پرش به محتوا

مردم‌سالاری دینی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مفهوم [[مردم سالاری دینی]]==
== مفهوم [[مردم سالاری دینی]] ==
مردم سالاری دینی، ساختاری از [[نظم]] [[سیاسی]] است که در چارچوب [[نظام سیاسی اسلام]] مطرح شده است. اگرچه این ساختار در دوره مدرن پیشنهاد شده است اما ماهیتی مدرن ندارد و بر همه سطوح نظم سیاسی؛ «[[نظم سیاسی نبوی]]»، «[[نظم سیاسی علوی]]»، «[[نظم سیاسی مهدوی]]»، و «[[نظم سیاسی نیابی]]» [[فقیه]] محور [[دوره غیبت]]، منطبق می‌شود. همان طور که [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] در توصیف [[حکومت مدینه پیامبر]]{{صل}} آن را [[مردم سالاری]] می‌نامند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات دیدار جوانان اصفهان، ۱۲/۸/۱۳۸۰.</ref>. مردم سالاری دینی، مفهومی مرکب از دو جزء «مردم سالاری» و «[[دینی]]» نیست بلکه [[حقیقت]] واحد درون دینی و جاری در جوهره [[نظام اسلامی]] است که فقط در چارچوب مسائل دینی قابل تعریف است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۲/۵/۱۳۸۰.</ref>. این حقیقت واحد درون دینی در تعین خارجی خود، دارای اجزائی است که در نسبت سنجی ممکن است برخی دارای [[اولویت]] و اهمیت بیشتری باشد. یک جزء «[[دین]]» و [[احکام دینی]] است و جزء دیگر [[مردم]] و خواست عمومی آنهاست و جزء سوم «[[حکومت]]» و نظم سیاسی است که در درون آن، [[سلسله]] مراتبی از نقش‌ها و جایگاه‌های [[تصمیم‌گیری]]، تقنینی و اجرایی به سامان رسیده است و جزء چهارم عنصر [[معنوی]] «[[حاکمیت]]» است که این نظم سیاسی را به مثابه یک واحد مستقل تحت [[آموزه‌های دین]] متمایز ساخته است.
مردم سالاری دینی، ساختاری از [[نظم]] [[سیاسی]] است که در چارچوب [[نظام سیاسی اسلام]] مطرح شده است. اگرچه این ساختار در دوره مدرن پیشنهاد شده است اما ماهیتی مدرن ندارد و بر همه سطوح نظم سیاسی؛ «[[نظم سیاسی نبوی]]»، «[[نظم سیاسی علوی]]»، «[[نظم سیاسی مهدوی]]»، و «[[نظم سیاسی نیابی]]» [[فقیه]] محور [[دوره غیبت]]، منطبق می‌شود. همان طور که [[حضرت آیت‌الله خامنه‌ای]] در توصیف [[حکومت مدینه پیامبر]] {{صل}} آن را [[مردم سالاری]] می‌نامند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات دیدار جوانان اصفهان، ۱۲/۸/۱۳۸۰.</ref>. مردم سالاری دینی، مفهومی مرکب از دو جزء «مردم سالاری» و «[[دینی]]» نیست بلکه [[حقیقت]] واحد درون دینی و جاری در جوهره [[نظام اسلامی]] است که فقط در چارچوب مسائل دینی قابل تعریف است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۲/۵/۱۳۸۰.</ref>. این حقیقت واحد درون دینی در تعین خارجی خود، دارای اجزائی است که در نسبت سنجی ممکن است برخی دارای [[اولویت]] و اهمیت بیشتری باشد. یک جزء «[[دین]]» و [[احکام دینی]] است و جزء دیگر [[مردم]] و خواست عمومی آنهاست و جزء سوم «[[حکومت]]» و نظم سیاسی است که در درون آن، [[سلسله]] مراتبی از نقش‌ها و جایگاه‌های [[تصمیم‌گیری]]، تقنینی و اجرایی به سامان رسیده است و جزء چهارم عنصر [[معنوی]] «[[حاکمیت]]» است که این نظم سیاسی را به مثابه یک واحد مستقل تحت [[آموزه‌های دین]] متمایز ساخته است.


مردم سالاری دینی یک [[نظام]] [[آرمان]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۱/۱۱/۱۳۷۹.</ref> قابل تحقق در [[جامعه اسلامی]] است که هم ریشه در [[باطن]] مردم، هم در مقررات دارد و [[الگوی عملی]] آن در [[زمان]] حضور [[معصومان]]، [[رفتار]] سیاسی [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۳/۳/۱۳۸۰.</ref> و در [[زمان غیبت]]، [[نظام ولایت فقیه]]، در [[ایران]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۶/۹/۱۳۷۹.</ref>. بنابراین مفهوم [[مردم‌سالاری دینی]]، ناظر به مدلی از حکومت است که بر [[مشروعیت الهی]] و [[مقبولیت مردمی]] گفته می‌شود و در چارچوب [[مقررات الهی]] قرار دارد و در راستای [[حق‌مداری]]، [[خدمت]] محوری و ایجاد بستری برای [[رشد]] و تعالی مادی و [[معنوی]]، ایفای نقش می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۴/۱۰/۱۳۷۹.</ref>.
مردم سالاری دینی یک [[نظام]] [[آرمان]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۱/۱۱/۱۳۷۹.</ref> قابل تحقق در [[جامعه اسلامی]] است که هم ریشه در [[باطن]] مردم، هم در مقررات دارد و [[الگوی عملی]] آن در [[زمان]] حضور [[معصومان]]، [[رفتار]] سیاسی [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۳/۳/۱۳۸۰.</ref> و در [[زمان غیبت]]، [[نظام ولایت فقیه]]، در [[ایران]] است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۶/۹/۱۳۷۹.</ref>. بنابراین مفهوم [[مردم‌سالاری دینی]]، ناظر به مدلی از حکومت است که بر [[مشروعیت الهی]] و [[مقبولیت مردمی]] گفته می‌شود و در چارچوب [[مقررات الهی]] قرار دارد و در راستای [[حق‌مداری]]، [[خدمت]] محوری و ایجاد بستری برای [[رشد]] و تعالی مادی و [[معنوی]]، ایفای نقش می‌کند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۴/۱۰/۱۳۷۹.</ref>.


[[مردم سالاری دینی]] خاستگاه نوینی پیدا کرده است و در موارد ذیل با [[مردم سالاری]] غربی مشابهت دارد به طوری که در هر دو [[نظام]] معتقدند به؛
[[مردم سالاری دینی]] خاستگاه نوینی پیدا کرده است و در موارد ذیل با [[مردم سالاری]] غربی مشابهت دارد به طوری که در هر دو [[نظام]] معتقدند به؛
خط ۲۰: خط ۲۰:


مع الوصف تفاوت‌های اساسی بین این دو رویکرد وجود دارد. همین تفاوت‌هاست که تا حدودی چیستی مردم سالاری دینی و تمایزات و شاخصه‌های آن را تبیین می‌کند. در زیر به مواردی از این تفاوت‌ها اشاره می‌شود:
مع الوصف تفاوت‌های اساسی بین این دو رویکرد وجود دارد. همین تفاوت‌هاست که تا حدودی چیستی مردم سالاری دینی و تمایزات و شاخصه‌های آن را تبیین می‌کند. در زیر به مواردی از این تفاوت‌ها اشاره می‌شود:
#در مردم سالاری غربی، [[حاکمیت]] ملی به طور مطلق پذیرفته می‌شود؛ ولی در مردم سالاری دینی با پذیرش [[حاکمیت مطلق]] [[خداوند]]، حاکمیت ملی به صورت نسبی و در طول [[حاکمیت الهی]] خواهد بود.
# در مردم سالاری غربی، [[حاکمیت]] ملی به طور مطلق پذیرفته می‌شود؛ ولی در مردم سالاری دینی با پذیرش [[حاکمیت مطلق]] [[خداوند]]، حاکمیت ملی به صورت نسبی و در طول [[حاکمیت الهی]] خواهد بود.
# مردم سالاری غربی، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار می‌دهد؛ اما در مردم سالاری دینی در بعد [[قانون‌گذاری]]، رأی اکثریت در چارچوب [[شریعت]] مورد قبول همان [[اکثریت]]، پذیرفته می‌شود.
# مردم سالاری غربی، رأی اکثریت را به صورت مطلق ملاک عمل قرار می‌دهد؛ اما در مردم سالاری دینی در بعد [[قانون‌گذاری]]، رأی اکثریت در چارچوب [[شریعت]] مورد قبول همان [[اکثریت]]، پذیرفته می‌شود.
#در مردم سالاری غربی، حاکمیت اولاً و بالذات از آن مردم است، ولی در مردم سالاری دینی، حاکمیت اولاً و بالذات از آن خداست و حاکمیت مردم در طول [[حاکمیت خداوند]] است و نه در عرض آن.
# در مردم سالاری غربی، حاکمیت اولاً و بالذات از آن مردم است، ولی در مردم سالاری دینی، حاکمیت اولاً و بالذات از آن خداست و حاکمیت مردم در طول [[حاکمیت خداوند]] است و نه در عرض آن.
#در مردم سالاری غربی، [[دین]] صرفاً امری شخصی و مربوط به حوزه فردی است؛ اما در مردم سالاری دینی، دین، حوزه فردی و اجتماعی مردم را در بر می‌گیرد.
# در مردم سالاری غربی، [[دین]] صرفاً امری شخصی و مربوط به حوزه فردی است؛ اما در مردم سالاری دینی، دین، حوزه فردی و اجتماعی مردم را در بر می‌گیرد.
# مردم سالاری غربی با مردم سالاری دینی در ارائه تعریف از [[بشر]] و [[حقوق]] آن در پاره‌ای از موارد دیگر با هم [[اختلاف]] دارند.
# مردم سالاری غربی با مردم سالاری دینی در ارائه تعریف از [[بشر]] و [[حقوق]] آن در پاره‌ای از موارد دیگر با هم [[اختلاف]] دارند.
نظام مردم سالاری دینی، با این پیش فرض بنا شده است که هیچ کس حق اعمال حاکمیت ندارد<ref>روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>. [[حاکمیت]] تنها متعلق به [[خداوند]] می‌باشد زیرا خدواند به عنوان آفریننده هستی مالک [[حقیقی]] و مطلق آن است.
نظام مردم سالاری دینی، با این پیش فرض بنا شده است که هیچ کس حق اعمال حاکمیت ندارد<ref>روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>. [[حاکمیت]] تنها متعلق به [[خداوند]] می‌باشد زیرا خدواند به عنوان آفریننده هستی مالک [[حقیقی]] و مطلق آن است.


[[حق امر]] کردن و [[فرمانروایی]] ناشی از [[مالکیت]] حقیقی می‌باشد و خداوند نیز به دلیل مالکیت حقیقی و مطلق بر هستی و [[انسان]]، تنها کسی است که [[حق]] [[حکمرانی]] بر انسان را دارد. تنها خداوند می‌تواند این حق را به افرادی خاص واگذار کرده و چنین اشخاصی به موجب [[نصب از جانب خداوند]] حق فرمانروایی بر [[انسان‌ها]] را دارا می‌باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. خداوند چنین حقی را به [[پیامبر]] و [[امامان معصوم]] واگذار کرده است و از این رو آنان مصادیق [[قطعی]] [[حاکمان]] [[مشروع]] می‌باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. پیامبر و [[امامان]] نیز می‌توانند این حق را به برخی به طور خاص و یا به طور عام واگذار کنند و چنین اشخاصی نیز حق صدور [[فرمان]] و حکمرانی را دارا می‌باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. امامان معصوم در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] را به طور عام [[جانشین]] خود قرار داده‌اند و آنان به موجب [[نصب]] از جانب [[ائمه]] حق صدور فرمان را دارند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. در این [[نظام]]، خداوند [[خالق]] انسان، [[جهان]] و منشأ و مصدر همه امور عالم است و به توانایی‌ها و نیازهای انسان واقف است و بر اساس آن، برنامه [[زندگی]] انسان را تنظیم و تدوین می‌کند در [[اندیشه سیاسی]] [[حضرت]] حضرت [[آیت‌الله خامنه‌ای]]، [[حق حکومت]] از ناحیه خداوند هیچ‌گاه قابل [[تفویض]] نیست حتی به پیامبر{{صل}} و امامان معصوم{{عم}} نیز تفویض نشده است؛ حقی است [[الهی]] که از مجاری خاصی با شرایط ویژه‌ای [[اعمال]] می‌شود و در همان حال که انسان‌هایی متولی اداره و اجرای [[قدرت سیاسی]] هستند [[حکومت]] متعلق به خداوند است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹؛ و ر.ک: روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۸۳۳.</ref>
[[حق امر]] کردن و [[فرمانروایی]] ناشی از [[مالکیت]] حقیقی می‌باشد و خداوند نیز به دلیل مالکیت حقیقی و مطلق بر هستی و [[انسان]]، تنها کسی است که [[حق]] [[حکمرانی]] بر انسان را دارد. تنها خداوند می‌تواند این حق را به افرادی خاص واگذار کرده و چنین اشخاصی به موجب [[نصب از جانب خداوند]] حق فرمانروایی بر [[انسان‌ها]] را دارا می‌باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. خداوند چنین حقی را به [[پیامبر]] و [[امامان معصوم]] واگذار کرده است و از این رو آنان مصادیق [[قطعی]] [[حاکمان]] [[مشروع]] می‌باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. پیامبر و [[امامان]] نیز می‌توانند این حق را به برخی به طور خاص و یا به طور عام واگذار کنند و چنین اشخاصی نیز حق صدور [[فرمان]] و حکمرانی را دارا می‌باشند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. امامان معصوم در [[عصر غیبت]] [[فقیهان]] را به طور عام [[جانشین]] خود قرار داده‌اند و آنان به موجب [[نصب]] از جانب [[ائمه]] حق صدور فرمان را دارند<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹.</ref>. در این [[نظام]]، خداوند [[خالق]] انسان، [[جهان]] و منشأ و مصدر همه امور عالم است و به توانایی‌ها و نیازهای انسان واقف است و بر اساس آن، برنامه [[زندگی]] انسان را تنظیم و تدوین می‌کند در [[اندیشه سیاسی]] [[حضرت]] حضرت [[آیت‌الله خامنه‌ای]]، [[حق حکومت]] از ناحیه خداوند هیچ‌گاه قابل [[تفویض]] نیست حتی به پیامبر {{صل}} و امامان معصوم {{عم}} نیز تفویض نشده است؛ حقی است [[الهی]] که از مجاری خاصی با شرایط ویژه‌ای [[اعمال]] می‌شود و در همان حال که انسان‌هایی متولی اداره و اجرای [[قدرت سیاسی]] هستند [[حکومت]] متعلق به خداوند است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۰/۴/۱۳۶۹؛ و ر. ک: روح توحید، نفی عبودیت غیر خدا، ص۳۷.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۸۳۳.</ref>


==رابطه حکومت اسلامی با مردم‌سالاری==
== رابطه حکومت اسلامی با مردم‌سالاری ==
[[حکومت اسلامی]] می‌تواند در عین اینکه [[حکومت الهی]] است، [[حکومت مردمی]] نیز باشد. نمونه‌اش [[صدر اسلام]] [[زمان]] [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[خلفا]] در اوایل و نمونه دیگرش [[حکومت]] جمهوری اسلامی که [[حکومت مردم]] است؛ حکومت [[عواطف]] مردم، حکومت [[آرای مردم]]، حکومت [[انتخاب مردم]] و حکومت عناصر مردمی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تفرش، ۲۸/۸/۱۳۷۹.</ref>. مردم‌سالاری دینی است که یک [[حقیقت]] واحد و جاری در جوهره نظام اسلامی است که فقط در چارچوب مسائل [[دینی]] قابل تعریف است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۲/۵/۱۳۸۰.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۷۶۶.</ref>
[[حکومت اسلامی]] می‌تواند در عین اینکه [[حکومت الهی]] است، [[حکومت مردمی]] نیز باشد. نمونه‌اش [[صدر اسلام]] [[زمان]] [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[خلفا]] در اوایل و نمونه دیگرش [[حکومت]] جمهوری اسلامی که [[حکومت مردم]] است؛ حکومت [[عواطف]] مردم، حکومت [[آرای مردم]]، حکومت [[انتخاب مردم]] و حکومت عناصر مردمی است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات در تفرش، ۲۸/۸/۱۳۷۹.</ref>. مردم‌سالاری دینی است که یک [[حقیقت]] واحد و جاری در جوهره نظام اسلامی است که فقط در چارچوب مسائل [[دینی]] قابل تعریف است<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۲/۵/۱۳۸۰.</ref>.<ref>[[محسن مهاجرنیا|مهاجرنیا، محسن]]، [[نظام سیاست اسلامی - مهاجرنیا (مقاله)|مقاله «نظام سیاست اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ج۲]] ص ۷۶۶.</ref>


==اصول [[مردم سالاری دینی]]==
== اصول [[مردم سالاری دینی]] ==
مردم سالاری دینی همانند همه از [[آموزه‌های دینی]]، بر اساس مبانی و پیش فرض‌های [[فکری]] و [[اعتقادی]] [[استوار]] است. هرکدام از این مبانی، استلزامات خاصی دارند. [[اندیشه]] حضرت [[آیت‌الله خامنه‌ای]] بر این [[باور]] استوار است که هیچ کس بر دیگری [[حق]] [[اعمال]] [[حکومت]] ندارد و حکومت بر [[مردم]] مجوز می‌خواهد. برای مردمی که حکومت مورد نظر خود را با میزان‌هایی که از [[طریق وحی]] به آنها رسیده [[انتخاب]] می‌کنند، یک حق دو [[طرفه]] پیدا می‌شود. هم حکومت بر گردن مردم حقی پیدا می‌کند که عبارت است از [[تبعیت]] مردم از حکومت و هم مردم بر گردن [[حکومت حق]] پیدا می‌کنند. این مدل [[حکومتی]] و روش [[اداره جامعه اسلامی]]، مبتنی بر اصولی است که به [[اجمال]] بیان می‌شود:
مردم سالاری دینی همانند همه از [[آموزه‌های دینی]]، بر اساس مبانی و پیش فرض‌های [[فکری]] و [[اعتقادی]] [[استوار]] است. هرکدام از این مبانی، استلزامات خاصی دارند. [[اندیشه]] حضرت [[آیت‌الله خامنه‌ای]] بر این [[باور]] استوار است که هیچ کس بر دیگری [[حق]] [[اعمال]] [[حکومت]] ندارد و حکومت بر [[مردم]] مجوز می‌خواهد. برای مردمی که حکومت مورد نظر خود را با میزان‌هایی که از [[طریق وحی]] به آنها رسیده [[انتخاب]] می‌کنند، یک حق دو [[طرفه]] پیدا می‌شود. هم حکومت بر گردن مردم حقی پیدا می‌کند که عبارت است از [[تبعیت]] مردم از حکومت و هم مردم بر گردن [[حکومت حق]] پیدا می‌کنند. این مدل [[حکومتی]] و روش [[اداره جامعه اسلامی]]، مبتنی بر اصولی است که به [[اجمال]] بیان می‌شود:


خط ۴۰: خط ۴۰:
* اصل چهارم: [[هدایت]] محوری<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۸/۸/۱۳۷۹.</ref>،  
* اصل چهارم: [[هدایت]] محوری<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۲۸/۸/۱۳۷۹.</ref>،  
* اصل پنجم: [[حق‌مداری]]،  
* اصل پنجم: [[حق‌مداری]]،  
* اصل ششم: [[قانون]] محوری<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات،۹/۱۳۷۹.</ref>،  
* اصل ششم: [[قانون]] محوری<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۹/۱۳۷۹.</ref>،  
* اصل هفتم: [[ایمان دینی]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۳/۵/۱۳۸۰.</ref>،  
* اصل هفتم: [[ایمان دینی]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱۳/۵/۱۳۸۰.</ref>،  
* اصل هشتم: [[انتخاب مردمی]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱/۹/۱۳۷۹ و ۲۶/۹/۱۳۷۹.</ref>،  
* اصل هشتم: [[انتخاب مردمی]]<ref>حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، بیانات، ۱/۹/۱۳۷۹ و ۲۶/۹/۱۳۷۹.</ref>،  
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش