کهانت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
در این بحث از چند جهت قابل طرح و بررسی است، یکی اعلام [[مصونیت]] و [[پاک]] بودن [[پیامبر]] از هرگونه [[کهانت]] از طرف [[خداوند]] است. دیگری تفاوت ماهیت کار [[انبیا]] با [[کاهنان]] و [[کهانت]] است. او شاعر نیست و سزاوار [[شاعری]] هم نیست. {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref> او کاهن نیست و جنی را هم در [[اختیار]] ندارد که سخنانش متکی به [[کهانت]] و [[یاری]] از [[جن]] باشد. | در این بحث از چند جهت قابل طرح و بررسی است، یکی اعلام [[مصونیت]] و [[پاک]] بودن [[پیامبر]] از هرگونه [[کهانت]] از طرف [[خداوند]] است. دیگری تفاوت ماهیت کار [[انبیا]] با [[کاهنان]] و [[کهانت]] است. او شاعر نیست و سزاوار [[شاعری]] هم نیست. {{متن قرآن|وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا يَنْبَغِي لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِينٌ}}<ref>«و به او شعر نیاموختیم و در خور او (نیز) نیست، این (کتاب) جز پند و قرآنی روشن نیست» سوره یس، آیه ۶۹.</ref> او کاهن نیست و جنی را هم در [[اختیار]] ندارد که سخنانش متکی به [[کهانت]] و [[یاری]] از [[جن]] باشد. | ||
#{{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ}}<ref>«بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه» سوره طور، آیه ۲۹.</ref>. | #{{متن قرآن|فَذَكِّرْ فَمَا أَنْتَ بِنِعْمَتِ رَبِّكَ بِكَاهِنٍ وَلَا مَجْنُونٍ}}<ref>«بنابراین پند بده که تو، به (برکت) نعمت پروردگارت نه پیشگویی و نه دیوانه» سوره طور، آیه ۲۹.</ref>. | ||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
'''نکات:''' | '''نکات:''' | ||
بدان سبب که [[شعر]] و [[کهانت]] از نمودهایی بود که در زمان [[نزول]] [[رسالت]] بسیار شیوع داشت، و [[شاعران]] و [[کاهنان]] در میان [[مردم]] از طبقه صاحبان [[فرهنگ]] و [[فهم]] محسوب میشدند، و در آن هنگام که [[خدا]] [[قرآن]] را از این که برخاسته از [[افکار]] فهمیدهترین افراد [[اجتماع]] بوده باشد، [[نفی]] میکند، در واقع آن را از این که ساخته احدی از افراد [[مردم]] بوده باشد [[نفی]] کرده است. هر [[فرهنگی]] که [[انسان]] فراهم آورد، از یکی از دو راه یا از هر دو راه با هم به دست میآورد: یا ذاتی است و برخاسته از [[عقل]] و [[خیال]] او است همچون [[شعر]]، و یا از طریق دیگران به او میرسد همچون کاهنی که در آن فرد [[افکار]] خود را از نیروهایی که با او اتصال پیدا میکنند، همچون [[شیاطین]] و [[جن]]، با صرف نظر از صحت و [[خطا]]، به دست میآورد. و [[قرآن]] که این هر دو را طرد میکند، خود تأکیدی بر آن است که [[رسالت]] از جانب خود [[رسول]]{{صل}} و هیچ مصدر دیگری جز خدای عزّوجلّ نمیتواند به او برسد<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۵۷.</ref>. | بدان سبب که [[شعر]] و [[کهانت]] از نمودهایی بود که در زمان [[نزول]] [[رسالت]] بسیار شیوع داشت، و [[شاعران]] و [[کاهنان]] در میان [[مردم]] از طبقه صاحبان [[فرهنگ]] و [[فهم]] محسوب میشدند، و در آن هنگام که [[خدا]] [[قرآن]] را از این که برخاسته از [[افکار]] فهمیدهترین افراد [[اجتماع]] بوده باشد، [[نفی]] میکند، در واقع آن را از این که ساخته احدی از افراد [[مردم]] بوده باشد [[نفی]] کرده است. هر [[فرهنگی]] که [[انسان]] فراهم آورد، از یکی از دو راه یا از هر دو راه با هم به دست میآورد: یا ذاتی است و برخاسته از [[عقل]] و [[خیال]] او است همچون [[شعر]]، و یا از طریق دیگران به او میرسد همچون کاهنی که در آن فرد [[افکار]] خود را از نیروهایی که با او اتصال پیدا میکنند، همچون [[شیاطین]] و [[جن]]، با صرف نظر از صحت و [[خطا]]، به دست میآورد. و [[قرآن]] که این هر دو را طرد میکند، خود تأکیدی بر آن است که [[رسالت]] از جانب خود [[رسول]] {{صل}} و هیچ مصدر دیگری جز خدای عزّوجلّ نمیتواند به او برسد<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۵۵۷.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |