماعی]] را فراهم می‌سازد و هزینه‌های مختلف [[دولت اسلامی]] مانند هزینه‌های نظامی را نیز تأمین می‌کند که شامل [[خمس]]، [[زکات]]، [[جزیه]] و [[خراج]] می‌شود. فارغ از [[تدابیر]] آن [[حضرت]] برای جمع‌آوری این [[مالیات‌ها]]<ref>پیامبر اکرم {{صل}} با تدابیر خاص و مدیریت شایسته خود، از راه‌های مختلف به جمع‌آوری و استحصال اموال بیت‌المال از منابع آن اقدام می‌کرد که از جمله این راه‌ها، تشویق مردم به رعایت حقوق بیت‌المال و ادای حقوق آن و نصب استانداران و مسئولان لایق و کارآمد بوده است و علاوه بر آن، عاملان فراوانی از انصار و مهاجران برای جمع‌آوری زکات، خمس، خراج و جزیه بلاد مختلف گسیل می‌داشت.</ref>، [[مساوات]] را در تقسیم آن مراعات می‌کردند. در عین حال مواردی مثل خمس که بنا به تشخیص [[پیامبر]] هزینه می‌شد، مصارف مختلفی داشت، مانند هزینه برای امور زیربنایی، [[کمک به نیازمندان]] [[جامعه]] و تأمین اقشار [[بی‌بضاعت]]. فرمود: «هر کس کشتزاری بر جای نهد، محافظت از آن به عهده من است و هر کس مدیون بمیرد، ادای دینش [[وظیفه]] من است»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ تَرَكَ‏ ضَيَاعاً فَعَلَيَّ‏ ضَيَاعُهُ‏ وَ مَنْ تَرَكَ دَيْناً فَعَلَيَّ دَيْنُهُ}}</ref>.


باز می‌فرماید: «هر بدهکاری که نزد [[والی]] ای از [[والیان]] [[مسلمانان]] برود و برای آن والی روشن شود که او در ادای دینش [[ناتوان]] است، در این جا بر [[والی مسلمانان]] است که [[دین]] او را از [[اموال مسلمانان]] اداکند»<ref>«سیره پیامبر اکرم در بیت المال»، برگرفته از سایت شارح: www.shareh.com.</ref>.
باز می‌فرماید: «هر بدهکاری که نزد [[والی]] ای از [[والیان]] [[مسلمانان]] برود و برای آن والی روشن شود که او در ادای دینش [[ناتوان]] است، در این جا بر [[والی مسلمانان]] است که [[دین]] او را از [[اموال مسلمانان]] اداکند»<ref>«سیره پیامبر اکرم در بیت المال»، برگرفته از سایت شارح: www.shareh.com.</ref>.
همچنین در جهت رفع یا کاهش شکاف طبقاتی در جامعه [[مدینه]] [[پیمان برادری]] را در میان مهاجران و [[انصار]] برقرار کرد و براساس آن مهاجران نیز در کار [[کشاورزی]] و باغداری [[انصار]] شرکت می‌جستند و در پایان محصول آن را به طور مساوی میان خود تقسیم می‌کردند. همچنین [[پیامبر]]{{صل}} برای رفع فاصله طبقاتی، برخی [[غنایم]]، مثل [[اموال]] [[یهود]] [[بنی نضیر]] را به [[مهاجران]] اختصاص داد و فقط سه نفر نیازمند [[انصاری]] را در این [[غنیمت]] [[شریک]] ساخت<ref>ر.ک: حجتی کرمانی، محمد جواد، پیامبر{{صل}} در مدینه نقطه عطفی در بالندگی دعوت اسلامی، برگرفته از سایت تبیان: www.Tebyan.net.</ref>.
همچنین در جهت رفع یا کاهش شکاف طبقاتی در جامعه [[مدینه]] [[پیمان برادری]] را در میان مهاجران و [[انصار]] برقرار کرد و براساس آن مهاجران نیز در کار [[کشاورزی]] و باغداری [[انصار]] شرکت می‌جستند و در پایان محصول آن را به طور مساوی میان خود تقسیم می‌کردند. همچنین [[پیامبر]] {{صل}} برای رفع فاصله طبقاتی، برخی [[غنایم]]، مثل [[اموال]] [[یهود]] [[بنی نضیر]] را به [[مهاجران]] اختصاص داد و فقط سه نفر نیازمند [[انصاری]] را در این [[غنیمت]] [[شریک]] ساخت<ref>ر. ک: حجتی کرمانی، محمد جواد، پیامبر {{صل}} در مدینه نقطه عطفی در بالندگی دعوت اسلامی، برگرفته از سایت تبیان: www.Tebyan.net.</ref>.


در نگاهی کلی می‌توان گفت [[عدالت اقتصادی]] در [[بینش]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}}، [[مالکیت]] اشتراکی را به رسمیت نمی‌شناسد و از طرف دیگر [[بی‌تفاوتی]] [[شهروندان]] [[جامعه دینی]] در قبال یکدیگر را مجاز نمی‌داند و از دو طریق به [[اصلاح]] نابرخورداری‌های [[اقتصادی]] توصیه می‌کند. یکی خود [[دولت]] که از طریق وضع مالیات‌های خاص، علاوه بر جلوگیری از تمرکز بیش از اندازه [[ثروت]]، [[فقرا]] و بی‌بضاعت‌ها را تحت [[پوشش]] قرار می‌دهد و از طرف دیگر با تقویت [[روحیه برادری]] و [[معنویت]] در شهروندان جامعه دینی، [[مسلمانان]] را در برابر یکدیگر [[مسئول]] می‌داند و از این طریق به جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی می‌پردازد.<ref>[[روح الله دهقانی|دهقانی، روح الله]]، [[نظریه عدالت در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۸۲.</ref>
در نگاهی کلی می‌توان گفت [[عدالت اقتصادی]] در [[بینش]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، [[مالکیت]] اشتراکی را به رسمیت نمی‌شناسد و از طرف دیگر [[بی‌تفاوتی]] [[شهروندان]] [[جامعه دینی]] در قبال یکدیگر را مجاز نمی‌داند و از دو طریق به [[اصلاح]] نابرخورداری‌های [[اقتصادی]] توصیه می‌کند. یکی خود [[دولت]] که از طریق وضع مالیات‌های خاص، علاوه بر جلوگیری از تمرکز بیش از اندازه [[ثروت]]، [[فقرا]] و بی‌بضاعت‌ها را تحت [[پوشش]] قرار می‌دهد و از طرف دیگر با تقویت [[روحیه برادری]] و [[معنویت]] در شهروندان جامعه دینی، [[مسلمانان]] را در برابر یکدیگر [[مسئول]] می‌داند و از این طریق به جلوگیری از ایجاد شکاف طبقاتی می‌پردازد.<ref>[[روح الله دهقانی|دهقانی، روح الله]]، [[نظریه عدالت در دولت نبوی (مقاله)|مقاله «نظریه عدالت در دولت نبوی»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۱۸۲.</ref>


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
[[سیره پیامبر خاتم درباره عدالت اقتصادی چه بود؟ (پرسش)]]
[[سیره پیامبر خاتم درباره عدالت اقتصادی چه بود؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش