پرش به محتوا

ویژگی‌های خزان الله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
از جمله ویژگی های اساسی خزان الله موارد ذیل اند:
از جمله ویژگی های اساسی خزان الله موارد ذیل اند:
===[[برخورداری از علم ویژه]]===
=== [[برخورداری از علم ویژه]] ===
* [[روایات]] صادر شده از [[امام باقر]]{{ع}} خود به دو دسته تقسیم می‌شود. ایشان در برخی بیانات خود، همچون [[امام سجاد]]{{ع}} تنها به بیان {{متن حدیث|نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ}} بسنده کرده‌اند؛ چنان‌که به [[جابر جعفی]] فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، ما خازنان در [[آسمان]] و خازنان او در زمینیم"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ خُزَّانُهُ فِي أَرْضِهِ}}. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴.</ref>.
* [[روایات]] صادر شده از [[امام باقر]] {{ع}} خود به دو دسته تقسیم می‌شود. ایشان در برخی بیانات خود، همچون [[امام سجاد]] {{ع}} تنها به بیان {{متن حدیث|نَحْنُ خُزَّانُ اللَّهِ}} بسنده کرده‌اند؛ چنان‌که به [[جابر جعفی]] فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، ما خازنان در [[آسمان]] و خازنان او در زمینیم"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ خُزَّانُهُ فِي أَرْضِهِ}}. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴.</ref>.
* [[ابو حمزه ثمالی]] نیز در ضمن روایتی صحیح، از ایشان [[نقل]] می‌کند که فرمودند: "همانا از ماست خازنان [[خدا]] در [[زمین]] و خازنان او در [[آسمان]]. ما خازنان او بر طلا و نقره نیستیم"<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴.</ref>.
* [[ابو حمزه ثمالی]] نیز در ضمن روایتی صحیح، از ایشان [[نقل]] می‌کند که فرمودند: "همانا از ماست خازنان [[خدا]] در [[زمین]] و خازنان او در [[آسمان]]. ما خازنان او بر طلا و نقره نیستیم"<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴.</ref>.
* [[امام باقر]]{{ع}} در [[روایات]] دیگری، این مفهوم را بیشتر [[تبیین]] کرده‌اند و [[امامان]]{{عم}} را خازنان [[خدا]] بر [[علم]] او معرفی کرده‌اند؛ چنان‌که [[سورة بن کلیب]] در روایتی صحیح، از ایشان [[نقل]] کرد که فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، همانا ما خازنان [[خدا]] در [[آسمان]] و زمینش هستیم، اما نه بر طلا و نقره، بلکه بر [[علم]] او"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۲. برای تفصیل بیشتر در این باره، ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴.</ref>.
* [[امام باقر]] {{ع}} در [[روایات]] دیگری، این مفهوم را بیشتر [[تبیین]] کرده‌اند و [[امامان]] {{عم}} را خازنان [[خدا]] بر [[علم]] او معرفی کرده‌اند؛ چنان‌که [[سورة بن کلیب]] در روایتی صحیح، از ایشان [[نقل]] کرد که فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، همانا ما خازنان [[خدا]] در [[آسمان]] و زمینش هستیم، اما نه بر طلا و نقره، بلکه بر [[علم]] او"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ إِنَّا لَخُزَّانُ اللَّهِ فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ لَا عَلَى ذَهَبٍ وَ لَا عَلَى فِضَّةٍ إِلَّا عَلَى عِلْمِهِ}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۲. برای تفصیل بیشتر در این باره، ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴.</ref>.
*در دوران [[امام صادق]]{{ع}} نیز این تعبیر کاربرد گسترده‌ای داشته است؛ چنان‌که در ضمن [[روایی]] صحیح، به ابن ابی [[یعفور]] فرمودند: "ما [[حجت‌های خدا]] میان [[بندگان]] او و خازنانش بر [[علم]] اوییم"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳. این روایت با سند دیگری در دیگر متون روایی نیز نقل شده است. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴ و ۱۰۵.</ref>.
* در دوران [[امام صادق]] {{ع}} نیز این تعبیر کاربرد گسترده‌ای داشته است؛ چنان‌که در ضمن [[روایی]] صحیح، به ابن ابی [[یعفور]] فرمودند: "ما [[حجت‌های خدا]] میان [[بندگان]] او و خازنانش بر [[علم]] اوییم"<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳. این روایت با سند دیگری در دیگر متون روایی نیز نقل شده است. ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۴ و ۱۰۵.</ref>.
*در همین باره [[امام هادی]]{{ع}} نیز در فرازی از [[زیارت جامعه کبیره]] فرمودند: "سلام بر شما! ای [[خاندان]] [[نبوت]]... و خازنان [[علم]]!"<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۰.</ref>
* در همین باره [[امام هادی]] {{ع}} نیز در فرازی از [[زیارت جامعه کبیره]] فرمودند: "سلام بر شما! ای [[خاندان]] [[نبوت]]... و خازنان [[علم]]!"<ref>شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۰.</ref>
*اگرچه براساس روایاتی که تاکنون [[نقل]] شد، ثابت گردید که متعلق واژه خزّان، همان [[علم]] خداست، [[تعیین]] قلمرو این [[علم]]، تبیینی دیگر می‌طلبد. در [[روایات]] فراوانی به ابعاد [[علم امامان]] اشاره شده است که پرداختن به آنها خارج از موضوع این نوشتار است و مجالی دیگر می‌طلبد؛ اما به لحاظ مفهوم‌شناسی، می‌توان از برخی [[روایات]] استفاده کرد و به بعضی از جهات این مسئله پی برد؛ برای نمونه، روایتی صحیح از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که به سورة بن کلیب فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، یا [[سوره]]! همانا ما خازنان [[علم]] [[خدا]] در آسمانیم و همانا ما خازنان [[علم]] [[خدا]] در زمینیم"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ يَا سَوْرَةُ إِنَّا لَخُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ فِي السَّمَاءِ وَ إِنَّا لَخُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۳۴.</ref>.
* اگرچه براساس روایاتی که تاکنون [[نقل]] شد، ثابت گردید که متعلق واژه خزّان، همان [[علم]] خداست، [[تعیین]] قلمرو این [[علم]]، تبیینی دیگر می‌طلبد. در [[روایات]] فراوانی به ابعاد [[علم امامان]] اشاره شده است که پرداختن به آنها خارج از موضوع این نوشتار است و مجالی دیگر می‌طلبد؛ اما به لحاظ مفهوم‌شناسی، می‌توان از برخی [[روایات]] استفاده کرد و به بعضی از جهات این مسئله پی برد؛ برای نمونه، روایتی صحیح از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] شده است که به سورة بن کلیب فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، یا [[سوره]]! همانا ما خازنان [[علم]] [[خدا]] در آسمانیم و همانا ما خازنان [[علم]] [[خدا]] در زمینیم"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ يَا سَوْرَةُ إِنَّا لَخُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ فِي السَّمَاءِ وَ إِنَّا لَخُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۸، ص۳۳۴.</ref>.
*به نظر می‌رسد، مقصود از [[علم]] [[خدا]] در آسمان و زمین، خصوص [[آسمان]] و [[زمین]] یا موجودات آسمانی و زمینی نیست، بلکه این تعبیر در [[حقیقت]]، بیانی برای اشاره به تمام [[علم]] [[خداوند]] علیم است. افزون بر آن، روایاتی که به طور مطلق [[امامان]] را {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}} معرفی می‌کنند نیز مؤید بر این مدعایند.
* به نظر می‌رسد، مقصود از [[علم]] [[خدا]] در آسمان و زمین، خصوص [[آسمان]] و [[زمین]] یا موجودات آسمانی و زمینی نیست، بلکه این تعبیر در [[حقیقت]]، بیانی برای اشاره به تمام [[علم]] [[خداوند]] علیم است. افزون بر آن، روایاتی که به طور مطلق [[امامان]] را {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}} معرفی می‌کنند نیز مؤید بر این مدعایند.
*بر اساس آنچه که [[گذشت]]، می‌توان گفت [[علوم]] [[امامان]]{{عم}}؛
* بر اساس آنچه که [[گذشت]]، می‌توان گفت [[علوم]] [[امامان]] {{عم}}؛
#به [[علم]] خاصی محدود نیست؛
# به [[علم]] خاصی محدود نیست؛
#از آنجا که عنوان [[علم]] [[خدا]] بر این [[علوم]] اطلاق شده است، خطاناپذیرند،
# از آنجا که عنوان [[علم]] [[خدا]] بر این [[علوم]] اطلاق شده است، خطاناپذیرند،
# [[خداوند متعال]] این [[علوم]] را به [[امامان]]{{عم}} عطا کرده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۳.</ref>.
# [[خداوند متعال]] این [[علوم]] را به [[امامان]] {{عم}} عطا کرده است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۳.</ref>.


===[[عصمت]]===
=== [[عصمت]] ===
*بر اساس مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}}، [[امام]]{{ع}} نگه‌دارنده [[علوم]] [[الهی]] است. این مفهوم، به نوعی یادآور و بیانگر مفهوم [[امین الله]] و نیز صفت [[عصمت]] است؛ بدین بیان که [[خداوند حکیم]] [[متعال]] [[علوم]] خود را به کسی واگذار می‌کند که [[معتمد]] اوست و نسبت به آن [[علوم]] [[خیانت]] نمی‌کند؛ در غیر این صورت، او دیگر نگه دارنده و [[خازن]] به شمار نمی‌رود. به دیگر سخن، اگر [[خداوند]] [[علم]] خود را به کسی اعطا کند که از آن استفاده نابجا کند و [[خیانت]] بورزد، با [[حکمت]] نامحدود او ناسازگار است. در مثال‌های عُرفی نیز می‌توان گفت: مخزن آب تا زمانی خزن است که [[توانایی]] نگهداری آب را داشته باشد؛ چنین برداشی از مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}} از برخی [[روایات]] نیز استفاده می‌شود؛ برای مثال، در روایتی صحیح از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است که در ضمن [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست» سوره شوری، آیه ۵۳.</ref>، به [[ابو حمزه ثمالی]] فرمودند: "مقصود از آن ([[صراط]])، [[علی]]{{ع}} است. همان [[خداوند]] [[علی]]{{ع}} را [[خازن]] خود قرار داده است بر آنچه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است، و چیزی در [[زمین]] نیست، مگر آن‌که [[علی]]{{ع}} را [[امین]] بر آن قرار داده است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ{{ع}} فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ يَعْنِي عَلِيّاً إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ ائْتَمَنَهُ عَلَيْهِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُور}}. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.</ref>.
* بر اساس مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}}، [[امام]] {{ع}} نگه‌دارنده [[علوم]] [[الهی]] است. این مفهوم، به نوعی یادآور و بیانگر مفهوم [[امین الله]] و نیز صفت [[عصمت]] است؛ بدین بیان که [[خداوند حکیم]] [[متعال]] [[علوم]] خود را به کسی واگذار می‌کند که [[معتمد]] اوست و نسبت به آن [[علوم]] [[خیانت]] نمی‌کند؛ در غیر این صورت، او دیگر نگه دارنده و [[خازن]] به شمار نمی‌رود. به دیگر سخن، اگر [[خداوند]] [[علم]] خود را به کسی اعطا کند که از آن استفاده نابجا کند و [[خیانت]] بورزد، با [[حکمت]] نامحدود او ناسازگار است. در مثال‌های عُرفی نیز می‌توان گفت: مخزن آب تا زمانی خزن است که [[توانایی]] نگهداری آب را داشته باشد؛ چنین برداشی از مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}} از برخی [[روایات]] نیز استفاده می‌شود؛ برای مثال، در روایتی صحیح از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است که در ضمن [[تفسیر]] [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>«راه خداوندی که آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست» سوره شوری، آیه ۵۳.</ref>، به [[ابو حمزه ثمالی]] فرمودند: "مقصود از آن ([[صراط]])، [[علی]] {{ع}} است. همان [[خداوند]] [[علی]] {{ع}} را [[خازن]] خود قرار داده است بر آنچه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است، و چیزی در [[زمین]] نیست، مگر آن‌که [[علی]] {{ع}} را [[امین]] بر آن قرار داده است"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي حَمْزَةَ الثُّمَالِيِّ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ {{ع}} فِي قَوْلِ اللَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى صِراطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ يَعْنِي عَلِيّاً إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ مِنْ شَيْ‏ءٍ وَ ائْتَمَنَهُ عَلَيْهِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الْأُمُور}}. محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.</ref>.
*این [[روایت]] بدین معناست که [[امام علی]]{{ع}} از آنجا که [[امین]] و [[معتمد]] [[خداوند]] بوده، [[خازن]] قرار داده شده است، بر آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۴.</ref>.
* این [[روایت]] بدین معناست که [[امام علی]] {{ع}} از آنجا که [[امین]] و [[معتمد]] [[خداوند]] بوده، [[خازن]] قرار داده شده است، بر آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۴.</ref>.


===[[مالکیت بر تمام اشیای عالم]]===
=== [[مالکیت بر تمام اشیای عالم]] ===
با نگاهی جامع‌تر به [[روایت]] صحیح اخیر، میتوان حقیقتی فراتر از آن چیزی که تاکنون از [[روایات]] فهمیده می‌شد، به [[دست]] آورد. توضیح آن‌که محتوای [[روایات]] [[نقل]] شده در این باب را تاکنون در دو محور کلی قرار داده‌ایم:
با نگاهی جامع‌تر به [[روایت]] صحیح اخیر، میتوان حقیقتی فراتر از آن چیزی که تاکنون از [[روایات]] فهمیده می‌شد، به [[دست]] آورد. توضیح آن‌که محتوای [[روایات]] [[نقل]] شده در این باب را تاکنون در دو محور کلی قرار داده‌ایم:
# [[امامان]] خازنان خدایند؛
# [[امامان]] خازنان خدایند؛
# [[امامان]] خازنان [[علم]] خدایند.
# [[امامان]] خازنان [[علم]] خدایند.


[[روایت]] صحیح اخیر بیانگر آن است که [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[خازن]] تمام امور و اشیا، نه تنها [[علم]] [[خدا]]، در [[آسمان]] و [[زمین]] است. مؤید این مدعا و همسوی با این [[روایت]]، هشت روایتی است که مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[شریف]] [[الکافی]] تحت عنوان {{عربی|بَابُ أَنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لِلْإِمَامِ{{ع}}}} گردآوری کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۷-۴۱۰.</ref>. بر اساس این [[روایات]]، [[خداوند متعال]] [[زمین]] را [[ملک]] [[امامان]]{{عم}} قرار داده است. به دیگر سخن، مفهوم [[خزان الله]] از [[وظیفه]] خزانه‌داری و نگهبانی [[امامان]]{{عم}} بر تمام اشیای عالم خبر می‌دهد. [[روایات]] هشت گانه‌ای که مرحوم [[کلینی]] [[نقل]] کرده، از این مفهوم نیز فراتر رفته است و نه تنها از نگهبانی از عالم، بلکه از [[حق]] [[مالکیت]] [[امامان]]{{عم}} بر بخشی از امور و اشیای عالم، یعنی [[زمین]]، نیز سخن به میان آورده است<ref>شایان ذکر است نگارنده خود واقف است که مالکیت بر اشیای عالم حقیقتی نیست که مستند به مفهوم خزان الله باشد. آوردن این عنوان و مطالب ذیل آن، به جهت ارتباطی است که می‌تواند با مسئله چیستی منصب امامت و منحصر نبودن ویژگی‌های امام درعناوین مطرح شده، داشته باشد.</ref>. توضیح آن‌که، ممکن است کسی خزانه‌دار چیزی باشد، اما خود [[حق]] و ملکیتی بر آن نداشته باشد. گاهی نیز ممکن است کسی که صاحب [[اختیار]] در [[مال]] یا هر چیزی دیگر است، آن را به کسی دیگر تملیک کند. [[روایات]] هشت گانه یاد شده ناظر به بخش دوم است. در این باره، روایتی صحیح از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده است که به [[ابو خالد کابلی]] فرمودند: “در [[کتاب علی]]{{ع}} یافتیم که [راجع به [[آیه]]] {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>، [فرمود] من و [[اهل]] بیتم کسانی هستیم که [[خداوند]] [[زمین]] را برای ما قرار داد و ما متقینیم و تمام [[زمین]] برای ماست”<ref>{{متن حدیث|وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيٍّ{{ع}} إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ أَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِيَ الَّذِينَ أَوْرَثَنَا اللَّهُ الْأَرْضَ وَ نَحْنُ الْمُتَّقُونَ وَ الْأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۷؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۱۵۲؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۰۸؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۵.</ref>.
[[روایت]] صحیح اخیر بیانگر آن است که [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[خازن]] تمام امور و اشیا، نه تنها [[علم]] [[خدا]]، در [[آسمان]] و [[زمین]] است. مؤید این مدعا و همسوی با این [[روایت]]، هشت روایتی است که مرحوم [[کلینی]] در کتاب [[شریف]] [[الکافی]] تحت عنوان {{عربی|بَابُ أَنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لِلْإِمَامِ {{ع}}}} گردآوری کرده است<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۷-۴۱۰.</ref>. بر اساس این [[روایات]]، [[خداوند متعال]] [[زمین]] را [[ملک]] [[امامان]] {{عم}} قرار داده است. به دیگر سخن، مفهوم [[خزان الله]] از [[وظیفه]] خزانه‌داری و نگهبانی [[امامان]] {{عم}} بر تمام اشیای عالم خبر می‌دهد. [[روایات]] هشت گانه‌ای که مرحوم [[کلینی]] [[نقل]] کرده، از این مفهوم نیز فراتر رفته است و نه تنها از نگهبانی از عالم، بلکه از [[حق]] [[مالکیت]] [[امامان]] {{عم}} بر بخشی از امور و اشیای عالم، یعنی [[زمین]]، نیز سخن به میان آورده است<ref>شایان ذکر است نگارنده خود واقف است که مالکیت بر اشیای عالم حقیقتی نیست که مستند به مفهوم خزان الله باشد. آوردن این عنوان و مطالب ذیل آن، به جهت ارتباطی است که می‌تواند با مسئله چیستی منصب امامت و منحصر نبودن ویژگی‌های امام درعناوین مطرح شده، داشته باشد.</ref>. توضیح آن‌که، ممکن است کسی خزانه‌دار چیزی باشد، اما خود [[حق]] و ملکیتی بر آن نداشته باشد. گاهی نیز ممکن است کسی که صاحب [[اختیار]] در [[مال]] یا هر چیزی دیگر است، آن را به کسی دیگر تملیک کند. [[روایات]] هشت گانه یاد شده ناظر به بخش دوم است. در این باره، روایتی صحیح از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] شده است که به [[ابو خالد کابلی]] فرمودند: “در [[کتاب علی]] {{ع}} یافتیم که [راجع به [[آیه]]] {{متن قرآن|إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ}}<ref>«بی‌گمان زمین از آن خداوند است، به هر کس از بندگان خویش که بخواهد به میراث می‌دهد و سرانجام (نیکو) از آن پرهیزگاران است» سوره اعراف، آیه ۱۲۸.</ref>، [فرمود] من و [[اهل]] بیتم کسانی هستیم که [[خداوند]] [[زمین]] را برای ما قرار داد و ما متقینیم و تمام [[زمین]] برای ماست”<ref>{{متن حدیث|وَجَدْنَا فِي كِتَابِ عَلِيٍّ {{ع}} إِنَّ الْأَرْضَ لِلَّهِ يُورِثُها مَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ أَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِيَ الَّذِينَ أَوْرَثَنَا اللَّهُ الْأَرْضَ وَ نَحْنُ الْمُتَّقُونَ وَ الْأَرْضُ كُلُّهَا لَنَا}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۷؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۷، ص۱۵۲؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۰۸؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۵.</ref>.


ممکن است برای برخی [[شیعیان]] در آن دوران یا امروزه، این [[پرسش]] بوده و باشد که آیا مقصود از این بیانات همان تعلق [[خمس]] یا [[زکات]] به [[امام]] است یا آن‌که به [[راستی]] تمام [[زمین]] برای اوست؟ اگرچه [[روایت]] پیش گفته به صراحت مؤید گزینه دوم است، بیانات روشن‌تری نیز در این باره وجود دارد؛ چنان‌که [[عمر]] بن [[یزید]] در ضمن روایتی صحیح [[نقل]] می‌کند که مِسْمَع، یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]]{{ع}}، هنگامی که برای تقدیم [[وجوه شرعی]] نزد [[امام]]{{ع}} رفت، به ایشان عرض کرد: “غواصی دریای [[بحرین]] به من واگذار شده و من چهارصد هزار [[درهم]] استفاده کرده‌ام و [[خمس]] آن را که هشتاد هزار [[درهم]] است، برای شما آورده‌ام. من نخواستم این وجه را که [[حق]] شماست و [[خدای تبارک و تعالی]] در [[اموال]] ما قرار داده، از شما باز دارم و خود [[تصرف]] کنم”.
ممکن است برای برخی [[شیعیان]] در آن دوران یا امروزه، این [[پرسش]] بوده و باشد که آیا مقصود از این بیانات همان تعلق [[خمس]] یا [[زکات]] به [[امام]] است یا آن‌که به [[راستی]] تمام [[زمین]] برای اوست؟ اگرچه [[روایت]] پیش گفته به صراحت مؤید گزینه دوم است، بیانات روشن‌تری نیز در این باره وجود دارد؛ چنان‌که [[عمر]] بن [[یزید]] در ضمن روایتی صحیح [[نقل]] می‌کند که مِسْمَع، یکی از [[شیعیان]] [[امام صادق]] {{ع}}، هنگامی که برای تقدیم [[وجوه شرعی]] نزد [[امام]] {{ع}} رفت، به ایشان عرض کرد: “غواصی دریای [[بحرین]] به من واگذار شده و من چهارصد هزار [[درهم]] استفاده کرده‌ام و [[خمس]] آن را که هشتاد هزار [[درهم]] است، برای شما آورده‌ام. من نخواستم این وجه را که [[حق]] شماست و [[خدای تبارک و تعالی]] در [[اموال]] ما قرار داده، از شما باز دارم و خود [[تصرف]] کنم”.


[[حضرت]] فرمود: “مگر ما از [[زمین]] و آنچه [[خدا]] از آن برآورد، حقی جز [[خمس]] نداریم؟! ای اباسیار! همه [[زمین]] از آن ماست، پس آنچه [[خدا]] از آن برآورد، متعلق به ماست”<ref>{{متن حدیث|... فَقَالَ أَ وَ مَا لَنَا مِنَ الْأَرْضِ وَ مَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا إِلَّا الْخُمُسُ يَا أَبَا سَيَّارٍ إِنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لَنَا فَمَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ لَنَا}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۸؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۴۴.</ref>.
[[حضرت]] فرمود: “مگر ما از [[زمین]] و آنچه [[خدا]] از آن برآورد، حقی جز [[خمس]] نداریم؟! ای اباسیار! همه [[زمین]] از آن ماست، پس آنچه [[خدا]] از آن برآورد، متعلق به ماست”<ref>{{متن حدیث|... فَقَالَ أَ وَ مَا لَنَا مِنَ الْأَرْضِ وَ مَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا إِلَّا الْخُمُسُ يَا أَبَا سَيَّارٍ إِنَّ الْأَرْضَ كُلَّهَا لَنَا فَمَا أَخْرَجَ اللَّهُ مِنْهَا مِنْ شَيْ‏ءٍ فَهُوَ لَنَا}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۸؛ محمد بن حسن طوسی، تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۴۴.</ref>.


روایتی با [[سند صحیح]] وجود دارد که [[محمد بن ریان]] در نامه‌ای به [[امام حسن عسکری]]{{ع}} نوشت: “جانم به فدایت! برای ما [[روایت]] شده که برای [[رسول خدا]]{{صل}} در این [[دنیا]] جز [[خمس]] چیزی نیست”. [[امام]]{{ع}} جواب فرمودند: “همانا [[دنیا]] و آنچه بر آن است، برای [[رسول الله]]{{صل}} است”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۶.</ref>. از این [[روایت]] به روشنی می‌توان فهمید که [[امام]]{{ع}} نیز از این باب که [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} است، مالک تمام دنیاست؛ چنان‌که [[امام باقر]]{{ع}} در روایتی به این مطلب اشاره کرده‌اند<ref>{{متن حدیث|فَمَا كَانَ لآِدَمَ{{ع}} فَلِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ مَا كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ فَهُوَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ{{صل}}}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۶.</ref>. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد این مسئله برای [[اصحاب امامان]]، دستِ کم برخی از آنها، نیز روشن بوده است؛ چنان‌که از گفت و گوی میان ابن ابی عمیر و [[ابو مالک]] حضرمی، روشن می‌شود که ابن ابی عمیر تمام [[دنیا]] را [[ملک]] [[امام]] می‌داند و [[ابو مالک]] تنها [[خمس]] و فی‌ء و... را متعلق به [[امام]] می‌داند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۰.</ref>.
روایتی با [[سند صحیح]] وجود دارد که [[محمد بن ریان]] در نامه‌ای به [[امام حسن عسکری]] {{ع}} نوشت: “جانم به فدایت! برای ما [[روایت]] شده که برای [[رسول خدا]] {{صل}} در این [[دنیا]] جز [[خمس]] چیزی نیست”. [[امام]] {{ع}} جواب فرمودند: “همانا [[دنیا]] و آنچه بر آن است، برای [[رسول الله]] {{صل}} است”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۶.</ref>. از این [[روایت]] به روشنی می‌توان فهمید که [[امام]] {{ع}} نیز از این باب که [[جانشین رسول خدا]] {{صل}} است، مالک تمام دنیاست؛ چنان‌که [[امام باقر]] {{ع}} در روایتی به این مطلب اشاره کرده‌اند<ref>{{متن حدیث|فَمَا كَانَ لآِدَمَ {{ع}} فَلِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ مَا كَانَ لِرَسُولِ اللَّهِ فَهُوَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ {{صل}}}}. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۶.</ref>. از سوی دیگر، به نظر می‌رسد این مسئله برای [[اصحاب امامان]]، دستِ کم برخی از آنها، نیز روشن بوده است؛ چنان‌که از گفت و گوی میان ابن ابی عمیر و [[ابو مالک]] حضرمی، روشن می‌شود که ابن ابی عمیر تمام [[دنیا]] را [[ملک]] [[امام]] می‌داند و [[ابو مالک]] تنها [[خمس]] و فی‌ء و... را متعلق به [[امام]] می‌داند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۹-۴۱۰.</ref>.


اگر مدعا و برداشت یاد شده فهمیده و پذیرفته شود، از حقایقی شگرف در باب چیستی [[مقام امامت]] پرده برمی‌دارد و پرسش‌های متعددی را پیش رو می‌گذارد و پاسخ می‌دهد؛ برای نمونه، اگر [[امام]]، به امر [[خداوند متعال]]، مالک [[دنیا]] و [[خازن]] آن است، آیا می‌توان [[تصور]] کرد که کسی جز او [[سرپرستی]] [[جامعه]] را بر عهده گیرد و [[زمامدار]] [[جامعه]] شود؟ اگر [[دنیا]] اعم از جانداران و غیر جانداران در نظر گرفته شود، آیا [[امام]] مالک [[انسان]] نیز به شمار می‌آید؟ اگر چنین است، آیا این [[منصب]]، [[اولویت]] [[امام]] نسبت به [[جان]] [[مؤمنان]] را، چنان‌که [[خداوند]] راجع به پیامبرش فرمود: [[پیامبر اکرم]] {{متن قرآن|أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، ثابت نمی‌کند؟ آیا [[خداوند متعال]] [[شایسته]] است که این [[منصب]] را به [[فرد]] [[مفضول]] واگذار نماید؟ آیا استفاده از [[اموال]] [[دنیا]]، بدون اجازه مالک آن امکان‌پذیر است؟ آیا این [[منصب]]، مؤید [[اعتقاد]] به [[ولایت تکوینی]] [[امام]] نیست؟ آیا مفهوم خزّان [[الله]] را نمی‌توان یکی از ابعاد مفهوم [[خلیفة الله]] به شمار آورد؟ به نظر می‌رسد بر اساس این مفهوم، [[امام]] است که باید [[زمامدار]] [[جامعه]] باشد؛ او [[برترین]] [[انسان‌ها]] و دارای [[ولایت تکوینی]] است و [[خلیفه خدا]] در امر نگهداری [[دنیا]] نیز به شمار می‌رود. همچنین، [[منصوص بودن]] این [[منصب]]، امری [[بدیهی]] و [[انکار]] نشدنی است.
اگر مدعا و برداشت یاد شده فهمیده و پذیرفته شود، از حقایقی شگرف در باب چیستی [[مقام امامت]] پرده برمی‌دارد و پرسش‌های متعددی را پیش رو می‌گذارد و پاسخ می‌دهد؛ برای نمونه، اگر [[امام]]، به امر [[خداوند متعال]]، مالک [[دنیا]] و [[خازن]] آن است، آیا می‌توان [[تصور]] کرد که کسی جز او [[سرپرستی]] [[جامعه]] را بر عهده گیرد و [[زمامدار]] [[جامعه]] شود؟ اگر [[دنیا]] اعم از جانداران و غیر جانداران در نظر گرفته شود، آیا [[امام]] مالک [[انسان]] نیز به شمار می‌آید؟ اگر چنین است، آیا این [[منصب]]، [[اولویت]] [[امام]] نسبت به [[جان]] [[مؤمنان]] را، چنان‌که [[خداوند]] راجع به پیامبرش فرمود: [[پیامبر اکرم]] {{متن قرآن|أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«پیامبر بر مؤمنان از خودشان سزاوارتر است» سوره احزاب، آیه ۶.</ref>، ثابت نمی‌کند؟ آیا [[خداوند متعال]] [[شایسته]] است که این [[منصب]] را به [[فرد]] [[مفضول]] واگذار نماید؟ آیا استفاده از [[اموال]] [[دنیا]]، بدون اجازه مالک آن امکان‌پذیر است؟ آیا این [[منصب]]، مؤید [[اعتقاد]] به [[ولایت تکوینی]] [[امام]] نیست؟ آیا مفهوم خزّان [[الله]] را نمی‌توان یکی از ابعاد مفهوم [[خلیفة الله]] به شمار آورد؟ به نظر می‌رسد بر اساس این مفهوم، [[امام]] است که باید [[زمامدار]] [[جامعه]] باشد؛ او [[برترین]] [[انسان‌ها]] و دارای [[ولایت تکوینی]] است و [[خلیفه خدا]] در امر نگهداری [[دنیا]] نیز به شمار می‌رود. همچنین، [[منصوص بودن]] این [[منصب]]، امری [[بدیهی]] و [[انکار]] نشدنی است.


بخشی از این صفات و مقامامت در صحیحه [[علی بن جعفر]] بازتاب یافته است. وی در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} و ایشان از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ... جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ لَنَا نَطَقَتِ الشَّجَرَةُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] (عزّ و جل).... ما را خازنان خود در [[آسمان]] و [[زمین]] قرار داد و درخت برای ما به سخن درمی‌آید”.
بخشی از این صفات و مقامامت در صحیحه [[علی بن جعفر]] بازتاب یافته است. وی در روایتی از [[امام کاظم]] {{ع}} و ایشان از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ... جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ وَ لَنَا نَطَقَتِ الشَّجَرَةُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] (عزّ و جل).... ما را خازنان خود در [[آسمان]] و [[زمین]] قرار داد و درخت برای ما به سخن درمی‌آید”.
بر اساس این [[روایت]]، [[امام]] که [[خازن]] [[خداوند]] در [[آسمان]] و [[زمین]] است، [[منصوب]] و [[منصوص]] از جانب [[خداوند]] و دارای [[ولایت تکوینی]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۵.</ref>.
بر اساس این [[روایت]]، [[امام]] که [[خازن]] [[خداوند]] در [[آسمان]] و [[زمین]] است، [[منصوب]] و [[منصوص]] از جانب [[خداوند]] و دارای [[ولایت تکوینی]] است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۵.</ref>.


===[[منصوب بودن به نصب الهی]]===
=== [[منصوب بودن به نصب الهی]] ===
گفته شد که {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} [[امین]] و مورد اعتمادند بر آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] است، که این امر ملازم با [[عصمت]] ایشان است. اگر [[عصمت]] را لازمه [[مقام]] {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} دانستیم، [[نصب الهی]] نیز نتیجه آن خواهد بود؛ افزون بر آن، در برخی [[روایات]] نیز بر این امر تأکید شده است. در این باره، [[علی بن جعفر]] در [[روایت]] صحیح از [[امام کاظم]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که ایشان از قول [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ... جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] (عزّ و جل)... ما را خازنان خود در [[آسمان]] و [[زمین]] قرار داد... ”.
گفته شد که {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} [[امین]] و مورد اعتمادند بر آنچه در [[آسمان]] و [[زمین]] است، که این امر ملازم با [[عصمت]] ایشان است. اگر [[عصمت]] را لازمه [[مقام]] {{متن حدیث|خَزَنَةُ اللَّهِ}} دانستیم، [[نصب الهی]] نیز نتیجه آن خواهد بود؛ افزون بر آن، در برخی [[روایات]] نیز بر این امر تأکید شده است. در این باره، [[علی بن جعفر]] در [[روایت]] صحیح از [[امام کاظم]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که ایشان از قول [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ... جَعَلَنَا خِزَانَةً فِي سَمَائِهِ وَ أَرْضِهِ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۹۳.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] (عزّ و جل)... ما را خازنان خود در [[آسمان]] و [[زمین]] قرار داد... ”.
همچنین [[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] [[علی]]{{ع}} را [[خازن]] خود قرار داد، بر آنچه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است”<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۹.</ref>.
همچنین [[امام باقر]] {{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|إِنَّهُ جَعَلَ عَلِيّاً خَازِنَهُ عَلَى مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِي الْأَرْضِ}}<ref>محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۱۰۶.</ref>؛ “همانا [[خداوند]] [[علی]] {{ع}} را [[خازن]] خود قرار داد، بر آنچه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است”<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۹.</ref>.


===واژگان همسوی خزّان [[الله]]===
=== واژگان همسوی خزّان [[الله]] ===
چنان‌که [[گذشت]]، بر اساس برخی [[روایات]]، متعلق مفهوم خزّان [[الله]] همان [[علم]] خداست؛ بدین معنا که [[خداوند متعال]] [[علم]] خود را به [[امام]] داده است. در [[روایات]] متعددی، از این مفهوم با عناوین دیگری یاد شده است؛ چنان‌که [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} در مواضع متعددی با همان مفهوم “العالم” به این [[مقام]] اشاره کرده<ref>روایات متعددی در این باره وجود دارد؛ برای نمونه، ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۱ و ج۲، ص۳۳-۳۴، ۳۸، ۳۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۲، ۲۵، ۱۳۶، ۳۲۶-۳۲۷؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref> و در موارد دیگری با مفاهیمی همچون [[راسخون]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۶.</ref> و متوسمون<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۵۵-۳۵۷؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۳۰۳.</ref> به [[تبیین]] [[جایگاه]] این [[منصب]] پرداخته‌اند. در این بخش به دو مفهوم از مفاهیم همسو اشاره می‌شود.
چنان‌که [[گذشت]]، بر اساس برخی [[روایات]]، متعلق مفهوم خزّان [[الله]] همان [[علم]] خداست؛ بدین معنا که [[خداوند متعال]] [[علم]] خود را به [[امام]] داده است. در [[روایات]] متعددی، از این مفهوم با عناوین دیگری یاد شده است؛ چنان‌که [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} در مواضع متعددی با همان مفهوم “العالم” به این [[مقام]] اشاره کرده<ref>روایات متعددی در این باره وجود دارد؛ برای نمونه، ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۰۱ و ج۲، ص۳۳-۳۴، ۳۸، ۳۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۲۲، ۲۵، ۱۳۶، ۳۲۶-۳۲۷؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۱۷۷-۱۷۸.</ref> و در موارد دیگری با مفاهیمی همچون [[راسخون]]<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۳-۲۱۶.</ref> و متوسمون<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۸-۲۱۹؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۵۵-۳۵۷؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۳۰۳.</ref> به [[تبیین]] [[جایگاه]] این [[منصب]] پرداخته‌اند. در این بخش به دو مفهوم از مفاهیم همسو اشاره می‌شود.
====[[معدن علم الله]]====
==== [[معدن علم الله]] ====
وجود [[روایات]] متعددی که در بردارنده تعبیر {{متن حدیث|مَعْدِنُ الْعِلْم}}اند، نشان از قطعیت صدور این مفهوم از [[امامان]]{{عم}} دارد. به لحاظ سابقه [[تاریخی]] باید گفت که این مفهوم در دوران [[رسول الله]]{{صل}} نیز به کار رفته است<ref>در این باره دست کم دو روایت نقل شده است. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶ و ۵۸.</ref>. [[امیر المؤمنین]]{{ع}} و دیگر [[امامان]]{{عم}} نیز به وسیله این تعبیر به [[تبیین]] چیستی [[مقام امامت]] پرداخته‌اند. [[امیر المؤمنین]]{{ع}} در روایتی معتبر فرمودند: “همانا ما [[اهل بیت]]، درخت [[نبوت]] و [[جایگاه]] [[رسالت]] و محل رفت و آمد [[ملائکه]] و [[خانه]] [[رحمت]] و معدن علمیم”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱.</ref>.
وجود [[روایات]] متعددی که در بردارنده تعبیر {{متن حدیث|مَعْدِنُ الْعِلْم}}اند، نشان از قطعیت صدور این مفهوم از [[امامان]] {{عم}} دارد. به لحاظ سابقه [[تاریخی]] باید گفت که این مفهوم در دوران [[رسول الله]] {{صل}} نیز به کار رفته است<ref>در این باره دست کم دو روایت نقل شده است. ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶ و ۵۸.</ref>. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} و دیگر [[امامان]] {{عم}} نیز به وسیله این تعبیر به [[تبیین]] چیستی [[مقام امامت]] پرداخته‌اند. [[امیر المؤمنین]] {{ع}} در روایتی معتبر فرمودند: “همانا ما [[اهل بیت]]، درخت [[نبوت]] و [[جایگاه]] [[رسالت]] و محل رفت و آمد [[ملائکه]] و [[خانه]] [[رحمت]] و معدن علمیم”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱.</ref>.
[[امام سجاد]]{{ع}} نیز در روایتی که به سه طریق [[نقل]] شده است، بر سخن جدّشان تأکید فرموده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶-۵۸.</ref> و [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} نیز از این آموزه سخن به میان آورده‌اند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۵۳.</ref>. مفهوم {{متن حدیث|مَعْدِنُ الْعِلْمِ}} چنان‌که روشن است، به فراوانی و گستردگی [[علم امام]] اشاره دارد، اما از بیان کیفیت دستیابی [[امام]] به آن [[علوم]] ساکت است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۳۰.</ref>.
[[امام سجاد]] {{ع}} نیز در روایتی که به سه طریق [[نقل]] شده است، بر سخن جدّشان تأکید فرموده<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶-۵۸.</ref> و [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} نیز از این آموزه سخن به میان آورده‌اند<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص۶۵۳.</ref>. مفهوم {{متن حدیث|مَعْدِنُ الْعِلْمِ}} چنان‌که روشن است، به فراوانی و گستردگی [[علم امام]] اشاره دارد، اما از بیان کیفیت دستیابی [[امام]] به آن [[علوم]] ساکت است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۳۰.</ref>.
====[[محدّث]]====
==== [[محدّث]] ====
از دیگر مفاهیم همسوی با مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}} که حضوری پر رنگ و گسترده در متون [[روایی]] دارد، مفهوم “محدّث” است. این واژه که صیغه اسم مفعول است، به معنای کسی است که چیزی بر او خوانده و به وی فهمانده شده است. اگرچه این معنا عام است و هر گونه فهماندنی را شامل می‌شود، در [[ادبیات]] [[روایی]] [[امامان]]{{عم}} چنان‌که روشن خواهد شد، به معنای آن است که [[خداوند متعال]] چیزی را از طریق غیر اکتسابی به [[امام]]{{ع}} فهمانده است.
از دیگر مفاهیم همسوی با مفهوم {{متن حدیث|خُزَّانُ عِلْمِ اللَّهِ}} که حضوری پر رنگ و گسترده در متون [[روایی]] دارد، مفهوم “محدّث” است. این واژه که صیغه اسم مفعول است، به معنای کسی است که چیزی بر او خوانده و به وی فهمانده شده است. اگرچه این معنا عام است و هر گونه فهماندنی را شامل می‌شود، در [[ادبیات]] [[روایی]] [[امامان]] {{عم}} چنان‌که روشن خواهد شد، به معنای آن است که [[خداوند متعال]] چیزی را از طریق غیر اکتسابی به [[امام]] {{ع}} فهمانده است.
وجود این مفهوم در متون [[روایی]] [[اهل سنت]] نیز از نکات توجه برانگیز در این باره است. نویسندگان [[اهل سنت]] با تأکید بر اینکه این واژه به [[فتح]] و تشدید “دال” نوشته می‌شود، و [[محدّث]] به معنای ملهَم و مفهَم است، [[روایت]] را به طرق مختلف به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نسبت داده‌اند؛ چنان‌که از [[عایشه]] و [[ابوهریره]] [[نقل]] می‌کنند که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|قد كانَ في الأُمَمِ مُحَدَّثُونَ، فإِنْ يَكُنْ فِي أُمَّتِي أَحَدٌ فَعُمَرُ}}<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد حنبل، ج۶، ص۵۵؛ محمد بن اسماعیل بخاری، الصحیح، ج۴، ص۲۰۰؛ مسلم بن حجاج نیسابوری، الصحیح، ج۷، ص۱۱۵؛ محمد بن عیسی ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۲۸۵؛ احمد بن علی بن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۳۶۴ و ۳۷۳.</ref>؛“در [[امت‌های پیشین]] محدثانی وجود داشت؛ اگر در [[امت]] من باشد، پس [[عمر]] است”.
وجود این مفهوم در متون [[روایی]] [[اهل سنت]] نیز از نکات توجه برانگیز در این باره است. نویسندگان [[اهل سنت]] با تأکید بر اینکه این واژه به [[فتح]] و تشدید “دال” نوشته می‌شود، و [[محدّث]] به معنای ملهَم و مفهَم است، [[روایت]] را به طرق مختلف به [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نسبت داده‌اند؛ چنان‌که از [[عایشه]] و [[ابوهریره]] [[نقل]] می‌کنند که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: {{متن حدیث|قد كانَ في الأُمَمِ مُحَدَّثُونَ، فإِنْ يَكُنْ فِي أُمَّتِي أَحَدٌ فَعُمَرُ}}<ref>احمد بن حنبل، مسند احمد حنبل، ج۶، ص۵۵؛ محمد بن اسماعیل بخاری، الصحیح، ج۴، ص۲۰۰؛ مسلم بن حجاج نیسابوری، الصحیح، ج۷، ص۱۱۵؛ محمد بن عیسی ترمذی، سنن ترمذی، ج۵، ص۲۸۵؛ احمد بن علی بن حجر عسقلانی، فتح الباری، ج۶، ص۳۶۴ و ۳۷۳.</ref>؛ “در [[امت‌های پیشین]] محدثانی وجود داشت؛ اگر در [[امت]] من باشد، پس [[عمر]] است”.
[[اخبار]] موجود در متون [[شیعه]] و [[سنی]] روشن می‌سازد که [[عمر]] در مسائل [[علمی]] بسیار [[ضعیف]] بوده<ref>در این باره، ر.ک: مهدی فقیه ایمانی، الامام علی{{ع}} فی آراء الخلفاء، ص۱۲۰-۱۳۱؛ سید مرتضی حسینی فیروز آبادی، فضائل الخمسه من الصحاح الستة، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref> و در این باره، پیاپی به [[امیر المؤمنین]]{{ع}} مراجعه کرده؛ تا آنجا که خود گفته است: {{متن حدیث|لَوْ لَا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ}}<ref>محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۳۸۰؛ اسماعیل حقی برسوی، تفسیر روح البیان، ج۹، ص۳۱۹؛ یوسف بن عبدالله بن عبدالبر نمری، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۰۳؛ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر للعقیدة و الشریعة، ج۱۵، ص۱۳۸.</ref>. از این‌رو، می‌توان گفت که [[دست]] جاعلان [[حدیث]] به [[جعل]] این [[روایات]] نیز [[آلوده]] شده است. افزون بر آن، می‌توان احتمال داد که [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} چنین تعابیری را در آن دوران، برای [[خاندان]] خود به کار برده است.
[[اخبار]] موجود در متون [[شیعه]] و [[سنی]] روشن می‌سازد که [[عمر]] در مسائل [[علمی]] بسیار [[ضعیف]] بوده<ref>در این باره، ر. ک: مهدی فقیه ایمانی، الامام علی {{ع}} فی آراء الخلفاء، ص۱۲۰-۱۳۱؛ سید مرتضی حسینی فیروز آبادی، فضائل الخمسه من الصحاح الستة، ج۲، ص۲۷۳-۲۷۴.</ref> و در این باره، پیاپی به [[امیر المؤمنین]] {{ع}} مراجعه کرده؛ تا آنجا که خود گفته است: {{متن حدیث|لَوْ لَا عَلِيٌّ لَهَلَكَ عُمَرُ}}<ref>محمد بن عمر فخر رازی، مفاتیح الغیب، ج۲۱، ص۳۸۰؛ اسماعیل حقی برسوی، تفسیر روح البیان، ج۹، ص۳۱۹؛ یوسف بن عبدالله بن عبدالبر نمری، الاستیعاب، ج۳، ص۱۱۰۳؛ وهبة بن مصطفی زحیلی، التفسیر المنیر للعقیدة و الشریعة، ج۱۵، ص۱۳۸.</ref>. از این‌رو، می‌توان گفت که [[دست]] جاعلان [[حدیث]] به [[جعل]] این [[روایات]] نیز [[آلوده]] شده است. افزون بر آن، می‌توان احتمال داد که [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} چنین تعابیری را در آن دوران، برای [[خاندان]] خود به کار برده است.
آنچه روشن است، به‌کارگیری فراوان این مفهوم در دوران [[امامت]] [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} است. در این باره، [[امام جواد]]{{ع}} درروایتی معتبر، از [[امیر المؤمنین]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که به [[ابن عباس]] فرمود: “همانا [[شب قدر]] در هر سال است و در آن [[شب]]، امور آن سال نازل می‌شود و برای این کار پس از [[رسول خدا]]{{صل}}، متولیانی وجود دارد. [[ابن عباس]] گفت: آنها چه کسانی‌اند؟ [[امام]] فرمود: من و یازده نفر از صلبم که [[امامان]] محدّثیم”<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ إِنَّهُ يَنْزِلُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ أَمْرُ السَّنَةِ وَ إِنَّ لِذَلِكَ الْأَمْرِ وُلَاةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقُلْتَ مَنْ هُمْ فَقَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِي أَئِمَّةٌ مُحَدَّثُونَ‏}}. این روایت در متون متعدد روایی با اسناد مختلف نقل شده است. ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۳؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۲۱؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۶۰؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۷۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۰۴؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۴۶؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۱۴۱.</ref>.
آنچه روشن است، به‌کارگیری فراوان این مفهوم در دوران [[امامت]] [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} است. در این باره، [[امام جواد]] {{ع}} درروایتی معتبر، از [[امیر المؤمنین]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که به [[ابن عباس]] فرمود: “همانا [[شب قدر]] در هر سال است و در آن [[شب]]، امور آن سال نازل می‌شود و برای این کار پس از [[رسول خدا]] {{صل}}، متولیانی وجود دارد. [[ابن عباس]] گفت: آنها چه کسانی‌اند؟ [[امام]] فرمود: من و یازده نفر از صلبم که [[امامان]] محدّثیم”<ref>{{متن حدیث|إِنَّ لَيْلَةَ الْقَدْرِ فِي كُلِّ سَنَةٍ وَ إِنَّهُ يَنْزِلُ فِي تِلْكَ اللَّيْلَةِ أَمْرُ السَّنَةِ وَ إِنَّ لِذَلِكَ الْأَمْرِ وُلَاةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ ص فَقُلْتَ مَنْ هُمْ فَقَالَ أَنَا وَ أَحَدَ عَشَرَ مِنْ صُلْبِي أَئِمَّةٌ مُحَدَّثُونَ‏}}. این روایت در متون متعدد روایی با اسناد مختلف نقل شده است. ر. ک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۲-۵۳۳؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الأثر، ص۲۲۱؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، الغیبة، ص۶۰؛ شیخ صدوق، الخصال، ج۲، ص۴۷۹؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص۳۰۴؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۴۶؛ محمد بن حسن طوسی، الغیبة، ص۱۴۱.</ref>.


[[زراره]] نیز در روایتی معتبر، از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: “[[دوازده امام]] از [[آل محمد]]{{صل}} همگی محدّث‌اند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۱؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۴۷. این روایت با سند دیگری نیز نقل شده است. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۰.</ref>.
[[زراره]] نیز در روایتی معتبر، از [[امام باقر]] {{ع}} [[نقل]] می‌کند که فرمود: “[[دوازده امام]] از [[آل محمد]] {{صل}} همگی محدّث‌اند”<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۳۱؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، ج۲، ص۳۴۷. این روایت با سند دیگری نیز نقل شده است. ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۲۰.</ref>.
بازخوانی متون [[روایی]] از [[اعتقاد]] [[اصحاب]] - دستِ کم برخی از آنها - نسبت به این [[حقیقت]] خبر می‌دهد. در این باره، در روایتی صحیح آمده است که ابن ابی [[یعفور]] به [[امام صادق]]{{ع}} گفت: “ما بر این بارویم که همانا در گوش [[علی]]{{ع}} خوانده می‌شود و... [[امام]]{{ع}} فرمود: همانا [[علی]]{{ع}} [[محدّث]] بود”<ref>{{متن حدیث|إِنَّا نَقُولُ إِنَّ عَلِيّاً كَانَ يُنْكَتُ فِي أُذُنِهِ... فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً{{ع}} كَانَ مُحَدَّثاً}}. این روایت با سندهای مختلف نقل شده است. ر.ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۴۱ و ۳۴۳؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۲۸۶.</ref>. به نظر میرسد، این مفهوم برای [[اصحاب]] و [[معتقدان]] به [[مکتب اهل بیت]]{{عم}} آشنا بوده است؛ تا آنجا که [[منصور دوانیقی]] نیز به [[محدّث]] بودن [[امام صادق]]{{ع}} [[اذعان]] کرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۳۱.</ref>.
بازخوانی متون [[روایی]] از [[اعتقاد]] [[اصحاب]] - دستِ کم برخی از آنها - نسبت به این [[حقیقت]] خبر می‌دهد. در این باره، در روایتی صحیح آمده است که ابن ابی [[یعفور]] به [[امام صادق]] {{ع}} گفت: “ما بر این بارویم که همانا در گوش [[علی]] {{ع}} خوانده می‌شود و... [[امام]] {{ع}} فرمود: همانا [[علی]] {{ع}} [[محدّث]] بود”<ref>{{متن حدیث|إِنَّا نَقُولُ إِنَّ عَلِيّاً كَانَ يُنْكَتُ فِي أُذُنِهِ... فَقَالَ إِنَّ عَلِيّاً {{ع}} كَانَ مُحَدَّثاً}}. این روایت با سندهای مختلف نقل شده است. ر. ک: محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۳۴۱ و ۳۴۳؛ محمد بن محمد بن نعمان (شیخ مفید)، الاختصاص، ص۲۸۶.</ref>. به نظر میرسد، این مفهوم برای [[اصحاب]] و [[معتقدان]] به [[مکتب اهل بیت]] {{عم}} آشنا بوده است؛ تا آنجا که [[منصور دوانیقی]] نیز به [[محدّث]] بودن [[امام صادق]] {{ع}} [[اذعان]] کرد<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۷۵.</ref><ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۳۱.</ref>.


===نتیجه‌گیری===
=== نتیجه‌گیری ===
نتایج به [[دست]] آمده از این بخش، عبارت‌اند از:
نتایج به [[دست]] آمده از این بخش، عبارت‌اند از:
# [[امامان]] [[پاک]]{{عم}} برای [[تبیین]] چیستی [[مقام امامت]] بارها مفهوم [[خزان الله]] را به کار بردهاند؛
# [[امامان]] [[پاک]] {{عم}} برای [[تبیین]] چیستی [[مقام امامت]] بارها مفهوم [[خزان الله]] را به کار بردهاند؛
#این مفهوم در [[روایات]] متعددی به [[مقام علمی]] [[امام]]، گستردگی و نیز [[الهی]] بودن آن [[علم]] ناظر است؛
# این مفهوم در [[روایات]] متعددی به [[مقام علمی]] [[امام]]، گستردگی و نیز [[الهی]] بودن آن [[علم]] ناظر است؛
#مفاهیم دیگری نیز همسوی با مفهوم “خزان [[علم]] الله” وجود دارد که [[معدن علم الله]]، [[راسخون]]، محدّثون و... از آن جمله‌اند؛
# مفاهیم دیگری نیز همسوی با مفهوم “خزان [[علم]] الله” وجود دارد که [[معدن علم الله]]، [[راسخون]]، محدّثون و... از آن جمله‌اند؛
#با نگاهی کلان و بر اساس برخی [[روایات]]، [[امام]]{{ع}} [[خازن]] تمام آن چیزهای است که در عالم است. این [[روایات]] با روایاتی که [[امام]] را مالک تمام [[دنیا]] می‌داند، همسوست؛
# با نگاهی کلان و بر اساس برخی [[روایات]]، [[امام]] {{ع}} [[خازن]] تمام آن چیزهای است که در عالم است. این [[روایات]] با روایاتی که [[امام]] را مالک تمام [[دنیا]] می‌داند، همسوست؛
#اگر [[امام]] را [[خازن]] تمام [[دنیا]] بدانیم، به طور طبیعی [[اولویت]] [[امام]] در [[حاکمیت سیاسی]] توجیه و [[تبیین]] می‌شود؛
# اگر [[امام]] را [[خازن]] تمام [[دنیا]] بدانیم، به طور طبیعی [[اولویت]] [[امام]] در [[حاکمیت سیاسی]] توجیه و [[تبیین]] می‌شود؛
#متعلق مفهوم [[خزان الله]] هرچه که باشد، این تعبیر بیانگر [[منصوص بودن]] صاحب این [[منصب]] از جانب [[خداوند متعال]] و [[افضلیت]] اوست؛
# متعلق مفهوم [[خزان الله]] هرچه که باشد، این تعبیر بیانگر [[منصوص بودن]] صاحب این [[منصب]] از جانب [[خداوند متعال]] و [[افضلیت]] اوست؛
#به لحاظ [[تاریخی]] باید گفت که تا پیش از دوران [[امامت امام سجاد]]{{ع}}، این مفهوم در سخنان [[پیشوایان]] نخستین چندان به کار نرفته و پس از ایشان، حضوری پررنگ در [[روایات]] داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۳-۳۳۴.</ref>.
# به لحاظ [[تاریخی]] باید گفت که تا پیش از دوران [[امامت امام سجاد]] {{ع}}، این مفهوم در سخنان [[پیشوایان]] نخستین چندان به کار نرفته و پس از ایشان، حضوری پررنگ در [[روایات]] داشته است<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۳۲۳-۳۳۴.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش