پرش به محتوا

مکه: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۸: خط ۸:
'''مکه''' یکی از مقدس‌ترین شهرهای مذهبی [[جهان]] که در عربستان است و "[[کعبه]]"، [[قبله]] [[مسلمانان]] در این [[شهر]] قرار دارد.
'''مکه''' یکی از مقدس‌ترین شهرهای مذهبی [[جهان]] که در عربستان است و "[[کعبه]]"، [[قبله]] [[مسلمانان]] در این [[شهر]] قرار دارد.
   
   
==مقدمه==
== مقدمه ==
مکه زادگاه [[پیامبر خدا]] و محل [[برانگیخته شدن]] او به [[رسالت]] است. مکه شهری است خشک که در وسط انبوهی از کوه‌ها و سنگلاخ‌ها قرار گرفته و هوای آن بسیار گرم است. از زمانی که [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} فرزندش [[اسماعیل]] و همسرش [[هاجر]] را به این سرزمین آورد و به [[اعجاز الهی]] چشمه [[زمزم]] در آنجا جوشید، به تدریج [[اقوام]] و قبایلی به این منطقه آمدند و مکه که [[خانه خدا]] و [[مسجدالحرام]] در آنجاست، رونق و [[شهرت]] یافت. مکه امروز، شهری بزرگ و مدرن است و همه ساله در ایام [[حج]] و در طول سال، پذیرای میلیون‌ها [[زائر]]، از [[جهان اسلام]] است که برای ادای [[مناسک]] [[حج]] و [[عمره]] به این [[شهر]] می‌آیند. پرجمعیت‌ترین [[شهر]] [[حجاز]] است، با ارتفاعی حدود ۳۰۰ متر از سطح دریا<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۲۰.</ref>.
مکه زادگاه [[پیامبر خدا]] و محل [[برانگیخته شدن]] او به [[رسالت]] است. مکه شهری است خشک که در وسط انبوهی از کوه‌ها و سنگلاخ‌ها قرار گرفته و هوای آن بسیار گرم است. از زمانی که [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} فرزندش [[اسماعیل]] و همسرش [[هاجر]] را به این سرزمین آورد و به [[اعجاز الهی]] چشمه [[زمزم]] در آنجا جوشید، به تدریج [[اقوام]] و قبایلی به این منطقه آمدند و مکه که [[خانه خدا]] و [[مسجدالحرام]] در آنجاست، رونق و [[شهرت]] یافت. مکه امروز، شهری بزرگ و مدرن است و همه ساله در ایام [[حج]] و در طول سال، پذیرای میلیون‌ها [[زائر]]، از [[جهان اسلام]] است که برای ادای [[مناسک]] [[حج]] و [[عمره]] به این [[شهر]] می‌آیند. پرجمعیت‌ترین [[شهر]] [[حجاز]] است، با ارتفاعی حدود ۳۰۰ متر از سطح دریا<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۲۰.</ref>.


مکه در عرض جغرافیایی ۳۳ [[درجه]] و ۲۸ دقیقه و طول ۴۹ [[درجه]] قرار دارد. این [[شهر]]، جزئی از هلالی منطقه تهامه و ارتفاع آن از سطح دریا، حدود ۳۳۰ متر است. [[شهر]] مکه در درّه‌ای تنگ و هلالی شکل پیرامون [[خانه کعبه]]<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ص۷۱.</ref>، در میان دو کوه ابوقبیس و قیقعان واقع شده است. هوای این دره به واسطه احاطه کوه‌ها، بسیار گرم و خشک است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۳.</ref>.
مکه در عرض جغرافیایی ۳۳ [[درجه]] و ۲۸ دقیقه و طول ۴۹ [[درجه]] قرار دارد. این [[شهر]]، جزئی از هلالی منطقه تهامه و ارتفاع آن از سطح دریا، حدود ۳۳۰ متر است. [[شهر]] مکه در درّه‌ای تنگ و هلالی شکل پیرامون [[خانه کعبه]]<ref>مطهر بن طاهر مقدسی، احسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ص۷۱.</ref>، در میان دو کوه ابوقبیس و قیقعان واقع شده است. هوای این دره به واسطه احاطه کوه‌ها، بسیار گرم و خشک است<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۳.</ref>.


جامعه‌شناختی این [[شهر]] در سال‌های منتهی به [[ظهور پیامبر]] [[رحمت]]{{صل}}، می‌تواند به [[درک]] بیشتر و بهتر ما از [[اسلام]] کمک کند. مکه از [[آب]] سطحی برخوردار نیست و [[آب]] شرب آن فقط از چاه‌ها تأمین می‌شود که از باران‌های زمستان و [[بهار]]، مایه می‌گیرند. این باران‌ها گاه به صورت رگبارهای شدیدی در می‌آیند که به فاصله چند لحظه، سیلاب‌های عظیمی را تشکیل می‌دهند. این سیلاب‌ها از کوه‌های اطراف به سمت دره (مکه) سرازیر می‌شوند و [[شهر]] را به خرابی [[تهدید]] می‌کنند<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مکه در عصر بعثت (مقاله)|مکه در عصر بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۲۲.</ref>.
جامعه‌شناختی این [[شهر]] در سال‌های منتهی به [[ظهور پیامبر]] [[رحمت]] {{صل}}، می‌تواند به [[درک]] بیشتر و بهتر ما از [[اسلام]] کمک کند. مکه از [[آب]] سطحی برخوردار نیست و [[آب]] شرب آن فقط از چاه‌ها تأمین می‌شود که از باران‌های زمستان و [[بهار]]، مایه می‌گیرند. این باران‌ها گاه به صورت رگبارهای شدیدی در می‌آیند که به فاصله چند لحظه، سیلاب‌های عظیمی را تشکیل می‌دهند. این سیلاب‌ها از کوه‌های اطراف به سمت دره (مکه) سرازیر می‌شوند و [[شهر]] را به خرابی [[تهدید]] می‌کنند<ref>حسین قره چانلو، حرمین شریفین، ص۱۳.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مکه در عصر بعثت (مقاله)|مکه در عصر بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۲۲.</ref>.


==وجه تسمیه مکه==
== وجه تسمیه مکه ==
در علت نام‌گذاری مکه به این نام (بین [[عالمان]] و [[مؤرخان]]) [[اختلاف]] است. گفته می‌شود این نام، برگرفته است از: تمکّ الجبارین (تمک اعناق الجباره)<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد؛ البلدان، ص۷۴.</ref>؛ "[[ستمگران]] و [[فاجران]] را می‌بلعد و از بین می‌برد"<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۱۹۸؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۱.</ref>. همچنین گفته‌اند: "برای اینکه [[مردم]] را به خود جذب می‌کند"<ref>{{عربی|لأنها تجذب الناس این الیها}}؛ ابن فقیه، ابوعبدالله احمد بن محمد، البلادان، ص۷۴.</ref> و نیز گفته شده است: این [[شهر]] را از این لحاظ، مکه نامیده‌اند که جای کم‌آبی است و گویا [[زمین]] آن، آبش را مکیده است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۱۸۲.</ref>.
در علت نام‌گذاری مکه به این نام (بین [[عالمان]] و [[مؤرخان]]) [[اختلاف]] است. گفته می‌شود این نام، برگرفته است از: تمکّ الجبارین (تمک اعناق الجباره)<ref>ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد؛ البلدان، ص۷۴.</ref>؛ "[[ستمگران]] و [[فاجران]] را می‌بلعد و از بین می‌برد"<ref>محمد بن یوسف صالحی، سبل الهدی والرشاد فی سیرة خیر العباد، ج۱، ص۱۹۸؛ یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۱.</ref>. همچنین گفته‌اند: "برای اینکه [[مردم]] را به خود جذب می‌کند"<ref>{{عربی|لأنها تجذب الناس این الیها}}؛ ابن فقیه، ابوعبدالله احمد بن محمد، البلادان، ص۷۴.</ref> و نیز گفته شده است: این [[شهر]] را از این لحاظ، مکه نامیده‌اند که جای کم‌آبی است و گویا [[زمین]] آن، آبش را مکیده است<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۱۸۲.</ref>.


عده‌ای مکه را مترادف کلمه [[بکه]] به معنای ازدحام دانسته‌اند و علت نام‌گذاری‌اش را در این بیان کرده‌اند که [[مردم]]، هنگام [[حج]] در آن ازدحام می‌کنند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۲ ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۷۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مکه در عصر بعثت (مقاله)|مکه در عصر بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۲۲-۳۲۳.</ref>.
عده‌ای مکه را مترادف کلمه [[بکه]] به معنای ازدحام دانسته‌اند و علت نام‌گذاری‌اش را در این بیان کرده‌اند که [[مردم]]، هنگام [[حج]] در آن ازدحام می‌کنند<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۵، ص۱۸۲ ابن فقیه، ابو عبدالله احمد بن محمد، البلدان، ص۷۴.</ref><ref>[[سید علی اکبر حسینی ایمنی|حسینی ایمنی، سید علی اکبر]]، [[مکه در عصر بعثت (مقاله)|مکه در عصر بعثت]]، [[فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم ج۲ (کتاب)|فرهنگ‌نامه تاریخ زندگانی پیامبر اعظم]]، ج۲، ص:۳۲۲-۳۲۳.</ref>.


==[[مکه در عصر بعثت]]==
== [[مکه در عصر بعثت]] ==
==[[فتح مکه]]==
== [[فتح مکه]] ==


==رابطه مکه با [[زیارت]]==
== رابطه مکه با [[زیارت]] ==
مکه، سرزمین [[برگزیده خداوند]] است و موردنظر و توجه [[پروردگار]]. سرزمین [[عرفان]] و [[معنویت]] و [[توحید]] است، خاستگاه [[اسلام]] است، [[تربت]] منتخب [[آفریدگار]] است و [[زیارت]] این دیار، قدم نهادن و رفتن و دیدن و [[فیض]] بردن از جاهایی است که مورد [[عنایت]] خاصّ خداست. [[امام صادق]]{{ع}} فرموده است: "[[محبوب]]‌ترین [[زمین]] نزد [[خدا]]، مکه است. نزد [[خداوند]] هیچ خاکی [[محبوب]]‌تر از خاکش و هیچ سنگی گرامی‌تر از سنگش و هیچ درختی [[محبوب]]‌تر از درخت مکه و هیچ کوهی محبوب‌تر از کوه‌هایش و هیچ آبی محبوب‌تر از [[آب]] مکه نیست"<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۲.</ref>. در [[ارزش]] [[زیارت]] مکه همین بس که ایام پربرکت و سراسر خیر [[حج]]، آنقدر سازنده و پربار و پربها است که در [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} حتی [[خواب]] در مکه، همچون تلاش و فعالیت در شهرهای دیگر و [[سجود]] در مکه، همچون به [[خون]] غلطیدن و [[شهادت]] در [[راه خدا]] به حساب آمده است: <ref>{{متن حدیث|وَ النَّائِمُ بِمَكَّةَ كَالْمُجْتَهِدِ فِي الْبُلْدَانِ وَ السَّاجِدُ بِمَكَّةَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ محجّه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳.</ref>. [[ارزش]] و [[قداست]] این [[خاک]]، به خاطر انتساب به [[پروردگار]] است و [[برگزیدگی]] این [[تربت]]، به خاطر معنویات و خاطرات [[مقدس]] این مهد [[وحی]] و کانون [[رسالت]] و [[توحید]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
مکه، سرزمین [[برگزیده خداوند]] است و موردنظر و توجه [[پروردگار]]. سرزمین [[عرفان]] و [[معنویت]] و [[توحید]] است، خاستگاه [[اسلام]] است، [[تربت]] منتخب [[آفریدگار]] است و [[زیارت]] این دیار، قدم نهادن و رفتن و دیدن و [[فیض]] بردن از جاهایی است که مورد [[عنایت]] خاصّ خداست. [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: "[[محبوب]]‌ترین [[زمین]] نزد [[خدا]]، مکه است. نزد [[خداوند]] هیچ خاکی [[محبوب]]‌تر از خاکش و هیچ سنگی گرامی‌تر از سنگش و هیچ درختی [[محبوب]]‌تر از درخت مکه و هیچ کوهی محبوب‌تر از کوه‌هایش و هیچ آبی محبوب‌تر از [[آب]] مکه نیست"<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۲.</ref>. در [[ارزش]] [[زیارت]] مکه همین بس که ایام پربرکت و سراسر خیر [[حج]]، آنقدر سازنده و پربار و پربها است که در [[حدیثی]] از [[امام باقر]] {{ع}} حتی [[خواب]] در مکه، همچون تلاش و فعالیت در شهرهای دیگر و [[سجود]] در مکه، همچون به [[خون]] غلطیدن و [[شهادت]] در [[راه خدا]] به حساب آمده است: <ref>{{متن حدیث|وَ النَّائِمُ بِمَكَّةَ كَالْمُجْتَهِدِ فِي الْبُلْدَانِ وَ السَّاجِدُ بِمَكَّةَ كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ محجّه البیضاء، ج۲، ص۱۵۳.</ref>. [[ارزش]] و [[قداست]] این [[خاک]]، به خاطر انتساب به [[پروردگار]] است و [[برگزیدگی]] این [[تربت]]، به خاطر معنویات و خاطرات [[مقدس]] این مهد [[وحی]] و کانون [[رسالت]] و [[توحید]] است<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.


مرحوم [[علامه امینی]]، در ردّ نظریه کسانی که به این‌گونه امور و [[تبرک]] جستن‌ها و [[ارزش]] قائل شدن‌ها ایراد می‌‌گیرند، بحث و بیان مفصّلی دارد که در جایی چنین می‌گوید: "... همچنان که اراضی و میدان‌ها و [[خانه‌ها]] و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومت‌هاست، [[احکام]] و مقررّات ویژه‌ای دارد که [[مردم]]، ملزم به رعایت آن و [[اجرای قوانین]] مربوط به آن هستند، همچنین زمین‌ها و بناها و سرزمین‌های منسوب به [[خداوند]] هم [[شئون]] خاص و [[احکام]] و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که [[تسلیم]] [[پروردگار]] باشد و در لوای [[توحید]] و زیر سایه [[اسلام]] [[زندگی]] کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به [[وظایف]] خود در قبال آنها [[قیام]] و [[اقدام]] کند. و از همینجاست که [[کعبه]] و [[حرم]] و [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و کلًا [[مساجد]] و [[معابد]] و کلیساها و کنیسه‌ها [[احکام]] خاص و مقررات ویژه و [[احترام]] فوق‌العاده دارد و از نظر [[طهارت]] و [[نجاست]] و خرید و فروش و... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر [[مکه مکرمه]] [[حرم امن الهی]] است که [[مردم]] به آن روی می‌آورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ [[خانه خدا]] می‌کنند و آن [[اعمال]] مخصوص را انجام می‌دهند و حتی گیاه‌های [[حرم]] هم [[حکم]] خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به [[خداوند]] است و به خاطر این است که [[خداوند]]، "مکه" را از بین سرزمین‌ها، [[برگزیده]] است..."<ref>سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، ص۱۶۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
مرحوم [[علامه امینی]]، در ردّ نظریه کسانی که به این‌گونه امور و [[تبرک]] جستن‌ها و [[ارزش]] قائل شدن‌ها ایراد می‌‌گیرند، بحث و بیان مفصّلی دارد که در جایی چنین می‌گوید: "... همچنان که اراضی و میدان‌ها و [[خانه‌ها]] و ادارات رسمی و دولتی که به نحوی منتسب به حکومت‌هاست، [[احکام]] و مقررّات ویژه‌ای دارد که [[مردم]]، ملزم به رعایت آن و [[اجرای قوانین]] مربوط به آن هستند، همچنین زمین‌ها و بناها و سرزمین‌های منسوب به [[خداوند]] هم [[شئون]] خاص و [[احکام]] و مقررات ویژه و لوازم و روابطی دارد که حتمی است و آن کس که [[تسلیم]] [[پروردگار]] باشد و در لوای [[توحید]] و زیر سایه [[اسلام]] [[زندگی]] کند به ناچار باید آنها را مراعات کرده و به [[وظایف]] خود در قبال آنها [[قیام]] و [[اقدام]] کند. و از همینجاست که [[کعبه]] و [[حرم]] و [[مسجدالحرام]] و [[مسجدالنبی]] و کلًا [[مساجد]] و [[معابد]] و کلیساها و کنیسه‌ها [[احکام]] خاص و مقررات ویژه و [[احترام]] فوق‌العاده دارد و از نظر [[طهارت]] و [[نجاست]] و خرید و فروش و... مقرراتش ویژه و لازم الاجراء است. اگر [[مکه مکرمه]] [[حرم امن الهی]] است که [[مردم]] به آن روی می‌آورند و از هر فراز و نشیب، آهنگ [[خانه خدا]] می‌کنند و آن [[اعمال]] مخصوص را انجام می‌دهند و حتی گیاه‌های [[حرم]] هم [[حکم]] خاص دارد، اینها از آثار همان انتساب به [[خداوند]] است و به خاطر این است که [[خداوند]]، "مکه" را از بین سرزمین‌ها، [[برگزیده]] است..."<ref>سیرتنا و سنتنا، علامه امینی، ص۱۶۰.</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
خط ۳۲: خط ۳۲:
در [[کعبه]]، "[[حجرالأسود]]"، سوگندنامه [[خدا]] با [[بندگان]] است و دست کشیدن به آن، [[تجدید عهد]] با [[خداوند]] است و [[بیعت]] نمودن با اوست. درباره [[حجرالاسود]] و [[رکن یمانی]]، [[حدیث]] است که:{{متن حدیث|يَمِينُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ يُصَافِحُ بِهَا خَلْقَه}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>.
در [[کعبه]]، "[[حجرالأسود]]"، سوگندنامه [[خدا]] با [[بندگان]] است و دست کشیدن به آن، [[تجدید عهد]] با [[خداوند]] است و [[بیعت]] نمودن با اوست. درباره [[حجرالاسود]] و [[رکن یمانی]]، [[حدیث]] است که:{{متن حدیث|يَمِينُ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ يُصَافِحُ بِهَا خَلْقَه}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>.


نگاه کردن به [[کعبه]] هم، [[عبادت]] است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|النَّظَرُ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَة}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در [[حدیث]] دیگر است که: هرکس به [[کعبه]] نظر کند (در واژه "نظر" دقت شود) تا وقتی که نگاهش به [[کعبه]] است برایش [[حسنه]] نوشته می‌شود و از سیّئات او محو می‌گردد: {{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ يُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ يُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ حَتَّى يَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْهَا}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>.
نگاه کردن به [[کعبه]] هم، [[عبادت]] است. که [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فرموده است: {{متن حدیث|النَّظَرُ إِلَى الْكَعْبَةِ عِبَادَة}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۶، ص۶۰.</ref> و در [[حدیث]] دیگر است که: هرکس به [[کعبه]] نظر کند (در واژه "نظر" دقت شود) تا وقتی که نگاهش به [[کعبه]] است برایش [[حسنه]] نوشته می‌شود و از سیّئات او محو می‌گردد: {{متن حدیث|مَنْ نَظَرَ إِلَى الْكَعْبَةِ لَمْ يَزَلْ يُكْتَبُ لَهُ حَسَنَةٌ وَ يُمْحَى عَنْهُ سَيِّئَةٌ حَتَّى يَصْرِفَ بَصَرَهُ عَنْهَا}}<ref>محجه البیضاء، ج۲، ص۱۵۴.</ref>.


وقتی که [[کعبه]]، یادآور آن همه [[خلوص]] و [[عظمت]] و [[ایثار]] [[ابراهیم]] است و سمبل [[توحید]] و [[خداپرستی]] است، نگاه به آن هم [[عبادت]] به حساب می‌آید. چرا که این نگاه هم سازنده و [[تربیت]] کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه [[احساس]] و [[درک]] و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
وقتی که [[کعبه]]، یادآور آن همه [[خلوص]] و [[عظمت]] و [[ایثار]] [[ابراهیم]] است و سمبل [[توحید]] و [[خداپرستی]] است، نگاه به آن هم [[عبادت]] به حساب می‌آید. چرا که این نگاه هم سازنده و [[تربیت]] کننده است. تا نگاه کننده چه کسی باشد و در ورای نگاه، چه [[احساس]] و [[درک]] و برداشتی نهفته باشد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش