پرش به محتوا

نفی ظلم در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
[[ظلم]] به معنای قرار دادن چیزی در غیر جای خود (به وسیله کاستن، افزودن و [[عدول]] از [[زمان]] و مکان خاص آن) است. مانند: بی‌موقع دوشیدن شیر حیوان، حفر [[چاه]] در محل نامناسب و...<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>.
[[ظلم]] به معنای قرار دادن چیزی در غیر جای خود (به وسیله کاستن، افزودن و [[عدول]] از [[زمان]] و مکان خاص آن) است. مانند: بی‌موقع دوشیدن شیر حیوان، حفر [[چاه]] در محل نامناسب و...<ref>المفردات فی غریب القرآن.</ref>.
باید توجه داشت که ظلم مفهوم روشنی دارد و نقطه مقابل [[عدل]] و [[انصاف]] به شمار می‌رود. همه [[انسان‌ها]] خوبی و [[زیبایی]] عدل را [[درک]] می‌کنند و به همان ترتیب [[زشتی]] و [[قبح ظلم]] را.
باید توجه داشت که ظلم مفهوم روشنی دارد و نقطه مقابل [[عدل]] و [[انصاف]] به شمار می‌رود. همه [[انسان‌ها]] خوبی و [[زیبایی]] عدل را [[درک]] می‌کنند و به همان ترتیب [[زشتی]] و [[قبح ظلم]] را.


با توجه به [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}}، می‌توان دریافت که ظلم بر سه قسم است: [[ظلم به خدا]]، مانند [[کفر]] و [[شرک]] ورزیدن؛ [[ظلم به دیگران]] و [[ظلم به خود]]<ref>بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۱۱.</ref>.
با توجه به [[حدیثی]] از [[امام باقر]] {{ع}}، می‌توان دریافت که ظلم بر سه قسم است: [[ظلم به خدا]]، مانند [[کفر]] و [[شرک]] ورزیدن؛ [[ظلم به دیگران]] و [[ظلم به خود]]<ref>بحارالانوار، ج۷۲، ص۳۱۱.</ref>.


در [[محکمه عدل الهی]] وقتی [[ظالمان]] به جزای [[اعمال]] خود می‌رسند تازه متوجه می‌شوند که [[تجاوز]] آنها نسبت به [[حقوق الهی]] و [[حقوق انسان‌ها]] در واقع ظلم به خودشان بوده است: {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و خداوند به آنان ستم نکرده است بلکه آنان خود به خویش ستم می‌ورزند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۷.</ref>.
در [[محکمه عدل الهی]] وقتی [[ظالمان]] به جزای [[اعمال]] خود می‌رسند تازه متوجه می‌شوند که [[تجاوز]] آنها نسبت به [[حقوق الهی]] و [[حقوق انسان‌ها]] در واقع ظلم به خودشان بوده است: {{متن قرآن|وَمَا ظَلَمَهُمُ اللَّهُ وَلَكِنْ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«و خداوند به آنان ستم نکرده است بلکه آنان خود به خویش ستم می‌ورزند» سوره آل عمران، آیه ۱۱۷.</ref>.
[[امام سجاد]]{{ع}} ظلم را ناشی از [[ضعف]] و کمبود می‌داند، و به همین [[دلیل]] [[خدای بزرگ]] را از هر نوع ستمی مبرّا می‌شمارد: «بارخدایا... دانسته‌ام که در [[حکم]] [[ستم]] روا نداری و در [[انتقام]] شتاب نکنی؛ زیرا کسی در کاری شتاب کند که می‌ترسد از کَفش برود و کسی ستم کند که [[ضعیف]] و [[ناتوان]] باشد. و تو ای خدای من، بس [[برتر]] از اینهایی، [[برتری]] بس [[عظیم]]»<ref>نیایش چهل‌و هشتم.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} ظلم را ناشی از [[ضعف]] و کمبود می‌داند، و به همین [[دلیل]] [[خدای بزرگ]] را از هر نوع ستمی مبرّا می‌شمارد: «بارخدایا... دانسته‌ام که در [[حکم]] [[ستم]] روا نداری و در [[انتقام]] شتاب نکنی؛ زیرا کسی در کاری شتاب کند که می‌ترسد از کَفش برود و کسی ستم کند که [[ضعیف]] و [[ناتوان]] باشد. و تو ای خدای من، بس [[برتر]] از اینهایی، [[برتری]] بس [[عظیم]]»<ref>نیایش چهل‌و هشتم.</ref>.
[[امام]]{{ع}} به ما می‌آموزد که از [[خداوند]] بخواهیم ما را از ستم دیگران محفوظ بدارد: «بار خدایا، بر [[محمد]] و خاندانش [[درود]] بفرست و به نیروی خود آن را که بر من ستم می‌کند یا [[دشمنی]] می‌ورزد فرو گیر... و [[خصم]] مرا [[رخصت]] مده که بر من ستم روا دارد»<ref>نیایش چهاردهم.</ref>.
[[امام]] {{ع}} به ما می‌آموزد که از [[خداوند]] بخواهیم ما را از ستم دیگران محفوظ بدارد: «بار خدایا، بر [[محمد]] و خاندانش [[درود]] بفرست و به نیروی خود آن را که بر من ستم می‌کند یا [[دشمنی]] می‌ورزد فرو گیر... و [[خصم]] مرا [[رخصت]] مده که بر من ستم روا دارد»<ref>نیایش چهاردهم.</ref>.


هم‌چنین می‌گوید: «بارخدایا درود بفرست بر محمد و خاندانش و مرا در برابر آن‌که بر من ستم می‌کند، تنی توانا ده و در برابر آن‌که با من به بحث و [[جدال]] برخاسته، زبانی گویا ده»<ref>نیایش بیستم.</ref>.
هم‌چنین می‌گوید: «بارخدایا درود بفرست بر محمد و خاندانش و مرا در برابر آن‌که بر من ستم می‌کند، تنی توانا ده و در برابر آن‌که با من به بحث و [[جدال]] برخاسته، زبانی گویا ده»<ref>نیایش بیستم.</ref>.


همان‌طور که ما از [[ستم]] دیگران [[رنج]] می‌بینیم، نباید به دیگران ستم روا داشته و آنان را به رنج افکنیم. [[امام سجاد]]{{ع}} به استناد [[آیه]]: {{متن قرآن|لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref> از [[خدا]] چنین می‌خواهد: «بارخدایا، [[درود]] بفرست بر [[محمد]] و خاندانش. کس بر من ستم روا ندارد، زیرا تو را توانِ [[دفع ستم]] از من هست و من بر کس ستم نکنم، زیرا تو قادری که مرا از [[ستمگری]] باز داری»<ref>نیایش بیستم.</ref>.
همان‌طور که ما از [[ستم]] دیگران [[رنج]] می‌بینیم، نباید به دیگران ستم روا داشته و آنان را به رنج افکنیم. [[امام سجاد]] {{ع}} به استناد [[آیه]]: {{متن قرآن|لَا تَظْلِمُونَ وَلَا تُظْلَمُونَ}}<ref>«نه ستم می‌ورزید و نه بر شما ستم می‌رود» سوره بقره، آیه ۲۷۹.</ref> از [[خدا]] چنین می‌خواهد: «بارخدایا، [[درود]] بفرست بر [[محمد]] و خاندانش. کس بر من ستم روا ندارد، زیرا تو را توانِ [[دفع ستم]] از من هست و من بر کس ستم نکنم، زیرا تو قادری که مرا از [[ستمگری]] باز داری»<ref>نیایش بیستم.</ref>.


یکی از [[تعالیم]] بسیار مهم [[صحیفه]] این است که هرگز مبادا [[یاور]] و کمک‌کار [[ظالمان]] و [[ستمگران]] باشیم: {{متن حدیث|وَ لَا تَجْعَلْنِي لِلظَّالِمِينَ‏ ظَهِيراً...}} <ref>دعای ۴۷.</ref>؛ «بار خدایا [[پشتیبان]] ستمگرانم قرار مده و مرا از [[همدلی]] و همدستی با آنان در محو کتاب خود در [[امان]] دار».
یکی از [[تعالیم]] بسیار مهم [[صحیفه]] این است که هرگز مبادا [[یاور]] و کمک‌کار [[ظالمان]] و [[ستمگران]] باشیم: {{متن حدیث|وَ لَا تَجْعَلْنِي لِلظَّالِمِينَ‏ ظَهِيراً...}} <ref>دعای ۴۷.</ref>؛ «بار خدایا [[پشتیبان]] ستمگرانم قرار مده و مرا از [[همدلی]] و همدستی با آنان در محو کتاب خود در [[امان]] دار».
[[ظلم]]، ظلمت‌های [[روز قیامت]] است. [[دعا]] کنیم که چنانچه در [[حق]] کسی ظلم کرده‌ایم و اکنون دستمان از کسب حلالیت از وی کوتاه است [[خداوند]] ما را از تبعات این ظلم [[رهایی]] بخشد: «بارخدایا، هر بنده‌ای از بندگانت که از من به او آسیبی رسیده و یا از من آزاری دیده یا به سبب من ستمی بر او شده و من حقش را ضایع کرده‌ام یا مانع [[دادخواهی]] او شده‌ام. پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و به [[بزرگواری]] و [[بخشندگی]] خویش از من خشنودش گردان و از [[خزانه]] کرمت حقش ادا فرما»<ref>نیایش سی‌و‌نهم.</ref>.
[[ظلم]]، ظلمت‌های [[روز قیامت]] است. [[دعا]] کنیم که چنانچه در [[حق]] کسی ظلم کرده‌ایم و اکنون دستمان از کسب حلالیت از وی کوتاه است [[خداوند]] ما را از تبعات این ظلم [[رهایی]] بخشد: «بارخدایا، هر بنده‌ای از بندگانت که از من به او آسیبی رسیده و یا از من آزاری دیده یا به سبب من ستمی بر او شده و من حقش را ضایع کرده‌ام یا مانع [[دادخواهی]] او شده‌ام. پس بر محمد و خاندانش درود بفرست و به [[بزرگواری]] و [[بخشندگی]] خویش از من خشنودش گردان و از [[خزانه]] کرمت حقش ادا فرما»<ref>نیایش سی‌و‌نهم.</ref>.


هر گناهی که کسی می‌کند در واقع بر خویش ظلم کرده است، حتی اگر به حسب ظاهرحق کسی را پایمال نکرده و در [[حق دیگران]] ستمی روا نداشته باشد. در فرصت‌های گوناگون [[مناجات با خدا]] باید از وی بر این ظلم [[طلب]] [[عفو]] کرد: «بارخدایا، از تو می‌خواهم که بار [[گناه]] من برگیری، که سخت گرانبارم ساخته است:... پس بر محمد و [[خاندان]] او درود بفرست و مرا که بر خود [[ستم]] کرده‌ام [[عفو]] کن و [[رحمت]] خود بر گمار تا سبک‌بارم سازد»<ref>نیایش سی‌و‌نهم.</ref>.<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین{{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ التفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم، بیروت، ۱۴۱۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «ظلم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۲۳.</ref>
هر گناهی که کسی می‌کند در واقع بر خویش ظلم کرده است، حتی اگر به حسب ظاهرحق کسی را پایمال نکرده و در [[حق دیگران]] ستمی روا نداشته باشد. در فرصت‌های گوناگون [[مناجات با خدا]] باید از وی بر این ظلم [[طلب]] [[عفو]] کرد: «بارخدایا، از تو می‌خواهم که بار [[گناه]] من برگیری، که سخت گرانبارم ساخته است:... پس بر محمد و [[خاندان]] او درود بفرست و مرا که بر خود [[ستم]] کرده‌ام [[عفو]] کن و [[رحمت]] خود بر گمار تا سبک‌بارم سازد»<ref>نیایش سی‌و‌نهم.</ref>.<ref>صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ الصحیفة السجادیة، امام زین‌العابدین {{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳؛ التفردات فی غریب القرآن، حسین بن محمد راغب اصفهانی، دارالعلم، بیروت، ۱۴۱۲.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایسته‌نژاد|شایسته‌نژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «ظلم»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۲۳.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش