پرش به محتوا

نامۀ ۵۴ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
== مقدمه ==
 
==مقدمه==
* [[طلحه]] و [[زبیر]] و دو [[صحابی]] نام‌دار [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، پس از [[قتل عثمان]] با روی باز و بدون [[اجبار]] با [[امام]] {{ع}} [[بیعت]] کردند. اما [[امام]] در ارسال [[کارگزاران]] خود اقبالی به آن‌ها نشان نداد و آن‌ها را در اداراه امور [[حکومت]] داخل نکرد. این موضوع بر آنان گران آمد، زیرا آن‌ها در [[دل]] سودای [[دنیا]] داشتند و به [[امید]] بهره‌مندی از مواهب [[حکومت]] با [[امام]] [[بیعت]] کرده بودند. این‌گونه بود که آنان [[بیعت]] و [[عهد]] و [[پیمان]] خویش را شکستند و سردمدار و فتنه‌ای بزرگ شدند که نخستین [[جنگ]] دوره [[حکومت امام]] {{ع}} را رقم زد. [[امام]] {{ع}} آن‌ها را به یاد بیعتشان می‌اندازد و [[بیعت‌شکنی]] آن‌ها را مورد [[نکوهش]] قرار می‌دهد و آن‌ها را از [[آتش جهنم]] [[انذار]] می‌دهد. [[تاریخ]] صدور [[نامه]] پیش از [[جنگ جمل]] به‌سال ۳۶ ق است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 800.</ref>.
* [[طلحه]] و [[زبیر]] و دو [[صحابی]] نام‌دار [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، پس از [[قتل عثمان]] با روی باز و بدون [[اجبار]] با [[امام]] {{ع}} [[بیعت]] کردند. اما [[امام]] در ارسال [[کارگزاران]] خود اقبالی به آن‌ها نشان نداد و آن‌ها را در اداراه امور [[حکومت]] داخل نکرد. این موضوع بر آنان گران آمد، زیرا آن‌ها در [[دل]] سودای [[دنیا]] داشتند و به [[امید]] بهره‌مندی از مواهب [[حکومت]] با [[امام]] [[بیعت]] کرده بودند. این‌گونه بود که آنان [[بیعت]] و [[عهد]] و [[پیمان]] خویش را شکستند و سردمدار و فتنه‌ای بزرگ شدند که نخستین [[جنگ]] دوره [[حکومت امام]] {{ع}} را رقم زد. [[امام]] {{ع}} آن‌ها را به یاد بیعتشان می‌اندازد و [[بیعت‌شکنی]] آن‌ها را مورد [[نکوهش]] قرار می‌دهد و آن‌ها را از [[آتش جهنم]] [[انذار]] می‌دهد. [[تاریخ]] صدور [[نامه]] پیش از [[جنگ جمل]] به‌سال ۳۶ ق است<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 800.</ref>.
==فرازی از [[نامه]]==
== فرازی از [[نامه]] ==
*اما بعد، شما دانید –گرچه آن را [[کتمان]] کنید- که من به سراغ [[مردم]] نرفتم، بلکه آنان به سراغم آمدند و من با آنان [[بیعت]] نکردم، بلکه آنان با من [[بیعت]] کردند و شما از همانان هستید که به سراغم آمدید و [[بیعت]] کردید و توده [[مردم]] به خاطر قدرتی غاصب یا ثروتی بی‌حساب و بی‌کتاب، با من [[بیعت]] نکردند. پس اگر شما از سر [[صدق]] و [[صفا]] [[بیعت]] کردید از [[مخالفت]] بازگردید و هر چه زودتر به سوی [[خدا]] [[توبه]] کنید و اگر [[بیعت]] شما از روی کراهت بوده است پس با نفاقتان خود را محکوم کرده و برگ برنده را به دست من داده‌اید. به [[جان]] خودم [[سوگند]] که شما در نادیده انگاشتن [[حق]] و زیر پا نهادن آن از دیگر [[مهاجران]] سزاوارتر نیستید، پس چگونه است که تنها شما سردمدار این توطئه شده‌اید، اگر شما پیش از [[بیعت]] [[مخالفت]] می‌کردید آسان‌تر بود از این‌که پس از [[بیعت]] آن را بشکنید. شما پنداشته‌اید که من [[عثمان]] را کشته‌ام، داور میان من و شما کسانی از اهل [[مدینه]] هستند که نه با من بودند و نه با شما. پس هر کس باید به اندازه دخالت خود پاسخ‌گو باشد. ای دو پیرمرد، از توطئه خود دست بردارید، که اینک بزرگ‌ترین مشکل شما ننگ و بدنامی است که از آن می‌هراسید، در حالی‌که اگر [[توبه]] نکنید آش [[جهنم]] نیز بدان افزوده شود و "عار" و "نار" با هم خواهد شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 801.</ref>.
* اما بعد، شما دانید –گرچه آن را [[کتمان]] کنید- که من به سراغ [[مردم]] نرفتم، بلکه آنان به سراغم آمدند و من با آنان [[بیعت]] نکردم، بلکه آنان با من [[بیعت]] کردند و شما از همانان هستید که به سراغم آمدید و [[بیعت]] کردید و توده [[مردم]] به خاطر قدرتی غاصب یا ثروتی بی‌حساب و بی‌کتاب، با من [[بیعت]] نکردند. پس اگر شما از سر [[صدق]] و [[صفا]] [[بیعت]] کردید از [[مخالفت]] بازگردید و هر چه زودتر به سوی [[خدا]] [[توبه]] کنید و اگر [[بیعت]] شما از روی کراهت بوده است پس با نفاقتان خود را محکوم کرده و برگ برنده را به دست من داده‌اید. به [[جان]] خودم [[سوگند]] که شما در نادیده انگاشتن [[حق]] و زیر پا نهادن آن از دیگر [[مهاجران]] سزاوارتر نیستید، پس چگونه است که تنها شما سردمدار این توطئه شده‌اید، اگر شما پیش از [[بیعت]] [[مخالفت]] می‌کردید آسان‌تر بود از این‌که پس از [[بیعت]] آن را بشکنید. شما پنداشته‌اید که من [[عثمان]] را کشته‌ام، داور میان من و شما کسانی از اهل [[مدینه]] هستند که نه با من بودند و نه با شما. پس هر کس باید به اندازه دخالت خود پاسخ‌گو باشد. ای دو پیرمرد، از توطئه خود دست بردارید، که اینک بزرگ‌ترین مشکل شما ننگ و بدنامی است که از آن می‌هراسید، در حالی‌که اگر [[توبه]] نکنید آش [[جهنم]] نیز بدان افزوده شود و "عار" و "نار" با هم خواهد شد<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 801.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش