علم شأنی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
'''علم شأنی''' یا اختیاری [[امام]] آن است که ممکن است [[علم غیب]] به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم و [[امور غیبی]] آگاه میشود. البته این اراده نیز با [[اذن]] و [[رضای خدا]] انجام میگیرد. در برابر علم شأنی، [[علم فعلی]] قرار دارد که مراد از آن علمی است که از مرتبۀ قوه و [[استعداد]] گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است. کسانی که قائل به [[علم اشائی]] و ارادی [[معصوم]] هستند به چهار دسته از [[روایات]] [[استدلال]] کردهاند دستۀ اول، روایاتی که میگوید "[[امام]] هر گاه بخواهد میداند؛ دستۀ دوم، روایاتی که مسئله قبض و بسط [[علم]] [[اهل بیت]]{{عم}} را مطرح میکنند؛ دستۀ سوم، روایاتی که مربوط به افزایش [[علوم]] آنان است و دستۀ چهارم، روایاتی که بیانگر عدم آگاهی [[اهل بیت]]{{عم}} به برخی موضوعات است که توجیه اینها عدم فعلیت و إرادی بودن علم آنان است. | '''علم شأنی''' یا اختیاری [[امام]] آن است که ممکن است [[علم غیب]] به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم و [[امور غیبی]] آگاه میشود. البته این اراده نیز با [[اذن]] و [[رضای خدا]] انجام میگیرد. در برابر علم شأنی، [[علم فعلی]] قرار دارد که مراد از آن علمی است که از مرتبۀ قوه و [[استعداد]] گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است. کسانی که قائل به [[علم اشائی]] و ارادی [[معصوم]] هستند به چهار دسته از [[روایات]] [[استدلال]] کردهاند دستۀ اول، روایاتی که میگوید "[[امام]] هر گاه بخواهد میداند؛ دستۀ دوم، روایاتی که مسئله قبض و بسط [[علم]] [[اهل بیت]] {{عم}} را مطرح میکنند؛ دستۀ سوم، روایاتی که مربوط به افزایش [[علوم]] آنان است و دستۀ چهارم، روایاتی که بیانگر عدم آگاهی [[اهل بیت]] {{عم}} به برخی موضوعات است که توجیه اینها عدم فعلیت و إرادی بودن علم آنان است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[اینکه معصوم هرگاه بخواهد علم پیدا میکند به چه معناست؟ (پرسش)|اینکه معصوم هرگاه بخواهد علم پیدا میکند به چه معناست؟]]'''{{پایان}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[اینکه معصوم هرگاه بخواهد علم پیدا میکند به چه معناست؟ (پرسش)|اینکه معصوم هرگاه بخواهد علم پیدا میکند به چه معناست؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F۸FBF۹| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F۸FBF۹| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
[[علم]] «شأنی»، «اشائی»، «استعدادی»، «ارادی» و «اختیاری» همه عناوینی هستند برای یک موضوع و آن عبارت است از [[علمی]] که به صورت «بالفعل» نزد [[معصوم]] حاضر نباشد، اما هر وقت [[اراده]] کند از [[علوم]] مورد نیاز خود [[آگاه]] میشود؛ لذا در مباحث وابسته به [[علم معصوم]] به طور عام یا [[علم امام]] به طور خاص، منظور از «علم شأنی»، همان «[[علم اشائی]]»، «[[علم استعدادی]]»، «[[علم ارادی]]» و «[[علم اختیاری]]» است. | [[علم]] «شأنی»، «اشائی»، «استعدادی»، «ارادی» و «اختیاری» همه عناوینی هستند برای یک موضوع و آن عبارت است از [[علمی]] که به صورت «بالفعل» نزد [[معصوم]] حاضر نباشد، اما هر وقت [[اراده]] کند از [[علوم]] مورد نیاز خود [[آگاه]] میشود؛ لذا در مباحث وابسته به [[علم معصوم]] به طور عام یا [[علم امام]] به طور خاص، منظور از «علم شأنی»، همان «[[علم اشائی]]»، «[[علم استعدادی]]»، «[[علم ارادی]]» و «[[علم اختیاری]]» است. | ||
==معناشناسی== | == معناشناسی == | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟ (پرسش)|فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟]]'''{{پایان}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟ (پرسش)|فرق بین علم فعلی و شأنی معصوم چیست؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F۸FBF۹| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |تاریخ بایگانی| منبع = <small>علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F۸FBF۹| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | ||
در مورد علم امام دو نظریه وجود دارد، عدهای با توجه به برخی از [[روایات]] قائلاند علم امام شأنی و ارادی است و گروهی دیگر با توجه به روایات دیگر، قائل به فعلی بودن علم امام هستند. | در مورد علم امام دو نظریه وجود دارد، عدهای با توجه به برخی از [[روایات]] قائلاند علم امام شأنی و ارادی است و گروهی دیگر با توجه به روایات دیگر، قائل به فعلی بودن علم امام هستند. | ||
مراد از [[علم غیب شأنی]] یا اختیاری [[امام]] آن است که ممکن است [[علم غیب]] به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم و [[امور غیبی]] آگاه میشود. البته این اراده نیز با [[اذن]] و [[رضای خدا]] انجام میگیرد. علم شانی در برابر [[علم حضوری]] امام است، در علم حضوری، [[کشف]] شدن معلومات نزد امام بالفعل است، در مقابل کشف شدن شأنی که با [[قوه]] و ارادۀ امام صورت میگیرد و از آن به {{عربی|"لو شاء أن یعلم لعلم"}} تعبیر شده است. به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای [[علم]] است که اگر [[اراده]] کند و بخواهد علم پیدا میکند و البته گاهی هم بدون اراده و در [[خواب]] و [[رؤیا]] این علم حاصل میشود. باید توجه داشت، اگر [[امام]] در موقعیتی قرار بگیرد که علم جدیدی بخواهد، [[خداوند]] او را [[عالم]] میکند. به بیانی دیگر، امام به [[غیب مطلق]] و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند، لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری بتواند با [[جهان غیب]] [[ارتباط]] پیدا کند و حقایقی را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم امام میتواند در موارد لازم و ضروری با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. برخی از بزرگان در تعریف [[علم ارادی]] چنین آوردهاند: "مراد از [[علم حضوری]] یا ارادی، [[علمی]] است که از جانب [[خداوند سبحان]] از راه [[الهام]] یا دمیدن در گوش یا [[تعلیم]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و یا اسباب دیگر [[عطا]] و [[افاضه]] شده است. این علم از [[ویژگیهای امام]] بوده و دیگران بهرهای از آن ندارند". | مراد از [[علم غیب شأنی]] یا اختیاری [[امام]] آن است که ممکن است [[علم غیب]] به صورت فعلی و آنی نزد امام حاضر نباشد، اما هر وقت اراده کند از علوم و [[امور غیبی]] آگاه میشود. البته این اراده نیز با [[اذن]] و [[رضای خدا]] انجام میگیرد. علم شانی در برابر [[علم حضوری]] امام است، در علم حضوری، [[کشف]] شدن معلومات نزد امام بالفعل است، در مقابل کشف شدن شأنی که با [[قوه]] و ارادۀ امام صورت میگیرد و از آن به {{عربی|"لو شاء أن یعلم لعلم"}} تعبیر شده است. به عبارتی دیگر ارادۀ امام علت تامه برای [[علم]] است که اگر [[اراده]] کند و بخواهد علم پیدا میکند و البته گاهی هم بدون اراده و در [[خواب]] و [[رؤیا]] این علم حاصل میشود. باید توجه داشت، اگر [[امام]] در موقعیتی قرار بگیرد که علم جدیدی بخواهد، [[خداوند]] او را [[عالم]] میکند. به بیانی دیگر، امام به [[غیب مطلق]] و نامحدود احاطه ندارد و چنان نیست که بالذات و بالاستقلال همه چیز را بداند، لکن با این جهت هم منافات ندارد که در مواقع لازم و ضروری بتواند با [[جهان غیب]] [[ارتباط]] پیدا کند و حقایقی را دریافت نماید. بنابراین، باید بگوییم امام میتواند در موارد لازم و ضروری با جهان غیب تماس بگیرد و اطلاعات لازم را تحصیل کند. برخی از بزرگان در تعریف [[علم ارادی]] چنین آوردهاند: "مراد از [[علم حضوری]] یا ارادی، [[علمی]] است که از جانب [[خداوند سبحان]] از راه [[الهام]] یا دمیدن در گوش یا [[تعلیم]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و یا اسباب دیگر [[عطا]] و [[افاضه]] شده است. این علم از [[ویژگیهای امام]] بوده و دیگران بهرهای از آن ندارند". | ||
در برابر علم شأنی، [[علم فعلی]] قرار دارد، مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ [[قوه]] و [[استعداد]] گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است. مطابق علم فعلی، [[امامان]]{{عم}} همه چیز را بالفعل میدانند، جز بخش ویژهای که مخصوص ذات [[پاک]] خداوند است مانند [[علوم]] پنجگانه که در [[سوره لقمان]] آمده مانند علم به کنه ذات [[پروردگار]]، [[اسماء و صفات]] او. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. برخی قائلند: "تمامی [[اوصاف امام]]{{ع}} و [[کمالات]] وی در [[مقام]] فعلیت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست"<ref>ر.ک: [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص۳۴؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[بررسیهای اسلامی (کتاب)|بررسیهای اسلامی]]؛ [[سید محمد علی قاضی طباطبایی|قاضی طباطبایی، سید محمد علی]]، [[مقدمهای بر کتاب علم امام (کتاب)|مقدمهای بر کتاب علم امام]]، ص۴۹۵؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص۸۰؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]، صدو فصلنامۀ مطالعات اهل بیتشناسی، ص۱۷ و ۱۸؛ [[سید حبیب بخاراییزاده|بخاراییزاده، سید حبیب]]، [[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت]]، ص۱۹.</ref>. | در برابر علم شأنی، [[علم فعلی]] قرار دارد، مراد از علم فعلی علمی است که از مرتبۀ [[قوه]] و [[استعداد]] گذشته و به مرتبه فعلیت رسیده است. مطابق علم فعلی، [[امامان]] {{عم}} همه چیز را بالفعل میدانند، جز بخش ویژهای که مخصوص ذات [[پاک]] خداوند است مانند [[علوم]] پنجگانه که در [[سوره لقمان]] آمده مانند علم به کنه ذات [[پروردگار]]، [[اسماء و صفات]] او. از علم فعلی به حضوری و احاطی نیز تعبیر شده است. برخی قائلند: "تمامی [[اوصاف امام]] {{ع}} و [[کمالات]] وی در [[مقام]] فعلیت و در مرحله موجودیت است؛ یعنی امام، عالِم است فعلاً و دارای مقام علم فعلی است و اوصافش از علم و غیر آن در مرحله شأنیّت نیست"<ref>ر. ک: [[محمد حسین مظفر|مظفر، محمد حسین]]، [[پژوهشی در باب علم امام (کتاب)|پژوهشی در باب علم امام]]، ص۳۴؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[بررسیهای اسلامی (کتاب)|بررسیهای اسلامی]]؛ [[سید محمد علی قاضی طباطبایی|قاضی طباطبایی، سید محمد علی]]، [[مقدمهای بر کتاب علم امام (کتاب)|مقدمهای بر کتاب علم امام]]، ص۴۹۵؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]؛ [[سید محمد جعفر سبحانی|سبحانی، سید محمد جعفر]]، [[منابع علم امامان شیعه (کتاب)|منابع علم امامان شیعه]]، ص۸۰؛ [[ناصر رفیعی|رفیعی، ناصر]]، [[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]، صدو فصلنامۀ مطالعات اهل بیتشناسی، ص۱۷ و ۱۸؛ [[سید حبیب بخاراییزاده|بخاراییزاده، سید حبیب]]، [[علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت (پایاننامه)|علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت]]، ص۱۹.</ref>. | ||
==[[ادلۀ روایی]] [[علم شأنی معصوم]]== | == [[ادلۀ روایی]] [[علم شأنی معصوم]] == | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟ (پرسش)|آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟]]'''{{پایان}} | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''[[آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟ (پرسش)|آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟]]'''{{پایان}} | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F۸FBF۹| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | |تاریخ بایگانی| منبع = <small>[[علم معصوم (پرسش)|(پرسمان علم معصوم)]]</small>| تراز = راست| عرض = ۱۰۰px| اندازه خط = ۱۳px|رنگ پسزمینه=#F۸FBF۹| گیومه نقلقول =| تراز منبع = وسط}} | ||
کسانی که قائل به [[علم اشائی]] و ارادی [[معصوم]] هستند به چهار دسته از [[روایات]] [[استدلال]] کردهاند و مضمون آنها این است، [[اهل بیت]]{{عم}}هر گاه بخواهند، [[خداوند]] آنان را [[آگاه]] میسازد، اما اگر [[مصلحت]] در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند<ref>ر.ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، شرح دعای ۴۵ صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح؛ محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۴۶۲؛ [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴.</ref>. | کسانی که قائل به [[علم اشائی]] و ارادی [[معصوم]] هستند به چهار دسته از [[روایات]] [[استدلال]] کردهاند و مضمون آنها این است، [[اهل بیت]] {{عم}}هر گاه بخواهند، [[خداوند]] آنان را [[آگاه]] میسازد، اما اگر [[مصلحت]] در ندانستن چیزی باشد کاری نمیکنند که آن را بدانند<ref>ر. ک: [[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، شرح دعای ۴۵ صحیفۀ سجادیه، وبگاه آیت الله مصباح؛ محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین، گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۴۶۲؛ [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴.</ref>. | ||
#دستۀ اول، سه [[روایت]] مختلف از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است که [[حضرت]] فرمودند: "[[امام]] هر گاه بخواهد میداند و یا هر وقت بخواهد خداوند آگاهش میکند"<ref>{{متن حدیث|«إِنَّ الْإِمامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»، «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم» و «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِکَ»}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۸.</ref>. این [[روایات]] [[علم امام]] را منوط بر [[تعلیم الهی]] کردهاند<ref>ر.ک: [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۴۶۲؛ [[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref>. | # دستۀ اول، سه [[روایت]] مختلف از [[امام صادق]] {{ع}} آمده است که [[حضرت]] فرمودند: "[[امام]] هر گاه بخواهد میداند و یا هر وقت بخواهد خداوند آگاهش میکند"<ref>{{متن حدیث|«إِنَّ الْإِمامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ عُلِّم»، «إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ یَعْلَمَ أُعْلِم» و «إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ یَعْلَمَ شَیْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِکَ»}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۸.</ref>. این [[روایات]] [[علم امام]] را منوط بر [[تعلیم الهی]] کردهاند<ref>ر. ک: [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴؛ [[محمد حسین نصیری|نصیری، محمد حسین]]، [[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]]؛ [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۴۶۲؛ [[اصغر غلامی|غلامی، اصغر]]، [[آفاق علم امام در الکافی (مقاله)|آفاق علم امام در الکافی]].</ref>. | ||
#دستۀ دوم، روایاتی که مسئله قبض و بسط [[علم]] [[اهل بیت]]{{عم}}را مطرح میکنند. [[معمر بن خلاد]] از [[امام کاظم]]{{ع}}پرسید آیا شما [[علم غیب]] میدانید؟ [[امام]] در [[پاسخ]] فرمودند: "[[امام باقر]]{{ع}}فرموده است: علم برای ما [[گشایش]] مییابد و ما [[آگاهی]] مییابیم و گرفتگی مییابد و دیگر آگاهی نمییابیم"<ref>{{متن حدیث|یُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ فَنَعْلَمُ وَ یُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۶.</ref>. ملامحمد [[صالح مازندرانی]] در شرح این [[روایت]] مینویسد: "منظور از بسط علم، فعلی بودن آن است و مراد از قبض عدم فعلیت علم، گرچه با توجه و التفات میداند"<ref>ملاصالح مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص۳۱.</ref>. | # دستۀ دوم، روایاتی که مسئله قبض و بسط [[علم]] [[اهل بیت]] {{عم}}را مطرح میکنند. [[معمر بن خلاد]] از [[امام کاظم]] {{ع}}پرسید آیا شما [[علم غیب]] میدانید؟ [[امام]] در [[پاسخ]] فرمودند: "[[امام باقر]] {{ع}}فرموده است: علم برای ما [[گشایش]] مییابد و ما [[آگاهی]] مییابیم و گرفتگی مییابد و دیگر آگاهی نمییابیم"<ref>{{متن حدیث|یُبْسَطُ لَنَا الْعِلْمُ فَنَعْلَمُ وَ یُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۶.</ref>. ملامحمد [[صالح مازندرانی]] در شرح این [[روایت]] مینویسد: "منظور از بسط علم، فعلی بودن آن است و مراد از قبض عدم فعلیت علم، گرچه با توجه و التفات میداند"<ref>ملاصالح مازندرانی، شرح اصول الکافی، ج ۶، ص۳۱.</ref>. | ||
#دستۀ سوم، روایاتی که مربوط به افزایش [[علوم]] آنان است و اگر علوم آنان فعلی بود، افزایش آن معنای معقولی نداشت. [[زراره]] میگوید از امام باقر{{ع}}شنیدم میفرمود: "اگر علم ما فزونی نمییافت، پایان میپذیرفت». عرض کردم: "چیزی بر شما افزوده میشود که [[پیامبر خدا]]{{صل}} آن را نمیدانست؟" فرمود: «هر گاه بنای [[افزایش علم]] باشد، نخست بر پیامبر خدا{{صل}} و سپس بر [[امامان]]{{عم}}عرضه میشود تا به ما میرسد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَیْئاً لَا یَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ صقَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا کَانَ ذَلِکَ عُرِضَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صثُمَّ عَلَی الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَی الْأَمْرُ إِلَیْنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۵.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}}نیز میفرماید "شب جمعهای نیست مگر اینکه [[اولیای خدا]] [[سرور]] ویژهای دارند، هنگامی که [[شب جمعه]] فرا میرسد [[رسول خدا]]{{صل}} با [[عرش]] [[ارتباط]] برقرار میکند و من نیز همراه او با عرش تماس حاصل میکنم و در نتیجه با [[علمی]] که از آنجا بهره بردم باز میگردم و اگر این نبود قطعاً آنچه در نزد ماست پایان میپذیرفت":<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ فِیهَا سُرُورٌ قُلْتُ کَیْفَ ذَلِکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ صالْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ{{ع}}وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَفِدَ مَا عِنْدِی}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. در تبیین این [[روایت]] چنین گفته شده است: "اشکال ندارد که {{متن حدیث|اذا شاءوا علموا}} از راه صعود [[ارواح]] آنها در شبهای [[جمعه]] باشد<ref>[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)|در محضر علامه طباطبایی]]، ص۱۴۸</ref>. | # دستۀ سوم، روایاتی که مربوط به افزایش [[علوم]] آنان است و اگر علوم آنان فعلی بود، افزایش آن معنای معقولی نداشت. [[زراره]] میگوید از امام باقر {{ع}}شنیدم میفرمود: "اگر علم ما فزونی نمییافت، پایان میپذیرفت». عرض کردم: "چیزی بر شما افزوده میشود که [[پیامبر خدا]] {{صل}} آن را نمیدانست؟" فرمود: «هر گاه بنای [[افزایش علم]] باشد، نخست بر پیامبر خدا {{صل}} و سپس بر [[امامان]] {{عم}}عرضه میشود تا به ما میرسد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا قَالَ قُلْتُ تَزْدَادُونَ شَیْئاً لَا یَعْلَمُهُ رَسُولُ اللَّهِ صقَالَ أَمَا إِنَّهُ إِذَا کَانَ ذَلِکَ عُرِضَ عَلَی رَسُولِ اللَّهِ صثُمَّ عَلَی الْأَئِمَّةِ ثُمَّ انْتَهَی الْأَمْرُ إِلَیْنَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۵.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}}نیز میفرماید "شب جمعهای نیست مگر اینکه [[اولیای خدا]] [[سرور]] ویژهای دارند، هنگامی که [[شب جمعه]] فرا میرسد [[رسول خدا]] {{صل}} با [[عرش]] [[ارتباط]] برقرار میکند و من نیز همراه او با عرش تماس حاصل میکنم و در نتیجه با [[علمی]] که از آنجا بهره بردم باز میگردم و اگر این نبود قطعاً آنچه در نزد ماست پایان میپذیرفت":<ref>{{متن حدیث|مَا مِنْ لَیْلَةِ جُمُعَةٍ إِلَّا وَ لِأَوْلِیَاءِ اللَّهِ فِیهَا سُرُورٌ قُلْتُ کَیْفَ ذَلِکَ جُعِلْتُ فِدَاکَ قَالَ إِذَا کَانَ لَیْلَةُ الْجُمُعَةِ وَافَی رَسُولُ اللَّهِ صالْعَرْشَ وَ وَافَی الْأَئِمَّةُ {{ع}}وَ وَافَیْتُ مَعَهُمْ فَمَا أَرْجِعُ إِلَّا بِعِلْمٍ مُسْتَفَادٍ وَ لَوْ لَا ذَلِکَ لَنَفِدَ مَا عِنْدِی}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۲۵۴.</ref>. در تبیین این [[روایت]] چنین گفته شده است: "اشکال ندارد که {{متن حدیث|اذا شاءوا علموا}} از راه صعود [[ارواح]] آنها در شبهای [[جمعه]] باشد<ref>[[در محضر علامه طباطبایی (کتاب)|در محضر علامه طباطبایی]]، ص۱۴۸</ref>. | ||
#دستۀ چهارم، روایاتی که بیانگر [[عدم آگاهی]] [[اهل بیت]]{{عم}}به برخی موضوعات است و چون [[جهل]] و ناآگاهی با اصل [[علم]] اهل بیت{{عم}}منافات دارد، بنابراین توجیه صحیح اینها عدم فعلیت و إرادی بودن علم آنان است. در روایتی [[عمار ساباطی]] از امام صادق{{ع}}پرسید: آیا [[امام]] [[علم غیب]] میداند؟ امام فرمودند: "نه، اما هر گاه بخواهد بر چیزی [[آگاهی]] یابد، [[خداوند]] او را بدان [[آگاه]] میگرداند"<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ{{ع}}عَنِ الْإِمَامِ یَعْلَمُ الْغَیْبَ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ الشَّیْءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِکَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴.</ref> | # دستۀ چهارم، روایاتی که بیانگر [[عدم آگاهی]] [[اهل بیت]] {{عم}}به برخی موضوعات است و چون [[جهل]] و ناآگاهی با اصل [[علم]] اهل بیت {{عم}}منافات دارد، بنابراین توجیه صحیح اینها عدم فعلیت و إرادی بودن علم آنان است. در روایتی [[عمار ساباطی]] از امام صادق {{ع}}پرسید: آیا [[امام]] [[علم غیب]] میداند؟ امام فرمودند: "نه، اما هر گاه بخواهد بر چیزی [[آگاهی]] یابد، [[خداوند]] او را بدان [[آگاه]] میگرداند"<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمَّارٍ السَّابَاطِیِّ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ {{ع}}عَنِ الْإِمَامِ یَعْلَمُ الْغَیْبَ فَقَالَ لَا وَ لَکِنْ إِذَا أَرَادَ أَنْ یَعْلَمَ الشَّیْءَ أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِکَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۷.</ref>.<ref>ر. ک: [[حسن مهدیفر|مهدیفر، حسن]]، [[علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن (پایاننامه)|علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن]]، ص۲۱۸ ـ ۲۲۴.</ref> | ||
==[[نقد]] علم شأنی== | == [[نقد]] علم شأنی == | ||
برخی از [[علما]] از این [[روایات]] [[پاسخ]] داده و وسعت علم غیب [[پیامبر]]{{صل}} و [[امامان]]{{عم}} را ثابت کردهاند. ایشان قائلند علم غیب به این معنا که اگر امام [[اراده]] کند و بخواهد، خداوند او را از [[غیب]] آگاه میسازد، معنای مجازی است، معنای [[حقیقی]] [[علم غیب]] یعنی [[امام]] بالفعل و بدون هیچ قید و شرطی از [[غیب]] [[آگاه]] است، هر گاه علم غیب گفته شود همین معنا متبادر میشود و به [[علم ارادی]] [[مقید]] به [[مشیت]] اسم علم غیب اطلاق نمیشود، بلکه [[سلب]] این اسم از آن صحیح است. حصول [[علم]] برای [[انسان کامل]] متوقف بر التفات و توجّه است که بدون [[اراده]] نیز حاصل میشود. | برخی از [[علما]] از این [[روایات]] [[پاسخ]] داده و وسعت علم غیب [[پیامبر]] {{صل}} و [[امامان]] {{عم}} را ثابت کردهاند. ایشان قائلند علم غیب به این معنا که اگر امام [[اراده]] کند و بخواهد، خداوند او را از [[غیب]] آگاه میسازد، معنای مجازی است، معنای [[حقیقی]] [[علم غیب]] یعنی [[امام]] بالفعل و بدون هیچ قید و شرطی از [[غیب]] [[آگاه]] است، هر گاه علم غیب گفته شود همین معنا متبادر میشود و به [[علم ارادی]] [[مقید]] به [[مشیت]] اسم علم غیب اطلاق نمیشود، بلکه [[سلب]] این اسم از آن صحیح است. حصول [[علم]] برای [[انسان کامل]] متوقف بر التفات و توجّه است که بدون [[اراده]] نیز حاصل میشود. | ||
البته به صورت کلی با تامل در مجموع [[روایات]] هم علم شأنی را میتوان برای امام [[اثبات]] کرد و هم [[علم فعلی]] را،؛ چراکه در مورد روایات علم فعلی میتوان ادعای [[تواتر معنوی]] کرد. حال برخی روایات ـ مانند: [[روایت]] [[امام صادق]]{{ع}} که به [[مفضل]] فرمودند: "[[خداوند]] مهربانتر از آن است که [[اطاعت]] بندهای را بر [[بندگان]] [[واجب]] سازد و آنگاه [[اخبار]] [[آسمان]] را [[صبح و شام]] از او بازدارد"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۴۰۱.</ref> و قید صبح و شام [[دلالت]] بر نوعی استمرار دارد، ـ دلالت بر علم فعلی امام دارند و برخی دیگر دلالت بر علم شأنی امام<ref>ر.ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[امرالله قلیزاده|قلیزاده، امرالله]]، [[بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات (مقاله)|بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات]]، فصلنامه معرفت، ش ۱، ص۴۳ و ۴۴؛ [[رحیم لطیفی|لطیفی، رحیم]]، [[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)|علم غیب معصوم]]، ماهنامۀ معرفت، ش ۴۸؛ [[محمد حسن وکیلی|وکیلی، محمد حسن]]، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام.</ref>. | البته به صورت کلی با تامل در مجموع [[روایات]] هم علم شأنی را میتوان برای امام [[اثبات]] کرد و هم [[علم فعلی]] را،؛ چراکه در مورد روایات علم فعلی میتوان ادعای [[تواتر معنوی]] کرد. حال برخی روایات ـ مانند: [[روایت]] [[امام صادق]] {{ع}} که به [[مفضل]] فرمودند: "[[خداوند]] مهربانتر از آن است که [[اطاعت]] بندهای را بر [[بندگان]] [[واجب]] سازد و آنگاه [[اخبار]] [[آسمان]] را [[صبح و شام]] از او بازدارد"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۴۰۱.</ref> و قید صبح و شام [[دلالت]] بر نوعی استمرار دارد، ـ دلالت بر علم فعلی امام دارند و برخی دیگر دلالت بر علم شأنی امام<ref>ر. ک: [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[امرالله قلیزاده|قلیزاده، امرالله]]، [[بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات (مقاله)|بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات]]، فصلنامه معرفت، ش ۱، ص۴۳ و ۴۴؛ [[رحیم لطیفی|لطیفی، رحیم]]، [[علم غیب معصوم ۳ (مقاله)|علم غیب معصوم]]، ماهنامۀ معرفت، ش ۴۸؛ [[محمد حسن وکیلی|وکیلی، محمد حسن]]، علم غیب امام، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام.</ref>. | ||
==[[معصوم]] و [[علم غیب شأنی]]== | == [[معصوم]] و [[علم غیب شأنی]] == | ||
[[امامان]]{{عم}} هر وقت میخواستند چیزی از غیب بدانند به [[مقام]] [[نورانیّت]]<ref>[[محمد باقر مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحار الانوار، ج ۲۶، ص۱، ح ۱.</ref> (مقام [[باطنی]]) خود توجّه نموده و آن را میدانستند، ولی همیشه به آن مقام توجّه نداشتند، مانند فقیهی که تمام مسائل نزد او حاضر نیست، ولی [[ملکه]] [[اجتهاد]] را دارد که هرگاه مسئلهای از او میپرسند، به مَأخذِ [[حُکم]] [[رجوع]] نموده و آن را میداند. علم به همه چیز در دسترس [[امامان]] است، اما اگر [[مصلحت]] در ندانستن امری باشد [[اراده]] نمیکنند که آن را بدانند. و اگر ارادۀ دانستن کرده باشند، [[خداوند]] ایشان را [[آگاه]] میکرد، این [[آگاهی]] حتی اموری که در پارهای [[روایات]] [[نفی]] شده مانند: [[خبر]] از [[زمان]] و مکان [[مرگ]] افراد و [[نزول]] [[باران]] را نیز شامل میشود، اگر آنها میخواستند به [[اذن الهی]] به همه این امور آگاه میشدند و از آن خبر میدادند، گرچه در محورهایی مانند [[علم]] به وقوع [[قیامت]] هرگز وارد نشدند. | [[امامان]] {{عم}} هر وقت میخواستند چیزی از غیب بدانند به [[مقام]] [[نورانیّت]]<ref>[[محمد باقر مجلسی|مجلسی، محمد باقر]]، بحار الانوار، ج ۲۶، ص۱، ح ۱.</ref> (مقام [[باطنی]]) خود توجّه نموده و آن را میدانستند، ولی همیشه به آن مقام توجّه نداشتند، مانند فقیهی که تمام مسائل نزد او حاضر نیست، ولی [[ملکه]] [[اجتهاد]] را دارد که هرگاه مسئلهای از او میپرسند، به مَأخذِ [[حُکم]] [[رجوع]] نموده و آن را میداند. علم به همه چیز در دسترس [[امامان]] است، اما اگر [[مصلحت]] در ندانستن امری باشد [[اراده]] نمیکنند که آن را بدانند. و اگر ارادۀ دانستن کرده باشند، [[خداوند]] ایشان را [[آگاه]] میکرد، این [[آگاهی]] حتی اموری که در پارهای [[روایات]] [[نفی]] شده مانند: [[خبر]] از [[زمان]] و مکان [[مرگ]] افراد و [[نزول]] [[باران]] را نیز شامل میشود، اگر آنها میخواستند به [[اذن الهی]] به همه این امور آگاه میشدند و از آن خبر میدادند، گرچه در محورهایی مانند [[علم]] به وقوع [[قیامت]] هرگز وارد نشدند. | ||
ممکن است [[دلیل]] بالفعل نبودن همیشگی [[علم غیب]] برای آنان این باشد، باتوجه به اینکه [[اهل بیت]]{{عم}} [[لباس]] عالَم مادی را پوشیدهاند و این [[عالم]] قابلیت نزول دفعی علم را ندارد؛ لذا [[علوم]] به تدریج بر آنها نازل میشده است. تفاوت اهل بیت{{ع}} با سایر [[مردم]] در این مورد این است که [[ضعف]] قابلیت (ظرفیت دریافت علوم) در ایشان عرضی اختیاری است و در دیگران [[اضطراری]] ذاتی؛ یعنی هرگاه آنها اراده کنند خواهند دانست، البته اراده و [[مشیت]] آنها هم منوط به خواست خداوند است. امامان در حالت ظاهری مانند سایرین ممکن است به خیلی چیزها توجه نداشته باشند اما در حالت [[باطنی]] خود {{متن حدیث|لا یَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ}}<ref>ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج ۱، ص۲۰۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]] ص۳۲۶؛ [[سید محمود جزایری|جزایری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]؛ [[محمد حسن وکیلی|وکیلی، محمد حسن]]، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام؛ [[محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن]]، [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref> | ممکن است [[دلیل]] بالفعل نبودن همیشگی [[علم غیب]] برای آنان این باشد، باتوجه به اینکه [[اهل بیت]] {{عم}} [[لباس]] عالَم مادی را پوشیدهاند و این [[عالم]] قابلیت نزول دفعی علم را ندارد؛ لذا [[علوم]] به تدریج بر آنها نازل میشده است. تفاوت اهل بیت {{ع}} با سایر [[مردم]] در این مورد این است که [[ضعف]] قابلیت (ظرفیت دریافت علوم) در ایشان عرضی اختیاری است و در دیگران [[اضطراری]] ذاتی؛ یعنی هرگاه آنها اراده کنند خواهند دانست، البته اراده و [[مشیت]] آنها هم منوط به خواست خداوند است. امامان در حالت ظاهری مانند سایرین ممکن است به خیلی چیزها توجه نداشته باشند اما در حالت [[باطنی]] خود {{متن حدیث|لا یَشْغَلُهُ شَأْنٌ عَنْ شَأْنٍ}}<ref>ابن طاووس، علی بن موسی، اقبال الاعمال، ج ۱، ص۲۰۱.</ref>.<ref>ر. ک: [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]] ص۳۲۶؛ [[سید محمود جزایری|جزایری، سید محمود]]، [[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایاننامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]؛ [[محمد حسن وکیلی|وکیلی، محمد حسن]]، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام؛ [[محمد حسن نادم|نادم، محمد حسن]]، [[علم امام ۱ (کتاب)|علم امام]]، ص۳۰۶ و ۳۰۷.</ref> | ||
==نتیجه گیری== | == نتیجه گیری == | ||
در مجموع [[پیامبر]] و امامان دو جنبه داشتهاند، جنبۀ ظاهری و بشری و جنبۀ باطنی؛ در جنبۀ ظاهری مانند سایر مردم بودند<ref>آیۀ ۱۱۰ سورۀ کهف: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ}}</ref> که از برخی امور اطلاع نداشتند، اما در جنبۀ [[باطنی]] و نوری، در موارد لازم و ضروری، اگر [[اراده]] میکردند با خواست [[خداوند]] از [[امور غیبی]] اطلاع پیدا میکردند و اگر [[مصلحت]] در ندانستن بوده ارادۀ [[آگاه]] شدن را نمیکردند. البته باید توجه داشت طبق برخی [[روایات]]<ref>مانند: نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص۹۹، خطبۀ ۷۰؛ [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه}}.</ref> گاهی برای [[پیامبران]] و یا [[امامان]] [[علمی]] بدون اراده حاصل میشود، مانند حالت [[خواب]] یا [[مکاشفه]] و یا حتی در حالت عادی، در این حالت صرف توجه و التفات برای [[شهود]] و [[ادراک]] [[کافی]] است، یعنی بدون اینکه امامان ارادهایی در حصول این [[علم]] داشته باشند [[خداوند متعال]] برخی [[علوم]] را به ایشان [[عنایت]] میکند.<ref>ر.ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]] ص۳۲۶؛ [[محمد حسن وکیلی|وکیلی، محمد حسن]]، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام.</ref>. | در مجموع [[پیامبر]] و امامان دو جنبه داشتهاند، جنبۀ ظاهری و بشری و جنبۀ باطنی؛ در جنبۀ ظاهری مانند سایر مردم بودند<ref>آیۀ ۱۱۰ سورۀ کهف: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ}}</ref> که از برخی امور اطلاع نداشتند، اما در جنبۀ [[باطنی]] و نوری، در موارد لازم و ضروری، اگر [[اراده]] میکردند با خواست [[خداوند]] از [[امور غیبی]] اطلاع پیدا میکردند و اگر [[مصلحت]] در ندانستن بوده ارادۀ [[آگاه]] شدن را نمیکردند. البته باید توجه داشت طبق برخی [[روایات]]<ref>مانند: نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص۹۹، خطبۀ ۷۰؛ [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|مَلَکَتْنِی عَیْنِی وَ أَنَا جَالِسٌ، فَسَنَحَ لِی رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ فَقُلْتُ: یَا رَسُولَ اللَّه}}.</ref> گاهی برای [[پیامبران]] و یا [[امامان]] [[علمی]] بدون اراده حاصل میشود، مانند حالت [[خواب]] یا [[مکاشفه]] و یا حتی در حالت عادی، در این حالت صرف توجه و التفات برای [[شهود]] و [[ادراک]] [[کافی]] است، یعنی بدون اینکه امامان ارادهایی در حصول این [[علم]] داشته باشند [[خداوند متعال]] برخی [[علوم]] را به ایشان [[عنایت]] میکند.<ref>ر. ک: [[ابراهیم امینی|امینی، ابراهیم]]، [[بررسی مسائل کلی امامت (کتاب)|بررسی مسائل کلی امامت]]، ص۲۹۵ ـ ۲۹۸؛ [[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، [[علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء (مقاله)|علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء]] ص۳۲۶؛ [[محمد حسن وکیلی|وکیلی، محمد حسن]]، علم غیب امام (تاریخچه و اقوال)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام.</ref>. | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
* [[آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟ (پرسش)]] | * [[آیا علم معصوم شأنی است یا فعلی؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان پرسش وابسته}} | {{پایان پرسش وابسته}} | ||
== منابع == | == منابع == |