جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عدالتمحوری در قرآن]] - [[عدالتمحوری در حدیث]] - [[عدالتمحوری در معارف و سیره نبوی]] - [[عدالتمحوری در معارف و سیره علوی]] - [[عدالتمحوری در فقه سیاسی]] - [[عدالتمحوری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = عدالتمحوری (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[عدالتمحوری در قرآن]] - [[عدالتمحوری در حدیث]] - [[عدالتمحوری در معارف و سیره نبوی]] - [[عدالتمحوری در معارف و سیره علوی]] - [[عدالتمحوری در فقه سیاسی]] - [[عدالتمحوری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = عدالتمحوری (پرسش)}} | ||
'''عدالتمحوری''' یکی از اصول بنیادین در [[اسلام]]، [[سیره نبوی]] و علوی بوده است. عدالتمحوری [[علی]]{{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی{{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه عدالتخواه بود. عدالتطلبی نه تنها مشی علی{{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست. | '''عدالتمحوری''' یکی از اصول بنیادین در [[اسلام]]، [[سیره نبوی]] و علوی بوده است. عدالتمحوری [[علی]] {{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی {{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه عدالتخواه بود. عدالتطلبی نه تنها مشی علی {{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست. | ||
==عدالتمحوری در سیره نبوی== | == عدالتمحوری در سیره نبوی == | ||
در [[سیره نبوی]] رعایت [[عدالت]] اصلی بنیادین بوده است. طبق [[روایات]]، آن حضرت بر [[رفتار عادلانه]] خویش تصریح کردهاند. در [[حدیثی]] که در مورد [[ذی الخویصره]] نقل شده، آمده است که وی پس از یکی از [[جنگها]] هنگام تقسیم [[غنایم]] آن حضرت را با لحن نامناسبی مخاطب قرار داده و گفت: «ای [[محمد]]، [[عدالت پیشه]] کن، تو همانا از عدالت خارج شدی». آن حضرت پاسخ دادند: «اگر من عدالت پیشه نکنم، پس چه کسی عدالت میورزد». هنگامی که [[خلیفه دوم]] خواست به [[تنبیه]] و [[قتل]] این فرد بپردازد، [[پیامبر اکرم]]{{صل}} او را از این امر بازداشت و فرمودند به خاطر کوتهنظری این مرد، «از [[نسل]] او کسانی خواهند آمد که از [[دین]] خارج میشوند، چنانکه تیر از کمان خارج میشود»<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۳، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۷۰.</ref> | در [[سیره نبوی]] رعایت [[عدالت]] اصلی بنیادین بوده است. طبق [[روایات]]، آن حضرت بر [[رفتار عادلانه]] خویش تصریح کردهاند. در [[حدیثی]] که در مورد [[ذی الخویصره]] نقل شده، آمده است که وی پس از یکی از [[جنگها]] هنگام تقسیم [[غنایم]] آن حضرت را با لحن نامناسبی مخاطب قرار داده و گفت: «ای [[محمد]]، [[عدالت پیشه]] کن، تو همانا از عدالت خارج شدی». آن حضرت پاسخ دادند: «اگر من عدالت پیشه نکنم، پس چه کسی عدالت میورزد». هنگامی که [[خلیفه دوم]] خواست به [[تنبیه]] و [[قتل]] این فرد بپردازد، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} او را از این امر بازداشت و فرمودند به خاطر کوتهنظری این مرد، «از [[نسل]] او کسانی خواهند آمد که از [[دین]] خارج میشوند، چنانکه تیر از کمان خارج میشود»<ref>محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۳۳، ص۳۳۹.</ref>.<ref>[[غلام رضا بهروز لک|بهروز لک، غلام رضا]]، [[اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام (مقاله)|مقاله «اصول حاکم بر سیره اخلاقی سیاسی پیامبر اسلام»]]، [[سیره سیاسی پیامبر اعظم (کتاب)|سیره سیاسی پیامبر اعظم]] ص ۷۰.</ref> | ||
==عدالتمحوری امام علی {{ع}}== | == عدالتمحوری امام علی {{ع}} == | ||
[[سیره امام علی]]{{ع}} بر اصول [[مکتب سیاسی]] او مبتنی است. عدالتمحوری [[علی]]{{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی{{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه [[عدالتخواه]] بود. فرق است بین [[انسان]] [[آزاد]] و [[آزادیخواه]]، عالم و دانشگستر، [[صالح]] و اصلاحطلب، عادل و عدالتخواه. [[عدالتطلبی]] نه تنها مشی علی{{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست<ref>بیست گفتار، ص ۱۱.</ref>. در دوران [[خلافت عثمان]]، بسیاری از [[خویشاوندان]] و [[نزدیکان]] او به بهانههای مختلف از [[اموال عمومی]]، بیش از سهم [[شرعی]] بهرهبرداری کردند. [[امام]] به محض در دست گرفتن زمام امور فرمود: به [[خدا]] قسم، زمینهایی را که متعلق به عموم [[مسلمانان]] بوده و [[عثمان]] به افراد بخشیده است، باز پس خواهم گرفت، هر چند آنها را مهر زنانشان قرار داده یا با آنها [[کنیز]] خریده باشند. | [[سیره امام علی]] {{ع}} بر اصول [[مکتب سیاسی]] او مبتنی است. عدالتمحوری [[علی]] {{ع}}، [[فلسفه]] [[اجتماعی]] او و دیدگاه خاص وی در [[عدالت اجتماعی]] در یک راستا هستند. علی {{ع}} نه تنها [[عادل]] بلکه [[عدالتخواه]] بود. فرق است بین [[انسان]] [[آزاد]] و [[آزادیخواه]]، عالم و دانشگستر، [[صالح]] و اصلاحطلب، عادل و عدالتخواه. [[عدالتطلبی]] نه تنها مشی علی {{ع}} بلکه ایده انکارناپذیر اوست<ref>بیست گفتار، ص ۱۱.</ref>. در دوران [[خلافت عثمان]]، بسیاری از [[خویشاوندان]] و [[نزدیکان]] او به بهانههای مختلف از [[اموال عمومی]]، بیش از سهم [[شرعی]] بهرهبرداری کردند. [[امام]] به محض در دست گرفتن زمام امور فرمود: به [[خدا]] قسم، زمینهایی را که متعلق به عموم [[مسلمانان]] بوده و [[عثمان]] به افراد بخشیده است، باز پس خواهم گرفت، هر چند آنها را مهر زنانشان قرار داده یا با آنها [[کنیز]] خریده باشند. | ||
عدهای تقاضا کردند در [[اجرای عدالت]]، عطف بماسبق نکرده و گذشته را رها کند. ولی علی{{ع}} پاسخ داد: [[حق]] کهن به هیچ وجه [[باطل]] نمیشود. برخی از [[دوستان]] خیراندیش به حضور [[امام علی|علی]]{{ع}} رسیده و از ایشان خواستند که در شرایطی که [[دشمنی]] مانند [[معاویه]]، ایالت زرخیزی همچون [[شام]] را در [[اختیار]] دارد، موقتاً [[مساوات]] و [[عدالت]] را برای [[مصلحت]] مهمتر مسکوت بگذارد. اما [[امام علی|علی]]{{ع}} پاسخ داد: "از من میخواهید که [[پیروزی]] را به قیمت [[تبعیض]] و [[ستمگری]] به دست آورده و عدالت را فدای [[سیاست]] کنم؟ به خدا قسم، تا [[دنیا]] دنیاست چنین کاری نخواهم کرد. اگر همه این [[اموال]] [[مال]] شخصی من و محصول دسترنج من بود، میان [[مردم]] تبعیض قائل نمیشدم چه رسد به اینکه مال خداست و من [[امانتدار]] خدایم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۳۷.</ref>. | عدهای تقاضا کردند در [[اجرای عدالت]]، عطف بماسبق نکرده و گذشته را رها کند. ولی علی {{ع}} پاسخ داد: [[حق]] کهن به هیچ وجه [[باطل]] نمیشود. برخی از [[دوستان]] خیراندیش به حضور [[امام علی|علی]] {{ع}} رسیده و از ایشان خواستند که در شرایطی که [[دشمنی]] مانند [[معاویه]]، ایالت زرخیزی همچون [[شام]] را در [[اختیار]] دارد، موقتاً [[مساوات]] و [[عدالت]] را برای [[مصلحت]] مهمتر مسکوت بگذارد. اما [[امام علی|علی]] {{ع}} پاسخ داد: "از من میخواهید که [[پیروزی]] را به قیمت [[تبعیض]] و [[ستمگری]] به دست آورده و عدالت را فدای [[سیاست]] کنم؟ به خدا قسم، تا [[دنیا]] دنیاست چنین کاری نخواهم کرد. اگر همه این [[اموال]] [[مال]] شخصی من و محصول دسترنج من بود، میان [[مردم]] تبعیض قائل نمیشدم چه رسد به اینکه مال خداست و من [[امانتدار]] خدایم"<ref>نهج البلاغه، خطبه ۶؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[سیری در نهج البلاغه (کتاب)|سیری در نهج البلاغه]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۴۳۷.</ref>. | ||
امام علی{{ع}} این عدالت را در نزدیکان و [[خویشان]] خویش با [[سختگیری]] بیشتری [[اجرا]] میکرد تا بفهماند عدالت درباره هیچکس استثنا بردار نیست. ایشان هنگامی که مطلع شد دخترش از [[بیتالمال]] [[مسلمانان]]، گردنبندی را به عنوان عاريه، البته با قید ضمانت گرفته و در [[روز]] [[عید]] از آن استفاده کرده است او را سخت مورد [[عتاب]] قرار داد و با لحنی کاملاً جدی فرمود: "اگر به صورت عاريۀ مضمونه یعنی با قید ضمانت نگرفته بودی دستت را میبریدم و درباره تو حد سارق را [[اجرا]] میکردم"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹.</ref>. | امام علی {{ع}} این عدالت را در نزدیکان و [[خویشان]] خویش با [[سختگیری]] بیشتری [[اجرا]] میکرد تا بفهماند عدالت درباره هیچکس استثنا بردار نیست. ایشان هنگامی که مطلع شد دخترش از [[بیتالمال]] [[مسلمانان]]، گردنبندی را به عنوان عاريه، البته با قید ضمانت گرفته و در [[روز]] [[عید]] از آن استفاده کرده است او را سخت مورد [[عتاب]] قرار داد و با لحنی کاملاً جدی فرمود: "اگر به صورت عاريۀ مضمونه یعنی با قید ضمانت نگرفته بودی دستت را میبریدم و درباره تو حد سارق را [[اجرا]] میکردم"<ref>محمد باقر مجلسی، بحارالانوار، ج ۹.</ref>. | ||
همچنین وقتی [[ابن عباس]]، [[پسر عمو]] و [[یاور]] دانایش مرتکب خلافی شد در نامهای به او نوشتند: "اگر از خلاف خویش باز نگردی، با شمشیرم تو را [[ادب]] خواهم کرد، به همان شمشیری که احدی را با آن نزدهام مگر اینکه وارد [[جهنم]] شده است. به [[خدا]] قسم، اگر [[حسن]] و [[حسین]] هم مرتکب این [[جرم]] میشدند، به آنان ارفاق نمیکردم<ref>نهج البلاغه، نامه ۴؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>. | همچنین وقتی [[ابن عباس]]، [[پسر عمو]] و [[یاور]] دانایش مرتکب خلافی شد در نامهای به او نوشتند: "اگر از خلاف خویش باز نگردی، با شمشیرم تو را [[ادب]] خواهم کرد، به همان شمشیری که احدی را با آن نزدهام مگر اینکه وارد [[جهنم]] شده است. به [[خدا]] قسم، اگر [[حسن]] و [[حسین]] هم مرتکب این [[جرم]] میشدند، به آنان ارفاق نمیکردم<ref>نهج البلاغه، نامه ۴؛ [[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[عدل الهی (کتاب)|عدل الهی]]، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۴۵.</ref>. | ||
روزی میان زنی از [[اعراب]] و زنی [[ایرانی]] [[اختلاف]] افتاد. هر دو برای حل مشکل به حضور [[امام علی|علی]]{{ع}} شرفیاب شدند. [[علی]]{{ع}} میان آن دو هیچگونه تفاوتی قائل نشد و این امر سبب [[اعتراض]] [[زن]] [[عرب]] شد. [[امام علی|علی]]{{ع}} دو مشت [[خاک]] از [[زمین]] برداشته و پس از نظاره در آنها فرمودند: من هرچه [[تأمل]] میکنم، میان این دو مشت خاک تفاوتی نمیبینم. این ماجرا در شرایطی رخ داد که [[معاویه]] در نامهای به [[زیاد بن ابیه]] [[والی]] [[عراق]] توصیه کرده بود که هیچگاه [[ایرانیان]] را همرتبۀ اعراب نداند. کارهای پَست را به آنها واگذار کرده و [[مرزبانی]] و [[قضاوت]] را از ایشان دریغ کند، ایرانیان [[حق]] [[ارث]] از عرب نداشته باشند، ولی اعراب از آنها ارث ببرند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۸.</ref>. | روزی میان زنی از [[اعراب]] و زنی [[ایرانی]] [[اختلاف]] افتاد. هر دو برای حل مشکل به حضور [[امام علی|علی]] {{ع}} شرفیاب شدند. [[علی]] {{ع}} میان آن دو هیچگونه تفاوتی قائل نشد و این امر سبب [[اعتراض]] [[زن]] [[عرب]] شد. [[امام علی|علی]] {{ع}} دو مشت [[خاک]] از [[زمین]] برداشته و پس از نظاره در آنها فرمودند: من هرچه [[تأمل]] میکنم، میان این دو مشت خاک تفاوتی نمیبینم. این ماجرا در شرایطی رخ داد که [[معاویه]] در نامهای به [[زیاد بن ابیه]] [[والی]] [[عراق]] توصیه کرده بود که هیچگاه [[ایرانیان]] را همرتبۀ اعراب نداند. کارهای پَست را به آنها واگذار کرده و [[مرزبانی]] و [[قضاوت]] را از ایشان دریغ کند، ایرانیان [[حق]] [[ارث]] از عرب نداشته باشند، ولی اعراب از آنها ارث ببرند<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[خدمات متقابل اسلام و ایران (کتاب)|خدمات متقابل اسلام و ایران]]، مجموعه آثار، ج ۱۴، ص ۱۲۸.</ref>. | ||
[[سختگیری]] [[امام علی|علی]]{{ع}} نسبت به اجرای [[عدالت اجتماعی]] عامل اصلی [[قتل]] ایشان بود. سایر مسائل همچون [[تسلیم]] کردن [[قاتلان عثمان]] و كينه از [[علی]]{{ع}} به دلیل کشتن [[خویشان]] [[مخالفان]] در [[جنگهای صدر اسلام]]، فقط بهانۀ مخالفان بود. [[امام علی|علی]]{{ع}} به اینکه [[عدالت]] را برای [[آینده]] [[اجرا]] کرده و به تبعیضهای گذشته بیاعتنا باشد قانع نمیشد؛ از اینرو گفتهاند علی به خاطر شدت عدالتش بود که در [[محراب]] به [[شهادت]] رسید<ref>بیست گفتار، ص ۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref> | [[سختگیری]] [[امام علی|علی]] {{ع}} نسبت به اجرای [[عدالت اجتماعی]] عامل اصلی [[قتل]] ایشان بود. سایر مسائل همچون [[تسلیم]] کردن [[قاتلان عثمان]] و كينه از [[علی]] {{ع}} به دلیل کشتن [[خویشان]] [[مخالفان]] در [[جنگهای صدر اسلام]]، فقط بهانۀ مخالفان بود. [[امام علی|علی]] {{ع}} به اینکه [[عدالت]] را برای [[آینده]] [[اجرا]] کرده و به تبعیضهای گذشته بیاعتنا باشد قانع نمیشد؛ از اینرو گفتهاند علی به خاطر شدت عدالتش بود که در [[محراب]] به [[شهادت]] رسید<ref>بیست گفتار، ص ۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص ۶۳ تا۷۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |