فقر اقتصادی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
فقر اقتصادی از مصادیق [[فقر مذموم]] است. | فقر اقتصادی از مصادیق [[فقر مذموم]] است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[فقر]] در لغت، بهمعنای شکسته استخوان پشت و به مفهوم [[حاجت]] و [[نیاز]] است. [[فقیر]] شخص نیازمند است. احتیاج را از آنرو [[فقر]] گفتهاند که به منزله شسته شدن فقار ظهر (ستون فقرات) است. فقر، بهمعنای [[ناداری]]، [[تهیدستی]] و [[تنگدستی]] نیز آمده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621.</ref>. واژه [[فقر]] از مفاهیمی است که معانی مختلف دارد. گرچه [[فقر]] اقتصادی امری مذموم و نکوهیده است، اما [[فقر]] در مفاهیمی میتواند [[ارزش]] تلقی شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621.</ref>. | * [[فقر]] در لغت، بهمعنای شکسته استخوان پشت و به مفهوم [[حاجت]] و [[نیاز]] است. [[فقیر]] شخص نیازمند است. احتیاج را از آنرو [[فقر]] گفتهاند که به منزله شسته شدن فقار ظهر (ستون فقرات) است. فقر، بهمعنای [[ناداری]]، [[تهیدستی]] و [[تنگدستی]] نیز آمده است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621.</ref>. واژه [[فقر]] از مفاهیمی است که معانی مختلف دارد. گرچه [[فقر]] اقتصادی امری مذموم و نکوهیده است، اما [[فقر]] در مفاهیمی میتواند [[ارزش]] تلقی شود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621.</ref>. | ||
* محرومیت از امکانات ضروری، [[غذا]] و [[خوراک]]. در این حالت [[طاقت]] و توان [[انسان]] از دست میرود، سلامتش بهمخاطره میافتد و در مرز [[زندگی]] و [[مرگ]] در تکاپوست. در [[فقر]] اقتصادی [[انسان]] در چشمها [[خوار]] میشود. فقر، بر خلاف تصور برخی، هرگز محصول [[مشیت]] و [[قضا و قدر الهی]] نیست. [[قرآن کریم]] نیز [[فقر]] اقتصادی را در مواردی چند مطرح کرده و از آن بهعنوان پدیدهای شوم یاد میکند. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: بارخدایا! با [[توانگری]]، آبرویم را پاس دار و با [[فقر]] و [[تنگدستی]]، فر و شکوهم را ناچیز مدار<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالْإِقْتَارِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref>. همچنین [[فقر]] را [[مرگ]] بزرگ میداند<ref>نک: حکمت ۱۵۴</ref>. [[امام علی]]{{ع}} [[فقر]] اقتصادی را ابزار [[خواری]] [[نفس]] میداند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621- 622.</ref>. | * محرومیت از امکانات ضروری، [[غذا]] و [[خوراک]]. در این حالت [[طاقت]] و توان [[انسان]] از دست میرود، سلامتش بهمخاطره میافتد و در مرز [[زندگی]] و [[مرگ]] در تکاپوست. در [[فقر]] اقتصادی [[انسان]] در چشمها [[خوار]] میشود. فقر، بر خلاف تصور برخی، هرگز محصول [[مشیت]] و [[قضا و قدر الهی]] نیست. [[قرآن کریم]] نیز [[فقر]] اقتصادی را در مواردی چند مطرح کرده و از آن بهعنوان پدیدهای شوم یاد میکند. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: بارخدایا! با [[توانگری]]، آبرویم را پاس دار و با [[فقر]] و [[تنگدستی]]، فر و شکوهم را ناچیز مدار<ref>{{متن حدیث|اللَّهُمَّ صُنْ وَجْهِي بِالْيَسَارِ وَ لَا تَبْذُلْ جَاهِيَ بِالْإِقْتَارِ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶</ref>. همچنین [[فقر]] را [[مرگ]] بزرگ میداند<ref>نک: حکمت ۱۵۴</ref>. [[امام علی]] {{ع}} [[فقر]] اقتصادی را ابزار [[خواری]] [[نفس]] میداند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 621- 622.</ref>. | ||
==علل [[فقر]] اقتصادی از دیدگاه [[امام علی]]{{ع}} == | == علل [[فقر]] اقتصادی از دیدگاه [[امام علی]] {{ع}} == | ||
* [[امام علی]]{{ع}} در بیان عوامل فقر به جوانب مختلف این موضوع میپردازد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | * [[امام علی]] {{ع}} در بیان عوامل فقر به جوانب مختلف این موضوع میپردازد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | ||
*'''[[حکمت الهی]] ([[آزمایش]]):''' [[حضرت علی]]{{ع}} گاه [[فقر اقتصادی]] را نوعی [[امتحان الهی]] برمیشمرند: بسا [[احسان]] پیاپی [[خدا]]، گناهکار را گرفتار کند و [[پردهپوشی]] [[خدا]] او را [[مغرور]] سازد و با [[ستایش]] [[مردم]] [[فریب]] خورد و [[خداوند]] هیچ کس را همانند مهلت دادن مورد [[آزمایش]] قرار نداد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | * '''[[حکمت الهی]] ([[آزمایش]]):''' [[حضرت علی]] {{ع}} گاه [[فقر اقتصادی]] را نوعی [[امتحان الهی]] برمیشمرند: بسا [[احسان]] پیاپی [[خدا]]، گناهکار را گرفتار کند و [[پردهپوشی]] [[خدا]] او را [[مغرور]] سازد و با [[ستایش]] [[مردم]] [[فریب]] خورد و [[خداوند]] هیچ کس را همانند مهلت دادن مورد [[آزمایش]] قرار نداد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۶۰</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | ||
*ویژگیهای افراد: برخی از ویژگیها عبارتاند از: | * ویژگیهای افراد: برخی از ویژگیها عبارتاند از: | ||
*'''[[سستی]] و [[تنبلی]] و [[بیکاری]]:''' یکی از مهمترین حلقههای پیوند میان [[دنیا]] و [[آخرت]]، اصل تناسب [[تلاش]] و [[پاداش]] است. این اصل در [[دنیا]] نیز نقش اساسی دارد. [[انسانها]] [[سست]] و تنبل و بیکار درِ [[نعمتها]] را به روی خود میبندند و بهتدریج به فقر [[مبتلا]] میشوند. افزایش [[بیکاری]] و کاهش در پوشش نیازهای اساسی هر یک بهطور مستقیم در [[میزان]] فقر تأثیر دارند. [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: هر کس تن به [[سستی]] دهد [[حقوق]] را پایمال کند<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | * '''[[سستی]] و [[تنبلی]] و [[بیکاری]]:''' یکی از مهمترین حلقههای پیوند میان [[دنیا]] و [[آخرت]]، اصل تناسب [[تلاش]] و [[پاداش]] است. این اصل در [[دنیا]] نیز نقش اساسی دارد. [[انسانها]] [[سست]] و تنبل و بیکار درِ [[نعمتها]] را به روی خود میبندند و بهتدریج به فقر [[مبتلا]] میشوند. افزایش [[بیکاری]] و کاهش در پوشش نیازهای اساسی هر یک بهطور مستقیم در [[میزان]] فقر تأثیر دارند. [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: هر کس تن به [[سستی]] دهد [[حقوق]] را پایمال کند<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَطَاعَ التَّوَانِيَ ضَيَّعَ الْحُقُوقَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | ||
*'''اندیشههای نادرست:''' در بررسی علل عقبماندگی [[مسلمانان]] گفته میشود که شاید [[رسوخ]] [[باورهای نادرست]] در [[جامعه]]، [[مسلمانان]] را دچار [[انحطاط]] کرده باشد. همه چیز را در [[آخرت]] خلاصه کردن و [[تحقیر]] [[زندگی]] [[دنیا]] از جمله این باورهاست. [[امام علی]]{{ع}} گرچه در سخنان خود به [[حقیقت دنیا]] اشاره داشته و [[مردمان]] را به پرهیز از [[دنیاطلبی]] [[دعوت]] کرده است، اما [[حقیقت دنیا]] را در [[تعارض]] با [[آخرت]] نمیداند؛ چنانکه به یکی از [[مردمان]] که گوشه [[عزلت]] گزیده بود و به کار [[دنیا]] نمیپرداخت، فرمود: ای [[دشمن]] [[جان]] خویش! [[شیطان]] سرگردانت کرده است! آیا به [[زن]] و فرزندانت رحم نمیکنی؟ [[گمان]] میکنی که [[خداوند]] [[نعمتها]] را بر تو [[حلال]] کرده و از اینکه از آنها استفاده میکنی ناخشنود میشود<ref>{{متن حدیث|يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ، لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ، أَمَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ؟ أَتَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | * '''اندیشههای نادرست:''' در بررسی علل عقبماندگی [[مسلمانان]] گفته میشود که شاید [[رسوخ]] [[باورهای نادرست]] در [[جامعه]]، [[مسلمانان]] را دچار [[انحطاط]] کرده باشد. همه چیز را در [[آخرت]] خلاصه کردن و [[تحقیر]] [[زندگی]] [[دنیا]] از جمله این باورهاست. [[امام علی]] {{ع}} گرچه در سخنان خود به [[حقیقت دنیا]] اشاره داشته و [[مردمان]] را به پرهیز از [[دنیاطلبی]] [[دعوت]] کرده است، اما [[حقیقت دنیا]] را در [[تعارض]] با [[آخرت]] نمیداند؛ چنانکه به یکی از [[مردمان]] که گوشه [[عزلت]] گزیده بود و به کار [[دنیا]] نمیپرداخت، فرمود: ای [[دشمن]] [[جان]] خویش! [[شیطان]] سرگردانت کرده است! آیا به [[زن]] و فرزندانت رحم نمیکنی؟ [[گمان]] میکنی که [[خداوند]] [[نعمتها]] را بر تو [[حلال]] کرده و از اینکه از آنها استفاده میکنی ناخشنود میشود<ref>{{متن حدیث|يَا عُدَيَّ نَفْسِهِ، لَقَدِ اسْتَهَامَ بِكَ الْخَبِيثُ، أَمَا رَحِمْتَ أَهْلَكَ وَ وَلَدَكَ؟ أَتَرَى اللَّهَ أَحَلَّ لَكَ الطَّيِّبَاتِ وَ هُوَ يَكْرَهُ أَنْ تَأْخُذَهَا؟ أَنْتَ أَهْوَنُ عَلَى اللَّهِ مِنْ ذَلِكَ}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۲۰۹</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | ||
*'''کوتاهی ثروتمندان در [[انجام وظیفه]] خود:''' تمام عوامل پدید آمدن و گسترش فقر را نمیتوان به [[فقیران]] نسبت داد. به کار بردن روشهای نادرست به وسیله اغنیا نیز موجب پیدایی فقر میشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | * '''کوتاهی ثروتمندان در [[انجام وظیفه]] خود:''' تمام عوامل پدید آمدن و گسترش فقر را نمیتوان به [[فقیران]] نسبت داد. به کار بردن روشهای نادرست به وسیله اغنیا نیز موجب پیدایی فقر میشود<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 623.</ref>. | ||
*'''انباشته شدن [[ثروت]] نزد توانگران و ثروتمندان:''' [[امام علی]]{{ع}} میفرماید: همانا [[خدای سبحان]] روزی [[فقرا]] را در [[اموال]] [[سرمایهداران]] قرار داده است، پس فقیری گرسنه نمیماند جز به کامیابی توانگران و [[خداوند]] از آنان درباره [[گرسنگی]] گرسنگان خواهد پرسید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ، فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | * '''انباشته شدن [[ثروت]] نزد توانگران و ثروتمندان:''' [[امام علی]] {{ع}} میفرماید: همانا [[خدای سبحان]] روزی [[فقرا]] را در [[اموال]] [[سرمایهداران]] قرار داده است، پس فقیری گرسنه نمیماند جز به کامیابی توانگران و [[خداوند]] از آنان درباره [[گرسنگی]] گرسنگان خواهد پرسید<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ فَرَضَ فِي أَمْوَالِ الْأَغْنِيَاءِ أَقْوَاتَ الْفُقَرَاءِ، فَمَا جَاعَ فَقِيرٌ إِلَّا بِمَا مُتِّعَ بِهِ غَنِيٌّ، وَ اللَّهُ تَعَالَى سَائِلُهُمْ عَنْ ذَلِكَ}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۲۳۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | ||
*'''[[بخل]]:''' [[بخل]] آن است که شخص [[بخیل]] نتواند دیگری را به حالت [[نعمت]] و [[ثروت]] مادی و معنوی ببیند، چه رسد به آنکه خود [[احسان]] و [[انفاق]] کند. این افراد با به کار نگرفتن [[سرمایه]] خود نهتنها خویش را از دستیابی به سود [[محروم]] میکنند، بلکه با بیحرکت شدن چرخه سرمایهگذاری و در نتیجه [[ظهور]] [[بیکاری]]، فقر را برای [[جامعه]] به ارمغان میآورند، از سوی دیگر از جهت [[مصرف]]، [[بخل]]، توانمندان را وادار میکند تا [[نیاز]] حاجتمندان را برطرف نکنند و از [[مسئولیت]] خود سرباز زنند. [[امام]] میفرماید: [[بخل]] ورزیدن کانون تمام [[عیبها]] و مهاری است که [[انسان]] را بهسوی هر بندی میکشاند.<ref>{{متن حدیث|الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ، وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوء}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | * '''[[بخل]]:''' [[بخل]] آن است که شخص [[بخیل]] نتواند دیگری را به حالت [[نعمت]] و [[ثروت]] مادی و معنوی ببیند، چه رسد به آنکه خود [[احسان]] و [[انفاق]] کند. این افراد با به کار نگرفتن [[سرمایه]] خود نهتنها خویش را از دستیابی به سود [[محروم]] میکنند، بلکه با بیحرکت شدن چرخه سرمایهگذاری و در نتیجه [[ظهور]] [[بیکاری]]، فقر را برای [[جامعه]] به ارمغان میآورند، از سوی دیگر از جهت [[مصرف]]، [[بخل]]، توانمندان را وادار میکند تا [[نیاز]] حاجتمندان را برطرف نکنند و از [[مسئولیت]] خود سرباز زنند. [[امام]] میفرماید: [[بخل]] ورزیدن کانون تمام [[عیبها]] و مهاری است که [[انسان]] را بهسوی هر بندی میکشاند.<ref>{{متن حدیث|الْبُخْلُ جَامِعٌ لِمَسَاوِئِ الْعُيُوبِ، وَ هُوَ زِمَامٌ يُقَادُ بِهِ إِلَى كُلِّ سُوء}}؛ نهج البلاغه، حکمت ۳۷۸</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | ||
*'''احتکار و گرانفروشی بازرگانان:''' این عمل اغلب بهمنظور کسب سود بیشتر در اوضاع نابسامان [[اقتصادی]] صورت میگیرد. مالکیت در [[اسلام]] بهمعنای [[اختیار]] تام و کامل نیست و [[انسانها]] نمیتوانند هرگونه که بخواهند و بیهیچ مسئولیتی در [[اموال]] [[تصرف]] کنند. [[امام]]{{ع}} میفرماید: در میان بازرگانان کسانی هستند که تنگنظر و بدمعامله و [[بخیل]] و احتکار کنندهاند که تنها با زورگیی به سود خود میاندیشند و کالا را به هر قیمتی که میخواهند میفروشند... پس، از احتکار جلوگیری کن<ref>{{متن حدیث|أَنَّ فِي کَثِير مِنْهُمْ ضِيقاً فَاحِشاً وَ شُحّاً قَبِيحاً وَاحْتِکَاراً لِلْمَنَافِعِ وَتَحَکُّماً فِي الْبِيَاعَاتِ، وَذَلِکَ بَابُ مَضَرَّة لِلْعَامَّةِ، وَعَيْبٌ عَلَى الْوُلاَةِ؛ فَامْنَعْ مِنَ الاِحْتِکَارِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | * '''احتکار و گرانفروشی بازرگانان:''' این عمل اغلب بهمنظور کسب سود بیشتر در اوضاع نابسامان [[اقتصادی]] صورت میگیرد. مالکیت در [[اسلام]] بهمعنای [[اختیار]] تام و کامل نیست و [[انسانها]] نمیتوانند هرگونه که بخواهند و بیهیچ مسئولیتی در [[اموال]] [[تصرف]] کنند. [[امام]] {{ع}} میفرماید: در میان بازرگانان کسانی هستند که تنگنظر و بدمعامله و [[بخیل]] و احتکار کنندهاند که تنها با زورگیی به سود خود میاندیشند و کالا را به هر قیمتی که میخواهند میفروشند... پس، از احتکار جلوگیری کن<ref>{{متن حدیث|أَنَّ فِي کَثِير مِنْهُمْ ضِيقاً فَاحِشاً وَ شُحّاً قَبِيحاً وَاحْتِکَاراً لِلْمَنَافِعِ وَتَحَکُّماً فِي الْبِيَاعَاتِ، وَذَلِکَ بَابُ مَضَرَّة لِلْعَامَّةِ، وَعَيْبٌ عَلَى الْوُلاَةِ؛ فَامْنَعْ مِنَ الاِحْتِکَارِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | ||
*'''[[ربا]]:''' [[سرمایهدار]] با بهکارگیری [[سرمایه]] بدون کار و استفاده از بهره [[پول]]، [[ثروتها]] میاندوزد و گروه زیادی را [[تهیدست]] میسازد. [[اموال]] مانند [[خون]] باید در یک [[سیستم]] و [[نظام]] متعادل و متوازن [[اقتصادی]] در تمام اندام اجتماع جریان یاد و در هر جا [[نیاز انسانها]] را برآورده سازد. اما در [[نظام]] ربوی در عضوی از اندام اجتماع متراکم میشود و دیگر اعضای دچار کمخونی یا بیخونی میشوند. بنابراین [[فساد]] [[اموال]] که [[علت]] [[تحریم]] [[ربا]] شمرده شده است ناظر به [[اموال]] [[جامعه]] و مردمی است که روابط ربوی میان ایشان [[حاکم]] باشد. [[قرآن کریم]] میفرماید: ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید، از [[خدا]] پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از [[ربا]] باقی مانده است واگذارید<ref>{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>. [[امام علی]]{{ع}} نیز میفرماید: [[لعنت]] کرد [[پیامبر]] [[ربا]] را و خورنده آن و دهنده آن را و فروشنده و خریدار و نویسنده آن را<ref>{{متن حدیث|لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الرِّبا و آکلَهُ وَ بایعَهُ وَ مُشْتَرِیهُ وَ کاتِبَهُ وَ شاهِدَیهِ}}؛ وسايل الشيعه- جلد 12- صفحه 430</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | * '''[[ربا]]:''' [[سرمایهدار]] با بهکارگیری [[سرمایه]] بدون کار و استفاده از بهره [[پول]]، [[ثروتها]] میاندوزد و گروه زیادی را [[تهیدست]] میسازد. [[اموال]] مانند [[خون]] باید در یک [[سیستم]] و [[نظام]] متعادل و متوازن [[اقتصادی]] در تمام اندام اجتماع جریان یاد و در هر جا [[نیاز انسانها]] را برآورده سازد. اما در [[نظام]] ربوی در عضوی از اندام اجتماع متراکم میشود و دیگر اعضای دچار کمخونی یا بیخونی میشوند. بنابراین [[فساد]] [[اموال]] که [[علت]] [[تحریم]] [[ربا]] شمرده شده است ناظر به [[اموال]] [[جامعه]] و مردمی است که روابط ربوی میان ایشان [[حاکم]] باشد. [[قرآن کریم]] میفرماید: ای کسانی که [[ایمان]] آوردهاید، از [[خدا]] پروا کنید و اگر مؤمنید، آنچه از [[ربا]] باقی مانده است واگذارید<ref>{{متن قرآن| يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَذَرُواْ مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ }}؛ سوره بقره، آیه ۲۷۸.</ref>. [[امام علی]] {{ع}} نیز میفرماید: [[لعنت]] کرد [[پیامبر]] [[ربا]] را و خورنده آن و دهنده آن را و فروشنده و خریدار و نویسنده آن را<ref>{{متن حدیث|لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه و آله الرِّبا و آکلَهُ وَ بایعَهُ وَ مُشْتَرِیهُ وَ کاتِبَهُ وَ شاهِدَیهِ}}؛ وسايل الشيعه- جلد 12- صفحه 430</ref>.<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 624.</ref>. | ||
*'''[[مدیریت]] غیر متخصص (ناواردان و کمفهمان):''' [[امام رضا]]{{ع}} نابسامانی، [[بیعدالتی]]، [[تبعیض]] و فقر را به عللی نسبت میدهد که از آن جمله به کار گماردن [[جاهلان]] و [[ناآگاهان]] و غیر متخصصان است. [[امام علی]]{{ع}} نیز [[بدی]] [[تدبیر]] را [[علت]] فقر میپندارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | * '''[[مدیریت]] غیر متخصص (ناواردان و کمفهمان):''' [[امام رضا]] {{ع}} نابسامانی، [[بیعدالتی]]، [[تبعیض]] و فقر را به عللی نسبت میدهد که از آن جمله به کار گماردن [[جاهلان]] و [[ناآگاهان]] و غیر متخصصان است. [[امام علی]] {{ع}} نیز [[بدی]] [[تدبیر]] را [[علت]] فقر میپندارند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | ||
*'''[[مدیریت]] [[خائن]]:''' در امور کارگزارانت [[نیکو]] بنگر و آنان را پس از [[آزمایش]] به کار گمار<ref>نهج البلاغه، نامههای ۵۳ تا ۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | * '''[[مدیریت]] [[خائن]]:''' در امور کارگزارانت [[نیکو]] بنگر و آنان را پس از [[آزمایش]] به کار گمار<ref>نهج البلاغه، نامههای ۵۳ تا ۷۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | ||
*'''انحصار منابع در دست طبقه خاصی از [[مردم]]:''' [[ظلم]] و [[حاکمان]] برای [[برتری]] دادن گروهی خاص بر توده [[مردم]] سبب تمرکز امکانات [[جامعه]] در نقطهای خاص و [[فقیر]] شدن دیگران خواهد شد. این گروه که معمولاً از [[نزدیکان]] [[حاکمان]] ستمکارند با جمعآوری [[اموال]] از قرار گرفتن [[فقیران]] در چرخه گردش درآمد جلوگیری میکنند. [[امام]] میفرماید: از این اندوهناکم که [[بیخردان]] و [[تباهکاران]] این [[امت]] امور آنان را بهدست گیرند و [[مال]] [[خدا]] را بین خود دست به دست بگردانند و [[بندگان]] او را [[محروم]] و برده خود کنند<ref>{{متن حدیث|وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ [هَذِهِ الْأُمَّةَ] أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا، فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | * '''انحصار منابع در دست طبقه خاصی از [[مردم]]:''' [[ظلم]] و [[حاکمان]] برای [[برتری]] دادن گروهی خاص بر توده [[مردم]] سبب تمرکز امکانات [[جامعه]] در نقطهای خاص و [[فقیر]] شدن دیگران خواهد شد. این گروه که معمولاً از [[نزدیکان]] [[حاکمان]] ستمکارند با جمعآوری [[اموال]] از قرار گرفتن [[فقیران]] در چرخه گردش درآمد جلوگیری میکنند. [[امام]] میفرماید: از این اندوهناکم که [[بیخردان]] و [[تباهکاران]] این [[امت]] امور آنان را بهدست گیرند و [[مال]] [[خدا]] را بین خود دست به دست بگردانند و [[بندگان]] او را [[محروم]] و برده خود کنند<ref>{{متن حدیث|وَ لَكِنَّنِي آسَى أَنْ يَلِيَ [هَذِهِ الْأُمَّةَ] أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ سُفَهَاؤُهَا وَ فُجَّارُهَا، فَيَتَّخِذُوا مَالَ اللَّهِ دُوَلًا وَ عِبَادَهُ خَوَلًا}}؛ نهج البلاغه، نامه ۶۲</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | ||
*'''[[نظام]] مالیاتی ناکارآمد:''' اگر مالیاتها پرداخت و جمعآوری شوند، اما [[دولت]] در تخصیص بهینه آن برای [[آبادانی]] کوتاهی کند، فقر در [[جامعه]] نفوذ میکند. [[امام علی]]{{ع}} نیز میفرماید: حاکمی که مالیات بگیرد اما به [[آبادانی]] نپردازد، [[کشور]] را نابود و [[مردم]] آن را هلاک میکند<ref>{{متن حدیث|وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | * '''[[نظام]] مالیاتی ناکارآمد:''' اگر مالیاتها پرداخت و جمعآوری شوند، اما [[دولت]] در تخصیص بهینه آن برای [[آبادانی]] کوتاهی کند، فقر در [[جامعه]] نفوذ میکند. [[امام علی]] {{ع}} نیز میفرماید: حاکمی که مالیات بگیرد اما به [[آبادانی]] نپردازد، [[کشور]] را نابود و [[مردم]] آن را هلاک میکند<ref>{{متن حدیث|وَمَنْ طَلَبَ الْخَرَاجَ بِغَيْرِ عِمَارَة أَخْرَبَ الْبِلاَدَ، وَأَهْلَکَ الْعِبَادَ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳</ref><ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 625.</ref>. | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |