مهدویت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = مهدویت (پرسش) | | پرسش مرتبط = مهدویت (پرسش) | ||
}} | }} | ||
'''مهدویت:''' [[اعتقاد به مهدی]] [[موعود]]{{ع}} و [[انتظار]] آمدن یک [[مصلح جهانی]] در [[آخر الزمان]] برای [[گسترش عدالت]] در [[دنیا]]. [[عقیده]] به [[ظهور منجی]] در [[پایان تاریخ]]، در همه [[ادیان]] و [[مذاهب]] و فرقهها وجود دارد. آن موعودی که [[جهان]] در [[انتظار]] اوست، در [[اسلام]] کاملاً مشخص است و نام و ویژگیها و دودمان او معلوم است. از [[نسل]] [[پیامبر اعظم]]{{صل}} و [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]]{{ع}} و [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است. این [[عقیده]]، بنابر [[آیات قرآن]] و [[روایات]]، یک [[عقیده]] [[اسلامی]] است، نه تنها [[شیعی]]. در [[روایات اهل سنت]] هم [[احادیث]] فراوان درباره آن [[حضرت]] و [[غیبت]] و [[ظهور]] او [[روایت]] شده و کتابهای متعدد درباره [[حضرت حجت]] نوشتهاند و ویژگیهای آن [[ذخیره الهی]] و [[موعود]] [[امتها]] را برشمردهاند.[[عقیده]] به [[مهدویت]]، برای [[مسلمانان]] و محرومان و [[مستضعفان]] [[جهان]]، مایه [[امید به آینده]] درخشان است و برای قدرتهای [[ظالم]] و [[مستکبر]]، مایه [[وحشت]] و [[نگرانی]] است. در آن عصر، [[عدالت]] همه جا را فرا خواهد گرفت و قدرتهای [[ستمگر]] نابود خواهند شد و [[رفاه]] و [[آسایش]] و [[امنیت]] و [[ایمان]] در همه جا [[حاکم]] خواهد بود. همراه این [[اعتقاد]]، [[انتظار]] آن روز بزرگ مطرح است که به عنوان "[[انتظار فرج]]" از مهمترین عبادتها به شمار میرود. از این [[عقیده]] [[اسلامی]] در طول [[تاریخ]] سوء استفادههای فراوان شده و کسانی به [[دروغ]]، مدعی شدهاند که همان "[[مهدی موعود]]"اند یا با او ارتباط دارند و به [[فریب]] [[مردم]] پرداختهاند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۲۶.</ref>. | '''مهدویت:''' [[اعتقاد به مهدی]] [[موعود]] {{ع}} و [[انتظار]] آمدن یک [[مصلح جهانی]] در [[آخر الزمان]] برای [[گسترش عدالت]] در [[دنیا]]. [[عقیده]] به [[ظهور منجی]] در [[پایان تاریخ]]، در همه [[ادیان]] و [[مذاهب]] و فرقهها وجود دارد. آن موعودی که [[جهان]] در [[انتظار]] اوست، در [[اسلام]] کاملاً مشخص است و نام و ویژگیها و دودمان او معلوم است. از [[نسل]] [[پیامبر اعظم]] {{صل}} و [[فرزند]] [[امام حسن عسکری]] {{ع}} و [[امام دوازدهم]] [[شیعه]] است. این [[عقیده]]، بنابر [[آیات قرآن]] و [[روایات]]، یک [[عقیده]] [[اسلامی]] است، نه تنها [[شیعی]]. در [[روایات اهل سنت]] هم [[احادیث]] فراوان درباره آن [[حضرت]] و [[غیبت]] و [[ظهور]] او [[روایت]] شده و کتابهای متعدد درباره [[حضرت حجت]] نوشتهاند و ویژگیهای آن [[ذخیره الهی]] و [[موعود]] [[امتها]] را برشمردهاند. [[عقیده]] به [[مهدویت]]، برای [[مسلمانان]] و محرومان و [[مستضعفان]] [[جهان]]، مایه [[امید به آینده]] درخشان است و برای قدرتهای [[ظالم]] و [[مستکبر]]، مایه [[وحشت]] و [[نگرانی]] است. در آن عصر، [[عدالت]] همه جا را فرا خواهد گرفت و قدرتهای [[ستمگر]] نابود خواهند شد و [[رفاه]] و [[آسایش]] و [[امنیت]] و [[ایمان]] در همه جا [[حاکم]] خواهد بود. همراه این [[اعتقاد]]، [[انتظار]] آن روز بزرگ مطرح است که به عنوان "[[انتظار فرج]]" از مهمترین عبادتها به شمار میرود. از این [[عقیده]] [[اسلامی]] در طول [[تاریخ]] سوء استفادههای فراوان شده و کسانی به [[دروغ]]، مدعی شدهاند که همان "[[مهدی موعود]]"اند یا با او ارتباط دارند و به [[فریب]] [[مردم]] پرداختهاند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۲۲۶.</ref>. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[مهدویت]] یعنی [[اعتقاد]] به [[نهضت]] حتمی یک [[رهبر]] آسمانی از دودمان [[نبوی]] {{صل}} که پیش از [[پایان جهان]]، برای [[نجات]] [[آدمیان]] و تجدید حیات مادی و [[معنوی]] آنان به پا خاسته، و [[عدالت]] را در سراسر عالم گسترش میدهد. او که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} [[لقب]] دارد با ایجاد [[حکومت واحد جهانی]]، سراسر [[جهان]] را در پرتو [[تعالیم]] عدلگستر [[اسلام]] اداره میکند و [[تباهیها]]، نابرابریها، بیدادگریها و نابسامانیها را ریشهکن میسازد<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۶-۴۸.</ref>. | * [[مهدویت]] یعنی [[اعتقاد]] به [[نهضت]] حتمی یک [[رهبر]] آسمانی از دودمان [[نبوی]] {{صل}} که پیش از [[پایان جهان]]، برای [[نجات]] [[آدمیان]] و تجدید حیات مادی و [[معنوی]] آنان به پا خاسته، و [[عدالت]] را در سراسر عالم گسترش میدهد. او که [[امام مهدی|مهدی]] {{ع}} [[لقب]] دارد با ایجاد [[حکومت واحد جهانی]]، سراسر [[جهان]] را در پرتو [[تعالیم]] عدلگستر [[اسلام]] اداره میکند و [[تباهیها]]، نابرابریها، بیدادگریها و نابسامانیها را ریشهکن میسازد<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۶-۴۸.</ref>. | ||
==موضوعات مهدویت== | == موضوعات مهدویت == | ||
* [[مهدویت]] تمام [[معارف]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} به طور خاص و [[منجی موعود]] به طور عام را دربر میگیرد. به مسائلی از [[علوم]] اسلامی که دربرگیرنده مباحث [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} است، [[موضوعات مهدوی]] اطلاق میشود. برای مثال برخی از این موضوعات به شرح زیر است: | * [[مهدویت]] تمام [[معارف]] مربوط به [[امام مهدی]] {{ع}} به طور خاص و [[منجی موعود]] به طور عام را دربر میگیرد. به مسائلی از [[علوم]] اسلامی که دربرگیرنده مباحث [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} است، [[موضوعات مهدوی]] اطلاق میشود. برای مثال برخی از این موضوعات به شرح زیر است: | ||
# [[امام مهدی در قرآن]]: بررسی آیاتی که بر [[وجود امام]] یا [[قیام]] و [[حکومت]] ایشان دلالت دارد یا سایر مباحث مرتبط با [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}؛ | # [[امام مهدی در قرآن]]: بررسی آیاتی که بر [[وجود امام]] یا [[قیام]] و [[حکومت]] ایشان دلالت دارد یا سایر مباحث مرتبط با [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}؛ | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
# [[انتظار]] و [[وظایف منتظران]]؛ | # [[انتظار]] و [[وظایف منتظران]]؛ | ||
# [[علایم ظهور|علایم]] و [[شرایط ظهور]]؛ | # [[علایم ظهور|علایم]] و [[شرایط ظهور]]؛ | ||
#ویژگیهای [[یاران امام مهدی|یاران]] و [[دولت مهدوی]] {{ع}}؛ | # ویژگیهای [[یاران امام مهدی|یاران]] و [[دولت مهدوی]] {{ع}}؛ | ||
#اوضاع [[جهان پیش از ظهور امام مهدی|جهان قبل از ظهور]]؛ | # اوضاع [[جهان پیش از ظهور امام مهدی|جهان قبل از ظهور]]؛ | ||
# [[رجعت]] یا [[بازگشت مردگان به دنیا]]؛ | # [[رجعت]] یا [[بازگشت مردگان به دنیا]]؛ | ||
#بحث از [[دعاهای منتسب به امام مهدی|دعاها]] و [[مكانهای منتسب به امام مهدی|اماکن منسوب به امام]]؛ | # بحث از [[دعاهای منتسب به امام مهدی|دعاها]] و [[مكانهای منتسب به امام مهدی|اماکن منسوب به امام]]؛ | ||
#آسیبشناسی یا بررسی پیامدهای منفی؛ | # آسیبشناسی یا بررسی پیامدهای منفی؛ | ||
# [[تاریخ عصر غیبت صغری]] و [[وضع شیعه در عصر غیبت صغری|وضع شیعه در آن زمان]]؛ | # [[تاریخ عصر غیبت صغری]] و [[وضع شیعه در عصر غیبت صغری|وضع شیعه در آن زمان]]؛ | ||
#بحث از [[ولایت فقیه]] یا [[نیابت عام]] ([[عالمان دین]]) [[امام مهدی|امام زمان]] در عصر [[غیبت کبری]]؛ | # بحث از [[ولایت فقیه]] یا [[نیابت عام]] ([[عالمان دین]]) [[امام مهدی|امام زمان]] در عصر [[غیبت کبری]]؛ | ||
# [[جهانی شدن]] و [[حکومت واحد جهانی]]؛ | # [[جهانی شدن]] و [[حکومت واحد جهانی]]؛ | ||
# [[مهدویت]] و [[مسائل جدید کلامی]]؛ | # [[مهدویت]] و [[مسائل جدید کلامی]]؛ | ||
* و بسیاری از موضوعات دیگر<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۶-۴۸.</ref>. | * و بسیاری از موضوعات دیگر<ref>[[دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص۴۶-۴۸.</ref>. | ||
==ادعای ناسازگاری [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] == | == ادعای ناسازگاری [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] == | ||
*یکی از آموزههای [[شیعه]] [[اعتقاد]] به اصل [[مهدویت]] است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - [[حضرت مهدی]] [[موعود]] [[امام دوازدهم]] [[ظهور]] و [[جهان]] را پر از [[عدل]] نموده و [[حکومت]] واحد جهانی تشکیل میدهد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.</ref>. این [[امام]] [[همام]] مانند [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و دیگر [[امامان]] [[حجت خدا]] و [[اطاعت]] از آن برای همه [[واجب]] است. برخی اصل [[مهدویت]] را با [[دموکراسی]] ناسازگار توصیف کردهاند<ref>ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض مهدویت با [[دموکراسی]]) با آب و تاب بیشتر از سوی یکی از به اصطلاح روشنفکران مسلمان و دیگران مطرح و تبلیغ میشد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر [[امامان]] و مهدویت بود که [[تعیین]] آنها از طریق [[انتصاب]] [[پیامبر]] ص صورت میگرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم [[اسلام]] را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید میکند که آن در عالم [[مسیحیت]] و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض مهدویت و [[دموکراسی]] مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنانکه ذکر شد - در عبارت وی به تعارض مهدویت و [[دموکراسی]] هیچ اشارهای نشده است؛ ر.ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمالالدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.</ref>، دکتر [[عبدالکریم سروش]] در اینباره میگوید:اگر قرار باشد یک [[مهدی]] بیاید کخه همان اتوریته [[پیامبر]] را داشته باشد، ما از فواید [[خاتمیت]] بیبهره میمانیم... فلذا این سؤال از [[شیعیان]] باقی است که [[مهدویت]] را چگونه با [[اندیشه]] رهایی و [[دموکراسی]] میتوان جمع کرد؟<ref>سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمنپور نیز نوشت: «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه [[سیاست]] یا به بی عملی [[سیاست|سیاسی]] یا سفاکی و [[مردم]] فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه [[فقیه]] و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک میانجامد که علی أیّحال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانهاند» - (سایت سروش).</ref>. | * یکی از آموزههای [[شیعه]] [[اعتقاد]] به اصل [[مهدویت]] است که بنابر آن در زمانی - که وقت آن نامشخص است - [[حضرت مهدی]] [[موعود]] [[امام دوازدهم]] [[ظهور]] و [[جهان]] را پر از [[عدل]] نموده و [[حکومت]] واحد جهانی تشکیل میدهد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۰۲.</ref>. این [[امام]] [[همام]] مانند [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و دیگر [[امامان]] [[حجت خدا]] و [[اطاعت]] از آن برای همه [[واجب]] است. برخی اصل [[مهدویت]] را با [[دموکراسی]] ناسازگار توصیف کردهاند<ref>ر. ک: اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، آخر فصل پنجم - توضیح اینکه نسبت فوق (تعارض مهدویت با [[دموکراسی]]) با آب و تاب بیشتر از سوی یکی از به اصطلاح روشنفکران مسلمان و دیگران مطرح و تبلیغ میشد - لکن با رجوع به متن کتاب اقبال مشاهده شد که وی به دلیل اعتقاد مذهبی خود (سنی بودن) از اصل منکر [[امامان]] و مهدویت بود که [[تعیین]] آنها از طریق [[انتصاب]] [[پیامبر]] ص صورت میگرفت - وی به ناحق آن را به نظریه زرتشت (وجود خدایان متعدد اعم از خیر و شر) تشبیه و ظهور منجی در عالم [[اسلام]] را تحت تأثیر تفکر مجوسی وصف نموده است - پس بحث و نقد دکتر اقبال درباره نظریه وجود منجی در آینده بشریت است و خود وی تأکید میکند که آن در عالم [[مسیحیت]] و یهودیت نیز وجود دارد و به بحث تعارض مهدویت و [[دموکراسی]] مستقیماً ربطی ندارد - علاوه آنکه - چنانکه ذکر شد - در عبارت وی به تعارض مهدویت و [[دموکراسی]] هیچ اشارهای نشده است؛ ر. ک: محمد اقبال، تجدید التکفیر الدینی فی الاسلام، ص ۱۷۷، ترجمه عربی عباس محمود؛ و نیز؛ سید غلامرضا سعیدی، مفخر شرق سید جمالالدین اسدآبادی؛ اقوال لاهوری، ص ۴۳۲، به کوشش سیدهادی خسروشاهی.</ref>، دکتر [[عبدالکریم سروش]] در اینباره میگوید:اگر قرار باشد یک [[مهدی]] بیاید کخه همان اتوریته [[پیامبر]] را داشته باشد، ما از فواید [[خاتمیت]] بیبهره میمانیم... فلذا این سؤال از [[شیعیان]] باقی است که [[مهدویت]] را چگونه با [[اندیشه]] رهایی و [[دموکراسی]] میتوان جمع کرد؟<ref>سخنراین در دانشگاه سورین پاریس، سال ۸۵، سایت سروش، وی در پاسخ اول خود به آقای بهمنپور نیز نوشت: «باری نظریه مهدویت، حق باشد یا باطل در عرصه [[سیاست]] یا به بی عملی [[سیاست|سیاسی]] یا سفاکی و [[مردم]] فریبی صفوی صفتانه یا به ولایت مطلقه [[فقیه]] و یا اسلحه سازی ایدنولوژیک میانجامد که علی أیّحال با دادگری دموکراتیک پاک بیگانهاند» - (سایت سروش).</ref>. | ||
*در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل اندر تأمل است: | * در تحلیل این [[شبهه]] نکات ذیل اندر تأمل است: | ||
*'''۱. نادیده انگاشتن [[فضایل]] [[جامعه مهدوی]]:''' این به اصطلاح روشنفکر [[مسلمان]] در بحث [[مهدویت]] نیز تصویر ناقص و چهبسا تصویر خشن و [[مخالف]] [[دموکراسی]] ارائه داده است، در حالی که [[انصاف]] و منطق اقتضا میکند وقتی یک نظریهای مورد تحلیل و نقد قرار میگیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیونها [[انسان]] آن را [[مقدس]] میشمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چهبسا [[تحریف]] شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگیهای مثبت بالفور آن را [[جرح]] و تضعیف نمود، "مغالطه حذف". | * '''۱. نادیده انگاشتن [[فضایل]] [[جامعه مهدوی]]:''' این به اصطلاح روشنفکر [[مسلمان]] در بحث [[مهدویت]] نیز تصویر ناقص و چهبسا تصویر خشن و [[مخالف]] [[دموکراسی]] ارائه داده است، در حالی که [[انصاف]] و منطق اقتضا میکند وقتی یک نظریهای مورد تحلیل و نقد قرار میگیرد، مخصوصاً یک نظریه دینی که میلیونها [[انسان]] آن را [[مقدس]] میشمارند، نباید از آن یک تصویر ناقص و چهبسا [[تحریف]] شده ارائه شود و بدون پرداختن به زوایا و ویژگیهای مثبت بالفور آن را [[جرح]] و تضعیف نمود، "مغالطه حذف". | ||
*ما در اینجا به صورت مختصر به [[فضایل]] و محسنات [[جامعه مهدوی]] اشاره میکنیم تا خواننده [[فاضل]] ابتدا با [[جامعه مهدوی]] و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل [[دموکراسی]] نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با [[علم]] و [[درایت]] [[اقدام]] کند. | * ما در اینجا به صورت مختصر به [[فضایل]] و محسنات [[جامعه مهدوی]] اشاره میکنیم تا خواننده [[فاضل]] ابتدا با [[جامعه مهدوی]] و زوایای آن آشنا شود تا اگر فرضاً در آن با اصل [[دموکراسی]] نیز مخالفتی شده باشد، نسبت به ترجیح یکی از آن دو با [[علم]] و [[درایت]] [[اقدام]] کند. | ||
*'''۲. اشارهای به ویژگیهای [[حکومت جهانی مهدوی]]:''' با نگاهی به [[روایات]]، ویژگیها و خصوصیات [[عصر ظهور]] و [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] - که از آن میتوان به "[[جهانی شدن]] اسلامی" نام برد - مشخص میشود که اینجا اشاره میشود: | * '''۲. اشارهای به ویژگیهای [[حکومت جهانی مهدوی]]:''' با نگاهی به [[روایات]]، ویژگیها و خصوصیات [[عصر ظهور]] و [[حکومت جهانی]] [[اسلام]] - که از آن میتوان به "[[جهانی شدن]] اسلامی" نام برد - مشخص میشود که اینجا اشاره میشود: | ||
#'''نگاه خوش بینانه به آینده:''' اولین مشخصه [[عصر ظهور]]، امیدبخشی به آینده [[بشریت]] است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده [[تاریخ]] را شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] توصیف میکنند، [[اسلام]] آینده [[بشر]] را امیدوار کننده معرفی میکند که در پرتو تشکیل جکومت جهانی (عج) یک [[حکومت]] و [[جامعه]] ایدئال تأسیس خواهد شد. | # '''نگاه خوش بینانه به آینده:''' اولین مشخصه [[عصر ظهور]]، امیدبخشی به آینده [[بشریت]] است. برخلاف بعضی مکاتب که آینده [[تاریخ]] را شر و [[فساد]] و [[بدبختی]] توصیف میکنند، [[اسلام]] آینده [[بشر]] را امیدوار کننده معرفی میکند که در پرتو تشکیل جکومت جهانی (عج) یک [[حکومت]] و [[جامعه]] ایدئال تأسیس خواهد شد. | ||
#'''تعالی [[اخلاق]] و [[معنویت]]:''' در پرتو [[ایمان]] [[مردم]] و راهنمایهای [[حضرت حجت]] [[اکثریت]] [[مردم]] از [[اخلاق]] متعالی و [[معنویت]] برخوردار میشوند، [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} یکی از ویژگیهای آن [[جامعه]] را نبود کینهها در [[دل]] [[مردم]] و زدودن [[دشمنی]] [[وصف]] میکنند<ref>الخصال، ج ۲، ص ۲۵۴، ج ۱۰۵۱؛ ابن طاوس، | # '''تعالی [[اخلاق]] و [[معنویت]]:''' در پرتو [[ایمان]] [[مردم]] و راهنمایهای [[حضرت حجت]] [[اکثریت]] [[مردم]] از [[اخلاق]] متعالی و [[معنویت]] برخوردار میشوند، [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} یکی از ویژگیهای آن [[جامعه]] را نبود کینهها در [[دل]] [[مردم]] و زدودن [[دشمنی]] [[وصف]] میکنند<ref>الخصال، ج ۲، ص ۲۵۴، ج ۱۰۵۱؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۱۵۲.</ref> در [[جامعه مهدوی]] [[فساد]] [[اخلاقی]] و جنسی، [[حرص]] و طمع از بین میرود<ref>اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴. </ref>. | ||
#'''ایجاد [[عدالت]] فردی و اجتماعی:''' در پرتو [[قیام]] حضرت و رشد و [[بلوغ عقلی]]، [[انسان]]ها اکثراً از ارتکاب [[گناهان]] امتناع کرده و در [[جامعه]] نیز [[عدالت]] اجتماعی ایجاد خواهد شد. | # '''ایجاد [[عدالت]] فردی و اجتماعی:''' در پرتو [[قیام]] حضرت و رشد و [[بلوغ عقلی]]، [[انسان]]ها اکثراً از ارتکاب [[گناهان]] امتناع کرده و در [[جامعه]] نیز [[عدالت]] اجتماعی ایجاد خواهد شد. | ||
#'''[[شکوفایی]] [[اقتصاد]] و [[رفاه]] مادی:''' از ویژگیهای [[جامعه مهدوی]]، رفع [[فقر]] مادی است، به گونهای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بینیاز از دیگران خواهد داشت. در [[روایات]] از این [[ویژگی]] چنین تعبیر شده است که [[زمین]] و درختان [[برکات]] خودشان را خارج خواهند کرد و در [[جامعه]] شخص مستحق [[صدقه]] و [[انفاق]] پیدا نخواهد شد<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، صص ۱۰۴، ۸۴و ۷۵ و ج ۵۲، ص ۳۸۴. </ref> و برای [[مصرف]] [[زکات]] و [[خمس]] مستحقی پیدا نمیشود<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۹۰، ۳۵۲.</ref>. [[کشاورزی]]<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۱۶ و ۳۴۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۰۴؛ ابن طاووس، الملاحم، ص ۱۵۲. </ref>، [[دامداری]]<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۱، احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۱۵.</ref> و بازرگانی<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۳۵۴. </ref> به نقطه اوج خود میرسند. | # '''[[شکوفایی]] [[اقتصاد]] و [[رفاه]] مادی:''' از ویژگیهای [[جامعه مهدوی]]، رفع [[فقر]] مادی است، به گونهای که هر شهروندی یک زندگی آبرومندانه و بینیاز از دیگران خواهد داشت. در [[روایات]] از این [[ویژگی]] چنین تعبیر شده است که [[زمین]] و درختان [[برکات]] خودشان را خارج خواهند کرد و در [[جامعه]] شخص مستحق [[صدقه]] و [[انفاق]] پیدا نخواهد شد<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، صص ۱۰۴، ۸۴و ۷۵ و ج ۵۲، ص ۳۸۴. </ref> و برای [[مصرف]] [[زکات]] و [[خمس]] مستحقی پیدا نمیشود<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۹۰، ۳۵۲.</ref>. [[کشاورزی]]<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، صص ۳۱۶ و ۳۴۵؛ اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۰۴؛ ابن طاووس، الملاحم، ص ۱۵۲. </ref>، [[دامداری]]<ref>بحارالانوار، ج ۵۱، ص ۸۱، احقاق الحق، ج ۱۳، ص ۲۱۵.</ref> و بازرگانی<ref>الدرالمنثور، ج ۵، ص ۳۵۴. </ref> به نقطه اوج خود میرسند. | ||
# '''[[تکامل]] [[دانش بشری]]:''' در [[عصر ظهور]] [[علوم]] نظری و تجربی به حد [[تکامل]] خود میرسند. در [[روایات]] تعبیر شده است که [[علم]] بیستو هفت [[شیعه]] دارد که تا امروز تنها دو شعبه آن برای [[بشر]] منکشف شده و بیستو پنج شاخه دیگر آن در [[عصر ظهور]] [[کشف]] خواهد شد<ref>موسوعه احادیث المهدی، ج ۴، ص ۵۳. </ref> همچنین در [[روایات]] آمده است که تصویر و صدای حضرت و هر [[انسان]] دیگر در همه [[زمین]] دیده و شنیده میشود <ref>بحارالانوار، ج ۵۷، صص ۳۹۱ و ۲۳۶. </ref>. | # '''[[تکامل]] [[دانش بشری]]:''' در [[عصر ظهور]] [[علوم]] نظری و تجربی به حد [[تکامل]] خود میرسند. در [[روایات]] تعبیر شده است که [[علم]] بیستو هفت [[شیعه]] دارد که تا امروز تنها دو شعبه آن برای [[بشر]] منکشف شده و بیستو پنج شاخه دیگر آن در [[عصر ظهور]] [[کشف]] خواهد شد<ref>موسوعه احادیث المهدی، ج ۴، ص ۵۳. </ref> همچنین در [[روایات]] آمده است که تصویر و صدای حضرت و هر [[انسان]] دیگر در همه [[زمین]] دیده و شنیده میشود <ref>بحارالانوار، ج ۵۷، صص ۳۹۱ و ۲۳۶. </ref>. | ||
#'''[[امنیت]]:''' در [[جامعه مهدوی]] [[امنیت]] بشری در عرصههای مختلف برقرار میشود. در [[روایات]] از این اثل به مسافرت افراد سالخورده در [[دل]] شب به تنهایی به مدت طولانی تعبیر شده است<ref>المعجم الکبیر، ج ۴، ص ۷۲؛ سنن بیهقی، ج ۹، ص ۱۸۰؛ بحار، ج ۵۲، ص ۳۴۵. </ref>. [[امنیت]] قضایی و ستاندن [[حقوق]] [[مظلومان]] از [[ظالمان]] یکی دیگر از عرصههای [[امنیت]] [[مهدوی]] میباشد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۶۸.</ref>. | # '''[[امنیت]]:''' در [[جامعه مهدوی]] [[امنیت]] بشری در عرصههای مختلف برقرار میشود. در [[روایات]] از این اثل به مسافرت افراد سالخورده در [[دل]] شب به تنهایی به مدت طولانی تعبیر شده است<ref>المعجم الکبیر، ج ۴، ص ۷۲؛ سنن بیهقی، ج ۹، ص ۱۸۰؛ بحار، ج ۵۲، ص ۳۴۵. </ref>. [[امنیت]] قضایی و ستاندن [[حقوق]] [[مظلومان]] از [[ظالمان]] یکی دیگر از عرصههای [[امنیت]] [[مهدوی]] میباشد<ref>بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ ابن طاوس، الملاحم، ص ۶۸.</ref>. | ||
#'''[[حکومت]] واحد جهانی:''' از مؤلفههای اصلی [[حکومت]] حضرت، [[حکومت]] واحد و بسط آن در همه [[زمین]] است. در [[روایات]] از آن به بسط [[حکومت]] حضرت به [[مشرق]] و [[مغرب]] تعبیر شده است. در پرتو این ویژگی، [[مردم]] دیگر مشکلی به نام حد و مرز در رفت و آمدها نخواهند داشت و بدون هیچ منع و مشکلی میتوانند به دورترین نقاط [[جهان]] مسافرت نمایند. | # '''[[حکومت]] واحد جهانی:''' از مؤلفههای اصلی [[حکومت]] حضرت، [[حکومت]] واحد و بسط آن در همه [[زمین]] است. در [[روایات]] از آن به بسط [[حکومت]] حضرت به [[مشرق]] و [[مغرب]] تعبیر شده است. در پرتو این ویژگی، [[مردم]] دیگر مشکلی به نام حد و مرز در رفت و آمدها نخواهند داشت و بدون هیچ منع و مشکلی میتوانند به دورترین نقاط [[جهان]] مسافرت نمایند. | ||
#'''[[رضایت]] شهروندان:''' از ویژگیهای مطلوب هر [[حکومت]] [[رضایت]] شهروندان از [[حکومت]] و [[حاکم]] است. این اصل در [[حکومت جهانی]] حضرت کاملاً مشهور خواهد بود <ref>اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴؛ بحار،؛ ج ۵۱، صص ۱۰۴ و ۷۴.</ref>. | # '''[[رضایت]] شهروندان:''' از ویژگیهای مطلوب هر [[حکومت]] [[رضایت]] شهروندان از [[حکومت]] و [[حاکم]] است. این اصل در [[حکومت جهانی]] حضرت کاملاً مشهور خواهد بود <ref>اثبات الهداه، ج ۳، ص ۵۲۴؛ بحار،؛ ج ۵۱، صص ۱۰۴ و ۷۴.</ref>. | ||
#'''پایان [[جنگ]] و [[برقراری صلح]]:''' در [[حکومت جهانی]] [[اسلام]]، با [[حاکمیت]] [[اسلام]] و تشکیل [[حکومت]] واحد دیگر [[انسان]]ها [[شاهد]] [[جنگ]] و خونریزی نخواهند شد و [[جامعه]] در کمال [[صلح]] و [[صفا]] زندگی خواهد کرد. | # '''پایان [[جنگ]] و [[برقراری صلح]]:''' در [[حکومت جهانی]] [[اسلام]]، با [[حاکمیت]] [[اسلام]] و تشکیل [[حکومت]] واحد دیگر [[انسان]]ها [[شاهد]] [[جنگ]] و خونریزی نخواهند شد و [[جامعه]] در کمال [[صلح]] و [[صفا]] زندگی خواهد کرد. | ||
#'''سازگاری [[انسان]] و طبیعت:''' یکی دیگر از خصوصیات عصر [[مهدویت]] ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه [[انسان]] با طبیعت اعم از جماد، ثبات و حیوان است. در [[روایات]] از زندگی مسالمتآمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین [[انسان]]ها [[نقل]] شده است<ref>عقد الدرر، صص ۱۳۷ و ۱۴۹، به نقل از: سید صدرالدین الصدر، المهدی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ ابن طاوس، الملاحم، صص ۱۵۲ و ۹۷. </ref> که این کار با [[ولایت]] [[امام]]{{ع}} و توجه الهی امکانپذیر میگردد<ref>ویژگیهای فوق به صورتهای مختلف در روایات و پژوهشهای علمی تدوین شده است - از جمله: شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۰.</ref>. | # '''سازگاری [[انسان]] و طبیعت:''' یکی دیگر از خصوصیات عصر [[مهدویت]] ایجاد یک نوع رابطه سازگارانه [[انسان]] با طبیعت اعم از جماد، ثبات و حیوان است. در [[روایات]] از زندگی مسالمتآمیز حیوانات مختلف وحشی در کنار یکدیگر و همچنین [[انسان]]ها [[نقل]] شده است<ref>عقد الدرر، صص ۱۳۷ و ۱۴۹، به نقل از: سید صدرالدین الصدر، المهدی، ج ۷، ص ۲۲۶؛ ابن طاوس، الملاحم، صص ۱۵۲ و ۹۷. </ref> که این کار با [[ولایت]] [[امام]] {{ع}} و توجه الهی امکانپذیر میگردد<ref>ویژگیهای فوق به صورتهای مختلف در روایات و پژوهشهای علمی تدوین شده است - از جمله: شهید مطهری، قیام و انقلاب مهدی، ص ۶۰.</ref>. | ||
#'''[[جامعه]] بهداشتین و تندرست:''' در [[جامعه مهدوی]] شهروندان نوعاً از [[سلامت]] تن و روان برخوردار و به دور از بیماریهای مختلف زندگی خود را میگذرانند<ref>ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.</ref> وعمرهای [[مردم]] طولانی خواهد شد <ref>عقدر الدرر، ص۱۵۹؛ القول المختصر، ص۲۰؛ در پارهای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.</ref>. | # '''[[جامعه]] بهداشتین و تندرست:''' در [[جامعه مهدوی]] شهروندان نوعاً از [[سلامت]] تن و روان برخوردار و به دور از بیماریهای مختلف زندگی خود را میگذرانند<ref>ابن طاووس، الملاحم، ص ۹۷.</ref> وعمرهای [[مردم]] طولانی خواهد شد <ref>عقدر الدرر، ص۱۵۹؛ القول المختصر، ص۲۰؛ در پارهای از منابع بحث ویژگی حکومت مهدوی از کتاب چشم اندازی به حکومت مهدی از نجم الدین طبسی استفاده شده است.</ref>. | ||
*حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این [[وصف]] از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا میشود که چنین [[جامعه]]ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]]{{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث میکنیم، چنانکه یکی از به اصطلاح روشنفکران [[مسلمان]] اتوریته [[امام عصر]]{{ع}} و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و [[داوری]] خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من [[اراده]] میکنم - ناسازگار است. | * حاصل آنکه در [[روایات]] متعدد و [[متواتر]] [[جامعه مهدوی]] یک [[جامعه]] ایدنال برای [[بشر]] از هر حیث (مادی و معنوی) توصیف شده که [[فلاسفه]] از آن به [[مدینه]] فاضله و امروزه به [[جامعه]] آرمانی تعبیر میشود. حال سؤال این است که آیا با این [[وصف]] از [[جامعه مهدوی]] کسی پیدا میشود که چنین [[جامعه]]ای را نخواهد و از متولی آن یعنی [[حضرت حجت]] {{ع}} روی برگرداند؟ قطعاً جواب منفی است، [[امام]] ممکن است سؤال شود شاید چنین [[جامعه]]ای محقق نگردد. در پاسخ باید گفت ما بنابر فرض و حسب [[روایات]] بحث میکنیم، چنانکه یکی از به اصطلاح روشنفکران [[مسلمان]] اتوریته [[امام عصر]] {{ع}} و ناسازگاری آن با [[دموکراسی]] را از [[روایات]] استفاده میکند. باید تحلیل و توصیف و [[داوری]] خود را کامل کند و بیان دارد که [[جامعه مهدوی]] بر حسب [[روایات]] خصوصیات فوق را دارد، اما با [[دموکراسی]] - که من [[اراده]] میکنم - ناسازگار است. | ||
*'''۳. [[رضایت]] همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' یکی از ویژگیهای [[حکومت مهدوی]] [[رضایت]] و خشنودی [[مردم]] از [[حکومت مهدوی]] و شخص [[حضرت مهدی]] (عج) است، چنانکه در [[روایات]] آمده است: " اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از او [[راضی]] میشوند"<ref>{{متن حدیث|يَرْضَى بِهِ سَاكِنُ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ الْأَرْض}}؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.</ref>. در [[روایت]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} میفرماید [[مردم]] آن حضرت را [[دوست]] میدارند: "ساکنان [[آسمان]] و [[زمین]] او را [[دوست]] میدارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به [[دلیل]] خیر و برکاتی که [[خداوند]] به اهل [[زمین]] از [[ناحیه]] آن حضرت متوجهشان میکند"<ref>{{متن حدیث|يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره}}؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.</ref> | * '''۳. [[رضایت]] همه شهروندان از [[حکومت مهدوی]]:''' یکی از ویژگیهای [[حکومت مهدوی]] [[رضایت]] و خشنودی [[مردم]] از [[حکومت مهدوی]] و شخص [[حضرت مهدی]] (عج) است، چنانکه در [[روایات]] آمده است: " اهل [[آسمان]] و [[زمین]] از او [[راضی]] میشوند"<ref>{{متن حدیث|يَرْضَى بِهِ سَاكِنُ السَّمَاءِ، وَ سَاكِنُ الْأَرْض}}؛ اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، صص ۷۴، ۸۰، ۱۰۱.</ref>. در [[روایت]] دیگر [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} میفرماید [[مردم]] آن حضرت را [[دوست]] میدارند: "ساکنان [[آسمان]] و [[زمین]] او را [[دوست]] میدارند... زندگان آرزوی برگشت مردگان را دارند به [[دلیل]] خیر و برکاتی که [[خداوند]] به اهل [[زمین]] از [[ناحیه]] آن حضرت متوجهشان میکند"<ref>{{متن حدیث|يحبه ساكن السماء و ساكن الأرض... يتمنى الاحياء الأموات بما صنع اللّه بأهل الأرض من خيره}}؛ احقاق الحق، ج۱۹، ص ۶۶۳.</ref> | ||
*'''۴. [[دموکراسی]] مقدمه و ابزار نه [[هدف]]:''' اگر از اشکالات و کاستیهای [[دموکراسی]] - که در نقد ناسازگاری [[امامت]] و [[دموکراسی]] اشاره شد - صرفنظر شود و وجود و تحقق [[دموکراسی]] ([[انتخاب]] [[حاکم]] توسط [[مردم]] و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه از آن اتفاق همه [[مردم]] بر یک [[حکومت]] و [[حاکم]] را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح میکنیم که آیا [[نفس]] [[حکومت]] و [[تعیین]] [[حاکم]] غایت و [[هدف]] [[مردم]] است یا اینکه [[مردم]] برای تأمین [[حقوق]] خود یک [[حکومت]] و [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] میکنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است. [[دموکراسی]] و [[انتخاب]] [[مردم]] در [[حکومت]]های غیرمعصوم [[بهترین]] گزینه موجود برای احقاق [[حقوق]] [[مردم]] و کنترل [[حکومت]] و [[حاکم]] است. نکته [[ظریف]] و مهم در [[جامعه مهدوی]] اینکه آن یک [[جامعه]] آرمانی و [[مدینه]] فاضله برای [[مردم]] است، به گونهای که [[حقوق]] اساسی [[مردم]] مانند [[عدالت]] فردی و اجتماعی و [[رفع ظلم]] و [[جور]]، [[امنیت]] در عرصههای مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، [[اخلاق]] و درستکاری، همزیستی مسالمتآمیز گروهها و [[مذاهب]] مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط [[حکومت مهدوی]] تأمین و تضمین میشود. در آن [[حاکم]] و دیگر دولتمردان همه بر [[عدل]] و [[عدالت]] [[رفتار]] میکنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمیگیرد. در این فرض آیا خواسته اصلی [[مردم]] از [[حکومت]] خود به خود تأمین نمیشود؟ دیگر [[مردم]] به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل [[انتخاب]] و [[دموکراسی]] روی آورند؟ [[دموکراسی]] ابزار و روشی بیش نبود که [[هدف]] یا اهداف آن پیشاپیش توسط [[حکومت جهانی]] [[مهدی موعود]] حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل میتوان مدعی شد که اصلاً در [[حکومت مهدوی]] برای طرح [[دموکراسی]] مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه [[حاجت]] به بیان است. باری درباره نوع خاص آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] [[مردم]] مانند تشکیل حزب، گروه، [[آزادی]] بیان و قلم، باید گفت با ویژگیهایی که [[جامعه مهدوی]] از آن برخوردار است، چنین فعالیتهایی نیز منتفی است، برای اینکه [[هدف]] از تشکیل حزب، میتینگ، [[آزادی]] مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در [[قدرت]] یا گرفتن اصل [[قدرت]] است، با توجه به این پیشفرض که [[حاکم]] و هرم [[قدرت]] در [[حکومت مهدوی]] [[معصوم]] است و [[زمین]] را از [[عدالت]] پر خواهد نمود و [[اخلاق]] و [[معنویت]] [[مردم]] از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافتهاند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود؛ چراکه احزاب و فعالیت [[سیاست|سیاسی]] نوعاً به منظور تأمین [[عدالت]]، [[امنیت]]، ایجاد شغل و [[رفاه]] اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل میشود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در [[حکومت مهدوی]] تحقق یافته است. | * '''۴. [[دموکراسی]] مقدمه و ابزار نه [[هدف]]:''' اگر از اشکالات و کاستیهای [[دموکراسی]] - که در نقد ناسازگاری [[امامت]] و [[دموکراسی]] اشاره شد - صرفنظر شود و وجود و تحقق [[دموکراسی]] ([[انتخاب]] [[حاکم]] توسط [[مردم]] و نظارت بر آن) را قبول کنیم، بلکه از آن اتفاق همه [[مردم]] بر یک [[حکومت]] و [[حاکم]] را نیز بپذیریم، اینجا این سؤال را مطرح میکنیم که آیا [[نفس]] [[حکومت]] و [[تعیین]] [[حاکم]] غایت و [[هدف]] [[مردم]] است یا اینکه [[مردم]] برای تأمین [[حقوق]] خود یک [[حکومت]] و [[حاکم|حاکمی]] را [[انتخاب]] میکنند؟ قطعاً پاسخ دوم صحیح است. [[دموکراسی]] و [[انتخاب]] [[مردم]] در [[حکومت]]های غیرمعصوم [[بهترین]] گزینه موجود برای احقاق [[حقوق]] [[مردم]] و کنترل [[حکومت]] و [[حاکم]] است. نکته [[ظریف]] و مهم در [[جامعه مهدوی]] اینکه آن یک [[جامعه]] آرمانی و [[مدینه]] فاضله برای [[مردم]] است، به گونهای که [[حقوق]] اساسی [[مردم]] مانند [[عدالت]] فردی و اجتماعی و [[رفع ظلم]] و [[جور]]، [[امنیت]] در عرصههای مختلف، زندگی سالم و تأمین نیازهای مادی، [[اخلاق]] و درستکاری، همزیستی مسالمتآمیز گروهها و [[مذاهب]] مختلف همه به نحو احسن و کامل توسط [[حکومت مهدوی]] تأمین و تضمین میشود. در آن [[حاکم]] و دیگر دولتمردان همه بر [[عدل]] و [[عدالت]] [[رفتار]] میکنند و هیچ تخلفی از آن صورت نمیگیرد. در این فرض آیا خواسته اصلی [[مردم]] از [[حکومت]] خود به خود تأمین نمیشود؟ دیگر [[مردم]] به دنبال چه هدفی هستند تا به اصل [[انتخاب]] و [[دموکراسی]] روی آورند؟ [[دموکراسی]] ابزار و روشی بیش نبود که [[هدف]] یا اهداف آن پیشاپیش توسط [[حکومت جهانی]] [[مهدی موعود]] حاصل شده است. پس با این نگاه و تحلیل میتوان مدعی شد که اصلاً در [[حکومت مهدوی]] برای طرح [[دموکراسی]] مجالی وجود ندارد، چرا که: آنچه عیان است چه [[حاجت]] به بیان است. باری درباره نوع خاص آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] [[مردم]] مانند تشکیل حزب، گروه، [[آزادی]] بیان و قلم، باید گفت با ویژگیهایی که [[جامعه مهدوی]] از آن برخوردار است، چنین فعالیتهایی نیز منتفی است، برای اینکه [[هدف]] از تشکیل حزب، میتینگ، [[آزادی]] مطبوعات، نظارت بر دولتمردان، سهیم شدن در [[قدرت]] یا گرفتن اصل [[قدرت]] است، با توجه به این پیشفرض که [[حاکم]] و هرم [[قدرت]] در [[حکومت مهدوی]] [[معصوم]] است و [[زمین]] را از [[عدالت]] پر خواهد نمود و [[اخلاق]] و [[معنویت]] [[مردم]] از رشد بالایی برخوردار خواهد شد، و شهروندان به همه آمال و اهداف خود دست یافتهاند، شهروندان هیچ نیازی به عضویت در حزب و تشکیل آن احساس نخواهند کرد و لذا این نوع آزادیهای [[سیاست|سیاسی]] نیز خود به خود غیرضروری و از باب تحصیل حاصل خواهد بود؛ چراکه احزاب و فعالیت [[سیاست|سیاسی]] نوعاً به منظور تأمین [[عدالت]]، [[امنیت]]، ایجاد شغل و [[رفاه]] اجتماعی و اهداف دیگر تشکیل میشود که حسب فرض چنین اهدافی پیشاپیش در [[حکومت مهدوی]] تحقق یافته است. | ||
*'''۵. [[مسلمانان]] [[اکثریت]] شهروندان [[جامعه مهدوی]]:''' شاید اینجا این سؤال و [[شبهه]] مطرح شود که [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] به عنوان [[حکومت اسلامی]] هر چند نسبت به [[مسلمانان]] میتواند از باب [[دموکراسی]] و [[رضایت]] [[مردم]] باشد، اما [[پیروان]] سایر [[ادیان]] بر [[حاکم|حاکمی]] غیر همکیش خود نمیتوانند [[رضا]] بدهند و در نتیجه برخلاف [[دموکراسی]] خواهد بود. خصوصاً دیگر [[مسلمانان]] [[اکثریت]] را تشکیل میدهند. در پاسخ این [[شبهه]] باید گفت: مطابق [[روایات]] [[مهدویت]] و [[آیات]] [[قرآن کریم]] [[آیین]] [[اسلام]] بر [[ادیان]] دیگر - البته با [[استدلال]] و [[احتجاج]] - غالب خواهد شد و [[ادیان]] دیگر و [[پیروان]] آنان در [[اقلیت]] به سر خواهند برد. بر این اساس خود [[دموکراسی]] مقتضی است که [[اکثریت]] بر [[اقلیت]] [[حکومت]] کند. لکن در [[حکومت]] [[اکثریت]] اسلامی نیز تمامی [[حقوق]] اقلیتها رعایت خواهد شد. | * '''۵. [[مسلمانان]] [[اکثریت]] شهروندان [[جامعه مهدوی]]:''' شاید اینجا این سؤال و [[شبهه]] مطرح شود که [[حکومت]] [[حضرت مهدی]] به عنوان [[حکومت اسلامی]] هر چند نسبت به [[مسلمانان]] میتواند از باب [[دموکراسی]] و [[رضایت]] [[مردم]] باشد، اما [[پیروان]] سایر [[ادیان]] بر [[حاکم|حاکمی]] غیر همکیش خود نمیتوانند [[رضا]] بدهند و در نتیجه برخلاف [[دموکراسی]] خواهد بود. خصوصاً دیگر [[مسلمانان]] [[اکثریت]] را تشکیل میدهند. در پاسخ این [[شبهه]] باید گفت: مطابق [[روایات]] [[مهدویت]] و [[آیات]] [[قرآن کریم]] [[آیین]] [[اسلام]] بر [[ادیان]] دیگر - البته با [[استدلال]] و [[احتجاج]] - غالب خواهد شد و [[ادیان]] دیگر و [[پیروان]] آنان در [[اقلیت]] به سر خواهند برد. بر این اساس خود [[دموکراسی]] مقتضی است که [[اکثریت]] بر [[اقلیت]] [[حکومت]] کند. لکن در [[حکومت]] [[اکثریت]] اسلامی نیز تمامی [[حقوق]] اقلیتها رعایت خواهد شد. | ||
*'''۶. رعایت [[حقوق]] اقلیتها:''' از آنجا که [[مسلمانان]] در آینده - حسب [[آیات]] و [[روایات]] که اشاره شد - [[اکثریت]] شهروندان را تشکیل خواهند داد، [[حکومت]] [[حاکم]] آن نیز [[مسلمانان]] خواهد بود. در [[جامعه مهدوی]] [[حقوق]] اقلیتها - چنانکه در [[حکومت]] [[پیامبر اسلام]]{{صل}} و [[امام علی]]{{ع}} رعایت شده بود - به نحو کامل و احسن رعایت خواهد شد. مزایا و ویژگیهایی که بر [[جامعه مهدوی]] اشاره شد، مانند: [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آزادی]] و برخورداری از [[رفاه]] مادی، همگی بر اقلیتها نیز شامل و جاری است. مطابق [[روایات]] [[حضرت قائم]] با وجود [[قدرت]] مطلق و [[حقانیت]] منحصره [[اسلام]]، علاوه بر اجازه همزیستی مسالمتآمیز بر [[پیروان]] [[ادیان]] دیگر در موارد [[اختلاف]] با کتاب خودشان [[قضاوت]] خواهد کرد<ref>ر.ک: نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۵؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۹، ص ۱۲۰.</ref> امری که امروزه در کشورهای به ظاهر [[دموکراسی]] در [[حق]] اقلیتها رعایت نمیشود، بلکه به عناوین مختلف [[حقوق]] اولیه [[انسان|انسانی]] و دینی آنان مانند [[آزادی]] [[تعیین]] نوع [[لباس]] مانند [[حجاب]] بر زنان [[مسلمان]]، سلب میشود. در [[روایات]] وارد شده آن حضرت، بیتالمال را بالسویه بین [[مردم]] تقسیم میکند<ref>اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، ص ۸۱.</ref>و آن حضرت وسیله [[رفع اختلاف]] و پریشانی و عامل [[اتحاد]] آنان است: "[[سلام]] بر [[مهدی]] که [[خداوند]] بر [[امتها]] وعده داده با وی [[اتحاد]] کلمه را جمع و پریشانی را مرتفع سازد"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَ بِهِ الشَّعَثَ "}}؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص ۲۶۴.</ref>. بر نکات گفته شده میتوان نکاتی که در رفع [[شبهه]] ناسازگاری [[امامت]] با [[دموکراسی]] ذکر شد، مانند پاسخ تقدیم [[حق]] الهی بر [[انسان]]ی، [[امامان]] [[نخبگان]] واقعی [[جامعه]] را افزود. | * '''۶. رعایت [[حقوق]] اقلیتها:''' از آنجا که [[مسلمانان]] در آینده - حسب [[آیات]] و [[روایات]] که اشاره شد - [[اکثریت]] شهروندان را تشکیل خواهند داد، [[حکومت]] [[حاکم]] آن نیز [[مسلمانان]] خواهد بود. در [[جامعه مهدوی]] [[حقوق]] اقلیتها - چنانکه در [[حکومت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} رعایت شده بود - به نحو کامل و احسن رعایت خواهد شد. مزایا و ویژگیهایی که بر [[جامعه مهدوی]] اشاره شد، مانند: [[عدالت]]، [[امنیت]]، [[آزادی]] و برخورداری از [[رفاه]] مادی، همگی بر اقلیتها نیز شامل و جاری است. مطابق [[روایات]] [[حضرت قائم]] با وجود [[قدرت]] مطلق و [[حقانیت]] منحصره [[اسلام]]، علاوه بر اجازه همزیستی مسالمتآمیز بر [[پیروان]] [[ادیان]] دیگر در موارد [[اختلاف]] با کتاب خودشان [[قضاوت]] خواهد کرد<ref>ر. ک: نعمانی، الغیبه، ص ۱۲۵؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۹، ص ۱۲۰.</ref> امری که امروزه در کشورهای به ظاهر [[دموکراسی]] در [[حق]] اقلیتها رعایت نمیشود، بلکه به عناوین مختلف [[حقوق]] اولیه [[انسان|انسانی]] و دینی آنان مانند [[آزادی]] [[تعیین]] نوع [[لباس]] مانند [[حجاب]] بر زنان [[مسلمان]]، سلب میشود. در [[روایات]] وارد شده آن حضرت، بیتالمال را بالسویه بین [[مردم]] تقسیم میکند<ref>اثبات الهداه، ج۳، ص ۵۲۴؛ ینابیع الموده، ص ۴۳۱؛ بحار، ج۵۱، ص ۸۱.</ref>و آن حضرت وسیله [[رفع اختلاف]] و پریشانی و عامل [[اتحاد]] آنان است: "[[سلام]] بر [[مهدی]] که [[خداوند]] بر [[امتها]] وعده داده با وی [[اتحاد]] کلمه را جمع و پریشانی را مرتفع سازد"<ref>{{عربی|اندازه=۱۲۰%|" السَّلَامُ عَلَى الْمَهْدِيِ الَّذِي وَعَدَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَ بِهِ الْأُمَمَ أَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ وَ يَلُمَ بِهِ الشَّعَثَ "}}؛ بحارالانوار، ج۸۹، ص ۲۶۴.</ref>. بر نکات گفته شده میتوان نکاتی که در رفع [[شبهه]] ناسازگاری [[امامت]] با [[دموکراسی]] ذکر شد، مانند پاسخ تقدیم [[حق]] الهی بر [[انسان]]ی، [[امامان]] [[نخبگان]] واقعی [[جامعه]] را افزود. | ||
به نظر میرسد نکات مزبور در رفع [[شبهه]] تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] کافی باشد و خواننده محترم با این نگاه درمییابد که [[حکومت مهدوی]] واقعاً [[حکومت]] آرماین و [[مدینه]] فاضله همه جهانیان اعم از [[مسلمانان]] و غیرمسلمان است<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۳۳ - ۱۴۲.</ref> | به نظر میرسد نکات مزبور در رفع [[شبهه]] تعارض [[مهدویت]] با [[دموکراسی]] کافی باشد و خواننده محترم با این نگاه درمییابد که [[حکومت مهدوی]] واقعاً [[حکومت]] آرماین و [[مدینه]] فاضله همه جهانیان اعم از [[مسلمانان]] و غیرمسلمان است<ref>[[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۳۳ - ۱۴۲.</ref> | ||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
| ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد | ||
| رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | | رعایت شیوهنامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد | ||
| کپیکاری = <!--از چند | | کپیکاری = <!--از چند منبع، از تک منبع، ندارد--> | ||
| استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ندارد | | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->ندارد | ||
| ارزیابی=<!--نشده، اولیه، نهایی-->نشده | | ارزیابی=<!--نشده، اولیه، نهایی-->نشده |