نامۀ ۶۲ نهج البلاغه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== مقدمه == | |||
* نامهای مفصل که [[سیدرضی]] بخشی از آن را آورده است. این [[نامه]] بنابر گزارشهای [[تاریخی]] پس از [[شهادت]] [[محمد بن ابیبکر]] در پاسخ کسانی که جویای نظر [[امام]] در مورد [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم]] شده بودند و نیز [[مردم مصر]]، نگاشته شد. [[امام]] این [[نامه]] را به همراه [[مالک اشتر]] آنگاه که برای [[فرمانداری]] [[مصر]] عزیمت میکرد، برای [[اهل مصر]] فرستاد. ایشان در این [[نامه]] بر [[حق]] خویش بر [[خلافت]] تأکید میورزد و [[مردم]] [[عرب]] را درباره [[برگزیدن]] دیگری بر [[خلافت]] و دور نگاه داشتن [[امام]] از آن، مورد [[نکوهش]] قرار میدهد. [[امام]] به صراحت اشاره میکند که هرگز دست [[بیعت]] بهسوی دیگری نداد تا آنگاه که دید نزدیک است [[مردم]] از [[اسلام]] برگردند و [[دین اسلام]] در معرض نابودی قرار گیرد. [[مصیبت]] خلل در [[دین اسلام]] بر [[امام]] بسیار سنگینتر از رها کردن خلافتی است که پاینده نیست. [[امام]] {{ع}} از [[ریاست]] و [[سلطه]] کسانی لب به [[شکوه]] میگشاید که در [[نادانی]] و [[گمراهی]] پیشروند<ref>اشاره به ولید بن عقبه است که از سوی عثمان والی بصره بود.</ref> و منافقانی هستند که به ظاهر [[اسلام]] آوردهاند. از اینرو اهالی [[مصر]] را به [[مبارزه]] با [[دشمن]] غدار فرامیخواند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 805-806.</ref>. | |||
==مقدمه== | == مطالب مهم [[نامه]] == | ||
*نامهای مفصل که [[سیدرضی]] بخشی از آن را آورده است. این [[نامه]] بنابر گزارشهای [[تاریخی]] پس از [[شهادت]] [[محمد بن ابیبکر]] در پاسخ کسانی که جویای نظر [[امام]] در مورد [[خلیفه اول]] و [[خلیفه دوم]] شده بودند و نیز [[مردم مصر]]، نگاشته شد. [[امام]] این [[نامه]] را به همراه [[مالک اشتر]] آنگاه که برای [[فرمانداری]] [[مصر]] عزیمت میکرد، برای [[اهل مصر]] فرستاد. ایشان در این [[نامه]] بر [[حق]] خویش بر [[خلافت]] تأکید میورزد و [[مردم]] [[عرب]] را درباره [[برگزیدن]] دیگری بر [[خلافت]] و دور نگاه داشتن [[امام]] از آن، مورد [[نکوهش]] قرار میدهد. [[امام]] به صراحت اشاره میکند که هرگز دست [[بیعت]] بهسوی دیگری نداد تا آنگاه که دید نزدیک است [[مردم]] از [[اسلام]] برگردند و [[دین اسلام]] در معرض نابودی قرار گیرد. [[مصیبت]] خلل در [[دین اسلام]] بر [[امام]] بسیار سنگینتر از رها کردن خلافتی است که پاینده نیست. [[امام]] {{ع}} از [[ریاست]] و [[سلطه]] کسانی لب به [[شکوه]] میگشاید که در [[نادانی]] و [[گمراهی]] پیشروند<ref>اشاره به ولید بن عقبه است که از سوی عثمان والی بصره بود.</ref> و منافقانی هستند که به ظاهر [[اسلام]] آوردهاند. از اینرو اهالی [[مصر]] را به [[مبارزه]] با [[دشمن]] غدار فرامیخواند<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 805-806.</ref>. | |||
==مطالب مهم [[نامه]]== | |||
# [[غصب خلافت]]؛ | # [[غصب خلافت]]؛ | ||
# [[رضایت]] [[مردم]] به [[غصب خلافت]]؛ | # [[رضایت]] [[مردم]] به [[غصب خلافت]]؛ | ||
#بیان شرایط [[اجتماعی]] پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}}؛ | # بیان شرایط [[اجتماعی]] پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}}؛ | ||
#بیان [[علت]] [[اصرار]] [[امام]] در برانگیختن [[مردم]] به [[جهاد]] با [[منافقان]] و [[منحرفان]]؛ | # بیان [[علت]] [[اصرار]] [[امام]] در برانگیختن [[مردم]] به [[جهاد]] با [[منافقان]] و [[منحرفان]]؛ | ||
#بیان شرایطی که در اثر [[سستی]] [[مردم]] در [[جهاد]] پیش خواهد آمد؛ | # بیان شرایطی که در اثر [[سستی]] [[مردم]] در [[جهاد]] پیش خواهد آمد؛ | ||
# [[دشمنشناسی]] [[امام]]<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 806.</ref>. | # [[دشمنشناسی]] [[امام]]<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 806.</ref>. | ||
==فرازی از [[نامه]]== | == فرازی از [[نامه]] == | ||
*به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر با ایشان روبهرو شوم، من تنها باشم و آنها روی [[زمین]] را پر کنند، نه باک دارم و نه [[هراس]]، زیرا به آن [[گمراهی]] که آنان در آن غرفهاند و آن هدایتی که خود بدان آراستهام، [[نیک]] آگاهم و از جانب پروردگارم با [[یقین]] همراه. من به [[دیدار]] [[خداوند]] و [[ثواب]] نیکویی که مرا ارزانی دارد، [[امید]] بستهام و [[منتظر]] آن هستم. ولی [[اندوه]] من از این است که مشتی [[بیخردان]] و [[تبهکاران]] این [[امت]]، [[حکومت]] را به دست گیرند و [[مال]] [[خدا]] را میان خود دست به دست گردانند و [[بندگان خدا]] را به [[خدمت]] گیرند و با [[نیکان]] در [[پیکار]] شوند و [[فاسقان]] را [[یاران]] خود سازند. از آنان کسی است که در میان شما [[حرام]] مینوشد، حتی بر او حد [[اسلام]] جاری شده و کسی است که تا اندک [[مالی]] نستاند به [[اسلام]] نگروید. اگر نه از [[حکومت]] اینان بر شما [[بیم]] داشتم، هرگز شما را بر نمیانگیختم و [[سرزنش]] نمیکردم و فرانمیخواندم و تحریضتان نمیکردم، بلکه تا سر بر میتافتید یا [[سستی]] به خرج میدادید، رهایتان میکردم<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 806.</ref>. | * به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر با ایشان روبهرو شوم، من تنها باشم و آنها روی [[زمین]] را پر کنند، نه باک دارم و نه [[هراس]]، زیرا به آن [[گمراهی]] که آنان در آن غرفهاند و آن هدایتی که خود بدان آراستهام، [[نیک]] آگاهم و از جانب پروردگارم با [[یقین]] همراه. من به [[دیدار]] [[خداوند]] و [[ثواب]] نیکویی که مرا ارزانی دارد، [[امید]] بستهام و [[منتظر]] آن هستم. ولی [[اندوه]] من از این است که مشتی [[بیخردان]] و [[تبهکاران]] این [[امت]]، [[حکومت]] را به دست گیرند و [[مال]] [[خدا]] را میان خود دست به دست گردانند و [[بندگان خدا]] را به [[خدمت]] گیرند و با [[نیکان]] در [[پیکار]] شوند و [[فاسقان]] را [[یاران]] خود سازند. از آنان کسی است که در میان شما [[حرام]] مینوشد، حتی بر او حد [[اسلام]] جاری شده و کسی است که تا اندک [[مالی]] نستاند به [[اسلام]] نگروید. اگر نه از [[حکومت]] اینان بر شما [[بیم]] داشتم، هرگز شما را بر نمیانگیختم و [[سرزنش]] نمیکردم و فرانمیخواندم و تحریضتان نمیکردم، بلکه تا سر بر میتافتید یا [[سستی]] به خرج میدادید، رهایتان میکردم<ref>[[دانشنامه نهج البلاغه ج۲ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۲، ص 806.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |