پرش به محتوا

مقاتل بن سلیمان در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
==مقدمه==
== مقدمه ==
مقاتل بن سلیمان<ref>ر.ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۲۵۳؛ ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۲۷.</ref> یکی از [[مفسران]] [[عصر حضور]] است که کتاب [[تفسیری]] نیز دارد.  
مقاتل بن سلیمان<ref>ر. ک: ابن حجر، تهذیب التهذیب، ج۱۰، ص۲۵۳؛ ابن عماد حنبلی، شذرات الذهب، ج۱، ص۲۲۷.</ref> یکی از [[مفسران]] [[عصر حضور]] است که کتاب [[تفسیری]] نیز دارد.  


[[ابن ندیم]] در شمار کتاب‌هایی که در [[تفسیر قرآن]] تألیف شده، از [[تفسیر]] وی با عنوان کتاب تفسیر [[مقاتل]] بن [[سلیمان]] یاد کرده است<ref>ر.ک: ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶.</ref>. در فن دوم از مقالۀ پنجم در [[اخبار]] [[متکلمان]] [[زیدیه]] نیز نام وی را ذکر و در شمار تألیفات وی از سه کتاب تفسیری با نام‌های کتاب [[التفسیر الکبیر]]، کتاب [[تفسیر الخمسمأة آیة]] و کتاب [[نوادر التفسیر]] یاد کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۲۷.</ref>.
[[ابن ندیم]] در شمار کتاب‌هایی که در [[تفسیر قرآن]] تألیف شده، از [[تفسیر]] وی با عنوان کتاب تفسیر [[مقاتل]] بن [[سلیمان]] یاد کرده است<ref>ر. ک: ابن ندیم، الفهرست، ص۳۶.</ref>. در فن دوم از مقالۀ پنجم در [[اخبار]] [[متکلمان]] [[زیدیه]] نیز نام وی را ذکر و در شمار تألیفات وی از سه کتاب تفسیری با نام‌های کتاب [[التفسیر الکبیر]]، کتاب [[تفسیر الخمسمأة آیة]] و کتاب [[نوادر التفسیر]] یاد کرده است<ref>ابن ندیم، الفهرست، ص۲۲۷.</ref>.


داوودی او را در طبقات المفسرین آورده و کتاب‌های «نظائر القرآن»، «التفسیر الکبیر»، «الناسخ و المنسوخ»، «تفسیر الخمسمأة آیة»، «القرائات»، «متشابه القرآن»، «نوادر التفسیر»، «الوجوه و النظائر»، «الجوابات فی القرآن»...، «التقدیم و التأخیر و الآیات المتشابهات» را از تألیفات وی معرفی کرده است<ref>ر.ک: داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۳۰ و ۳۳۱، رقم ۶۴۲.</ref>.
داوودی او را در طبقات المفسرین آورده و کتاب‌های «نظائر القرآن»، «التفسیر الکبیر»، «الناسخ و المنسوخ»، «تفسیر الخمسمأة آیة»، «القرائات»، «متشابه القرآن»، «نوادر التفسیر»، «الوجوه و النظائر»، «الجوابات فی القرآن»... ، «التقدیم و التأخیر و الآیات المتشابهات» را از تألیفات وی معرفی کرده است<ref>ر. ک: داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۳۰ و ۳۳۱، رقم ۶۴۲.</ref>.


حاج [[خلیفه]] با تعبیر «[[تفسیر مقاتل بن حیان]] و مقاتل بن سلیمان» به کتاب تفسیر وی اشاره کرده است<ref>ر.ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۹.</ref>.
حاج [[خلیفه]] با تعبیر «[[تفسیر مقاتل بن حیان]] و مقاتل بن سلیمان» به کتاب تفسیر وی اشاره کرده است<ref>ر. ک: حاج خلیفة، کشف الظنون، ج۱، ص۴۵۹.</ref>.


[[اسماعیل پاشا]] نیز نام او را در شمار مؤلفان ذکر کرده و از تألیفات وی تفسیر خمسمأة آیة من القرآن و تفسیر القرآن الکبیر را به شمار آورده است<ref>ر.ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون)، ج۴، ص۴۷۰.</ref>.
[[اسماعیل پاشا]] نیز نام او را در شمار مؤلفان ذکر کرده و از تألیفات وی تفسیر خمسمأة آیة من القرآن و تفسیر القرآن الکبیر را به شمار آورده است<ref>ر. ک: بغدادی، هدیة العارفین (اسماء المؤلفین و آثار المصنفین من کشف الظنون)، ج۴، ص۴۷۰.</ref>.


[[آقا بزرگ تهرانی]] او را با عنوان «[[ابو الحسن مقاتل بن زید بن ادراک بن بهمن رازی خراسانی بلخی]]» در شمار مفسرانی از [[شیعه]] که تألیف‌هایی متعدد در تفسیر داشته‌اند، آورده است<ref>ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۳۴.</ref>، و از [[ابن عدی]] در توصیف تفسیر کلبی ([[محمد بن سائب]]) نقل کرده که گفته است: هیچ‌کس تفسیری طولانی‌تر و پرمایه‌تر از تفسیر او ندارد و بعد از او مقاتل بن سلیمان است...<ref>ر.ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۴۴، در ص۳۱۱ و ۳۱۶ نیز این نکته را نقل کرده است.</ref>، و در رقم ۱۳۳۴ کتاب‌های [[التفسیر الکبیر]]، الناسخ و المنسوخ، [[تفسیر]] خمسمأة [[آیة]]، [[متشابه]] القرآن و نوادر التفسیر را از تألیفات وی معرفی کرده و گفته است: یافعی از [[شافعی]] حکایت کرده که همه [[مردم]] در تفسیر، ریزه‌خوار [[مقاتل]] بن سلیمان‌اند<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۳۱۵ و ۳۱۶.</ref>.
[[آقا بزرگ تهرانی]] او را با عنوان «[[ابو الحسن مقاتل بن زید بن ادراک بن بهمن رازی خراسانی بلخی]]» در شمار مفسرانی از [[شیعه]] که تألیف‌هایی متعدد در تفسیر داشته‌اند، آورده است<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۳۴.</ref>، و از [[ابن عدی]] در توصیف تفسیر کلبی ([[محمد بن سائب]]) نقل کرده که گفته است: هیچ‌کس تفسیری طولانی‌تر و پرمایه‌تر از تفسیر او ندارد و بعد از او مقاتل بن سلیمان است...<ref>ر. ک: آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۲۴۴، در ص۳۱۱ و ۳۱۶ نیز این نکته را نقل کرده است.</ref>، و در رقم ۱۳۳۴ کتاب‌های [[التفسیر الکبیر]]، الناسخ و المنسوخ، [[تفسیر]] خمسمأة [[آیة]]، [[متشابه]] القرآن و نوادر التفسیر را از تألیفات وی معرفی کرده و گفته است: یافعی از [[شافعی]] حکایت کرده که همه [[مردم]] در تفسیر، ریزه‌خوار [[مقاتل]] بن سلیمان‌اند<ref>آقا بزرگ تهرانی، الذریعة، ج۴، ص۳۱۵ و ۳۱۶.</ref>.


[[شیخ طوسی]] او را از [[اصحاب امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} به شمار آورده است<ref> ر.ک: رجال الطوسی، ص۱۳۸ (اصحاب الباقر{{ع}}، باب المیم، رقم ۴۹)، ص۳۱۳ (اصحاب الصادق{{ع}}، باب المیم، رقم ۵۳۶).</ref>، ولی شیخ و [[کشی]] هردو او را بتری (که گروهی از [[زیدیّه]] است)<ref>مامقانی فرموده است: {{عربی|البتریة بضم الباء الموحّدة و قیل بکسرها ثم سکون التاء المثنّاة من فوق، فرق من الزیدیة.
[[شیخ طوسی]] او را از [[اصحاب امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} به شمار آورده است<ref> ر. ک: رجال الطوسی، ص۱۳۸ (اصحاب الباقر {{ع}}، باب المیم، رقم ۴۹)، ص۳۱۳ (اصحاب الصادق {{ع}}، باب المیم، رقم ۵۳۶).</ref>، ولی شیخ و [[کشی]] هردو او را بتری (که گروهی از [[زیدیّه]] است)<ref>مامقانی فرموده است: {{عربی|البتریة بضم الباء الموحّدة و قیل بکسرها ثم سکون التاء المثنّاة من فوق، فرق من الزیدیة.
قیل نسبوا الی المغیرة سعد و لقبه «الابتر» و قیل البتریة هم [[اصحاب]] [[کثیر النوا]] [[الحسن]] بن [[صالح]] بن [[حیّ]] و [[سالم بن ابی حفصة]] و... و هم الذین دعوا الی [[ولایة]] علی{{ع}} ثمّ خلطوها بولایة ابی بکر و [[عمر]] و یثبتون لهم الامامة و یبغضون [[عثمان]] و [[طلحة]] و الزبیر و [[عایشة]] و یرون الخروج مع بطون ولد علی{{ع}}... و الذی اعتقده ان البتریة هم زیدیة العامّة}}؛ (مقیاس الهدایة، ج۲، ص۳۴۹ و ۳۵۰).</ref> معرفی کرده‌اند<ref>ر.ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۸۸ (ترجمه محمد بن اسحاق)؛ رجال الطوسی، ص۱۳۸ (اصحاب الباقر{{ع}}، باب المیم، رقم ۴۹).</ref>، و [[برقی]] او را عامی<ref>«عامی» نقطه مقابل خاصی به‌معنای شیعی است (ر.ک: مامقانی، مقباس الهدایة، ج۲، ص۲۳۹) و منظور از آن کسی است که به خلافت ابو بکر و عمر اعتقاد داشته باشد.</ref> توصیف کرده است<ref>ر.ک: رجال العلامة الحلی، ص۲۶۰.</ref>.
قیل نسبوا الی المغیرة سعد و لقبه «الابتر» و قیل البتریة هم [[اصحاب]] [[کثیر النوا]] [[الحسن]] بن [[صالح]] بن [[حیّ]] و [[سالم بن ابی حفصة]] و... و هم الذین دعوا الی [[ولایة]] علی {{ع}} ثمّ خلطوها بولایة ابی بکر و [[عمر]] و یثبتون لهم الامامة و یبغضون [[عثمان]] و [[طلحة]] و الزبیر و [[عایشة]] و یرون الخروج مع بطون ولد علی {{ع}}... و الذی اعتقده ان البتریة هم زیدیة العامّة}}؛ (مقیاس الهدایة، ج۲، ص۳۴۹ و ۳۵۰).</ref> معرفی کرده‌اند<ref>ر. ک: طوسی، اختیار معرفة الرجال، ج۲، ص۶۸۸ (ترجمه محمد بن اسحاق)؛ رجال الطوسی، ص۱۳۸ (اصحاب الباقر {{ع}}، باب المیم، رقم ۴۹).</ref>، و [[برقی]] او را عامی<ref>«عامی» نقطه مقابل خاصی به‌معنای شیعی است (ر. ک: مامقانی، مقباس الهدایة، ج۲، ص۲۳۹) و منظور از آن کسی است که به خلافت ابو بکر و عمر اعتقاد داشته باشد.</ref> توصیف کرده است<ref>ر. ک: رجال العلامة الحلی، ص۲۶۰.</ref>.


از جهت [[وثاقت]]، رجال‌شناسان کهن [[شیعه]] مانند [[نجاشی]] و شیخ و حتی [[علامه]] دربارۀ وی سخنی ندارند، ولی از متأخران مامقانی در نتائج التنقیح او را [[ضعیف]] توصیف کرده است <ref>ر.ک: مامقانی، تنقیح المقال، ج۱، ص۱۵۳، رقم ۱۲۰۹۴.</ref> و برحسب نقل [[ابن حجر]]، رجال‌شناسان [[اهل تسنن]] نیز او را [[تکذیب]] و [[روایات]] او را ترک کرده‌اند<ref>ر.ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۲، ص۲۷۲، رقم ۱۳۴۷.</ref>.
از جهت [[وثاقت]]، رجال‌شناسان کهن [[شیعه]] مانند [[نجاشی]] و شیخ و حتی [[علامه]] دربارۀ وی سخنی ندارند، ولی از متأخران مامقانی در نتائج التنقیح او را [[ضعیف]] توصیف کرده است <ref>ر. ک: مامقانی، تنقیح المقال، ج۱، ص۱۵۳، رقم ۱۲۰۹۴.</ref> و برحسب نقل [[ابن حجر]]، رجال‌شناسان [[اهل تسنن]] نیز او را [[تکذیب]] و [[روایات]] او را ترک کرده‌اند<ref>ر. ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۲، ص۲۷۲، رقم ۱۳۴۷.</ref>.


از [[نعیم بن حماد]] نقل کرده که گفت: نزد ابن عینیه کتابی از [[مقاتل]] دیدم، گفتم:
از [[نعیم بن حماد]] نقل کرده که گفت: نزد ابن عینیه کتابی از [[مقاتل]] دیدم، گفتم:
ای ابو محمد، در [[تفسیر]] از مقاتل [[روایت]] می‌کنی‌؟ گفت: نه، ولی به آن [[استدلال]] می‌کنم و از آن کمک می‌گیرم و از ابن [[مبارک]] نقل کرده که گفته است: تفسیر او چه [[نیکو]] است اگر [[ثقه]] می‌بود<ref>ر.ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref>.
ای ابو محمد، در [[تفسیر]] از مقاتل [[روایت]] می‌کنی‌؟ گفت: نه، ولی به آن [[استدلال]] می‌کنم و از آن کمک می‌گیرم و از ابن [[مبارک]] نقل کرده که گفته است: تفسیر او چه [[نیکو]] است اگر [[ثقه]] می‌بود<ref>ر. ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ج۱۰، ص۲۵۰.</ref>.


از گفته‌های رجال‌شناسان [[اهل تسنن]] به‌دست می‌آید که از نظر [[دانش]] تفسیر در رتبه بالایی بوده، ولی از نظر [[وثاقت]] و [[مذهب]] مورد تأییدشان نبوده است<ref>ر.ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۵۰-۲۵۴؛ داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۳۰ و ۳۳۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۲۸-۲۲۹.</ref>
از گفته‌های رجال‌شناسان [[اهل تسنن]] به‌دست می‌آید که از نظر [[دانش]] تفسیر در رتبه بالایی بوده، ولی از نظر [[وثاقت]] و [[مذهب]] مورد تأییدشان نبوده است<ref>ر. ک: ابن حجر، تقریب التهذیب، ص۲۵۰-۲۵۴؛ داوودی، طبقات المفسرین، ج۲، ص۳۳۰ و ۳۳۱.</ref>.<ref>[[علی اکبر بابایی|بابایی، علی اکبر]]، [[تاریخ تفسیر قرآن (کتاب)|تاریخ تفسیر قرآن]]، ص ۲۲۸-۲۲۹.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش