یسع بن حمزه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[یسع بن حمزه در تراجم و رجال]] - [[یسع بن حمزه در تاریخ اسلامی]] - [[یسع بن حمزه در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[یسع بن حمزه در تراجم و رجال]] - [[یسع بن حمزه در تاریخ اسلامی]] - [[یسع بن حمزه در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از [[یاران امام رضا]]{{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. | از [[یاران امام رضا]] {{ع}} در [[مدینه]] بود<ref>معجم رجال الحدیث، ج۲۰، ص۱۲۴.</ref>. | ||
او میگوید: «در مجلس [[امام]]{{ع}} بودم مردی آمد و گفت: از [[حج]] برگشته و اندوختهام را گم کردهام، اگر ممکن است مبلغی را به من بدهید تا به وطنم بازگردم. چون به آنجا رسیدم، آنچه را به من دادی برایت [[صدقه]] میدهم. [[حضرت]] فرمودند: بنشین. مدتی بعد، [[مردم]] حاضر در مجلس متفرق شدند. امام{{ع}} به اندرونی رفت و بعد از دقایقی دست [[مبارک]] را از بالای درب بیرون آورد و فرمودند: کجاست آن [[مرد]] [[خراسانی]]؟ مرد بلند شد و به جانب امام رفت. امام{{ع}} از بالای درب مبلغی را به آن مرد داد و فرمودند: این بیست [[دینار]] را بگیر و حوائج خود را برطرف کن و از طرف من صدقه نده. سپس از او خواهش کرد که سریعاً آنجا را ترک کند. وقتی که مرد خراسانی رفت، امام{{ع}} از اندرونی بیرون آمدند. چون علت این نحوه [[پول]] دادن به مرد را از [[امام رضا]]{{ع}} سوال کردم، ایشان فرمودند: نخواستم آن هنگام که پول را دریافت میکرد، آثار [[شرم]] و خجلت را در سیمای او ببینم»<ref>اصول کافی، ج۴، ص۲۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۵۴۴.</ref> | او میگوید: «در مجلس [[امام]] {{ع}} بودم مردی آمد و گفت: از [[حج]] برگشته و اندوختهام را گم کردهام، اگر ممکن است مبلغی را به من بدهید تا به وطنم بازگردم. چون به آنجا رسیدم، آنچه را به من دادی برایت [[صدقه]] میدهم. [[حضرت]] فرمودند: بنشین. مدتی بعد، [[مردم]] حاضر در مجلس متفرق شدند. امام {{ع}} به اندرونی رفت و بعد از دقایقی دست [[مبارک]] را از بالای درب بیرون آورد و فرمودند: کجاست آن [[مرد]] [[خراسانی]]؟ مرد بلند شد و به جانب امام رفت. امام {{ع}} از بالای درب مبلغی را به آن مرد داد و فرمودند: این بیست [[دینار]] را بگیر و حوائج خود را برطرف کن و از طرف من صدقه نده. سپس از او خواهش کرد که سریعاً آنجا را ترک کند. وقتی که مرد خراسانی رفت، امام {{ع}} از اندرونی بیرون آمدند. چون علت این نحوه [[پول]] دادن به مرد را از [[امام رضا]] {{ع}} سوال کردم، ایشان فرمودند: نخواستم آن هنگام که پول را دریافت میکرد، آثار [[شرم]] و خجلت را در سیمای او ببینم»<ref>اصول کافی، ج۴، ص۲۴.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۵۴۴.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |